96/2/6
10:7 ص
همانطور که پیش بینی میشد، پس از جملات مقام معظم رهبری در روز ارتش مبنی بر این که «اگر کسی میخواهد از دشمن بترسد، بترسد، اما از طرف مردم نترسد» آقای روحانی دوباره افاضه ای کرد و گفت: « از جیب خودتان بروید دنبال تحریم نه از جیب مردم » و سپس به برخی از آثار برجام در تسهیل و ارزان کردن هزینه نقل و انتقال پول و واردات کانتینترهای کالا اشاره کرد که در پاسخ به این اظهارات ایشان میتوان به چند مورد اشاره کرد:
1- مقام معظم رهبری هرگز حرفی در جهت لغو برجام بر زبان نیاورده اند و این القاء که ایشان یا کلیت نظام، بدون حضور روحانی، برجام را به سادگی کنار میگذارد، تنها یکی از راهبردهای دولت برای ایجاد دوقطبی کاذب برجامیان و نابرجامیان و دیگر دوقطبی کاذب جنگ و صلح است تا به این وسیله با ترساندن مردم از جنگ و تحریم، بتواند بخشی از آرای از کف داده خود را با القای شرایط اضطراری به چنگ آورد.
2- قطعا برجام در برخی بخشهای اقتصادی تسهیلاتی را فراهم کرده است، ولی وقتی نسبت این تسهیلات را با آن چه که برایش به مذاکره پرداختند، امتیاز دادند، مدعی شدند و وعده دادند، در نظر بگیریم می بینیم این تسهیلات حقیقتاً ناچیز است و این که این ناچیزها را رفع تحریم میخوانند خود مضحک است، حال این که اگر دنبال رفع تحریم بودند با رعایت خطوط قرمز مقام معظم رهبری در تنظیم برجام و شروط نه گانه ایشان در اجرای آن میتوانستند به آن برسند.
3- متأسفانه دولت آقای روحانی نه تنها امروز در رفع عملی و نه روی کاغذ تحریمها موفق نبوده است، بلکه در زمینه افزایش مقاومت در برابر تحریمها یا همان تحقق اقتصاد مقاومتی که سالهاست به عنوان اولین و مهمترین خواسته مقام معظم رهبری است نیز موفقیت چندانی کسب ننموده است و این دقیقاً برخلاف مسیری بود که رهبری ترسیم میکرد تا هم تحریمها به صورت واقعی رفع شود و ادامه نیابد و هم کشور در برابر تحریمها مقاومت شود.
4- نکته دیگر این که همانطور که خود آقای روحانی در اظهاراتش در 1396/2/1 روی تسهیل واردات و خرید کالا تأکید دارد، اگر برجام تسهیلاتی هم فراهم کرده باشد، متأسفانه آن را در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی، تولید، اشتغال، انتقال تکنولوژی و صادرات و نهایتا جیب مردم به کار نگرفته اند، بلکه بیشترین اثر آن را در واردات بی رویه کالا و ایراد ضربه به تولید و اشتغال داخلی شاهد بوده ایم.
5- نکته دیگر این که همانطور که باید مواظب جیب مالی مردم بود و از آن ولخرجی نکرد، باید مواظب جیب عزت این مردم غیور هم بود و در خرج کردن از جیب عزت مردم سختگیر بود، این هم نمی شود که مدام از جیب عزت مردم و تلاش شهدا و دانشمندان کشور به بهانه جیب مالی شان هزینه کنیم، تنازل هایی را به طور دائم و موقت بپذیریم و نهایتاً هم بدون هیچ احساس گناهی، از پاسخگویی فرار کنیم!
6- متأسفانه دولت به جای این که برجام را به مثابه یک ابزار برای رفع تحریم و بهبود شرایط اقتصادی کشور و ترمیم جیب مردم به کار بگیرد، به اقرار خودش، به آن به چشم نوزاد دلبندی نگاه میکند که به هر قیمتی باید حفظش کرد و این نگاه را دشمن هم به خوبی درک کرده است و میکوشد ضمن سوءاستفاده از وابستگی آشکار دولت به برجام، از آن به عنوان ابزاری برای توقف توان هسته ای در کنار امکان تشدید تحریمها استفاده کند و به کارشکنی در اجرای تعهداتش و زیاده خواهی بپردازد.
95/11/2
8:17 ص
اخیراً کلیپی در شبکه های اجتماعی در حال انتشار است که در آن مردمی با لهجه اصفهانی در حالی که تانکرهای آب و تراکتورهایشان در محل تجمعشان قرار دارند، از مشکلات کشاورزیشان سخن میگویند و خطاب سخنانشان نیز مقام معظم رهبری است که برخی از ایشان از شدت ناراحتی، نسبت به رهبری ابراز دلخوری میکنند که لازم میدانم در خصوص این تجمع کشاورزان اصفهانی توضیحاتی بیان نمایم:
همانطوری که بیان شد، کلیپ تجمع کشاورزان اصفهانی طوری تقطیع شده که اعتراضات را متوجه رهبری نماید در شرایطی که از برخی پارچه نوشته ها مشخص است مردم خود را دوستدار انقلاب و رهبری میدانند و عموماً واقفند که جایگاه رهبری دخالت در جزئیات امور کشور نیست و منویاتشان در سیاستگذاریهای کلان نیز بعضاً بر زمین مانده است و نمیتوان از ایشان توقع داشت یک تنه و یک شبه، مشکلی که در اثر سالها سوءمدیریت داخلی صورت گرفته است را بدون داشتن ابزارهای اجرایی و به صرف توصیه و دستور رفع نمایند! البته مردم و مسئولان میتوانیم به نحوی در انجام وظایف و انتخابهای خود عمل کنیم که حل مشکلات مردم به خصوص طبقه محروم کشاورز، جدی تر از وضع موجود دنبال شود.
95/9/30
8:36 ع
تمدید تحریم ISA باعث شد تا رئیس جمهور، وزیر امور خارجه را مأمور نماید تا مراحل اعتراض به نقض برجام را دنبال کند که برخی مسئولان این دستور را اشتباه، بی فایده و به ضرر کشور معرفی کردند که در پاسخ به این بزرگواران عرض میکنم:
1- چه بخواهیم و چه نخواهیم، هم کفه و هم زمان اجرای تعهدات به ضرر ما نوشته شده است و هم مکانیزم نظارت بر اجرای آنها به نفع ما نیست. در واقع مکانیزمی جز همین کمیسیون حل اختلاف برای ما تعبیه نشده در صورتی که برای طرف مقابل، شرایط بسیار متفاوت است، چرا که آژانس اجرای تعهدات هسته ای ما که غالباً به صورت نقد و به صورت پیشدستانه انجام شد را تحت نظارت دارد و به عنوان یک نهاد به اصطلاح بی طرف، میتواند به هر بهانه ای ما را ناقض برجام بشناساند، در صورتی که برای نقضهای طرف مقابل، این ماییم که باید مورد نقض را آن هم در کمیسیونی که ترکیب و مکانیزمش کاملا به ضرر ماست، اثبات کنیم! و اگر طرف مقابل نخواست این نقضها را نقض بداند، کنار کشیدن ما از برجام، به منزله نقض برجام از طرف ما تلقی شده و موجب بازگشت همان معدود تحریمهای رفع شده خواهد شد و ما در موقعیتی قرار خواهیم گرفت که هم برگ برنده های هسته ایمان را از دست داده ایم و دوباره برای آنها چند سال هزینه بدهیم و هم با بازگشت قطعنامه ها مواجه خواهیم شد!
2- از سوی دیگر، برجام راه واکنش متقابل دیگر را هم تقریبا به روی ما بسته است، یعنی برعکس خاصیت برجام برای طرف مقابل که برایشان راهکارهای زیادی برای خنثی کردن برجام آن هم بدون نقض صریح برجام قائل شده، برای ایران طوری سختگیرانه نوشته شده است که امکان فشاری که بدون نقض کردن برجام، منافع طرف مقابل از برجام را تحت الشعاع بگذارد به حداقل میرساند، این شده است که اکنون آمریکا میتواند با تحمیل تحریمهای جدید به هر بهنه ای و تمدید تحریمهای منقضی شده قدیمی و ترساندن کشورهای دیگر برای معامله با ما، برجام را برای ما در حد خسارت محض نگه دارد ولی ما پس از بتن ریزی ها و اوراق کردنها و اکسید کردنها و خارج کردنها، نهایت کارهایی که میتوانیم بکنیم، فشار ایمیلی و چیزی مثل همین تحقیق و بررسی درباره پیشران هسته ای باقی میماند که در این چند روز هم کاملا مشخص شده که فاقد بازدارندگی لازم در برابر نقضهای برجام از سوی طرف مقابل است.
3- امروز کاملاً مشخص است که آمریکا درپی افزایش تحریمها به بهانه های متنوع و واهی است و برجام حتی نتوانست جلوی تمدید تحریم ISA که بخشهایی از آن هسته ای است را بگیرد. لذا پیشنهاد میگردد:
الف- به وضوح و با صراحت نشان دهیم که ذلت اجرای یک طرفه تعهدات سنگین هسته ای و پذیرش نظارتهای آن را با وجود کارشکنیها، بدعهدیها، وضع تحریمهای جدید و باج خواهی های بیشتر نخواهیم پذیرفت و این به موضع گیریهای مستحکمتر دولتمردان درباره نترسیدن از بازگشتن به شرایط قبل از برجام نیاز دارد، باید توجه داشت که تکیه بیش از حد مسئولان کشور بر برجام، باعث شده آنها برجام را یک اهرم فشار و نقطه ضعف دولت بشناسند که این رویه باید هر چه سریعتر اصلاح شود.
ب- تمام سعی خود را بکنیم که همین مسیر اعتراض به نقض برجام مندرج در اثر (تمدید تحریم ISA) در متن برجام را به درستی و قاطعانه طی کنیم و از این نترسیم که احتمالا ورود به این مسیر در نهایت منجر به بازگشت قطعنامه ها خواهد شد و این احتمال را هم بدهیم که شدت عمل ما موجب شود آنها نیز کمی برای حفظ این توافق که به قول خودشان موجب امنیت خاطرشان شده است، تلاش کنند که عدم چنین حسی باعث شده است برجام مثل یک رابطه یک طرفه موجب درد سر ما گردد.
ج- بالاخره باید پذیرفت که راه رفع تحریمها، عقب نشینی همه جانبه از مواضع و منافع انقلاب نیست، بلکه این است که زهر تحریمها با اقدام و عمل در حوزه اقتصاد مقاومتی گرفته شود تا از جذابیت اعمال تحریم در نظر دشمن کاسته شود. باید بپذیریم که چاره ای جز تکیه بر توان داخلی، نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، منابع خدادادی گسترده، توان علمی بالا، ظرفیت قابل احیا و ارتقا در تولید و خودکفایی (به خصوص در حوزه محصولات استراتژیک) نداریم. این تنها راهی است که دشمن را از کارآمد دانستن تحریمها و استفاده بیمارگونه از این اهرم ناامید و منصرف میکند.
95/5/19
5:32 ع
باتوجه به اظهارات طلبکارانه صادق خرازی در مناظره تلویزیونی با حاج حسین شریعتمداری در نکوهش دولت های نهم و دهم به عنوان مقصر تحمیل تحریم و فساد ناشی از آن بر کشور، لازم دیدم این مطلب را تقدیم نمایم:
تحریم ها از یک جهت کشور را مجبور به ایستادن روی پای خود و از سوی دیگر مجبور به دور زدن تحریم ها می کند که هر چقدر عامل اول به نفع کشور است، عامل دوم امکان بروز رانت و فساد را افزایش می دهد که البته با تقویت بنیه داخلی، نیاز کشور به دور زدن تحریم ها را نیز می توان کاست تا از شر مفاسد و رانتهای تحریم ها هم خلاص شد.
در مواردی که دولت ها به دلیل ضعفشان نمی توانستند از ظرفیت داخلی کشور برای خنثی کردن تحریم ها استفاده کنند، دور زدن تحریم ها را در دستور کار قرار می دادند که همین موارد موجب بروز فساد و رانت می گردید، لذا اگر بخواهیم این مفاسد را ریشه یابی کنیم در گام اول باید ریشه تحریم ها را دریابیم.
ندانم کاری چه کسانی باعث پرونده سازی هسته ای علیه ایران شد؟
مهمترین بهانه دشمن برای تحریم کشور، توان هسته ای و سخت ترین آن ها نیز تحریم های هسته ای بود که به اعتراف شخص آقای حسن روحانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت کشور در زمان دولت دوم اصلاحات)، با خریداری تجهیزات آلوده از پاکستان در سال 1380، به دست آژانس بین المللی هسته ای افتاد تا به همین بهانه، علیه ایران پرونده سازی کنند و سال ها ایران را با آن تحت فشار، بازرسی و تحریم قرار دهند، پس شروع پرونده هسته ای به دلیل بی کفایتی و سهل انگاری مسئولان وقت کشور اعم از خاتمی و روحانی رخ داده است نه در دولتهای نهم و دهم.
چه کسانی برای دشمن هم نوایی و بسترسازی کردند؟
همراه با افشای خرید تجهیزات آلوده از پاکستان، برخی شخصیت های سیاسی اصلاحاتی مانند احمد شیرزاد در مجلس ششم، پشت تریبون قرار گرفتند و بجای بیان واقعیت خرید اشتباه تجهیزات آلوده رسماً گفتند ایران سالها به دنیا دروغ گفته است و این اظهارات نامبرده و برخی دیگر از دوستان نادان و شاید خائن او باعث وجاهت فشار علیه ایران در آن مقطع گردید، البته احمد شیرزاد و صادق زیباکلام از کسانی بودند که در تمام این مدت، مخالف داشتن توان هسته ای صلح آمیز برای ایران بودند!
چگونه با عقب نشینی های گسترده باعث جسورتر شدن طرف مقابل شدند؟
پس از پرونده سازی آژانس علیه ایران، امثال خاتمی و روحانی، توافق سعد آباد و تعلیق 6 ماهه هسته ای را برای کشور رقم زدند تا در این مدت به سوالات آژانس در جهت رفع ابهامات هسته ای پاسخ داده شود که با گذشت 2 سال از اجرای این توافق و پاسخگویی به تمام سوالات، کارشکنی طرف مقابل مانع بسته شدن پرونده هسته ای ایران شد تا «نظام» تصمیم به خاتمه تعلیق داوطلبانه بگیرد و هرچند این تصمیم انقلابی باعث شد تا طرف مقابل با ترک میز مذاکره و وضع چند قطعنامه و تحریم بخواهد به ایران فشار بیاورد ولی مدیریت خوب دولت نهم و مقاومت جانانه مردم، باعث شد تا خودشان بدون پیش شرط تعلیق به میز مذاکره بازگردند.
چه کسانی دشمن را به تحریم و فشار امیدوار و دعوت کردند؟
مذاکرات هسته ای به خوبی پیش می رفت که فتنه 88 رخ داد و دوباره طرف مقابل به سرکردگی آمریکا، مذاکرات را یکجانبه ترک کرد که بعدها با افشای نامه فتنه گران به اوباما (به واسطه گری شامر) و اعتراف برخی مقامات مسئول آمریکایی، مشخص شد، سیاست آمریکا در جهت حمایت از فتنه گران، به تشدید تحریم ها تغییر جهت داده است و این یعنی فتنه و فتنه گران نقش برجسته ای در فاز جدید تحریم های پس از فتنه 88 داشتند؛ حتی اگر کسی بخواهد منکر نقش مستقیم فتنه گران در دعوت به تحریم ها شود، باز هم نمی تواند منکر آن شود که فتنه 88 باعث امیدوار شدن دشمن برای تغییر سیاستش در مواجهه با ایران و تسهیل همراهی غربی ها در این خصوص گردید.
تحریم های هسته ای سخت و جدید را چه کسانی به دشمن گرا دادند؟
درخواست تشدید تحریم و فشار از سوی سران فتنه برای تحقق تحریم های سخت کافی نبود و این کار از طریق برخی افراد مثل مهدی هاشمی که به اقرار خودش (که در مکالمات تلفنی با نیک آهنگ کوثر نیز در رسانه ها منتشر گردید)، با گرا دادن به دشمن برای تحقق تحریم های سختی مانند تحریم نفت و بانک همراه گردید و البته صادق خرازی هم بعدها گفت «من لیست اصلاح طلبانی که به دشمن گرا دادند را دارم» که همه این ها حاکی از نقش غیرقابل انکار برخی از اصلاح طلبان و حامیان فتنه در تشدید تحریم ها به خصوص تحریم های هسته ای علیه ایران است.
چه کسانی و چگونه به تأثیرگذاری تحریم ها کمک کردند؟
دقیقا در همان زمانی که تحریم های با هدف حمایت از فتنه به فاز عملیاتی رسیده بود، یعنی در زمستان 1390 که رهبری از آن به آغاز جنگ اقتصادی تعبیر کردند، برخی از حامیان جریان هاشمی و خاتمی مانند دختر صفدرحسینی و برادر حسن روحانی به صورت خودجوش! اقدام به تأسیس صرافی های غیرمجاز کردند و در افزایش قیمت ارز در آن شرایط بحرانی نقش آفرینی کردند که افزایش جهش ارز در کنار توان مدیریتی پایین دولت دهم در آن مقطع، از عوامل مهم تورم 37 درصدی کشور بود و این یعنی همین جریانات حامی هاشمی و خاتمی و فتنه در تأثیرگذاری تحریم ها بر کشور نیز نقش برجسته ای داشته اند که البته میوه اش را با شعار تعامل برای رفع تحریم به عنوان تنها کلید حل مشکلات کشور چیدند!
آیا برجام توانست قصور تحمیل کنندگان برجام را جبران کند؟
وقتی به نقش افرادی مانند هاشمی و خاتمی و فتنه گران و اعوان و انصارشان توجه می کنیم، می بینیم که ایشان چه در شروع پرونده هسته ای، چه در بزرگ کردن ابعاد آن، چه در درخواست تشدید تحریم های هسته ای ، چه در گرا دادن بابت تحریم های جدید و چه در افزایش اثرگذاری تحریم ها نقش درجه یک داشته اند و این قماش حتی اگر در تخفیف برخی تحریم های هسته ای برای ابقای خود در قدرت هم تلاشی کرده باشند هرگز قادر به جبران ندانم کاری ها و خیانت هایشان در بروز و تشدید تحریم ها بر کشور و فشار بر ملت نمی تواند قلمداد گردد، چه برسد که بخواهند در خصوص تحریم ها و مفاسدی که در اثر آن رخ داد، از دیگرانی که نهایتاً دچار سوءمدیریت بودند، طلبکار هم باشند!
95/1/13
4:23 ع
لطفاً این متن را تا انتها، با حوصله و بدون پیش قضاوت، مطالعه فرمایید:
دیروز 2 فرد و 6 شرکت دیگر به فهرست تحریمی های مرتبط با ایران افزوده شدند و این سومین مصوبه تحریمی است که بعد از مصوبات محدودیت ویزا و بسته تحریم موشکی که طی همین 2 ماه پس از برجام تصویب شده است. این امر در کنار عدم رفع برخی از تحریم ها و یا مانع تراشی برای قابل استفاده بودن همین رفع تحریم ها از سوی آمریکا نشان میدهد که دولت اگر از ساحت همین برجامی که با دادن امتیازات سنگینی به دست آمده است، به صورت جدی دفاع نکند، همانطوری که رهبری فرمودند برجام درحد یک خسارت محض خواهد ماند.
آنانی که مذاکرات مستقیم را خواستار شدند و از رهبری مجوز چانه زنی برای تأخیر غیرطولانی در برخی از بخش های هسته ای را گرفتند، بهانه شان رفع تحریم بود و اگر قرار باشد بخشی از تحریمها در متن برجام باقی بماند و برخی هم به خاطر بدعهدی در اجرای برجام رفع نشود و همان هم که ظاهراً رفع شده با مانع تراشیهای طرف مقابل مانع معامله، توافق و اثرگذاری برای ایران گردد و تازه تحریمهای جدید هم به بهانه های دیگری افزوده شود، عملاً چه تضمینی است که طی دو سه سال آینده از نظر میزان تحریم به همان نقطه قبلی نرسیم در حالی که در هسته ای نیز سالها عقب نشینی کرده ایم؟!
این که مذاکره کنندگان ما در متن برجام جلوی افزایش تحریم ها به بهانه های دیگر را نگرفته اند یا ناشی از خوشبینی مضحک ایشان به طرف مقابل بود که فکر نکردند همه تحریمها را به بهانه ای دیگر می توانند برگردانند و یا ناشی از این امر بود که تمایل داشتند باب مذاکره با آمریکا به بهانه های دیگر را بازبگذارند و بازهم عجیب تر این که خود مسئولان ما توقع دارند برای جلوگیری از بازگرداندن تحریمها، نظام حاضر شود در خصوص کاهش توان دفاعی، تغییرقانون اساسی، آزادیهای جنسی مانند همجنسبازی، دست برداشتن از حمایت از فلسطین، حزب الله و ملت های مظلوم و به رسمیت شناختن اسرائیل هم عقب نشینی کند؟! که نشان میدهد این افراد یا به این اصول و آرمانهای اسلام و انقلاب اعتقادی ندارند و یا در خصوص آنها پایبندی و اصراری ندارند و گرنه چگونه حاضر به پذیرش چانه زنی در قبال آنها میشدند؟!
همه میدانیم که مقام معظم رهبری در نامه صدور مجوز اجرای برجام، 9 شرط قراردادند که اگر این شرایط محقق نگردید ایران باید طبق قاعده برگشت پذیری برجام و با توجه به مکانیزمی که در برجام جهت اعتراض تنظیم شده است که بند 3 از این شرایط که به بند 3 مصوبه مجلس هم اشاره کرده، آمده است:
«در سراسر دورهی 8 ساله وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3 مصوبهی مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.»
باتوجه به این که منشور رهبری در اجرای برجام از سوی رئیس جمهور و مسؤولان دستگاه دیپلماسی مطاع شمرده شد و کتبا بر رعایت آن تعهد داده اند و به منظور جلوگیری از ادامه روند جایگزینی تحریم های جدید غیرهسته ای به جای تحریمهای هسته ای، ضروریست که در اسرع وقت جلوی این امر که در عین اعمال محدودیتهای هسته ای به ما، تحریمها را نیز برمیگرداند، گرفته شود.
نه تنها دولت مکلف به واکنش جدی و مناسب در برابر تحریم های جدید است، مجلس و شورای امنیت ملی هم باید در قبال مسیری که منجر به خسارت محض کشور از برجام میشود واکنش جدی نشان دهند، چه بسا واکنش جدی در این مقطع جلوی ادامه این روند را بگیرد و مانع فروپاشی برجام در آینده نزدیک گردد.
95/1/6
10:21 ع
هادی غفاری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام(ره) و از حامیان فتنه 88 گفت:
«برخی آقایان میگویند باید به سمت عزت نفس برویم. در حالیکه فقر، بیکاری و شکم گرسنه، عزت نفس را متوجه نمیشود. بنابراین صحبت کردن از عزت نفس و آزادگی شبیه شوخی، جوک و شعار است.»
سخنان هادی غفاری و خیلی از حامیان دولت دقیقاً منطبق با همان فرضیه ای است که رهبری در مورد آدرس یک دوراهی دروغین در سخنرانی نوروزیشان در مشهد فرمودند:
«در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بهخصوص سیاستهای آمریکا، اقتضا میکند که این تفکر در ملت ما تزریق شود که ملت ایران بر سر یک دو راهی دروغین قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یا با آمریکا کنار بیاید یا بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمل کند.»
در حالی که کشور به لحاظ غنای منابع طبیعی، نفت، گاز، معدنی، نیروی انسانی باسواد، میانگین سنی جوان، هوای چهارفصل، داشتن آب و خاک مناسب و … شرایطی دارد که می تواند با یک مدیریت علمی مبتنی بر اقتصادمقاومتی به یک اقتصاد درونزای برون نگر تبدیل گردد و در حالی که مسؤولان کشور مکلف هستند طبق قانون براساس سیاستهای کلی ابلاغی نظام در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی عمل کنند، لیکن تاکنون حل مسائل کشور را در گروی رفع تحریم دانستند و حال این که با وجود برجام و به قول دولتمردان رفع تحریمها، همچنان همان بهانه ها برای حل مسائل کشور ادامه دارد. به نظر میرسد دولتمردان و حامیانش به جای این که بابت فرصتی که برای مذاکره و تعامل پیدا کردند و برای فرصت نزدیک به 3 ساله ای که برای حل مسائل کشور داشته اند، پاسخگو باشد، همچنان طلبکارند.
در حال حاضر هیچ کسی نمیگوید مشکلات مردم را رها کنیم و به دنبال عزت برویم! بلکه دقیقاً بحث این است که حل مسائل کشور تنها و تنها از راه تکیه بر توان داخلی و نه چشم دوختن به دست آمریکا میسر است، نسخه ای که خودش عزت آفرین است و این نسخه در مقابل نسخه ای که میگوید تنها راه حل مشکلات کشور تعظیم به مقام کدخدایی آمریکاست نه تنها ذلت آور است بلکه موجب تضعیف تولید و اقتصاد داخلی، بیکاری، رکود و تهاجم فرهنگی عمیق هم خواهد شد.
نکته دیگر، عدم تناسب سخنان هادی غفاری با لباس روحانیت وی است، چگونه می توان کسی روحانی باشد ولی قاعده نفی سبیل را نشناسد؟! چگونه می توان در قامت یک روحانی ولی برخلاف نص قرآن کریم بگوییم که با پذیرش کدخدایی آمریکا، سلطه وی را بر جامعه مسلمین رقم بزنیم؟! آیا بهتر نیست به وعده الهی ایمان داشته باشیم و بپذیریم که آن روشی که راه سلطه آمریکا بر جمهوری اسلامی را باز میکند غلط و خسارتزا است؟! آیا بهتر نیست که بپذیریم همان خدایی که ز حکمت راه سلطه آمریکا بر جامعه اسلامی را بسته است، ز رحمت راه اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد داخلی، تکیه بر توان ملی، کاهش مفاسد اقتصادی، مدیریت مبتنی بر شایسته سالاری و شفافیت اقتصادی را باز گذاشته است؟!
94/11/21
9:39 ع
اظهارات امروز آقای روحانی در مراسم بهرهبرداری از 138 پروژه عمرانی، نشان داد که متأسفانه تفکرات تئوریسین اقتصاد سیاسی دولت، آقای سریع القلم در خصوص «استقلال»، روی ایشان تأثیر خود را گذاشته است و ایشان هم همان حرفهایی را تکرار می کند که باعث شد در دولت های اصلاحات ما ساخت پالایشگاه بنزین را متوقف کنیم به این حساب که می توان بنزین را ارزان تر وارد کرد، تفکری که ما را تا یک قدمی تحریم بنزین پیش برد و باعث شد تا کشور مجبور شود با هزینه بیشتری از طریق پالایشگاه های پتروشیمی بنزین تولید کند، بنزینی که بر سر آلوده بودنش هم کلی حاشیه ایجاد شد، متأسفانه گویا متن امروز سخنرانی رئیس جمهور از متن کتاب ها و مقالات ضد استقلالی سریع القلم وام گرفته شده بود، آنجا که گفت:
«مثلا در بخش کشاورزی آن چیزهایی که برای ما خیلی مهم و حیاتی بوده باید بسازیم و روی پای خود بایستیم اما همه چیز را باید خودمان تولید کنیم؟ یا اینکه در برخی امور تولید کنیم و بفروشیم یا اینکه در برخی امور دیگران تولید کنند و ما بخریم. دنیا امروز، دنیای تعامل و ایجاد نوعی تعادل است نه اینکه ما بگوییم همه چیز باید اینجا تولید شود. البته تولید میشود اما با 10 برابر قیمت. الان فضایی وجود دارد که میتوانیم درست برنامهریزی کنیم و آنچه که لازم داریم بخریم و آن چیزی که لازم نداریم بفروشیم و آنچه نیاز داریم تولید کنیم. شرایط ما با دیروز و گذشته کاملا متفاوت است. تعامل امروز ما با دنیا با 10 ساله و 20 سال پیش و حتی قبل انقلاب کاملا متفاوت است و این را صراحتا به دولت و کارآفرینان دنیا گفتهایم که ما میخواهیم مشترکا در یک موضوعی سرمایهگذاری کنیم، بسازیم و تولید کنیم و بخشی از بازار داخلی ما بازار مصرف آن کالا باشد و بخشی دیگر هم شامل بازار بیرون میشود که باید مشترکا تصاحب کنیم..»
هیچ متخصصی نمی تواند ادعا کند کشوری با این وسعت و با این همه منابع طبیعی و معدنی و با این همه نیروی انسانی متخصص و نیروی کار جوان، تولیداتش اینقدر گران باشد که مثلا 10 برابر قیمت دنیا تمام بشود!!! این ادعای بزرگ صرفاً در جهت قبح زدایی از سیاست واردات دولت به جای حرکت در مسیر خودکفایی، استقلال و اقتصاد مقاومتی است.
باید توجه داشت که اگر تاکنون دولت برخلاف مسیر اقتصاد مقاومتی و از طریق عدم حمایت از صنایع مختلف عمل می کرد، امروز رسماً با این اظهارات نشان داد که اساساً اعتقادی به اقتصاد مقاومتی و استقلال و خودکفایی ندارد. از اظهارات آقای روحانی این طور بر می آید که ایشان گمان می کند امروز این قدر فضا عوض شده است که دیگر امکان خصومت، خباثت و تحریم وجود ندارد، امروز آقای روحانی با برجامی که فقط بخشی و فقط بخشی از تحریم های هسته ای و فقط هسته ای را تعلیق و فقط تعلیق کرده است، توقع دارد اقتصاد مقاومتی را از دستور کارش خارج کند. امروز دولت رسماً واژه تعامل را در برابر عبارت استقلال قرار داد تا بگوید که کشور به جای استقلال به تعامل نیاز دارد.
سابقه دشمنی های آمریکا نشان داده است که این کشور از تحریم هر چیزی که بداند ما در تولید آن ضعف داریم علیه اقتصاد کشور ما استفاده کرده است و در چنین شرایطی آقای روحانی گمان می کند اینقدر رابطه ما با آمریکا متحول شده است که نیازی به محکم کاری های گذشته و حفظ ساختار مقاومتی و بهبود آن برای آینده نیست و این خطری بسیار جدی برای آینده کشور است آن هم در شرایطی که همین الان در دولت و کنگره آمریکا و ایالت هایش، روی تحریم های جدید به بهانه های مختلف علیه ایران در حال برنامه ریزی هستند و اولین بسته تحریم موشکی در همین یک ماهی که از اجرای برجام گذشت اعمال شد. این اظهارات آقای روحانی در روزهایی که مهمترین شعارش استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود واقعا جای تعجب و گلایه دارد.
94/11/1
6:6 ع
باتوجه به اظهارات آقای ظریف مبنی بر این که « تحریم های جدید ربطی به برجام ندارد » لازم است به چند نکته مهم در خصوص این اظهار نظر ایشان اشاره نمایم:
1- جمع کردن همه تحریم ها و ممانعت از تحریم های جدید از ابتدا در خطوط قرمز مقام معظم رهبری وجود داشت که دست اندرکاران سیاست خارجی کشور مکلف به رعایت آن در برجام بودند.
2- عقلاً و منطقاً همین که راه تحریم های غیرهسته ای مانند موشکی، حقوق بشری، تروریسمی و … برای جایگزین شدن با تحریم های هسته ای بازگذاشته شده است یک ضعف آشکار و بزرگ است.
3- مقام معظم رهبری با علم بر این ضعف آشکار، روی خط قرمزشان در خصوص تحریم ها، درمنشور اجرای برجام به این شکل تأکید کردند: «در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند 3 مصوّبهی مجلس، اقدام های لازم را انجام دهد و فعّالیّت های برجام را متوقّف کند.»
4- رئیس جمهور همانطوی که در تدوین برجام بررعایت خطوط قرمز رهبری تأکید داشت، اجرای منشور رهبری را نیز کتباً متعهد شد.
5- تجربه و اظهارات مذاکره کنندگان نشان میداد که بر دست برنداشتن آمریکا از اهرم تحریم وقوف دارند و با این وجود بر این علم خودشان پاگذاشتند و این اهرم را از دستان پلیدشان نستاندند.
6- درحالی که چندروز قبل و یک روز بعد از اجرای برجام، با محدودیتها و تحریم های جدیدی از سوی آمریکا مواجه شدیم و طرح های جدیدی نیز روی میز دولت و کنگره آمریکا می بینیم، با چه اعتماد به نفسی دولتمردان ما اجرای برجام را یک پیروزی بزرگ معرفی میکنند؟!
7- یکی از ایراداتی که منتقدان به خروجی مذاکرات وارد می کردند، قعطنامه 2231 و به خصوص بخش محدودیت های موشکی آن بود ولی آقای عراقچی این قعطنامه را برعکس قطعنامه قبلی 1929، غیرالزام آور و غیرمحدود کننده معرفی کرد و این که تحریم های جدید موشکی به خاطر آزمایش موشکی برای ما تدارک دیده شده است، دو حالت را در ذهن متصور می کند، یا آمریکا برخلاف قطعنامه عمل کرده است که لازم است وزارت امور خارجه ما به شدت واکنش نشان دهد که نداد، یا این که مسئولان سیاست خارجی ما خودشان از آنچه تهیه کرده اند شناخت صحیحی ندارند.
حرف آخر: همانطوری که مقام معظم رهبری بارها فرمودند، از ابتدا به مذاکرات و نتایجش خوش بین نبودیم و دلیل مهم این بدبینی نیز همین سال ها شناخت از بدعهدی ها و خصومت های آمریکا علیه انقلاب و مردم ایران بود و در هر صورت، برجام تأیید و اجرایی شده است و دو مسئله مهم در این خصوص وجوددارد:
اولاً که باید از ظرفیت های همین برجام با مراقبت در خصوص مفاد آن و رعایت منشور رهبری حراست نمود.
ثانیاً که باید با تکیه بر توان داخلی کشور و مدیریت مناسب و اجرای اصول اقتصاد مقاومتی، در برابر تحریم ها و فشارهای قدیم و جدید، کشور را واکسینه نمود، والا مطمئناً آمریکا و ایادیش هرگز دست از تحریم، محدودیت، فشار، بازی با قیمت نفت و اختلاف افکنی منطقه ای برنخواهند داشت.
94/11/1
6:2 ع
رسیدن به مرحله اجرای برجام ، فارغ از تمام فراز و نشیب هایی که در دوران مذاکرات داشت، به عنوان یک مصیبت و یا یک پیروزی بزرگ نمی تواند تلقی گردد، برجام با تمام نقاط قوت و ضعف حقوقی اش در هر صورت موجب توقفِ بخشهایی از تحریم های ایران می گردد و این توقف تحریم ها هرچند با تعریف تحریم های جدیدی به بهانه های دیگر در میان مدت همراه خواهد شد، ولی تا آن موقع فرصتی برای اقتصاد ما ایجاد میکند تا هرچه سریعتر، زیرساختها و تکنولوژی صنعت و کشاورزی را نوسازی کند و شفافیت اقتصادی را در این دوران بیشتر نماید.
بالاخره بخواهیم یا نخواهیم، مقوله فشار اقتصادی بر انقلاب اسلامی به این راحتی از ذهن دشمنان دور نمی شود و به فرموده مقام معظم رهبری، کشور نیاز به اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی دارد. کشور باید با تقویت زیرساخت های اقتصادی براساس اقتصاد درونزای برون نگر، به سمتی حرکت کند که تهدید به تحریم را فاقد صرفه و کارایی و برای دشمن پرهزینه نماید تا اساساً تحریم یا از دستور کار دشمن خارج گردد و یا فاقد تأثیرگذاری و ماندگاری باشد. در هر صورت میل به افزایش تحریم ها در مجموعه حاکمیت آمریکا اعم از دولت و کنگره با شدت و ضعف وجود دارد و بعد از محدودیت ویزا و تهیه بسته تحریم موشکی و صدور مجوز برداشت از پولهای ایران و طرح هایی که هم اینک روی میز کنگره و دولت قرار دارد نشان می دهد که تصور منفک شدن اقتصاد ایران از تحریم ها برای همیشه و حتی برای میان مدت خیالی خام و پوشالی است.
شرایط پسا تحریم همانطوری که می تواند فرصت باشد، می تواند تهدید نیز قلمداد گردد که البته بخشی از این تهدید قبلا محقق گردیده است چرا که دولت با بهره برداری سیاسی از آن، اینقدر آن را بزرگ و بابتش توقع ایجاد کرده است که محقق کردن این وعده ها و توقعات، از بسیاری از جهات غیرممکن و از برخی دیگر از جهات مضر و منافی اقتصاد مقاومتی است.
واقعیت این است که برجام کشور را نمی تواند بهشت کند و تنها فرصتی برای تقویت در برابر تحرم هایی که در آینده نزدیک جایگزین تحریم های قبلی می شود ایجاد میکند و دولت این مدت را باید قدربداند و به جای واردات کالاهای مصرفی و تجملاتی، به اصلاح ساختار اقتصادی کشور براساس اصول علمی و مبتنی بر اقتصاد مقاومتی بپردازد و تمام این ها بدون پذیرفتن پیش فرضی به نام عداوت و کینه آمریکا و اسراییل و ایادیشان محقق نمی گردد، دولت باید بپذیرد که دشمن هر آن به هر بهانه ای دنبال تشدید فشارهاست و اگر به برجام تن داد تنها برای به عقب راندن پیشرفت هسته ای بود و لاغیر؛ دولت برای این که به عقب رفتن در عرصه های دیگر فکر نکند تنها یک راه دارد و آنهم تقویت ساختار اقتصادی و پرهیز از بهره برداری سیاسی از برجام است.
یکی دیگر از آفاتی که استمرار اجرایی شدن برجام را تهدید میکند، بروز پالس های وابستگی شدید به آن از سوی دولت است. اگر دولت نشان دهد که بدون برجام، قادر به اداره کشور و حفظ بقای سیاسی خود نیست، مطمئناً دشمن همین وابستگی را محملی برای استمرار نقض برجام و امتیازگیری در زمین های دیگر قرار خواهد داد و این مسأله، برجام را از فرصت بودن به یک تهدید نزدیک خواهد نمود.
از دیگر مواردی که باید برای فرصت ماندن اجرای برجام مدنظر قرار گیرد، بستن فرصت هایی است که آن را به محلی برای نفوذ در اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور تبدیل می کند، مطمئناً شرایط پساتحریم و عقد قراردادهای مختلف و رفت و آمد افراد و پیمانکاران متعدد فرصتی را برای دشمنان مهیا خواهد کرد که اگر این مسأله از سوی دولتمردان و مسئولان اطلاعاتی ما مدنظر نباشد، برجام را به تهدیدی علیه امنیت ملی تبدیل خواهد نمود.
94/10/13
9:7 ص
امروز 1394/10/11، اخبار ساعت 14 شبکه یک سیما گفت که کاخ سفید اعلام جزئیات بسته تحریم موشکی را که قرار بود دیشب منتشر کند، فعلاً معلق کرده است و این یک درس بزرگ برای مسئولان ما دارد که چاره تحریم ها، محدودیت ها و یاوه گویی های آمریکا، سکوت و انفعال نیست، بلکه باید محکم ایستاد و همانطوری که رئیس جمهور و وزیر دفاع و فرمانده های نظامی کشور همان دیشب و امروز اعلام کردند، اینقدر محکم موضع گیری کرد که طرف مقابل از اقدامات خود پشیمان گردد، در همین خصوص موارد توجه به نکات زیر مهم به نظر می رسد:
1- هیچ تضمینی نیست که این بسته تحریمی دوباره در دستور کار قرار نگیرد و این تعلیق، موقت نباشد، لذا باید در خصوص آن اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده نظامی و حقوقی اجرا کرد.
2- اگر موضع نسبتاً متفاوتی که در خصوص بسته تحریمی موشکی دیروز از سوی رئیس جمهور اتخاذ شد در مورد محدودیت ویزا هم به منزله نقض برجام اعلام میشد مسلماً هم ایران را از آن محدودیت خارج میکرد و هم تحریم موشکی و برداشت حدود 2 میلیارد دلاری را رقم نمی زدند.
3- حراست از برجام تنها وقتی قابل تحقق است که دولت آن را به منزله یک ابزار انتخاباتی و تبلیغاتی نگاه نکند و به آن متکی نگردد و حاضر باشد در براب نقض ها یا برخوردهای خلاف طرف مقابل واکنش متوازن نشان دهد.
4- اگر آمریکا احساس کند که دولت نسبت به حفظ برجام اینقدر نقطه ضعف دارد که هر ذلتی را حاضر است بپذیرد مطمئناً آن را به منزله یک ابزار و اهرم فشار برای زیاده خواهی های بیشتر مورد استفاده قرار خواهد داد.
5- یکی از کارکردهای مهم و اساسی منشور رهبری و طرح اقدام مشترک مجلس شورای اسلامی و شرایط شورای امنیت ملی در خصوص اجرای برجام این بود که نقاط ضعف اساسی برجام را تاحد ممکن بپوشاند و مانع شروع زیاده خواهی ها و سوءاستفاده های طرف مقابل گردد که اگر همانطوری که رئیس جمهور کتباً به پایبندی به آنها اذعان کرد در عالم معنی نیز همین پایبندی را نشان میداد در همین مدت کوتاه شامل 2 قطعنامه حقوق بشری و ضد تروریسمی و محدودیت ویزا و مجوز برداشت میلیاردی از پولهای بلوکه شده ایران و تهیه بسته تحریم موشکی نمی بودیم.