95/5/10
11:15 ع
در رابطه با بررسی مبانی فکری جریان انحرافی که بارزترین تأثیرشان موجب تعلل در برابر امر ولایت فقیه در مواردی مانند عزل مشایی، ابقای مصلحی، به جامعه نکشاندن اختلافات قوا گردید، به دو انحراف مبنایی اشاره کردیم که هر دو مبتنی بر مشاهدات غیر قابل کتمان بود که ضمن یادآوری مختصر آنها، عواقب و خطرات آن ها را نیز در نهایت تبیین می نمایم:
الف- بخشی از مبانی فکری جریان انحرافی ناشی از این القاء بود که رئیس جمهور، دولت و حتی طرح هایش مورد حمایت، هدایت و حتی مدیریت خاص امام زمان (عج) قرار دارند که شواهد این القائات را در صحبت های آقای احمدی نژاد درباره هاله نور و یا مدیریت طرح هدفمندی توسط امام زمان(عج) شاهد بودیم که این موضوع را قبلا در مطلب «از کدام انحراف سخن می گفتیم!؟» به تشریح بیان نمودم. البته این نوع انحراف می تواند مبانی فکری عمیق تری را نیز به پشتوانه داشته باشد که عبارتند از:
ب- بخش دیگری از مبانی فکری جریان انحرافی ناشی از بکارگیری برخی از توجیهات و شبیه سازی های نادرست برخی از مقاطع تاریخی با تعلل های احمدی نژاد است که در مطلب «جریان انحرافی را بشناسید، آفتاب آمد دلیل آفتاب» مفصلاً به نادرستی این شبیه سازی ها درباره مکث مالک اشتر در جنگ صفین و انتظار مقام معظم رهبری برای حکم امام خمینی(ره) درخصوص نخست وزیری موسوی پرداختم که از تکرار مجدد توضیحات آن خودداری می کنم.
ج- این مبانی فکری جریان انحرافی ، عواقب و خطرات بالقوه و بالفعلی می تواند ایجاد کند که در ادامه به آنها می پردازم:
توضیح: مسلماً مطالبی که درخصوص معرفی انحرافات فکری جریان انحرافی بیان می شود، نباید ما را از تحلیل و بررسی انحرافات فکری سایر جریانات سیاسی غافل کند، چه آن تفکراتی که موجب خدشه به جایگاه کلیدی ولایت فقیه می شوند، چه آن نگرش هایی که جایگاه مردم را در جمهوری اسلامی نادیده می گیرد و چه آن تفکراتی که باعث استحاله انقلاب اسلامی و خدشه به آرمان های اصیل آن می گردد.
95/4/2
2:16 ع
شبهه:
چگونه است که با این همه نمازخوان و حاجی و اهل مسجد و روحانی و… هنوز 313 یار امام زمان(عج) فراهم نشده است تا ظهور کند؟!
پاسخ شبهه:
تجربه تنها ماندن پیامبران و ائمه هدی که موجب ناکامی شان در تحقق مدینه فاضله و نهایتاً شهادت بسیاری از ایشان شد، یک پاسخ مناسب است برای کسانی که متوجه لزوم حضور یاران وفادار و صدیق برای حضرت بقیه الله(عج) نیستند، و البته مراد از 313 یار امام زمان(عج) تنها 313 نمازخوان، مسجدی، حاجی، کربلایی و روحانی نیست که اگر بود، در عصر همه ائمه هدی این تعداد و خیلی بیشتر از این تعداد یار وجود داشت، بلکه مراد 313 یار مانند مالک و سلمان و ابوذر است، مراد 313 یار مثل یاران صدیق امام حسین (عج) است، به منظور درک بهتر این مسئله، از شما دعوت میکنم به روایت زیر توجه فرمایید:
مأمون رقّی نقل میکند: خدمت امام صادق(ع) بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت ای فرزند رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمىکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید.
امام(ع) فرمود: «خراسانى بنشین، خوش آمدی». سپس به خدمتکار فرمود: «تنور را روشن کن!».
خدمتکار امام(ع) تنور را روشن کرد. و امام(ع) رو به مرد خراسانى نموده، فرمود: «داخل تنور شو!».
خراسانى با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. از جرم من در گذر، خدا از تو بگذرد.
امام(ع) فرمود: «تو را بخشیدم».
در این هنگام هارون مکى وارد شد در حالیکه کفش خود را با دست گرفته بود، گفت: «السلام علیک یا ابن رسول اللَّه».
امام(ع) فرمود: «کفشهایت را بیانداز، برو داخل تنور بنشین!».
هارون مکی، کفشهایش را انداخت و در داخل تنور نشست.
در این هنگام امام(ع) با مرد خراسانی به سخنگفتن پرداخت و مانند کسی که در خراسان بوده از جریانهاى آن منطقه خبر داد. سپس فرمود: «خراسانى برو ببین در تنور چه خبر است».
خراسانی میگوید: به جانب تنور رفتم، دیدم هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از تنور خارج شد، و به ما سلام کرد.
امام(ع) فرمود: «از اینها در خراسان چند نفر پیدا مىشود؟!»
خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام(ع) فرمود: «به خدا یک نفر هم پیدا نمىشود، ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم».
و بحث دیگر این که اگر چه حضور 313 یار امام زمان (عج) که بعضا با رجعت باز میگردند، لیکن تکمیل این 313 نفر شرط کافی نیست بلکه شرط لازم است و البته شرایط دیگری هم وجود دارد که آنها نیز باید محقق شود که از جمله آنها وجود مطالبه عمومی و عدالت خواهی است، لذا به صرف این که چون ظهور رخ نداده، نمیتوان گفت که آن 313 نفر پیدا نشده اند بلکه ممکن است این شرط محقق شده باشد ولی سایر شرایط هنوز عملی نشده باشد و اتفاقا وقتی که نگاهی به علمای راستین و برخی از شهدای گرانقدر و مخلص انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می کنیم، می بینیم که این افراد بعضا بدون این که امام زمان(عج) را دیده باشند چگونه در مسیر امام زمان(عج) گام برداشته اند و یا از نائبش تبعیت محض کرده اند و به این لحاظ واقعاً این تصور که این 313 نفر و بیش از آن تا کنون موجودیت یافته باشند، اصلا دور از ذهن نیست و این امر اهمیت شرایط دیگر ظهور را در حال حاضر به خوبی اثبات می کند.
95/3/6
11:50 ص
در حاشیه این توئیت نیمه شعبانی روحانی :
«پیام نیمه شعبان، نگاه خوش بینانه و امیدوارنه به آینده جهان، و ضرورت برنامه ریزی برای جهانی برپایه عدالت و اعتدال است. منجی»
ازحق نباید بگذریم که واقعاً عبارات خوب در کنار هم قرار داده شده اند و این خوشبینی و امیدواری به آینده جهان و برنامه ریزی برپایه عدالت و اعتدال امری لازم است، اما اگر این مسیر بدون اقدام، عمل و مجاهدت صورت گیرد به مفهوم انتظار واقعی ختم نخواهد شد و چه بسا به پذیرش وضع ظالمانه موجود در جهان و حتی به کمک برای تثبیت آن هم منجر شود.
تنها با رویکرد عدالت جویانه و ظلم ستیزانه است که میتوان به آینده جهان خوشبین و امیدوار بود، نه با منش خوشبینی و امیدواری به خودکدخداخواندهها و مستکبران عالم که بطلان این مشی در تصویب و اجرای برجام هم به خوبی عیان شد و مشخص گردید که چگونه مسیر امیدواری و خوشبینی به دشمنان اسلام و بشریت تنها به خسارت و یأس ما و زیاده خواهی جبهه استکبار ختم میشود.
البته اگر کسی بخواهد با تأویل و تحریف در سیره اهل بیت، کارهای خود را توجیه کند، میتواند عاشورا را درس تعامل و یا نیمه شعبان را درس تعامل و خوشبینی بخواند، اما اگر قرار باشد این تعامل، تعادل و خوشبینی که مد نظر دارد، راه مقاومت، ایستادگی، استقلال، ظلم ستیزی و عدالت جویی را مسدود کند و راه امیدواری و سلطه را برای دشمنان صاف کند، مطمئناً با برداشتهای انحرافی از اسلام مواجه هستیم.
در همین خصوص مقام معظم رهبری فرمودند:
انتظار حقیقى مهدى موعود (عج)، این درس مهم را به دنبال مىآورد که تحقق عدالت در جهان، با موعظه و نصیحت ستمگران، حاصل نمىشود، بلکه نیازمند برخورد مقتدرانه با زورگویان جهانى است.»81/7/30
95/1/1
9:18 ع
جناب آقای مهدوی فر! برخلاف تصور شما، شعار «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار» لزوماً به این معنی نبود که طول عمر امام خمینی اینقدر طورانی باشد که به ظهور حضرت متصل شود، بلکه دعایی برای تعجیل در ظهور حضرت حجت (عج) نیز بوده است که متأسفانه فهم غلط شما از این دعا و احتمالاً از خیلی از شعارهای اول انقلاب، باعث شده است تا اکنون به تضاد و تعرض برسید و گرنه فوت حضرت امام(ره) برای هیچ صاحب عقلی دور از ذهن و غیر قابل باور تلقی نمیشد.
انتقاد شما به رهبری مبنی بر این که طوری در خصوص سیاست کلان خارجی اقتصادی یا امنیتی و نظامی کشور امور را اداره کرده اند که سر همه رشته ها به ایشان بازگردد، ناشی از عدم فهم صحیح شما از وقایع انقلاب و شناخت صحیح از قانون اساسی است، چرا که مقام معظم رهبری مانع حضور جریانها و تفکرات مختلف در عرصه های مدیریتی کشور نگردیده است ولی در عین حال نیز ایشان شرعاً و قانوناً حق ندارد از مسئولیتهایی که قانون اساسی در تعیین سیاستهای کلی نظام، نظارت و هماهنگی بین قوا، فرماندهی کل نیروهای مسلح و… که برای ایشان ترسیم کرده است شانه خالی کند.
شما از شورای نگهبان و دخالت رهبری در خصوص عملکرد آن گلایه کرده اید، فارغ از این که چه چیزی را دخالت می دانید و چه اسنادی برایش اقامه میکنید، آنچه یادم هست نصایح رهبری در مورد رعایت حق الناس به این شورا بوده است و در جایی هم اگر دخالت مستقیم کرده باشند نه برای رد صلاحیت، بلکه برای تأیید صلاحیت فردی مثل معین (باحکم حکومتی) بوده است. در هر صورت شورای نگهبان تکالیفی دارد که از بدو تشکیل این نهاد مهم چه به لحاظ قانونی و چه به لحاظ نظر امام خمینی و همانطور مقام معظم رهبری مکلف به اجرای تکالیف خود در بحث نظارت استصوابی بوده است، پس شما نه تنها نسبت به شعارهای انقلاب و قانون اساسی دچار فهم صحیحی نیستید بلکه از تاریخ انقلاب و استمرار عملکرد قانونی شورای نگهبان از زمان حضرت امام نیز گویا چندان چیزی به خاطر ندارید!
این که برخی از توصیه های به حق مقام معظم رهبری مثلا در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی و یا به روز بودن حوزه های علمیه را به معنی انطباق داشتن همه موارد با نظر رهبری معرفی میکنید یک دروغ بزرگ است چرا که بسیاری از این توصیه ها از جمله همین اجرای اقتصاد مقاومتی هرگز آنطوری که شایسته و بایسته است عملیاتی نشده اند و بسیاری دیگر از این توصیه ها نیز در ایجاد بستر مناسب برای تحقق برنامه های دولتها بوده است که نمونه اش را در جریان مجوز نرمش قهرمانانه برای همین دولت و یا برخورد با کسانی که برخی دولتمردان را خائن خطاب کرده بودند، شاهد بودیم.
باتوجه به این که ائمه جمعه کشور نماینده ولی فقیه در استان ها و شهرستان ها بوده و هستند، مسلماً حکم ایشان باید از سوی شخص رهبری (اعم از امام خمینی و امام خامنه ای) و با پیشنهاد شورای هماهنگی ائمه جمعه، باید صادر گردد، پس شما نه تنها نسبت به فهم قانون اساسی و تاریخ و شعارهای انقلاب گویا دچار مشکل هستید، بلکه گویا از یک مسئله ساده اداری نیز اطلاع ندارید که نماینده هر کسی باید با امضای آن شخص معرفی گردد.
و اما خطراتی که در شرایط اضطراری فقدان حضور رهبری معظم له برشمردید برای عروج ملکوتی روح حضرت امام(ره) که بنیانگذار انقلاب بود هم بعضاً و حتی در شدت بیشتری پیش بینی میشد ولی دیدید که با حضور به موقع مجلس خبرگان و یاری امام زمان(عج) امید طمع کنندگان را ناکام گذاشت و با این وجود ما همچنان دعا میکنیم که عمر با برکت مقام معظم رهبری تا زمان ظهور حضرت حجت (عج) و بیش از آن ادامه داشته باشد..