88/10/19
1:39 ع
شبیخون فرهنگی یعنی اینکه نشسته ایم در خانه هایمان در حالی که هدف گرفته اند مارا، یکی یکیمان را به تیرهای مسموم می نوازند و ما هنوز چیزی از هجوم درک نکرده ایم، هر دم یکیمان کرخ و بی حس به زمین می افتد و ما سرمان را بالا گرفته ایم که ما کاری به کسی نداریم و کسی نیز کاری بما ندارد.
خدایا چشماهای نمازخوانهایمان را چه شده است که آثار ناخنهای زشت پنجه شیطان را بر سر و صورت خود و فرزندانمان نمی بینند.
هر بار که قدم در منزل دوستی می گذارم و این میهمان را که به غلط به ماهش نسبت می دهند می بینم، می مانم از اینکه، چگونه باید خونین شدن سیرت عزیزم را ببینم و دم نزنم، ولی نه! دیگر می گویم، خواه بپند گیرند و خواه ملال، شاید که خدا ببخشد این کاهلیمان را، چرا که فرهنگسازان و مجریان و ناظران و خانواده ها، هر یک مسئولیت را به دیگری حواله داده اند، تو گویی که این حواله را در آخرت کارساز دانند.
شاید کمتر کسی را بیابیم که فیلمهای غیر اخلاقی و برنامه های ضد ارزشی را زیانبار نداند و یا لااقل نشمارد، اما چرا این وقوف مانعی بر ورود ماهواره نمی شود؟، ریشه در دلایلی بحق و توجیهاتی نابحق دارد که مرقومش می دارم.
- درست است که پیشرفت کیفی و کمی برنامه های صدا و سیمای ایران بسیار چشم گیر است و شاید آهنگ رشدی بمراتب بالاتر از فعالیتهای رسانه های دولتی در سایر کشورها دارد، اما در مقایسه با وسعت و گستردگی این همه شبکه های متعدد که همگی با یک آنتن قابل دریافتند، عملا عرصه ای برای رقابت بلحاظ کمی و تکنولوژیک، حتی در آینده نزدیک پیش بینی نمی شود. این امر، نشان دهنده حجم کار به زمین مانده در عرصه فرهنگ است، که البته این یکی از نتایج ورود انگیزه های سیاسی و اقتصادی به این عرصه است.
- توقع جامعه از صدا و سیما این است که بجای تمام شبکه های خارجی، موسیقی، فیلم، سرگرمی، برنامه های ورزشی و ... پخش کند، با توجه به توان صدا وسیما و سربلندی آن در عرصه فعالیت، اختصاص چند کانال تخصصی برای هریک از امور مورد توجه مردم، میسر و لازم بنظر می رسد، حال هر چه دیرتر به این مهم دست یابیم، تعداد بیشتری را آلوده این محنت می کنیم.
- بکرات دیده ایم که حین ورود آنتن های ماهواره ای، به هر خانه، اعضای خانواده بدنبال برنامه های سالم و آموزنده، از قبیل حیات وحش، ورزشی و علمی هستند، غافل از اینکه همان کانالهای حیات وحش یا ورزش، چیزی را به اسم حریم خانواده برسمیت نمی شناسند، و قبل از اینکه علم و فنی را بر سخت افزار خانواده نصب نماید، حیا را که حیات خانواده است، از آن منفک می نمایند. این فرایند ابتدا با یک صحنه از آمیزش حیوانات، یا شنای بانوان، یا یک کلیپ تبلیغی از داروهای جنسی، یا صحنه ای از خلوت یک زن و شوهر در یک فیلم سینمایی شروع می شود و کم کم تفکرات و عقاید تحت تاثیر یک دوستی جذاب غیر مشروع در یک فیلم یا یک گناه خنده دار در یک دوربین مخفی، قرار گرفته و چیزی نمی گذرد که انبوهی از اعمال که همه را زشت و ناپسند می دانستند، به اعمالی عادی، خنده دار و پسندیده تبدیل خواهند شد و اینگونه اصالت های مذهبی، ملی، سیاسی و اجتماعی افراد رنگ باخته و کم کم چیزی جز بی اصالتی اصالت نخواهد داشت، آنجا است که برای همه چیز از دین، خدا، بهشت، جهنم، قانون، استکبار، آزادی، استقلال و ... هزاران تعریف متضاد با هم پذیرفته خواهند شد، و دیگر هیچ تعریفی آنقدر ارزش نخواهد داشت که انسان برایش سرمایه گذارد، بعشقش زندگی کند و یا بپاسش بمیرد.
- این اصل مسلم که ما انسانیم و صاحب اختیار و تفکر، همانقدر که هدایتگر است، گمراه کننده خواهد بود اگر، به غرور منتج شود. اینکه ما تفکر کنیم، تشخیص دهیم و انتخاب کنیم از ارکان سعادت بشراست، اما اینکه هر چه را انتخاب کرده ایم را از فکر و تشخیص بدانیم حرفی دیگر است. تا کسی را بخاطر استفاده از آنتن ماهواره بازخواست می کنیم، پاسخ می دهد که ما همه چیز را می بینیم و خوب و بد را تشخیص می دهیم، و این جواب آنچنان همه گیر شده است که دیگر باسواد و بی سواد و عالم و جاهل و تحلیلگر و سطحی نگر، نمی شناسد. هر که را می بینی، آنچنان از قدرت تشخیص و تحلیل خود سخن می راند و شما را جسوری بی ادب خطاب می کند که فرار را بر قرار تشخیص دهی.
- یکی از توجیهات استفاده از ماهواره، این است که قابل کنترل بوده و می توان از قفل و بستهای این دستگاه استفاده نمود، در صورتیکه آسیب پذیرترین اعضا در خانواده فرزندانند که اکثرا در استفاده از کامپیوتر و ماهواره از والدین خود ماهر ترند، ضمن اینکه تاثیرات این شبکه ها، روی والدین هم قابل چشم پوشی نیست، و هرکسی که بیشتر خودش را مصئون بداند، بیشتر در معرض خطر خواهد بود.
- از نگاه اساتید اخلاق، هر گناهی یا هر لقمه ای آثار تربیتی و روانی خاص خود را دارد، هر چند که انسان از آن گناه یا لقمه اطلاع نداشته باشد. چه بسا بزرگانی که علت محرومیت از یک نماز شب را بدقت بررسی می کنند تا به علت آن برسند و ما آنچنان غرق گناهان شده ایم که نمازهای قضایمان نیز ما را به جستجو وا نمی دارد. یادمان باشد که بزرگترین گناهان، آنهایی هستند که کوچک شمرده می شوند.
- یکی از توجیهاتی که منجر به استفاده از شبکه های خارجی ماهواره ای شده است، علاقه به اخبار و اطلاعات صحیح و سریع است، فارغ از اینکه بالاخره بخش کوچکی از اخبار ما مصلحت جویانه و یا غیر سریع است، شبکه های تخصصی صدا و سیما برای اخبار، تا حدی اغنا کننده است، ولی میل به کسب اطلاعات از منابع مختلف منجر به رویکرد قشر بزرگی از جامعه به شبکه های ماهواره ای است. از سویی نیز باید پذیرفت که هیچ شبکه خبری در دنیا وجود ندارد، مگر اینکه عقاید سیاسی و منافع ملی خود را در نظر میگیرد و اینگونه وقایع مهم را کمرنگ و اطلاعات کم اهمیت را شاخ و بال می دهند و با این شرح و این فرض که هیچ شبکه خارجی با شبکه ملی ما عقاید سیاسی و منافع ملی یکسانی ندارد، می توان درک کرد، چرا محتوی و نحوه اطلاع رسانی در کانالهای حکومتی ما با کانالهایی که کاملا در خدمت منافع ابرقدرتهای سیاسی و اقتصادی، اینقدر فرق می کند و اینگونه درک میزان حسن نیت و مقایسه شبکه های خبری دولتی و شبکه های خبری بیگانه، میسر می شود. یادمان باشد که در جهان معاصر تمام اتفاقهای بزرگ سیاسی با استفاده از شبکه های خبری هدفمند صورت می گیرد و نمونه های آن را در انقلاب ها و شورش های معاصر می توان مشاهده نمود.
- یکی از عوامل تقرب خانواده ها با شبکه های ماهواره ای، دوری مومنان از مسجد است، چرا که بر اساس تجربه شخصی خود، خانواده هایی که از اجتماع مومنان و مساجد دوری می گزینند، آسیب پذیرتر بوده و بهبودشان نیز با مصائب بیشتری همراه خواهد بود. نزدیکی مومنان با هم موجب می شود تا قبح گناهان برایشان، براحتی شکسته نشود و ابرام در دین سهلتر گردد.
- اگر همینطور که به سلامت و بهداشت جسممان اهمیت قائلیم، سلامت و بهداشت روح و دینمان را ارج می نهادیم و رژیم غذای روح میگرفتیم، از معصیتی که مام معاصیست، پرهیز می کردیم، و راستی چه تقوایی بالاتر از اینکه از گناهی که به تضعیف پایه های اجتماعی دین، بدبینی به مومنان، آلودگی چشم و گوش، لرزش ارکان خانواده، تهیج شهوت عمومی، خوشبینی به دشمنان دین و... ختم می شود، دوری جوییم، و متاسفانه و یا خوشبختانه باید بگویم که برای ما مردم، هیچ ابزاری در برخورد با این شبیخون وجود ندارد، جز اینکه با نزدیکی به جماعت مومنان بر ایمان و تقوای خود و خانواده بیفزاییم و تفریحات سالم برای خودمان تعریف و برنامه ریزی کنیم و از هر آنچه که حرمت دین خدا و خانواده را نادیده می گیرد، چشم بپوشیم و کاش فرهنگسازان، مجریان و ناظران، وظایفشان را بهتر انجام می دادند تا بار تمام این مشکلات بر دوش خانواده ها سنگینی ننماید.