95/3/13
8:40 ص
نگاهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و نتایج لیستی آن، همچنین تأملی بر نتیجه انتخابات هیأت رئیسه موقت و دائم در مجلس و تفاوت آرای شان به خصوص درباره نائب رئیسی مجلس، نشان میدهد که:
1- مجلس دهم قطعاً از یک مجلس با اکثریت اصلاح طلب فاصله زیادی دارد.
2- قطعا نمی توان روی این مجلس به عنوان یک مجلس اصولگرا هم حساب باز کرد.
3- احتمالاً مجلس دهم پرلابی ترین مجلس شورای اسلامی است که تاکنون در کشور تشکیل شده است و نیروهایی که اهل لابی گر آن، بر هر کدام از طیف های مجلس دهم که افزوده میشوند، تعیین کننده میشوند.
4- در طول این مجلس احتمالا با رویکردهای کاملا متضادی در موضوعات مختلف و حتی موضوعات کاملا مشابه مواجه خواهیم شد که به نتایج لابی های پشت پرده ارتباط خواهد داشت.
5- شخص اول صحنه لابی گری مجلس شورای اسلامی، شخص علی لاریجانی خواهد بود که به خوبی با مهره هایی که خودشان را با او کوک میکنند، در صحنه شطرنج مجلس بازی خواهد کرد.
6- با حذف برخی نمایندگان برجسته جریان اصولگرا به خصوص خود حداد عادل از تهران، عملاً قدرت چانه زنی و هماهنگی این جریان در برابر لابی های عارف و لاریجانی ضعیف شده است که شاید به تدریج در مجلس از این شرایط کمی خارج شوند.
7- این مجلس احتمالا، جایگاه عارف و جریان اصلاح طلب برای ریاست جمهوری دوازدهم را تضعیف کرده است و انگیزه لاریجانی را برای ورود به این صحنه افزایش دهد.
8- مجلس دهم میتواند در عین آرا و مصوبات ضد و نقیض، مجلسی کم تنش هم باشد، مجلسی که با نقش آفرینی علی لاریجانی، امثال برجام ها را شاید در کمترین زمان ممکن و با کمترین چک و چانه به تصویب برساند.
95/2/14
1:59 ع
هر دو مرحله انتخابات مجلس شورای اسلامی رشت هم انجام شد و نمایندگان این حوزه نیز مشخص شدند، آقای جعفرزاده نفر از حامیان دولت، نفر اول انتخابات رشت گردید و نفرات دوم و سوم در دور دوم از بین آقایان کوچکی نژاد، آقازاده و عظمتی از جریان اصولگرایی و حسنی از جریان اصلاح طلب، به رقابت پرداختند و آقایان کوچکی نژاد و حسنی به ترتیب حائز اکثریت آرا گردیدند که تحلیلی کوتاه بر انتخابات مجلس دهم رشت تقدیم میکنم:
1- تعداد زیاد نمایندگان جریان اصولگرایی که تا حدود 18 نفر میرسیدند، از عواملی بود که آرای این جریان را در دور اول و حتی دوم انتخابات بسیار پراکنده نمود.
2- نامزدهای جریان اصولگرایی اگر چه همگی در ابتدا به ائتلاف اصولگرایان روی خوش نشان دادند و قرار گذاشتند به نتایج نظرسنجی های انتهایی توجه کنند اما متأسفانه بخشی از ایشان به این امر اهتمام نکردند و موجب پخش شدن آرا گردیدند که اگر ائتلاف از سوی نمایندگان جریان اصولگرایی جدی گرفته میشد در همان دور اول، دو نماینده اصولگرا رأی می آوردند و اگر در دور دوم هم رعایت میشد بازهم به احتمال بسیار زیاد، آرای عظمتی بین دو نماینده دیگر اصولگرا توضیع میشد و هر دونفر به مجلس راه می یافتند.
3- یکی از مواردی که می توانست در پایداری ائتلاف اصولگرایان موثر باشد، مقبولیت اعضای آن بود که متأسفانه برخی از اعضای ائتلاف فاقد این جایگاه بودند که باعث شد برخی از نامزدهای این جریان به این دلیل خیلی نسبت به ائتلاف پایبند نمانند.
4- از مواردی که در مشی انتخاباتی اصلاح طلبان و حامیان دولت در دورهای اول و دوم مشاهده شده، تکیه برای استفاده از تک رأی بود، چه آقای جعفرزاده و چه آقای حسنی از جریان متبوع خود تلاش کردند که تک رأی بگیرند و این مکانیزم از عواملی بود که ناخواسته به ضرر سایر گزینه ها تمام گردید، توضیح این که تک رأی همیشه در همه جریانات وجود دارد اما این عامل در انتخابات امسال در جریان اصلاح طلب به صورت برجسته ای مورد استفاده قرار گرفت.
5- در هر دو دور انتخابات مجلس شورای اسلامی رشت ، تعداد مجموع آرای جریان اصولگرا بیشتر از جریان اصلاح طلب بود ولی به علت تعداد کمتر نمایندگان جریان حامی دولت و مکانیزم تک رأی در هر دو دور انتخابات، در نهایت سهم ایشان از نمایندگان حوزه رشت بیشتر گردید.
94/12/14
11:19 ع
از نکات تلخ انتخابات 94، برخی مواضع حامیان متعصب احمدی نژاد و مشایی است، متأسفانه این جریان در برابر باخت اصولگرایان در تهران به نحو غیر قابل کتمانی با طعنه، کنایه و شادمانی برخورد میکنند و تلاش دارند که به هرشکلی، انتقاداتی که در 2-3 سال آخر دولت دهم از سوی اصولگرایان و شخص علامه مصباح به احمدی نژاد و مشایی شد را جبران کنند؛ این جریان تلاش میکند طوری وانمود کند که انگار اصولگرایان بدون این که به احمدی نژاد متوسل شوند امکان بقا ندارند ولی توجه ندارند که اولاً یکی از دلایل مهمی که باعث شد تا موفقیت اصولگرایان پس از چند دوره پیروزی در انتخابات های شورای اسلامی تهران و مجلس شورای اسلامی تهران، به شکست در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان امسال تهران ختم گردد، بدرفتاریها، اشتباهات و سوءمدیریت های شخص احمدی نژاد و دولت دهم بود که به نام جریان اصولگرایی نوشته شد تا این جریان به این راحتی بلند نشود، ثانیاً این که رفتارهای بعضاً بچگانه این جریان در عدم توان تشخیص صحنه انقلاب و حمله به جریان خودی و انقلابی و به خصوص شخص آیت الله مصباح و اصولگرایانی که بعضاً به خطوط قرمز ترسیمی احمدی نژاد اعتراض داشتند همراه با اصلاح طلبان، حقیقتاً انسان را از این که شاید این جریان دوباره بتواند روزی پاسدار آرمانهای انقلاب و سرباز مطیع ولایت باشد را کمرنگ میکند، ثالثاً این جریان بدون این که احمدی نژاد دچار هیچ تغییر اساسی و یا موضع گیری متفاوت یا نقطه عطفی شده باشد، گمان میکنند به صرف 3 سال دورماندن وی از مسئولیت، اصولگرایان برخی کج خلقی های او، تعلل هایش، حاشیه سازی هایش، عزل وزرا و استانداران اصولگرا و انقلابی، لجبازی هایش در برابر انتقادات فنی دلسوزان و برخی نهادهای قانونی و هزینه ای که تا آخرین روزهای دولتش برای مرید و مردابازی هایش با مشایی متحمل شد و بر جامعه و اصولگرایان تحمیل کرد را فراموش کرده اند. اگر چه راه بازگشت احمدی نژاد همیشه باز است، اما باید متوجه شود که اعتماد مجدد به شخص وی، بدون چاره اندیشی برای دوری از اشتباهات گذشته و پذیرش آن اشتباهات و جلب اعتماد مردم و اصولگرایان، به صرف گذشت زمان و با تکیه بر فراموشی آنها میسر نخواهد بود.
94/12/7
7:52 ع
علی رغم این که امسال در رأی دادن به لیست اصولگرایان تصمیم قاطع دارم و با وجود این که می دانم اکثر قریب به اتفاق اعضای لیست ائتلاف اصولگرایان کارآمد، انقلابی، متخصص، خوشنام و مقبول هستند، ولی واقعاً از جریان مقابل که انتخابات امسال را با روش حذف و تهدید پیش بردند گلایه مندم، از کسانی که با معیار حذف چهره های انقلابی و ضداستعماری و ولایتمدار، لیستشان را چیدند؛ از کسانی که با هدف تضعیف اسلامیت نظام، ائتلافی کذایی حتی بدون اجازه از برخی بزرگانی که اسمشان را در ائتلافشان نوشتند، ساختند؛ از کسانی که لیستهایشان موجب امیدواری و حمایت دشمنان خارجی انقلاب شدند، از ایشان واقعاً به تمام معنی گلایه مندم، چون که، ایشان کاری کردند که امسال به جای رأی دادن بر مبنای جستجوی نامزد اصلح، به تمرکز بر لیستِ اصلح مجبور شویم؛ این کارشان باعث شد برخی از افراد جناحین و یا مستقلی که بعضاً شایسته و حتی در حد اصلح به نظر میرسیدند و بعضاً هم به نفع لیستهای ائتلاف دو جریان کنار کشیدند، مهجور واقع شوند؛ باعث شدند تا فرصت رشد و خدمتگزاری از نخبگانی که بعضاً ناشناس بودند گرفته شود و آرزو میکنم در انتخابات بعدی دیگر شاهد چنین خط و نشان هایی علیه آرمانهای انقلاب، استقلال و جایگاه ولایت فقیه نباشیم، دیگر شاهد لیستهایی نباشیم که مورد حمایت صریح ضدانقلاب قرار میگیرد، دیگر شاهد کناره گیری و کنارگذاشتن برخی از نیروهای نخبه و کارآمد از جناحین و یا مستقل نباشیم که فدای بدخواهی ها و سیاست بازیهای برخی افراد، با انقلاب و آرمانهایش شدند.
94/12/7
7:42 ع
وقتی جریان منتقد و مخالف باهمدیگر بر یک لیست خاص تمرکز کرده اند تا موجب هم افزایی شان در برابر تشتت نیروهای ارزشی و انقلابی گردند، چاره ای نیست مگر این که خود نیروهای ارزشی با وحدت و ائتلاف مانع تشتت و پخش شدن و کوچک شدن آراء گردند و این در حالی است که حتی ممکن است هرکدام از این جریان ها و هرکدام از افراد انقلابی تمایل داشته باشند به شخصیت هایی که شخصاً اصلح می دانند رأی دهند ولی عواقب این کار با توجه به طرح و نقشه ای که دشمنان به آن چشم امید بسته اند، یقیناً به ضرر کلیت جریان ارزشی و انقلابی است و در چنین شرایطی نمی توان حفظ اوجب واجبات را فدای هیچ واجب و مستحب دیگری نمود
در کنار اقتضائات جریانات بیرونی، یک سری عوامل داخلی نیز در جریان ارزشی و انقلابی عینیت یافته است که امکان ائتلاف و رأی دادن براساس لیست ائتلافی را به مراتب نسبت به انتخابات های این چند ساله میسورتر کرده است و آن ناشی از شناسایی و طرد برخی از عناصر وحدت شکن در جریانات انقلابی است که اگر چه این مسئله با هزینه های سنگین در انتخابات 92 و در رخدادهای این یک ساله در خصوص برجام و مانع تراشی ها در نظارت مجلس بردولت صورت گرفت، ولی بالاخره غنیمتی است که باید آن را پاس داشت. همه آن هایی که در مسائل سیاسی غور دارند به گواهی برخی از نزدیکان روحانی و هاشمی و ناطق متوجه شدند که نقش ولایتی در انتخابات 92 بهم زدن اتحاد اصولگرایان با یک ائتلاف ساختگی و دروغین بود که همان سناریو از ماه ها قبل از انتخابات های 94 برای علی لاریجانی هم نوشته شده بود که البته با توجه به شناختی که جریان اصولگرا و ارزشی از این عناصر پیدا کردند، این مسئله محقق نشد و علی لاریجانی نتوانست همان نقش و نقشه علی اکبر ولایتی را در انتخابات 94 پیاده کند چرا که به رغم تلاش های وی، ائتلافی بدون حضور او شکل گرفت که تا این لحظه جریانات متعدد اصولگرایی و دلسوزان انقلاب به آن پایبند بوده اند و حتی نامزدهایی نیز که از روی تکلیف و دلسوزی برای انقلاب در صحنه آمده بودند نیز، به احترام لیست ائتلاف اصولگرایان و به حرمت حفظ نظام به عنوان اوجب واجبات، مخلصانه و بدون سهم خواهی، تکلیف خود را در کناره گیری می بینند.
شاید رأی دادن براساس لیست های ائتلافی جریانات انقلابی از سوی برخی افراد مذهبی محل تردید باشد ولی همان طوری که مقام معظم رهبری قبلاً هم در اکثر انتخابات های گذشته، معرفی نامزد از سوی افراد و جریان های مورد اعتماد و رأی دادن به ایشان را مجاز و حتی توصیه نموده بودند و به خصوص با توجه به این که امسال هم از استفاده خودشان به لیست های افراد و جریان های قابل اعتماد صحبت کردند، می توان با جرأت گفت که رأی دادن بر اساس لیستی که از سوی ائتلاف چند گروه از نیروهای انقلابی و ارزشی منتشر شده است هم مبنای شرعی و هم مبنای عقلی دارد.
94/12/3
8:15 ص
از دغدغه هایی که شخصیت های اصلی اصلاح طلبان مطرح می کنند مشخص است که رفع حصر، برجام های مختلف و جلوگیری ازسوال و استیضاح وزراء دغدغه های اصلی اصلاح طلبان هستند، ولی آیا به راستی این موارد دغدغه های اکثر مردم نیز به شمار می آیند؟! آیا رفع حصـر از کسانی که اگر حصر امنیتی شان به بازداشت قضایی و محاکمه و مجازات تبدیل شود، ما حصـلی جز اعدام برای شان نخواهد داشت؟! آیا برجامی که به ازای عقب نشینی های سخت و طولانی هسته ای و بازرسی های گسترده از مراکز مختلف هسته ای، امنیتی و نظامی برای رفع تحریم های بانکـی و نفتی پذیرفتیم، جز حاصل همین فتنه 88 بود که در سال های 89 و 90 به درخواست حامیان فتنه و برای حمایت از ایشان به مثابه جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران ومردم، کارسازی شد؟! آیا قبح زدایی از قانون شکنی و تطهیر قانون شکنان مهمترین دغدغه مردم است؟! آیا برجام هسته ای به ازبین رفتن رکود، بیکاری و فقـر، همچنین تقویت اقتصاد، تولید و تحقق عدالت اجتماعی ختم شده است که برجام های متعدد داخلی به قیمت چالش، تنش و چانه زنی را در دستور کار قرار داده اند؟! آیا جلوگیری از استیضاح کسانی که دانشگاه را به خانه احزاب و محل تنش و درگیری تبدیل می کنند وموجب کاهش رشد تولید علم می شوند، می تواند بزرگترین هدف یک مجلس باشد؟! آیا تلاش دولت برای کوچ کردن از زمین اقتصاد به زمین سیاست، به کمک نمایندگان غیر اقتصاددان و سیاستزده مطلوب است؟! آیا نمایندگانی که بالاترین هدف شان، ممانعت از سوال و استیضاح و انجام رفع حصر است، وکیل مردم هستند و یا وکیل الدوله و وکیل الفتنه؟!
94/12/3
8:13 ص
باتوجه به اظهارات دکتر عارف که در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره چرایی عدم برائت از حمایت های BBC از اصلاح طلبان و لیست انتخاباتی شان گفت: «از چه چیزی اعلام برائت کنیم؟! بیکار نیستم که 24 ساعته از BBC اعلام برائت رسمی کنم، آنها برای ایجاد فتنه و تفرقه این کار را میکنند؛ برای اینکه چهرههای مؤمن، انقلابی و همیشه در صحنه را زیر سؤال ببرند»!!! چند سوال می پرسیم:
1- آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چرا BBC و VOA، شبکه های دولتی انگلیس و آمریکا که در دشمنی شان با مردم ایران کسی تردید ندارد، از شما و لیست هایتان 24 ساعته حمایت میکنند؟!
2- آیا آمریکا و انگلیس و رسانه های شان بیکار و بی عقل هستند که هر لحظه نسبت به شما و لیست تان ابراز ارادت میکنند و مفت و مجانی برای شما هزینه صرف میکنند؟! آیا از شما جریان انقلابی تری وجود ندارد که برای خدشه به او، از او الکی حمایت کنند؟!
3- آیا برای ابراز برائت از منتقدان و جریان های داخلی انقلابی و حزب اللهی که مدام ایشان را افراطی و تندرو لقب می دهید بیکار هستید، فقط برای برائت از BBC و VOA دشمنان قسم خورده انقلاب، سرتان شلوغ است؟!
4- چطور برای مسائل خیلی سطحی تر و کم اهمیت تر از سوی امثال کرباسچی و یونسی خیلی سریع واکنش شدید نشان می دهید ولی در برابر مواضع ضدانقلاب که شما را از خود می دانند، اساساً فرصت موضع گیری ندارید؟!
5- آیا حمایت های آمریکا و انگلیس از شخصیت های اصلاح طلبی مانندِ گنجی، سازگارا، مهاجرانی، محسن کدیور، فریبا داوودی مهاجر، فاطمه حقیقت، رجبعلی مزروعی، سروش، علی اصغر رمضانپور، مجتبی واحدی، نیک آهنک کوثر، مسیح علی نژاد و … که منجر به پناهندگی ایشان به دشمن گردید هم برای تفرقه و حمایت از نیروهای انقلابی و همیشه در صحنه بود؟!
6- آیا فکر نمی کنید همین عدم برائت از جریان های ضدانقلاب باعث شده است تا طیف شما ملغمه ای باشد مورد حمایت توأمان آمریکا، انگلیس، اسرائیل، ریگی ها، سعودی ها، رجوی ها، همجنس بازان، ملی مذهبی ها، سلطنت طلبان، آتئیست ها و دگراندیشان؟!
7- آیا نمی دانید یکی از فروع مهم دین در کنار تولی، تبری است؟! آیا این وقت نداشتن برای تبری جستن از دشمنان اسلام چه با فرار از «مرگ بر آمریکا» و چه حتی با فرار اعلام برائت از BBC ، ناشی از ضعف ایمان و انقلابی بودن تان نیست؟!
94/12/3
8:10 ص
باتوجه به حضور آقای علی لاریجانی در ائتلاف اصلاح طلبان، این مطلب در وهله اول خطاب به ایشان و سپس به جریان انقلابی تقدیم می گردد:
آقای علی لاریجانی! ما از همان وقت که مقام معظم رهبری صراحت موضع گیری را مطالبه می کرد، شما را در قامت ساکت فتنه دیدیم، گوش به زنگ بودیم که شما را روزی در لیست اغیار ببینیم و این که امروز به همراه یار غار خود، کاظم جلالی درلیست اصلاح طلبان قرار گرفته اید، برای ما یک غنیمت است چرا که جریان اصولگرایی بالاخره از وجود عناصری که دچار استحاله بودند و نقش نفوذی و مانع وحدت را در این جریان سال ها ایفا می کردند پاک می شود، بالاخره کسانی که خودشان را رفیق اصولگرایان و شریک اصلاح طلبان قرار داده بودند، ماهیت شان هم از طرف اصولگرایان به طرد انجامیده و هم رسماً از سوی اصلاح طلبان به سر لیستی ختم شده است.
ضمناً اخیراً در مصاحبه تان گفته اید که تصویب برجام در 20 دقیقه صورت نگرفته است و کاری 2 ماهه بوده است، اما آنچه که ما به وضوح دیدیم این بود که شما در طول 20 دقیقه، حاصل بررسی دقیق 2 ماهه کمیسیون برجام با حضور مسئولان سابق و حاضر و دانشمندان و کارشناسان دلسوز هسته ای و امنیتی و اقتصادی را به دیوار کوبیدید و با ادعایی که از سوی دفتر رهبری هم تکذیب شد، طرحی را در دقیقه 90 از جیبتان در آوردید و در عرض 20 دقیقه، این طرح را جایگزین برجام کردید و به تصویب رساندید و این همت شما اینقدر بالا بود که جریان های اصلاحات و اعتدال اقرار کردند که هیچ شخصیتی از خودشان قادر به این کار نبود و این هنری بود که تنها از جانب شما با ظاهر اصولگرایی تان برمی آمد.
آقای لاریجانی! اکنون شاید بتوانید کمی از کدورت مان نسبت به خودتان بکاهید، چرا که بالاخره نقاب و پوستین را از رخ و رخت برداشتید و خود واقعی تان را نشان دادید، این که شما با رأیی که از فراکسیون حداکثری اصولگرایان، رئیس مجلس شدید ولی در خدمت جریان مقابل سال ها حرکت کردید، موجب نارضایتی ما بود و گرنه چه اشکالی دارد، شما با برند اصلاح طلبی برای رفع حصر سران فتنه بجوشید؟! و با کت و کلاه بنفش برای اعتدال و تحقق برجام های رنگارنگ شان بکوشید؟!
آقای علی لاریجانی! این چنین است که ما حضور شما و آقای کاظم جلالی در لیست اصلاح طلبان را مایه تبریک به شما و خودمان می دانیم چرا که به نظر ما همانطوری که نفاق دینی از کفر دینی بدتر است، نفاق انقلابی و سیاسی هم از کفر انقلابی یا همان ضد انقلابی بدتر است و به این لحاظ قائلیم که شما بالاخره از نفاق جریانی و سیاسی خلاص شدید و ما هم بدون این که از حضور افرادی مثل شما در جریان اصولگرایی شرمنده باشیم می توانیم خوشحال باشیم، ما امروز از جدا شدن این دندان خراب از جریان اصولگرایی و انقلابی گری ناراحت نیستیم چرا که دردهای زیادی از این دندان در برخورد با جریان انقلابی دیده ایم و امروز می توانیم با رویش های اصیل انقلابی، خلاً این دندان عاریتی را پر کنیم و بیش از همیشه بدون عناصری مثل ولایتی و لاریجانی و کاظمی که مانعی برای وحدت اصولگرایان بودند به سوی وحدت اصولگرایان حرکت کنیم.