89/3/19
10:5 ص
تقسیم بندی جبهه سیاسی کشور به دو جناح سیاسی کشور با عناوین موافقین دولت و مخالفین دولت در مقاله ای در سایت خبرآنلاین با عنوان نقش دو جناح سیاسی در آینده کشور http://khabaronline.ir/news-67290.aspx، ابتدا این نظر را در ذهن تداعی می کند که همه مخالفان دولت در یک باشگاه توپ می زنند و در رقابت با موافقان دولت نیز بسیار جدی هستند آنجا که در همان مقاله ادامه فعالیت طرفداران دولت را زمینه ساز حیات سیاسی اصلاح طلبان معتدل و بستری برای برنامه ریزی های بلند مدت برای آنان می داند. نمی دانم اینکه گروه سیاسی حاکم بر کشور عرصه را حتی برای مخالفان خود باز می گذارد، می تواند نکته ای منفی تلقی شود؟! یا نه! نکته ای مثبت است و دیگر اینکه آیا اگر گروه های بازنده سیاسی که از کارگزاران تا اصولگرایان سنتی را شامل می شود، تنها بر سر مخالفت با دولت یک جناح تشکیل دهند و مدام از یکدیگر حمایت کنند، و خودشان هم بر این تقسیم بندی اقرار داشته باشند، می تواند نقطه مثبتی تلقی شود و یا نشانه ای از این است که تمام اصول مبنایی آنها با حضور احمدی نژاد در صحنه سیاسی کشور به گوشه ای پرت شده اند و در واقع آنچیزی که مورد انتقاد همه این جناحهای مخالف احمدی نژاد است، همان بهم خوردن قاعده بازی است.
غزل شاهد این تفسیر از جناح بندی سیاسی کشور، آن مطلب است که همان سایت، با هدف تطهیر آقای علی مطهری، تکذیبیه ای کذب از قول ایشان درج می کنند با این عنوان که "کاسه های داغ تر از آش بدانند که رهبر گرانقدرمان از افراد متملق و چاپلوس بیزارند" http://khabaronline.ir/news-67256.aspx و البته سایت دیگر منتسب به آقای محسن رضایی نیز با همین مضمون تیتر می زند: http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=102903 . در پاسخ به عنوان این مقالات که بیت الغزل تمام متن بی فایده ایشان است باید بگویم که آری در بحث ولایت پذیری کاسه باید از آش داغ تر باشد. همانطور که حضرت فاطمه علیها سلام در احقاق حق ولایت امیرالمومنین از ایشان فعالتر بود، همانطور که نظر حضرت علی (ع) این بود که مومنان باید به در کوی ولی بروند، همانطور که شهدای انقلاب کوچکترین توهین را به حضرت امام تحمل نمی کردند ولی حضرت امام خمینی با سعه صدر تحمل می فرمودند. آری آنان که صحابه رسول خدا را در مقاله خود مورد شبیه سازی با عصر حاضر می نمایند، بدانند که همانطور که صحابه پیامبر و امام خمینی در معرض لغزش و خطا بودند و هستند، فرزندان و آقازادگانشان به مراتب احتمال سقوط شان بیشتر است، به خصوص آنگاه که مجموعه ای از آقازادگان و دامادها و برادرهایشان که از مقام های عالی بزرگان انقلاب چون استاد مطهری، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و پس از آنان فرزندان بزرگان در قید حیات که کمتر از خیل قبلی نیستند بر سر رقابت با جناح که چه عرض کنم، بر کینه توزی با فردی آنچنان به توافق برسند که تمام اختلافات بنیادی خود را در اصول اعتقادی کنار بگذارند.
جالب این است که این جدا افتادگی اصولگرایان و نزدیکی آنان به کارگزاران و اصلاح طلبان که در تحلیل قبلی از سوی سایت خبرآنلاین ارائه گردیده است، در متن نوشته ای دیگر با عنوان "ماموریت تازه ثمره هاشمی به روایت روزنامه تهران امروز" http://khabaronline.ir/news-67322.aspx خود احمدی نژاد را متهم به عبور از اصولگرایان می کند، در صورتیکه از بدو ورود آقای احمدی نژاد، اصولگرایان سنتی هرگز با او نبودند و خود را رقیب وی دانستند، چه رسد به اینکه حالا دنبال مقصر برای دور شدن این دوخط از یکدیگر می گردند.
از دیگر وابستگان به آن جناح مخالف دولت، آقای احمد توکلی صاحب سایت الف است که در همین اوضاع با مقاله ای آتشین http://alef.ir/1388/content/view/74462 این بار نه تنها مخالفت خود را با دولت فریاد می زند، بلکه تمام حامیانش را حتی اگر دفاعی حقی از دولت کرده باشند به موضع اتهام انداخته و در تایید اظهارات آقای علی مطهری، هر چه دلش تنگش خواسته از زبان این و آن بلغور کرده است، مطالب این مقاله آنقدر سخیف است که ارزش بحث ندارد و برگرفته از همان کینه ای است که انسان را کور و کر می کند ولی این مطلب را می رساند که چشم پوشی و تعارض بر بخشی از حق می تواند یک بیماری پیشرفته را در انسان بروز دهد تا طبق روال گذشته همان فردی که در نقد و انتقاد مسلسلی را به صورت رگبار به همه طرف شلیک می کرد، این بار رهبر و دولت و ملت را با هم مورد هدف قرار دهد.
آنجا که آقازادگان و دامادها و برادرهای بزرگان از جمله علی لاریجانی، علی مطهری، علی رضا بهشتی، سید حسن خمینی، هادی خامنه ای، محمد جواد باهنر، مهدی هاشمی، فائزه هاشمی و ... همگی بر تعارض با احمدی نژاد تفاهم دارند، و در همین جا کسانی نیز حضور دارند که آقازاده نیستند ولی خود را آقازاده های معنوی بزرگانی مانند حضرت امام می دانند که آقان کروبی و موسوی نیز از آن خیلند که جایگاه خود را صرفا در انتساب به حضرت امام جستجو می کردند. باید گفت که انحراف در منتسبین فامیلی انقلاب بسیار زیادند و مثالهایش نیز شخصیتهایی مانند سید حسین خمینی و هادی خامنه ای. انحراف در منتسبین فکری یا به قول علی مطهری، صحابه ای نیز نظیر شیخ منتظری نیز کم نیستند.
انحراف از قول و فعل آنگاه در آقازادگان پیش می آید که خود را بزرگتر از آقاهای خود می دانند و برای عبور از سایه آنان مجبور به اظهار فضل و عمل می شوند، آنچنان که از بزرگان خود نیز می گذرند و یا اعمال و گفتارهای مبنایی و فکری آنان را نیز محدود به همان زمان می نمایند.
من اینکه جناحهای سیاسی کشور در دو جناح سیاسی در کشور صرفا با تعریف موافقان و مخالفان خلاصه شده باشند نمی پسندم، چرا که مخالفت با دولت برآمده از رای مردم و مورد حمایت رهبری در زمینه های مختلف و مهم، نباید موضوع اتحادی همه جانبه بین کسانی گردد که هر از چند گاهی در آزمونهای ولایت پذیری به زیر آب رفته و چند قلپ آب خورده و بعضا بالا آمده و بعضا هم همان زیر مانده و دائم الزیر آبی می شوند. باید آنان که چون علی مطهری، علی لاریجانی و ... هر از چند گاهی چند قلپ آب خورده اند بدانند که بعد از چند بار، دیگر سنگین شده و بالا نخواهند آمد و آنجاست که انسان ساده لوح، عنود و لجوج خود را در کنار کینه توزان سهم خواه همسنگر خواهد دید.
جالب تر اینکه تعداد زیادی از این متحدان مخالف آقای احمدی نژاد دارای سنگر های مهمی بوده و از هر گونه بکارگیری آتش های سنگین و سبک ترسی ندارند.
آنچه که در این تقسیم بندی جناحها به دو گروه دوست احمدی نژاد و دشمن احمدی نژاد قابل احراز است، جاذبه و دافعه قدرتمند آقای احمدی نژاد است که تحلیل نقاط مثبت وی که موجب جاذبه 24 میلیونی گردید و نکاتی که موجب برائت بسیاری از دشمنان خارجی و داخلی انقلاب و بسیاری از مرفهین بی درد از وی گردیده، برای رقبای وی بسیار مفیدتر از اینگونه تحلیلهای کلی خواهد بود. البته نباید در تحلیل جاذبه و دافعه آقای احمدی نژاد افراط کرد، چرا که مطمئنا برخی به دنبال منافع شخصی خود و به قصد شوم به ایشان و دوستان وی نزدیک گردیده و می گردند که البته تعدادی از آنان مانند آقایان پورمحمدی و دانش جعفری که خوش رقصی شان در سیاه نمایی های قبل از انتخابات آشکار گردید، با تیز بینی ایشان کنار گذاشته می شوند و برخی نیز هنوز مشغول فعالیتند و چه بسا کسانی که انسانهای خوبی هستند و تحت تاثیر تبلیغات و تخریبات و یا نارضایتی های شخصی- شغلی و یا برخی نقاط ضعف رییس جمهور و دولت با ایشان میانه خوبی ندارند.