اصولا طرح هایی که در انتخابات آتی مجلس و نتایج آن مؤثرند، مهمند، چرا که در این قوانین، امکان دارد نمایندگان حاضر، نامزدهای رقیب خود را تضعیف و یا حتی حذف نمایند. نمونه این قوانین، آن قانونی بود که شرط نامزدی برای نمایندگی مجلس را فوق لیسانس تعیین می کرد ولی کسانی که قبلا نماینده مجلس بوده اند را مستثنا می کرد و اصولاً با چنین طرحی تعدادی از کسانی که قصد نامزدی داشتند، حذف می شدند بدون اینکه خطری متوجه نمایندگان قبلی باشد.
و اما طرح استانی شدن انتخابات چگونه طرحی است؟ همانطوری که از اسم این طرح مشخص است، نامزدها برای یک شهرستان نامزد نمی شوند، بلکه برای استان شان نامزد می شوند و رقابت بین تمام نامزدهای یک استان به صورت یکسان صورت می گیرد؛ شاید در قدم اول به نظر برسد که این طرح در جهت منصفانه شدن انتخابات است و نمایندگان حائز اکثریت آرا، دیگر به صورت منطقه ای نخواهند اندیشید و مصوبات مجلس از حالت منطقه ای خارج خواهند شد، اما با کمی دقت، ایرادها و نکاتی مشخص خواهد شد که به آنها اشاره می گردد:
1- با اجرای این طرح، نامزدهایی که به شهرهای پرجمعیت تر منسوب هستند، به دلیل حس ناسیونالیستی که در ساکنان هر شهری وجود دارد، بخت بیشتری برای انتخاب خواهند داشت.
2- کسانی که هزینه ی تبلیغات انتخاباتی در تعداد شهرهای بیشتری را دارند، بخت بیشتری برای انتخاب خواهند داشت، ضمن این که هزینه ی تبلیغاتی انتخابات بشدت افزایش خواهد یافت.
3- با افزایش سهم شهرهای پرجمعیت در تعداد نمایندگان مجلس، نامزدهای کمتری از شهرهای کم جمعیت به مجلس راه خواهند یافت و این موجب تمرکز گرایی در تصویب آرا به سمت شهرهای پرجمعیت و مراکز استان ها خواهد شد.
4- شناخت قاطع و مثبت مردم یک شهرستان از یک نامزد واجد تمام شرایط متعالی نمایندگی مجلس، موجب نخواهد شد تا در رقابت با یک نامزد نسبتا معروف در تمام استان (به دلیل سوابق قبلی موفق و حتی غیر موفق) امکانی برای پیروزی وجود داشته باشد و همین مسأله امتیازی است برای کسانی است که قبلاً به عنوان نماینده ی مجلس و یا هر مسئول دیگر، حتی یک بار تصویرشان در تلویزیون پخش شده است.
5- با افزایش هزینه های تبلیغاتی، نفوذ حامیان سرمایه دار و احزاب و جناح های سیاسی در تعیین نمایندگان افزایش خواهد یافت و نمایندگانی که اینچنین به مجلس راه می یابند، مطمئناً بده و بستان های بیشتری خواهند داشت که همواره عواقب این معامله ها متوجه تمام مردم خواهد شد.
شاید کسانی که این دلایل را بخوانند، نگارنده را بدبین بدانند و مطالب را توهماتی ذهن اما برای این مسئله هم دلایل دارم که با دو سؤال پاسخ را به نویسنده واگذار می کنم:
1- آیا کسی گمان می کند که نمایندگان حاضر طرحی را تصویب کنند که احتمال کسب آرای شان را در دوره بعدی کاهش دهد؟! یادتان هست که چندی پیش طرحی ارائه شد که در آن می خواستند، دوره نمایندگی خودشان را 2 سال اضافه کنند تا انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس باهم برگزار شود، سؤال این که چرا پیشنهاد نکردند که مثلا 2 سال از نمایندگی شان کم شود تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری باهم برگزار شود؟ و یا چرا وقتی فوق لیسانس را شرط نامزدی اعلام می یکنند، چرا خودشان را مستثنی می دانند؟ و اصلاً چه دلیلی وجود دارد که یک فارغ التحصیل در رشته ی کارشناسی از یک دانشگاه معتبر سراسری با چندین سال سابقه را در برابر یک فوق لیسانس، فاقد شرایط نمایندگی بدانیم؟ جز این است که تمام این موارد به این دلیل است که بخت موفقیت نمایندگان حاضر، در دوره بعدی انتخابات مجلس بیشتر شود؟
2- اصولاً این طرح های تغییر در انتخابات مجلس، چرا همیشه در اواخر دوره چهارساله مجالس مطرح می شوند؟
نتیجه: نظر منصفانه حقیر این است که جز مسائل مربوط به صلاحیت اخلاقی و سیاسی افراد، سایر صلاحیت ها مانند درجه ی تحصیلی نباید شرط ورود به مجلس باشد و با افزایش تعداد نامزدها، شور و حال انتخابات نیز بیشتر شود، ضمن این که مردم خودشان بهتر فرق بین یک لیسانس، فوق لیسانس و یا دکتر را تشخیص می دهند و دیگر این که امکان ایجاد دخل تصرف در قوانین انتخابات مجلس، نباید فقط منوط به نظر مجلس باشد، چون موجب فساد خواهد شد.