89/2/18
9:25 ص
با وجود اصالت پرکاری و فساد ستیزی در نگرش دولتهای نهم و دهم و موفقیت نسبی در رده های بالای مدیریتی، متاسفانه وضعیت نامطلوب مدیران در رده های میانی موجب گردیده است تا انگبین شیرین کار و سلامت از رده های میانی مدیریت به سطح جامعه رسوخ نیابد. متاسفانه برخی تشنگان قدرت بدون صلاحیت های مدیریتی، صرفا با رایزنی های گسترده در سطوح رده بالای مسئولان کشوری و استانی اعم از معاونین وزرا، استانداران، ائمه جمعه و نمایندگان مجلس، با پیگیری هایی که بوی ریا و ریاست طلبی می دهند، در بسیاری موارد موفق به کسب یک پست مدیریتی می شوند؛ البته این مشکل زخمیست کهنه و قدیمی که همواره چرکین و خونین، پیکره حکومت را آزرده می سازد، و علی رغم تدوین مقرراتی برای انتخاب قانونمند مدیران، اقدام عملیاتی قابل توجهی صورت نگرفته و این ضعف همچنان به شدت خود باقیست.
این تصور که مدیرانی که به منظور دستیابی به صندلی ریاست به هر دستاویزی دست یازیده اند به دنبال خدمت به مردمند، شاید تلخ ترین طنز یک حکومت اسلامی باشد. نمی دانم تا به کی باید مدیران کشورمان اینگونه انتخاب شوند و ما هم بی صبرانه منتظر ارتقای بهره وری و سلامت در تمام رده های حکومتی باشیم.
کسی که برای اشغال چند روزه یک صندلی حاضر است تا عزت مسلمانی خویش را به زیر پا فرش و ریا را بسر تاج کند و پشت در معاون وزیر، استاندار، نماینده مجلس، امام جمعه و فرماندار ساعتها انتظار کشد تا مراتب وفاداری خود را به اثبات رساند، نه به دنبال اصلاح ساختار سازمان و اداره خویش است، نه به فکر خدمت به خلق و گره گشایی از مشکلات مردم و نه به فکر کسب رضای الهی و توشه معنوی، اینگونه مدیران اگر اعتقادی هم به قیامت داشته باشند، آگاهانه آخرت خویش را به آبادی دنیای خود و خرابی دنیای خلق فروخته اند. اینان برای همه امکانات و اموال نهاد زیر نظر خویش برنامه دارند، برنامه ای برای کسب سمت های بالاتر از طریق دلجویی از مراکز قدرت و ثروت، برنامه ای برای ثروت اندوزی در هر فرصتی و برنامه ای برای کسب رضایت اقوام و آشنایان و نفوذ آنان به مجموعه های ذیربط برای افزایش قدرت نفوذ خویش، اینان هر مانع یا رقیبی را یا همراه می کنند و یا درهم می شکنند، آنگونه که با ورود چنین مدیرانی در یک سازمان، نیروهای کاری، سالم و ارزنده، کم کم یا آلوده یا گوشه نشین و یا حذف می گردند.
آنچه که بر این مفسده افزوده شده است، ضعف شدید و یا نبود نظارت بر کار مدیران است. پس از مدتی که دم گرگی این مدیران از لباس میشی عیان می شود، توقع همگان در برخورد با این مدیران به انتظارهای طولانی تبدیل می شود، جرا که پشتوانه های آنها همچنان به حمایت های خود ادامه می دهند و پس از مدتی هر برخوردی به یک رویا مبدل می شود اما باز هم آنچه موجب تغییر (ارتقا یا انتقال) این مدیران می شود، برخورد با خاطی نیست، بلکه به احتمال زیاد، رایزنی های فرد یا گروهی برای ورود به عرصه مدیریت آن نهاد است؛ اینگونه جمع این دومشکل یعنی ضعف در انتخاب مدیران و نظارت بر آنان، به یک دور تسلسل تبدیل می شود که در صورت پاره نشدن، منجر به نهادینه شدن فساد، فقر و تبعیض در جامعه می گردد.
در اداراتی که مدیر بر اساس شایسته سالاری انتخاب نشده است، شایستگان فرصتی برای پیشرفت ندارند و این گونه است که تمام شاخصهای مهم و اثر بخش کشور تحت تاثیر این دور تسلسل واقع شده و علاوه بر عقب افتادگی ما در شاخصهایی مانند کار مفید و بهره وری نیروی کار، در شاخصهایی که مستقیما با پیشرفت کشور در رابطه اند نیز دچار اختلال شده ایم، که از آن جمله شاخصهای مطالعه، تحقیق و پژوهش را می توان نام برد، البته نگاشتن این مطالب به معنی نادیده انگاشتن پیشرفتهایی که در سطوح علمی صورت گرفته نیست بلکه به این معنی است که علی رغم پیشرفتهای قابل تقدیر، رسوخ شایستگان عرصه علم و عمل در بسیاری از رده های مدیریتی کشور محقق نشده است.
خدا کند که امسال که سال همت و کار مضاعف است، قوای سه گانه کشور، عزمی راسخ در بهبود شرایط انتخاب مدیران و نظارت بر عملکرد آنان بخصوص در رده های میانی و پایینی بنمایند، تا همت و کار مضاعف از شعار به عمل مبدل گردد و گرنه در سیستم هایی که پرکاران و سالمان جایگاهی نداشته باشند، گمان ارزشمند بودن کار و سلامت، به خیالی موهوم نزدیک تر خواهد بود.