لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

95/7/8
10:51 ع

پرسش مهرپرسش مهر ، مدت 17 سال است که توسط رؤسای جمهور و در ابتدای مهرماه هر سال، برای پاسخگویی دانش آموزان اعلام می شود و امسال آقای روحانی پرسش مهر هفدهم را برای سال تحصیلی 95-96 این گونه پرسیده اند:

از کجا خشونت تشأت گرفته است و چگونه عده ای خشونت را می آموزند. در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد.

چگونه می توانیم کشوری داشته باشیم، جامعه ای داشته باشیم دارای رحمت اسلامی و نبوی.

و چگونه می توانیم جوامع منطقه و جهان را از خشونت برهانیم.

از آنجا که این پرسش مهر برای سطح دانش آموزان واقعا کمی سخت و مشکل به نظر می رسد و با فرض این که آقای رئیس جمهور واقعاً به دنبال پاسخ این سؤالات هستند و خود را ازنظرات دیگران مستغنی نمیدانند، آن چه که در پاسخ به این پرسش مهر به ذهنم میرسد را دلسوزانه عرض میکنم.

  • خشونت معمولاً از دو چیز نشأت میگیرد، یکی از زیاده خواهی و روحیه تجاوزگری مستکبرینی که مدتهاست منافع خود را از هر طریقی از جمله خشونت دنبال کرده اند و دیگری ناشی از افراطیون مذهبی که مبانی شان در استفاده از خشونت خارج از چارچوب دین و عقل است و وای به وقتی که مستکبران، افراطیون مذهبی را به تسخیر خود درآورند:

الف- مسلماً آنجایی که با مستکبران زیاده خواه طرف هستیم باید ایستادگی کرد و باج نداد والا زیاده خواهی شان بیشتر خواهد شد، البته قرار نیست به استقبال جنگ برویم ولی باید در پاسخ به پالسهای تعدی گری چنین دشمنانی، پالسهای معادل فرستاد تا بداند هزینه دشمنی و خشونت دربرابر ما بالا است. آمریکا به عنوان کشوری که برای رسیدن به منافع خود از جنگ، ترور و کودتا هیچ ابایی ندارد، دقیقاً مصداق آن دسته از کشورها است که جز با قدرت و مقاومت، نمیتوان فکر تعدی و خشونت را از ذهنش بیرون کرد.

ب- آنجا که با جاهلان خشونت طلب مواجه هستیم، باید هم مهارشان کرد و هم روشنگری را تا جای ممکن انجام داد، اگر در داخل کشور یا در برخی از کشورهای همسایه، افراد یا جریان هایی وجود دارند که عامل اصلی روحیه خشونت طلبیشان، کج فهمی از دین است، تا جایی که میتوان باید تلاش نمود با زبان  منطق و روشنگری و البته با دستانی قدرتمند کاری کرد که طرف مقابل اگر شد با منطق و اگر نشد از ترس قدرت تان، به شما و دوستانتان تعدی نکند.

ج- آنجا که با تلفیق مستکبران و افراطیون مذهبی مواجه باشیم کار پیچیده تر و خشونت ها بعضا بیشتر میشود اما آن چیزی که مهم است درک صحیح از دشمن اصلی و فرعی است، با این فهم اولا باید تلاش کرد دشمن فرعی را نیز به شناخت دشمن اصلی ترغیب کرد و از سوی دیگر این فهم میتواند منجر به مواجهه صحیح در برابر دشمن اصلی گردد، اگر چنین فهمی در روسیه وجود داشت، آتش بس های صوری در روسیه به میانجی گری آمریکا که خود دشمن اصلی و ایجاد کنند و حامی اصلی داعش است، پذیرفته نمیشد.

  • مسلماً قرآن کریم بهترین نسخه را برای حیات طیبه اهل ایمان نوشته است تا در برابر دشمنان، شدید باشند و در برابر مؤمنین، مهربان. حال اگر دولتی آمد و در برابر مؤمنین داخلی و خارجی به تندی سخن گفت و ایشان را افراطی و تندرو نامید و دربرابر دشمنان خونی به مهربانی دست زد، مسلماً این اقدام باعث میشود حمایت و همبستگی مومنین در برابر دشمنان سست شود و از سوی دیگر، دشمنان نسبت به جسارت و تجاوز بیشتر به خصوص با استفاده از اهرم نفوذ و تهدید، طمع بیشتری کنند.
  • برای ایجاد امنیت در برابر دشمنان و ایجاد دلگرمی در دوستان هم باید به توصیه قرآن عمل کرد و هر آنچه از قوه ی مشروع که میتوان، فراهم نمود. اگر بخواهیم توان بازدارندگی بالایی داشته باشیم، چاره ای جز قوی بودن نداریم. اگر میخواهیم از شر نمادهای تروریسم مثل اسراییل، آمریکا، عربستان سعودی، داعش و… در امان باشیم، باید به ایشان نشان دهیم که هرگونه تعدی به ما بسیار پر هزینه خواهد بود، وقتی نخست وزیر انگلیس میگوید از این که از بمب اتمی استفاده کند هم ابایی ندارد، حرف از کنار گذاشتن قدرت نظامی مشروع اگر خائنانه نباشد حتما جاهلانه خواهد بود.
  • نقش ما در ارتقای امنیت جهان و منطقه نیز دقیقا بستگی به این دارد که جناح مستضعف چقدر بتواند متحد شود و در برابر مستکبران عالم بایستد، وقتی کشورهای استکبار ستیز بتوانند همیگر را پیدا کنند و از همدیگر حمایت کنند و در برابر تحریمهای دشمن با یکدیگر همکاری کنند، از نهادهایی مثل شورای عدم تعهد در برابر نهادهای تحت سلطه مستکبران استفاده مطلوب کند و بر پویایی و انسجام آنها بیفزاید، اینها میتواند مستکبرینی را که به راحتی از هر گزینه خشنی اعم از جنگ، کودتا، ترور و تربیت تروریست و … برای اهداف خود استفاده میکند را در عملیات های خود دچار تعب و شکست نماید.

nazokbin

95/7/2
7:6 ع

سخنرانی روحانیسخنرانی روحانی در سازمان ملل چند جمله مهم داشت که از شما دعوت میکنم به آنها توجه کنید:

«8 ماه بعد اجرای برجام، وضعیت اقتصادی ایران بهتر شده، تورم یک رقمی شده است و شاهد شکوفایی اقتصادی و علمی ایران خواهیم بود./من به فردایی بهتر امیدوارم. تجربه مذاکرات برجام، نمونه ای از سیاست اعتدالی است که به بحرانی غیر ضروری پایان داد./ایالات متّحده، به خوبی می داند که برجام ، اکنون یک سند پذیرفته شد? چندجانبه است و اهمال نسبت به اجرای آن از سوی امریکا، تخلفی بین المللی تلقّی خواهد شد و اعتراض جامع? جهانی را برخواهد انگیخت. هر گونه بدعهدی در اجرای برجام، به بی اعتباری بیشتر ایالات متحده در سطح جهان می‌انجامد.»

پالسی که از سخنرانی روحانی در سازمان ملل به دنیا ارسال شد این بود که اگر چه آمریکا به تعهداتش در برجام پایبند نیست، اما چون باعث شده است تا اقتصاد ما متحول شود و جلوی یک «بحران» را گرفته است، ما حتی با ادامه این روند بدعهدی آمریکا و چه بسا با تشدید این کارشکنی ها بازهم از برجام دست برنخواهیم داشت! حتی روحانی، آنجایی که درخصوص بدعهدی آمریکا در برجام تذکر داد، حرفی از احتمال واکنش ما نزد، تنها گفت بدعهدی آمریکا، اعتبارشان در جهان را خدشه دار میکند!

به آقای روحانی باید گفت:

1- همانطوری که رهبر معظم انقلاب و خود مسئولان آمریکایی بیان کردند، ایران به صورت نظامی قابل مهار نبود، چرا که قدرت و توان نظامی و قدرت نفوذ بالای ایران در منطقه، امکان استفاده از این گزینه را آمریکا گرفته بود.

2- گر قرار بود آمریکا از ترس آبرو و اعتبار جهانیش به تعهدات خودش و قوانین بین المللی عمل کند که الان باید با یک آمریکای کاملاً متفاوت  مواجه میبودیم نه با بزرگترین حامی کودک کشی و تروریسم در دنیا!

3- شما با این همه تعریف و تمجیدی که از برجام و کارآیی آن برای ایران میکنید، آمریکا را به بدعهدی و امتیازخواهی بیشتر تشویق میکنید نه به عمل به تعهداتش.

4- کاش دست کم، در مجامع بین المللی برای نیل به اهداف ملی سخن میراندید، نه این که تریبون سازمان ملل را با تریبون سفر استانی برای ارائه آمارهای متناقض و جهت کسب رأی، اشتباه بگیرید.


nazokbin

95/6/28
9:44 ص

مهدی خزعلی علیه سردار سلیمانی

اخیراً کلیپی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن مهدی خزعلی علیه سردار سلیمانی مواضع تندی می گیرد و او را مقصر اصلی جنگ سوریه و به وجود آمدن داعش معرفی کند که این مواضع برای نگارنده که چند جلسه با او در فضای مجازی بحث داشته ام اصلاً عجیب نبود، برای این که دیده بودم که او چگونه امام خمینی(ره) را مقصر اصلی حمله صدام به ایران و جنگ 8 ساله دانسته بود و یا ایران را مقصر اصلی خصومت آمریکا با ایران معرفی کرده بود! و یا نظام را مقصر اصلی فتنه 88 قلمداد کرده بود، اساساً او کسی است که تمام مشکلات کشور و اخیراً منطقه را متوجه وجود انقلاب، امام، رهبری و سپاه میداند و از چنین کسی که مغضوب و مطرود پدر عالم و فرزانه اش شد، شنیدن حرفهای این چنینی و از این بدتر نیز عجیب نیست.

در منطق مهدی خزعلی علیه سردار سلیمانی و اساساً منطقه او علیه انقلاب و امام و رهبری، او کاری به حق و باطل ندارد، نتیجه مورد نظرش را از هر مقطع و برشی که دلش میخواهد برداشت و قضاوت میکند، مثلاً او کاری ندارد که اساساً دشمنی آمریکا با ایران از زمان تسخیر لانه جاسوسی شروع نشده بود و آنها ده ها سل قبل از آن نیز در حال استثمار ملت ایران و دخالت در اوضاع کشور بودند و بارها در ایران کودتا کردند و به ملت ایران و منابعشان هرگونه تعرضی که خواستند انجام دادند! او فقط از همان مقطع تسخیر لانه جاسوسی میبند که مثلاً چند کارمند خیلی عادی سفارتخانه دستشان مظلومانه بالای سرشان است! او حتی اسنادی که در آن لانه درخصوص نقشه های آمریکاییها برای مهار و به زمین زدن انقلاب افشا شد را هم نمی بیند!

یا خزعلی کاری به این ندارد که صدام سالها درپی تصاحب اروند رودی بود که او آن را شط العرب خواند و با پاره کردن پیمان الجزایر در جلوی دوربین تلویزیون بغداد، به صورت زمینی، هوایی و دریایی به ایران حمله کرد! یا او نمی بیند که صدام چگونه به حمایت مستکبرین غرب و شرق برای انقلاب خط و نشان می کشید تا هم خودش از آب گل آلود ماهی بگیرد و هم شکسته شدن ابهت مستکبرین توسط انقلاب، در این جنگ تحمیلی جبران شود! او تنها آن مقطع را می بیند که امام خمینی(ره) طبق وظیفه الهی و انسانی اش ملتهای منطقه را به ایستادگی در برابر مستکبران و مستبدان دعوت نمود! او این را هم نمی گوید که بین این دعوت  با آغاز یک حمله نظامی با حمایت گسترده ابرقدرتهای شرق و غرب و استفاده از سلاح های نامتعارف چه تناسب منطقی میتواند برقرار کند! او تنها به دنبال نتیجه گیری دلخواهش علیه امام خمینی(ره) و انقلاب است!

خزعلی در خصوص فتنه نیز نگاهی مشابه دارد، اصلاً انگار نه انگار سران فتنه با توسل به یک دروغ بزرگ و بدون ارائه مستندات و طی مسیر قانونی، ابطال انتخابات را با دعوت به اغتشاش مطالبه کردند! اصلاً کاری ندارند که سران فتنه به دولت آمریکا به واسطه گری شامر نامه نوشتند و درخواست تحریم و فشار کردند! اصلاً به این که چه هزینه هایی به نظام و مردم تحمیل شد کاری ندارد، او فقط قطعه کهریزک و مقطع درگیریهای خیابانی آن هم بخشی که خودش دلش می خواهد را می بیند نه آن بخشی که بسیج در برابر خرابکاری، آتش زدن اموال عمومی، حمله به مسجد، چادر کشیدن از سر زنان، شعارهای ساختار شکن علیه اسلام و امام و انقلاب و… ایستاد و شهید داد! او اصلاً به این بدعت خطرناک سران فتنه و خیانتهایی که علنی و مخفیانه کردند و فشارهایی که بر اقتصاد و آرامش جامعه تحمیل کردند کاری ندارد!

و اما در حمله مهدی خزعلی علیه سردار سلیمانی و سپاه هم همینطور است، او اصلاً کاری به اسراییل و آمریکا و غرب و مخالفتشان با محور مقاومت و در رأسشان بشار اسد و شیخ حسن نصرالله ندارد! او میگوید اگر ایران دخالت نمیکرد، الان یک حکومت مردمی به جای بشار اسد بر سر کار بود! به همین راحتی! اصلاً به نقشه هایی که همین غربی ها برای به زمین زدن بشار و شکستن محور مقاومت کشیده بودند کاری ندارد! اصلاً به این که بخش اعظم مردم سوریه از همین بشار اسد حمایت کردند و میکنند کاری ندارد! او حتی حاضر نیست بگوید اگر سپاه و اسد هرکاری کنند، کار آمریکایی ها و سعودی ها برای تشکیل طالبان و داعش، قابل توجیه نیست! اصلاً کاری ندارد که خود آمریکاییها میگویند طالبان را برای مهار شوروی و داعش را برای مهار ایران و امنیت اسراییل ساخته اند!

او فکر میکند اگر قاسم سلیمانی، سپاه قدس، حزب الله لبنان و اسد نبودند الان منطقه امن بود! واقعا نمی خواهد بفهمد که اگر ایشان نبودند الان باید پوتینهای سربازان اسراییلی را واکس می زد! نه این که فرصت بیابد زیر چتر امنیتی سپاه و ارتش، وقیحانه سردار سلیمانی را مقصر وجود داعش بداند! و البته پذیرش محبوبیت انقلاب، امام، رهبری، سپاه، سردار سلیمانی، سید حسن نصرالله و… در کشور و بین ملت های آزاده منطقه برای خائنان این قدر سخت است که معمولاً ترجیح می دهند به آینده دلخوش کنند! امروز در حالی مهدی خزعلی علیه سردار سلیمانی موضع می گیرد که حتی طبقه روشنفکر و ضدانقلاب هم نمی توانند حق را به او بدهند، چرا که هر کسی با هر عقیده ای که باشد به به امنیت خود، خانواده و حتی منطقه اش اهمیت میدهد، امنیتی که به مدد سلیمانی ها، همدانی ها و شهدای مدافع حرم و به بذل جان به وجود آمده است.


nazokbin

95/6/18
8:35 ص


توان نظامینگاهی به این سخنان هاشمی بیندازیم:

توئیت هاشمی (95/1/5): «دنیای فردا، دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها»
هاشمی (95/5/30): «اگر می‌بینید آلمان و ژاپن این روزها محکم‌ترین اقتصاد دنیا را دارند، اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند، محروم شدند.»

اگر چه اصالت توئیت موشکی هاشمی پس از عتاب رهبری درباره جاهلانه یا خائنانه بودن این سخنان از سوی دفتر ایشان تکذیب شد، اما از آنجا که اصالت این توئیت قبلا توسط سایت رسمی هاشمی تأیید شده بود و از آنجا که شبیه این سخنان مجدداً تکرار شد، عملاً نمیتوان این سخنان را از آقای هاشمی منفک دانست. نکته جالب این که سخنان و نوشته های قدیمی آقای هاشمی با این اظهارات کاملاً در تعارض است که خود نشان از تغییرات بنیادین شخصیت وی دارد.

آقای هاشمی میگوید برای این که به توسعه برسیم باید توانمندی نظامی را کنار بگذاریم، شاید کسانی که با گفتمان ایشان آشنا نیستند، متوجه ارتباط این دو امر نشوند که البته حق هم دارند. به نظر می رسد از نظر هاشمی بین توان نظامی و توسعه یک حلقه وصل وجود دارد که این دو را به هم متصل میکند، حلقه ای که ژاپن هم از آن برخوردار بود و به همین دلیل، هاشمی آن را مثال زد و آن عبارت است از #تسلیم شدن! از نظر کسانی که دچار وادادگی شده اند، برای رسیدن به توسعه و پیشرفت،‌ چاره ای جز پیوند خوردن به آمریکا وجود ندارد و برای این کار باید با کنار گذاشتن مؤلفه های قدرت در برابر آمریکا، زانوی تسلیم بر زمین زد.

توان نظامیاز این جهت است که استقلال در آثار تئوریسین اقتصاد سیاسی این جریان (سریع القلم)، به سخره گرفته میشود و روحانی استقلال را امری گران معرفی میکند، از این جهت است که توان هسته ای باید اینقدر عقب برود که حتی احتمال کاربرد دوگانه هم نداشته باشد، برای همین است که توان نظامی و منطقه ای ایران باید مهار شود، به همین دلیل است که هاشمی یک روز اهمیت موشک را انکار میکند و روز دیگر توان نظامی را مانع توسعه معرفی میکند یا آقای روحانی یک روز اهمیت برد موشکها را زیر سوال میبرد و یا در پی زدن از بودجه نظامی میرود و یا این که با پذیرش تعهد به FATF، توان نظامی ایران در منطقه را کاهش میدهد.

تفکر هاشمی همانطوری که با مسلمات انقلاب، قرآن و قانون اساسی در تعارض است با بدیهیات عقلی نیز متناقض است، آن چیزی که باعث شد ژاپن یا هر کشور غیر استعماری دیگری به لحاظ اقتصادی پیشرفت کند، فرهنگ کار، تلاش و مدیریت علمی بوده است و اگر چنین کشوری به لحاظ نظامی نیز قدرت می داشت، مسلماً امروز در کنار این که یک قدرت اقتصادی مطرح است به عنوان یک قدرت نظامی و سیاسی نیز مطرح بود و شاید به همین دلیل است که ژاپن امروز تلاش می کند با سرمایه گذاری بیشتر در حوزه نظامی، عقب ماندگی قدیمش را در این خصوص جبران نماید.


nazokbin

95/6/18
8:34 ص

آقای روحانی

آقای روحانی ! از روزی که آمدی تلاش کردم خودم را توجیه کنم، واقعا دنبال این هستی که طبق نسخه رهبری، نرمشی از جنس قهرمانانه نشان دهی ولی…

وقتی دیدم با مرگ بر آمریکا گفتن مخالفی

وقتی دیدم خیلی راحت با رئیس جمهور آمریکا تلفنی صحبت کردی

وقتی دیدم سازمان تحقیقات فضایی را تعطیل کردی

وقتی دیدم تلویحاً استقلال را امری گران و پرهزینه دانستی، بعد از این که مشاورت (سریع القلم) در تمسخر آن کتابها و مقالاتی نوشت

وقتی دیدم از روز رئیس جمهور شدنت تا ژنو، از ژنو تا لوزان، از لوزان تا وین و در نهایت از متن برجام تا اجرای برجام آن، بدون رعایت خطوط قرمز رهبری و شرایط رهبری در اجرای برجام در خصوص حقوق هسته ای عقب نشینی کردی

وقتی دیدم اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و بازرسی از کلیه اماکن نظامی و امنیتی را پذیرفتی

وقتی دیدم استکبارستیزی را جنگ طلبی و با دنیا دعوا داشتن و ماجراجویی خواندی

وقتی دیدم انقلابی گری را افراطی گری و تندروی دانستی

وقتی دیدم دشمنان آمریکا و مخالفان مذاکره با او را تعامل هراس و بزدل و ترسو خواندی

وقتی دیدم بابت این که آمریکا بفهمد ما پولهای آزاد شده در ژنو را خرج معیشت مردم کردیم، مردم را به آن شکل مفتضحانه در ایام الله دهه فجر! به صف کردی

وقتی دیدم در دولت تان مردمداری و ساده زیستی را عوام فریبی و پوپولیستی معرفی کردید

وقتی دیدم توقع ترویج دین در حکومت را کار افراد بیکار و متوهم خواندی

وقتی دیدم صاحبان فیش های نجومی را ذخیره های انقلاب و امانتدار خواندید

وقتی دیدم ثبت نامه یارانه با آن فرم غیر عزتمندانه را مقارن با روز انرژی هسته ای قرار دادی

وقتی دیدم در برابر منویات رهبری به راحتی به طعنه و کنایه دست میزنی

وقتی دیدم به چیزی تحت عنوان هنرمند ارزشی و غیر ارزشی معتقد نیستی

وقتی دیدم ایستادگی در برابر دشمن را خرج کردن از جیب مردم معرفی کردی

وقتی دیدم گفتی برد موشک مهم نیست و سانتریفیوژ آرمان نیست

وقتی دیدم اسلام انقلابی را رد کردی

وقتی دیدم رسماً فیلترینگ و ممنوعیت ماهواره را زیر سوال بردی و علیه صداوسیما هجمه کردی

وقتی دیدم به نهادهای انقلابی چون سپاه و شورای نگهبان تاختی

وقتی دیدم گفتی درس عاشورا، تعامل بود

وقتی دیدم مصافحه با دشمن اسلام را با تحریف تاریخ عاشورا توجیه کردی

و…

آقای روحانی ! وقتی همه این ها را میدیدم، احساس می کردم آمده ای تا گفتمان انقلاب و آرمان های انقلاب را بزنی، با این که این را میدیدم ولی طبق مشی رهبری، تلاش می کردم باز هم نسبت به شما بدبین نباشم…

اما آقای روحانی !

وقتی دیدم که در ورطه عمل به تضعیف آرمان های انقلاب و نهادهای انقلابی ورود کرده ای

وقتی دیدم در حال انعقاد قراردادهایی هستی که ملی بودن صنعت نفت مان را تحت الشعاع قرار دهد

وقتی دیدم قرارداد ایرباس را که همان نیز با بدعهدی آمریکا به بن بست رسیده است، با افتخار زیر سم مجسمه اسب فاتح ایران امضا کردی

وقتی دیدم برجام را در عین بدعهدی های آمریکا نعمت بزرگ خدا دانستی

وقتی دیدم در عین بدعهدی های دشمن در برجام، دنبال برجام های 2 و 3 و … هستی

وقتی دیدم بعد از برجام گفتی حالا باید زبان انقلاب را عوض کنیم

وقتی دیدم با وجود مخالفت رهبری با برجامهای دیگر، برجام بانکی را به کشور تحمیل کردی

وقتی دیدم در برجام بانکی، تحریم نهادهای انقلابی و امنیتی مانند سپاه، خاتم، صداوسیما، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و… را از خارج از کشور به داخل کشور کشاندی

وقتی دیدم حاضر شده ای، کل اطلاعات شبکه بانکی کشور را به حراج بگذاری

وقتی دیدم سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، این مغضوب کفر و تکفیر و قهرمان منطقه در مبارزه با تروریسم را رسماً به عنوان تروریست در داخل کشور تحریم کردی

و…..

جناب روحانی ! وقتی همه اینها را می بینم، واقعاً دیگر نمی توانم خودم را برای حسن ظن داشتن به شما توجیه کنم، شما کار ما را حتی برای توجیه هم بسیار سخت کرده ای! گفتار و رفتار شما مستقیماً آرمان های انقلاب را از همه لحاظ و در همه بخش ها هدف قرار داده است و ما ناگزیریم با صبر و بصر و روشنگری، در انتظار ظفر بمانیم.

آقای روحانی ! با عبرت هایی که در دوره ریاست جمهوری شما گرفتیم، ایمان مان به انقلاب و انقلابی گری روز به روز بیشتر شده است و با این ایمان، همان طوری که شهید جهان آرا اثبات کرد و رهبری اخیراً وعده فرمودند، آزادی خرمشهرهای زیادی در انتظار ما است، ان شاالله.


nazokbin

95/6/11
8:54 ع

اجرای برجام

موسسه افکارسنجی دانش نوین ایرانیان (دانا)، یک نظرسنجی بین مردم تهران انجام داده است و نظر ایشان را 7 ماه پس از اجرای برجام درباره آن پرسیده است که سه نکته از این نظرسنجی بسیار مهم هستند:

1- نکته قابل توجه در پاسخ شرکت کنندگان درباره آینده برجام است که در این میان 50 درصد پاسخگویان نسبت به اجرایی شدن برجام در آینده ابراز امیدواری کرده اند و در مقابل 48 درصد آنان امیدواری کمی در این خصوص دارند.

2- حدود 14 درصد پاسخگویان معتقدند که اجرای برجام تاثیر مثبت بر معیشت وکسب کارشان داشته است و  39 درصد بر این نظر بوده اند که توافق هسته ای تاثیر منفی بر معیشت و کسب و کار آنان داشته است و 57 درصد معتقدند تاثیری در کسب و کار و معیشت شان نداشته است.

3- 30 درصد شرکت کنندگان آمریکا را در اجرای تعهدات خود نسبت به برجام «تا حدودی» پایبند می دانند و در مقابل 29 درصد به آمریکا در این خصوص چندان اطمینان نداشته و 39 درصد اصلا اطمینان ندارند.

باتوجه به این 3 بند میتوان چند نکته را نتیجه گیری نمود:

الف- این نتایج برای شهر تهران است که در انتخاباتهای 88، 92 و  94 مشخص گردیده، پایگاه رأی اصلاح طلبان و بهتر بگویم حامیان مذاکره با آمریکا با اختلاف معنی داری نسبت به سایر نقاط کشور بیشتر بوده است.

ب- این که حدود 70 درصد مردم تهران نسبت به اجرای تعهدات آمریکا در برجام خوشبین نیستند، مسلماً خبر ناگواری برای کسانی است که با اظهار خوشبینی درباره تعامل با کدخدا از مردم رأی گرفتند.

ج- این که حدود 50 درصد مردم تهران هنوز به آینده برجام امیدوارند اگر چه شاید خبر خوشی برای دولت باشد ولی خبر بد برای دولت این است که این عدد مربوط به تهرانی است که بدنه اصلاح طلبی آن غالب است.

د- باوجود این که دولت برای بزرگ کردن برجام سنگ تمام گذاشته است اما اکثر قریب به اتفاق مردم تهران میگویند یا برجام وضعشان را بدتر کرده است و یا هیچ تأثیری بر وضعیت معیشت و کسب و کارشان نداشته است.

نتیجه گیری:‌ باتوجه به این شرایط و با وجود تمایل غیرقابل انکار آمریکا به ابقای روحانی در ایران به عنوان رئیس جمهور، بعید نیست که با نزدیک شدن به موعد انتخابات، با چند امتیاز تلاش کند تا مردم را نسبت به تعامل با آمریکا و ادامه مسیر دولت یازدهم خوشبین کند، والا بسیار بعید است که با این روند چه به لحاظ نتایج برجام و چه به لحاظ شیوه مدیریت اقتصاد کشور، مردم مجدداً به روحانی و تدبیرش، امیدوار شوند!


nazokbin

95/6/11
8:48 ع

اصولگرایی و اصلاح طلبیاز آنجا که در شناخت جریانات سیاسی و فارغ از نام و نام آوران آنها، حرف اول و آخر را محتوای فکری و آثار عملکردی این جریانات می زند، دو تفاوت بزرگ و کلیدی جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی را بیان می کنم، البته این مطلب اصلاً درپی این نیست که بگوید همه افراد یک جریان خوب یا بد هستند بلکه نگاه به کلیت جریان است و الا که در هر جریانی مفسد و متخلف قابل کشف است که البته ما همه را به یک اندازه محکوم میکنیم:

الف- مهمترین تفاوت در دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی، در جنس مبانی فکری شان است. البته در هر جریانی، افرادی پیدا میشوند که از مبانی فکری جریان خود تبعیت محض نداشته باشند که به تدریج مطرود میگردند، اما اصالت هر جریان در وهله اول به مبانی فکریشان است:

اصول در جریان اصولگرایی، خود مبانی اسلام و انقلاب هستند، لذا در این جریان، به لحاظ سیاسی و اجتماعی، نمیتوان به تولی و تبری، استکبارستیزی، اجرای احکام اسلامی در جامعه، انقلابی گری، امر به معروف و نهی از منکر، حمایت از محرومان و مستضعفان عالم، ساده زیستی مسئولان، پرهیز از اشرافی گری و... بی تفاوت بود و مدت زیادی خود را در این جریان جا داد.

و اما در جریان اصلاح طلبی شما با مبانی متفاوتی روبرو میشوید، اصالت با اصلاح براساس مبانی اسلامی و انقلابی نیست، بلکه تغییر براساس مبانی غربی درمورد لیبرالیسم، سکولاریزم، حقوق بشر، انسانگرایی، رفاه طلبی، لذت جویی و... دنبال میشود. در حدی که میبینیم در نظریات ایدوئولوگ های این جریان و افرادی مانند بشرویه، سروش، حجاریان، زیباکلام، سریع القلم و... مسلماتی مانند وحیانی بودن قرآن، کامل بودن اسلام، اجرایی بودن احکام اسلام برای اداره جامعه، عادلانه و انسانی بودن احکام اسلامی، استکبارستیزی، استقلال و... زیر سؤال برده میشود. از آثار نوع تفکرات اصلاح طلبی این است که توانسته اند انواع منحرفان اعم از دگراندیشان، خداناباوران، پیروان مکاتب ضاله، همجنسبازان، سلطنت طلبان و... را به خود جذب کنند.

ب- تفاوت بزرگ دیگری که در جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی وجود دارد نوع برخورد ایشان با عوامل مفسد و مجرم خودشان است:

مسأله ای که غیرقابل انکار است طرد مفسدین، متخلفین و مجرمین جریان اصولگرایی از داخل خود این جریان است، به نحوی که امثال رحیمی، مرتضوی، جوانفکر و... و هرآن کسی که به این جریان منتسب بوده است پس از اثبات مجرمیت شان، جایگاه خود را در این جریان از دست میدهند.

ولی در جریان اصلاح طلبی دقیقا برعکس است، افرادی مثل مهدی هاشمی، شهرام جزایری، کرباسچی و... نه تنها بعد از اثبات مجرمیت از جریان اصلاح طلبی طرد نمیشوند، بلکه به عنوان نخبه، قهرمان، بزرگ جریان معرفی میشوند و برای ایشان مظلوم نمایی و قهرمان سازی میگردد.

نتیجه: برای جمع بندی به این سخن مقام معظم رهبری اشاره میکنم که فرمودند:

«بنده معتقد به اصولگراى اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو.»

و این نشان میدهد اگر جریانی به اصول اسلام وانقلاب اعتقاد داشته باشد و با اعتقاد به این مبانی و براساس آن ها به دنبال اصلاح جامعه با ابزار و روشهای نو برود مطلوب و پسندیده رهبری است، والا اگر اصولگرایان حتی با وجود اعتقاد به مبانی اسلامی و انقلابی دنبال به روزآوری و نوسازی نباشند و یا اصلاح طلبان بدون این که به مبانی اسلامی و انقلابی پایبند باشند به دنبال ایجاد تغییر براساس مبانی غربی و غیراسلامی باشند، هیچکدام از جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی جامعه را به کمال نمی رساند.


nazokbin

95/6/11
6:36 ع

نامه های آرامش بخش آمریکاپس از اجرای برجام و پیامهای علنی و غیرعلنی آمریکا برای کشورهای خارجی و شرکتهایشان مبنی بر خطرناک بودن تعامل با ایران، دیپلمات های ما تلاش کردند تا آمریکا را مجاب کنند، پیامهای مثبت برای تعامل با ایران ارسال کنند. این مسئله طی چند دیدار از سوی مذاکره کنندگان هسته ای دنبال شد که اگر چه بعضا مسئولان آمریکایی در اظهارات شفاهی خود مواضعی گرفتند لیکن همان ها نیز آن قدر دوپهلو بود که هرگز نتوانست نیاز ایران را تأمین نماید.

تا این که اخیرا آقای ظریف اذعان کرد ما برای کشورهای دیگر از آمریکا نامه های آرامش بخش میگیریم تا برای تعامل با ایران احساس امنیت کنند! ولی از آنجا که آمریکا به مصداق گربه ای است که هرگز برای رضای خدا موش نمیگیرد و در هر کاری دنبال امتیازگیریهای جدید است و حتی در هر مرحله از تمدید مذاکرات هسته ای نیز امتیازات جدیدی گرفته و مذاکره کنندگان ما را به تنازل بیشتر واداشته است، چند سوال ایجاد میشود:

  • آیا آمریکا برای دادن نامه های آرامش بخش به ظریف، امتیاز جدیدی از ایران مطالبه نکرده است؟! اگر این نامه ها بدون امتیازدهی هست، چرا یک نامه آرامش بخش کلی برای همه کشورها صادر نمیشود؟!
  • آیا کشورهای دیگر به صرف نامه آرامش بخش ، آن را به منزله تضمین حساب میکنند؟! اگر به صرف آرامش بخشی باشد که قبلاً هم جان کری عبارات آرامش بخشی را در کنار تهدیدهای ضمنی بکار گرفته بود، مگر آنها مفید واقع شد؟!
  • آیا بهتر نبود همانطوری که رهبری در منشور مشروط برجام شرط کردند، از اوباما #ضمانت_کتبی برای رفع تحریم ها میگرفتند و به صرف دستورات اجرایی اوباما برای برجام اکتفا نمیکردند؟!
  • آیا اگر این نظر رهبری که از مذاکره کنندگان خواستند تا عباراتی مانند باقی ماندن ساختار تحریمها به منزله نقض برجام تلقی گردد، جدی گرفته میشد و به طرفهای آمریکایی نیز ابلاغ میشد، آمریکایی ها میتوانستند اذهان بقیه کشورها را با چنین عباراتی، نسبت به تعامل با ایران تخریب کنند؟!
  • و سوال دیگر این که آیا زمانی که وزیر امور خارجه باید بگذارد و یک به یک برود و نامه آرامش بخش بگیرد (که کارآیی چندانی هم احتمالا ندارد) و به سایر کشورها بدهد این با عزتملی، عرف دیپلماسی قابل انطباق است؟!

nazokbin

95/6/4
9:29 ص

حمایت رهبری از مذاکره‌کنندگان هسته‌ایامروز (95/6/3) مقام معظم رهبری در دیدار با هیأت دولت، درباره برجام و مذاکره‌کنندگان هسته‌ای فرمودند:

«انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدی و خباثت طرف مقابل مربوط می‌شود نه عناصر خودمان؛ زیرا مذاکره‌کنندگان ما به اندازه توان خود تلاش شبانه‌روزی انجام دادند و ما قدردان این زحمات هستیم.»

والبته این اولین بار نیست که مقام معظم رهبری چنین ادبیاتی را به کار می‌برند بلکه در 1395/3/25 نیز فرمودند:

«آنچه که درخصوص برجام می‌گوییم، مطلقاً ناظر به زحمات و تلاش‌های این برادران عزیز نیست، بلکه ارزیابی عملکرد طرف مقابل است.»

و البته حمایت مقام معظم رهبری از مذاکره‌کنندگان هسته‌ای از همان ابتدای مذاکرات و در همان هنگام که یکی از نمایندگان مجلس ایشان را خائن خواند نمایان بود به نحوی که در تاریخ 1392/8/12 فرمودند:

«اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود می‌باشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند.»

وقتی این موارد را نگاه میکنیم به چند نکته مهم می‌رسیم:

اولاً همانطوری که رهبری از ابتدا فرموده بودند تیم مذاکره کننده زحمت خود را کشیده است و نباید در انتقادات طوری برخورد کرد که انگار مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ما عامداً در پی خیانت و ضربه به نظام بوده‌اند.

ثانیاً استفاده مقام معظم رهبری از عبارت «به اندازه #توان_خود تلاش شبانه روزی انجام دادند» به ما می‌گوید، توان مذاکره‌کنندگان بیش از این نبوده و این اصلاً به این معنی نیست که نمی‌شد بهتر از این کار کرد! کما این که در مجوز مشروط برجام نیز متن برجام را پر از نقاط مبهم و ایراد معرفی کرده بودند.

ثالثاً همانطوری که رهبری در متن مجوز مشروط برجام نوشتند و در سخنرانی‌های اخیرشان از واژه عبرت برای برجام استفاده کردند؛ آری برجام درس عبرتی بود برای همه کسانی که تعامل با آمریکا را کارگشا می‌دانستند و منتقدان این نظر را جسورانه تعامل هراس و بزدل و ترسو معرفی می‌کردند.

رابعاً ادب گفتمان رهبری باید برای همه آنان که خود را در خط ایشان می‌دانند الگو باشد، ایشان باوجود این که خطوط قرمزشان بعضا رعایت نشد، هشدارهای‌شان آن طوری که باید و شاید شنیده نشد و حتی بعضاً مورد طعنه‌های بی‌ادبانه نیز قرار گرفتند اما هرگز از دایره لطف و ادب خارج نشدند و درحالی که می‌توانستند آن جسارت‌ها را پس از اثبات بدعهدی‌های آمریکا تلافی کنند، ولی کریمانه عبور کردند.

خامساً باید دید نیاز امروز چیست و هدف اصلی ما چه باید باشد، این کاریست که رهبری تیزهوشانه انجام می‌دهند، ایشان می‌کوشند بدون تحریک حس لجاجت کسانی که به تعامل با دشمن خوشبین بودند، غلط بودن این مسیر را برای همه بیشتر روشن نمایند و البته این اصلاً به معنی عدم بروز اشتباهات بزرگ در مسیر مذاکره، تنظیم متن برجام و شیوه اجرای آن نیست!


nazokbin

95/6/4
9:25 ص

نفوذی در تیم مذاکرات هسته ایبا بازداشت یک نفوذی در تیم مذاکرات هسته ای که در زمینه بانکی مذاکره می کرده است، سؤالاتی ایجاد می شود که پاسخگویی به آنها می تواند در منازعات امروز کشور و تصمیم گیری صحیح کارگشا باشد:

آیا وقتی مسئول مذاکرات هسته ای ایران در امور بانکی، خودش حقوق بگیر طرف مقابل مذاکره و بهتر بگویم جیره بگیر دشمن است، می توان توقع داشت که مشکل بانکی مان در متن برجام و با اجرای آن حل شود؟!

آیا با وجود حداقل یک عنصر مؤثر و نفوذی در مذاکرات هسته ای و بانکی، نباید به ماهیت تعهدی که پس از توافق هسته ای به FATF دادیم تا همه اطلاعات بانکی مان را خودمان تحویل مؤسسات تحت تسلط آمریکا بدهیم شک کرد؟!

به راستی چرا در این دولت، جیسون رضاییان تا کنار ظریف پیش می رود، نزار زاکا تا کنار وزیر ارتباطات نفوذ می نماید و دری اصفهانی هم سر از تیم مذاکره کنندگان هسته ای و بانکی در می آورد و در نتیجه مذاکرات به این مهمی تأثیر می گذارد؟!

آیا نباید به محصول مذاکراتی که حداقل یک عنصر نفوذی در آن نقش مستقیم گذاشته است شک کرد؟! چگونه میتوان باور کرد عامل نفوذی در تیم مذاکرات هسته ای باشد، طرف مقابل هم دشمن باشد، ولی نتیجه مذاکرات هم در نهایت برد_برد بشود؟!

و سوال بسیار مهم این که آیا این نفوذها همینطوری اتفاقی رخ داده است؟! آیا کسی در دولت در پشتیبانی این نفوذها نقش ندارد؟! وزارت اطلاعات دقیقاً کجای قضیه است؟! و این که چرا این جاسوسان در نهایت آزاد میشوند و به آمریکا پس داده میشوند؟!


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه