95/6/4
9:23 ص
جواد امام ، مدیرعامل فعلی بنیاد باران و از مجرمان فتنه، اخیرا نامهای به احمد منتظری نوشته است و در ژست یک پیرو خط امام، از انتشار اظهارات آیت الله منتظری که موجب هجمه به امام خمینی(ره) شد، گلایه کرده و در خلال نامه نیز کوشیده تا فتنه 88 را تطهیر نماید و از همراهی آن با منافقین، جاسوسان، توهین کنندگان به اهل بیت، بهاییان و... اعلام برائت کند و حتی آن را در مسیر تبعیت از سیره امام خمینی(ره) جلوه دهد! لذا لازم دیدم چند نکته جهت یادآوری به جواد امام ، حامیان فتنه و مدعیان دروغین خط امام بیان نمایم:
به استناد اظهارات اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، آقای موسوی هم مانند آیت الله منتظری از معترضین اعدام منافقین در سال 1367 (پس از عملیات فروغ جاویدان منافقین) بوده و حتی علت اصلی استعفایش را اعتراض به همان اعدامها معرفی میکند، امیر ارجمند در مصاحبهای که در سال 1390 در بی بی سی منتشر شده است، میگوید:
«آقای موسوی در 13 مرداد سال گذشته در دیدار با گروهی از روزنامه نگاران گفت:
"مساله سال 67 را باید در منظر تاریخی خود بررسی کرد و بعد هم باید دید که آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا مکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مساله نداشته است، خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با جزئیات هم محذوراتی دارم".
آقای مهندس موسوی در آن هنگام نخست وزیر بوده و عضو قوه قضائیه نبوده است. بنا به گفته خودش بی خبر بوده و حتی تقاضای تشکیل هیات تحقیق داده بود. ولی این تقاضا نیز کفایت نمی کند. آقای موسوی "ظاهرا" در پی با خبر شدن از اعدام های دسته جمعی استعفا داده است.»
زهرا رهنورد هم در مصاحبه با خودنویس، اعدام منافقین زندانی که با توجه به شواهدی که از هر دو طرف وجود داشت درپی پیوستن به منافقین در عملیات فروغ جاویدان بودند را یک «جنایت» میخواند و میگوید:
«اما به طوری که بارها گفته شده از این جنایت نه آقای خامنهای و نه آقای موسوی هیچ یک اطلاعی نداشتهاند و در حوزه وظایف شان هم نبوده است.»
و این اظهارات نشان میدهد، هم میرحسین موسوی وهم زهرا رهنورد که آقای جواد امام در حمایت از ایشان، از منافقین اعلام برائت و از اقدام امام خمینی در اعدام مناففین حمایت کرده است، خودشان از منتقدان جدی امام خمینی(ره) در این خصوص بودهاند و این اظهارات را وقتی در کنار حمایتهای منافقین از فتنه گران و اصلاح طلبان در سالهای 88 و 92 میگذاریم به این نتیجه میرسیم که ادعای برائت از منافقین و اعلام حمایت از اعدام برخی از ایشان در سال 67 با شواهد موجود هیچ تناسبی ندارد کما این که این اعلام برائت ها نیز باید در همان کوران فتنه انجام میشد!
خیانت فتنه گران و ضرباتی که به کشور وارد آوردند چه به لحاظ خدشه به امنیت، وحدت و منافع ملی، چه به لحاظ خونهایی که با قانونشکنی هایشان از دوطرف ریخته شد و چه به لحاظ بدعتی که در تاریخ انتخابات کشور گذاشتند و چه به لحاظ گرایی که با نامه نگاری (ازطریق سران فتنه به اوباما به واسطه گری شامر) و یا به صورت حضوری (از طریق مهدی هاشمی در لندن و به گواهی فایلهای مکالمات صوتی وی با نیک آهنگ کوثر) به دشمن دادند تا سخت ترین تحریم ها را پس از فتنه بر کشور و مردم تحمیل کنند، کمتر از خیانت منافقین نبوده است.
اگر چه برائت فتنه گران از منافقین اقدامی لازم و البته دیرهنگام است ولی به صرف چنین اعلام برائتی از سوی جواد امام ، کجا میتوان دامن فتنه گران را از آن همه ظلم و خیانت که همچنان بر مردم و انقلاب ادامه دارد، پاک کرد؟! و حال این که نتنیاهو، اوباما، کلینتون، کنگره آمریکا، سعودیها، ریگی، همجنسبازان، سلطنت طلبها، دگراندیشان، خدانابوران، و همه ضدانقلاب را به تمجید واداشتند و به سرانجام فتنه و ضربه به نظام امیدوار کردند! و درحال حاضر بهترین کار برای فتنه گران اعلام برائت از رفتار زشت، ساختارشکن، غیرقانونی و پرهزینه خودشان است و نه منافقان و خائنان دیگر!