95/2/10
10:10 ع
شبهه:
آتئ?ستها (خداناباوران) م?تونن مانند د?گر انسانها، پا?بند به اخ?ق?ات باشن و ?ا پا?بند به اخ?ق?ات نباشن همانطور? که معتقد?ن به اد?ان م?تونن اخ?ق گرا باشند و ?ا اخ?ق گرا نباشن
پاسخ شبهه:
1- اگر چه شاید خدا ناباوران هم بعضاً به برخی اصول اخلاقی و قانونی پایبند باشند اما برای این کار به خصوص در مواقعی که تعارض جدی بین منافع اشخاص آتئیست و اخلاقیات وجود داشته باشn، مسلماً انگیزه کسی که به خدا و به تبع آن به عدالت خدا و معاد هیچ اعتقادی ندارد، برای ترجیح دادن اخلاقیات بر منافع شخصی دچار مشکل زیادی میشود و برعکس وقتی کسی به خدا و عدالت وی و معاد اعتقاد دارد می تواند منافع شخصی اش را به راحتی به خاطر اخلاقیات کنار بگذارد چرا که میداند در درگاه الهی حتی ذره ای از کار خوب نیز بی پاداش و اجرت نمی ماند.
2- خداناباوران و آتئیست ها برای این که به اخلاقیات و قانون پایبند بمانند تنها یک انگیزه منطقی می توانند داشته باشند و آن هم این است که اگر کسی اخلاق و قانون را رعایت کند جامعه ای بهتر خواهد داشت و جامعه بهتر به نفع همه از جمله فرد خداناباور هم هست ولی این استدلال دچار یک مشکل اساسی است چرا که اگر فرد خداناباور و آتئیست بتواند طوری بی قانونی و بی اخلاقی کند که جامعه و یا فرد دیگری نتواند شر آن رفتار را به فرد خداناباور بازگرداند و یا منافع شخصی اش اینقدر زیاد باشد که دربرابر بازخورد اجتماعی آن ناچیز باشد، عملا این انگیزه هم از درجه اعتبار ساقط خواهد شد.
3- اگر چه شاید برخی اصول اخلاقی مانند صداقت و امانت داری و… برای همه اخلاقی تصور شود اما آیا عفاف، حجاب، زکات، ایمان، تقوا و … نیز برای افراد خداناباور محترم است؟! آیا در نظر چنین فردی چیزی به اسم چشم چرانی میتواند مطرود باشد؟! آیا داشتن روابط نامشروع جنسی حتی با همجنس و یا حتی حیوانات در نظر چنین افرادی می تواند غیر اخلاقی تصور شود و یا در نظر چنین افرادی به تدریج بسیاری از اصول اخلاقی رنگ میبازد و همان ها هم که میماند انگیزه ای برای اجرایشان به صورت کامل باقی نمی ماند؟! در نظر خدانابوران، نهایت اخلاق این خواهد شد که هر کاری که به کس دیگری ضرری وارد نکند مجاز خواهد بود.
4- اگر چه اعتقاد به مسائلی مانند عدالت خداوند و معاد از عوامل انگیزشی برای پایبندی به اخلاقیات از سوی خداباوران و مومنین است، اما گزینه برتری نیز برای ایشان وجود دارد و آن احترام به مقام کبریایی و عظمت و رحمت خداوند است، برخی از اولیای الهی نه از ترس جهنم و شوق بهشت، بلکه از عشق خداوند به مجسمه اخلاق و معنویت تبدیل میشدند و این بحثی است که نه تنها از دسترس خداناباوران بلکه حتی از تصور بسیاری از ایشان نیز خارج است.