88/11/27
8:15 ص
جبهه ای را می بینیم که اگر بجای اصولگرایان منتقد یا اصولگرایان سنتی، به آنان اصولگرایان غرغرو بگوییم، شایسته تر است. اینان از همان زمان انتخابات، با جبهه اصلاح طلب نزدیکتر بوده و حتی رسما به طرفداری از آنها موضع گیری می کردند. آنان همیشه بیشتر از اصل به فرع پرداختند، آنان خود در کوره ادعای تقلب دمیدند، خود جز اولین تبریک گوینده های مخملین بودند، خود کهریزک را اصل دانستند و تهمت به نظام را فرع، اینان نیز از رعایت نکردن رسم بازی از سوی احمدی نژاد گلایه داشتند، از سویی اصول گرا بودند و از سویی برای فتنه گران و مفسدان اقتصادی، شأن و احترام قائل بودند، و حتی به دفاع از آنان پرداختند، آنان هر گامشان با فتنه گران همگام بود و پس از شکست خوردن فتنه گران، به دنبال راههای بخشش آنان بودند، اینان همواره شروع فتنه را از مناظره دانستند و ادامه آن را نیز از عذرنخواستن دولت، اینان حل نهایی این معضل را از وحدت با فتنه گران و محکومیت احمدی نژاد می دانند.
ماههاست که تمام انتقاداتشان به دولت در همان مناظره خلاصه شده است، اینان که هر کدامشان یک دکترایی از تخصص های دهن پرکن گرفته اند، اگر هم غرغرشان را به انتقاد تأویل کنی، هرگز راهکاری برای مشکلات کشور ارائه نکرده اند، آنهم در شرایطی که کشور به طرح عظیمی مثل هدفمند کردن مشغول است. اینان همواره به دنبال کاهش اختیارات دولت هستند، اینان همواره به دنبال انتقادات از نوع سیاه نمایی مفرطند، مقدمه همه کلامهایشان، حتی سخنان غیر اقتصادی شان، این است که فعلا به وضع فلاکت بار اقتصاد کشور کاری ندارند، اما همین یک جمله شان از هر انتقاد که چه عرض کنم، از هر فحشی بدتر بود. اینان با وجود این که مردم با انتخابات 88 به شعارهای انتخاباتی احمدی نژاد با قاطعیت رأی دادند، با وجود اینکه در 9 دی، اعتماد خود را به نظام بعنوان برگزار کننده انتخابات اعلام کردند و در 22 بهمن پایبندی خود را به تمام آرمانهای اسلام، امام و رهبری اعلام کردند، احساس می کنند که نتوانسته اند، میوه درخت فتنه را به نفع خود مصادره کنند، اینان به دنبال موج سواری بودند، هم خر را می خواهند و هم خرما را، هم از آرمانهای امام دم میزنند و هم از آرمانهای آقازادگی حمایت می کنند، یا خود آقازاده شده اند و یا فرزندانشان آقازاده اند و از آنجا که آقازاده ها خون ملت را در شیشه کرده اند، نمی دانند که چرا نمی توانند مدافع ملت و امام شان باشند.
ماههاست که نه پیشنهادی ارائه می دهند و نه انتقادی علمی انجام می دهند، اینان فقط غر می زنند، کسانی که در طول دوره زندگی شان بعضا حتی یک شهر را مدیریت نکرده اند ولی ادعای مدیریت یک کشور را دارند. کسانی که مدیریت یک شهر را در ساخت یک تونل خلاصه می کنند، کسانی که از فرمان امام برای پیدا کردن مقصران سوءمدیریت جنگ مصئون مانده اند، کسانی که سهم شان را از دولت نستانده و طلبکارند، کسانی که از هم اکنون جامه ریاست جمهوری را به تن خود برازنده می بینند تا دوباره همان قاعده بازی رعایت شود، تا آقازاده ها همیشه مصئونیت قضایی داشته باشند، تا سر قدرت، حساب حساب و سر رانت های اقتصادی، کاکا برادر برقرار باشد. به خصوصی سازی های دولت انتقاد دارند چون که خودشان دیگر برنده از پیش مشخص مزایده های صوری نیستند. به هدفمند کردن انتقاد دارند چون خودشان جرأت اجرایش را نداشتند، به سیاستهای خارجی انتقاد دارند که نمی خواهند درعزت ایران نقش نداشته باشند، تورم 30 درصد را از کم کاری دولت و تورم 12 درصد را از کاهش تورم جهانی معرفی می کنند، خوبی ها را به نام شانس و قانون خوب و بدی ها را به نام دولت و اجرای بد می نویسند.
اینان، بعد از 22 بهمن یک به یک، پیام می دهند که نکند کسی پیام راهپیمایی را آنطور که آنان می خواهند برداشت نکرده باشد، آری آنان می خواهند به کسانی که راهپیمایی کرده اند، معنی راهپیماییشان را بیاموزند!! حال من پیام ملت را می گویم، منی که دامنم به حقوق های چند میلیونی، زمین های مجانی، خودروهای هبه ای و ... آلوده نشده است: پیام ملت چه در راهپیمایی ها و چه در انتخابات این بود که مردم خواهان حرکت دقیق انقلاب در مسیر آرمانهای اصلی خود یعنی عدالت، استقلال، آزادگی، و دین مداری هستند و نهایت دقت خود را در شناسایی جریانها مبذول می دارند، حال اگر با احمدی نژاد تطابق بیشتری داشته باشد، او را برمی گزینند و اگر احمدی نژاد را در خلاف این مسیر بدانند، مطمئنا خود، پیش از همه طردش خواهند کرد، پس این اصولگرایان غرغرو، کمی شخصیت خود را بر اعمال خود بنا نهند نه روی حمله به دیگران، و به خشنودی خداوند بیاندیشند و در راه آن گام نهند که کینه نیز همانند عشق چشم را کور و گوش را کر می کند و کینه مؤمن و محبت خداوند در یک دل گرد هم جمع نمی آیند.