89/3/25
11:55 ع
صراحتا می گویم که رییس جمهورم را دوست دارم، اما آیا این علاقه من دلیلی برای اعتقاد به عصمت وی است!؟ مطمئنا نه! مسلما حقیر این عزیز را معصوم نمی دانم و در پاره ای موارد هم انتقادهایی به ایشان داشته ام (که در وبلاگم Salmaneali.Parsiblog.com مشهود است). فعلا نمی خواهم به انتقادهایم به دولت بپردازم، اما توجه شما را به یکی از نقاط مثبت آقای احمدی نژاد، که در این مشکل نیز کارگشاست، جلب می کنم که آن عمل به حجت شرعی در مسائل مهم است.
چندنمونه از عمل به حجت شرعی از خصوصیات مثبت رییس جمهور
بسیاری از حرفهای نوی آقای احمدی نژاد که از نظر برخی ها حتی متدینین عجیب و غریب است، از نظر بنده دقیق و حتی با حجت شرعی همراه است، به عنوان مثال:
- اینکه ایشان در برابر ابرقدرتها این قدر به حضرت ولی عصر تکیه دارند، با توجه به مقام امامت و خلیفه اللهی امام زمان و قدرت تصرفش در جهان هستی بسیار پسندیده و بر یک حجت شرعی متکی است. از نظر حقیر حمایت از سوی امام زمان در کمک به اسلام و مسلمین نه تنها غریب نیست که بسیار قریب و شنیدن این کلام از قول مقام اول اجرایی کشور بسیار شیرین است.
- یا اینکه آقای احمدی نژاد در برابر استکبار جهانی اینقدر محکم ایستاده و اصلا با واژه ی عقب نشینی هیچ نسبتی ندارد، نشان دهنده آن است که ایشان آن آیه قرآن کریم را که خداوند در آن صراحتا می فرماید که: هیچ راهی را برای غلبه کفار بر مومنین باز نگذاشته است، باور دارد و عینیت این باور در ایشان حس اعتماد به خداوند را به سایرین نیز تسری می دهد، و عموما به این یقین رسیده اند که همکلام با سخن حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، آمریکا واقعا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
- اینکه در خصوص اجرای عدالت ایشان هیچ گونه مصلحت سنجی نمی کنند، معنی این حقیقت است که عدالت یک ارزش مطلق بوده و هرگز نباید فدای مصلحت که امری نسبی است گردد. عدالت طلبی احمدی نژاد وی را در برابر هر گونه مفسده اقتصادی مبارز، مقاوم و تسلیم ناپذیر، و در قلوب مستضعفین محبوب نموده است.
- خصلت های ساده زیستی، پرهیز از تجمل و تکلف، خستگی ناپذیری، صراحت و افتادگی در برابر مردم، همگی از صفات پسندیه برای یک حاکم اسلامی است و برای هر یک حجت های شرعی در قرآن و روایات می توان پیدا نمود.
اما بحث حجاب
با آن که عقیده دارم بنا به گفته عزیزی، مبارزه با بدحجابی از جنگ هم سخت تر و پیچیده تر است، و اینکه واقعا دوست ندارم جامعه روز به روز به این مفسده اخلاقی گرفتارتر آید، نوع مبارزاتی که تا کنون با این مفسده انجام شده را، نه پسندیده ام و نه مفید می دانم. آنچه که از گذشته در ذهن دارم این است که همواره افرادی که تخصصی در امر مبارزه با مفاسد اجتماعی نداشته و بعضا حتی به آن مبتلا بودند، متصدی این مهم شدند و با توجه به عدم تعریف ثابت و کاملی از تخلف های اخلاقی و مصادیق آن، همچنین عدم تصویب استانداردی در خصوص نحوه برخورد و مواجهه با مصادیق تعریف شده، منجر به امر به معروف و نهی از منکر ناصحیح و زننده ای می گردید که بعضا با اثری خوب ولی سطحی و کوتاه مدت شروع می شد و به آثار بد عمقی و بلند مدت منجر می گردید.
اصلا مگر می شود کسی که با عمق جان نسبت به مهمات دین احساس مسئولیت نداشته باشد بتواند سایرین را به آن دعوت کند؟ مگر می شود وقتی هنوز تعریف کاملی از بد حجابی و مراتب آن نشده است، بتوان با برداشت سلیقه ای از بد حجابی با آن مبارزه نمود؟ آیا وقتی برخورد های استاندارد و اثر بخش برای برخورد با این معضل پیش بینی نشده است می توان دنبال یک نتیجه منطبق با برنامه و هدف بود؟ آیا اگر همه این موارد در مبارزه با این مفسده که متاسفانه در اثر افراط و تفریطهای گذشتگان عرف گردیده است، مد نظر قرار نگیرد، کسی می تواند تضمین دهد که آثار مثبت مبارزه از آثار منفی آن بیشتر باشد؟
حال با این فرض که دست روی دست گذاشتن، نظاره کردن و عدم ورود به بحث اجرا نیز صحیح نیست، بر این عقیده ام که منتقدان دلسوز، پیشنهادهای اصولی، علمی و اثر بخش داده و بازوان اجرایی مناسب را برای آن ها ارائه و تربیت نمایند. حتما نگرانی عمیق تر علما و فضلای دینی برای دین قابل موجه و قابل تقدیر است، اما آیا اساتید محترم، که همه ی ما خود را ارادتمند و مدیون به آنها می دانیم، حاضرند در این امر مهم پیش قدم شوند و با گسیل روحانیون مجرب به عنوان بازوان اجرایی این مهم، خود رأسا و یا به صورت گروهی و یا با نظارت مستقیم بر گروه های طلاب وارد حوزه عمل شوند. آیا تمایل دارند تا به عنوان داوطلب متخصص، رأسا با هماهنگی قوای قضاییه، مجریه و مقننه وارد عمل شوند و حداقل بصورت پایلوت طی روشی که مد نظرشان است، به عنوان نمونه و الگو وارد عمل شوند. این حرفها در این جهت نیست که مسئولیت دولت را منکر شوم و یا دولت را دچار مصلحت اندیشی و ترس از ریزش آرا نمایم، بلکه مطمئنا حقیر برای دولت در اجرای این طرح مسئولیت قائلم، ولی رییس جمهور را نیز تا حدودی درک کرده و شخصا با توجه به حساسیت مسئله نمی توانم بپذیرم که امر به معروف و نهی از منکری که در اثر اجرای غلط، ممکن است منجر به نتیجه عکس گسترده شود، مثلا توسط نیروی انتظامی که در امر برخورد با جرائمی مانند سرقت و اعتیاد تجربه دارد انجام شود!
حقیر هم عقیده دارم آن بخشی از سخن آقای احمدی نژاد که خطاب به ناراضیان از وضع حجاب بود و به آنان در خصوص کنترل نگاه توصیه نمودند، فاقد موضوعیت بوده و به قطع موجب رنجش خاطر مومنان گردید، ولی عقیده دارم که احتمالا مخاطب ایشان کسانی بودند که بعد از سیاه نمایی های مغرضانه اقتصادی–سیاسی به سیاه نمایی های اجتماعی–فرهنگی روی آوردند، این افراد به قصد سوء استفاده از حساسیت دلسوزانه علما در مورد حجاب و عفاف شروع به ارائه ی گزارش های صادقانه ولی با نیتی مغرضانه و اهدافی شوم نمودند، این قضیه با مراجعه به تیترهای موجود و آرشیو بایگانی سایتها و روزنامه ی گروه هایی که در انتخابات ریاست جمهوری، هم سنگر سکولارهایی چون مهاجرانی، سروش، فائزه هاشمی، خاتمی، کدیور و ... بودند، کاملا مشهود است.
به نظر حقیر همانطوری که برای هر کاری متخصصان آن جذب می شوند، و همانطوری که در بخش های عقیدتی سیاسی ارگانها از روحانیون استفاده می شود، از طلاب و روحانیون و یا فارغ التحصیلان رشته های دینی و دانشگاهی بایستی در این امر استفاده نمود؛ لذا به نظر حقیر، برای امر مهم و حکومتی امر به معروف و نهی از منکر نیز باید رشته های حوزوی و دانشگاهی ویژه تعریف نموده و افراد صبور، با ایمان، آگاه و متخصص را برای این کار تربیت و گزینش نمود و مستمرا مورد آموزش و تحت نظارت قرار داد.
نتیجه
همانطوری که در ابتدای بحث آوردم، توقع حقیر این است که رییس جمهوری که در اکثریت اعمال خود دنبال حجت شرعی است، در خصوص مبارزه با بدحجابی نیز به دنبال حجت های شرعی باشند و در صورتیکه نحوه اجرای گذشتگان را قبول ندارند، منکر وظیفه حکومت و دولت در ورود به باب اجرا نشوند.
از علما و روحانیون نیز تقاضا داریم تا به عنوان کسانی که در حوزه امر به معروف و نهی از منکر، تخصص، دلسوزی و ایده های اجرایی دارند، با کسب ابزارهای دولتی و مجوزهای قانونی، به منظور ارائه یک الگوی مناسب، حداقل در چند شهر مبتلابه وارد عمل شوند و عرصه ای جدید و موفق از حضور روحانیت را برای همگان به نمایش گذارند.