با توجه به ناامیدی کارکرد تحریم های اقتصادی و تهدیدهای نظامی بر علیه ایران، به نظر می رسد که هدف آمریکا و اعوانش از بازگشت به این مواضع، صرفا عصبی و منفعل نمودن ایران است. ایران طی چند ساله اخیر با اتخاذ مواضع سیاسی صحیح، قاطع و با روشنگری کامل، موجب گردید که هم آمریکا و متحدانش در موضع انفعال قرار گیرند و هم ملت ها و دولت ها مستقل به حقانیت ایران در خصوص بحث استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای ایمان آورند که این تلفیق منجر به یارگیری های گسترده ایران در جامعه جهانی گردیده است، لذا به قصد به هم زدن این تعادل، با همان ابزار فشارهای قدیمی، به صورت هم زمان و چند جانبه و بعضا با فشارهای غیر دیپلماتیک مثل برخورد و فحاشی هدفمند یک مزدور به منوچهر متکی، به قصد استفاده از فشارهای متحدان و دوستان داخلی ی دنباله جریان فتنه، که مدام در حال سیاه نمایی و ترساندن از آینده و حالند، دولت را در موضع انفعالی قرار داده و با به هم زدن تعادل قدرت موجود، دولت را مجبور به عقب نشینی نمایند. اینان بعد از فشارهای چند جانبه، دولت را بر سر دوراهی ادامه مذاکره و یا نفی آن قرار داده اند تا در صورت قبول مذاکره ی پس از تشدید تحریمها به نوعی عقب نشینی وادارمان کرده باشند و در صورت نفی ادامه مذاکره، با بازی های سیاسی، موقعیت ایران را در بین کشورهای بی طرف و حامی ایران متزلزل نمایند، به نوعی که وزیر امور خارجه برزیل نیز به بازبودن مسیر گفتگوها اعلام امیدواری نماید.
با توجه به کارنامه ی سیاست خارجی دولت های نهم و دهم در خنثی سازی نقشه های شوم استکبار، امید می رود تا ایران دوباره با تصمیم گیری های صحیح، آمریکا و متحدانش را دچار انفعال نموده و نه تنها از این دوراهی به سلامت عبور نماید که این تهدید را به فرصتی دیگر در جهت اثبات حقانیت ایران و اعتلای اقتدار و عزت کشور تبدیل نماید.