89/7/11
9:10 ع
بعد از حضورهای باصلابت رییس جمهور در سازمان ملل و برگزاری نشستهای سیاسی و رسانه ای، آمریکا دچار نوعی درماندگی شد و با توجه به اینکه تأثیرات این حضورها تا مدتها در اذهان باقی میماند، لزوم چارهاندیشی در این خصوص کاملا محسوس بود. در این میان مطمئناً بیشترین کسانی که از این سفرها متضرر میشدند، بیشتر به فکر راه چاره بودند.
آثار تحلیلی و آموزشی که برای نحوهی مذاکره با احمدی نژاد، به منظور اسیر نشدن در برابر وی منتشر شد، نشانی از این تقلاها بود. بعد از اسیرشدن خبرنگارهای معمولی، خبرنگارهای بزرگی چون لری کینگ و کریستین امانپور و... وارد این عرصه شدند و بخت خود را در برابر احمدی نژاد هدر دادند و مورد انتقاد مدیران رسانه های خود قرار گرفتند (که این مسئله منجر به بازنشستگی غیرمنتظرهی لری کینگ شد) و خود این مدیران ترغیب شدند تا خود به این عرصه وارد شوند که البته آنها هم در نشستی که این بار در نیویورک در برابر احمدی نژاد داشتند، در برابر منطق و گفتمان انقلاب کاری از پیش نبردند.
با توجه به این که رسانه ها نتواستند احمدی نژاد را به چالش بکشند و برعکس، احمدی نژاد نه تنها خلع سلاحشان نمود که از همان سلاح یعنی رسانه، آنان را و دولتشان را به چالش کشید، یک فرضیه به ذهن میرسد: این که تنها پیش نهادی که روی میز باقی ماند، این بود که از ورود احمدینژاد به آمریکا جلوگیری گردد و این فرضیه با توجه به پایگاه قوی صهیونیستها و این که همیشه متضررترین دولت در سفرهای احمدی نژاد اسرائیل بوده است، احتمال قریب به یقین از سوی اسرائیلی ها پیشنهاد و مورد حمایت قرار گرفته است.
پس از طرح مسئلهی 11 سپتامبر در سازمان ملل، این بار دولت آمریکا نه فقط به خاطر اسرائیل، که به خاطر حفظ منافع خودش، پیشنهاد ممنوع الورود نمودن احمدینژاد را روی میز قرار داد. با توجه به این که این اقدام در مرحلهی اول و آن هم پس از حضور موفق رییس جمهور در آمریکا میسر نبوده و موجب حملات رسانهها و محکومیت شدید در اذهان عمومی میشد در گام اول چند تن از شخصیتهای سیاسی کشور ممنوع الورود گردیدند تا هم اذهان عمومی با این اقدام عجیب و قریب آشنا شود و هم با مقدمهچینیهای لازم رسانهای و مثلاً قانونی، تهدیدی برای سایر مسئولان من جمله خود آقای احمدینژاد محسوب گردد و البته میدانیم که مدتهاست آقای احمدی نژاد پیشنهاد برگزاری نشستهای سازمان ملل را در یک منطقهی آزاد سیاسی دادهاست و با این گونه اقدامات انفعالی دولت آمریکا، راه برای اجرا و اثبات صحت پیشنهاد مذکور بازتر میشود و مطمئنا این اقدام نیز مثل همیشه به جایی نرسیده و به فضل خدا چاهکن بازهم، ته چاه خواهد بود.