لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/9/10
1:25 ع


osoolgarayan

این بار هم در مقطع حساس انتخابات و موعد تعیین رویکرد اصولگرایان، بحث وحدت اصولگرایان اهمیت خودش را نشان می دهد و همچنان مشکلات و موانعی در این راه نمایان می گردد که آنها را به دودسته تقسیم می کنیم:

1- در نهایت تعجب، اشخاصی در جریان اصولگرایی حضور دارند که کمک به جریان رقیب و ضربه به جریان خودی را دنبال کنند، ایشان در سابق هم برابر فتنه های ضدانقلاب، بعضاً تا مدتها یا سکوت کرده اند و یا مواضع غیرانقلابی از خود نشان داده اند، و اکنون نیز دارای مشخصه هایی هستند که بعضاً با مصادیق انقلابی گری در تعارض است ولی خودشان را در زمان انتخابات در جریان اصولگرایی جا می دهند و تلاش می کنند مانع رسیدن به وحدت جریان اصولگرایی و یا به بیراهه بردن آن بشوند. یکبار مثل ولایتی یک ائتلاف صوری تشکیل می دهند و بار دیگر هم شبیه آنچه که هم اکنون در حال وقوع است رسماً در مسیر وحدت اصولگرایان سنگ اندازی می کنند. علی لاریجانی از یک سو از ساکتین فتنه شناخته می شود و از سوی دیگر با جانبداری هایی که بعضاً موجب خروج وی از وظایف قانونی اش به عنوان رئیس مجلس می شود و با سفر به نیویورک برای حمایت از برجام و با تصویب 15 دقیقه ای برجام در مجلس، اصلاح طلبان و اعتدالیون را طوری راضی کرده است که او را از خود می شناسند؛ به نظر می رسد تا زمانی که امثال ولایتی، ناطق و لاریجانی، خیلی صریح تکلیفشان را با مبانی ناب انقلابی گری روشن نکنند، تلاش برای حفظ ایشان به عنوان محورهای وحدت امری اشتباه است که اشتباه بودنش بارها ثابت شده است و هرچند هنوز برخی از اصولگرایان می پندارند این افراد قابل احیا در جریان اصولگرایی هستند ولی بارها دیده شده است که این این عناصر، بیش از این که رفیق اصولگرایان باشند، در مواقع حساس، شریک یاران هاشمی و اصلاح طلبان بوده اند.
2- در به وحدت نرسیدن جریان اصولگرایی یک عامل دیگر هم نقش دارد که نه به عنوان مانع وحدت، بلکه به عنوان مانع التقاط عمل می کند، این جریان وقتی می بیند همان عناصر مذبذب به عنوان محور وحدت خود را به جریان اصولگرایی غالب کرده اند، ائتلاف با ایشان را با هدف برد انتخاباتی، یک اقدام غیرمجاز تلقی می کنند که در رأس این جریان شخص علامه مصباح قرار دارد که وحدت را فی ذاته مقدس نمی شناسد، بلکه جنس محور وحدت را عامل مشروعیت آن تلقی می کند و اگر چه بخشی از اصولگرایان ایشان را مقصر عدم وحدت این جریان در سال 92 معرفی کردند، اما بعدها ثابت شد که ائتلافی که حول محور ولایتی تشکیل شده بود یک ائتلاف صوری و هدایت شده از سوی ناطق و هاشمی بود (رجوع شود به اظهاراتعسگری و باهنر در خصوص این ائتلاف) تا در نهایت ابزاری برای تفرقه بیشتر در اصولگرایان و سوءاستفاده ائتلاف هاشمی و اصلاحات قرارگیرد و اگر چه ائتلاف سه جانبه اصولگرایان در همان روزهای اول به عنوان یک ائتلاف شکست خورده از سوی استاد مصباح معرفی شد، ولی اکثر اصولگرایان خیلی دیر متوجه این مسئله شدند و حتی زمانی که ولایتی در گرماگرم مناظره تلویزیونی بی رحمانه با اظهارات کذبش تیشه به ریشه گفتمان اصولگرایی می زد نیز بیدار نشدند.
در کنار دو عامل فوق، جریان دلسوزی نیز وجود دارد که تمام تلاششان را می کنند تا به هر قیمتی که شده، شخصیت هایی را که لقب اصولگرایی به دوش می کشند را تحت عنوان یک ائتلاف و اتحاد گردآورند تا مانع به قدرت رسیدن جریان رقیب گردند و بعضاً برای رسیدن به چنین ائتلافی حتی حاضر می شوند همان موانع ائتلاف و وحدت را محور وحدت قرار دهند، غافل از این که اولاً وحدت و ائتلاف به هر قیمتی، منافی منافع ملی و انقلاب است و ثانیاً از چنین ائتلافی به جای وحدت، زقومی جز تفرقه و شکاف بار نمی آید و ثالثاً حتی در صورتی که چنین ائتلافی برنده شود نیز نهایتاً معیارها و مشخصه های انقلابی گری تبلور نخواهد یافت بلکه تمام اشتباهات تنها به نام جریان انقلابی گری تمام خواهد شد و در نهایت نیز همان بزرگانی که برای چنین ائتلاف هایی مخلصانه تلاش کرده بودند از دیدن بدعهدی ها و تفرقه افکنی هایی از قبیل آنچه که علی اکبر ولایتی ایجاد کرد، مانند آیت الله مهدوی کنی مغموم و پریشان می گردند.
پیشنهاد : به نظر می رسد اگر بزرگان اصولگرایی گفتمان انقلابی گری را با تمام ابعاد آن محور وحدت قرار دهند هم وحدت میسر خواهد شد و هم افرادی که ساکت فتنه بودند و یا با مؤلفه های اصولگرایی مانند استکبارستیزی و به خصوص آمریکاستیزی ، پاکدستی ، عدالت طلبی ، دین محوری و ولایت مداری فاصله دارند، محور وحدت اصولگرایان قرار نمی گیرند در این صورت دست عناصر نفوذی و مذبذب نیز از خرابکاری و ضربه زدن به جریان انقلابی گری کوتاه خواهد شد.


nazokbin

94/7/29
8:52 ص

estehaleh

با توجه به اظهارات شفاف جان کری در خصوص اهمیت توافق هسته ای برای زمینه سازی موفقیت های انتخاباتی دولت روحانی و با عنایت به جنگ نرم جدید دشمن که فارغ از نوع حکومت، تنها خواستار حفظ منافع آمریکا و صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی هستند (که اخیراً توسط مقام معظم رهبری هم بیان شد)، بعید به نظر می رسد که دشمن به این راحتی برجام را بهم بزند.
اگر چه در ابتدا توافق هسته ای تنها برای برهم زدن قدرت هسته ای، علمی و فنی ایران در دستور کار قرار گرفت، اما با مشاهده دیپلماسی مذبذب دولت یازدهم، هم اکنون احداث ساختمان های دیگری بر بستر برجام در دستور کارشان قرار گرفته است، لذا بقای این بستر برای تحقق این اهداف ضروری به نظر می رسد.
در حالی که حضور این دولت باعث شده است تا افرادی که بعضاً در ضدیت کامل با انقلاب و اسلام قرار دارند به مناصب میانی مدیریتی و حتی بالای تصمیم سازی برسند، خطر هجمه به ارزش ها و آرمان های انقلابی گری و اسلامی تشدید گردیده است.
با توجه به تجارب ناموفق دشمن در راه اندازی و هدایت کودتاهای سخت و حتی رنگی، عملاً این گزینه ها فعلاً به عقب رانده شده اند و با توجه به چینش سیاسی کشور و مهیا شدن امکان نفوذ، جایشان را به استحاله فرهنگی، اعتقادی و سیاسی در جهت تأمین منافع استکبار جهانی داده اند.
راه حل: به نظر می رسد مقابله با پروژه نفوذ و استحاله را با چهار شیوه به صورت همزمان و موازی باید هدایت کرد:
1- جلوگیری از رشد پروژه نفوذ و معرفی رسانه ای نفوذی هایی که مستنداً عدم التزامشان به اسلام و قانون و انقلاب ثابت شده است و به خصوص ممانعت از رسیدن این افراد به جایگاه های کلیدی در دولت.
2- مقابله، مباحثه، مناظره و افشاگری منطقی و استدلالی در خصوصی مبانی انحرافی تفکرات ضداسلامی و ضدانقلابی که در جهت استحاله در دستور کار قرار می گیرند.
3- رشد و معرفی علمی و عملی اصول اسلام و آرمانهای انقلاب، از طریق تخلق اسلامی و رفتار منطقی و انقلابی
4- ممانعت از نفوذ عناصر خطرناک با دقت نظر در اجرا، نظارت و رأی دادن در انتخابات های پیش رو
5- دقت نظر و معرفی و ممانعت از پروژه هایی که می توانند بستر نفوذ را در زمینه های مختلف را فراهم آورند.

مطمئناً عناصر فوق محقق نمی شوند مگر با هوشیاری، نظارت و مطالبه گری جوانان انقلابی، رسانه ها، مجلس و قوه قضاییه از طریق مجاری قانونی و مناسب.


nazokbin

94/7/2
1:17 ع

شورای نگهبان 2 –یکی از مواردی که در دولت های متعدد مورد اعتراض و بعضاً چانه زنی قرار گرفته است بحث تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان و یا بحث نظارت استصوابی این نهاد است و این در صورتی است که برای این مسئله شواهد قانونی و عقلی مشخصی وجود دارد که به برخی از آن ها می پردازم:

1- یکی از شواهد محکمی که در خصوص نوع نظارت شورای نگهبان در انتخابات وجود دارد صراحت بند 9 اصل 110 قانون اساسی موضوع چگونگی امضای حکم ریاست جمهوری توسط رهبری است:
“امضا حکم‏ ریاست‏ جمهوری‏ پس‏ از انتخاب‏ مردم‏. صلاحیت‏ داوطلبان‏ ریاست‏ جمهوری‏ از جهت‏ دارا بودن‏ شرایطی‏ که‏ در این‏ قانون‏ می‏ آید، باید قبل‏ از انتخابات‏ به‏ تأیید شورای‏ نگهبان‏ و در دوره‏ اول‏ به‏ تأیید رهبری‏ برسد.”

2- مورد دیگری نیز در اصل 120 قانون اساسی است که به بحث تأیید صلاحیت نامزدها اشاره دارد:
"هر گاه‏ در فاصله‏ ده‏ روز پیش‏ از رای‏ گیری‏ یکی‏ از نامزدهایی‏ که‏ صلاحیت‏ او طبق‏ این‏ قانون‏ احراز شده‏ فوت‏ کند، انتخابات‏ به‏ مدت‏ دو هفته‏ به‏ تاخیر می‏ افتد."

3- اصل‏ شصت و دوم قانون اساسی نیز به لزوم کنترل شرایط انتخاب شوندگان اشاره دارد:
"مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ از نمایندگان‏ ملت‏ که‏ به‏ طور مستقیم‏ و با رأی‏ مخفی‏ انتخاب‏ می‏ شوند تشکیل‏ می‏ گردد. شرایط انتخاب‏ کنندگان‏ و انتخاب‏ شوندگان‏ و کیفیت‏ انتخابات‏ را قانون‏ معین‏ خواهد کرد."

شورای نگهبان

4- اصل‏ نود و نهم قانون اساسی به جایگاه نظارتی شورای نگهبان در تمام انتخابات ها اشاره دارد لیکن وقتی تعیین نمی کند که این مرجع نظارت باید گزارش های نظارتی خود را برای داوری به نهاد دیگری بدهد طبیعتا این چنین نتیجه گیری می شود که شورای نگهبان هم ناظر و هم داور است و عملا این مسئله موید نوع نظارت استصوابی شورای نگهبان است:
"شورای‏ نگهبان‏ نظارت‏ بر انتخابات‏ مجلس‏ خبرگان‏ رهبری‏، ریاست‏ جمهوری‏، مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ و مراجعه‏ به‏ آراء عمومی‏ و همه‏ پرسی‏ را برعهده‏ دارد."

5- قانون اساسی در اصل های متعدد (116 و 64 و 62 و...) نحوه انجام نظارت یا اجرا در انتخابات را به قانون حواله می دهد که بر همین مبنا قانون انتخابات تصویب گردیده است البته در اصل 6 قانون اساسی برای این که مشخص شود چه همه پرسی هایی می تواند در کشور برگزار گردد این گونه می گوید "این قانون معین می کند" لیکن در مورد کیفیت و نحوه اجرا و نظارت می گوید "قانون معین می کند" که این تفاوت نشان می دهد که قانون اساسی به قوانینی که بعداً در خصوص انتخابات وضع می گردد اشارت دارد که البته در آن دقیقا به همه ابعاد وظایف شورای نگهبان و دولت در انتخابات اشاره دارد.

6- یکی از شبهاتی که به بحث تأیید صلاحیت نامزدها در انتخابات مجلس وارد می کنند این است که با توجه به این که مرجع تصمیم گیری گزارش های چهارگانه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی هستند این عمل می تواند توسط دولت هم انجام شود و نیازی به شورای نگهبان نیست و این در حالی است که اولاً جمع بندی این گزارش ها معمولاً به یک قضاوت نسبی نیاز دارد چرا که ممکن است در یکی از این گزارش ها مواردی باشد که باید در کنار گزارشهای دیگر مورد قضاوت قرار گیرد و چه بسا مواردی پیش بیاید که حتی شورای نگهبان لازم بداند که یک تحقیق نهایی برای این جمع بندی ها، خودش یا از طریق سایر مراجع و نهادها بنماید. ثانیاً دولت به عنوان کسی که خودش برخاسته از احزاب و جریان های سیاسی است اگر بخواهد جمع بندی گزارشهای نهادهای امنیتی را انجام دهد چه بسا در قضاوت دچار جانب داری گردد و دولت ها تلاش کنند مجلسی که با خودشان هماهنگ است را رقم بزنند.

7- بحث تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات در بدو انقلاب توسط کمیته ای که توسط حضرت امام تشکیل شد صورت گرفت و با تشکیل نهاد شورای نگهبان بحث تأیید صلاحیت به این شورا محول گردید و این مسئله نه از سوی کسانی که قانون اساسی را تنظیم کردند و نه از سوی حضرت امام خمینی و نه از سوی مقام معظم رهبری و نه سایر کسانی که امروز به این مسئله اعتراض دارند با اعتراض مواجه نشد. به راستی اگر دولت های نهم و دهم می خواست تأیید صلاحیت را خودش انجام دهد آیا کسانی که امروز دولتمرد هستند به شدت معترض نمی شدند؟! پاسخ به این سوال خود نشان می دهد که بحث تأیید صلاحیت باید از سوی یک نهاد بی طرف و قانونی که اتفاقا از بدو تأسیس این کار را برمبنای قانون انجام می داده است ادامه دهد در غیراینصورت بیم دیکتاتوری از سوی دولت ها خواهد رفت.

8- نه تنها حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری در خصوص بحث نظارت استصوابی و یا تأیید صلاحیت نامزدها اعتراض نکردند بلکه نسبت به این مسئله تأکیداتی نیز در خصوص جلوگیری از برخی جریان های منحرف حتی بعضا با ذکر نام برخی جریان ها (مثل انجمن حجتیه ای ها و ملی مذهبی ها و ...) داشتند که این مسئله نشان می دهد بحث تأیید صلاحیت نامزدها مورد تأیید و تأکید ولایت فقیه بوده است.


nazokbin

94/6/26
8:14 ص

haghonnasبعد از ادعاهای مکرر هاشمی در خصوص این که تنها انتخابات مردم در 92 حق الناس بیان شده است، با جستجویی در سخنان رهبری در انتخابات های متعدد مشاهده کردیم که عبارات امانت و حق مردم در ادبیات رهبری به دفعات تکرار شده است ولی از آنجا که گویا جناب هاشمی روی این عبارات برنامه ریزی خاصی کرده است، این بار به غیر از تکرار همان ادعا در خصوص عبارت حق الناس، به چند مسئله دیگر هم اشاره کرده اند و تلاش کرده اند تا اثبات کند که انتخابات 92 یک شرایط خاصی داشته است و با سایر انتخابات های کشور به خصوص انتخابات 88 متفاوت بوده است که برای این مسئله 4 دلیل آورده اند که ابتدا عین عبارت جناب هاشمی را ذکر می کنم و سپس به آنها پاسخ می گویم:

هاشمی 94/6/23 : “نقش رهبری در انتخابات متوجه شور و اشتیاق مردم برای حضور و صحت برگزاری آن است. من چند مورد را می گویم تا مشخص شود که نقش ایشان چقدر برجسته بود. اولاً در نامگذاری سال 92، حماسه سیاسی گفتند که مصداق کامل و نقطه عطف آن انتخابات بود. ثانیاً گفتند که هیچ­کس، حتی خانواده­ ام نمی دانند به چه کسی رأی می دهم که این جمله نوعی اعتماد به مردم داد. ثالثاً به انتخابات فراتر از نظام و انقلاب، رویکرد ملی دادند و اعلام کردند که حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، به خاطر کشور ایران در انتخابات شرکت کنند و رابعاً اعلام کردند که رأی مردم حق الناس است. این جمله ایشان خیلی تأثیر داشت. اگر به تقسیم آرا از نظر سیاسی در جامعه نگاه کنید، می بینید که یک نفر با یک نوع تفکر و 5 نفر دیگر با تفکر دیگری بودند و آرای آنها، یعنی این یک نفر و آن پنج نفر هم تقریباً مساوی و رقابت تنگاتنگ بود.

اولاً این ادعا که رهبری در سال 92 شعار حماسه سیاسی را به مناسبت انتخابات نام گذاری کردند به معنی تغییر و تحول در روند انتخابات و ایجاد سلامت در آن نمی تواند باشد ضمنا نام سال فقط “حماسه سیاسی” نبود بلکه “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” بود که در هر صورت مردم براساس اعتمادشان به نظام، مثل سال های گذشته در این انتخابات هم مشارکت گسترده ای داشتند و بر ادعای کسانی که می گفتند مردم به نظام اعتماد ندارند مهر ابطال زدند و به همین دلیل این افراد تلاش می کنند تا مشارکت گسترده مردم در سال 92 را به دلایل خیلی خاص و بعضا خنده دار معطوف کنند.

ثالثاً این که رهبری یک رأی دارد و هیچ کسی نمی داند در سایر انتخابات ها من جمله انتخابات 88 که محل اشکال آقایان بوده است نیز وجود دارد “بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.”1388/01/01

ثالثا”رهبری در همه انتخابات ها به مشارکت حداکثری و اهمیت حتی یک رأی هم تأکید داشتند و این ادعا که این درخواست محدود به سال 92 بوده باشد خودش یک دروغ دیگر است به این سخنان رهبری در تاریخ 1388/01/01 توجه کنید: “آراء یکایک شما مردم سهمی است از همان سرمایه‌گذاری و سپرده‌گذاری. هر رأیی که شما در صندوق میاندازید، مثل این است که یک بخشی از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأی هم اهمیت دارد…بنده همواره در درجه‌ی اول در انتخابات سعیم بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است“.

رابعاً رأی مردم همیشه امانت و حق الناس بوده است که قبلا تعداد زیادی از بیانات رهبری برای انتخابات های گذشته ارائه شده است که به ذکر یک نمونه در سال 84 که جناب هاشمی و فرزندانش سلامت انتخابات آن سال را هم زیر سوال برده بودند، اکتفا می کنم: “ آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست“. 1384/03/25

نتیجه گیری: جناب هاشمی و فرزنداندشان به غیر از انتخابات 88، انتخابات 84 را که توسط دولت اصلاحات برگزار شده بود را نیز بارها رد کرده اند و از سوی دیگر انتخابات 92 که آنهم توسط دولت احمدی نژاد انجام شد را به عنوان یک الگوی انتخاباتی معرفی کردند، به نظر می رسد که آقایان فارغ از این که خاتمی انتخابات را برگزار کرده باشد یا احمدی نژاد، فارغ از این که نظارت تمام این انتخابات ها توسط یک شورای نگهبان و طبق یک قانون اساسی و قانون انتخابات صورت گرفته است، تنها به یک دلیل یک انتخابات را سالم یا ناسالم معرفی می کنند که ناشی از برد یا باختشان در آن انتخابات است، مسئله ای که مقام معظم رهبری نیز در تاریخ 1387/03/21 این چنین بیان کردند: “در نگاه افرادی که از این مبنای اسلامی دورند، وقتی که به مسئله نگاه می‌کنید، میبینید تناقض و تهافت زیاد است. یک روز که آراء مردم به نفع یک جماعتی باشد، آراء مردم اهمیت پیدا می‌کند، جمهوریت اهمیت پیدا می‌کند. «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین»؛ اگر حق به جانب آن‌ها داده بشود، حق را قبول می‌کنند.” و مسئله نهایی این که به نظر می رسد جناب هاشمی که خودش از کسانی بود که بدون هیچ مبنای قانونی، حقوقی و شرعی خواستار ابطال آرای مردم بود، بیش از دیگران نیازمند به حق الناس دانستن آرای مردم است، وگرنه که مقام معظم رهبری با ایستادگی قاطعانه بر آرای مردم در سال 88 بهترین نمایش از اعتقاد راسخ بر حق الناس داستن مردم را به نمایش گذاشتند.


nazokbin

94/6/15
8:26 ع

مقایسه عملکرد دو گروه مذاکره کننده هسته ای

اخیرا جناب هاشمی اعلام کردند که “دولت قبلی هیچ توفیقی در مذاکرات نداشته اند و این پیروزی مدیون دولت تدبیر و امید است” لیکن به نظر می رسد هرگونه مقایسه ای در هر مسئله ای، باید در شرایط مشابه صورت گیرد و مطالبی که در این خصوص تقدیم می گردد بیش از این که در جهت مقایسه عملکرد دو گروه مذاکره کننده هسته ای باشد، شرحی از شرایط متفاوت و تحلیل عملکردی دو گروه است:

تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای :
مذاکرات هسته ای در دولت قبل با مسئولیت دولت های نهم و دهم نبود و این مسئولیت به دبیرخانه شورای امنیت ملی سپرده شده بود، دولت قبل در حالی مذاکرات را آغاز کرد که به خاطر تیم مذاکرات هسته ای دولت اصلاحات ما زیر بار 2 سال تعلیق هسته ای و بدعهدی آژانس شده بودیم و بازگشایی تأسیسات هسته ای مقارن شد با ترک میز مذاکره از سوی گروه 5+1 و شروع صدور قطعنامه های شورای امنیت که طی قریب حدود یکسالی که از این قطعنامه ها و فشارهای شان گذشت، کشور به لحاظ اقتصادی و مدیریتی شرایط آرامی را در دولت نهم سپری می کرد که در هر صورت مقاومت های ایران به ثمر نشست و گروه 5+1 که دیدند ایران هم شرایط مناسبی دارد و هم در حال پیشرفت هسته ای است به ناچار بدون پیش شرط تعلیق به میز مذاکره بازگشتند و یکسال و اندی از این بازگشت گذشته بود که وسط مذاکراتی که در آن زمان موضوعش تهیه سوخت 20 درصد برای نیاز درمانی کشور بود، فتنه ای که محوریتش را (براساس گزارش مراکز مختلف امنیتی)، جناب هاشمی رفسنجانی برعهده داشتند، باعث تا این بار، هیأت مذاکره کننده غربی، 14 ماه میز مذاکره را ترک و به جایش شروع به تشدید تحریم ها کنند،‌ تحریم هایی که به قول صادق خرازی (اصلاح طلب قدیمی)، خود اصلاح طلبان به دشمن گرا دادند و از زمستان 90 نیز (به فرموده رهبری)، تحریم ها به فاز جنگ اقتصادی وارد شدند و این تحریم های هدفمند با برخی سوءمدیریت های دولت دهم و برخی حواشی که بین قوا ایجاد شد، موجب تضعیف پشتوانه مذاکره کنندگان گردید، حدود یکسال آخر دولت دهم هم که به امید بازگشت خستگان از انقلاب و تأثیرگذاری بیشتر تحریم ها عملا میز مذاکره را رها کردند و اگر سرگروه مذاکره کننده قبلی فقط کمی غیرانقلابی عمل می کرد، با انعقاد یک توافق کوتاه مدت از نوع ژنو، پای پیروزی انتخاباتی خود را مهر می زد، ولی چنین نکرد و کار را در عین صدق نیت به گروه بعد واگذار کرد و با این وجود در تمام این مدت به همت مذاکره کنندگان، دولت و مقاومت مردم، برگ برنده های متعددی از سوخت 20 درصد، 5 درصد، تکنولوژی های جدیدتر، افزایش سانتریفیوژها و مراکز بیشتر و امن تر هسته ای کسب کردیم تا گروه مذاکره کننده ی بعدی با دست خالی به میز مذاکره نرود و در تمام این مراحل نیز از ارائه گزارش به رسانه ها، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان هیچگونه ابایی وجود نداشت و همواره نیز به اعضای گروه 5+1 به صورت یک مجموعه نگاه کرد و از باج خواهی و چانه زنی یک به یک ایشان ممانعت نمود و در نهایت در حالی که به اقرار مستندات مذاکرات، طرف دیگر مذاکره کننده به پذیرش حق غنی سازی ایران و برداشتن تحریم ها قانع شده بود و در حین هم سنگ سازی گام های توافق عملاً مذاکرات به دولت بعد تحویل شد.

تیم فعلی مذاکره کننده هسته ای :
بزرگترین عامل به قدرت رسیدن جناب روحانی، هجمه به شیوه تیم قبلی مذاکره کننده هسته ای از طریق اتهامات کذبی مانند بیانیه خوانی و تمامیت خواهی بود که چه در این هجمه و چه در تشکیل آن ائتلاف دروغین بین اصولگرایان، شخص علی اکبر ولایتی، نقش کلیدی و آقایان ناطق و هاشمی نقش پشت پرده را ایفا کردند. همزمان با پیروزی دولت یازدهم، مسئولیت این مذاکرات از شورای امنیت ملی به وزارت امورخارجه دولت یازدهم منتقل شد و در گام اول اعلام شد که از این پس مذاکرات هسته ای به مردم، رسانه ها و حتی مجلس گزارش داده نخواهد شد، در گام دوم کلی از برگ برنده هایمان اعم از برخی پیشرفتها یا غنی سازی ها یا ذخیره ها را بدون هیچ ستاده ای و قبل از آغاز جدی مذاکرات و یا در همان توافق 6 ماهه بدون مابه ازای واقعی متوقف و یا خنثی )و یا اکسید) کرد، در گام سوم با ادعای خالی بودن خزانه، سیاه نمایی مطلق و ارتباط دادن نان، هوا و آب مردم به تحریم، توان چانه زنی ما را به اقل رساندند، در گام چهارم با تک تک اعضای گروه 5+1 مواجه شدند و هرکدام در مواقع حساس به تنهایی در برابر ایران اقدام به چانه زنی کردند و بدتر از همه این که این قدرت چانه زنی به صورت طولانی مدت تحت عنوان ماشه ی بازگشت تحریم ها به هرکدامشان تحویل شد، تا با اعتراضی از سوی هرکدامشان (به هر بهانه ای)، بتوانند تحریم ها را برگردانند و حال این که ما باید صرفا با گروه 5+1 طرف می شدیم نه به تک تک شان که تأثیر این اشتباه هم در روند مذاکرات و هم در نتیجه مذاکرات تأثیرات شگرفی گذاشت و در گام پنجم تلاش برای ارتباط دادن بین توافق هسته ای و آینده ی سیاسی دولت یازدهم که این مسئله هم از سوی مذاکره کنندگان ما و هم از سوی مذاکره کنندگان طرف مقابل بارها بیان شد که نشان از برداشت سیاسی دولت یازدهم از مذاکرات هسته ای داشت و در گام ششم نیز اقدام به تهیه برجامی نمودند که در آن خطوط متعدد قرمز نظام اعم از بازرسی از مراکز امنیتی و نظامی، بازجویی ازدانشمندان هسته ای، محدودیت شدید و بلند مدت توان هسته ای، غیر متوازن بودن اقدامات اجرایی و بدتر از همه باقی ماندن ساختار تحریم ها نقض شده است و در گام هفتم نیز با اقدام عملی در جهت حذف جایگاه قانونی مجلس (طبق اصل 77 قانون اساسی) و نشنیده گرفتن توصیه ی خصوی رهبری و با به بازی گرفتن احساسات مردمی که در تمام روند مذاکرات و حتی هنوز در جریان جزییات مذاکرات قرار نگرفته اند تلاش می کند تا یک تعهد سنگین و بلندمدت را بر مردم، کشور، نظام و دولت های آینده کشور تحمیل نماید. در خصوص عملکرد مذاکره کنندگان هسته ای دولت یازدهم در کنار تمام این موارد باید به تلاش و تحرک گسترده ایشان برای اتمام مذاکرات اشاره کرد که مورد توجه رهبری نیز قرار گرفت، لیکن همانطوری که رهبری فرمودند ایرادات و اشکالات برجامی که حاصل مقاومت مردم، مجاهدت دانشمندان و فعالان هسته ای، تلاش تیم های مذاکره کننده هسته ای و دولت های مختلف است باید در نهایت با واکاوی دقیق و از طریق قانونی مجلس کشف و اصلاح گردد.


nazokbin

94/6/8
9:36 ع

آیا رهبری فقط در سال 92 رأی مردم را امانت و حق الناس دانستند؟! و آیا حق الناس دانستن یعنی که تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان نباشد؟!

حق الناسمتأسفانه برخی افراد که نمی توانند امانت داری همیشگی نظام و اعتماد همیشگی مردم به نظام را تصدیق کنند، طوری وانمود کنند که در انتخابات سال 92 یک اتفاق عجیب رخ داده و برخلاف انتخابات های گذشته، رهبری رأی مردم را امانت و حق الناس معرفی کرده است و تنها این مسئله بابت تمایل مردم به حضور در انتخابات گردیده است و بعدهم برای رعایت این حق الناس، حذف جایگاه شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدها را طلب می کنند، لیکن با مراجعه به سخنان رهبری مشاهده می شود که ایشان همواره بر امانت بودن آرای مردم و لزوم صیانت از آرای مردم توسط شورای نگهبان و وزارت کشور تاکید کردند و حذف نامزدهای فاقد صلاحیت را نیز حق مردم دانستند:

شورای نگهبان هم با کمال دقّت و امانت باید مراقب باشد که هیچ‌گونه تخلّفی در انتخابات نشود. حقّ مردم است که شورای نگهبان نگذارد بدخواهان این ملت به قوّه مقنّنه راه پیدا کنند. شورای نگهبان باید حقّ مردم را ادا کند و مانع شود از این‌که بدخواهان این ملت، بدخواهان این انقلاب، بدخواهان امام، وارد قوّه مقنّنه کشور امام شوند. 1378/11/13
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2989
توصیه‌ای هم به مسؤولان و دست‌اندرکاران میکنم و آن این است که هم هیأتهای اجرایی و هم هیأتهای نظارت باید کمال دقّت خودشان را به کار ببرند تا  از آراء مردم صیانت شود و این آراء با امانت کامل شمارش و قرائت گردد؛ کمااین‌که بحمداللَّه همین‌طور هم بوده است. 1380/03/18
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3069
امروز هم من از دست‌اندرکاران انتخابات – هم مجریان و هم ناظران – جداً و موکداً درخواست میکنم که از آراء مردم حفاظت کنند. آراء مردم امانتی است در دست آنها و بدون هیچ‌گونه جانبداری و دخالت دادن امیال خودشان، رأی مردم را بگیرند و آن‌چنان که هست، بخوانند و ثبت کنند و سپس اعلام کنند. 1384/04/03
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17909
آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست. 1384/03/25
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3296
 من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضیها – حالا ان‌شاءاللَّه که از روی غرض‌ورزی نیست – مرتب تکیه میکنند: آقا! تقلب نشود، آقا! تقلب نشود؛ آقا! دستبرد نشوند. چه تقلبی!؟ قریب به سی سال است که دستگاههای مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل،… ما البته سفارش کرده‌ایم؛ مکرر سفارش کرده‌ایم؛ مکرر هم سفارش خواهیم کرد به همه‌ی دست‌اندرکاران؛ هم به وزارت کشور، هم به شورای محترم نگهبان، به نظار و مجریان: مراقب باشند، مسؤولیتشان را، وظیفه‌شان را درست انجام بدهند، خوب انجام بدهند، آراء مردم دست اینها امانت است؛  نگذارند کسی دخالت بکند؛ نفوذ بکند.1386/10/19
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3419
به غیر از این که نظارت استصوابی در زمان حیات امام مورد تأیید ایشان بوده است، در ادبیات امام خمینی نیز در خصوص لزوم به قدرت نرسیدن گروه انحرافی حجتیه توسط شورای نگهبان تأکید شده است که نشان از اهمیت فرایند تأیید صلاحیت شورای نگهبان دارد (صحیفه نور ،ج21 ،ص579) .
نکته ی نهایی این که براساس قانون اساسی، نظارت براجرای انتخابات و تفسیر قانون اساسی حق شورای نگهبان است و این شورا نیز نظارت استصوابی را از زمان امام خمینی اجرا نموده و این مسیر همواره مورد تأیید رهبری نیز بوده است و حتی افرادی مانند هاشمی رفسنجانی نیز قبلاً در برابر نگرانی برخی جریانات، تفسیر شورای نگهبان در خصوص نظارت استصوابی را قانونی و حق این نهاد معرفی کرده اند.
http://hashemirafsanjani.ir/fa/content/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86

 


nazokbin

94/6/2
11:43 ع

 

شورای نگهبان

هم زمان با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و حرف های رییس جمهور در تخریب جایگاه شورای نگهبان، متن نامه ای از امام خمینی خطاب به فقهای شورای نگهبان به صورت گسترده در فضای مجازی و رسانه های منتشر گردید که در این خصوص بیان چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1- همان طوری که از متن این نامه مشخص است، هدف امام در خصوص برخی موضع گیری های تند برخی از فقهای شورای نگهبان و به صورت ویژه بابت سخنان تند یکی از فقهای شورای نگهبان در مورد یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است که در این خصوص تذکرات صریحی می دهد که نمونه این تذکرات را شخص امام خامنه ای هم بارها داده اند “مؤکداً توصیه مى‌کنم که مراقب باشید حقّ کسى ضایع نشود؛ چون ردّ صلاحیت چیز کوچکى نیست؛ یعنى اینکه ما کسى را ردّ صلاحیت کنیم و احیاناً صلاحیت داشته باشد. «جرح»، مسأله‌ى خیلى مهمى است. این‌طور نیست که بگوییم ما این‌طور فهمیدیم؛ نه، باید جوانبش کاملًا دیده و رعایت شود. 1382/10/24
2- در کنار تذکری که ایراد می شود، در این نامه به لزوم حفظ “شأن” والای شورای نگهبان اشاره می شود و در جای دیگری با عبارت “پست مقدس شورای نگهبان” جایگاه مهم شورای نگهبان را مورد تأکید قرار می دهد و این مسئله دقیقاً بر خلاف نظر کسانی است که جایگاه این شورا را بی اهمیت و قابل حذف معرفی می کنند.
3- یکی از مواردی که در این نامه مشخص است، تأییدات ضمنی امام خمینی در خصوص لزوم حساسیت شورای نگهبان در خصوص صلاحیت هاست، جایی که می گوید “آیا شخصی که می آید نزد فقهای شورای نگهبان و می گوید: اگر گناهی هم کرده ام توبه می کنم…” یا جای دیگری که می گوید “حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه ای ها همه چیزتان را نابود کردند” یا همین که نظارت استصوابی در زمان حیات حضرت امام خمینی با قاطعیت انجام می شده است، همگی بر اهمیت  تأیید صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان از نظر امام خمینی تأکید دارند، امری که از سوی برخی مدعیان خط امام مورد هجمه قرار دارد و نشان از دروغگویی های این مدعیان دارد.

4- نکته مهمی که در این روزها باید به آن پرداخت این است که امام خمینی در موارد مکرری نسبت به کسانی که جایگاه شورای نگهبان را تخریب می کنند مواضع سختی گرفته اند که به دو مورد بسنده می کنیم: “نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می‌کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد، نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت ما شورای نگهبان را قبول نداریم.” یا “هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است «مفسد» است

5- یکی از موارد مؤکد در این نامه و در سایر سخنان امام خمینی این است که این شورا نباید تحت تأثیر سیاست بازی ها و یا سیاسی کاری ها کارشان را درست انجام ندهند، این مسئله در این نامه با منع از “آلت دست قرار گرفتن بازیگران سیاسی” و در موارد دیگر با این عبارت که “به شورای نگهبان تذکر می‌دهم که در کار خود استوار باشید و با قاطعیت و دقت عمل فرمایید و به خدای متعال اتکال کنید.” نشان می دهد که امام خمینی همواره از شورای نگهبان خواسته اند که در برابر درخواست ها و فشارهای سیاسیون قاطع واستوار باشد و مسلما آنان که مدام با فشار به شورای نگهبان تلاش می کنند تا این شورا منافع حزب و گروه شان را مدنظر قرار دهد اقدامی برخلاف توصیه های مکرر امام خمینی انجام می دهند و البته نظرات مقام معظم رهبری نیز عیناً نظرات امام خمینی است “من البته به‌هیچ‌وجه توصیه نمى‌کنم که کسى در مقابل افرادى که مى‌خواهند با قانون گردن‌کلفتى کنند کوتاه بیاید. 1382/10/24
6- بحث دیگری که طرحش ضروری به نظر می رسد این است که تفسیر شخصی جناب روحانی مبنی بر این که تأیید صلاحیت جزء تکالیف مجری انتخابات است که از دو جهت محل اشکال اساسی است، اولا که دولت ها همواره به دلیل تمایلی که در امر بقا در جایگاه قدرت و یا افزایش قدرت شان در مجلس دارند نمی توانند تکلیف تأیید یا رد صلاحیت نامزدها را برعهده داشته باشند، که اگر چنین بود گردش قدرت در بین احزاب هرگز صورت نمی گرفت و اگر همین سخنان را رئیس جمهور قبلی می زدند یقیناً با اعتراض مسئولان فعلی مواجه می گردید. ثانیاً این که جناب رئیس جمهور مرجع تفسیر قانون اساسی نیستند و طبق قانون اساسی، شورای نگهبان، مرجع رسمی تفسیر این قانون می باشد و این مسئله قبلاً نیز توسط اشخاصی مانند هاشمی در قبال نظرات مشابه محمد خاتمی در سایت شخصی هاشمی رفسنجانی بیان شده است و چانه زنی در مسئله ای بدیهی که قانون اساسی تکلیفش را مشخص کرده است اقدامی شائبه برانگیز به شمار می رود.


nazokbin

94/2/17
12:18 ع

 

در حاشیه سخنرانی اخیر علی مطهری در مشهدعلی مطهری از کسانی است که از بدو فتنه دوطرف را در بروز فتنه به صورت مشترک مقصر می دانست و شروع دعوا را از گفتارها و رفتارهای احمدی نژاد معرفی می کرد و طوری صحنه فتنه را تشریح می کرد که انگار یک طرف باعث و بانی دعوا بوده وطرف دیگر هم ناگزیر به این دعوا وارد شده است، این تصور باعث شده است تا مواضع او در خصوص سران فتنه، فتنه، هاشمی، احمدی نژاد، 9 دی برای بسیاری از جریان ها و شخصیت ها غیرقابل پذیرش باشد که همین مواضع مجدداً در سخنرانی اخیر علی مطهری در مشهد نیز مشاهده گردید که شاه بیت تکراری علی مطهری در رد برنامه ریزی شده بودن فتنه است:
“اینکه اعلام کنیم حادثه‌ای بوده که از سال‌ها پیش برای آن برنامه‌ریزی‌شده و ارتباط مستقیم با کشورهای خارجی داشته است، این برای من قابل قبول نیست، مگر اینکه دلایل خیلی محکمی بیاورند”
اگر چه به نظر نمی رسد که فردی مثل علی مطهری که به اطلاعات و اخبار کشور به خوبی دسترسی داشته است، دچار یک اشتباه سطحی شده باشد، لیکن به نظرمی رسد تذکری در خصوص علائم مشخص از برنامه ریزی شده بودن فتنه مناسب باشد:

تشکیک انتخابات از ماه ها قبل از آن:
خط تشکیک در سلامت انتخابات ماه ها قبل از انتخابات به صورت مستمر و از سوی برخی شخصیت های داخلی و جریان های خارجی معاند به صورت مشترک در پیش گرفته شد:
هاشمی رفسنجانی 12/9/87 : مردم هیچ گاه ضد انقلاب نمی‌شوند و اگر احساس کنند، رأی‌شان جور دیگری خوانده می‌شود و تأثیرگذار نیست و نیز احساس کنند نمی‌توانند نقش خود را به خوبی در جامعه ایفا کنند، حضورشان ضعیف می‌شود.
هاشمی رفسنجانی4/10/87: اگر ناظران و مسؤولان برگزاری انتخابات رأی مردم را ضایع کنند و اعلام قیمومیت کنند و نگذارند آن‌چه که مردم می‌خواهند اعلام شود، این کار خیانت و مستوجب عذاب الهی است.
هاشمی رفسنجانی 4/10/87: حتی اگر براساس مصلحت برخی بگویند این فرد نباید انتخاب شود، اشتباه است و منتهی به استبداد می‌شود و این اتفاق شومی خواهد بود.
هاشمی رفسنجانی 4/10/87: وظیفه همه است که واقعا انتخابات را جدی بگیرند و سالم عمل کنند و اگر رقیب بی‌تقوایی می‌کند، آن‌ها بی‌تقوایی نکنند و باید انتخابات خوبی برگزار شود و اگر انتخابات سالمی برگزار شود، مطمئناً نمره خوبی از سوی ناظرین بین‌المللی خواهد گرفت.
هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه اردیبهشت 88: باید به طور جدی تلاش شود تا سلامت انتخابات برای مردم مشخص شود؛ تا با خیال راحت بروند و رأی بدهند. بیانات رهبری بسیار آرامش دهنده بود. نمی‌خواهم بگویم که غیر از این است؛ اما در تبلیغاتی که می‌شود، ضرورت دارد که علائم روشنی برای سلامت انتخابات نشان داده شود.
بیانیه 21/1/88 سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی: سلامت انتخابات به شدت به مخاطره افتاده است به طوری که دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی گرفته تا آرای شرکت کنندگان و تا آرای کاندیداها وجود ندارد.
سایت عصر ایران در تاریخ 20/2/1388: جلسه‌ای منزل هاشمی رفسنجانی در خصوص بررسی وضعیت نامزدها و فضای انتخاباتی و تشکیل کمیته صیانت از آراء تشکیل شد که در آن میرحسین موسوی، کروبی، سید محمد خاتمی [و بهزاد نبوی] نیز حضور داشتند.
عفت مرعشی (همسر هاشمی رفسنجانی) در حوزه اخذ رأی حسینیه جماران: امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد من در پل صراط از آن‌ها نخواهم گذشت… اگر تقلب شود از مردم می‌خواهم با حضور در خیابان‌ها واکنش نشان دهند، اما در صورتی که تقلب انجام نشود، مطمئن هستم که میرحسین موسوی رأی خواهد آورد.
هاشمی در هنگام رأی دادن: بسیار مهم است که این انتخابات به‌گونه‌ای برگزار شود که هیچ کس نتواند شبهه‌افکنی کند و همه بپذیرند آن‌چه که از صندوق بیرون می‌آید، همان باشد که مردم رأی دادند.
سایت قلم نیوز که از سوی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی اداره می‌شد در ساعت 11:13 ظهر روز جمعه 22 خرداد 88 به نقل از ابوالفضل فاتح رئیس کمیته اطلاع رسانی رسانه و تبلیغات ستاد موسوی نوشت: پیروزی مهندس موسوی با فاصله زیاد قطعی است/ همه برای این پیروزی یک سجده شکر بدهکاریم
علی اکبرمحتشمی پور (رییس ستاد غیرقانونی صیانت از آرا) در جریان انتخابات: مردم حتماً قلم همراه خود داشته باشند و با قلم‌های سبز خود، رأی‌شان را بر روی برگه‌ها بنویسند … خودکارهایی که وزارت کشور اصرار دارد مردم از آن استفاده کنند، جوهر مخصوصی دارد که پس از چند ساعت رنگ آن از بین می‌رود.
اظهارات محتشمی پور (رئیس کمیته غیرقانونی صیانت از آرا) در مصاحبه ساعت 16 روز انتخابات: چیزی که در عیان است چه حاجت به بیان است و در حال حاضر همه ملت ایران که موج سبز در میانشان وجود داشته، تبدیل به این موج شده‌اند … میزان رای موسوی نسبت به سایر کاندیداها قابل قیاس نیست و در پایان رای‌گیری شاهد پیروزی موج سبز خواهیم بود و جشن سبز را فردا و پس فردا خواهیم گرفت.
پیام میرحسین موسوی در شب انتخابات و در حالی که هنوز رأی گیری در برخی حوزه ها ادامه داشت و در برخی حوزه ها تازه رأی شماری آغاز شده بود: به اطلاع می‌رسانم به رغم تخلفات وکارشکنی‌های متعدد و نارسایی‌های گسترده، مستندات و گزارش‌های واصله حاکی از ایناست که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمت‌گزارشان بوده است. از مسؤولان امرمی‌خواهم در شمارش آرا نهایت دقت و حفظ امانت را بنمایند و اعلام می‌کنم، در غیراین ‌صورت از همه‌ی امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه‌ی ملت ایران استفاده خواهم کرد. همین‌جا فرصت را مغتنم می‌شمارم و از ملت شریف ایران می‌‌خواهم آماده‌ی برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیه) باشند.
خاتمی نیز در همان شب انتخابات به نقل سایت های یاری (حامیان میرحسین موسوی) و جمهوریت (مربوط به فرزندان هاشمی) پیروزی موسوی را به او تبریک گفت.
همانطوری که مشاهده می شود حدود 6 ماه از قبل انتخابات 88 طرح تشکیک در سلامت انتخابات به صورت کاملاً متواتر از سوی شخص هاشمی رفسنجانی و رسانه های اصلاح طلب و گروه های ضد انقلاب مثل منافقین در دستور کار قرار گرفت که این هماهنگی ها خودش شائبه هماهنگی در یک برنامه را به ذهن متبادر می سازد که این خط مشکوک با موضع گیری امام خامنه‌ای در تاریخ 9/2/1388 مواجه شد:
متأسفانه برخی دوستان بی‌انصاف و کسانی که جزو ملت هستند و توقع دارند مردم به آن‌ها توجه کنند، با ناسپاسی علیه ملت حرف می‌زنند و با تکرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیر سؤال می‌برند.

تشکیل کمیته غیرقانونی صیانت از آرا:
البته خط تشکیک در سلامت انتخابات در اینجا به پایان نرسید و در تاریخ 20/2/88 سایت عصر ایران از تشکیل کمیته صیانت از آرا در منزل هاشمی خبر داد که میرحسین موسوی، کروبی، سید محمد خاتمی، بهزاد نبوی، محتشمی پور و … نیز در آن مشارکت داشتند. تشکیل کمیته ای با حضور رئیس جمهورها، نخست وزیر، رئیس مجلس ها و وزرای کشور سابق که به تمام چم و خم نظام انتخاباتی کشور آگاه بودند، دو مسئله را در ذهن افراد متبادر می کرد، اول این که این نظام انتخاباتی قابل تشکیک است و دوم این که چنین افراد باسابقه ای یقیناً با اشرافی که در برگزاری انتخابات داشته اند اجازه تقلب را نخواهند داد که اگر چه کارکرد اول تشکیل این کمیته مطلوب ایشان بود اما این که علی رغم ادعای بی سابقه تقلب 11 میلیونی چنین ستاد مجربی قادر به ارائه حتی یک برگ سند برای چنین تقلبی بزرگی نباشد گریبانگیر ایشان گردید به نحوی که خودش مهری بود بر کارکرد برنامه ریزی شده آن در مسیر تشکیک بدون سند در انتخابات.

اعترافات قانونی مدعیان تقلب در محضر دادگاه و خبرنگاران
از دیگر شواهدی که بر برنامه ریزی شده بودن فتنه 88 دلالت دارد اعترافات قانونی مجرمان و متهمان فتنه است، اگر چه بعضاً تلاش شد ماهیت این اعترافات را به لحاظ قانونی زیر سوال ببرند ولیکن براساس ماده 369 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، اقرار در دادگاه از اسناد قانونی و قابل استناد است به خصوص که اقرارهای مجرمان فتنه در دادگاه و با حضور خبرنگاران مختلف صورت گرفته و فاقد هرگونه فشار و یا شکنجه ای بوده است که نظر شما را به برخی از این اقرارها که در کتاب دادگاه هشتاد و هشت نیز ثبت شده است، جلب می کنم:
1- بهزاد نبوی، ابطحی، مازیار بهاری، تاج‌زاده، صفایی فراهانی در دادگاه: در انتخابات هیچ تخلفی صورت نگرفته است.
2- بهزاد نبوی: ما هیچ سندی دال بر وجود تقلب نداریم
3- رمضان‌زاده: تقلب در ایران امکان ندارد
4- محمد عطریانفر: تلقی تقلب و تخلف؛ از این انتخابات خارج است
5- سعید حجاریان: قبل از انتخابات؛ آقای گودرزی، آماری را از ایسپا آورده بود و حاکی از آن بود که اختلاف آنقدر فاحش است که احمدی‌نژاد نیازی به تقلب ندارد
6- محمد علی ابطحی: تقلب، یک اسم رمز آشوب شده بود
7- ابطحی در دادگاه: ما به مردم سالاری، به دموکراسی، به تاریخ ایران و به عظمت ایران خیانت کردیم

مستندات حمایت های مالی و رسانه ای از فتنه:
حجاریان در مصاحبه مکتوب مهرماه 88 با خبرگزاری ایرنا: عناصر سفارتخانه‌ها در بین تظاهرکنندگان 88 حضور داشتند و عناصری هم از قبل آموزش‌ براندازی نرم دیده بودند.
خانم کلینتون (وزیر سابق خارجه آمریکا) در کتاب خود: تیم من در وزارت خارجه در پشت صحنه، تماس‌های مستمری با فعالان در داخل ایران برقرار می‌کرد و با مداخله‌ای فوری توانست از توقف توئیتر به خاطر تعمیرات جلوگیری کند. اگر توئیتر تعطیل می‌شد تظاهر‌کنندگان یکی از ابزارهای مهم‌شان برای ارتباط را از دست می‌دادند.
روزنامه آمریکایی “نیویورکر” در سال 2008 و در فاصله یک سال مانده به انتخابات 88، گزارش داد: کنگره با درخواست جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهوری وقت این کشور برای اختصاص 400 میلیون دلار جهت حمایت از مخالفان در ایران و بی‌ثبات کردن این کشور موافقت کرده است.

انطباق مسیر طی شده در فتنه 88 با فرمول کودتاهای رنگین:
اسنادی که از فتنه 88 کشف گردید بعضا‌ کاملاً نشان می دهند که قبل از انتخابات قرار بوده چه ادعاهایی در مورد انتخابات در خصوص نظرسنجی، برگه رأی، صندوق، شمارش آرا و … صورت گیرد به نحوی که دستخط فردی مثل مهدی هاشمی دراین خصوص یکی از اسناد برنامه ریزی شده بودن فتنه هستند. البته مسیر طی شده در فتنه 88 یکی دیگر از شواهدی است که تبعیت از یک الگوی امتحان شده به نام کودتاهای رنگین که توسط افرادی مانند جین شارپ و مایکل لدین و جورج سوروس تجویز شده بود را اثبات میکند به نحوی که مورد به مورد این مدل امتحان شده در ایران نیز اجرا گردید.

جمع بندی:
براساس موارد فوق بحث که تنها گوشه ای از اسناد و شواهد موجود بودند می توان گفت که تشکیک در سلامت انتخابات به دلیل 4 عامل زیر اقدامی از پیش برنامه ریزی شده بود و به برخلاف نظر امثال علی مطهری نتیجه مناظرات انتخاباتی یا جشن پیروزی انتخاباتی نبوده است:
1- بحث تقلب از ماهها قبل از انتخابات با تشکیک در سلامت انتخابات و تشکیل کمیته صیانت از آرا از طرف برخی شخصیتهای داخلی و خارجی آغاز شده بود و با وجود این سطح آمادگی هیچ سند محکمه پسندی برای اثبات تقلب ارائه نگردید.
2- اساساً مسیری که از همان ابتدا برای ادعای تقلب در پیش گرفته شد مسیر قانونی نبود بلکه مسیر فشار، اردوکشی خیابانی و مشروطه به ابطال بدون شرط انتخابات بود و برگزاری مجدد انتخابات با حضور ناظران خارجی بود.
3- بودجه های مصوب آمریکایی ها در یک سال قبل از انتخابات و حمایت های رسانه ای خارجی حین فتنه و حضور مستمر عناصر سفارتخانه های خارجی و گزارش ها یا کتاب هایی که در چگونگی حمایت مستقیم از فتنه رخ داد.
4- مسیری که در فتنه 88 طی شد یک مسیر تصادفی و اتفاقی نبود، بلکه کاملاً‌ منطبق با نسخه های کودتاهای مخملی و رنگین تجویز شده در کشورهای دیگر پیش رفت به نحوی که توجیه این تقارن دقیق به هیچ وجهی میسر نیست.

کلام آخر:
شاید به زعم برخی از شخصیت ها و رسانه ها بحث فتنه تمام شده باشد اما آنچیزی که باعث می شود در این خصوص همچنان مباحث گرم باشد بحث بدعتی است که در این خصوص بنا نهاده شده است؛ بدعت به عنوان رسم اشتباهی است که مقدمه تکرار اشتباهات دیگر هم هست. کسی که بدعتی را بنا می نهد خواسته یا ناخواسته مجوز تکرار آن را صادر می کند و اینچنین است که بانیان فتنه 88 اگر چه هنوز نتوانسته اند هیچ سند منطقی از فتنه 88 ارائه دهند ولی به منظور حفظ این شیوه تلاش می کنند تا همچنان این مسیر را برای فشارهای بعدی به نظام حفظ کنند و به همین دلیل خط تشکیک در سلامت انتخابات و سلامت نهادهای نظارتی بر انتخابات با شدت دنبال می شود که خنثی کردن این بدعت که یکبار باعث لطمه های شدید اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و سیاسی به کشور گردید ایجاب می کند که در برابر بدعت گذاران و دروغگویان روشنگری ها ادامه یابد.


nazokbin

94/2/6
8:3 ص


انتخابات استانیاصولا طرح هایی که در انتخابات آتی مجلس و نتایج آن مؤثرند، مهمند، چرا که در این قوانین، امکان دارد نمایندگان حاضر، نامزدهای رقیب خود را تضعیف و یا حتی حذف نمایند. نمونه این قوانین، آن قانونی بود که شرط نامزدی برای نمایندگی مجلس را فوق لیسانس تعیین می کرد ولی کسانی که قبلا نماینده مجلس بوده اند را مستثنا می کرد و اصولاً با چنین طرحی تعدادی از کسانی که قصد نامزدی داشتند، حذف می شدند بدون اینکه خطری متوجه نمایندگان قبلی باشد.

و اما طرح استانی شدن انتخابات چگونه طرحی است؟ همانطوری که از اسم این طرح مشخص است، نامزدها برای یک شهرستان نامزد نمی شوند، بلکه برای استان­ شان نامزد می شوند و رقابت بین تمام نامزدهای یک استان به صورت یکسان صورت می گیرد؛ شاید در قدم اول به نظر برسد که این طرح در جهت منصفانه شدن انتخابات است و نمایندگان حائز اکثریت آرا، دیگر به صورت منطقه ای نخواهند اندیشید و مصوبات مجلس از حالت منطقه ای خارج خواهند شد، اما با کمی دقت، ایرادها و نکاتی مشخص خواهد شد که به آنها اشاره می گردد:

1- با اجرای این طرح، نامزدهایی که به شهرهای پرجمعیت تر منسوب هستند، به دلیل حس ناسیونالیستی که در ساکنان هر شهری وجود دارد، بخت بیشتری برای انتخاب خواهند داشت.

2- کسانی که هزینه ی تبلیغات انتخاباتی در تعداد شهرهای بیشتری را دارند، بخت بیشتری برای انتخاب خواهند داشت، ضمن این که هزینه ی تبلیغاتی انتخابات بشدت افزایش خواهد یافت.

3-  با افزایش سهم شهرهای پرجمعیت در تعداد نمایندگان مجلس، نامزدهای کمتری از شهرهای کم جمعیت به مجلس راه خواهند یافت و این موجب تمرکز گرایی در تصویب آرا به سمت شهرهای پرجمعیت و مراکز استان ها خواهد شد.

4- شناخت قاطع و مثبت مردم یک شهرستان از یک نامزد واجد تمام شرایط متعالی نمایندگی مجلس، موجب نخواهد شد تا در رقابت با یک نامزد نسبتا معروف در تمام استان (به دلیل سوابق قبلی موفق و حتی غیر موفق) امکانی برای پیروزی وجود داشته باشد و همین مسأله امتیازی است برای کسانی است که قبلاً به عنوان نماینده ی مجلس و یا هر مسئول دیگر، حتی یک بار تصویرشان در تلویزیون پخش شده است.

5- با افزایش هزینه های تبلیغاتی، نفوذ حامیان سرمایه دار و احزاب و جناح های سیاسی در تعیین نمایندگان افزایش خواهد یافت و نمایندگانی که اینچنین به مجلس راه می یابند، مطمئناً بده و بستان های بیشتری خواهند داشت که همواره عواقب این معامله ها متوجه تمام مردم خواهد شد.

شاید کسانی که این دلایل را بخوانند، نگارنده را بدبین بدانند و مطالب را توهماتی ذهن اما برای این مسئله هم دلایل دارم که با دو سؤال پاسخ را به نویسنده واگذار می کنم:

1- آیا کسی گمان می کند که نمایندگان حاضر طرحی را تصویب کنند که احتمال کسب آرای شان را در دوره­ بعدی کاهش دهد؟! یادتان هست که چندی پیش طرحی ارائه شد که در آن می خواستند، دوره­ نمایندگی خودشان را 2 سال اضافه کنند تا انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس باهم برگزار شود، سؤال این که چرا پیشنهاد نکردند که مثلا 2 سال از نمایندگی شان کم شود تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری باهم برگزار شود؟ و یا چرا وقتی فوق لیسانس را شرط نامزدی اعلام می یکنند، چرا خودشان را مستثنی می دانند؟ و اصلاً چه دلیلی وجود دارد که یک فارغ التحصیل در رشته ی کارشناسی از یک دانشگاه معتبر سراسری با چندین سال سابقه را در برابر یک فوق لیسانس، فاقد شرایط نمایندگی بدانیم؟ جز این است که تمام این موارد به این دلیل است که بخت موفقیت نمایندگان حاضر، در دوره­ بعدی انتخابات مجلس بیشتر شود؟

2- اصولاً این طرح­ های تغییر در انتخابات مجلس، چرا همیشه در اواخر دوره­ چهارساله مجالس مطرح می­ شوند؟

نتیجه: نظر منصفانه­ حقیر این است که جز مسائل مربوط به صلاحیت اخلاقی و سیاسی افراد، سایر صلاحیت­ ها مانند درجه ی تحصیلی نباید شرط ورود به مجلس باشد و با افزایش تعداد نامزدها، شور و حال انتخابات نیز بیشتر شود، ضمن این که مردم خودشان بهتر فرق بین یک لیسانس، فوق لیسانس و یا دکتر را تشخیص می­ دهند و دیگر این که امکان ایجاد دخل تصرف در قوانین انتخابات مجلس، نباید فقط منوط به نظر مجلس باشد، چون موجب فساد خواهد شد.


nazokbin

94/1/18
10:30 ع

بیانیه لوزانچند روزی از قرائت بیانیه لوزان می گذرد، بیانیه ای که مسئولان ما آن را بیانیه ای غیر الزام آور و مطبوعاتی خواندند و گفتند این بیانیه را ظرف 2 ساعت نوشته اند و اکنون بعد از گذشت چند روز از صدور آن، قرائت ها، برداشت ها و حتی عبارت های حقوقی متفاوتی در خصوص بیانیه از طرف مسئولان طرفین مذاکره، حواشی زیادی را در این خصوص ایجاد کرده اند که دقت در بیانیه لوزان و حواشی صدور آن و اختلافات مطروحه از جهات مختلفی حائز اهمیت و قابل تحلیل است:

1- بحث الزام آور بودن بیانیه: مهمترین مسئله در خصوص بیانیه، بحث الزام آور بودن یا نبودن آن است، یکی از توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری با توجه به تجارب و سوابق مذاکرات قبلی به هیأت مذاکره کننده این بود که توافق را در یک مرحله و با تمام جزئیات و کلیات به امضا برسانند و از دو مرحله ای یا چند مرحله ای شدن آن پرهیز نمایند اما عملاً آنچه که تاکنون محقق شده است، صدور یک بیانیه است که در نهایت یک توافق و چند پیوست فنی در خصوص جزئیات به همراه دارد که این مسئله عملاً امکان تحریف و سوءاستفاده از مفاد تعهدات قبلی را مثل تجارب گذشته برای بهانه گیری طرف مقابل مهیا می کند. اگر چه دکتر ظریف این بیانیه را صرفاً یک بیانیه مطبوعاتی و غیر الزام آور می خوانند اما آنچه که مشخص است وجود بایدها، نبایدها و محدودیت هایی است که با لحن تعهدآور و عبارات حقوقی در جای جای آن نگاشته شده است و به همین دلیل نمی توان آن را یک بیانیه ی غیر الزام آور تلقی نمود. بدیهی است اگر ادعای مذاکره کنندگان ما مبنی بر غیر الزام آور بودن بیانیه صائب باشد، پس می توان با نظر رهبری یا مجلس شوری اسلامی برخی از بندهای آن را بدون هزینه و نگرانی اصلاح یا حذف کرد، مسئله ای که با این همه مانور تبلیغاتی و فشار سنگین از سوی وزرای امور خارجه در صدور بیانیه ی لوزان، بسیار بعید به نظر می رسد.

2- شائبه مصرف داخلی بیانیه: این که تا چند ساعت قبل از خروج هیأت های خارجی از کشور، بحث بیانیه و یا توافق عملاً منتفی شده بود و ناگهان بیانیه ای با تفاهم طرفهای درگیر تنظیم و قرائت شد نشان از عجله در تنظیم این بیانیه دارد. نگاهی به تفاهمات و اختلافات در خصوص برخی نکات این گمان را در ذهن متبادر می کند که عملاً اختلافات بیشتر در نوع برداشتن محدودیت های هسته ای و تحریم های ماست و آنچه که خوب مورد تفاهم است، ایجاد محدودیت در خصوص فردو، اراک، میزان ذخیره سازی، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، انبار کردن دوثلث از سانتریفیوژهای فعلی، کاهش درصد غنی سازی به 3/67 درصد و … است. اختلافاتی مانند این که کدام تحریم ها و به چه صورتی (آنی یا مرحله ای) و با چه شتابی و تحت چه شرایطی برداشته می شود نشان می دهد که سهم ما از این توافقات هنوز در نظر گرفته نشده است و تا اینجای توافق مشخص است که طرف مقابل به خوبی مسائل مورد نظرش را تأمین کرده است و بعید است که با خیال راحتی که پیدا کرده است علاقه ای به حل مسئله تحریم ها نداشته باشد و با توجه به عجله و آثار و شرایطی که در صدور این بیانیه لحاظ شده است شائبه سیاسی بودن و انتخاباتی بودن توافق به شدت تقویت می گردد.

3- در نظر نگرفتن خطوط قرمز مذاکرات: از موارد مهمی که در خصوص این بیانیه وجود دارد در نظر گرفتن موارد متعددی از خطوط تعیین شده ی رهبری در خصوص مذاکرات است که بیشتر آنها به صورت شفاف از سوی رهبری نام برده شده بود. در میان حقوقی که جزء خطوط قرمز ما بوده است (به غیر از توافق یک مرحله ای) مواردی مثل تأمین نیاز بوشهر (به میزان 190 هزار سو)، عدم محدودیت در خصوص تحقیق و توسعه، لغو کلیه ی تحریم ها به صورت آنی و همزمان با توافق، لغو ظرفیت غنی سازی در فردو و بازطراحی اراک نیز به چشم می خورد که این موارد از حقوق مسلم هسته ای و ملی به شمار می آیند و تأکید مقام معظم رهبری بر این موارد نیز دلیلی جز حفظ منافع ملی و حقوق هسته ای نداشته است.

4- ارتجاع هسته ای: از مواردی که در این بیانیه مورد انتقاد است تقلیل ابعاد توان هسته ای ما به حد نمایشی است. نه تنها امکان ساخت هرگونه تأسیسات جدید اعم از نیروگاه یا مرکز غنی سازی از ایران اخذ شده است، بلکه مراکز موجود مثل فردو و اراک نیز با محدودیت های سخت گیرانه ای مواجه گردیده اند. مسئله تحقیق و توسعه محدود شده است، سانتریفیوژهای نسل های پیشرفته به انبار منتقل می شوند و سانتریفیوژهای قدیمی و کم بازده برای غنی سازی استفاده می شوند، غنی سازی از 20 به 5 و سپس به 3/67 تقلیل می یابد، ایران ناچار به واردات کیک زرد می گردد و همه اینها نشان می دهد مسئله هسته ای که قرار بوده به تدریج جای نفت و گاز را برای تأمین انرژی بگیرد، تا 15 سال به صورت کامل منجمد می شود.

5- عدم توازن در مذاکرات و تنظیم بیانیه: بحث عدم توازن در بیانیه و روند مذاکرات از موارد آزاردهنده در بیانیه است. منطقی این بود که قبل از صدور بیانیه هیأت مذاکره کننده ما در قبال امتیازاتی که می دهد، امتیازات مناسبی را اخذ کند و بعدا به یک بیانیه الزام آور تن دهد، ولی عدم رعایت این مسئله موجب گردیده است تا عملاً بیانیه موجود به یک بیانیه الزام آور ولی غیر متوازن تبدیل گردد. باید توجه داشت که مسئله تحریم، ابعاد آن، نحوه برچینی انواع آن، تضمین های لازم جهت بازنگرداندن آنها به بهانه های دیگر و …. از مواردی است که جایشان در بیانیه خالی بود و این در حالی است که مذاکره کنندگان ما بیش از 90 درصد از مشکلات را حل شده معرفی کرده اند و حال این که سهم بزرگی از این مشکلات در خصوص تحریم ها همچنان باقی مانده است و بعید است با راحت شدن خیال طرف مقابل از امتیازاتش در خصوص نگرانی های ما همکاری لازمی داشته باشند.

6- پذیرش پروتکل الحاقی: بخش دیگری از مواردی اعتراضی، ابعاد ضد امنیتی این بیانیه است، پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و انواع بازرسی های نامحدود از همه مراکز مورد تقاضای طرف مقابل باعث می شود تا ابعاد مسئله به لحاظ امنیتی بسیار گسترده گردد. هم اکنون مسئولان آمریکایی مدعی انواع بازرسی ها از مراکز دفاعی ما به بهانه هسته ای هستند و این در حالی است که محرمیت مأموران آژانس بارها به لحاظ نشت اطلاعات زیر سوال رفته است و حتی شهادت دانشمندان هسته ای ما و برخی خرابکاری های هسته ای نیز به اطلاعات لو رفته از ایشان منتسب است.

7- دفاعیات مبهم، کذب و غیر منطقی: علی رغم موارد فوق مذاکره کنندگان و حامیان دولت نیز با ادبیات خاص خود از بیانیه لوزان حمایت و با منتقدان برخورد می کنند که به این شرح قابل دسته بندی هستند:
الف- جناب روحانی در راستای توهین های گذشته این بار منتقدان بیانیه را رقبای کم فکرخطاب کردند و با یک ادبیات توهین آمیز قصد در جهت خفه کردن منتقدان گام برداشتند.
ب- بسیاری از رسانه های اصلاحاتی و حتی مسئولان ارشد مذاکره کننده حمایت افرادی مانند آیت الله مکارم و همسران شهدای هسته ای از توافق لوزان را سند موفقیت خود اعلام کردند که هر دو سند از سوی همسران شهدا و دفتر آیت الله مکارم تکذیب گردید.
ج- یکی از استنادات دفاع از مذاکره این است که می گویند رهبری در جریان جزئیات مذاکرات است و همه چیز با مجوز و رضایت خاطر ایشان بوده است و این در حالی است که ایشان صراحتاً گفته بودند که در جزئیات مذاکره دخالت نمی کنند و همین عدم تبریک ایشان در خصوص این بیانیه در حالی که در خصوص یک مدال ورزشی بعضاً با شتاب پیام تبریک و تقدیر صادر می کردند جای تأمل دارد.
د- یکی دیگر از استنادات مدافعان توافق این است که نتنیاهو و برخی نمایندگان کنگره از این توافق ناراضی هستند و این نارضایتی را سند موفقیت بیانیه می دانند در حالی که در همان اسرائیل مسئولانی مانند ایهود باراک و رسانه های متعصبی مانند هاآراتص از بیانیه لوزان اعلام رضایت کرده اند.
و- دفاعیات استدلالی مذاکره کنندگان نیز در زمینه های مورد شائبه، مثل الزام آور بودن بیانیه، حذف آنی همه تحریم ها، تعطیلی فردو، عدم امکان استفاده از تجهیزات به روز و …. نیز عموماً غیر قابل پذیرش به نظر می رسند به نحوی که در نهایت به جای اغنای فکری مردم به دعوت به اعتماد مطلق به روند مذاکرات منتهی می شد.

نتیجه: همانطوری که مقام معظم رهبری نیز بیان کردند ما با توافقی که حافظ منافع ملی باشد موافقیم ولی اگر قرار باشد توافقی تنظیم شود که نتواند حقوق هسته ای را تضمین و حذف مطمئن تحریم ها را در برداشته باشد آن توافق را یک توافق نامناسب و نافی منافع ملی و می شناسیم. ما اعتقاد داریم که برای سامان بخشی اقتصاد کشور بهترین و کم هزینه ترین و عزتمندانه ترین کار تدبیر و مدیریت جهادی و بکارگیری اصول اقتصاد مقاومتی در کشور است، سابقه نشان داده است که ما تنها در زمینه هایی تحریم هستیم که توان داخلی در تولید آن ها نداریم و در هر چه که اندک توانی برای تولید داشته ایم یا تحریم نشدیم یا تحریم کاملاً بی اثر و کوتاه مدت بوده است. باید توجه داشت که دشمن تا زمانی که ابزار تحریم را ابزاری موثر و قوی می شناسد حاضر به دل کندن از آن نیست و حتی اگر در ظاهر خود را متعهد به عدم صدور تحریمهای هسته ای بشود ولی در باطن تحریم هایی به بهانه های دیگر وضع می کنند و اگر قبول کنند که بخشی از بدهی های ما را عودت دهند در عوض قیمت نفت را به نصف می رسانند و اینها نشان می دهد که همانطوری که رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی ما بارها به آن اذعان کرده اند دشمن حاضر وابستگی خاصی به تحریم پیدا کرده است و داشتن یک اقتصاد غیر نفتی، مولد و شفاف بهترین اهرم برای راه برای الزام او به حذف تحریمهاست.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
کانون فرهنگی شهدا بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه