لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

95/4/2
2:14 ع

2018-1قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت طی نوشته ای از افشای حقوق های کلان گلایه می کند و پس از بیان تاریخچه افشای حقوق های کلان در اول انقلاب اینچنین می نویسد:

«در مباحث اخیر نیز، برخی دوستان باید بدانند این شمشیری که بر پیکر انقلاب اسلامی وارد می کنند، دولبه دارد؛ درست است که از یک طرف آن روحانی و دولت او را می زنید، ولی با طرف دیگر، روحانیت و نظام را نشانه رفته اید! من معتقدم که حقوق نامتعارف، یا طبق ضوابط و مقررات پرداخت شده و یا خارج از آن. اگر مدیری طبق ضوابط موجود حقوقی دریافت داشته که نا متعارف است، راه حل این مشکل بجای آبرو بردن از او و «افشاگری های توده وار»، اصلاح آن ضوابط از مجاری قانونی است. فراموش نکنیم که دین حنیف آیین پوشیدگی است نه افشا گری؛ در این ماه که ماه بندگی است سرکشی نکنیم، با آبروی انسان ها بازی نکنیم، اعتماد مردم را بیش از گذشته به کارآمدی دین در اداره کشور سلب نکنیم و از گزند نفس اماره به خدا پناه بریم. شمشیرها را در غلاف نگه داریم و به هوش باشیم که ممکن است حرکت ما به اراده دیگرانی آغاز شده باشد که در کمین نابودی این انقلاب (که موهبت الهی است) نشسته اند. کفران نعمت نکنیم و از خشم و غضب خدا و خلق خدا بترسیم.»

که در پاسخ به ایشان عرض میکنم:

آقای وزیر! آن شمشیری که بر پیکر انقلاب ضربه میزند، افشای حقوقهای چند 10 و چند 100 میلیونی نیست بلکه وجود این حقوق هاست چرا که مدیران مرفه با حقوقهای کلان و زندگی های اشرافی بدترین زخم را هم به لحاظ شیوه مدیریت و هم از نظر اعتباری بر پیکر جامعه و انقلاب وارد می کنند. اصلاً خود شما بگویید چطور میتوان از مدیرانی که از درد و رنج مردم خبر ندارند توقع داشت برایشان چاره جویی کنند؟! از آنجا که ظاهراً دلسوز انقلاب هستید از شما می پرسم، چطور در حالی که حضرت امام خمینی(ره) حتی از سپردن مسئولیت به طبقات مرفه نهی میکردند، میتوان پذیرفت که برخی مسئولان بر سر سفره بیت المال فربه و مرفه شوند و به یکدیگر نان و روغن هم قرض دهند؟! این که شما این حقوقها را تحت این عنوان که قانونی هستند توجیه میکنند خود عذر بدتر از گناه است، چرا که ساختن بستر قانونی و نهادینه کردن و توجیه نمودن این رفتار زشت از خود این حقوق های نجومی زشت تر است. آقای وزیر! از پوشیده داشتن حقوق های کلان دفاع و افشاگری در این خصوص را تقبیح کردید ولی مگر این حقوق های کلان یک مسئله شخصی است که پوشیده داشتنش ممدوح باشد؟! این که مدیران کشور برای خودشان و دوستانشان با دست اندازی به بیت المال، برداشتهای دلبخواهی را مباح و حلال کنند یک ایراد شخصی نیست که شایسته پوشیدگی و توجیه باشد، این کار دست کردن یواشکی در جیب ملت است، اگر باور ندارید! چرا از علنی کردنش ابا دارید؟! آقای وزیر! اگر قرار است این کشور سلامت اداری و شفافیت اقتصادی را تجربه کند مطمئناً با مدیرانی که از همان ابتدا در خصوص شفایت حقوق خود مشکل دارند این امر قابل تصور نیست، بدانید که اگر مدیران و مسئولان تنها مشکلات سرمایه داران را درک کنند و بویی از مشکلات طبقات ضعیف و متوسط نبرده باشند، مسیر حرکت شان تنها در جهت حل مشکلات طبقات مرفه خواهد بود. آقای وزیر! شما به اسم اخلاق، مرتکب ذهن خوانی و سپس تهمت شده اید و منتقدان و افشاکنندگان این فیشهای نجومی را به دنبال منافع سیاسی خواندید! در صورتی که حتی اگر افشای واقعیتی به اسم فیشهای نجومی از بیت المال گناه هم باشد، بازهم به مراتب قابل پذیرش تر از تهمتی است که با ذهن خوانی مرتکب شده اید. آقای وزیر! از منتقدان خواستید که کفران نعمت نکنند، ولی بدانید که کفران نعمت را کسانی میکنند که نمک انقلاب را میخورند و نمکدان آن را میشکنند، کسانی که از اعتبار نظام استفاده میکنند و برای نظام بی اعتباری می آورند ایشان هستند که کفران نعمت میکنند و نه کسانی که با مطالبه گری و دلسوزی، حفظ و رعایت آرمانهای انقلاب و امام و رهبری را مطالبه میکنند و ریسک عدول از این آرمان ها و ریشخند به نظام، انقلاب و مردم را بالا می برند!


nazokbin

95/3/31
1:4 ص


responsibilityشبهه:

جلوی گرسنه های بیچاره در طول سال هر چقدر غذابخوری مشکلی نیست؛

اما جلوی روزه دارانی که خودشان خواستند چیزی نخورند نباید چیزی خورد.

پاسخ شبهه:

شاید شناخت صادق هدایت از اسلام چنین است که غذا خوردن در جلوی چشم گرسنه های بیچاره در طول سال هیچ مشکلی ندارد! اما مسلماً چنین شناختی از اسلام کاملاً دروغ است، پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «به من ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد» . و نیز «اهل قریه ای که (سیر) بخوابد، در حالی که در بین آنها گرسنه ای است، خداوند به آنها در روز قیامت نظر (رحمت) نمی کند.»، اساساً اسلام با احکام و توصیه هایش تلاش می کند در قالب خمس، زکات، صدقه، انفاق، وقف و… به وضعیت فقرا و گرسنگان رسیدگی می کند و چگونه می توان پذیرفت، ائمه هدی که حتی حاضر نبودند در جلوی چشم حیوان گرسنه ای به تنهایی غذای شان را بخورند، اسلامی را تجویز کنند که سیران در تمام سال جلوی چشم گرسنگان بدون دغدغه بخورند؟!

نکته دومی که می توان به آن اشاره نمود این است که متن تلاش کرده است تا بین روزه داری ، روزه داران و طبقات ضعیف جامعه خط کشی ایجاد کند در صورتی که این خط کشی مسلماً اشتباه است چرا که بیشتر روزه داران، همان قشر ضعیف جامعه هستند والا که طبقات مرفه جامعه، عادت دارند پس از مستی و سیری، آروقشان را با فیگور روشنفکری بزنند و اسلام، نماز، روزه، حج و زیارت ائمه را عامل گرسنگی مستمندان معرفی کنند.

و اما از متن برمی آید که مشکل اصلی نویسنده شبهه، روزه داری نیست، بلکه این است که چرا در ماه رمضان نمی تواند جلوی دیگران چیزی بخورد! و گویا این امر موجب عصبانیت وی گردیده است و گرنه کسی به روزه خواری در خلوت کاری ندارد! البته شاید از نظر کسانی مانند صادق هدایت که خدا، عدالت و معادش را باور ندارند، هیچ گونه محدودیتی در خوردن، خوابیدن و شهوت رانی قابل پذیرش نباشد ولی یک انسان مسئول و معتقد، همانطوری که اسلام و فطرتش از او می خواهد، خود را نسبت به حل معضلات و مشکلات جامعه متعهد می داند و برای این کار تلاش می کند، نه این که مانند صادق هدایت در برابر مشکلات خود و شاید جامعه به پوچی و نهایتاً خودکشی برسد.


nazokbin

95/3/29
10:33 ع

 

Baradar-1در پلانی از قسمت یازدهم سریال برادر می بینیم که وارد کنندگان برنج جلسه دارند و یکی از وارد کنندگان عمده برنج به مدیر شرکت محسن میگوید شما که خودتان از بزرگترین واردکنندگان برنج هستید میدانید که با این تعرفه های بالای واردات برنج، عملا نمی توان جلوی قاچاق را گرفت و بعد هم مدیر محسن و سپس یکی دیگر از واردکنندگان این مسئله را تأیید میکند و از پیگیری کاهش تعرفه واردات سخن میگوید.

ممکن است برخی توجیهات بچگانه سریال برادر را منطقی بدانند و بگویند تعرفه بالای واردات محصولات کشاورزی تنها به نفع قاچاقچی است و برای مبارزه با قاچاق چاره ای جز پایین آوردن تعرفه نیست! در صورتی که قاچاق محصولات حجیمی مثل برنج، امری نیست که به صورت چمدانی یا مثل بنزین با باک انجام شود بلکه از مبادی رسمی کشور صورت میگیرد و چاره اش هم عزم دولت برای مبارزه با آن است نه پایین آوردن تعرفه واردات و شکستن کمر تولید کنندگان.

از دیگر تلاشهای این سریال تبلیغاتی این است که تلاش میکند، برنج محسن که به اقرار خود سریال، از بزرگترین واردکنندگان برنج است را از هرگونه آلودگی و ایراد تبرئه نماید و در گام بعدی تلاش میکند تا آلودگی هایی که درخصوص برنجهای خارجی مطرح است را صرفا به برنجهای قاچاق محدود نشان دهد.

از سوی دیگر، سریالی که باید در جهت حمایت از تولید داخلی با رویکرد مقابله با قاچاق قرار گیرد، به سریالی در جهت حمایت از کاهش تعرفه واردات، ایجاد منفعت بیشتر برای واردکنندگان و نتیجتاً به خاک سیاه نشاندن تولیدکننده داخلی قرار گرفته است؛ متأسفانه برندهای مختلف برنجهای خارجی هرشب در تلویزیون تریبون دارند و جایزه های کلان میدهند و این سریال تبلیغاتی هم به آن ها اضافه شده است و همه اینها موجب تضعیف تولیدکنندگان داخلی گردیده است.

جا دارد که پخش سریال برادر که با تظاهر و ریاکاری به اسم خدمت به کشور و تولید کننده و در واقع در خدمت واردکنندگان، سرسفره های افطار به خورد مردم داده می شود، متوقف گردد و هم صداوسیما بابت این اشتباه بزرگ در سال اقتصاد مقاومتی از مردم پوزش بخواهد و هم دولت بابت فشارهای بودجه ای که باعث شده تا بسیاری از برنامه های صداوسیما با حمایت و هدایت اسپانسرها و برخلاف منافع ملی و اقتصاد مقاومتی ساخته و پخش گردند، تغییر مسیر دهد.

 


nazokbin

95/3/29
10:30 ع

ظریف در برنامه دید درشب:

دکتر ظریف

“دیدارم با اوباما کاملا اتفاقی بود و رو در روی هم قرار گرفتیم. آقای کری معرفی کرد و دست دادیم و احوالپرسی کردیم. آقای اوباما حرف تلخی به من زد و گفت امیدوارم این برخورد برای شما در داخل ایران سنگین تمام نشود. من از آن جمله واقعا رنج بردم. پاسخ دادم به هیچ وجه چون من احساس می کنم یک دیپلمات نباید نقطه ضعفی در مقابل طرف مقابل داشته باشد.”

آقای ظریف! شما که مدعی هستید انتقاد به دست دادن با اوباما به عنوان نقطه ضعف شما در مذاکرات تبدیل شد، پس چگونه آن همه اظهارات نسنجیده و مکرر دولتمردان به خصوص شخص روحانی که دقیقا در کوران مذاکرات مبنی بر خالی بودن خزانه و بستگی داشتن آب، هوا و نان ما به رفع تحریمها انجام می‌شد را هیچگاه به عنوان نقطه ضعف تان در مذاکرات تلقی نکردید؟!

انتقاد به مصافحه با اوباما و سایر انتقادهایی که در روند مذاکرات به شما شد اگر چه برای شما گران آمد و با توهین و تهمت از سوی دولتمردان همراه شد ولی مطمئنا در کاهش زیاده خواهی های آمریکا و تقویت موضع تان در برابرشان موثر بوده است.

شما ادعا می‌کنید که مصافحه تان با اوباما کاملا تصادفی بوده است لیکن ما فراموش نکرده‌ایم که این مصافحه قبل از سفرتان به آمریکا مدام از سوی روزنامه‌ها و شخصیت‌های طیف شما به منظور تابوشکنی مطالبه می‌شد و یادمان نرفته که برای توجیه تماس تلفنی روحانی و اوباما نیز چه بهانه‌هایی تراشیده شد.

حتی با فرض عدم دخالت شما در این تابوشکنی‌ها باز هم نمی‌توانیم آنها را با توجه به نیاز آمریکا به این تماس‌ها و مصاحفه‌ها به منظور مانور تبلیغاتی برای نمایش چهره تسلیم شده از ایران، تصادفی بدانیم و ادعای شما مبنی بر کاملا تصادفی بودن این مصافحه را حداقل ناشی از سهل اندیشی و دشمن نشناسی شما می‌دانیم.


nazokbin

95/3/29
10:27 ع


smplیکی از جملات ماندگار مقام معظم رهبری، « من دیپلمات نیستم، انقلابیم » بود که شاید برخی از کسانی که این جمله را شنیدند، پنداشتند که این عبارت تلویحاً نشانه عاقلانه بودن دیپلماسی و احساسی بودن انقلابی گری است و حال این که هرچه در مسیر مذاکرات و عقد برجام و سپس اجرای برجام گام زدیم، دیدیدم که به قول حافظ، راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش، آری آنچه که جوان دیپلماسی در آینه دید، پیر انقلابی گری در خشت خام دیده بود. دیدیم سهل انگاری در تحقق آنچه که رهبری به عنوان چراغ راه و خط قرمز بیان می کرد، باعث شد تا در شرایطی قرار گیریم که برجامی که رهبری فرمودند پر از نکات ابهام آمیز حقوقی است، فرصتی را ایجاد کنند که تعهدات ما به صورت کامل اجرایی شده باشد ولی تعهدات طرف مقابل اجرا نشده و با امتیازخواهی بیشترشان همراه گردد تا حدی که تهدید به نقض برجام از سوی برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به امری رایج تبدیل شود که این اظهارات با دو نوع موضع گیری متفاوت از سوی دیپلمات های ما و مقام معظم رهبری همراه شد:

1- مسئولان سیاست خارجی کشور و در رأس ایشان شخص آقای ظریف، در پاسخ به اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا گفتند که هرکسی که رئیس جمهور آمریکا شود نمیتوانند برجام را اجرا نکند و این در حالی است که براساس بندهای 36 و 37 برجام درخصوص سازوکار رفع اختلافات، اگر یکی از طرفین برجام مدعی نقض برجام از سوی طرف دیگر شود و مکانیزم حل اختلافات، میانجی گری ها و رفع ابهامات فایده ای نداشت، طرف معترض میتواند رأسا و یک طرفه به اجرای برجام خاتمه دهد.

2- اما موضع مقام رهبری در برابر این تهدیدهای نامزدهای آمریکایی، بسیار متفاوت بود، مقام معظم رهبری فرمودند، ما ابتدا برجام را نقض نمیکنیم ولی اگر آنها برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم، و در ادامه و در پاسخ به تهدید آنها فرمودند که در این صورت ما در کمتر از یک سال و نیم با بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته به 100 هزار سو غنی سازی میرسیم.

هر انسان عاقلی و نه حتی لزوما یک انسان انقلابی، میداند که کدام موضع گیری نشانه ضعف ما درخصوص برجام قلمداد می شود و کدام یک موجب افزایش زیاده خواهی های طرف مقابل می گردد و کاش مسئولان ما می دانستند که حتی اگر به برجام و اجرای کاملش و ماندگاریش علاقه دارند تنها یک راه برای شان وجود دارد که عبارت است از نقطه ضعف نشان ندادن در خصوص توقف برجام، چرا که این نقطه ضعفها تنها دو ره آورد خواهند داشت، یا طرف مقابل مدام زیاده خواهی، بدعهدی و امتیازخواهی خواهد کرد و یا این که به این حساب که ما بدون برجام نابود می شویم، رسماً به سراغ نقض آن خواهد رفت.

لذا نه تنها انقلابی گری، بلکه عقل هم حکم می کند که مسئولان ما، کشور را در برابر تهدید به شکست برجام ضعیف نشان ندهند و برای این کار در کنار موضع گیری های مقتدرانه، نسبت به اجرای عینی و عملی اقتصاد مقاومتی بکوشند.


nazokbin

95/3/29
10:25 ع

1452364آقای جعفرزاده! همان خانواده های شهیدی که شما برای دفاع از وضعیت بی حجابی استان، از فرزندانشان مایه گذاشتید، از این وضعیت حجاب استان و البته کشور راضی نیستند لذا هر وقت که حس ناسیونالیستی و انتقام جوییتان ارضا شد، به فکر تحقق دغدغه های شهدا و خانواده هایشان در خصوص مسئله عفاف و حجاب هم باشید.

ضمنا به شما توصیه میکنیم به جای این که از این حس ناسیونالیستی تان در برابر غیرت دینی متدینین و مطالبه های به حقشان نیزه بسازید، از آن بیلی بسازید برای آباد کردن استان و حل مشکلات واقعی کشاورزان، تولید کنندگان، بیکاران و جوانان گیلانی.

بهتر است طوری برخورد نکنید که گویا می خواهید انتقام تمام توهین های وقیحانه ای که به صورت جدی و طنز خطاب به مردم غیور گیلان از پیش از انقلاب تاکنون انجام شده را از روحانی دلسوزی مثل حاج آقا رفیعی بگیرید که سریعاً نسبت به توضیح، تکمیل و معذرت خواهی بابت بخش های نارسا و اشتباهِ سخنانش اقدام کرد.


nazokbin

95/3/29
10:22 ع

شبهه:

نظر پروفسور ناکازاکی جهانگرد ژاپنی در مورد مردم ایران :

شبهات نامه به مقام معظم رهبری

چراغ جادو را مقابل مردم ایران بگیر، همه از آن فقط پول می خواهند… آنها می خواهند هر مشکلی را با پول حل کنند، حتی اگر سلامتی اعضای خانواده شان را بخواهند، با خدا و بزرگان معامله مالی می کنند: اگر شفا پیدا کند، پول می گذارم کنار…

آنان دور قبر امام زاده پول میریزند. برای ادای نذر خود گوسفند را می کشند و گوشت آن را میان چند خانواده پولدارتر از خودشان تقسیم می کنند و…

آنها طلای اندوخته دارند، دلار و یورو خریده اند یا در پی افزایش سود حساب بانکی خود هستند…

مردم ایران آرامش ندارند، آنها به این اعتقاد ندارند که هر کسی باید هماهنگ با درآمد خود زندگی کند. بسیاری از مردم ایران ماهانه قسط خانه و اتومبیل و وسایل الکترونیکی را می پردازند که به آن نیازی ندارند…

مردم ایران، با اینکه وضع خوبی دارند، اما همیشه ناله می کنند که پول ندارند. خودروهای مدرن را به دو برابر قیمت میخرند و جدیدترین گوشیهای موبایل و تبلتها را به دست میگیرند…

دروغ و تظاهر و بی هدفی شخصیت اصلی آنان است تمام سخن آنان دم زدن از معنویات است در حالیکه دروغ میگویند و تمام فکر آنها پول است آنان ازدواج را مقدس میدانند ولی تمام عقدنامه انها پولی و مادی است. آنها اعتقاد دارند که خدایشان هم مانند خودشان پولی است و با هفت تومان صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکند و…

من در خیلی کشورها کار کرده ام و یا مسافرت رفته ام ولی چنیبن موجوداتی را هیچ جا ندیده ام آنان به خدای نادیده و عذابهای او اعتقاد دارند ولی همه نوع جرم و گناهی را هم مرتکب میشوند. آنان مشروب را حرام میدانند ولی از ما ژاپنبها که شراب رامقدس می دانیم بیشتر میخورند…

پاسخ شبهه:

اینکه یک ملت عظیم بایک سابقه تاریخی از ایستادگی با جان و مال در مقابل ابرقدرتهای جهان و حمایت از ملت های مظلوم و نیازمند، به ملتی پول پرست و فریبکار متهم شود حقیقتا یک دروغ آشکار است و تعمیم اوصاف اقلیتی پول دوست و فریبکار که در همه کشورهای دنیا وجود دارند به تمام یک ملت، ظلمی آشکار است.

در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا ازدواج را به منزله یک شراکت تجاری میدانند که در پایان ازدواج، همسران باید همه دارایی هایشان را تقسیم کنند!، مهریه ای را که به عنوان هدیه به همسر داده میشود و اکثراً حتی مطالبه هم نمیشود را نشانه پول پرستی ایرانیان معرفی میکند!

اگر ایرانیان به دنبال کسب پول و رفاه به هر قیمتی بودند می توانستند مانند ژاپنی ها، کشورشان را به مقر نظامیان آمریکا بدل سازد و تابع بی قید و شرط آمریکایی ها در همه عرصه های جهانی باشند! ولی هرگز از آرمانهای خود در حمایت از ملتهای مظلوم جهان و ایستادگی در برابر مستکبران عالم دست برنداشتند تا فشار مستکبرین را بکاهند.

متن در یک تناقض آشکار، ایثار دارایی برای کمک به دیگران و امور خیریه و معنوی را نیز نوعی پول دوستی و پول محوری معرفی کند! در حالی که مردم ایران در کنار تلاش برای حل مشکلات شان، بعضا نذر مالی و غیر مالی هم میکنند، قربانی هم تقسیم می کنند، به مستمندان هم صدقه می دهند و این ها نه تنها ناشی از پول پرستی و فریبکاری نیست بلکه نشانه ای آشکار از اخلاص و ایمان هست.

نگارنده درجای دیگر میکوشد تا میل ایرانیان به اخبار تکنولوژی و یا داشتن تکنولوژی های نوین را به عنوان یک مشخصه منفی معرفی کند در حالی که اینها امری عادی است و هیچ جای دنیا هم به این تمایلات ایراد نمیگیرند، ولی ذهن بیمار نگارنده، حتی این را نیز بهانه ای برای تاختن به ایرانیان نموده است!

متن میکوشد میزان بیشتر مصرف الکل توسط دائم الخمرهای ایران نسبت به دائم الخمرهای دنیا را به نحوی بیان کند که گویا کلا میزان مصرف و مصرف کنندگان الکل در ایران بیش از ژاپن و دنیا است و عملاً نگارنده ای که ایرانیان را متهم به فریکاری می کند، خود دچار فریبکاری آشکار شده است.

نگارنده بغض خود نسبت به دین را با تمسخر اعتقاد به خدا، بهشت و جهنمی که دیده نشده اند، نشان میدهد و میکوشد تا همه این تهمتها و توهین ها را به پای مقایسه ملت ایران با سایر ملت های بنویسد و حال این که اگر مقایسه ای حقیقی و علمی به لحاظ پایبندی به اخلاق و دوری از جنایت، فساد، خودکشی و طلاق بین ملتهای دنیا رخ دهد، مطمئناً ملت ایران در زمره بهترین ملت های دنیا در طول تاریخ به شمار خواهند رفت.


nazokbin

95/3/24
2:34 ص

بحث در شبکه های اجتماعی

اییلت شاکید، وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی حذف تصاویر سید “حسن نصرالله” از فیسبوک را به همکاری این شبکه با اسرائیل مرتبط دانست و گفت که به غیر از فیسبوک، گوگل و توییتر هم در جهت برچیدن مطالبی که از نظر اسرائیل تحریک آمیز است تلاش می کنند، این اظهارات اگر چه برای فعالان دشمن شناسِ رسانه و فضای مجازی عجیب و غریب نیست، اما حامل هشدارهایی است که مدام باید تکرار شود تا فراموش نشود، هشدارهایی که غالباً هم جدی گرفته نمی شوند.

این که فضای مجازی امکان مناسبی را برای تولید و نشر محتوای مستدل و قوی اسلامی و انقلابی و پاسخگویی به شبهات و حتی به چالش کشیدن تفکرات معارض اسلام و انقلاب ایجاد کرده، امری غیر قابل انکار و غیر قابل چشم پوشی است، اما این که طرف مقابل این میدان بازی را اداره میکند و به قواعد بازی هم احترام نمیگذارد، امری بسیار مهم و تأمل بر آثار و تبعات آن نیز از آن مهمتر است.

در این فضا اگر کاربر یا مطلبش مورد پسند نظام سلطه نباشد، از برجسته و داغ شدنش جلوگیری می کنند و اگر در راستای سیاستهای پلید الحادی و ضدانقلابیشان باشد خودشان او را به انحاء ممکن به دیگران معرفی میکنند تا حدی که با کمترین پسند (لایک)، در فهرست داغ شده ها قرار می دهند. و این چنین است که در این فضا بحث انتشار هم به اندازه تولید محتوای انقلابی اهمیت می یابد لذا در این فضا باید نیروهای انقلابی نسبت به نشر و گسترش محتوای انقلابی همدیگر حساس باشند و مانع تراشی هایی که توسط مدیریت این شبکه ها اعمال میشود را تا حد ممکن خنثی کنند.

باید بدانیم که این فضا همانطوری که در سال 88 با مدیریت آمریکا به اذعان خانم کلینتون در خدمت فتنه قرار گرفت، همچنان این قابلیت را دارد و چه بسا تقویت هم شده باشد و در شرایط مناسب از آن بهره خواهند گرفت. مسلماً عرصه فضای مجازی و اینترنت و شبکه های اجتماعی بستر مناسبی برای عملیات های مخرب فرهنگی، جنگ نرم، جاسوسی و مسائل امنیتی دشمن ایجاد کرده است که ما هرچقدر هم در بخش جنگ نرم موفق باشیم، بازهم به این راحتی نمیتوانیم این تبعات را خنثی کنیم و یا نادیده بگیریم و اصلا منظورم این نیست که پس کلا این صحنه را ترک کنیم چرا که این کار تنها خالی کردن میدان برای جولاندهی بیشتر دشمنان اسلام و انقلاب خواهد بود، چون که میتوان نیروهای اصیل انقلابی را از این فضا با یک فتوا بیرون کشید ولی آیا اقشار خاکستری هم به همین راحتی این میدان را ترک میکنند و یا این که باقی می مانند و در خلأ نیروهای انقلابی، به تدریج ذهن و دل به قدرت نرم دشمن میدهند؟!

با پذیرش این فرض که نمی توانیم این میدان و قواعدش را در اختیار بگیریم، ولی ترک آن را هم از سوی نیروهای انقلاب و اسلام به صلاح نمی دانیم، آیا صلاح است که همه را به این عرصه دعوت کنیم؟! آیا نمیتوان میدانی پاک تر و سالم تر مهیا کرد؟! تکلیف دولت کدام است؟! تشویق دیگران با حضور مستمر در شبکه های اجتماعی که میدان داریشان با کارتل های رسانه ای صهیونیستی است؟! و یا ایجاد فضایی سالم تر برای کاهش آسیب های این فضا و ایجاد رقیب برای شبکه های خارجی تا حداقل مدیران این شبکه ها کمتر بله قربان گوی کامل نظام سلطه باشند؟! ولی آنچه که در عملکرد دولتمردان شاهدیم متأسفانه قابل دفاع نیست چرا که ایشان با عضویت و فعالیت در شبکه های تحت سلطه، عملا به این امر تشویق میکنند و از سوی دیگر شبکه های قوی داخلی برای جایگزینی با شبکه های مجازی خارجی تأمین نمی کنند.

آیا نهادهای متولی فضای مجازی این اقتضائات را درک کرده و براساس آن ها سیاستگذاری، اجرا و نظارت انجام میدهند؟! آیا مجموعه قوای سه گانه و به خصوص دولت، رسالت خود را به درستی تشخیص داده و عمل میکنند؟! و یا دولتمردان ما فقط در این فضا به انتشار مطالب خود و میزان فالوور و لایک می اندیشند؟! به راستی چرا در حالی که دشمن در جنگ نرم اینقدر منسجم و هماهنگ میکند، مسئولان و دولتمردان ما اینقدر در موضع انفعال قرار دارند؟! و در این جاست که واقعا باید دست فعالان انقلابی فضای مجازی را بوسید که هم باید با محتوای دشمن و در زمین دشمن دست و پنجه نرم کنند، هم عدم پایبندی وی به قواعد بازی را خنثی کنند و هم اصطکاک های بی تدبیری متولیان داخلی این عرصه را تحمل کنند.


nazokbin

95/3/24
2:32 ص

شبهه:

shobhehمسجدی کنار مشروب فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد درخطبه هایش هر روز دعا می کرد : “خداوندا زلزله ای بفرست تا این میخانه ویران شود .”
روزی زلزله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت . و می خانه ویران شد . صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت : “تو دعا کردی میخانه من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی !”
امام جماعت گفت : “مگر دیوانه شدی ! مگر می شود با دعای من زلزله بیاید و میخانه ات خراب شود !”
پس هر دو به نزد قاضی رفتند . قاضی با شنیدن ماجرا گفت : “در عجبم که صاحب میخانه به خدای تو ایمان دارد ، ولی تو که امام جماعت هستی به خدای خود ایمان نداری ! ! !”
صادق هدایت

پاسخ شبهه:

وقتی نگارنده یک متن، کافری مثل صادق هدایت باشد، قابل پیش بینی است که داستانش را به سمتی ببرد تا تفکرات الحادیش را ثابت کند، معلوم است که او متدین را دروغگو و فریب کار و گناه کار را بهتر و صادقتر نشان میدهد، مسلم است که او حوادث و رخدادها را غیر حکیمانه، بی منطق و غیرخدایی جلوه می دهد، بدیهی است که روحانی را طوری نشان می دهد که اگر پای پول به میان باشد از اعتقاداتش دست بر میدارد، او حتی نمی داند که امام جماعت هر روز خطبه نمی خواند، اما اقتضای داستانش این است که کلمات را به نحوی کنار هم ردیف کند تا بی خدایی، بی دینی و پوچی را ترویج کند.

مسلماً اگر او یک فرد ملحد و ضد دین نبود می توانست مسیر داستانش را به نحوی دیگر به پیش ببرد، مثلا این که روحانی مشروب فروش را از کار زشتش آگاه کند و کمک کند تا شغلش را عوض نماید، یا بنویسد که روحانی مشروب فروش را قانع کرد تا محل مشروب فروشیش را عوض کند، یا این که برای خرابی مشروب فروشی بلایی با ویرانگری زلزه طلب نکند، یا طوری مشروب فروشی را خراب نکند که مسجد روی آن افتاده باشد، یا می توانست در پاسخ به شکایت مشروب فروش از زبان روحانی بخواهد تا به جای شکایت از وی، از خدای وی که مشروب فروشیش را خراب کرده شکایت کند و یا از او بخواهد که او هم علیه روحانی نفرین کند تا تلافی کرده باشد.

ولی وقتی ذهنی دچار غرض و مرض باشد، دکان مشروب فروشی را کنار مسجد تأسیس می کند! برای روحانی هر روز خطبه تصور می کند! دعای هر خطبه را زلزله می نویسد! زلزله اش را طوری حادث میکند که مسجد به جای این که صاف بیفتر دقیقا برود و روی مشروب فروشی بیفتد! و روحانیش را هم در پاسخگویی به شکایت مشروب فروش، آدمی بی عقل، کم هوش و دروغگو به تصویر بکشد! و این در حالی است که آن چه خداوند در عالم واقع محقق می کند حکیمانه و در جهت هدایت و تجلی ربوبیت وی و تربیت و آزمایش خلق است نه پوچ و بی هدف و عبث!

مسلماً اگر صادق هدایت عالم خلقت را پوچ و بی هدف و اموراتش را غیر حکیمانه نمی دانست در نهایت دست به خودکشی برای پایان دادن به حیات بی ارزشش نمیزد، یقیناً اگر تفکرات صادق هدایت، صادقانه و در مسیر هدایت بود، او را به ورطه خودکشی و پوچی نمی رساند و یقیناً ترویج چنین داستان ها و شبهاتی تنها در جهت گمراهی و بی ایمانی و پوچی افراد و جامعه و گناهی نابخشودنی است و معلوم است که چنین افرادی برای فرار از حقایق زندگی و در برابر تعارض های ذهنی شان، یا باید به مشروب پناه ببرند و یا به خودکشی و این است عاقبت کفر و عناد.


nazokbin

95/3/24
2:31 ص

rafeeاخیراً حاج آقا رفیعی پس از بازگشت از سفر خود به استان گیلان که برای سخنرانی انجام شده بود، انتقادات خیلی تندی به وضعیت حجاب گیلان داشتند که این انتقادات را در بازگشت به قم و در حرم حضرت معصومه (س) بیان کردند که به شدت از سوی شخصیت های سیاسی و رسانه های استان گیلان مورد اعتراض قرار گرفت، بیشتر اعتراضات به این بخش از سخنان حاج آقا رفیعی بود:

«در ایام رحلت امام گیلان بودم که برخی از خیابان‌هایش با اروپا فرقی نداشت، برخی با بی‌حجابی محض و لباس‌های نیمه عریان در خیابان حضور داشتند، چرا باید وضع استان گیلان اینگونه باشد؟ نمی‌گویم در گیلان کم‌حجابی یا بدحجابی بود بلکه بی‌حجابی محض بود و آیا چنین وضعی شایسته نظام اسلامی است؟ باید حرمت‌ها در نظام اسلامی حفظ شود.»

در این خصوص لازم می بینم چند مورد را اشاره نمایم:

1- وضعیت حجاب و عفاف و شدت سقوط آن، متأسفانه اصلاً در شأن جامعه و حکومت اسلامی نیست و همه اعم از قوای حاکمیتی، نیروی انتظامی، صداوسیما، حوزه ها و روحانیون، مراکز فرهنگی و خود مردمی که به امر به معروف و نهی از منکر لسانی و حتی به یک اخم هم اقدام نکرده اند، در این خصوص مسئولیت دارند و انکار وضعیت بی حجابی در کشور و استان، تنها پاک کردن صورت مسئله میتواند تلقی گردد.

2- مسلماً وضعیت بی حجابی در استان گیلان بدتر از اروپا و حتی تهران و بالاشهر برخی دیگر از کلان شهرها نیست، ممکن است برخی از سواحل خصوصی و یا تصرف شده گیلان شرایط خیلی بدی به لحاظ حجاب داشته باشند که آن هم بیشتر محصول توریست خیز بودن استان است، که شخصا در خصوص یکی از این سواحل مطلب اعتراضی هم منتشر نمودم که تا پای احضار به استانداری و اخذ تذکر از پلیس امنیت اخلاقی هم پیش رفت، ولی تعمیم عباراتی مثل «بی حجابی محض» به تمام استان صحیح به نظر نمیرسید و کاش حاج آقا رفیعی درخلال انتقادشان طوری صحبت نمی کردند که دچار یک مقایسه غیرمنصفانه و اشتباه گردند و ناخواسته بر احساسات ناسیونالیستی گیلانیان دست بگذارند.

3- شاید اگر حاج آقا رفیعی، انتقادات خود به وضع حجاب گیلان را در سخنرانی خود در همین استان انجام می داد، کمتر به گیلانیان بر می خورد، اما بیان این سخنان در استانی دیگر به خصوص با بزرگنمایی که در برخی از عبارات صورت گرفت، در بروز و تشدید اعتراضات به سخنان ایشان نقش داشت.

4- متأسفانه برخی از مسئولان و رسانه های استانی پس از شنیدن این سخنان حاج آقا رفیعی، بعضا با ادبیات نامناسبی شروع به اعتراض کردند و به یادآوری شخصیت ها و سوابق انقلابی و اسلامی استان گیلان از مجاهدت های میرزا کوچک خان تا 8000 شهید استان و نحوه مسلمان شدن گیلانیان پرداختند که البته فکر نمیکنم ذکر این افتخارات، وسلیه مناسبی برای پاک کردن صورت مسئله واقعی ولنگاری فرهنگی باشد که نمود بازرش در امر حجاب و عفاف شهرها و استان های مختلف کشور آشکار است.

5- در حالی که خیلی از مسئولان، رسانه ها و حتی روحانیون استان و کشور نسبت به وضعیت حجاب و عفاف سکوت اختیار کرده اند، اظهارات دلسوزانه شخصی مثل حاج آقا رفیعی، فارغ از انتقادی که به برخی از لغات و عبارات ایشان وارد دانستم، می تواند کمی بیشتر مسئولان اجرایی، فرهنگی و انتظامی استان و کشور را به فکر و عمل وادارد و نباید طوری با این انتقادات برخورد نمود که کسی جرأت نکند دغدغه های فرهنگی اش را فریاد زند.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه