89/1/19
12:46 ع
نمی دانم چرا برخی اینقدر به نحوه حرف زدن عامیانه رییس جمهور ما خورده می گیرند، مگر حتما باید قلمبه سلمبه حرف زد تا معنی کلام رسانده شود؟ و یا نه! با ساده حرف زدن، جملات رساترند؟ مثلا آیا آن آقایی که مدام از گفتمان، جامعه مدنی، لیبرالیزم، مردم سالاری دینی و گفتگوی تمدن ها حرف می زد، توانست حقی از حقوق کشور را استیفا کند که همه باید همانگونه صحبت کنند!؟
سوالی که مطرح می شود اینکه: چرا جمله آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، اینقدر بعضی را ناراحت می کند؟ و یا چرا بعضی ها جواب یاوه گویی را درشت گویی نمی دانند؟
خدا را شکر در همین جریان انتخابات، پاسخ این سوالها مشخص شد، تا بعضی ها در برابر ملت ایران روسیاه شوند، همانهایی که عزیز آمریکا و انگلیس شده بودند. دیدید همانهایی که می گفتند، مرگ بر هیچ کسی حتی آمریکا نگویید و حرف از زندگی بزنید، بدترین توهین های به رییس جمهور را شنیدند و تشویق کردند. معلوم شد که اینان چرا مرگ بر آمریکا را دوست نداشتند، چرا که همه دیدند چگونه آمریکا با تمام رسانه ها و بودجه های دولتیش برای این جریان نفاق جامه می درید، این یعنی مصداق "چه خوش بی مهربونی هر دوسر بی".
پس ما مرگ بر آمریکا می گوییم و می گوییم و باز هم می گوییم تا ثوابش برای ما بماند و دق کردنش برای آمریکا و دوستانش.
مسلمان تولی و البته تبری دارد، تولایش که رحماء بینهم است و تبرایش، اشداء علی الکفار، پس ما از شدت علیه آمریکا خوشحال می شویم و ای کاش آنهایی که شدتشان را برای احمدی نژاد کنار گذاشته بودند، لااقل از مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، اینقدر دلخور نمی شدند. ما از اینکه در کشور ما جواب یاوه گویی آمریکا را با بله قربان نمی دهند، خوشحالیم و از اینکه جوابش را با درشت گویی می دهند خوشحال ترهم می شویم، بله اوباما که اوبامست، بزرگتر از اوهم غلط می کند که بخواهد در مورد ایران از این یاوه گویی ها بکند.
غالب ملت ما از اینگونه حرف زدن مسئولان نظام ناراحت که نمی شوند، هیچ؛ خوشحال هم می شوند، افتخار هم می کنند، بعد، رأی هم به آن می دهند و البته پایش هم می ایستند؛ حال آنهایی که این ادبیات را دوست ندارند، بهتر است لا اقل برای اثبات ظاهری اعتقاد به مردم سالاری و نه به احترام آن اکثری که به رییس جمهورشان رای داده اند، تحمل کنند و اینقدر اظهار فضل و ادب در برابر ملت و رییس جمهور غیور و شجاع ایران نکنند.
ای کاش آنهایی که مدام دم از دموکراسی می زنند و شعار بی شعور "نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران سر می دهند" و دفاع از حقوق مردم را فریاد می کنند، کمی به سلیقه همین مردم هم احترام می گذاشتند. ما به گفتگو با این به اصطلاح تمدنها، از همان اول هم امید نداشتیم، چه رسد به حالا که ما را تهدید به سلاح اتمی می کنند، اصلا ما مرگ با عزت را زیر بمب اتم، به زندگی با ذلت و تسلیم ترجیح می دهیم، و باز هم با همان ادبیات آقا محمود خودمان می گوییم که وجود تعرض به این کشور اگر وجود داشت، تا حالا شده بود! پس اگر هم حرفش زده می شود، از همان بی تجربگی است که منجر به روخوانی یاوه نوشته های صهیونیست ها می شود.
ملت ما بر عکس بعضی ها که خودشان را در برابر غرب، ریز می بینند، هرگز در برابر استکبار، کمر که خم نمی کند و تحقیرش نیز می کنند، و البته خود استکبار، حقارت خود را در برابر ملت ما فهمیده که از سر جنون آنی و عقده ی قدیمی، تهدیدهای بچگانه می کند و شاخ و شانه می کشد؛ اینجاست که یاد کلام آن مبارز مظلوم انقلاب، شهید بهشتی می افتم که به آمریکا می گفت: از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.
ای کاش هر کسی که این نوشته را می خواند، قربت الی الله یک درشت گویی بر علیه استکبار و دوستانش خیرات کند، تا شاید بعضی ها که حالا یا از ترس و یا از رحماء علی الکفار، نظر شخصی خودشون را به نام ملت بیان می کنند، به خودشان بیایند و لااقل اگر همراه ملت نمی شوند، ملت را همراه خودشان معرفی نکنند.