95/4/14
12:14 ص
در حالی که اکنون همگان از ابعاد امنیتی و منطقهای تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی اطلاع دارند و خیلی از نمایندگان هم نسبت به این تعهد انتقاد کردهاند ولی سوال جدی این است که چرا نمایندگان نسبت به عدم رعایت اصل 77 قانون اساسی ساکتند؟!
اصل 77 قانون اساسی: "عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد."
دقیقا به همان دلیل که برجام به مجوز مجلس و مصوبه شورای عالی امنیت ملی و امضای رهبری نیاز داشت، این تعهد نیز به طی این مراحل و اخذ این مجوزها نیاز داشته است و دولت بدون طی این مراحل آن هم با انجام مذاکرات غیرهستهای که از سوی مقام معظم رهبری ممنوع اعلام شده بود به این تعهد تن داده است تا حیثیت از دست رفته برجام هستهای را با برجام بانکی- منطقهای و دادن تعهدات جدید احیا کند!
تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی نه تنها تمام سیستم بانکی ما را تحت نظارت آمریکا میبرد و این از لحاظ امنیتی برای کشوری که همواره در معرض تحریم قرار دارد خطرناک است بلکه دست ایران را در پیشبرد سیاستهای منطقه ای و حتی تامین بودجه سپاه که از سوی شیطان بزرگ، گروهی تروریستی معرفی میشود هم دچار مشکل میشود و این یعنی امنیت ایران ومنطقه به واسطه محدودیت سپاه و تقویت توان دفاعی به خصوص باتوجه به حضور تکفیری ها، آمریکا و سایر جریانات معارض در منطقه دچار مشکل میشود!
تلختر این که تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی در شرایطی بوده است که باتوجه به کارشکنیهای آمریکا در اجرای تعهداتش در برجام هستهای، این ایشان بودند که باید تعهد میدادند و جبران کنند نه این که دولت ما دوباره تعهدات سنگین به طرف عهدشکن بدهد! که این تعهد نمیتواند در جهت حفظ عزت،، اعتبار، امنیت و منافع ملی ایران تلقی گردد و از این لحاظ سکوت مجلس قابل توجیه به نظر نمیرسد.
95/4/11
12:38 ع
وقتی که واژه دیاثت سیاسی هم الکن میشود ادعای خالی بودن خزانه امروز که حقوقها و پاداشهای چند 10 و چند 100 میلیونی آن هم برای دوستان نزدیک دولتمردان، مانند صفدر حسینی و صدقی افشا شده، کاملا مورد تردید قرار گرفته است و البته همان زمان که ادعای خالی بودن خزانه یا بستگی داشتن آب، نان و هوا به رفع تحریم و تعامل با کدخدا در شبهای مذاکره دیپلماتهای ما با هیات 5+1 بیان میشد، ما میدانستیم که هدف از خواندن این آیههای یاس، صرفا اثبات نیاز به تعامل به آمریکا است و گرنه مگر میشود برای خالی بودن خزانه سوت و کف زد آنطوری که جلوی روحانی و در حین بیان خالی بودن خزانه انجام شد؟! مگر میشد در شب مذاکره بدون سوءقصد حرف از عجز و نیاز زد و پشت مذاکره کنندگان خود را در هنگام چانه زنی با دشمن خالی کرد؟!
اخیرا آیت الله جوادی آملی ایجاد شرایط برای تسلط بیگانه بر کشور را دیاثت سیاسی نامیدند و من میاندیشم آنانی که با نامه نگاری با دشمن و گرادادن به او، تشدید تحریمها را بر کشور و مردم غالب کردند؛ آنانی که به دروغ مدعی خالی بودن خزانه برای ایجاد شرایط تسلیم و سازش شدند؛ آنان که با ارتباط دادن همه چیزمان به تعامل با دشمن موجب تضعیف جایگاه ایران در چانه زنی و کسب امتیاز در مذاکره شدند؛ آنان که با تنظیم برجامی که سلطه امنیتی و اطلاعاتی دشمن را بر همه اماکن نظامی و امنیتی کشور بیشتر کردند؛ آنانی که با دادن تعهد به کارگروه اقدام مالی، حتی تلاش کردند تا در روند تسلط دشمن بر ملتهای مستضعف و مسلمان منطقه اعم از فلسطین، عراق، سوریه، یمن و لبنان، تسریع به عمل آورند؛ براستی این جریان را چه باید نامید چون واقعا واژه دیاثت سیاسی هم از بیان عمق برخی خیانتهای ایشان قاصر و الکن است.
95/4/9
2:24 ع
پس از اعلام تعهد دولت به کارگروه اقدامات مالی در خصوص مبارزه با پولشویی، خیلی از منتقدین، آن را بخشی از برجام منطقه ای برای جلوگیری از حمایت ایران از محور مقاومت و حزب الله لبنان و فلسطین خواندند ولی همچنان دیپلماتهای ما اصرار دارند که بگویند به آرمانهای انقلاب و امام و رهبری پایبند هستند و میگویند بر سر اصول منطقهایی معامله نکرده و نمیکنند.
لذا لازم بود این پالس به بیگانگان هم ارسال شود که ایران اساسا از تعهدات انقلابی و منطقهایی خود دست بر نمیدارد و این عمل را شخص سید حسن نصرالله برعهده میگیرد و از حمایتهای همه جانبه و مطمئن ایران از محور مقاومت و فلسطین سخن میگوید که البته این اظهارات به شدت مورد انتقاد برخی شخصیتهای اصلاحاتی چون ابراهیم اصغرزاده و مهدوی فر و… گردیده است.
نمونه این مساله در برجام هستهای هم مشاهده شد، آنجا که دیپلماتهای ما اصرار داشتند تا بگویند برجام هستهای مانع توسعه موشکی و دفاعی نمیشود و در همان روزهای ابتدایی اجرای برجام، ایران با انجام مانور موشکی، این مساله را عملا اعلام کرد که محدودیتی در خصوص موشکی را نمیپذیرد که البته آن آزمایشها نیز از سوی کسانی که به اظهارات سید حسن نصرالله انتقاد میکنند، مورد انتقاد قرار گرفت که مثلا چه لزومی داشت تا ایران در آن شرایط آزمایش موشکی داشته باشد!؟
این که برخی افراد و جریانات متوجه حکمت این مانورها و یا اظهار نظرهای بی پرده نباشند خیلی مورد اشکال نیست ولی اگر متوجه مسائل باشند و به ایرادگیری های مغرضانه برای تخریب نظام بپردازند واقعا غیر قابل پذیرش است.
برخی از منتقدین هم این شرایط را برای تکرار شعارهایی چون “نه غزه نه لبنان” مناسب میدانند تو گویی یکبار هم به فصل سیاست خارجی قانون اساسی و آرمانهای امام و انقلاب توجه نکرده اند، کسانی که اگر هیچ اعتقادی هم قانون و انقلاب و اسلام نداشته باشند لااقل باید با مشاهده ددمنشیهای داعش، عربستان سعودی، آمریکا و اسراییل در یمن، عراق، افغانستان، سوریه، فلسطین و لبنان فهمیده باشند که از دست دادن منطقه به ضرر امنیت کشور ایران هم هست، حتی اگر به جان و مال هیچ همسایه و انسانی اعتقادی نداشته باشند.