95/7/24
5:51 ع
دقیقاً برخلاف رویکرد حضرت امام خمینی(ره) و حضرت امام خامنه ای(ره) دربرابر برادران اهل تسنن که تأکید بر پرهیز از تنفرافزایی، تمرکز مشترک بر دشمنان اصلی اسلام و حفظ و تبیین مبانی تشیع بوده است، عده ای منادی دشمنی و برائت از اهل تسنن شدند و توهین و نفرین علنی به مقدسات اهل تسنن را تجویز کردند و اهل تسنن و حتی شیعیانی که حامی وحدت و برادری با اهل تسنن بودند را تکفیر کردند که به همین دلیل این تشیع، تکفیری و ضدوحدتی هم نامیده شد.
تشیع تکفیری، قطب مخالف وهابیت یا همان اهل سنت تکفیری است، وهابیتی که شیعیان و حتی اهل تسننی که با مبانی وهابیت مخالف بودند را تکفیر می کنند و خون شان را مباح می شمارند! و این دو یعنی شیعه تکفیری و افراطی و وهابیت دقیقاً به پاشنه آشیل اسلام و وحدت مسلمین و غافل شدن از دشمنان مشترک اسلام و مسلمین تبدیل شدند.
دو گروه تشیع تکفیری و وهابیت که از جهت دامن زدن به تفرقه و ایجاد تنش و درگیری بین مسلمانان، مطلوب آمریکا، انگلیس و اسرائیل بودند و به همین دلیل در ایجاد و رشد این دو جریان حمایت های مختلف رسانه ای، مالی و حتی بعضا تسلیحاتی را دریغ نکردند و از این جهت نیز، این تشیع تکفیری و وهابیت را بعضاً تشیع انگلیسی نیز نامیدند.
سؤالی که مطرح می شود این است که در برابر جریانات تکفیری و به خصوص تشیع تکفیری یا شیعه انگلیسی چگونه باید برخورد کرد و چه مواردی را باید در نظر داشت که مواردی را در این خصوص بیان میکنم:
1- باوجود این که ضربات جریانات افراطی و تکفیری بر پیکره اسلام و مسلمین بسیار کاری بوده است، اما در مواجهه با این جریانات تکفیری شیعه و سنی باید بدانیم که ایشان فریفته هستند و دشمنان اصلی اسلام و مسلمین نیستند که اگر چنین اشتباهی کنیم ماهم مانند این جریانات به بیراهه رفته ایم. بلکه باید ببینیم چه دست هایی در تولید و رشد این جریانات فعال بودهاند و ایشان را برای تقابل در برابر یکدیگر تشجیع میکند و این اولین گام ماست که بدانیم در تقابل با تشیع تکفیری، با دشمنان اصلی مواجه نیستیم، هرچند که ایشان بعضاً ما را دشمن خود بدانند.
2- باید بدانیم که جریانات تشیع انگلیسی و افراطی عموماً هتاک هستند و هرچند این هتاکی ها را ابتدا به اهل تسنن و مقدساتشان بیان میکنند اما نسبت به حامیان وحدت مسلمانان هم از توهین و هتک ابا ندارند که خود این مسئله برای حضور زنان و بانوان در مباحثه با این جریانات در فضای حقیقی و مجازی محدودیت ایجاد مینماید.
3- با توجه به فضای هیجانی و هتاکی جریانات تشیع انگلیسی ، برای بحث با این جریانات ابتدا باید یک فضای مناسب مباحثه را با احترام و آرامش و استمداد از مدیران این گروه ها، ایجاد کرد و بحث های مبنایی را به دور از فضای تحریک و توهین و تحقیر به نقطه مناسب رساند و بدون اصرار برای نتجیه گیری و جمع بندی که خود غالباً باحث تحریک می شود، بحث را قبل از این که به توهین و مجادله منتهی گردد، به پایان رساند.
4- غالب بحث تشیع انگلیسی نقلی و روایی است تا بحث لعن علنی و هتک به مقدسات اهل سنت را توجیه کنند اما در استنادات ایشان ایرادات جدی وجود دارد، اولاً غالباً به لحاظ منبع سست هستند، ثانیاً آنها را تقطیع یا تأویل به رأی میکنند ثالثاً بیان برخی حرف های خصوصی را به شرایط علنی و عمومی تعمیم می دهند، رابعاً سیره زندگی اهل بیت(س) در کنار اهل سنت که با حسن خلق و حتی محبت همراه بوده را نادیده و یا ناشی از تقیه میگیرند و خامساً مخالفت قرآن کریم با هتک و توهین حتی نسبت به کفار را نادیده می گیرد و سادساً عقل را که می تواند تشخیص دهنده نفع و ضرر اسلام و مسلمین باشد را کلاً تعطیل میکنند.
5- برای مواجهه با احتجاجات نقلی این جریانات تشیع انگلیسی حتماً باید به منابع روایی دسترسی داشت و منابع معتبر و غیرمعتبر را تشخیص داد، روات حدیث را شناخت و به اساتید توانمند دسترسی داشت و الا اگر کسی بدون این پشتوانه ها به بحث و گفتگو با این جریانات بپردازد، تنها وقت، اعصاب و اعتقادات خود را ضایع میکند، لذا اکیداً توصیه می شود در مواجهه با تمام جریانات انحرافی اعم از تکفیری ها و خداناباوران، تا وقتی که به سواد لازم مجهز نباشیم، ورود نکنیم که این خود می تواند موجب انحراف و گمراهی شود.
6- بهتر است به جای این که به بحث های فرسایشی و تن به تن با حامیان تشیع انگلیسی مشغول شویم به تولید و نشر محتوای مناسب در این خصوص بپردازیم؛ مثلاً روایات و سیره اهل بیت درباره شیوه مواجهه با اهل تسنن را از منابع معتبر منعکس نماییم و نتایج برخوردهای افراطی که به عملیات های تروریستی، کشتار مؤمنین و سوءاستفاده دشمنان برای تخریب وجهه اسلام ختم می شود و یا رضایت و حمایت های دشمنان قسم خورده اسلام، از جریانات تکفیری شیعه و سنی، مستنداً مورد روشنگری قرار دهیم تا شاید با شناخت صحیح دشمن اصلی، دست از بازی در میدان دشمن خودداری نمایند.
94/10/3
4:4 ع
مدتی است که گروه هایی در شبکه های اجتماعی، برای انتشار مباحث آتئیست ها (خداناباوران) و مباحثه و مناظره با ایشان تشکیل شده است که در این خصوص لازم است به چند نکته توجه گردد:
1- در این گروه ها شبهات متعددی در خصوص وجود خدا، اسلام، قرآن، انبیاء و ائمه بیان می گردد که در بسیاری از موارد این شبهات به صورت رگباری منتشر می شوند و اصلاً فرصت بحث و گفتگو در مورد همه آنها ایجاد نمی شود در حالی که بسیاری از این شبهات پاسخهای ساده ای دارند که قبلا توسط کارشناسان دینی پاسخ داده شده اند و کافیست با یک جستجو به این جواب ها (در سایتهایی مانند www.askdin.com www.islamquest.net www.x-shobhe.com www.pasokhgoo.ir www.porseman.org www.hawzah.net www.tebyan.net shayeaat.ir www.aviny.com) دسترسی پیدا کنیم.
2- اگرچه در خصوص همه شبهات، می توان پاسخ های متقن و مناسبی تهیه کرد، اما این مسئله توسط افراد متخصص میسر است و اگر فردی در این حوزه ها تخصص نداشته باشد در برابر رگبار شبهات دچار تشکیک، بی تفاوتی، انحطاط و ارتداد می گردد.
3- بعضاً افرادی در این گروه ها وارد می شوند که نه تنها تخصصی در خصوص علوم دینی ندارند، بلکه حتی فرصت و توان جستجو و سؤال از اساتید دینی هم برایشان وجود ندارد و متأسفانه اکثر افرادی که در این گروه ها حاضرند صرفاً تماشاچی و به شدت در معرض خطر لغزش قرار دارند.
4- باتوجه به این که بسیاری از شبهات با در کنار هم قراردادن برخی فرضیه های جدید یا تجربه های بشری در کنار مبانی دینی ایجاد می شوند، پاسخگویی به این شبهات فقط به علوم دینی نیاز ندارد، بلکه به دانش در حوزه علوم طبیعی و تجربی هم محتاج است. این مسئله از این جهت مهم است که هم یافته ها و فرضیات مختلف علمی و تجربی و هم انطباق این فرضیات با آیات و روایات به هر دو بخش از علوم دینی و طبیعی نیازمند است، چه بسا که یک فرضیه ناقص را به جای یک اصل متقن به خورد مخاطب می دهند و یا چه بسا یک روایت غیرموثق را به دلیل تعارض با مبانی مسلم علمی به عنوان شبهه طرح می کنند.
5- یکی از عواملی که باعث حضور افراد ناآگاه در زمینه علوم دینی در این گروه ها می شود احساس غرور آمیخته با کنجکاوی است، یعنی افراد با این فرض غلط که از پس هر شبهه ای برمی آیند در این گروه ها حاضر می شوند اما به تدریج به دلیل ناآگاهی در پاسخگویی به شبهات و به دلیل غرور در پرسیدن شبهات از عالمان، دچار تزلزل در ایمان و اعتقادات می شود.
6- یکی از مسائلی که به شدت در این گروه ها مشاهده می شود توهین به پیامبران و ائمه و اولیای الهی و علمای دینی با الفاظ زشت و رکیک است که متأسفانه در بسیاری از این گروه ها به صورت عادی رد و بدل می شود و جالب این که با این ادبیات، مدعی آزادی اندیشه هم هستند.
7- بحث دیگر بحث شرعی حضور در این گروه هاست، باید گفت همانطوری که مطالعه کتب ضاله برای ناآگاهان حرام است، حضور در گروه های آتئیست و یا دیگر منحرفان برای افراد عادی حرام قطعی است مگر این که افراد با صرف وقت و مطالعه و تحصیل در علوم دینی به مرتبه ای برسد که بتواند از پس پاسخگویی به شبهات بربیاید که در این صورت ایشان می تواند با گرفتن کمک از اساتید و دسترسی به منابع، در این کارزار حاضر گردد.
8- همانطوری که بیان شد، حضور افراد آگاه و متخصص در امر پاسخگویی به شبهات در گروه های آتئیست، یک الزام حیاتی به نظر می رسد که ضرورت ورود حوزه های علمیه به این مقوله به صورت جدی و هدفمند را اثبات می کند.
9- هرآنچه گفته شد از مسئولیت نهادهای قانونی و دولت در خصوص جلوگیری از فعالیت های این گروه ها نمی کاهد و همانطوری که دولت و قوه قضایی مکلف به برخورد قانونی با گروه های انحرافی و کتب ضاله هستند، باید در خصوص جلوگیری از فعالیت گروه های منحرف و گمراه کننده در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هم تدابیر جدی اندیشیده شود که هرگونه تسامح در این خصوص قابل بخشش به نظر نمی رسد.