96/5/5
9:7 ع
احمدی نژاد و یارانش میکوشند ادامه حیات سیاسی خود را با ژست اپوزیسون ادامه دهند ولی از آنجا که بسیاری از جریانات، رسانه ها و مردم، هنوز عملکرد ایشان را عامل وجود برخی مشکلات کشور یا بسترسازی برای آنها میدانند، نمیتوانند فیگور اپوزیسیون بگیرند و برای خارج شدن از وضع موجود، نیاز دارند تا حتی با حاشیه سازیهای بعضاً کودکانه، بین حاکمیت یا اجزای آن و خودشان اصطکاک ایجاد کنند و روی نمایش آن اصطکاک با آب و تاب همت گمارند و به عنوان کاتالیزور نیازدارند تا مواضعی بگیرند که با اپوزیسونهای واقعی نظام در یک راستا قرار داشته باشد و برای طی این مسیر، قطعاً از حبس، برخورد، زندانی شدن، اعتصاب غذا، درشت گویی و تمام بهانه ها یا ابزارهای جنگ روانی استقبال و استفاده خواهند کرد، خصوصاً اگر اینها را با مظلوم نمایی و تلاش برای احیای حامیانِ متعصبِ بعضاً سرخورده خود یا برای جذب مجدد کسانی که رفتار احمدی نژاد در انتخابات اخیر، ایشان را دفع کرده بود، به کار گیرند. البته در این شرایط، قوه قضاییه حتما باید ضمن حفظ آرامش و قاطعیت خود، نسبت به روشنگری و پاسخگویی به شبهات مطروحه بدون این که به حالت انفعال بیفتد و حتی به صورت پیش دستانه اقدام نماید و البته هنوز معتقدیم که قوه قضاییه اگر نسبت به برخورد با نزدیکان و منتسبین مسئولان خود، پیشرو، شفاف و قاطعانه عمل مینمود امروز مظلوم نمایی منحرفان هوچی گر و مدعیان پوچ اندیش بسیار راحتتر مهار میشد.
96/1/4
12:51 ص
وقتی که تذکرات عمومی و مکرر مقام معظم رهبری درباره پرهیز از دوقطبی سازی جدی گرفته نشد، ایشان، در جلسه ای خصوصی شخص احمدی نژاد را از دوقطبی سازی منع کردند و به عدم ورود در انتخابات توصیه کردند که این توصیه بعدها به دلیل ادامه سفرهای استانی احمدی نژاد به همان سبک و سیاق و با شعارهای قیام مردم فلان جا و خیزش مردم بهمان جا، علنی شد ولی مورد تردید و تشکیک طیف احمدی نژادی قرار گرفت تا حدی که مقام معظم رهبری این بار این توصیه را در تاریخ 95/7/5 علنی و پشت بلندگو بیان فرمودند:
«خب بله، یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظهی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما شما شرکت کنید./ با ملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد میشود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید.»
آقای احمدی نژاد فردای علنی شدن توصیه رهبری، نامه ای مینویسند و مدعی میشود همانطوری که در همان جلسه خصوصی اعلام تبعیت کرده بود، همچنان تابع است:
«ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی سال آینده ندارم.»
اما او به همین نامه بسنده نکرد و در یک کلیپ که در رسانه ها منتشر شد (95/8/13) صراحتاً حمایت از هر نامزدی را به منزله عدم تبعیت از توصیه رهبری دانست:
«من گفتم هیچ برنامهای در رقابتها ندارم؛ معنایش این است که در انتخابات شورا یا ریاستجمهوری چیزی به معنای حمایت از شخص یا لیست وجود ندارد. اگر نزدیکترین فرد به من هم آمد و گفت؛ محترم و آزاد است. گرچه من به او میگویم این کار را نکن؛ ولی ارتباطی به من ندارد. روشن است که اگر از کسی حمایت کنم، میشود همان بحث دیگر! شوخی و بازی نیست»
احمدی نژاد اما این بار بازهم از عدم حمایتش از نامزدهای انتخاباتی گفت و این موضع را قطعی و غیرقابل تغییر دانست (95/11/23):
« اینجانب عضو هیچ جناح، حزب و گروهی نیستم و از هیچ فرد یا جناح، حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است.»
مواضع انتخاباتی احمدی نژاد این بار در تاریخ 95/12/20 تغییر کرد و او هم از بقایی حمایت کرد و هم عدم ورود مستقیم به انتخابات را فقط منحصر به فعلا دانست:
«من خودم فعلا و البته فعلا در مقوله انتخابات مستقیم وارد نمی شوم. آقای بقایی انسان مومن، پاک، ولایی و خط امامی است.»
تغییر مواضع انتخاباتی احمدی نژاد همین جا تمام نشد و او چند روز بعد (95/12/29) نه تنها بازهم از بقایی حمایت کرد بلکه درباره رد صلاحیت بقایی نیز هشدار داد:
«اینجانب مصمم هستم با استعانت از پروردگار متعال ، وظایف سیاسی و اجتماعی خود را در قبال مردم و کشور عزیزم به گونه ای انجام دهم که مردم اطمینان یابند، افراد صالح از دایره انتخاب آنان کنار گذاشته نخواهند شد./ آقای حمید بقایی فردی صالح، مومن، انقلابی، مردمی، پاک و کارامد و دلسوز ملت است»
1- یک فرضیه برای تغییر مواضع انتخاباتی احمدی نژاد سردرگمی وی است چرا که او امروز میگوید وضع با 4 ماه پیش فرق کرده است! ولی چه تفاوتی؟! به نظر میرسد احمدی نژاد فکر نمیکرد بدون حضور وی کسی بتواند روحانی را شکست دهد و امروز این مسئله با ریزش شدید آرای روحانی و با فعالیت منسجم جریان انقلابی تا حدودی رنگ باخته است و از این جهت شرایط تغییر کرده است، چرا که با محتمل شدن شکست روحانی، احمدی نژاد انتخابات 1400 را هم از دست میدهد پس هم از بقایی حمایت میکند و هم ورود مستقیمش به انتخابات را نفی نمیکند.
2- اما فرضیه دوم درباره تغییر مواضع انتخاباتی احمدی نژاد این است که او در حال بازی خوردن است! این فرضیه زمانی تقویت میشود که به یاد آوریم چطور مشایی در کلیپ کذایی اخیر، دست به شانه احمدی نژاد میزند و برایش از شجاعت میگوید و بقایی هم از لزوم فدا شدن یک نفر و مشایی دوباره این فدا شدن را به شهادت تشبیه میکند! گویا احمدی نژاد به شدت تحت القائاتی است که زمانی او را به داشتن هاله نور متوهم کرد و زمانی هم به مدیریت مستقیم طرح هدفمندی یارانه ها توسط امام زمان(عج)! بعید نیست که احمدی نژاد امروز با همین القائات به لبه پرتگاه فدا شدن هل داده شود.
البته دو فرضیه فوق لزوما باهم منافاتی ندارد و میتوانند به صورت همزمان رخ داده باشند و تغییر مواضع انتخاباتی احمدی نژاد ناشی از سردرگمی عروسک گردان وی و حتی برخی مقاومتهای احمدی نژاد بوده باشد چرا که او علی رغم اقرار بر این که حمایت وی از یک نامزد مثل ورود مستقل وی به انتخابات است، این عمل را مرتکب شده است.
95/12/7
9:15 ص
عبدالرضا داوری فرد رسانه ای حلقه انحرافی عبدالرضا داوری، مسئول رسانه ستاد انتخاباتی مشایی در سال 92 و فعالترین فرد رسانه ای حلقه انحرافی است. مدتیست داوری کانال شخصی و کانالهای تحت مدیریت خود را به کانون تبلیغات ستاد انتخاباتی زودهنگام بقایی تبدیل کرده است. او این بار پس از اعلام نامزدی بقایی قاطعانه پیش بینی کرده است که امکان ندارد او ردصلاحیت شود چرا که این که ردصلاحیت بقایی به معنی تلاش نظام برای مهندسی انتخابات و حتی حفظ روحانی است!
البته پیش بینی عبدالرض داوری با اظهارات قبلی وی که بارها از حذف روحانی توسط مجموعه نظام صحبت کرده بود و در مخالفت با ردصلاحیت روحانی هم قلم فرسایی کرده بود، در تعارض آشکار است. اساساً داوری در خصوص رد صلاحیت افراد چه دوست و چه رقیب، پیشبینیهای قاطعانه و غلطی داشته است که به نظر میرسد بیش از این که پیش بینی حساب شوند، تلاش برای ایجاد جنگ روانی باشند که بد نیست نگاهی به برخی از این پیشبینیها از سال 92 تا 96 بیندازیم:
عبدالرضا داوری قبل از انتخابات 92:
«اگر شایعات مربوط به کاندیداتوری آقای مشایی را دنبال کنید اتفاقا خواهید دید مخالفان دولت این شایعات را مطرح می کنند در واقع بنده بر اساس اطلاعاتی که دارم هیچگونه تصمیمی در خصوص کاندیداتوری آقای مشایی از سوی دولت اتخاذ نشده است»
«دلیلی ندارد که ایشان(مشایی) رد صلاحیت شود در واقع شورای نگهبان بر اساس چه دلیل و برگهای می خواهد مشایی را رد صلاحیت کند.»
عبدالرضا داوری درباره انتخابات 94:
«معتقدم به احتمال بسیار در انتخابات مجلس خبرگان، آقای هاشمی رفسنجانی سال آتی رد صلاحیت میشود و همین کرسی معمولی در مجلس خبرگان را هم از دست خواهند داد.»
عبدالرضا داوری درباره انتخابات 96:
«انتشار اخبار اخیر درباره “نهی از کاندیداتوری” رئیس جمهور سابق، بخشی از مقدمات پروژه “حذف” حسن روحانی است»
«برای حذف آقای روحانی هم برنامه و پروژه دارند»
«قطار انتخابات96، با انصراف احمدینژاد به ایستگاه حذف روحانی رسید»
«ردصلاحیت آقای روحانی بعنوان رییس جمهور مستقر که تنفیذ رهبری را دارد وفق قانون میسر نیست مگر آنکه به وی به مانند احمدی نژاد به او هم توصیه شود که در انتخابات ثبت نام نکند»
«صلاحیت مهندس بقایی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، از سوی شورای محترم نگهبان قطعا تائید خواهد شد»
«تنها پیام سیاسی ردصلاحیت مهندس بقایی، تلاش حاکمیت برای ابقای حسن روحانی و ریاست جمهوری مجدد اوست.»
«تردید ندارم که بامداد شنبه 30 اردیبهشت 96 را با خبر پیروزی مهندس حمید بقایی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آغاز خواهیم کرد»
همانطوری که در مقدمه بیان شد، پیش بینیی های قاطعانه عبدالرضا داوری به عنوان فرد رسانه ای حلقه انحرافی و تناقضات موجود در آنها، نشان میدهد که او بیش از این که در پی پیش بینی مسائل باشد، میکوشد با این پیش بینی ها و انتشار گسترده آنها، فضا را متأثر نماید. اگر چه داوری در ایجاد جنگ روانی فردی قهار است، لیکن سیاستهای فریبکارانه به صورت درازمدت پاسخگو نیستند و به تدریج تعارضات موجود در مهره های حلقه انحرافی که درپی هزینه تراشی برای نظام و تخریب وجهه نظام و نهادهای انقلابی اعم از شورای نگهبان، سپاه پاسداران و حتی شخص مقام معظم رهبری هستند، بیشتر خود را آشکار مینماید.
95/12/7
9:11 ص
همانطوری که 65 روز پیش نوشتم، احمدی نژادیها از تحمیل هزینه به نظام، مردم و رهبری دست برنخواهند داشت و همانطوری که قبلاً عرض کردم این جریان بسیار میکوشد علاقمندان خود را تا آخرین روز انتخابات و پس از آن مدیریت کند تا در نهایت با هدف رئیس جمهور شدن احمدی نژاد در سال 1400، این دوره را به روحانی واگذارند و از پیروزی نامزدی که در سال 1400 هم بتواند نامزد انتخابات باشد جلوگیری نمایند. به این منظور با نامزدی بقایی که از رد صلاحیت وی مطمئن هستند میکوشند تا پس از رد صلاحیت احتمالی وی، باب مظلوم نمایی را باز کنند و حامیان خود را با این ادعا که انتخابات آزاد نیست و یا این که سایر گزینه ها جملگی مثل هم ناکارآمد و غیرانقلابی هستند، مردم را از حضور در انتخابات مأیوس نمایند تا با کاهش مشارکت اقشار محروم جامعه، هم انتقام عدم حضور احمدی نژاد را از نظام بگیرند و هم به روحانی برای پیروزی در انتخابات پاس گل بدهند.
و اما همه اشتراکات جریانات اصلاح طلب و اعتدالی با حلقه پیرامون احمدی نژاد، منافع مشترک در انتخابات اخیر و عامل نامزدی بقایی نیست، نگاهی به تفکرهای این سه طیف نشان میدهد که اگر چه هر سه این تفکرات به لحاظ شیوه حکومت داری و مسائل اقتصادی و اجتماعی با هم بعضا در تعارضات آشکار قرار دارند، اما در یک نقطه به اشتراک رسیده اند، این سه بر این اشتراک نظر دارند که تا جایگاه ولایت فقیه قدرتمند و قدرت اول کشور باشد، نمیتوانند اهداف خود را در کشور پیاده کنند و این طور است که اصلاح طلبان متظاهر به علاقه به دموکراسی و اعتدالیون انحصارطلب که هر دو به لحاظ اقتصادی تفکرات سرمایه داری دارند، میکوشند با طیف حلقه احمدی نژاد که اکنون با شعار جدید ملی انقلابی و با ترکیب الگوهایی مثل چاوز، کاسترو، چگوارا، کوروش و بزرگمهر، با گرایشهای مارکسیستی هستند، بتوانند بر مهار قدرت ولایت فقیه از طریق تضعیف نیروهای حزب اللهی، ولایی و انقلابی به همکاری برسند.