95/6/11
8:52 ع
نگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و بسیاری از علما به تکلیف حکومت اسلامی در مسائل فرهنگی این است که حکومت باید درکنار تلاش برای حل مشکلات مادی مردم و گسترش عدالت در جامعه به مقوله رشد و هدایت معنوی جامعه اهتمام ویژه داشته باشد. اگر مروری به یکی از سخنان امام خمینی در تاریخ 10 اسفند 1357 که پس از صحبت سخنگوی دولت موقت (امیرعباس انتظام)، در 8 اسفند 1357 درباره مجانی شدن پول آب و برق برای مستمندان بیان شد، داشته باشیم می بینیم که هدف اصلی از انقلاب از نظر امام، نه مسئله رفاه مادی، بلکه بهبود زندگی معنوی مردم است:
«ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم.» (صحیفه امام، ج6، ص 273)
لیکن آنچه که در میان جریان های سیاسی کشور غالب است، متأسفانه نگاهی افراطی یا تفریطی دراین باره است که در سه دسته مختصرا به آن ها اشاره می کنم:
الف- برخی از جریانات سیاسی کشور نه تنها درپی جاری سازی دین و رشد و هدایت معنوی در جامعه نیستند، بلکه دقیقاً برخلاف آن میکوشند و حتی پیشرفت جامعه را در دور شدن از قید و بندهای دینی میدانند که این نوع نگرش در اصلاح طلبان و اعتدالیون متأسفانه رایج است. این جریانات نه تنها در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی نمیکند، بلکه مدام تلاش میکند راه تهاجم فرهنگی را با آزادی ماهواره، تطهیر استفاده از آن، حذف فیلترینگ و حذف ممیزی آثار فرهنگی بازتر نمایند. در این نگرش کسانی که تلاش برای هدایت معنوی در جامعه را از حکومت مطالبه میکنند، متوهم، بیکار و افراطی معرفی می شوند و اسلامی کردن علوم انسانی به سخره گرفته می شود.
ب- در طیف احمدی نژاد اگر چه تلاشی برای تسهیل تهاجم فرهنگی صورت نمیگیرد، اما نسبت به آن و مسئله هدایت معنوی جامعه حساسیتی هم دیده نمیشود. در این جریان میبینیم که مشایی از ملاقات با هنرپیشه های زن استقبال می کند، در مجلس رقصی در کشور ترکیه می نشیند، با فرضیه پایان اسلام گرایی، تکامل بدون اسلام را میسر و میسور معرفی میکند؛ عبدالرضا داوری، از نام خواننده ها و فیلم فارسی های طاغوتی و آثار صمد بهرنگی ذکر خیر میکند، علی اکبر جوانفکر چادرمشکی را موجب جلب نظر مردان معرفی میکند و خود احمدی نژاد با خبرنگاران زن بی حجاب، ساعت ها مصاحبه میکند، مبارزه با بی حجابی را با عبارت معروف «دو تار مو» رد میکند و از دست گذاشتن برشانه مادر چاوز (که داغدار بود) ابایی نداشت که همه این ها به ما میگوید از طیف احمدی نژاد هم نمیتوان توقع هدایت معنوی و دینی جامعه را داشت.
ج- جریان اصولگرایی اما نمی تواند نسبت به هدایت معنوی جامعه و نزول معنوی جامعه بی تفاوت بماند، لیکن ضعف بزرگ این جریان، در نحوه بیان دغدغه ها و شیوه مواجهه با جامعه است چرا که متأسفانه حتی منطقی ترین دغدغه را بعضاً با بدترین ادبیاتها بیان میکند تا جایی که مردم بعضا این جریان را دشمن می دارند! بکاربردن عباراتی مثل دیوثی، عیاشی، هرزگی و... به لحاظ تربیتی، روانی و رسانهای چه تأثیر مثبتی می توانند در اصلاح جامعه ایجاد کنند جز اثر عکس؟! آن هم در شرایطی که جریانات سیاسی دیگر میکوشند با به رسمیت شناختن عرف های غلط جامعه، از این ادبیات غلط اصولگرایان سوءاستفاده کنند و محبوبیت خود را افزایش دهند! لذا جریان اصولگرایی باید یاد بگیرد که صرف تلاش برای هدایت جامعه کافی نیست، بلکه این کار باید با ادبیات و نگاه سرشار از عشق به مردم و همراه با احترام به قانون و به خصوص تبعیت از مشی امام و رهبری میسر است ولاغیر.
95/3/9
11:24 ع
باتوجه به برخی از انتقادات که به احمدی نژاد داریم و درباره اش نوشته ایم، برخی از دوستان احمدی نژادی گمان میکنند ما اساساً با احمدی نژاد و احمدی نژادی ها مشکل داریم درصورتی که این برداشت حتما اشتباه است، احمدی نژاد هم مانند خیلی از نیروهای انقلابی دچار نقاط قوت و ضعفی است که اعتقاد داریم باید نقاط قوتش را پاس داشت و تکرار کرد و نقاط ضعفش را شناخت و از خود دور کرد و همانطوری که اعتقاد نداریم همه نیروهای انقلابی برای ریاست جمهوری مناسب هستند، این حس را برای احمدی نژاد به خصوص با توجه به روند تغییراتش که روز به روز شاهد بودیم نداریم و البته این اصلا به این معنی نیست که نباید از وجود و توان این مرد خستگی ناپذیر استفاده کرد. نگاه ما در خصوص احمدی نژاد به عنوان گزینه ریاست جمهوری این سخنان مقام معظم رهبری است:
«این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات کسبی و ممکنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر کسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛» (1392/01/01)
مسئله دیگری که وجود دارد اشتباه در تبلیغات زودهنگام است، نمیخواهم سفرهای آقای احمدی نژادی را لزوما انتخاباتی بدانم اما وقتی بعد از حدود 3 سال سکوت، یوهو سفرهای استانی با این همه تبلیغات انجام میشود و به صورت مستمر هم ادامه می یابد، مسلما تأثیر و تلقی انتخاباتی ایجاد میکند و کشور را خیلی زودتر از موعد مقرر (بیش از یکسال زودتر از موعد انتخابات) در فضای دو قطبی و تنش زای انتخاباتی فرو میبرد که این مقوله حتما با نظر مقام معظم رهبری در تناقض آشکار قرار دارد به نحوی که ایشان قبلا در این خصوص اینطور فرموده اند:
«حرف، جنجالسازىِ تبلیغاتی و لفاظی هیچ کمکی به حل مشکلات نمیکند؛ همچنانی که شما دیدید. تو همین قضایای انتخابات، خوب، تبلیغات انتخاباتی مثلاً باید یک ماه یا بیست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتی شروع شد! … از جمله، از همین من راضی نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات – انتخابات بیست و دوم خرداد بود – از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضی از سفرهای تبلیغاتی و حرفهائی که زده شد و تظاهراتی که میشد و مجادلاتی که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنی ما آزاداندیشیم! اینها توهم است؛ این جنجالآفرینی در داخل کشور است.» (94/3/25)
«مسائل مربوط به انتخابات بهویژه حضور پرشور مردم در آن، در همان ایام نزدیک به انتخابات بسیار مهم است، اما عدهای باعجله از حالا مباحث انتخاباتی را شروع کردهاند که این فعالیتهای زودهنگام انتخاباتی موجب منحرفشدن ذهنها از مسائل اصلی، مشغول کردن افراد به یکدیگر و برخی بدگوییها میشود و این، به ضرر مصالح کشور است.» (1387/08/08)
بحث آخر این که قرار نیست فکر کنیم که گفتمان انقلاب هیچ نیرویی ندارد و هیچ راهی جز بازگشت به احمدی نژاد وجود ندارد بلکه باید تا زمان مناسب برای تصمیمات و رفتارهای انتخاباتی صبر کرد و به یاد بیاوریم همانطوری که در سال 84 بسیاری از مردم احمدی نژاد را نمیشناختند ولی به او رأی دادند تا بهترین دولت انقلابی نهم تشکیل گردد، این امکان هست که بازهم در سال 96 گزینه های انقلابی قوی و مقبول دیگری هم پا به عرصه انتخابات بگذارد، در هر صورت ایجاد فضای دوقطبی و انتخاباتی در شرایط حاضر نه با منویات رهبری، نه با مصالح انقلاب و نه با منافع مردم سازگار نیست به خصوص که جریان مقابل هم به دنبال سوءاستفاده از فضای دو قطبی است با با ترساندن بخشی از مردم از احمدی نژاد، پایگاه تحلیل رفته خود را احیا کنند.