اخیراً محمدعلی آهنگران (که درموارد متعدد از فتنه گران حمایت کرده است) با تشبیه دیدار اردغان و خانواده اش در سال 91 با مقام معظم رهبری تلاش کرده است به حضور بدون تشریفات اخیر پوتین در محضر رهبر معظم انقلاب تلاش کرده است تا بگوید حضور پوتین و حتی هدیه ای که به مقام معظم رهبری داده است تنها یک اقدام در جهت منافع ملی روسیه بوده است و با یادآوری عدم حمایت پوتین در هنگام صدور قطعنامه های شورای امنیت علی ایران و یا در خصوص بدعهدی در موضعاتی مانند S300 و یا تکمیل نیروگاه بوشهر این حضور و دیدار مسئله ای بوده که بدون دلیل باعث ذوق زدگی به قول او دلواپسان ولادیمیر شده است که در پاسخ به او این مطلب تقدیم می گردد:
پاسخ:
1- آیا صرف این که بخشی از دو واقعه شبیه هم هستند به این معنی است که آن دو واقعه کاملا شبیه هم هستند؟! مسلما پاسخ منفی است و البته انسان همیشه باید هوشیار باشد ولی انطباق دو واقعه به صرف شباهت برخی ازظواهر آن غلط است.
2- آیا وقتی اردوغان به ایران آمد از قبل همکاری یا مساعدت یا اتحاد خاصی با ایران برقرار کرده بود و یا صرفاً به یک دیدار احساسی شروع و ختم شد؟! پس شباهت ظاهری را بدون شباهت های محتوایی نباید مقایسه نمود.
3- پوتین در سال 86 هم به ایران آمد و از آن تاریخ تاکنون نزدیکی ایران و روسیه در برخی مسائل منطقه ای مانند مبارزه با داعش، حفظ محور مقاومت و تلاش برای خنثی کردن تحریمها پله پله بیشتر شده است ولی ضمن این که ما بدعهدی در برخی موارد مانند قرارداد s300 یا تکمیل نیروگاه بوشهر را محکوم میکنیم، ولی از رصد روند تغییرات و تلاش برای استفاده از فرصتهای جدید هم غافل نیستیم.
4- مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با پوتین از برخی اقدامات روسیه مانند تلاش برای پرونده هسته ای و فعالیت در منطقه به خصوص در یکسال و نیم گذشته تقدیر کرد و آنها را مبتکرانه و خوب توصیف کرد و خواستار افزایش همکاری ها به خصوص در مورد مسائل اقتصادی شد که این رویکرد برای کسانی که رهبری را به شجاعت و دقت رهبری اعتقاد دارند به سادگی قابل گذشت نیست.
5- یادمان باشد که ایران از طریق سردار سلیمانی به پوتین پیشنهاد مبارزه نظامی با داعش داد و او موافقت کرد نه این که او از ما چیزی خواسته باشد و ما تبعیت کرده باشیم و در خصوص حکومت سوریه هم حواسمان باشد که ایران و روسیه، تا اینجا متفقاً پافشاری کرده اند که هیچ شرط و شروطی برای مردم در خصوص انتخاب رئیس جمهور یا نوع حکومت گذاشته نشود که دقیقاً برخلاف سیاست آمریکا، سیاستی آزادمنشانه و شرافتمندانه است.
6- با فرض این که روسیه هم مانند هر کشوری به دنبال منافع ملی است، آیا در شرایطی که هر دو کشور منافع مشترکی در مسائل منطقه، تحریم دوکشور و داشتن دشمن مشترک دارند، نباید از این فرصت استفاده نمایند؟! چگونه است که جناب آهنگران برای دوستانشان که عاشق رابطه برقرار کردن با آمریکایی هستند تا آخرین لحظه هم از تحریم مواد غذایی و دارویی و حمایت از تروریستها و داعشی ها دست برنداشته است، دلواپس نمی شود ولی برای روابط منطبق با منافع ملی با روسیه اینچنین دلواپس شده است ؟! به راستی این سیاست دوگانه در بزک کردن چهره دشمن رسمی و نگرانی از یک اتحاد سالم منطقه ای قابل توجیه است؟!
7- قضیه چیست که تا هر شخصیت داخلی یا خارجی از هنرمند تا سیاستمدار و دانشمند، به مقام معظم رهبری عرض ارادت میکند شما اینطور سراسیمه به او می تازید؟!
8- چگونه است که دوستانتان دست دادن ظریف با اوبامایی که همینک در چند جبهه به قول خودشان در جنگ نیابتی با ما میجنگند را مایه جشن گرفتن می دانند ولی همکاری پوتین در جنگ با داعش برایشان آزار دهنده است؟! چرا دوستانتان همراه آمریکا و ترکیه و ناتو از حضور پوتین در ایران اینچنین آشفته اند؟! البته یکی این ناراحتی را با زدن سوخو نشان می دهد و یکی هم با زدن کاریکاتور یا مطلب اهانت آمیز.
9- این که آقای محمدعلی آهنگران می تواند بدعهدی های روسیه در خصوص S300 و تکمیل نیروگاه بوشهر یا عدم حمایت های او را در خصوص تصویب قطعنامه شورای امنیت را ببیند کار خوبی است که همه باید مد نظر قرار دهیم، ولی این که ایشان و جریان مورد علاقه ایشان، این هم خیانت و خباثت و کودتای از نوع سخت و نظامی و مخملی در قبل و بعد از انقلاب و زدن هواپیما و دادن مدال افتخار به باعث آن کار و این همه حمایت از تروریست ها و داعش و تحریمها و توهین ها و تهدیدهای مختلف را نادیده می انگارند و برایشان قلم فرسایی نمی کنند جای گلایه دارد.