95/5/19
5:34 ع
این که احمدی نژاد به عنوان یک شخصیت حقیقی نامه ای به رئیس جمهور آمریکا بنویسد شاید مثل بسیاری از اقدامات او خیلی معمول نباشد ولی خیلی هم قابل ایراد نیست، همانطوری که ما هم می توانیم چنین نامه ای برای اوباما یا هر کس دیگری بنویسیم و به صورت سرگشاده منتشر نماییم، ولی با توجه به مسئولیت 8 ساله اش به عنوان رئیس جمهور ایران، بالاخره باید به رسانه ها حق داد که نسبت به محتوای نامه احمدی نژاد به اوباما بی تفاوت نباشند.
احمدی نژاد در ابتدای این نامه می نویسد:
«گرچه انتظار این بود که در دوره ریاست جمهوری شما ، گذشته جبران شود ، یا دست کم از ظلم جدید علیه ملت ایران ممانعت شود، اما مسائل فراوانی اتفاق افتاد که از بین همه فقط به یک مورد می پردازم که اخیرا روی داده است...»
واقعاً اگر احمدی نژاد چنین انتظاری از اوباما در قبال ایران داشته است باید بگوییم که این انتظار، خیالی خام بوده است، البته نگاه خاص احمدی نژاد به اوباما تنها با همین یک جمله اتفاق نمی افتد بلکه خوب است مروری به سخنان احمدی نژاد در14 اسفند 86 داشته باشیم که درباره رئیس جمهور شدن اوباما در شرایط انتخاباتی وقت امریکا گفت:
«برای ما فرقی نمی کند چه کسی به کاخ سفید راه پیدا کند، مهم این است فردی که می آید شرایط آمریکا و جهان را خوب درک کند، البته بعید می دانم دستگاه پشت پرده کاخ سفید اجازه دهند که "اوباما" به کاخ سفید راه یابد، شما مناسبات قدرت در آمریکا را می شناسید. آنها در قدرت بسیار خشن عمل می کند و رای مردم تضمین شده نیست.»
که این پیش بینی وی نیز تا حدودی دلالت بر نگاه خاص احمدی نژاد به اوباما حداقل نسبت به سایر نامزدهای مطرح ریاست جمهوری آمریکا داشته است، اما دیدیم که همین اوباما چطور از هیچ دخالت خصمانه ای درامور داخلی کشور به خصوص در فتنه 88، اعمال همه گونه تحریم که عموماً به طور مستقیم زندگی مردم را نشانه گرفته بود، حمایت از گروه های تروریستی و حتی ترور دانشمندان هسته ای، انتشار ویروس استاکس نت بدون توجه به خطرات احتمالی انسانی و زیست محیطی آن، راه اندازی انواع جنگ های نیابتی علیه ایران و ملت های منطقه دریغ نکرد.
در نامه احمدی نژاد به اوباما می خوانیم:
«مشفقانه به شما نصیحت می کنم که اجازه ندهید این لکه ننگ و نقطه تاریک و حادثه تلخ به نام شما در تاریخ روابط یکسویه و غیرعادلانه دو کشور ثبت گردد و بی اعتمادی تاریخی تعمیق یابد.»
اساساً این که احمدی نژاد آمریکا را نصیحت مشفقانه می کند که نگذارد این لکه ننگ و تاریک به نام او ثبت شود و بی اعتمادی تاریخی بین دو کشور را تعمیق کند، واقعا از چند جهت جای سؤال دارد، به عنوان مثال آیا جایگاه ما و آمریکا این است که مشفقانه آنها را نصیحت کنیم یا به آن ها بابت ظلم هایی که به ما کرده اند تنها می توانیم هشدار بدهیم؟! و آیا اساساً آمریکا را می توان از لکه ننگ ترساند؟! و این که آیا برداشت این 2 میلیارد دلار و یا حتی برگرداندن آن می تواند هیچ نقشی در اثبات، نفی یا حتی کمرنگ کردن دشمنی آمریکا ایفا کند؟!
یکی از موارد متعددی که روحانی و دولتمردان دولت یازدهم، دولت های احمدی نژاد را در آن به عنوان تنها مقصر معرفی کردند، همین قضیه برداشت 2 میلیارد دلار بود که البته واقعاً چندان به جا به نظر نمی رسد چرا که:
اولاً خرید اوراق قرضه ای که به عنوان سرمایه گذاری در آمریکا انجام شد، توسط دولت اصلاحات انجام شد و دولت احمدی نژاد صرفاً آن را تمدید نمود.
ثانیاً دولت روحانی باید برای بازگرداندن این سرمایه ها و سایر پولهای بلوکه شده ایران، در متن برجام و در ازای این همه امتیازاتی که دادند، بندی قاطع می گنجاند!
در هر صورت احمدی نژاد حداقل به اندازه سهمش در همین تمدید اوراق قرضه می تواند مقصر تلقی شود و کاش به جای نامه نگاری در این خصوص، در زمان مسئولیتش، اقدام پیشگیرانه انجام می داد.
و نکته آخر، گمانه ای است که یکی از دوستان درباره نامه احمدی نژاد به اوباما مطرح کرد مبنی بر این که شاید احمدی نژاد پیش بینی کرده دولت آمریکا برای تقویت جایگاه اجتماعی روحانی در انتخابات بعدی، حاضر شود این 2 میلیارد دلار را بازگرداند و نامه احمدی نژاد به اوباما مانع شود این حربه احتمالی آمریکا، به تنهایی به نام روحانی ثبت گردد!
94/11/1
6:6 ع
باتوجه به اظهارات آقای ظریف مبنی بر این که « تحریم های جدید ربطی به برجام ندارد » لازم است به چند نکته مهم در خصوص این اظهار نظر ایشان اشاره نمایم:
1- جمع کردن همه تحریم ها و ممانعت از تحریم های جدید از ابتدا در خطوط قرمز مقام معظم رهبری وجود داشت که دست اندرکاران سیاست خارجی کشور مکلف به رعایت آن در برجام بودند.
2- عقلاً و منطقاً همین که راه تحریم های غیرهسته ای مانند موشکی، حقوق بشری، تروریسمی و … برای جایگزین شدن با تحریم های هسته ای بازگذاشته شده است یک ضعف آشکار و بزرگ است.
3- مقام معظم رهبری با علم بر این ضعف آشکار، روی خط قرمزشان در خصوص تحریم ها، درمنشور اجرای برجام به این شکل تأکید کردند: «در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبهی مجلس، اقدام های لازم را انجام دهد و فعّالیّت های برجام را متوقّف کند.»
4- رئیس جمهور همانطوی که در تدوین برجام بررعایت خطوط قرمز رهبری تأکید داشت، اجرای منشور رهبری را نیز کتباً متعهد شد.
5- تجربه و اظهارات مذاکره کنندگان نشان میداد که بر دست برنداشتن آمریکا از اهرم تحریم وقوف دارند و با این وجود بر این علم خودشان پاگذاشتند و این اهرم را از دستان پلیدشان نستاندند.
6- درحالی که چندروز قبل و یک روز بعد از اجرای برجام، با محدودیتها و تحریم های جدیدی از سوی آمریکا مواجه شدیم و طرح های جدیدی نیز روی میز دولت و کنگره آمریکا می بینیم، با چه اعتماد به نفسی دولتمردان ما اجرای برجام را یک پیروزی بزرگ معرفی میکنند؟!
7- یکی از ایراداتی که منتقدان به خروجی مذاکرات وارد می کردند، قعطنامه 2231 و به خصوص بخش محدودیت های موشکی آن بود ولی آقای عراقچی این قعطنامه را برعکس قطعنامه قبلی 1929، غیرالزام آور و غیرمحدود کننده معرفی کرد و این که تحریم های جدید موشکی به خاطر آزمایش موشکی برای ما تدارک دیده شده است، دو حالت را در ذهن متصور می کند، یا آمریکا برخلاف قطعنامه عمل کرده است که لازم است وزارت امور خارجه ما به شدت واکنش نشان دهد که نداد، یا این که مسئولان سیاست خارجی ما خودشان از آنچه تهیه کرده اند شناخت صحیحی ندارند.
حرف آخر: همانطوری که مقام معظم رهبری بارها فرمودند، از ابتدا به مذاکرات و نتایجش خوش بین نبودیم و دلیل مهم این بدبینی نیز همین سال ها شناخت از بدعهدی ها و خصومت های آمریکا علیه انقلاب و مردم ایران بود و در هر صورت، برجام تأیید و اجرایی شده است و دو مسئله مهم در این خصوص وجوددارد:
اولاً که باید از ظرفیت های همین برجام با مراقبت در خصوص مفاد آن و رعایت منشور رهبری حراست نمود.
ثانیاً که باید با تکیه بر توان داخلی کشور و مدیریت مناسب و اجرای اصول اقتصاد مقاومتی، در برابر تحریم ها و فشارهای قدیم و جدید، کشور را واکسینه نمود، والا مطمئناً آمریکا و ایادیش هرگز دست از تحریم، محدودیت، فشار، بازی با قیمت نفت و اختلاف افکنی منطقه ای برنخواهند داشت.