89/11/10
8:17 ع
مثل این که دریای توهم نه ساحل دارد و نه کف، موجست که در این دریا حرف اول و آخر را می زند. مثل این که برخی مدعیان و متوهمان تقلب، فکر!!! کرده اند که انقلاب های اخیر الگو گرفته از جنبش لجنی است؛ اما در پاسخ به کسانی که در خواب و توهم فرو رفتهاند، معمولا 2-3 کشیده ی هوشیار کننده، چاره ساز تر از برهان است که چون فعلا امکانش نیست به همان برهان بسنده می شود:
1- بزرگترین تفاوت کودتای مخملی و انقلابات مردمی در این است که کودتای مخملی مورد حمایت استکبار بود و انقلابات مردمی منفور استکبار. فکر نکنم کسی یادش رفته باشد که رؤسای جمهور آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه و آلمان از اغتشاش گران دعوت به حضور در خیابانها میکردند و از سران فتنه حمایت؛ اما در مورد مصر و تونس از مردم می خواهند که آرامش خود را حفظ کنند و حتی کماندو هم می فرستند.
2- از دیگر تفاوتها این که، هدف کودتاچیان مخملی دوستی با استکبار بود و در انقلابات مردمی، هدف استقلال کشور از دولتهای دست نشانده و تشکیل دولتهای استکبار ستیز است.
3- از دیگر تفاوت ها این که، کودتای مخملی در ایران توسط نیروهای مردمی اطفا شد و فریفتگان در جواب هر شعار "رأی من کجاست"، چند فدایی انقلاب را در برابر خود دیدند، این در حالی است که انقلابات مردمی اخیر با ارتش و تانک و هلی کوپتر و جدیدا هم نیروهای کماندوی اسرائیلی و حکم تیر مواجه شده اند و البته به فضل و قوت الهی، نور خدا خاموش شدنی نیست.
4- در کودتای مخملی از دموکراسی سوءاستفاده شد و در کشوری اتفاق افتاد که بارها در انتخاباتش احزاب و گروههای مختلف بر سر کار آمده بودند. در کودتای مخملی، سران فتنه باخت در انتخابات را تاب نیاوردند، در حالی که مردم انقلابی کشورهای مصر و اردن و یمن و عربستان و تونس، سال ها رنگ انتخابات واقعی را ندیده بودند و حکومت ها در واقع پادشاهی بودند.
5- در کودتای مخملی، سران فتنه به دنبال کمرنگ کردن دین در جامعه بودند اما یکی از اهداف مهم در انقلابات مردمی احیای احکام دینی است.
6- کودتای مخملی در برابر حکومتی صورت می گرفت که حامی مظلومان عالم بود و از لبنان و فلسطین و غزه حمایت می کرد، اما انقلابهای مردمی در برابر حکومت هایی اتفاق افتاد که از ظالم ترین حکومت ها مانند اسرائیل حمایت می کردند. در شرایطی که کودتاچیان مخملی، نه غزه و نه لبنان سرداده بودند، مردم ایران و حکومت مقدس شان، اسرائیل را محکوم می کرد؛ حال آن که حکومت مصر، تونل های حمل غذا و دارو را روی سر مردم بی پناه غزه خراب می کردند.
7- از دیگر تفاوتهای کودتاهای مخملی و انقلابات اخیر این است که نیروی محرکه اولیه را در کودتای مخملی تعدادی ملقب به سران فتنه بر عهده داشتند و این سران فتنه در پیش حرکت می کردند و تعدادی فریفته که ادعای تقلب را باور کرده بودند، پشت سرشان در حرکت بودند وحال آن که در انقلابات مردمی اخیر، حرف اول را نه چهره ها! بلکه خود مردم می زنند، نشانه اش این که نخبه های این کشورها در پی حرکت می کنند نه در پیش. این چنین است که با رنگ باختن ظاهر مظلوم سران فتنه، فریفتگان از پشت سر این افراد متفرق شدند و حال این که در انقلابات مردمی اخیر، مردم خود پیشتازند و موتور محرکه ی انقلاب، نه به بیانیه های متعدد نیاز دارند، نه به حمایت مالی و رسانه ای استکبار، نه به ایدوئولوگ هایی مانند جورج سوروس، مایکل لدین، جین شارپ و سروش و نه به دستورالعمل های آن ور آبی.
8- کودتاهای موفق همواره منجر به حکومت های استبدادی می شوند و حکومت های استبدادی نیز به انقلابات مردمی منتج خواهند شد و آنچه اکنون در مورد حکومت هایی که هم اکنون گرفتار انقلابات مردمی شده اند صادق است، این که همه ی آن ها در اثر کودتاهای مخملی و غیر مخملی (ومورد حمایت استکبار) بر روی کار آمده بودند نه انقلاب های مردمی! پس کودتاهای مخملی به انقلابات مردمی منتج می شوند، اما انقلابات تا وقتی که مردمیاند با کودتای مخملی از بین نخواهند رفت (اگر چه شاید با یک کودتای نظامی به طور موقت راکد شوند)، بلکه قوی تر خواهند شد (مانند تبدیل انقلاب مشروطیت به انقلاب اسلامی)؛ و این مسئله یک سنت الهی است.
9- از دیگر تفاوتهای جنبش لجنی و انقلاب های مردمی این است که پایگاه مردمی کودتای مخملی از جهل قدرت می گیرد و حمایت های مردمی در انقلاب از علم نشأت می گیرد و به همین دلیل است که با گذشت زمان و آشکار شدن حقایق و فاش شدن دروغ ها و انگیزه های شبکه های دروغ پراکن استکبار، جنبش فلج شد، در صورتی که انقلاب های مردمی بر پایه ی حقیقت بنا شده اند نه بر پایه دروغ های شبکه های bbc و cnn و fox، به همین دلیل است که کودتاها محصول زمانهای کوتاهند و انقلاب ها معمولا در گذر زمان حاصل می شوند.