89/8/18
1:17 ص
فکر نمی کنم آن قدری که در مورد مجلس و سرانش نوشته ام در مورد چیز دیگری نوشته باشم. راستش دیگر خسته شدم از بس دلیل و مدرک آورده ام که آقا!! اکثریت این مجلسیان معلوم نیست به دنبال چه می گردند! جالب است که خودشان وصلههایی را به حق و ناحق به این و آن می زنند، در حالی که خودشان مستحق تر به آنند، روز شمار ولایت شماری راه می اندازند حال آنکه سال شمارش را باید برای خودشان ثبت می کردند. این چه اصولگرایی است که در مجلس وجود دارد، که مهمترین اصلش مصلحت خویش و بی اهمیت ترین فرعش مصلحت کشور است، چه اصلاح طلبی که هنوز نتوانسته گرهاش را با جریان فتنه واکند و همچنان فتنه را به اصلاح تعبیر مینماید. این گونه است که مجلسی که چون چشمه باید سایر قوا را طاهر کند، به بی بصیرتی، گل آلود شده تا برخی در آن ماهی های حرام گیرند و به دندان کشند، غافل از اینکه خار دنیوی و تیغ اخروی را به جان می خرند.
با آنکه قبلاً به بسیاری از شواهد بحث، به صورت مشروح اشاره کرده ام، این بار به فراخور موضوع، برخی از دلایل طرح بحث را می شمارم: رد طرح نظارت بر نمایندگان مجلس، عدم در نظر گرفتن قابلیت اجرایی بودن برای قوانین، مراعات ننمودن نظرات دولت حتی برای طرح های داوطلبانه، ایجاد بارهای سنگین مالی بدون تعریف منابع مالی (مانند اجرای لایحهی خدمات کشوری و کمک به مترو و ...)، اصرار بر تشدید اختلافات با شورای نگهبان برای ارجاع موارد اختلافی به پایگاه مهم دشمنان دولت در تشخیص به اصطلاح مصلحت نظام، ارائه گزارشهای غیر مستند اتهامی بدون ایجاد فرصت دفاع به دولت و عذرخواهی ننمودن در موارد اثبات برائت دولت، حمایتهای بیدریغ از جریان فتنه در مجلس، قبل و حین فتنه و بی تفاوتی در محکومیت سران فتنه حتی پس از آشکار شدن جریان فتنه برای همگان، همت و تلاش مضاعف که هیچ!! همان همت و تلاش معمول نیز آکنده به غیبت و بی نظمی و امور نامربوط و غیر مصلحتی شده است!!!
هدف از طرح این مطالب تخریب نیست، بلکه شرح احساس خطریست که شاید به ریشه یابی و آن نیز به یافتن راه حل منجر شود. منظورم از اصلاح و یا یافتن راه حل آن چیزهایی نیست که در خود مجلس پیشنهاد داده میشود، چرا که متأسفانه در هر دورهی مجلس قوانینی در باب اصلاح شرایط و یا نحوهی انتخابات مجلس تصویب میشود که فایدهای جز انحصاری نمودن نمایندگی مجلس را به ذهن متبادر نمیسازد؛ مثلاً اگر یادتان باشد در یکی از دورههای قبل، قانونی تصویب شد که حداقل تحصیلات برای نامزدی نمایندگی مجلس فوق لیسانس است مگر کسانی که قبلاً نمایندهی مجلس بودهباشند و یا این بار طرحی در مجلس مطرح است که انتخابات استانی انجام شود، و این یعنی که نمایندگان مراکز استانها و افراد سرشناس استان در اولویت انتخاب قرار خواهند داشت که این هم تأمین کنندهی مصلحت اکثریت نمایندگان حاضر است.
اگر بخواهیم مشکلات یا راحتتر بگویم انحرافات موجود را حل کنیم، باید به ریشههای آنها توجه کنیم:
1- در حال حاضر هزینهی انبوه مورد نیاز برای نماینده شدن، آن هم با حمایت پشتیبانهای صاحب قدرت و ثروت که چیزی جز مصالح خودشان را دنبال نمیکنند، از عوامل اصلی ورود منحرفان با انگیزههای سودجویی و یا سادهلوحان مورد حمایت منحرفان، در مجلس است.
2- شروطی که برای نامزدی گذاشته شدهاست، بعضاً غیر منطقی بوده و صرفاً در جهت انحصار به نظر می رسد.
3- پشتیبانی راحت و بدون منع قانونی شرکتهای دولتی، شبهدولتی و خصوصی و صاحبان قدرت و ثروت از نمایندگان مجلس با ارئهی رانت در زمینههای تسهیلات بانکی، امکانات زندگی، خودرو، زمین، مسکن و تحصیلات، حتی موجب آلوده شدن آن دسته نمایندگانی میشود که به قصد خدمت وارد مجلس شدهاند.
4- عدم نظارت بر عملکرد نمایندگان به منظور شناسایی انحرافات و منحرفین و در نتیجه پاکسازی مجلس، امری لازم است که خلاء آن به شدت احساس میشود.
اصلاح این قوهی مهم و به قول حضرت امام در رأس امور، زمانی محقق خواهد شد که موارد فوق اصلاح شوند.
به منظور حل این مشکلات مواردی را به عنوان پیشنهاد ارائه مینمایم:
1- یکی از پرهزینه ترین بخشهای نامزدی که موجب ورود وابستگان به قدرت و ثروت میشود و از ورود غیر به عرصهی مجلس جلوگیری مینماید، تبلیغات انتخاباتی است. با توجه به اینکه صداوسیما در تمام استانها فعال و دارای شبکه است، پیشنهاد میشود تا امر تبلیغات بر اساس سابقهی موجود و موفق بهخصوص در تبلیغات ریاست جمهوری اخیر، از طریق صداوسیمای استانها صورت گیرد و هرگونه تبلیغات پرهزینه و تشکیل ستادهای تبلیغاتی گسترده و ریخت و پاشهایی که بیشتر به مراکز خرید رأی شباهت دارند ممنوع گردد.
2- حذف قیود بدون مبنا مثل داشتن مدرک فوق لیسانس و... از شروط نامزدی برای نمایندگی مجلس در جهت ایجاد فضای رقابتی تر و ضد انحصاری
3- هرگونه پشتیبانی اعم از اهدای رانت از سوی تمام مراکز دولتی و خصوصی و شبه دولتی غیر قانونی تلقی شده و با ارائه کننده و برخوردار شده از آن به شدت برخورد گردد.
4- طرح نظارت بر نمایندگان که مورد تأیید مقام معظم رهبری نیز میباشد، مجدداً در دستور کار قرار گرفته و تصویب گردد.
اجرای همین 4 مرحله آثاری دارد که میتواند تا حدی زیادی منظور ما را تأمین نماید:
1- نیاز نامزدها به حمایتهایی که بعدها موجب سهم خواهی و یا سوء استفاده میگردد، از بین میرود.
2- نامزدهای بدون پشتوانهای که بیطرفی و عدم وابستگی به پایگاههای قدرت و ثروت مانع ورودشان به مجلس می شد، امکان ورود به این عرصه را پیدا میکنند.
3- افراد دارای صلاحیتهای علمی و عملی فاقد مدارک تحصیلی بالا (فوق لیسانس به بالا)، که کسبش برای بعضی دیگر فقط با برقراری رابطه و برخورداری از رانت میسر بودهاست، امکان ورود به این عرصه را پیدا میکنند.
4- آلوده شدن به چربیهای دنیوی که از طریق مجموعهای از رانتها منجر به رفاه طلبی نمایندگان و دوری از مردم عادی میشود، به حداقل خواهد رسید. این نکته بسیار مهم است، چرا که حب دنیا مادر گناهان دیگر بوده و به راحتی موجب هرانحرافی میگردد.
5- وقتی ارائه رانت به نمایندگان مجلس غیر قانونی باشد، نه تنها به صحت و سلامت نمایندگان افزوده میشود، بخشهایی مانند خودروسازی و دانشگاه آزاد و ... که همواره مورد حمایت غیرمنطقی مجلسیان بوده اند حاشیه امنی در مجلس نخواهند داشت و جداً به فکر رفع مشکلات خواهند افتاد، تا خرید کرسیهای مجلس.
6- افرادی که خود را تحت نظارت یک سیستم میدانند، مسلماً بیش از کسانی که صرفاً خود را در برابر وجدان خویش تنها میبینند، مراقب اعمال و رفتار خود خواهند بود.
مسلماً مسئلهی مورد بحث آن قدر مهم است که ارزش دارد تا ساعتها بر روی آن وقت گذاشته شود، اما مهمتر اینکه باید متوجه بود، از خود مجموعهی مجلس نباید توقع داشت در این مسائل پیش قدم گردد، بلکه این مطالبه باید با کار رسانهای به یک خواست عمومی تبدیل شود.