لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

95/2/19
6:1 ع

????? ???? ??

پس از تذکرات مکرر مقام معظم رهبری درخصوص اجرای اقتصاد مقاومتی، این بار ایشان، امسال را «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نام نهادند تا شاید این تذکرات و توصیه ها، بیشتر به عمل بینجامد، البته اجرای اقتصاد مقاومتی تنها متوجه دولت نیست و به مشارکت همه اعم از دولت، مجلس و سایر مسئولان و البته مردم مربوط میگردد، لیکن جایگاه دولت به عنوان قوه مجریه، جایگاه ویژه ای است که مقام معظم رهبری بارها نسبت به اهتمام او به اقتصاد مقاومتی توصیه و از روند فعلی آن گلایه کرده اند و دیروز (95/2/13) هم اشاره ای به علت آن فرمودند:

«مسئولین بالاى دولتى بیایند بنشینند صد جلسه پشت‌سرهم تشکیل بدهند و مرتّب آئین‌نامه، مرتّب بخشنامه، مرتّب فلان؛ آخرش هم حالا به آن صورتى که کامل است انجام نگیرد. الان خب دارند تلاش میکنند که این اقتصاد مقاومتى تحقّق پیدا کند. وقتى روحیه، روحیه‌ى استقلال و مقاومت و ایستادگىِ در مقابل دیگران نیست، خب سخت است دیگر.»

این که رهبری می فرمایند تا وقتی که روحیه استقلال وجود ندارد، اجرای اقتصاد مقاومتی سخت است، ریشه در سیاستها و اظهارات دولتمردان دارد، وقتی مشاوران ارشد دولت و تئوریسین های اقتصادی او علیه استقلال و توان داخلی مرتباً مواضع تحقیرآمیز میگیرند، یا اصل استقلال که از آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی بود را به سخره میگیرند و حتی علیه آن کتاب و مقاله مینویسند، وقتی تلاش برای خرید آماده و واردات بی رویه، نسبت به اهتمام به تولید و خودکفایی پیشی میگیرد، وقتی توان کشور را در حد تولید قرمه سبزی و آبگوشت بزباش تعبیر میکنند، مسلم است که تلاش برای اقتصاد مقاومتی از اصل و اساس عقیم میماند.

این که رهبری میفرمایند اجرای اقتصاد مقاومتی به روحیه مقاومت و ایستادگی نیاز دارد و نبود این روحیه در دولت را عامل عدم تحقق اقتصاد مقاومتی میدانند، اشاره به برخی از برخوردهای دولتمردان دارد که اساسا در آنها اعتقاد به وجود دشمن یا بی اعتمادی به او و یا مقاومت در برابر او وجود ندارد، این که برخی در دولت تلاش میکنند به جای مقاومت در برابر دشمن خونی، حتی با وی هم به تعامل و سازش برسند و مدام هم به در بسته میخورند و با ناروهای دشمن مواجه میشوند، این که مدام از نام جنگ می ترسند و میلرزند و تازه اهل مقاومت را به تعامل هراسی متهم میکنند! این که بعضاً توان دفاعی و اهمیتش را زیر سؤال میبرند، اینها نشان میدهد که برخی از سطوح دولت از نبود روحیه مقاومت و ایستادگی که یکی از اصول و پایه های تحقق اقتصاد مقاومتی است رنج میبرد.


nazokbin

95/2/6
10:13 ع

IMAGE635363685304009430مدل توسعه غربی، مدلیست که در برابر مدل پیشرفت اسلامی ایرانی قرارگرفته و از این جهت که رشد و توسعه را تنها مبتنی بر تعامل مستمر و مدام با غرب و استفاده از روش های توسعه غربی می بیند با مدل پیشرفت اسلامی که مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و پیشرفت همراه با عدالت است در تعارض کامل قرار دارد، به نحوی که مقام معظم رهبری استفاده از این مدل را و حتی استفاده از نامش را قبلاً نکوهش کرده اند:

« تنظیم الگوی پیشرفت کشور براساس الگوی اسلامی – ایرانی یک مسئله حیاتی است. اگر این الگوی اسلامی – ایرانی در مرحله عمل به اجرا گذاشته شود، قطعاً به الگوی مورد استفاده کشورهای دیگر تبدیل خواهد شد همانگونه که بسیاری از کارها و موفقیت های ملت و کشور ایران برای دیگر کشورها و ملتها الگو شده است … دلیل به نتیجه نرسیدن مدل توسعه‌ی غربی در نظام اسلامی، ماهیت متفاوت مبانی دیدگاه اسلام و غرب نسبت به پیشرفت و جایگاه انسان در این پیشرفت است. در دیدگاه غرب، پیشرفت مادی و محور آن سود مادی است بنابراین در چنین دیدگاهی اخلاق و معنویت می تواند قربانی پیشرفت شود … در دیدگاه اسلام، پیشرفت مادی هدف نیست بلکه وسیله‌ای برای رشد و تعالی انسان است. در جهان‌بینی اسلام، ثروت، قدرت و علم، وسیله رشد انسان و زمینه ساز برقراری عدالت، حکومت حق، روابط انسانی در جامعه و دنیای آباد هستند.» (مقام معظم رهبری – 1386/02/25)

آنچه در مدل توسعه غربی مهم است پیشرفت مادی است و شاخص های عدالت در کنار آن قرار ندارد و هرچند به منظور آسیب واردنشدن به متمولین و صاحبان سرمایه، خدمات اجتماعی را برای گرسنگان و فقرا تعریف میکند، ولی مدل اقتصادی شان مبتنی بر پیشرفت و عدالت همزمان نیست که البته ریشه در تفکرات اومانیستی دارد.

در نگرش لذت گرا و سودطلب غربی، شاید بسیاری از رفتارهای غلط و غیراخلاقی مانند تجارت اسلحه، تجارت سکس، استثمار سایر ملل و بهره کشی از طبقات اجتماعی ضعیف برای رسیدن به منافع مالی مجاز و امری طبیعی باشد، اما در مدل پیشرفت اسلامی هر معامله ای که موجب کمک و حمایت از ظالمان و مفسدان و توسعه فساد و ظلم باشد ممنوع و حرام است که نمونه این حرمت را در داستان کرایه دادن شترهای صفوان جمال به هارون الرشید (خلیفه عباسی) که توسط امام موسی کاظم  نکوهش و حرام اعلام شد، سراغ داریم.

در مدل توسعه غربی تعامل حول محور سود یک ابزار پذیرفته شده است، اگر منفعت ایجاب کند داشتن هرگونه رابطه ای با دیگران مانعی ندارد ولی با نگرش اسلامی، این نگاه به دلایل متعددی با چالش جدی مواجه می شود که در ادامه به برخی از قید و شرط های تعامل با بیگانگان اشاره می کنم:

  • هرگونه تعاملی که در نهایت موجب افزایش ظلم و فساد گردد، با فلسفه اسلام و عدالت در تعارض قرار دارد، نمی توان بابت رسیدن به منافع بیشتر، مسیری برخلاف مسیر پیامبران و ائمه که برپایی قسط و عدالت و هدایت بود، اتخاذ کرد و بسیاری از تعاملاتی که بعضاً با کشورهای معاند با نظام و انقلاب و اسلام منعقد می گردد در جهت تقویت بنیه های اقتصادی و سیاسی ایشان تقلی می گردد، کاری ندارم که در برخی شرایط از روی اجبار ممکن است معامله ای رخ دهد ولی این که این تعاملات، معمولی و اصولی ترویج گردد یقیناً در جهت تقویت بنیه های اقتصادی و تطهیر سیاسی جبهه طاغوت تلقی می گردد. نگاهی به سیره اهل بیت نشان می دهد که ایشان در هر شرایطی تلاش کردند تا موجب مشروعیت بخشی به طاغوت نگردند که بالاترین نمود عینیش را در قیام عاشورا شاهدیم که چگونه امام حسین (ع) برای این که به یزید فاسق و کافر مشروعیت نبخشد و موجب انحراف اسلام نگردد رنج مهاجرت، شهد شهادت و درد اسارت خاندانش را به جان خرید.
  • هرگونه تعاملی با دشمنان اگر باعث تضعیف، نفوذ، وابستگی، ایجاد نقطه ضعف و ذلت در جبهه حق و اسلام گردد، محل اشکال است و به همین دلیل، تعاملاتی که مشمول این بند می گردند بنا به “قاعده نفی سبیل” حرام هستند و این حرمت در اصول 152 و 153 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت بیان شده است و بر این اساس پذیرفتن معاملات و قراردادهایی که موجب خدشه به استقلال سیاسی و اقتصادی کشور گردد، از اساس خلاف و حرام هستند و اصرار مقام معظم رهبری برای حمایت از تولید و جلوگیری از واردات بی رویه در همین جهت است و در نقطه مقابل این نگاه اسلامی، نگاه اومانیستی غربی وجود دارد که در تئوریسین های دولت یازدهم نیز مشاهده می گردد که تلاش دارند با تألیف، سخنرانی، تصمیم سازی و سیاستگذاری، واژگانی مثل نفوذ، استقلال و عزت را به دلیل عدم تناسب با نگرش توسعه غربی، به سخره می گیرند.
  • یکی از مواردی که با تعاملات و معاملات اقتصادی قابل انتقال است، فرهنگ است، چرا که بسیاری از کالاهایی که در دنیا تولید و عرضه می­گردند، چه کالاهای سخت افزاری و چه محصولات نرم افزاری، در تغییر سبک زندگی افراد مؤثرند و این تغییر اگر در جهت دور شدن از سبک زندگی اسلامی ایرانی و ایرانی باشد، مسلماً غلط و خسارت بار است و دقیقاً به همین دلیل است که مقام معظم رهبری نسبت به واردات و سبک زندگی و به خصوص واردات کالاهای مصرفی از آمریکا اینقدر حساسیت و دغدغه دارند چرا که این واردات نقش مهمی در پروژه نفوذ فرهنگی و لذت جویانه و اومانیستی دینی ایفا می کنند.
  • اگر چه همانطوری که بیان شد اسلام با تعاملاتی که موجب وابستگی و تضعیف مسلمین به دشمنان اسلام و افزایش نفوذ ایشان گردد مخالف است، اما این نگاه استثنائی هم دارد، یعنی اگر تعامل با بیگانگان باعث تضعیف یا وابستگی ایشان به مسلمین و عدم تضعیف مسلمین نگردد هیچ ایرادی ندارد، یعنی اگر روزی برسد که دیگران بیش از این که ما به پول نفت نیاز داشته باشیم به نفت محتاج باشند، آن زمان، همین فروش نفت می تواند یک امتیاز، ابزار و سلاح در برابر دشمنان تلقی گردد ولی تا زمانی که مبتلا به اقتصاد نفتی باشیم عملاً همین فروش نفت هم یک ایراد و اشکال برای کشور است و دقیقاً به همین دلیل است که مقام معظم رهبری قریب 20 سال است که به دوری از این اقتصاد به عنوان یک الزام نگاه می کنند، نگرشی که اگر رعایت می شد به مانع جدی در برابر تأثیرگذاری تحریم های نفتی و بانکی تبدیل می شد و چه بسا ما با تهدید به تحریم نفت می توانستیم امتیازگیری کنیم.

مجموعه عوامل فوق است که مسیر پیشرفت کشور را به فرموده مقام معظم رهبری به سمت اقتصاد “درونگرا و برونزا” هدایت می کند، چرا که با این اقتصاد می توان از درون و متکی به نیروهای انسانی و منابع طبیعی داخلی قوی شد و می توان متکی بر قوت درونی کشور، به تأثیرگذاری و نقش آفرینی حق جویانه و عدالت گسترانه در جهان پرداخت، به همین دلیل است که مقام معظم رهبری برای رسیدن به نقطه مطلوب اقتصادی، سفارش به پیگیری اقتصاد مقاومتی می کنند، و البته باید توجه داشت که این نگرش، سلیقه شخصی مقام معظم رهبری نیست، بلکه این نگاه اصیل اسلامی است که از چشمه جوشان ولایت فقیه می جوشد، نگرشی که هم مانع نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دشمن می شود و هم موجب تقویت و اقتدار نظام اسلامی می گردد و هم در عین حفظ عزت و اعتبار ایرانیان، وضعیت معیشتی ایرانیان را به صورت عادلانه ای آبرومند می کند.


nazokbin

95/1/6
10:21 ع

71229_915

هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام(ره) و از حامیان فتنه 88 گفت:

«برخی آقایان می‌گویند باید به سمت عزت نفس برویم. در حالی‌که فقر، بیکاری و شکم گرسنه، عزت نفس را متوجه نمی‌شود. بنابراین صحبت کردن از عزت نفس و آزادگی شبیه شوخی، جوک و شعار است.»

سخنان هادی غفاری و خیلی از حامیان دولت دقیقاً منطبق با همان فرضیه ای است که رهبری در مورد آدرس یک دوراهی دروغین در سخنرانی نوروزیشان در مشهد فرمودند:

«در این مقطع زمانی، سیاست‌های استکبار و به‌خصوص سیاست‌های آمریکا، اقتضا می‌کند که این تفکر در ملت ما تزریق شود که ملت ایران بر سر یک دو راهی دروغین قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یا با آمریکا کنار بیاید یا به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کند.»

در حالی که کشور به لحاظ غنای منابع طبیعی، نفت، گاز، معدنی، نیروی انسانی باسواد، میانگین سنی جوان، هوای چهارفصل، داشتن آب و خاک مناسب و … شرایطی دارد که می تواند با یک مدیریت علمی مبتنی بر اقتصادمقاومتی به یک اقتصاد درونزای برون نگر تبدیل گردد و در حالی که مسؤولان کشور مکلف هستند طبق قانون براساس سیاستهای کلی ابلاغی نظام در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی عمل کنند، لیکن تاکنون حل مسائل کشور را در گروی رفع تحریم دانستند و حال این که با وجود برجام و به قول دولتمردان رفع تحریمها، همچنان همان بهانه ها برای حل مسائل کشور ادامه دارد. به نظر میرسد دولتمردان و حامیانش به جای این که بابت فرصتی که برای مذاکره و تعامل پیدا کردند و برای فرصت نزدیک به 3 ساله ای که برای حل مسائل کشور داشته اند، پاسخگو باشد، همچنان طلبکارند.

در حال حاضر هیچ کسی نمیگوید مشکلات مردم را رها کنیم و به دنبال عزت برویم! بلکه دقیقاً بحث این است که حل مسائل کشور تنها و تنها از راه تکیه بر توان داخلی و نه چشم دوختن به دست آمریکا میسر است، نسخه ای که خودش عزت آفرین است و این نسخه در مقابل نسخه ای که میگوید تنها راه حل مشکلات کشور تعظیم به مقام کدخدایی آمریکاست نه تنها ذلت آور است بلکه موجب تضعیف تولید و اقتصاد داخلی، بیکاری، رکود و تهاجم فرهنگی عمیق هم خواهد شد.

نکته دیگر، عدم تناسب سخنان هادی غفاری با لباس روحانیت وی است، چگونه می توان کسی روحانی باشد ولی قاعده نفی سبیل را نشناسد؟! چگونه می توان در قامت یک روحانی ولی برخلاف نص قرآن کریم بگوییم که با پذیرش کدخدایی آمریکا، سلطه وی را بر جامعه مسلمین رقم بزنیم؟! آیا بهتر نیست به وعده الهی ایمان داشته باشیم و بپذیریم که آن روشی که راه سلطه آمریکا بر جمهوری اسلامی را باز میکند غلط و خسارتزا است؟! آیا بهتر نیست که بپذیریم همان خدایی که ز حکمت راه سلطه آمریکا بر جامعه اسلامی را بسته است، ز رحمت راه اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد داخلی، تکیه بر توان ملی، کاهش مفاسد اقتصادی، مدیریت مبتنی بر شایسته سالاری و شفافیت اقتصادی را باز گذاشته است؟!


nazokbin

95/1/6
10:9 ع

13940101161559304962884بحث‌های شعاری امروز جایگاه زیادی در ذهن مردم ما ندارد. مردم ما جوانان ما، آحاد جامعه ما، فقیه‌اند. به مسائل با چشم منطق و استدلال نگاه می‌کنند.

در این مقطع زمانی، سیاست‌های استکبار و به‌خصوص سیاست‌های آمریکا، اقتضا می‌کند که این تفکر در ملت ما تزریق شود که ملت ایران بر سر یک دو راهی دروغین قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یا با آمریکا کنار بیاید یا به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کند.

کنار آمدن با آمریکا به معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست چون دولت آمریکا از ثروت، دستگاه‌های تبلیغاتی وسیع، سلاح‌های خطرناک و امکانات بسیاری که دارد برای عقب راندن طرفهای مقابلش استفاده کرده است، بدون این که عقب نشینی قابل توجهی در برابرشان انجام دهد.

در همین توافق اخیر هسته‌ای هم اگرچه این توافق را ما تائید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آن را، لیکن وزیر خارجه ما در مواردی به بنده گفت که ما اینجا این خط قرمز را نتوانستیم حفظ کنیم.

آمریکایی‌ها به آنچه وعده دادند عمل نکردند. به تعبیر وزیر خارجه ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند ولی از راه‌های انحرافی متعدد، جلوی مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند. آمریکایی ها گفتند که ما تحریم را بر می‌داریم و روی کاغذ هم برداشتند، اما از طُرق دیگر طوری عمل می‌کنند که اثر رفع تحریم‌ها مطلقاً به‌وجود نیاید.

کسانی که امید می‌بندند که بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم و به نقطه توافقی برسیم از این غفلت می‌کنند که ما باید به همه تعهدات عمل کنیم اما طرف مقابل با شیوه‌های مختلف، تقلب و خدعه، سر باز می‌زند و به تعهداتش عمل نمی‌کند. این خسارت محض است که در مقابل چشم خود می‌بینیم.

منطقی است که سعی می‌کنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند، این است که برجامهای2و3 باید در قضایای منطقه و قانون اساسی وغیره به‌وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم، معنای این حرف، آن است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی که به حکم اسلام و برجستگی‌های نظام جمهوری اسلامی به آن پایبند است، صرف‌نظر کند.

آمریکا دنبال تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت باقی بماند ولی از محتوای خود به کلی تهی شود. بنا بر این تحلیل دشمن این تحلیل را در اذهان نخبگان و افکار عمومی ملت تزریق میکند که اگر جمهوری اسلامی و ملت ایران می‌خواهد از شّرِ آمریکا راحت شود، باید از محتوای جمهوری اسلامی و اسلام و از مفاهیم اسلامی و امنیت خود دست بردارد.

امروز انسان‌های آگاه و متکی به ارزش‌های اسلامی از آمریکا نمی‌ترسند. شاید برخی از آمریکا بترسند اما این ترس از آمریکا غیرعقلایی است. اگر ترس محمدرضا از آمریکا عقلایی بود، ترس این‌ها غیرعقلایی است چراکه آن زمان پشتیبانی مثل مردم نداشتند اما جمهوری اسلامی پشتیبانی قوی مانند این مردم را دارد.

بی تعارف مقصود از دشمن دولت آمریکاست، البته می‌گویند ما دشمن نیستیم. پیام نوروزی میدهند که این‌ها بچه گول‌زنی است. وزیر خزانه‌داری امریکا شبانه‌روز مشغول کار است که جمهوری اسلامی نتواند از نتایج برجام بهره‌مند شود.

9 ماه دیگر دولت آمریکا عوض خواهد شد. هیچ تضمینی وجود ندارد که دولتی که می آید همین تعهدات اندک را هم اجرایی کند. نامزدهای انتخاباتی آمریکا الان در بدگویی به ایران مسابقه گذاشته‌اند.

واقعیت دیگر این است که این دشمن به ظاهر مقتدر ابزارهای دشمنی‌اش نامحدود نیست. چند ابزار اساسی دارد که ابزارهای فعال اوست. یکی تبلیغات است و ایران‌هراسی، یکی نفوذ و دیگری هم تحریم.

دو راهی حقیقی که وجود دارد این است که یا باید مشکلات تحریم را تحمل کنیم یا ایستادگی کنیم به وسیله اقتصاد مقاومتی که اقدام و عمل نیاز است.

امروز آن‌طور که به من گزارش دادند، حدود 60 درصد از امکانات تولید ما معطل و تعطیل است. باید تولید را احیاء و زنده کنیم. راه دارد، مسئولان دولتی حرفهای منتقدان را بشنوند، گاهی پیشنهاد‌ها و حرف‌های خوبی دارند.

با فساد و ویژه‌خواری و قاچاق مبارزه جدی شود. این‌ها به اقتصاد کشور لطمه می‌زند و ضررش به مردم می‌رسد. باید آنچه که امروز ممکن است پیش بیاید، جلوی آن را بگیرند.

دستگاه‌های دولتی به‌جای اینکه آغوش خود را به‌روی کسانی که نظام و ارزش‌های اسلامی را قبول ندارند، باز کنند, به روی بچه مسلمان‌ها و نیروی‌های حزب‌اللهی، مومن و انقلابی باز کنند که کارهای فرهنگی‌ با ارزشی انجام میدهند.


nazokbin

94/11/21
9:39 ع

13941120000462_PhotoA

اظهارات امروز آقای روحانی در مراسم بهره‌برداری از 138 پروژه عمرانی، نشان داد که متأسفانه تفکرات تئوریسین اقتصاد سیاسی دولت، آقای سریع القلم در خصوص «استقلال»، روی ایشان تأثیر خود را گذاشته است و ایشان هم همان حرفهایی را تکرار می کند که باعث شد در دولت های اصلاحات ما ساخت پالایشگاه بنزین را متوقف کنیم به این حساب که می توان بنزین را ارزان تر وارد کرد، تفکری که ما را تا یک قدمی تحریم بنزین پیش برد و باعث شد تا کشور مجبور شود با هزینه بیشتری از طریق پالایشگاه های پتروشیمی بنزین تولید کند، بنزینی که بر سر آلوده بودنش هم کلی حاشیه ایجاد شد، متأسفانه گویا متن امروز سخنرانی رئیس جمهور از متن کتاب ها و مقالات ضد استقلالی سریع القلم وام گرفته شده بود، آنجا که گفت:

«مثلا در بخش کشاورزی آن چیزهایی که برای ما خیلی مهم و حیاتی بوده باید بسازیم و روی پای خود بایستیم اما همه چیز را باید خودمان تولید کنیم؟ یا اینکه در برخی امور تولید کنیم و بفروشیم یا اینکه در برخی امور دیگران تولید کنند و ما بخریم. دنیا امروز، دنیای تعامل و ایجاد نوعی تعادل است نه اینکه ما بگوییم همه چیز باید اینجا تولید شود. البته تولید می‌شود اما با 10 برابر قیمت. الان فضایی وجود دارد که می‌توانیم درست برنامه‌ریزی کنیم و آنچه که لازم داریم بخریم و آن چیزی که لازم نداریم بفروشیم و آنچه نیاز داریم تولید کنیم. شرایط ما با دیروز و گذشته کاملا متفاوت است. تعامل امروز ما با دنیا با 10 ساله و 20 سال پیش و حتی قبل انقلاب کاملا متفاوت است و این را صراحتا به دولت و کارآفرینان دنیا گفته‌ایم که ما می‌خواهیم مشترکا در یک موضوعی سرمایه‌گذاری کنیم، بسازیم و تولید کنیم و بخشی از بازار داخلی ما بازار مصرف آن کالا باشد و بخشی دیگر هم شامل بازار بیرون می‌شود که باید مشترکا تصاحب کنیم..»

هیچ متخصصی نمی تواند ادعا کند کشوری با این وسعت و با این همه منابع طبیعی و معدنی و با این همه نیروی انسانی متخصص و نیروی کار جوان، تولیداتش اینقدر گران باشد که مثلا 10 برابر قیمت دنیا تمام بشود!!! این ادعای بزرگ صرفاً در جهت قبح زدایی از سیاست واردات دولت به جای حرکت در مسیر خودکفایی، استقلال و اقتصاد مقاومتی است.

باید توجه داشت که اگر تاکنون دولت برخلاف مسیر اقتصاد مقاومتی و از طریق عدم حمایت از صنایع مختلف عمل می کرد، امروز رسماً با این اظهارات نشان داد که اساساً اعتقادی به اقتصاد مقاومتی و استقلال و خودکفایی ندارد. از اظهارات آقای روحانی این طور بر می آید که ایشان گمان می کند امروز این قدر فضا عوض شده است که دیگر امکان خصومت، خباثت و تحریم وجود ندارد، امروز آقای روحانی با برجامی که فقط بخشی و فقط بخشی از تحریم های هسته ای و فقط هسته ای را تعلیق و فقط تعلیق کرده است، توقع دارد اقتصاد مقاومتی را از دستور کارش خارج کند. امروز دولت رسماً واژه تعامل را در برابر عبارت استقلال قرار داد تا بگوید که کشور به جای استقلال به تعامل نیاز دارد.

سابقه دشمنی های آمریکا نشان داده است که این کشور از تحریم هر چیزی که بداند ما در تولید آن ضعف داریم علیه اقتصاد کشور ما استفاده کرده است و در چنین شرایطی آقای روحانی گمان می کند اینقدر رابطه ما با آمریکا متحول شده است که نیازی به محکم کاری های گذشته و حفظ ساختار مقاومتی و بهبود آن برای آینده نیست و این خطری بسیار جدی برای آینده کشور است آن هم در شرایطی که همین الان در دولت و کنگره آمریکا و ایالت هایش، روی تحریم های جدید به بهانه های مختلف علیه ایران در حال برنامه ریزی هستند و اولین بسته تحریم موشکی در همین یک ماهی که از اجرای برجام گذشت اعمال شد. این اظهارات آقای روحانی در روزهایی که مهمترین شعارش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود واقعا جای تعجب و گلایه دارد.


nazokbin

94/11/21
9:30 ع

اقتصاد مقاومتی

ایران قبل از انقلاب، کشوری کاملاً وابسته و مصرف کننده به شمار می رفت وهمان معدود صنایعی که داشت نیز زیرنگین کارشناسان و مدیران خارجی و با کار کارگران ایرانی اداره می شد و بازار ایران پر از محصولات خارجی به خصوص آمریکایی، انگلیسی و رژیم صهیونیستی و … بود که این مسأله یکی از عوامل سرخوردگی و نارضایتی مردم به شمار می رفت، تا جایی که شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی از مهمترین شعارهای انقلابی مردم به شمار می رفت، هرچند که استقلال واژه ای چند وجهی و با ابعاد مختلف است ولی یک از ابعاد مهم آن، همین استقلال اقتصادی است، ملت غیور ایران، با توجه به تعالیم دینی شان و قاعده معروف «نفی سبیل»، نمی توانستند با پربودن بازهای ایران از اجناس آمریکایی و اسراییلی، از حکومت شان راضی باشند و حکومتی که در تأمین همه چیزش محتاج غرب و شرق باشد، مسلماً باید هم تسلط سیاسی و اقتصادی اجنبی را برخود بپذیرد و این چیزی بود که با روحیه ایرانیان سازگار نبود.

ایران قبل از انقلاب آن چنان در زمینه های مختلف نظامی، نفتی، کشاورزی، صنعتی، علمی و … وابسته شده بود که شاید کسی گمان نمی کرد که بدون شرق و غرب بتواند به این زودی ها سر راست کند، به خصوص که چیزی از انقلاب نگذشته بود که جنگ تحمیلی نیز شروع شد و وابستگی صنایع نظامی مان هم روی زشت خودش را به انقلاب نشان داد و عملاً هزینه های جنگ و خرابی های آن، جهش جمعیتی دهه 60، نیاز به محصولات مختلف کشاورزی، غذایی و صنعتی، استمرار تحریم ها، کاهش قیمت نفت و … به نحوی شد که ایران ناچار بود در تمام حوزه های حساس و نیمه حساس روی پای خودش بایستد.

مسیر تولد و رشد انقلاب به نحوی بود که نمی شد برای تأمین نیازهایش به دشمنان چشم بدوزد، شناختی که مصادف بود با تشکیل جهاد، بسیج، سپاه و نهادهای انقلابی که با تزریق روحیه بسیجی و جهادی در بخش های مختلف کشور توانست، توانستن را به نحو احسن در تمام زمینه ها به عینیت درآورد. روحیات انقلابی، بسیجی و جهادی باعث شدند تا هم خاکریزهای جنگ تحمیلی حفظ شود، هم صنایع هواپیمایی، نفتی، نظامی، خودرویی، کشاورزی و صنعتی در سختی های نبود قطعات یدکی، مواد اولیه و کارشناسان خارجی، سرپا بمانند و حتی رشد هم بنمایند، به نحوی که پس از عبور از مرحله سرویس و نگهداری، کم کم به مهندسی معکوس و طراحی و ارتقا هم دست یابد.

اگر چه شاید از عمر واژه اقتصاد مقاومتی که توسط مقام معظم رهبری باب شد چندان نگذشته باشد، ولی این مقوله از همان بدو انقلاب در کالبد تمام بخش های اقتصادی کشور دمیده شد و ساختارهای کشور بر اساس نیل به استقلال و خودکفایی شکل گرفتند هرچند برای این مسئله، چارچوب های علمی دقیقی تنظیم نگردیده بود؛ لیکن با پیچیده تر شدن دشمنی های آمریکا با گرایی که برخی فتنه گران داخلی به او دادند، عملاً به قول مقام معظم رهبری از زمستان سال 1390، تحریم های جدید، کشور را وارد فاز «جنگ اقتصادی» نمود و این در حالی بود که مقام معظم رهبری اولین بار از واژه اقتصاد مقاومتی در نیمه سال 1389، یعنی همان موقعی که طراحی های جنگ اقتصادی در حال انجام بود، استفاده کردند و در اواخر سال 1392 نیز «سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی» به مسئولان ابلاغ گردید.

اقتصاد مقاومتی سیاستی بود که در پاسخ به تشدید همه جانبه تحریم ها و جنگ اقتصادی، طی این 4 سال بارها مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است که یقیناً استقلال و خودکفایی به خصوص در بخش های استراتژیک یکی از الزامات مهم آن به شمار می رود. امروز همه کسانی که به دشمنی آمریکا و غرب در قبال آرمان های انقلاب و اساس انقلاب واقف هستند، می پذیرند که در برابر دشمنی های همه جانبه دشمنان، به ناچار باید مقاومت در همه جوانب را علمی و اصولی به پیش برد و این مسئله در برابر فشارها و تحریم های اقتصادی خودش را در مقوله ای به نام اقتصاد مقاومتی نشان می دهد.

با تمام تأکیدات مقام معظم رهبری و علی رغم این که نیاز به اقتصاد مقاومتی و استقلال به خصوص در این سال ها کاملاً اثبات شده است، لیکن متأسفانه میزان پایبندی دولت ها به این مقوله آنچنان که باید باشد، نبوده است و به اندازه پیچیدگی فشارها و تحریم های اقتصادی دشمنان، در امر مقاومت اقتصادی و استقلال، رشد نداشته ایم که ریشه یابی این مسأله ما را به دو عامل بازدارنده می رساند:

1- بعضاً هنوز اقتصاد مقاومتی و مقوله استقلال و خودکفایی در رأس آن، مورد پذیرش برخی از مسئولان اقتصادی و یا مشاوران ارشدشان قرار نگرفته که در رأس این افراد می توان به آقای سریع القلم که او را به عنوان تئوریسین اقتصاد سیاسی دولت می شناسند، اشاره کرد، که او رسماً از مخالفان مقوله اقتصاد و خودکفایی است و در این خصوص حتی کتاب و مقاله نوشته است که نزدیکی چنین فردی به دولت حقیقتاً مانع تحقق اقتصاد مقاومتی و مایه تأسف است.

2- حتی با فرض این که دولتی به مقوله اقتصاد مقاومتی و استقلال و خودکفایی ایمان داشته باشد، بازهم مقوله اجرا سختی ها و مشکلات خودش را دارد که بدون همت عالیه و پشتکار فراوان و حرکت علمی در مسیر تحقق آن حاصل نمی گردد، مقوله ای که در دولت دهم عامل اصلی عدم تحقق شایسته اقتصاد مقاومتی بوده است.

این مطلب در بولتن نیوز منتشر گردیده است.


nazokbin

94/8/17
8:16 ص


IMAGE635363685304009430مدل توسعه غربی، مدلیست که در برابر مدل پیشرفت اسلامی ایرانی قرارگرفته و از این جهت که رشد و توسعه را تنها مبتنی بر تعامل مستمر و مدام با غرب و استفاده از روش های توسعه غربی می بیند با مدل پیشرفت اسلامی که مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و پیشرفت همراه با عدالت است در تعارض کامل قرار دارد، به نحوی که مقام معظم رهبری استفاده از این مدل را و حتی استفاده از نامش را قبلاً نکوهش کرده اند:

« تنظیم الگوی پیشرفت کشور براساس الگوی اسلامی – ایرانی یک مسئله حیاتی است. اگر این الگوی اسلامی – ایرانی در مرحله عمل به اجرا گذاشته شود، قطعاً به الگوی مورد استفاده کشورهای دیگر تبدیل خواهد شد همانگونه که بسیاری از کارها و موفقیت های ملت و کشور ایران برای دیگر کشورها و ملتها الگو شده است … دلیل به نتیجه نرسیدن مدل توسعه‌ی غربی در نظام اسلامی، ماهیت متفاوت مبانی دیدگاه اسلام و غرب نسبت به پیشرفت و جایگاه انسان در این پیشرفت است. در دیدگاه غرب، پیشرفت مادی و محور آن سود مادی است بنابراین در چنین دیدگاهی اخلاق و معنویت می تواند قربانی پیشرفت شود … در دیدگاه اسلام، پیشرفت مادی هدف نیست بلکه وسیله‌ای برای رشد و تعالی انسان است. در جهان‌بینی اسلام، ثروت، قدرت و علم، وسیله رشد انسان و زمینه ساز برقراری عدالت، حکومت حق، روابط انسانی در جامعه و دنیای آباد هستند.» (مقام معظم رهبری – 1386/02/25)

آنچه در مدل توسعه غربی مهم است پیشرفت مادی است و شاخص های عدالت در کنار آن قرار ندارد و هرچند به منظور آسیب واردنشدن به متمولین و صاحبان سرمایه، خدمات اجتماعی را برای گرسنگان و فقرا تعریف میکند، ولی مدل اقتصادی شان مبتنی بر پیشرفت و عدالت همزمان نیست که البته ریشه در تفکرات اومانیستی دارد.

در نگرش لذت گرا و سودطلب غربی، شاید بسیاری از رفتارهای غلط و غیراخلاقی مانند تجارت اسلحه، تجارت سکس، استثمار سایر ملل و بهره کشی از طبقات اجتماعی ضعیف برای رسیدن به منافع مالی مجاز و امری طبیعی باشد، اما در مدل پیشرفت اسلامی هر معامله ای که موجب کمک و حمایت از ظالمان و مفسدان و توسعه فساد و ظلم باشد ممنوع و حرام است که نمونه این حرمت را در داستان کرایه دادن شترهای صفوان جمال به هارون الرشید (خلیفه عباسی) که توسط امام موسی کاظم  نکوهش و حرام اعلام شد، سراغ داریم.

در مدل توسعه غربی تعامل حول محور سود یک ابزار پذیرفته شده است، اگر منفعت ایجاب کند داشتن هرگونه رابطه ای با دیگران مانعی ندارد ولی با نگرش اسلامی، این نگاه به دلایل متعددی با چالش جدی مواجه می شود که در ادامه به برخی از قید و شرط های تعامل با بیگانگان اشاره می کنم:

  • هرگونه تعاملی که در نهایت موجب افزایش ظلم و فساد گردد، با فلسفه اسلام و عدالت در تعارض قرار دارد، نمی توان بابت رسیدن به منافع بیشتر، مسیری برخلاف مسیر پیامبران و ائمه که برپایی قسط و عدالت و هدایت بود، اتخاذ کرد و بسیاری از تعاملاتی که بعضاً با کشورهای معاند با نظام و انقلاب و اسلام منعقد می گردد در جهت تقویت بنیه های اقتصادی و سیاسی ایشان تقلی می گردد، کاری ندارم که در برخی شرایط از روی اجبار ممکن است معامله ای رخ دهد ولی این که این تعاملات، معمولی و اصولی ترویج گردد یقیناً در جهت تقویت بنیه های اقتصادی و تطهیر سیاسی جبهه طاغوت تلقی می گردد. نگاهی به سیره اهل بیت نشان می دهد که ایشان در هر شرایطی تلاش کردند تا موجب مشروعیت بخشی به طاغوت نگردند که بالاترین نمود عینیش را در قیام عاشورا شاهدیم که چگونه امام حسین (ع) برای این که به یزید فاسق و کافر مشروعیت نبخشد و موجب انحراف اسلام نگردد رنج مهاجرت، شهد شهادت و درد اسارت خاندانش را به جان خرید.
  • هرگونه تعاملی با دشمنان اگر باعث تضعیف، نفوذ، وابستگی، ایجاد نقطه ضعف و ذلت در جبهه حق و اسلام گردد، محل اشکال است و به همین دلیل، تعاملاتی که مشمول این بند می گردند بنا به “قاعده نفی سبیل” حرام هستند و این حرمت در اصول 152 و 153 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت بیان شده است و بر این اساس پذیرفتن معاملات و قراردادهایی که موجب خدشه به استقلال سیاسی و اقتصادی کشور گردد، از اساس خلاف و حرام هستند و اصرار مقام معظم رهبری برای حمایت از تولید و جلوگیری از واردات بی رویه در همین جهت است و در نقطه مقابل این نگاه اسلامی، نگاه اومانیستی غربی وجود دارد که در تئوریسین های دولت یازدهم نیز مشاهده می گردد که تلاش دارند با تألیف، سخنرانی، تصمیم سازی و سیاستگذاری، واژگانی مثل نفوذ، استقلال و عزت را به دلیل عدم تناسب با نگرش توسعه غربی، به سخره می گیرند.
  • یکی از مواردی که با تعاملات و معاملات اقتصادی قابل انتقال است، فرهنگ است، چرا که بسیاری از کالاهایی که در دنیا تولید و عرضه می­گردند، چه کالاهای سخت افزاری و چه محصولات نرم افزاری، در تغییر سبک زندگی افراد مؤثرند و این تغییر اگر در جهت دور شدن از سبک زندگی اسلامی ایرانی و ایرانی باشد، مسلماً غلط و خسارت بار است و دقیقاً به همین دلیل است که مقام معظم رهبری نسبت به واردات و سبک زندگی و به خصوص واردات کالاهای مصرفی از آمریکا اینقدر حساسیت و دغدغه دارند چرا که این واردات نقش مهمی در پروژه نفوذ فرهنگی و لذت جویانه و اومانیستی دینی ایفا می کنند.
  • اگر چه همانطوری که بیان شد اسلام با تعاملاتی که موجب وابستگی و تضعیف مسلمین به دشمنان اسلام و افزایش نفوذ ایشان گردد مخالف است، اما این نگاه استثنائی هم دارد، یعنی اگر تعامل با بیگانگان باعث تضعیف یا وابستگی ایشان به مسلمین و عدم تضعیف مسلمین نگردد هیچ ایرادی ندارد، یعنی اگر روزی برسد که دیگران بیش از این که ما به پول نفت نیاز داشته باشیم به نفت محتاج باشند، آن زمان، همین فروش نفت می تواند یک امتیاز، ابزار و سلاح در برابر دشمنان تلقی گردد ولی تا زمانی که مبتلا به اقتصاد نفتی باشیم عملاً همین فروش نفت هم یک ایراد و اشکال برای کشور است و دقیقاً به همین دلیل است که مقام معظم رهبری قریب 20 سال است که به دوری از این اقتصاد به عنوان یک الزام نگاه می کنند، نگرشی که اگر رعایت می شد به مانع جدی در برابر تأثیرگذاری تحریم های نفتی و بانکی تبدیل می شد و چه بسا ما با تهدید به تحریم نفت می توانستیم امتیازگیری کنیم.

مجموعه عوامل فوق است که مسیر پیشرفت کشور را به فرموده مقام معظم رهبری به سمت اقتصاد “درونگرا و برونزا” هدایت می کند، چرا که با این اقتصاد می توان از درون و متکی به نیروهای انسانی و منابع طبیعی داخلی قوی شد و می توان متکی بر قوت درونی کشور، به تأثیرگذاری و نقش آفرینی حق جویانه و عدالت گسترانه در جهان پرداخت، به همین دلیل است که مقام معظم رهبری برای رسیدن به نقطه مطلوب اقتصادی، سفارش به پیگیری اقتصاد مقاومتی می کنند، و البته باید توجه داشت که این نگرش، سلیقه شخصی مقام معظم رهبری نیست، بلکه این نگاه اصیل اسلامی است که از چشمه جوشان ولایت فقیه می جوشد، نگرشی که هم مانع نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دشمن می شود و هم موجب تقویت و اقتدار نظام اسلامی می گردد و هم در عین حفظ عزت و اعتبار ایرانیان، وضعیت معیشتی ایرانیان را به صورت عادلانه ای آبرومند می کند.


nazokbin

94/6/11
11:53 ص

kampin-khodroاگر چه شعار کمپین نخریدن خودروی صفر با همین سادگی اش حسابی جا افتاده است، اما این که مردم چه هدفی را با این کمپین دنبال می کنند را می توان در چند بند خلاصه نمود:
1- کسانی که به این کمپین پیوسته اند با تولید ملی مخالف نیستند و چه بسا بسیاری از محصولات دیگر ایرانی را با جان و دل بخرند و مصرف کنند اما بحث خودروی ملی یک قضیه متفاوت است چرا که سایر تولیدات ملی با کمترین حمایت دولتی در حال تلاش برای ساخت محصول هستند ولی خودروسازان داخلی از بیشترین حمایت های بانکی و گمرکی و حتی سیاست خارجی بهره مند بوده اند و بابت این حمایت ها نیز بارها قول مساعد دادند تا در محصولات خود تحول ایجاد کنند که البته محقق نشده است.
2- در حالی که کشور در تکنولوژی های مختلف اعم از نظامی یا نانو یا هسته ای توانمندی علمی و فنی خود را اثبات کرده است هم اکنون مردم ما به این یقین رسیده اند که اگر خودروسازان داخلی بخواهند می توانند با همت قطعه سازان داخلی و استفاده از منابع کشور به نقطه ای بسیار برتر از نقطه فعلی برسند و حال که خودروسازان تمایلی ندارند به صورت ارادی این ارتقا را ایجاد کنند، مردم احساس می کنند باید ایشان را به این امر ملزم نمایند.
3- علی رغم تمام حمایت هایی که از خودروسازان داخلی صورت گرفته است اما کیفیت خودروها واقعا متناسب با قیمت هایشان نیستند و متأسفانه قیمت خودرهای داخلی تقریباً معادل دوبرابر قیمت خودروهای مشابه خارجی است و این در حالی است که این خودروسازان حتی برای خدمات اولیه ایمنی خودرو نیز دنبال دریافت اضافه بها هستند.
4- کیفیت اولیه قطعات و خدمات پس از فروش قطعات به حدی است که فردی که خودروی تازه می خرد می داند که باید زمان زیادی را برای رفع نواقص خودرو صرف کند که آنهم بدون آشنا در نمایندگی های خودروسازی تقریبا محقق نمی شود.
5- در حالی که خودروسازان از یک سو از تسهیلات بانکی استفاده میکنند و از سوی دیگر محصولاتشان را پیش فروش می کنند ولی با این وجود اجرت قطعه سازان داخلی را بلند مدت پرداخت می کنند و این مسئله موجب ورشکستگی بسیاری از قطعه سازان داخلی گردیده است و در حالی که کیفیت قطعات داخلی بسیار بهتر از قطعات چینی بوده است به صرف ارزان بودن قطعات چینی، خودروسازان با بی رحمی نسبت به صنایع قطعه سازی، اقدام به خرید قطعات چینی می نمایند.
6- در حالی که مصرف کنندگان داخلی احساس می کنند خودروسازان همچنان از طریق گمرک بالای خودروی خارجی، مورد حمایت شدید دولت قرار دارند و کمترین سخت گیری روی کیفیت و قیمت خودروها برای رسیدن به کیفیت و قیمت محصولات خارجی ایجاد نمی شود، تلاش می کنند تا دولت را مجبور به حفظ منافع مصرف کنندگان نیز بنمایند و از این حمایت یکجانبه از خودروساز دست بردارند و کمی هم به فکر مصرف کننده و قطعه ساز باشند.
7- ما مردم ایران می دانیم که حمایت از تولید ملی به منزله حمایت از استقلال کشور و خنثی کردن تحریم های آتی دشمنان است اما به نظر می رسد این فهم ملی باعث شده است تا تولید کنندگان داخلی خیال کنند که شاید مردم چاره ای جز خرید محصولات بی کیفیت ایشان را ندارند و این مسئله باعث اجحاف به مردم گردیده است و دراین شرایط تنبیه خودروسازان برای احترام قائل شدن به شخصیت مردم ضروری به نظر می رسد.


nazokbin

94/3/5
12:42 ع

 

دکتر نهاوندیان در همایش بهره وریدیروز آقای دکتر نهاوندیان ، رئیس دفتر رئیس جمهور در اختتامیه همایش بهره وری ، سخنانی بیان کردند که در تناقض با بهره وری و سیاست های کلی نظام به نظر می رسد که قبل از تشریح آنها، نظر شما را به جمله کلیدی ایشان به نقل از سایت ایرنا جلب می کنم:

هرچند توجه به تکنولوژی از اهمیت زیادی برخوردار است اما باید در مباحث اقتصادی به بهره وری واشتغال نیز توجه کنیم زیرا اگر مشکل اشتغال و نیروی کار وجود داشته باشد، هیچ بنگاهی نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد.

اگر چه اهتمام به امر اشتغال قابل دفاع است، اما این که به خاطر مسئله اشتغال، از تکنولوژی های پیشرفته استفاده نکنیم امر اشتباهی است که سالهاست به مانعی برای رشد بهره وری و  پیشرفت اقتصادی و به خصوص تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور مبدل گردیده است.

در مقاطعی که از استفاده از برخی تکنولوژی های پیشرفته به دلیل تحریم و یا عدم توان ساخت آنها محروم هستیم چاره ای جز به کارگیری همان تکنولوژی های قدیمی نداریم، ولی این که علی رغم وجود امکان بکارگیری تکنولوژی پیشرفته، تنها به منظور افزایش اشتغال، از تکنولوژی های قدیمی و مبتنی بر نیروی انسانی زیاد استفاده کنیم، موضوعی مردود است که به برخی از دلایلش اشاره می گردد:

  • تناقض با مواضع مقام معظم رهبری: تأکید مقام معظم رهبری بر اهمیت تولید به عنوان عاملی برای حمایت از نیروی کار و سرمایه ایرانی نشان می دهد که تولید بر اشتغال و کارآفرینی اولویت دارد. مقام معظم رهبری می فرماید:
    “اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله ‏ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‏ ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ‏ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ‏ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.”
  • تضاد با بهره وری: این که در همایش بهره وری حرفهایی زده شود که اساساً با بهره وری در تضاد است، آن هم در حالی که کشور باید سالانه 2/5 درصد به لحاظ ارتقای بهره وری رشد داشته باشد جدا جای انتقاد دارد. بهره وری یعنی صرف هزینه کمتر برای کار بیشتر و بهتر که استفاده از تکنولوژی برتر می تواند در این خصوص نقش منحصر به فردی ایفا نماید. تکنولوژی های پیشرفته با کاهش هزینه های تأمین انرژی و نیروی کار و ارتقای کیفیت و کمیت محصول، عملاً‌ گامی بسیار بلند در ارتقای بهره وری به شمار می روند.
  • اشتغال ناپایدار: اگر چه در ظاهر در تکنولوژی های پیشرفته تعداد نیروی انسانی مورد نیاز کاهش می یابد اما باید توجه کرد که:
    اولاً‌ تکنولوژی های قدیمی به دلیل عدم رقابت پذیری، خیلی سریع به مرز زیان دهی و ورشکستگی می رسند و به همین دلیل در ازای تعداد بیشتری شغل، عملاً تعداد بیشتری بیکار و بیمه بیکاری بگیر تحویل جامعه می دهد و این یعنی نه تنها اشتغالی صورت نمی گیرد بلکه موجب افزایش هزینه به کشور و تضییع سرمایه های ملی می گردد.
    ثانیاً تکنولوژی های نوین در ازای تعداد کمتری اشتغال مستقیم، عملاً تعداد بیشتری اشتغال غیر مستقیم ایجاد می کنند، چرا که عملاً‌ میزان فروش و حمل و نقل و خدمات آنها به واسطه افزایش کمیت محصول، مستلزم جذب و بکارگیری نیروی انسانی است.
    ثالثاً تکنولوژی های نوین با سود و درآمد بیشتری که ایجاد می کنند هم توان و هم انگیزه توسعه را در صنعت گران افزایش می دهد و این توسعه نیز مترادف با افزایش اشتغال های پایدار بیشتر است.
  • تعارض با خوکفایی و اقتصاد مقاومتی:‌ در شرایطی که کشور به خودکفایی در تأمین مایحتاج ضروری و استراتژیک کشور نیاز دارد اهتمام به مسئله تولید و کمیت آن ضروریست که این مسئله با تکنولوژی های پیشرفته تر و جدیدتر به مراتب سریعتر صورت می گیرد. افزایش تیراژ تولیدات داخلی اگر با کاهش واردات همراه شود موجب کاهش خروج ارز از کشور و کاهش نیاز به بیگانگان و کاهش آسیب پذیری در برابر تحریم ها می شود و اگر تولید داخلی با رسیدن به مرحله صادرات توأم شود نیز جایگزین بهتری برای فروش نفت و اقتصاد تک محصولی به شمار می رود. اینها نشان می دهد که اهتمام به بحث تکنولوژی جدید و نتیجتاً ارتقای تولید، در دور شدن کشور از اقتصاد نفتی و حرکت به سوی اقتصادی مقاوم و مستحکم می تواند موثر باشد.
  • افزایش هزینه های حوادث و بیماری های ناشی ازکار:‌ تکنولوژی های نوین به دلیل کاهش میزان دخالت نیروی انسانی در پروسه های خطرناک تولید موجب کاهش حوادث و بیماری های ناشی از کار می گردد که همین دوقلم در سال 93 حدود 45 هزار میلیارد تومان (معادل بیش از یک سال یارانه نقدی مردم ایران)، به کشور خسارت وارد نموده است. کاهش حوادث و بیماری های ناشی از کار از عوامل مهم در صیانت از نیروی کار به شمار می رود که ضمن حفظ ایمنی افراد و امنیت خانواده و جامعه، به دلیل کاهش هزینه های حوادث و بیماری های ناشی از کار، دست دولت و صندوقهای بیمه ای را در ارتقای کیفیت خدمات اجتماعی یاری می بخشد.
  • تشدید بدهی های بانکی: یکی از دلایل بدهکاری های بانکی همین صنایع فرسوده و ورشکسته هستند که به دلیل استفاده از تکنولوژی های ضعیف در نهایت پایانی جز ورشکستگی و یا زیاندهی و بدهکاری های زیاد بانکی ایجاد ننموده است و بانک ها در قبال این صنایع ناچار به استمهال بدهی های گذشته و پرداخت تسهیلات جدید به عنوان سرمایه در گردش هستند و همین مسئله به عنوان مانعی برای سرمایه گذاری های جدیدتر و به تبع آن ایجاد اشتغال های جدید می گردد.
  • تناقض با گسترش احترام به تولید ملی: یکی از موانع استفاده از تولید ملی، فرهنگ استفاده از این تولیدات است. اگر جنس ایرانی بی کیفیت تولید شود چندان نمی توان مردم را به استفاده از این اجناس تشویق نمود ولی وقتی که به یمن ارتقای تکنولوژی، کیفیت محصولات بالا برود عملاً استفاده از تولید ملی که مترادف با کاهش تورم، توسعه صنایع، حفظ سرمایه ملی و ارتقای اشتغال است را می توان به یک نهضت و جریان تبدیل نمود. فرهنگ استفاده از تولیدات ملی در کاهش واردات و افزایش رشد اقتصادی سهم بالایی ایفا خواهد کرد.
  • تخریب محیط زیست و افزایش هزینه های آن: تکنولوژی های جدید به لحاظ کاهش مصرف میزان انرژی و نتیجتاً میزان آلایندگی کمتر، مصرف میزان آب و کاهش نیاز به بهره برداری بیش از حد از منابع آبی و تصفیه و بازیافت میزان بیشتری از آلایندگی های شان می تواند باعث خدمت به حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های جبران انها گردد.

نتیجه: آنچه که باعث تحریر این مطلب بود، صرفاً نقد اظهارات یک مقام مسئول نبود، بلکه این بود که همین اظهارات و تفکرات، مبنای عملکرد دولت ها تاکنون قرار گرفته است و احتمالاً بازهم قرار خواهد گرفت، وقتی مبنای یک دولت برای توسعه افزایش اشتغال باشد، تسهیلات را به ازای تعداد ایجاد شغل تخصیص می دهند و چنین تسهیلاتی موجب راه اندازی صنایع فرسوده، قدیمی و دستی می شود، صنایعی که در نهایت نه شغل پایدار ایجاد می کنند، نه سرمایه و منابع کشور را حفظ می کنند، نه موجب خودکفایی و تولید محصولات رقابتی می شوند، نه باعث عزت ایران و ایرانی می شود، نه باعث جلوگیری از حوادث و بیماری های ناشی از کار و آلودگی های محیط زیست می شود و نه مجالی برای رشد بهره وری می دهند؛ این رویکرد در نهایت باعث می شود بودجه های حمایت از صنایع به جای توزیع توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت، در اختیار وزارت تعاون، کار و رفاه قرار گیرد تا به تناسب میزان ایجاد شغل مستقیم، مبلغی به صنایع تخصیص گردد، اشتباهی که سابقا نشان داده در طرح های ضربتی اشتغال یا کارگاه های زودبازده در نهایت نه تنها اشتغال پایدار چندانی ایجاد نخواهد کرد، بلکه با افزایش فوری نقدینگی، موجب تورم و بایک فاصله زمانی موجب ورشکستگی صنایع و رکود خواهد شد.


nazokbin

94/1/18
10:30 ع

بیانیه لوزانچند روزی از قرائت بیانیه لوزان می گذرد، بیانیه ای که مسئولان ما آن را بیانیه ای غیر الزام آور و مطبوعاتی خواندند و گفتند این بیانیه را ظرف 2 ساعت نوشته اند و اکنون بعد از گذشت چند روز از صدور آن، قرائت ها، برداشت ها و حتی عبارت های حقوقی متفاوتی در خصوص بیانیه از طرف مسئولان طرفین مذاکره، حواشی زیادی را در این خصوص ایجاد کرده اند که دقت در بیانیه لوزان و حواشی صدور آن و اختلافات مطروحه از جهات مختلفی حائز اهمیت و قابل تحلیل است:

1- بحث الزام آور بودن بیانیه: مهمترین مسئله در خصوص بیانیه، بحث الزام آور بودن یا نبودن آن است، یکی از توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری با توجه به تجارب و سوابق مذاکرات قبلی به هیأت مذاکره کننده این بود که توافق را در یک مرحله و با تمام جزئیات و کلیات به امضا برسانند و از دو مرحله ای یا چند مرحله ای شدن آن پرهیز نمایند اما عملاً آنچه که تاکنون محقق شده است، صدور یک بیانیه است که در نهایت یک توافق و چند پیوست فنی در خصوص جزئیات به همراه دارد که این مسئله عملاً امکان تحریف و سوءاستفاده از مفاد تعهدات قبلی را مثل تجارب گذشته برای بهانه گیری طرف مقابل مهیا می کند. اگر چه دکتر ظریف این بیانیه را صرفاً یک بیانیه مطبوعاتی و غیر الزام آور می خوانند اما آنچه که مشخص است وجود بایدها، نبایدها و محدودیت هایی است که با لحن تعهدآور و عبارات حقوقی در جای جای آن نگاشته شده است و به همین دلیل نمی توان آن را یک بیانیه ی غیر الزام آور تلقی نمود. بدیهی است اگر ادعای مذاکره کنندگان ما مبنی بر غیر الزام آور بودن بیانیه صائب باشد، پس می توان با نظر رهبری یا مجلس شوری اسلامی برخی از بندهای آن را بدون هزینه و نگرانی اصلاح یا حذف کرد، مسئله ای که با این همه مانور تبلیغاتی و فشار سنگین از سوی وزرای امور خارجه در صدور بیانیه ی لوزان، بسیار بعید به نظر می رسد.

2- شائبه مصرف داخلی بیانیه: این که تا چند ساعت قبل از خروج هیأت های خارجی از کشور، بحث بیانیه و یا توافق عملاً منتفی شده بود و ناگهان بیانیه ای با تفاهم طرفهای درگیر تنظیم و قرائت شد نشان از عجله در تنظیم این بیانیه دارد. نگاهی به تفاهمات و اختلافات در خصوص برخی نکات این گمان را در ذهن متبادر می کند که عملاً اختلافات بیشتر در نوع برداشتن محدودیت های هسته ای و تحریم های ماست و آنچه که خوب مورد تفاهم است، ایجاد محدودیت در خصوص فردو، اراک، میزان ذخیره سازی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، انبار کردن دوثلث از سانتریفیوژهای فعلی، کاهش درصد غنی سازی به 3/67 درصد و … است. اختلافاتی مانند این که کدام تحریم ها و به چه صورتی (آنی یا مرحله ای) و با چه شتابی و تحت چه شرایطی برداشته می شود نشان می دهد که سهم ما از این توافقات هنوز در نظر گرفته نشده است و تا اینجای توافق مشخص است که طرف مقابل به خوبی مسائل مورد نظرش را تأمین کرده است و بعید است که با خیال راحتی که پیدا کرده است علاقه ای به حل مسئله تحریم ها نداشته باشد و با توجه به عجله و آثار و شرایطی که در صدور این بیانیه لحاظ شده است شائبه سیاسی بودن و انتخاباتی بودن توافق به شدت تقویت می گردد.

3- در نظر نگرفتن خطوط قرمز مذاکرات: از موارد مهمی که در خصوص این بیانیه وجود دارد در نظر گرفتن موارد متعددی از خطوط تعیین شده ی رهبری در خصوص مذاکرات است که بیشتر آنها به صورت شفاف از سوی رهبری نام برده شده بود. در میان حقوقی که جزء خطوط قرمز ما بوده است (به غیر از توافق یک مرحله ای) مواردی مثل تأمین نیاز بوشهر (به میزان 190 هزار سو)، عدم محدودیت در خصوص تحقیق و توسعه، لغو کلیه ی تحریم ها به صورت آنی و همزمان با توافق، لغو ظرفیت غنی سازی در فردو و بازطراحی اراک نیز به چشم می خورد که این موارد از حقوق مسلم هسته ای و ملی به شمار می آیند و تأکید مقام معظم رهبری بر این موارد نیز دلیلی جز حفظ منافع ملی و حقوق هسته ای نداشته است.

4- ارتجاع هسته ای: از مواردی که در این بیانیه مورد انتقاد است تقلیل ابعاد توان هسته ای ما به حد نمایشی است. نه تنها امکان ساخت هرگونه تأسیسات جدید اعم از نیروگاه یا مرکز غنی سازی از ایران اخذ شده است، بلکه مراکز موجود مثل فردو و اراک نیز با محدودیت های سخت گیرانه ای مواجه گردیده اند. مسئله تحقیق و توسعه محدود شده است، سانتریفیوژهای نسل های پیشرفته به انبار منتقل می شوند و سانتریفیوژهای قدیمی و کم بازده برای غنی سازی استفاده می شوند، غنی سازی از 20 به 5 و سپس به 3/67 تقلیل می یابد، ایران ناچار به واردات کیک زرد می گردد و همه اینها نشان می دهد مسئله هسته ای که قرار بوده به تدریج جای نفت و گاز را برای تأمین انرژی بگیرد، تا 15 سال به صورت کامل منجمد می شود.

5- عدم توازن در مذاکرات و تنظیم بیانیه: بحث عدم توازن در بیانیه و روند مذاکرات از موارد آزاردهنده در بیانیه است. منطقی این بود که قبل از صدور بیانیه هیأت مذاکره کننده ما در قبال امتیازاتی که می دهد، امتیازات مناسبی را اخذ کند و بعدا به یک بیانیه الزام آور تن دهد، ولی عدم رعایت این مسئله موجب گردیده است تا عملاً بیانیه موجود به یک بیانیه الزام آور ولی غیر متوازن تبدیل گردد. باید توجه داشت که مسئله تحریم، ابعاد آن، نحوه برچینی انواع آن، تضمین های لازم جهت بازنگرداندن آنها به بهانه های دیگر و …. از مواردی است که جایشان در بیانیه خالی بود و این در حالی است که مذاکره کنندگان ما بیش از 90 درصد از مشکلات را حل شده معرفی کرده اند و حال این که سهم بزرگی از این مشکلات در خصوص تحریم ها همچنان باقی مانده است و بعید است با راحت شدن خیال طرف مقابل از امتیازاتش در خصوص نگرانی های ما همکاری لازمی داشته باشند.

6- پذیرش پروتکل الحاقی: بخش دیگری از مواردی اعتراضی، ابعاد ضد امنیتی این بیانیه است، پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و انواع بازرسی های نامحدود از همه مراکز مورد تقاضای طرف مقابل باعث می شود تا ابعاد مسئله به لحاظ امنیتی بسیار گسترده گردد. هم اکنون مسئولان آمریکایی مدعی انواع بازرسی ها از مراکز دفاعی ما به بهانه هسته ای هستند و این در حالی است که محرمیت مأموران آژانس بارها به لحاظ نشت اطلاعات زیر سوال رفته است و حتی شهادت دانشمندان هسته ای ما و برخی خرابکاری های هسته ای نیز به اطلاعات لو رفته از ایشان منتسب است.

7- دفاعیات مبهم، کذب و غیر منطقی: علی رغم موارد فوق مذاکره کنندگان و حامیان دولت نیز با ادبیات خاص خود از بیانیه لوزان حمایت و با منتقدان برخورد می کنند که به این شرح قابل دسته بندی هستند:
الف- جناب روحانی در راستای توهین های گذشته این بار منتقدان بیانیه را رقبای کم فکرخطاب کردند و با یک ادبیات توهین آمیز قصد در جهت خفه کردن منتقدان گام برداشتند.
ب- بسیاری از رسانه های اصلاحاتی و حتی مسئولان ارشد مذاکره کننده حمایت افرادی مانند آیت الله مکارم و همسران شهدای هسته ای از توافق لوزان را سند موفقیت خود اعلام کردند که هر دو سند از سوی همسران شهدا و دفتر آیت الله مکارم تکذیب گردید.
ج- یکی از استنادات دفاع از مذاکره این است که می گویند رهبری در جریان جزئیات مذاکرات است و همه چیز با مجوز و رضایت خاطر ایشان بوده است و این در حالی است که ایشان صراحتاً گفته بودند که در جزئیات مذاکره دخالت نمی کنند و همین عدم تبریک ایشان در خصوص این بیانیه در حالی که در خصوص یک مدال ورزشی بعضاً با شتاب پیام تبریک و تقدیر صادر می کردند جای تأمل دارد.
د- یکی دیگر از استنادات مدافعان توافق این است که نتنیاهو و برخی نمایندگان کنگره از این توافق ناراضی هستند و این نارضایتی را سند موفقیت بیانیه می دانند در حالی که در همان اسرائیل مسئولانی مانند ایهود باراک و رسانه های متعصبی مانند هاآراتص از بیانیه لوزان اعلام رضایت کرده اند.
و- دفاعیات استدلالی مذاکره کنندگان نیز در زمینه های مورد شائبه، مثل الزام آور بودن بیانیه، حذف آنی همه تحریم ها، تعطیلی فردو، عدم امکان استفاده از تجهیزات به روز و …. نیز عموماً غیر قابل پذیرش به نظر می رسند به نحوی که در نهایت به جای اغنای فکری مردم به دعوت به اعتماد مطلق به روند مذاکرات منتهی می شد.

نتیجه: همانطوری که مقام معظم رهبری نیز بیان کردند ما با توافقی که حافظ منافع ملی باشد موافقیم ولی اگر قرار باشد توافقی تنظیم شود که نتواند حقوق هسته ای را تضمین و حذف مطمئن تحریم ها را در برداشته باشد آن توافق را یک توافق نامناسب و نافی منافع ملی و می شناسیم. ما اعتقاد داریم که برای سامان بخشی اقتصاد کشور بهترین و کم هزینه ترین و عزتمندانه ترین کار تدبیر و مدیریت جهادی و بکارگیری اصول اقتصاد مقاومتی در کشور است، سابقه نشان داده است که ما تنها در زمینه هایی تحریم هستیم که توان داخلی در تولید آن ها نداریم و در هر چه که اندک توانی برای تولید داشته ایم یا تحریم نشدیم یا تحریم کاملاً بی اثر و کوتاه مدت بوده است. باید توجه داشت که دشمن تا زمانی که ابزار تحریم را ابزاری موثر و قوی می شناسد حاضر به دل کندن از آن نیست و حتی اگر در ظاهر خود را متعهد به عدم صدور تحریمهای هسته ای بشود ولی در باطن تحریم هایی به بهانه های دیگر وضع می کنند و اگر قبول کنند که بخشی از بدهی های ما را عودت دهند در عوض قیمت نفت را به نصف می رسانند و اینها نشان می دهد که همانطوری که رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی ما بارها به آن اذعان کرده اند دشمن حاضر وابستگی خاصی به تحریم پیدا کرده است و داشتن یک اقتصاد غیر نفتی، مولد و شفاف بهترین اهرم برای راه برای الزام او به حذف تحریمهاست.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه