95/1/19
11:9 ص
دیشب آقای عراقچی در برنامه گزارش خبری شبکه 2 سیما حاضر شد و به سوالات مجری برنامه پیرامون اجرای برجام با توجه به گذشت 76 روز از اجرای آن پاسخ داد که در حاشیه برخی از بندهای مصاحبه عراقچی مواردی را عرض میکنم:
عراقچی: آنها به تعهداتی که طبق برجام روی کاغذ داشتند عمل کردهاند، اما اینکه بگوییم تحریمها تنها روی کاغذ لغو شده نباید باعث شود که ارزش کار کم شود.
نازکبین:این که تعهدات ما از کاغذ به عمل تبدیل شده ولی تعهدات آنها هنوز روی کاغذ است و به چانه زنی های مکرر و بعضاً بی فایده نیاز دارد خسارت محض است.
عراقچی: ما از روز اول گفتیم که تحریمهای اولیه آمریکا و تحریمهای غیر مرتبط با هستهای سر جای خود میماند
نازکبین: ولی ما یادمان هست که شما از اولین روزهای مذاکرات میگفتید همه تحریمها را رفع خواهید کرد!
عراقچی: من نمیدانم چرا برخی اینقدر به دلار علاقه مند شده اند و مدام میگویند چرا تحریمهای دلار برداشته نشده است.
نازکبین: پاسخ این حرف عراقچی در سخنان خود عراقچی آمد: «ارتباطات ارزی ما معلق نشده و تا جایی که به دلار برخورد نکند، مشکلی وجود ندارد.»
عراقچی: توانمندیهای ایران، آمریکاییها را پای میز مذاکره آورد و الان #کارشکنی آنها طبیعی است، ما به همان میزان که در مذاکرات با آنها درگیر بودیم هنوز هم در حال رایزنی با آنها هستیم و تا به حال فشارهای ما باعث شده برخی از مشکلات رفع شود.
نازکبین: این که تمام تعهدات ما نقداً انجام شده و الان درحال مذاکره درباره تعهدات نسیه آنها هستیم ناشی از ضعف مذاکره کنندگان در تنظیم برجام و عدول از خطوط قرمز رهبری است و گرنه بسیاری از مانع تراشی های فعلی با متن دقیق ایجاد نمیشد.
عراقچی: ما میدانستیم در صحنه اجرا با بد عهدی و بدقلقی آمریکاییها مواجه خواهیم شد. طرف مقابل باید اجرای موفقیت آمیز برجام را تضمین کند آنها تحریم ها را لغو کردهاند، اما باید در زمینه رفع موانع هم تلاش کنند و ما مرتب با آمریکاییها بحث داریم تا مشکلات حل شود.
نازکبین: پس چرا در اجرای یکی از شرایط مهم مندرج در منشور اجرای برجام توسط رهبری از اخذ تضمین لازم از رئیس جمهور آمریکا جهت همراهی کامل با برداشتن تحریم ها صرف نظر کردید؟!
عراقچی: یکی از نگرانیها بعد از برجام این بود که آیا ارتباطی بین بحث موشکی و برجام وجود دارد که بعد از تست موشک عماد غربیها گفتند نقض قطعنامه صورت گرفته، اما نقض برجام نیست، همانطور که تست موشکی ما نقض برجام نیست. تعجب میکنم که برخی میگویند بعد از برجام آمریکا به سراغ بحث موشکی آمده؟ ما 10 سال است که بحث موشکی را داشتهایم و اصلا بحث جدیدی نیست.
نازکبین: در حالی که به اقرار آقای عراقچی تحریمهای موشکی طی 10 سال اخیر در ارتباط با پیشرفتهای هسته ای اعمال شد، حق این بود که این تحریمها نیز به همراه تحریمهای هسته ای در برجام رفع گردند و این بهانه که طرف مقابل قبول نکرد، قابل پذیرش نیست، در هر صورت باز گذاشتن راه تحریم های موشکی در حالی که دیگر امکان دسترسی به بمب هسته ای نداریم قابل دفاع نیست و آمریکا حتماً از این که باپافشاری توانست در کنار برجام (که توان هسته ای ما را مهار کرده)، تحریمهای هسته ای هم اعمال کند بسیار خوشحال است. بحث دیگر این که آیا قبلاً هم در طول 2 ماه چند تحریم موشکی را تصویب و آماده میکردند؟! مسلماً سرعت جدیدی که در تحریم های موشکی ایجاد شده افزایش یافته تا جبرانی برای رفع تحریم های هسته ای باشد.
عراقچی: تحریم یکسری افراد و نهادها توسط آمریکا میتواند نقض برجام حساب شود و میتواند نشود و تصمیم گیری در این خصوص به عهده هیئت نظارت بر برجام است. ما به این هیئت گزارش کردهایم و آن هیئت باید جمع بندی کند و بگوید که آیا نقض برجام صورت گرفته یا نه.
نازکبین: این که هیأت نظارت بر برجام باید بر آن نظارت کند مسلم است، اما وظیفه اجرا با توجه به تعهد کتبی رئیس جمهور مبنی به رعایت شرایط منشور رهبری، با ایشان است و باید هرگونه تحریم جدید به هر بهانه ای را به منزله نقض برجام بداند، هرچند این خط قرمز باید درمتن برجام هم وارد میشد تا نیازی به منشور رهبری و مصوبه مجلس نباشد و در هر صورت جایگزینی تحریم های غیر هسته ای جدید به جای تحریم های هسته ای باوجود اجرای برجام قابل پذیرش نیست.
عراقچی: درباره اراک، رهبری گفتند که پس از دو کار انجام شود که یک پس از بسته شدن پی ام دی و یکی امضا شدن قرار داد. این چیزی که ما را به طور 100 درصد مطمئن می کند این است که قرارداد با یک شرکت داخلی بسته شود و 1+5 موظف هستند که به شرکت ایرانی کمک کنند. این قرارداد با یک شرکت وابسته به سازمان انرژی اتمی بسته شده است و این شرکت در حال مذاکره با طرف چینی است تا این اقدام را انجام دهد.
نازکبین: دولت با عقد قرارداد با یکی از شرکتهای زیر مجموعه اش، خیالش را از شرط رهبری درباره عقد قرارداد محکم با طرفهای خارجی، درقبال تعهداتشان در بند 8 برجام، مبنی بر همکاری در بازسازی رأکتور اراک راحت کرد و معلوم نیست به غیر ازچند سال انتظار برای بازسازی اراک، چقدر باید منتظر عقد قرارداد همکاری باشیم!
95/1/13
4:23 ع
لطفاً این متن را تا انتها، با حوصله و بدون پیش قضاوت، مطالعه فرمایید:
دیروز 2 فرد و 6 شرکت دیگر به فهرست تحریمی های مرتبط با ایران افزوده شدند و این سومین مصوبه تحریمی است که بعد از مصوبات محدودیت ویزا و بسته تحریم موشکی که طی همین 2 ماه پس از برجام تصویب شده است. این امر در کنار عدم رفع برخی از تحریم ها و یا مانع تراشی برای قابل استفاده بودن همین رفع تحریم ها از سوی آمریکا نشان میدهد که دولت اگر از ساحت همین برجامی که با دادن امتیازات سنگینی به دست آمده است، به صورت جدی دفاع نکند، همانطوری که رهبری فرمودند برجام درحد یک خسارت محض خواهد ماند.
آنانی که مذاکرات مستقیم را خواستار شدند و از رهبری مجوز چانه زنی برای تأخیر غیرطولانی در برخی از بخش های هسته ای را گرفتند، بهانه شان رفع تحریم بود و اگر قرار باشد بخشی از تحریمها در متن برجام باقی بماند و برخی هم به خاطر بدعهدی در اجرای برجام رفع نشود و همان هم که ظاهراً رفع شده با مانع تراشیهای طرف مقابل مانع معامله، توافق و اثرگذاری برای ایران گردد و تازه تحریمهای جدید هم به بهانه های دیگری افزوده شود، عملاً چه تضمینی است که طی دو سه سال آینده از نظر میزان تحریم به همان نقطه قبلی نرسیم در حالی که در هسته ای نیز سالها عقب نشینی کرده ایم؟!
این که مذاکره کنندگان ما در متن برجام جلوی افزایش تحریم ها به بهانه های دیگر را نگرفته اند یا ناشی از خوشبینی مضحک ایشان به طرف مقابل بود که فکر نکردند همه تحریمها را به بهانه ای دیگر می توانند برگردانند و یا ناشی از این امر بود که تمایل داشتند باب مذاکره با آمریکا به بهانه های دیگر را بازبگذارند و بازهم عجیب تر این که خود مسئولان ما توقع دارند برای جلوگیری از بازگرداندن تحریمها، نظام حاضر شود در خصوص کاهش توان دفاعی، تغییرقانون اساسی، آزادیهای جنسی مانند همجنسبازی، دست برداشتن از حمایت از فلسطین، حزب الله و ملت های مظلوم و به رسمیت شناختن اسرائیل هم عقب نشینی کند؟! که نشان میدهد این افراد یا به این اصول و آرمانهای اسلام و انقلاب اعتقادی ندارند و یا در خصوص آنها پایبندی و اصراری ندارند و گرنه چگونه حاضر به پذیرش چانه زنی در قبال آنها میشدند؟!
همه میدانیم که مقام معظم رهبری در نامه صدور مجوز اجرای برجام، 9 شرط قراردادند که اگر این شرایط محقق نگردید ایران باید طبق قاعده برگشت پذیری برجام و با توجه به مکانیزمی که در برجام جهت اعتراض تنظیم شده است که بند 3 از این شرایط که به بند 3 مصوبه مجلس هم اشاره کرده، آمده است:
«در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.»
باتوجه به این که منشور رهبری در اجرای برجام از سوی رئیس جمهور و مسؤولان دستگاه دیپلماسی مطاع شمرده شد و کتبا بر رعایت آن تعهد داده اند و به منظور جلوگیری از ادامه روند جایگزینی تحریم های جدید غیرهسته ای به جای تحریمهای هسته ای، ضروریست که در اسرع وقت جلوی این امر که در عین اعمال محدودیتهای هسته ای به ما، تحریمها را نیز برمیگرداند، گرفته شود.
نه تنها دولت مکلف به واکنش جدی و مناسب در برابر تحریم های جدید است، مجلس و شورای امنیت ملی هم باید در قبال مسیری که منجر به خسارت محض کشور از برجام میشود واکنش جدی نشان دهند، چه بسا واکنش جدی در این مقطع جلوی ادامه این روند را بگیرد و مانع فروپاشی برجام در آینده نزدیک گردد.
94/12/24
7:57 ص
یکی از اختلاف نظرهای مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، بحث خوشبینی و یا بدبینی به توافق است، برخی مثل خود رئیس جمهور بعد از رسیدن به توافق طوری وانمود کردند که انگار حرف ایشان مبنی بر خوشبینی به مذاکرات به کرسی نشسته است و همین تلقی را در صحبت هایشان هم نشان دادند، اما آنچه که شاهدیم کاملاً برخلاف تلقی رئیس جمهور است که مختصراً به برخی ابعاد فرجام برجام اشاره میکنم:
1- تجربه همین حدود 30 ماه مذاکره نشان داده است که هیچ یکی از شئون حکومت آمریکا اعم از دولت، خزانه داری، کنگره و دادگستری آمریکا نه تنها از خودشان پایبندی به روابط غیرخصمانه با ایران نداشته اند، بلکه در قبال برخورد با هر سه توافق ژنو، لوزان و برجام طوری رفتار کرده اند که حتی اگر نقض توافق حسابشان نکنیم، حداقل به قول دولتمردان با روح توافقات منافات اساسی داشته است، این بدعهدی ها تا به آنجا انجامیده که پس از گذشت 50 روز از موعد اجرای تعهدات طرف مقابل در اجرای برجام، هنوز بسیاری از این تعهدات محقق نگردیده است.
2- در بین شئون حکومتی آمریکا، رئیس جمهور فعلی آمریکا، بیشترین تمایل را به حفظ برجام دارد و اجرای بسیاری از تعهدات برجام به دستورات 120 و 180 روزه شخص وی بند است و این مسئله با توجه به نامزدهای ریاست جمهوری فعلی آمریکا که اکثراً از همین الان به عدم پایبندی خود به برجام اذعان دارند، یا اساساً محقق نمیشود و یا با افزایش بدعهدی ها و فشارهای طرف مقابل در حوزه های دیگر همراه خواهد شد.
3- برآیند مصوبات و اعضای کنگره آمریکا در همین چند ماهه نشان دهنده مواضع سخت ایشان نسبت به ایران است و همانطوری که همه شاهد بودیم، اوباما بدون استفاده از حق وتوی خودش (وحتی برخی از لابیگری های پشت پرده)، از پس تصویب برجام در کنگره برنمیامد که این خود نشان از شکنندگی بیشتر برجام در آمریکا در برابر فشارهای آتی برجام دارد.
4- دادگاه های آمریکا طی همین مدت پس از اجرای برجام نشان داده اند که هیچ التزام و توجهی به برجام ندارند و شاید هم فرصت فعلی را برای برداشت از دارایی های ایران مغتنم میدانند و به همین دلیل تاکنون شاهد همکاری دادگاه های آمریکا و کنگره و حتی دولت آمریکا در جهت بریدن جریمه های میلیاردی بابت اشغال لانه جاسوسی آمریکا و عملیات تروریستی11 سپتامبر و… علیه ایران بوده ایم.
5- یکی از مسائلی که برجام را تهدید میکند وابستگی بیش از حد اقتصادی و تبلیغاتی دولت به برجام است، تا حدی که حتی حاضر به انتشار برخی بدعهدی های طرف مقابل و پیگیری در خصوص آنها نیست و این مسئله اگر چه در ظاهر موجب کوتاه آمدن ایران و استمرار برجام میشود، ولی نهایتاً موجب افزایش زیاده خواهی های طرف مقابل و تشدید خطر فروپاشی برجام خواهد شد.
6- هرچند که برجام در نهایت ضعف و طوری نوشته شده و دست طرفهای مقابل را برای تحریم به بهانه های دیگر کاملاً بازگذاشته است، تاحدی که بتوانند تمام تحریم های هسته ای و حتی بیشتر از آن را این بار به بهانه های موشکی و حقوق بشر و ترویستی بازگردانند، ولی یقیناً مردم و نظام غیور ما، در برابر چنین برجام بی اثری، با آرا و تصمیمات خودشان موضع لازم را در آن هنگام، خواهند گرفت.
94/11/21
9:39 ع
اظهارات امروز آقای روحانی در مراسم بهرهبرداری از 138 پروژه عمرانی، نشان داد که متأسفانه تفکرات تئوریسین اقتصاد سیاسی دولت، آقای سریع القلم در خصوص «استقلال»، روی ایشان تأثیر خود را گذاشته است و ایشان هم همان حرفهایی را تکرار می کند که باعث شد در دولت های اصلاحات ما ساخت پالایشگاه بنزین را متوقف کنیم به این حساب که می توان بنزین را ارزان تر وارد کرد، تفکری که ما را تا یک قدمی تحریم بنزین پیش برد و باعث شد تا کشور مجبور شود با هزینه بیشتری از طریق پالایشگاه های پتروشیمی بنزین تولید کند، بنزینی که بر سر آلوده بودنش هم کلی حاشیه ایجاد شد، متأسفانه گویا متن امروز سخنرانی رئیس جمهور از متن کتاب ها و مقالات ضد استقلالی سریع القلم وام گرفته شده بود، آنجا که گفت:
«مثلا در بخش کشاورزی آن چیزهایی که برای ما خیلی مهم و حیاتی بوده باید بسازیم و روی پای خود بایستیم اما همه چیز را باید خودمان تولید کنیم؟ یا اینکه در برخی امور تولید کنیم و بفروشیم یا اینکه در برخی امور دیگران تولید کنند و ما بخریم. دنیا امروز، دنیای تعامل و ایجاد نوعی تعادل است نه اینکه ما بگوییم همه چیز باید اینجا تولید شود. البته تولید میشود اما با 10 برابر قیمت. الان فضایی وجود دارد که میتوانیم درست برنامهریزی کنیم و آنچه که لازم داریم بخریم و آن چیزی که لازم نداریم بفروشیم و آنچه نیاز داریم تولید کنیم. شرایط ما با دیروز و گذشته کاملا متفاوت است. تعامل امروز ما با دنیا با 10 ساله و 20 سال پیش و حتی قبل انقلاب کاملا متفاوت است و این را صراحتا به دولت و کارآفرینان دنیا گفتهایم که ما میخواهیم مشترکا در یک موضوعی سرمایهگذاری کنیم، بسازیم و تولید کنیم و بخشی از بازار داخلی ما بازار مصرف آن کالا باشد و بخشی دیگر هم شامل بازار بیرون میشود که باید مشترکا تصاحب کنیم..»
هیچ متخصصی نمی تواند ادعا کند کشوری با این وسعت و با این همه منابع طبیعی و معدنی و با این همه نیروی انسانی متخصص و نیروی کار جوان، تولیداتش اینقدر گران باشد که مثلا 10 برابر قیمت دنیا تمام بشود!!! این ادعای بزرگ صرفاً در جهت قبح زدایی از سیاست واردات دولت به جای حرکت در مسیر خودکفایی، استقلال و اقتصاد مقاومتی است.
باید توجه داشت که اگر تاکنون دولت برخلاف مسیر اقتصاد مقاومتی و از طریق عدم حمایت از صنایع مختلف عمل می کرد، امروز رسماً با این اظهارات نشان داد که اساساً اعتقادی به اقتصاد مقاومتی و استقلال و خودکفایی ندارد. از اظهارات آقای روحانی این طور بر می آید که ایشان گمان می کند امروز این قدر فضا عوض شده است که دیگر امکان خصومت، خباثت و تحریم وجود ندارد، امروز آقای روحانی با برجامی که فقط بخشی و فقط بخشی از تحریم های هسته ای و فقط هسته ای را تعلیق و فقط تعلیق کرده است، توقع دارد اقتصاد مقاومتی را از دستور کارش خارج کند. امروز دولت رسماً واژه تعامل را در برابر عبارت استقلال قرار داد تا بگوید که کشور به جای استقلال به تعامل نیاز دارد.
سابقه دشمنی های آمریکا نشان داده است که این کشور از تحریم هر چیزی که بداند ما در تولید آن ضعف داریم علیه اقتصاد کشور ما استفاده کرده است و در چنین شرایطی آقای روحانی گمان می کند اینقدر رابطه ما با آمریکا متحول شده است که نیازی به محکم کاری های گذشته و حفظ ساختار مقاومتی و بهبود آن برای آینده نیست و این خطری بسیار جدی برای آینده کشور است آن هم در شرایطی که همین الان در دولت و کنگره آمریکا و ایالت هایش، روی تحریم های جدید به بهانه های مختلف علیه ایران در حال برنامه ریزی هستند و اولین بسته تحریم موشکی در همین یک ماهی که از اجرای برجام گذشت اعمال شد. این اظهارات آقای روحانی در روزهایی که مهمترین شعارش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود واقعا جای تعجب و گلایه دارد.
94/11/21
9:32 ع
آثار ضعف های برجام و عواقب عدم رعایت منشور رهبری در اجرای برجام، خیلی سریع خودشان را در چند مسأله نشان داده اند:
1- عدم توجه به شرط مقام معظم رهبری مبنی بر اخذ تضمین رسمی از رئیس جمهور آمریکا، که در آن هنگام دولت از فرط عجله برای اجرای برجام آن را نادیده انگاشت، امروز و درگام اول، خودش را در بحث تعامل با بانک های خارجی نشان می دهد. وقتی آقای ظریف در روز 15 بهمن، از آمریکا درخواست ضمانت ویژه برای بانک های اروپایی را می نماید، و حتی در متن نامه نیز ضمانت های موجود را ناکافی می داند، یعنی دولت در تنظیم برجام و تبعیت از منشور رهبری در خصوص اجرای برجام قصور جدی ورزیده اند.
2- وقتی با وجود امتیازات متعدد برای خرید و یا بهتر بگویم اجاره به شرط تمیلک 16 ساله هواپیمای ایرباس، نهایتاً همانطوری که امروز در اخبار سیما اعلام کرد، شرکت ایرباس انجام معامله با ایران را منوط به مجوز خاص از آمریکا می داند، این یعنی همانطوری که منتقدان گفته بودند و همانطوری که مقام معظم رهبری خواسته بودند، لغو تحریم ها یک اصل بود که به دلیل قصور دولت برای پذیرش تعلیق به جای لغو، عملاً شرکت ها و بانک های خارجی، هنوز جرأت و جسارت و آمادگی پذیرش ریسک معامله با ایران را ندارند و این یعنی نه قرارداد برجام و نه قرارداد اجاره به شرط هواپیما فاقد کارکرد کامل در بازکردن امکان سرمایه گذاری یا تعاملات بانکی است.
3- آقای بعیدی نژاد (از اعضای تیم مذاکره کننده ایران)، دو هفته پس از زمانی که آقای روحانی، ثبت 1000 ال سی را خبر داده بود، اعلام کرد که به علت آمریکایی بودن نرم افزار سوئیفت، برای استفاده از آن ناچاریم که با شرکت های واسطه ای ارتباط برقرار کنیم و این یعنی نقدی که در کمیسیون برجام در همین خصوص صورت گرفت، واقعیت داشت و دولت به منظور رفع این نقص در برجام، احتمالاً امتیازات دیگری را هم به آن شرکت های واسطه پرداخت خواهد نمود.
4- در حالی که دولت، قطعنامه 2231 را موجب تحریم یا فشار موشکی نمی دانست، ولی دیدیم که پس از اجرای رسمی برجام، بسته تحریم موشکی بابت آزمایش موشکی بر کشور تحمیل گردد و این یعنی تصورات آقای ظریف در این خصوص، با آنچیزی که در عالم واقع رخ می دهد متفاوت بوده است.
94/11/11
8:10 ص
اگر چه آقای روحانی امر کردند که دیگر به برجام نقد نشود ولی باتوجه بهسخنان اخیرشان در همایش استانداران(94/11/1) در مورد برجام، لازم است در خصوص این سخنان، مواردی بیان گردد، لذا ابتدا به سخنان ایشان توجه می کنیم:
«ما می خواستیم همه قطعنامه هایی که علیه مردم ایران تصویب شده لغو شود. به این نکته توجه کنید نه تعلیق شود و نه تعویق شود، خوب این ادعا ادعای بزرگی بود، من اولین بار که به تیم مذاکره کننده هسته ای گفتم خط قرمز من برای شما این است که قطعنامه ها باید لغو بشود، این خط قرمز من است بقیه مهم نیست. قطعنامه ها به عنوان اولین خط قرمز است و خط قرمز دوم هم تحریم ها است، همه تحریم ها باید برداشته شود. بقیه موضوعات را میشد با فرازو نشیب بپذیریم.رییس جمهوری ادامه داد: ‘حالا سانتریفیوژ ها 5 هزار یا 6 هزار، یا 6 هزار و 40 تا است. من اشاره می کنم اینها چیزهای مهمی نیست، در یک مسئله مهم ملی و بین المللی ما باید به آن اهداف بلند و اصلی که سرنوشت ملت به آنها گره خورده، آنها را باید حل و فصل کنیم.»
اظهارات برجامی روحانی در همایش استانداران از چند جهت قابل نقد است:
اولاً که ایشان به خط قرمزهایی که خودشان صلاح می دانستند اصالت داده اند و از تیم مذاکره کننده اینها را خواسته و گفته بقیه موضوعات را می شود با فراز و نشیب پذیرفت!! و این در حالی است که خطوط قرمز مقام معظم رهبری باید به عنوان اصول اولیه واصولی که قابل عدول نبود از سوی رئیس جمهور برایدستگاه دیپلماسی تعیین میشد، مشخصاً خطوط قرمزی که ایشان برای مذاکره کنندگان تعیین کردند فرسنگها از خطوط قرمز رهبری عقب تر بوده است.
ثانیاً این که ایشان لغو قطعنامه ها را خواستند و الان هم این لغو را محقق شده اعلام می کنند اشکال اساسی دارد. شاید این که در قطعنامه 2231 کلمه لغو برای قطعنامه های قبلی آمده است کفایت کرده است اما واقعاً آیا قطعنامه ها لغو شده اند؟! چطور وقتی بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 می گوید «اگر هرکدام از دولت های طرف برجام درخصوص پایبندی طرف مقابل اعتراض داشته باشد، بعد از به نتیجه نرسیدن یک مکانیزم یک ماهه، همه 6 قطعنامه قبلی، به همان شکل پیش از برجام اعمال خواهند شد»، این بازگشت ظرف یک ماه با مکانیزم ماشه و حتی بدون فرصت برای رأی وتوی چین و روسیه می تواند به معنی «لغو» تعبیر گردد؟! آیا این به تعلیق یا تعویق نزدیک تر نیست؟!
ثالثاً خط قرمز دوم آقای روحانی صرفاً برداشته شدن تحریم ها بود، برداشته شدنی که البته به معنی «لغو تحریم ها» که مد نظر مقام معظم رهبری بود، نبود و بدتر این که همین تعلیق ها نیز اولاً درمورد همه تحریم ها نبود، ثانیاً که در مورد همه تحریم های هسته ای نبود و ثالثاً این که وقتی مکانیزمی برای جلوگیری از افزودن تحریم به بهانه های دیگر در توافقات تعبیه نشده است و به اقرار آقای ظریف، آمریکا نیز به تحریم معتاد شده است، عملاً تمام آنچه که بابتش مذاکره شد احتمالاً با بهانه های جدید برما تحمیل خواهد شد.
رابعاً زمانی که آقای روحانی کار دولت یازدهم را شروع کردند، 19 هزار سانتریفیوژ درحال کار بودند و ایشان در همان بدو مذاکرات، توسعه سانتریفیوژها را که عامل بسیار مهمی در میزان امتیازگیری بود را متوقف نمود و در حالی که نظر مقام معظم رهبری حفظ 190 هزارسو بود تا حداقل نیاز نیروگاه بوشهر تأمین شود، ولی گویا این مقوله نیز از مقوله هایی بود که برای شخص رئیس جمهور فاقد اهمیت بوده است.
خامساً آقای روحانی می گویند حل مسائل ملی، بین المللی و اهداف بلند مهم بوده است ولی نمی دانم چرا این تصور به ذهن می آید که گویا ایشان اهداف بلند را بهانه ای برای توجیه پذیرش محدودیت های بلند مدت قرار داده اند، در هر صورت مقام معظم رهبری بارها مخالفت شان را با پذیرش محدودیت های بلند مدت 10 و 15 ساله اعلام کرده بودند، ولی آقای روحانی به بهانه اهداف بلند، محدودیت های بلندی را بر صنعت هسته ای و مسائل امنیتی و نظامی کشور (اعم از محددیت های موشکی تا بازرسی های گسترده) پذیرفتند.
نتیجه: اگر چه ظاهراً سخنان روحانی یک روایت ساده از مسیر مذاکرات است اما نگاهی به سخنان وی اثبات می کند که ایشان بیشتر درپی این است که اثبات کند که در مسیر برجام هر هدفی که به عنوان خط قرمز تعیین کرده را عینیت بخشیده است، یقیناً این همان مسئله ای است که مقام معظم رهبری در خصوص آن فرمودند بهتر از این هم در خصوص برجام می شد عمل کرد و یا در نامه تأیید برجام فرمودند که برجام پر از نقاط ضعف حقوقی است که اگر به درستی از آنها حراست نشود طرف مقابل از آنها به نفع خود استفاده خواهد کرد. متأسفانه برجام هم به لحاظ خطوط قرمزی که ملاک مذاکرات بوده از سوی مذاکره کنندگان به درستی هدایت نشده و هم به لحاظ این که راه فرار و تأویل در آن به نفع طرف مقابل تعبیه شده است همانطوری که تحریم های جدید موشکی یکی از همین تأویل نظرها بوده است. با تمام آنچه که گفته شد، همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند، برجام مشکلات کشور را حل نمی کند بلکه مدیریت صحیح کشور براساس اقتصاد مقاومتی تنها چاره ساز کشور است.
94/11/1
6:6 ع
باتوجه به اظهارات آقای ظریف مبنی بر این که « تحریم های جدید ربطی به برجام ندارد » لازم است به چند نکته مهم در خصوص این اظهار نظر ایشان اشاره نمایم:
1- جمع کردن همه تحریم ها و ممانعت از تحریم های جدید از ابتدا در خطوط قرمز مقام معظم رهبری وجود داشت که دست اندرکاران سیاست خارجی کشور مکلف به رعایت آن در برجام بودند.
2- عقلاً و منطقاً همین که راه تحریم های غیرهسته ای مانند موشکی، حقوق بشری، تروریسمی و … برای جایگزین شدن با تحریم های هسته ای بازگذاشته شده است یک ضعف آشکار و بزرگ است.
3- مقام معظم رهبری با علم بر این ضعف آشکار، روی خط قرمزشان در خصوص تحریم ها، درمنشور اجرای برجام به این شکل تأکید کردند: «در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبهی مجلس، اقدام های لازم را انجام دهد و فعّالیّت های برجام را متوقّف کند.»
4- رئیس جمهور همانطوی که در تدوین برجام بررعایت خطوط قرمز رهبری تأکید داشت، اجرای منشور رهبری را نیز کتباً متعهد شد.
5- تجربه و اظهارات مذاکره کنندگان نشان میداد که بر دست برنداشتن آمریکا از اهرم تحریم وقوف دارند و با این وجود بر این علم خودشان پاگذاشتند و این اهرم را از دستان پلیدشان نستاندند.
6- درحالی که چندروز قبل و یک روز بعد از اجرای برجام، با محدودیتها و تحریم های جدیدی از سوی آمریکا مواجه شدیم و طرح های جدیدی نیز روی میز دولت و کنگره آمریکا می بینیم، با چه اعتماد به نفسی دولتمردان ما اجرای برجام را یک پیروزی بزرگ معرفی میکنند؟!
7- یکی از ایراداتی که منتقدان به خروجی مذاکرات وارد می کردند، قعطنامه 2231 و به خصوص بخش محدودیت های موشکی آن بود ولی آقای عراقچی این قعطنامه را برعکس قطعنامه قبلی 1929، غیرالزام آور و غیرمحدود کننده معرفی کرد و این که تحریم های جدید موشکی به خاطر آزمایش موشکی برای ما تدارک دیده شده است، دو حالت را در ذهن متصور می کند، یا آمریکا برخلاف قطعنامه عمل کرده است که لازم است وزارت امور خارجه ما به شدت واکنش نشان دهد که نداد، یا این که مسئولان سیاست خارجی ما خودشان از آنچه تهیه کرده اند شناخت صحیحی ندارند.
حرف آخر: همانطوری که مقام معظم رهبری بارها فرمودند، از ابتدا به مذاکرات و نتایجش خوش بین نبودیم و دلیل مهم این بدبینی نیز همین سال ها شناخت از بدعهدی ها و خصومت های آمریکا علیه انقلاب و مردم ایران بود و در هر صورت، برجام تأیید و اجرایی شده است و دو مسئله مهم در این خصوص وجوددارد:
اولاً که باید از ظرفیت های همین برجام با مراقبت در خصوص مفاد آن و رعایت منشور رهبری حراست نمود.
ثانیاً که باید با تکیه بر توان داخلی کشور و مدیریت مناسب و اجرای اصول اقتصاد مقاومتی، در برابر تحریم ها و فشارهای قدیم و جدید، کشور را واکسینه نمود، والا مطمئناً آمریکا و ایادیش هرگز دست از تحریم، محدودیت، فشار، بازی با قیمت نفت و اختلاف افکنی منطقه ای برنخواهند داشت.
94/11/1
6:2 ع
رسیدن به مرحله اجرای برجام ، فارغ از تمام فراز و نشیب هایی که در دوران مذاکرات داشت، به عنوان یک مصیبت و یا یک پیروزی بزرگ نمی تواند تلقی گردد، برجام با تمام نقاط قوت و ضعف حقوقی اش در هر صورت موجب توقفِ بخشهایی از تحریم های ایران می گردد و این توقف تحریم ها هرچند با تعریف تحریم های جدیدی به بهانه های دیگر در میان مدت همراه خواهد شد، ولی تا آن موقع فرصتی برای اقتصاد ما ایجاد میکند تا هرچه سریعتر، زیرساختها و تکنولوژی صنعت و کشاورزی را نوسازی کند و شفافیت اقتصادی را در این دوران بیشتر نماید.
بالاخره بخواهیم یا نخواهیم، مقوله فشار اقتصادی بر انقلاب اسلامی به این راحتی از ذهن دشمنان دور نمی شود و به فرموده مقام معظم رهبری، کشور نیاز به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی دارد. کشور باید با تقویت زیرساخت های اقتصادی براساس اقتصاد درونزای برون نگر، به سمتی حرکت کند که تهدید به تحریم را فاقد صرفه و کارایی و برای دشمن پرهزینه نماید تا اساساً تحریم یا از دستور کار دشمن خارج گردد و یا فاقد تأثیرگذاری و ماندگاری باشد. در هر صورت میل به افزایش تحریم ها در مجموعه حاکمیت آمریکا اعم از دولت و کنگره با شدت و ضعف وجود دارد و بعد از محدودیت ویزا و تهیه بسته تحریم موشکی و صدور مجوز برداشت از پولهای ایران و طرح هایی که هم اینک روی میز کنگره و دولت قرار دارد نشان می دهد که تصور منفک شدن اقتصاد ایران از تحریم ها برای همیشه و حتی برای میان مدت خیالی خام و پوشالی است.
شرایط پسا تحریم همانطوری که می تواند فرصت باشد، می تواند تهدید نیز قلمداد گردد که البته بخشی از این تهدید قبلا محقق گردیده است چرا که دولت با بهره برداری سیاسی از آن، اینقدر آن را بزرگ و بابتش توقع ایجاد کرده است که محقق کردن این وعده ها و توقعات، از بسیاری از جهات غیرممکن و از برخی دیگر از جهات مضر و منافی اقتصاد مقاومتی است.
واقعیت این است که برجام کشور را نمی تواند بهشت کند و تنها فرصتی برای تقویت در برابر تحرم هایی که در آینده نزدیک جایگزین تحریم های قبلی می شود ایجاد میکند و دولت این مدت را باید قدربداند و به جای واردات کالاهای مصرفی و تجملاتی، به اصلاح ساختار اقتصادی کشور براساس اصول علمی و مبتنی بر اقتصاد مقاومتی بپردازد و تمام این ها بدون پذیرفتن پیش فرضی به نام عداوت و کینه آمریکا و اسراییل و ایادیشان محقق نمی گردد، دولت باید بپذیرد که دشمن هر آن به هر بهانه ای دنبال تشدید فشارهاست و اگر به برجام تن داد تنها برای به عقب راندن پیشرفت هسته ای بود و لاغیر؛ دولت برای این که به عقب رفتن در عرصه های دیگر فکر نکند تنها یک راه دارد و آنهم تقویت ساختار اقتصادی و پرهیز از بهره برداری سیاسی از برجام است.
یکی دیگر از آفاتی که استمرار اجرایی شدن برجام را تهدید میکند، بروز پالس های وابستگی شدید به آن از سوی دولت است. اگر دولت نشان دهد که بدون برجام، قادر به اداره کشور و حفظ بقای سیاسی خود نیست، مطمئناً دشمن همین وابستگی را محملی برای استمرار نقض برجام و امتیازگیری در زمین های دیگر قرار خواهد داد و این مسأله، برجام را از فرصت بودن به یک تهدید نزدیک خواهد نمود.
از دیگر مواردی که باید برای فرصت ماندن اجرای برجام مدنظر قرار گیرد، بستن فرصت هایی است که آن را به محلی برای نفوذ در اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور تبدیل می کند، مطمئناً شرایط پساتحریم و عقد قراردادهای مختلف و رفت و آمد افراد و پیمانکاران متعدد فرصتی را برای دشمنان مهیا خواهد کرد که اگر این مسأله از سوی دولتمردان و مسئولان اطلاعاتی ما مدنظر نباشد، برجام را به تهدیدی علیه امنیت ملی تبدیل خواهد نمود.