بیانات مقام معظم رهبری در هنگام آغاز سال 1394 و سخنرانی روز اول فروردین مقام معظم رهبری در مشهد مقدس، حاوی نکات بسیار مهمی مثل نامگذاری سال 1394 و برخی رهنمودهای حیاتی بود که به شدت مورد توجه رسانه ها و احزاب و جریان های مختلف قرار گرفت و امید است که این رهنمودها بیش از توصیه های سال های گذشته مد نظر دولت و ملت قرار گیرد. فارغ از اهمیت و کاربرد جملات و عبارات مهم در پیام نوروزی 94 و سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس، انتخاب این شعار و سخنان به زعم بسیاری از مردم و جریانهای سیاسی بعید به نظر می رسید که لازم دیدم در خصوص چرایی نام گذاری امسال به ” دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی ” و ارتباط آن با اقتضائات و نیازهای فعلی کشور تقدیم نمایم:
- در چند ماهه اخیر شاهدیم که برخی تبعیض های صنفی و شغلی در برخورد با طبقات اجتماعی مختلف اعم از کارمند و پرستار و معلم و … موجب گردیده است تا برخی از این صنوف طی ماه های اخیر نسبت به دولت مواضع انتقادی بگیرند و حتی تجمعات اعتراض آمیز گسترده داشته باشند.
- عدم افزایش محسوس فروش نفت در کنار کاهش محسوس قیمت نفت باعث شده است که دولت توان چندانی در حمایت و کمک به طبقات مستضعف نداشته باشد و مدام ناچار به طرح مباحثی مثل کاهش یارانه بگیران یا افزایش قیمت حامل های انرژی و قیمت نان و … بپردازند.
- برخی مصوبات شغلی مانند افزایشات 35 درصدی حقوق ویژه برخی کارمندان تهرانی، باعث نارضایتی در همکاران و زیرمجموعه های وزارتخانه های مختلف گردیده است و حال این که همواره حساسیت در این گونه تبعیض های بین کارمندان ستادی و صفی وجود داشته است.
- برخورد دولت با برخی از طرح های نیمه کاره دولت قبل مانند طرح مسکن مهر که باعث نارضایتی خیل انبوهی از متقاضیان استفاده از این طرح ها گردیده است.
- توهین های مکرر به منتقدان هسته ای که بسیاری از این منتقدان از جنس همین مردم یا افراد قابل احترام و مردمی هستند و این توهین ها نه تنها موجب رنجش منتقدان دولت، بلکه موجب نارضایتی بسیاری از مردم نسبت به این رفتار دولتمردان گردیده است.
- ارائه ی برخی از آمارهای متناقض یا سوال برانگیز از سوی دولتمردان در خصوص خزانه یا نرخ تورم، عبور از رکود، مثبت شدن رشد اقتصادی، ادعای پرداخت کلیه مطالبات کارمندان، عدم صداقت در ادعای افزایش 30 درصدی قیمت نان، ادعای کسب حق غنی سازی در توافق ژنو و … باعث شده است تا مردم نسبت به این آمارها و صداقت دولت دچار تردید گردند.
- کاهش استقبال های مردمی در سفرهای استانی رئیس جمهور و نظرسنجی های رسمی در خصوص کاهش محبوبیت رئیس جمهور که برآیندی از برخوردهای تبعیض آمیز، شعارهای محقق نشده و توهین های دولتمردان است.
- توجه به ماهیت فشارهای اقتصادی دشمنان نشان می دهد که ایشان در پی ایجاد نارضایتی و خستگی در مردم هستند و قصد دارند تا با ریختن بذر نفاق و تفرقه بین مردم-مردم و ملت-دولت را به هم بزنند.
- نقش غیر موثر و بی فایده تلاش دولتمردان در مذاکرات هسته ای تاکنون و عدم انطباق نتایج این مذاکرات با شعارهای اولیه رئیس جمهور و تمدید متوالی و بدون نتیجه مذاکرات که همراه با برخی جسارت های دشمن و یا تحریم های جدید همراه گردیده است.
- تأکید بیش از حد به نگاه به بیرون و غافل شدن از توان داخلی، از آفات تأکید بیش از حد بر مذاکرات بوده است و هرچه عزم دولت بر بحث مذاکرات بیشتر گردید، نگاه سایر وزارتخانه ها و نهادها به آینده و انتظار برای عوض شدن شرایط خارجی باعث شده است تا دولت کمی از توان داخلی ملت و چگونگی افزایش مشارکت با ایشان غفلت نماید به نحوی که حتی وزارت اقتصاد برای اعلام نرخ پیشنهادی رشد اقتصادی، به جای مد نظر قرار دادن شرایط موجود، این آمار را براساس احتمال پایان تحریم ها عدد 8 درصد اعلام می کند!
- فاصله گرفتن برخی از شعارهای دولت با برخی از آرمان ها و شعارهای انقلابی مردم و عدم حضور فعال در مناسبت های انقلابی با ماهیت استکبار ستیزی و فرار از شعارهایی مانند مرگ بر آمریکا باعث شده است تا کمی از درک متقابل مردم و دولت کاهش یابد، عملاً برای مردمی که دشمنی آمریکا و ایادیش را با گوشت و پوست خود حس کرده اند عجیب است که چگونه مسئولان شان حتی از بکاربردن لفظ دشمن برای شیطان بزرگ پرهیز می کنند و دشمن را مهربان و مؤدب نشان می دهند.
- اکثر مشکلات اقتصادی کشور ریشه در معضلات فرهنگی دارند که عدم توجه به این ریشه ها تاکنون لطمات سنگینی را به کشور وارد کرده است و به نظر می رسد در صورتی ملت با هدف همکاری با دولت حاضر می شد با اصلاح الگوی مصرف، پرهیز از سرمایه گذاری های مخرب اقتصادی، احترام به تولید ملی، ارتقای فرهنگ کار و بهره وری، اصلاح فرهنگ مالیاتی و … حاضر به رفع این معضلات گردد، دست دولت در عبور از مشکلات اقتصادی و قدرت چانه زنی در مذاکرات هسته ای بازتر می شد.
- عدم تحقق شعار حیاتی اقتصاد مقاومتی از مواردی است که ریشه در عدم همکاری دولت و مردم دارد به نحوی که هر دو باید ضمن انجام وظایف و تکالیفشان نسبت به این مهم، اهتمام داشته باشند.
- ضعف فرهنگ انتقاد و انتقاد پذیری از مواردی است که باعث شده است تا هم انتقادات به دولت بعضاً غیر منصفانه و غیر محترمانه باشد و هم دولت به جای انتقاد پذیری، به روش هتک، توهین و برچسب زنی به منتقدان روی آورد.
نگاهی به موارد فوق نشان می دهد که شرایط کشور شاید بیش از هر زمان دیگری به همدلی و همزبانی دولت و ملت نیاز دارد که بخشی از آن به خاطر اقتضائات زمانی و رویدادهای معاصر است و برخی نیز به نشانه های افزایش فاصله و نارضایتی بین مردم و مسئولان بازمی گردد که به همین دلیل به نظر می رسد هر کدام از مردم و مسئولان باید نقش خود را در همدلی و همزبانی با یکدیگر به خوبی بشناسند و اجرا نمایند:
نقش مردم: مردم باید با اصلاح الگوی مصرف، تغییر سبک زندگی، احترام به تولید ملی، پرهیز از روش های زیان آور و مخرب اقتصادی برای ارتزاق (مانند خرید و فروش های غیر ضروری سکه، طلا، ارز، مسکن و …)، ارتقای فرهنگ مالیاتی، بهبورد فرهنگ کار و بهره وری، اصلاح گفتمان و روش انتقاد مخرب و غیر منصفانه به سازنده و دلسوزانه و مهمتر از همه ارتقای فرهنگ مطالبه گری از مسئولان، گامی در جهت نزدیک شدن زبانی، دلی و مهمتر از همه عملی به دولت بردارند
نقش دولت: دولت نیز باید با کاهش سیاست های تبعیض آلود، افزایش روحیه انتقاد پذیری و خودداری از توهین به منتقدان، اعتماد به توان ملی در واگذاری امور به صورت عادلانه و قانونی به مردم، حمایت از تولید و سرمایه ایرانی از طریق اجرای اقتصاد مقاومتی و حمایت از اقتصاد داخلی و مدیریت صادرات و واردات، اجرای عدالت اجتماعی بین مردم به عنوان عامل مهم رضایت ملی با تغییر نظام یارانه و مالیات از طریق ارتقای زیرساخت های شبکه اطلاعات اقتصادی ملی، احترام به آرمان های انقلابی مردم اعم از استکبار ستیزی و دین گریزی و هم صدا شدن با مردم و جلب نظر مردم با پررنگ کردن شعارهای اصیل امام و انقلاب، رعایت صداقت بیشتر در ارائه ی آمار و گزارش هایی که مستقیماً در زندگی مردم قابل مشاهده اند و مهمتر از همه با محرم دانستن مردم نسبت به مسائل و رخدادهایی که متأسفانه از مردم پنهان نگهداشته می شود، بر میزان همدلی و همزبانی متقابل با مردم بیفزاید و بر نقش خادمی و امانت داری خویش در اجرای قانون و حفظ منافع ملی بیش از پیش تأکید ورزد.
یقیناً در صورت رعایت دوجانبه ی این عوامل، گام بزرگی در جهت افزایش همدلی و همزبانی دولت و ملت برداشته خواهد شد و هم پشتوانه ی دولت در مذاکرات برای احقاق حقوق هسته ای و اقتصادی ایران افزایش می یابد و هم بنیه اقتصادی داخلی کشور به مراتب افزایش خواهد یافت.