94/1/15
11:44 ص
با جدی و فشرده تر شدن مذاکرات هسته ای و احتمال بروز توافق، برخی از اصلاح طلبان و حامیان دولت مکرراً با لحن طنز و تحقیر مذاکره کنندگان قبلی را با مذاکره کنندگان موجود مقایسه می کنند، اگر چه حقیر به هر دو گروه انتقاداتی داشته ام لیکن با توجه به تفاوت شرایط زمانی دو گروه مذاکره کننده لازم دیدم به منظور امکان مقایسه ای منصفانه تر برخی از تفاوت های کلیدی مذاکرات آقایان جلیلی و ظریف را ذکر کنم:
1- جلیلی، مذاکرات را از صفر شروع کرد، یعنی با بازگشایی تاسیسات هسته ای تا 3 سال غربی ها حاضر به مذاکره نبودند و شرطشان برای مذاکره تعطیلی مجدد تاسیسات بود. عملا 3 سال مقاومت دولت، مردم و مذاکره کنندگان به پذیرش مذاکرات بدون شرط از سوی طرف مقابل انجامید.
2- مذاکرات جلیلی در حالی بود که پیشرفت تکنولوژی هسته ای به موازات مذاکرات انجام می شد و طولانی شدن مذاکرات بیش از ضرر ما موجب نگرانی طرف مقابل از برگهای برنده جدید مثل غنی سازی 20 درصد بود در حالی که در مذاکرات ظریف عملا به دلیل محدودیت سنگینی که در توافق ژنو متوجه ما شد عملا هر تمدید توافق یک ضربه به منافع ملی بود.
3- جلیلی حدود 1 سال در دولت نهم مذاکره کرد که مقارن با فتنه 88 به مدت 14 ماه مذاکرات تعطیل شد و با تشدید فشارهای تحریم و سومدیریت دولت دهم، عملا طرف مقابل به اثربخشی تحریمها امیدوار شد و یک سال پایانی نیز عملا به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم چشم دوخت، این یعنی بپذیریم که جناب جلیلی و دولتهای نهم و دهم عملا دو دوره منقطع مذاکره، جمعا به مدت حدود4 سال فرصت داشتند.
4- برگ برنده هایی مانند افزایش ذخیره 5 و 20 درصد و توسعه تاسیسات هسته ای، برگ برنده هایی بودند که اگر چه خود جلیلی می توانست آنها را خرج نتیجه انتخابات ریاست جمهوری کند ولی بدون هرگونه استفاده سیاسی از این برگهای ملی، آنها را به مذاکره کنندگان بعدی تحویل داد.
5- برگ برنده های هسته ای ایران در طول توافق ژنو و مذاکرات نهایی هسته ای هزینه شد و گرنه چیزی برای چانه زنی وجود نمی داشت و این امکانات در طول فرصتی که جلیلی برای پیشرفت هسته ای خرید، مهیا شد.
6- دولت یازدهم با مجوز مذاکرات مستقیم با آمریکا و نرمش قهرمانانه به مذاکرات رفت و به این لحاظ نیز از امکانات بیشتری در چانه زنی برخوردار بود.
7- یکی از تفاوتهای مذاکره کنندگان قبل و بعد در این بود دولت های مقابل، یکدوره شاهد مقاومت جانانه ملت و دولت ایران بودند و تکرار آن شرایط به نفعشان نبود و به همین دلیل بود که مذاکره کنندگان جدید ما، مدام طرف مقابل را از بازگشت غرب ستیزان ایران به قدرت می ترساندند.
پایان: خلاصه این که اگر چه انتقاداتی به هر دو گروه مذاکره کننده قدیم و فعلی وارد است لیکن مقایسه باید در شرایط مساوی صورت گیرد، باید توجه داشت که هر دو گروه مورد حمایت رهبری و مکلف به رعایت منویات رهبری بودند و بحث دیگر محتوای خود تفاهم است، باید قبل از شتاب در تایید و رد توافق به جزییات آن وقوف یافت تا خدای ناکرده مانند توافق ژنو بین آنچه گمان می کردند و آنچه منعقد کرده بودند تفاوت زیادی وجود نداشته باشد و این که نهایتا منافع ملی و نیازها و خطوط ترسیمی رعایت شده باشد.