لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

95/4/9
2:8 ع

این که میگویند زن حجاب داشته باشد که مرد به گناه نیافتد مثل این است که بگویند: آفتاب نتابد که بستنی هایمان آب نشود. (responsibilityسیمین دانشور)

پاسخ به شبهه:

اسلام و دستورات آن آکنده از حکمت هستند و خیلی از این حکمت ها در خود آیات و روایات تشریح شده اند که از جمله آنها، دستور به حفظ نگاه، عفاف و حجاب است و درپاسخ به این شبهه باید گفت:

1- آیاتی که در این باره نازل شده اند، ابتدا خطاب به مردان و سپس به زنان هستند و دلالت به حفظ نگاه، داشتن پوشش فروج و حجاب دارند. نگاه به دو آیه 30 و 31 سوره نور در این خصوص می اندازیم:

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ?30?
به مؤ منان بگو چشمهای خود را فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است، خداوند از آنچه انجام می‏دهید آگاه است.

وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ?31?

و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و روسریهای خود را بر سینه خود افکنند و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پایهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤ منان تا رستگار شوید.

2- اختلافی که درمیزان حجاب زن و مرد وجود دارد به تفاوت شان در آفرینش برمی گردد، چراکه زنان هم به لحاظ ظرافت و هم میل به خودنمایی، نسبت به مردان به پوشش بیشتری نیازدارند، همانطوری که مردان هم باید بیشتر بر حفظ نگاه شان مراقبت نمایند.

3- حفظ نگاه و داشتن پوشش مناسب، قبل از این که به نفع جنس مخالف باشد، به نفع خود افراد است، چرا که هم خود را از فساد، گناه و آزار حفظ می کنند و هم به سلامت جامعه ای که خود و خانواده شان درآن می زیند کمک می کنند.

4- برای رد حکمت استوار اسلام، شاید ساده ترین راه بکارگیری یک قیاس مع الفارق باشد، این که زیبایی جسم زنانه، آفتاب و ایمان مردم، بستنی معرفی شده است کاملاً اشتباه است. ما می گوییم، اگر جسم خود را چون بستنی بدانیم، کدام عقل و نفس سلیمی آن را در معرض دست همگان و آفتاب هیز نگاه دیگران می گذارد تا هرکسی می خواهد از آن مزه کند و لذت ببرد؟!


nazokbin

95/4/8
9:37 ص

shobhehشبهه:

گفتند: فردی در خانه اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است! نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید… گفت خانه و حریم شخصی خودش است. به شما ربطی ندارد با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.

وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت: “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید” اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد و از هر فرصتی استفاده کند…

اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید. گفت: “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد” بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست…! سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حصر اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت.

طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت، چند روز بعد طلحه و زبیر مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند! علی به آن ها گفت کجا میروید؟! دروغ گفتند، علی گفت میدانم برای جنگ با من میروید! با این وجود آن ها را زندانی نکرد… زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت.

روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت : “اللهم اشهد” (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “ خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.

بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت ” کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت. سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با 40 زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند، با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود، کسانیکه با او جنگیدند را “محارب، منافق، فتنه گر و ضد ولایت” نخواند، گفت: “برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.

در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت ایرانیان قبل از اسلام هم مردمان پاک دستی بودند.

وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد، نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند. در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن… از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.

فردی نابینا را دید که گدایی می کند، گفت چرا به او نمی رسید و کمکش نمی کنید؟ گفتند مسیحی است. گفت آن زمان که بینا بود و برایتان کار می کرد، از دینش نمی گفتید، حالا او مسیحی شده ؟! مقرر کرد که از بیت المال مسلمین هر ماه به او پول بدهند تا مجبور به گدایی نباشد…!

علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات، علی به عدل اش علی بود.

پاسخ شبهه:

اینطور نیست که در شبهات لزوما همه مواردی که مطرح می شوند، باطل باشد بلکه نافذترین شبهات آنهایی هستند که حق و باطل را بهم می آمیزند تا حقی را باطل یا باطلی را حق نشان دهند که در شبهه مزبور نیز به همین شکل تلاش کرده است تا بیان برخی از مصادیق از سیره حضرت امیر که بعضا آنها را تحریف هم کرده است، علیه انقلاب و رهبری شبهه ایجاد نماید و این در صورتی است که هم مشی امام خمینی و امام خامنه ای و هم مسیر کلی حرکت انقلاب اسلامی باوجود همه کمی و کاستی ها، در مسیر حضرت امام علی (ع) و منویاتش بوده است:

در جایی از شبهه، از تجسس نکردن و پرده پوشی حضرت امام علی‌ (ع) درباره حریم شخصی افراد صحبت شده است که ضمن تأیید این دستور الهی لیکن همه میدانیم که بین حریم شخصی افراد و آنچه که در جامعه انجام داده میشود و تأثیر میگذارد تفاوت زیادی و جود دارد و انقلاب هم این تفاوت را در قانون و در اجرا قائل است.

در بخش دیگری از شبهه تلاش میکند تا پاسخ حضرت امیر(ع) به مردمی که تقاضای خلافت او را داشتند را بیان کند، تو گویی امام و رهبری به دنبال کسب مقام رهبری بوده اند؟! در حالی که در فیلم انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه، ایشان در برابر خواسته نمایندگان خبرگان بارها بر عدم تمایل خویش اصرار می ورزند و در نهایت با اصرار، ایشان را مکلف به این امر می کنند.

ضمناً حضرت امام علی‌ (ع) پس از فوت حضرت پیامبر(ص) و فراموشی عهدی که حضرت پیامبر از ایشان برای جایگاه ولایت حضرت امیر (ع) گرفته بودند، تلاش کرد تا از بیراهه رفتن حکومت از ولایت به سمت خلافت جلوگیری کند و حتی از اصحاب پیامبر هم یاری خواست که به غیر از 4 نفر بقیه یاری نکردند و در واقع آنچیزی که حق و خواسته حضرت امیر بود، ولایت بود نه خلافت و آن چیزی که برای حضرت امیر بی ارزش بود، جایگاه تحریف شده خلافت بود و نه مقام ولایت که جایگاهی الهی و ارزشمند است.

حق انتقاد از حکومت حقی است که در انقلاب اسلامی هم وجود دارد، این انتقاد در همه سطوح از کوچکترین دستگاه اجرایی تا قوای سه گانه و حتی مستقیم و غیرمستقیم به شخص رهبری هم وارد میشود، ولی مسلما حق انتقاد داشتن با تمرد عملی در برابر حکومت و قانون متفاوت است، کما این که در جای دیگری از متن می بینیم که محصور نکردن سعد ابن ابی وقاص را که با حضرت امیر بیعت نکرده بود را روشی میداند که فراموش شده است، در صورتی که اگر سران فتنه محصور شدند به خاطر انتقاد نبود، ایشان در برابر آرأی مردم (که در ظاهر برای نگارنده شبهه محترم است)، ایستادند و خواستار نادیده گرفتن آرای مردم و نادیده گرفتن قانون گردیدند.

این که حضرت امام علی‌ (ع) ، طلحه و زبیر را به خاطر قصد و نیت شان زندانی نکرد برای این است که حضرت امیر مأمور نبود که به علم لدنی خویش عمل کند و طبق موازین اسلامی، تنها وقتی که فردی جرمی را مرتکب میشود مجرم است و نه فقط به خاطر نیت آن، کما این که وقتی که در برابر حضرت امام علی‌ (ع) هم شمشیر کشیدند، حضرت امیر(ع) از حریم حکومت اسلامی در برابر کودتاگران دفاع کردند و عایشه را نیز تحت الحفظ و با محدودیت در ارتباط با دیگران به مکه فرستادند تا مجدداً با همراهی دیگران فتنه ای دیگر را رقم نزند و البته این حصر هرگز به معنی زندانی کردن برای زجر دادن نبود همانطوری که درباره حصر سران فتنه نیز چنین بوده است.

این شبهه عدم تمایل حضرت امام علی‌ (ع) به جنگ با کودتاگران جمل را به نحوی بیان میکند که انگار انقلاب اسلامی با میل و رغبت در برابر کودتاگران مخملی مقابله کرده است! در حالی که انقلاب هم در برابر حامیان کودتای مخملی با وجود تجمعات غیر قانونی و شعارهای ساختارشکن، تا ماه ها صبر کرد شاید فرصت درک حقیقت را بیابند که این امر موجب بازگشت خیلی از ایشان گردید ولی سران فتنه در نهایت نشان دادند که به هیچ وجه حاضر به تمکین دربرابر رأی مردم و قانون نیستند و حتی به دشمن نامه نگاری کردند و به او گرا دادند و از او تشدید تحریم و فشار بر کشور را خواستند و همین که سران فتنه با وجود تمام خیانت هایی که به منافع ملی، امنیت ملی، وحدت ملی و اعتبار انقلاب وارد کردند، محاکمه و مجازات (احتمالا اعدام) نشده اند، خود بالاترین رأفت نسبت به سوابق ایشان است.

شبهه در جایی نیز می گوید حضرت علی (ع) به کسانی که با او جنگیدند نگفت «محارب، منافق، فتنه گر و ضد ولایت» در حالی که اگر نگارنده کمی با نهج البلاغه آشنایی داشت میدانست که در تشریح اوصاف منافقین و در سخنرانی برای کسانی که با او جنگیدند بسیار کوبنده سخن گفتند که در یک مورد به مردمی که از بصره، همراه فتنه جمل شده بودند این چنین گفتند” شما سپاه فلان زن و پیروان حیوان (شتر) بودید، اخلاق شما پست، و پیمانتان از هم گسسته بود، دین دروغین داشتید… گویا می بینم عذاب خدا از آسمان و زمین بر شما فرود آید و همه غرق و نابود می شوید”.

نگارنده پس از تعریف قضیه جنگ جمل و مقاومت حضرت امیر برای شروع جنگ، میگوید که حضرت امیر ماجراجو و جنگ طلب نبود! توگویی انقلاب اسلامی و یا رهبر معظم آن جنگ طلب است! گویا فراموش کرده است که میزان هجمه ها و فشارهایی که بعضاً مانند ترور کاملا ناجوانمردانه در حق این کشور انجام شد و یا تحریم ها و فشارها و جنگ تحمیلی و انواع خصومت ها که در حق ایران انجام شد و تنها مقابله ای که صورت گرفت، تسلیم نشدن بود که گویا همین تسلیم نشدن هم برای نگارنده شبهه گران تمام شده که آن را ماجراجویی و جنگ طلبی میخواند!

در بخشی دیگری از شبهه ، به قضیه سخنان امام علی‌ (ع) در نکوهش مشایعت مردم انبار اشاره میکند ولی نمیگوید که حضرت امیر(ع) ابتدا از ایشان سبب این کارشان را میپرسد و ایشان میگویند ما عادت داریم شاهان خود را مشایعت کنیم و حضرت امام علی‌ (ع) ، این کار را به شدت نکوهش میکنند و حال این که سیره معصومین مانند حضرت امام رضا (ع) که مورد استقبال شدید مردم تا رسیدن به خراسان قرار میگرفتند نشان میدهد که بین مشایعت کردن از شاهان و مشایعت از مقام امامت و ولایت تفاوت بسیار است.

در بیان برخی از مناقب حضرت امیرالمومنین بدون این که مصداقی از تعارض و یا تناقض با مشی انقلاب و رهبری بیان شده باشد تنها به واسطه تیتری که در مطلب ارائه شده، طوری وانمود میشود که گویا تعارض اساسی و پایه ای وجود دارد و حال این که مثلا احترام حضرت امیرالمومنین به ایرانیان به عنوان انسانهای پاکدست چه تناقضی می تواند با سیره انقلاب داشته باشد جز این که تأییدی باشد بر نگاه غیرنژاد پرستانه انقلاب که بعضاً با گلایه و اعتراض برخی از منتقدان انقلاب قرار گرفته است؟!

در بخشی از شبهه با ذکر داستان گدای نابینای مسیحی که حضرت امام علی‌ (ع) دستور به برقراری مقرری از بیت المال برای او دادند و یا با بیان داستان شکایت حضرت امیر از یک مسیحی (که برخی از منابع او را یهودی خوانده اند) و در نهایت به دلیل این که حضرت امیر شاهد نداشتند حکم به نفع آن فرد صادر گردید، تلاش میکند تا جمهوری اسلامی را نکوهش کند! در صورتی که مقام معظم رهبری نیز هرگز به دنبال سوءاستفاده از مقام خود به عنوان یک امتیاز خاص نبوده است و به قول عطاالله مهاجرانی از منتقدان سرسخت رهبری، «در زندگی اقتصادی ایشان و خاندانشان حتی یک نقطه خاکستری هم وجود ندارد»، در واقع مقام معظم رهبری همواره تلاش کرده است تا پیرو حضرت امیر(ع) باشد و همواره خودش و سایر مسئولان را سفارش به این امر و رعایت پاکدستی، ساده زیستی و عدالت جویی کرده است و این تلاش متن برای نمایش تعارض کامل، از بغض نگارنده است و نه از انصاف! و یا این که متن میکوشد تا القا کند انقلاب اسلامی برخلاف مشی حضرت امام علی‌ (ع) ، حقوق اقلیت های مذهبی را نادیده بگیرد در حالی که انقلاب اسلامی چه به لحاظ مشارکت در حاکمیت و چه از نظر کمک و حمایت از محرومان، به حقوق اقلیت های مذهبی احترام گذاشته است و می گذارد.


nazokbin

95/4/5
7:6 ع

227618کارگروه اقدام مالی روز جمعه اعلام کرد که نام ایران همچنان در فهرست کشورهای پرخطر این نهاد به لحاظ پولشویی و حمایت از تروریسم باقی مانده است لیکن به دلیل تعهدات جدید ایران، تا مدت یک سال اقدامات تنبیهی علیه ایران را به حالت تعلیق درآورده است به نوعی که در این گزارش آمده است:

«کارگروه اقدام مالی از تصویب و تعهد سیاسی سطح بالای ایران به یک برنامه اقدام برای رفع کمبودهای مربوط به مبارزه با پولشویی و مقابله با حمایت از تروریسم و همچنین تصمیم این کشور برای دریافت کمک‌هی فنی برای اجرای این برنامه اقدام، استقبال می‌کند. به همین جهت کارگروه اقدام مالی اقدامات تقابلی (تنبهی) را برای دوازده ماه به حالت تعلیق درآورده تا بر روند اجرای برنامه اقدام نظارت کند. در صورتی که در پایان این دوره، کارگروه اقدام مالی به این جمع‌بندی برسد که ایران پیشرفت لازم را در اجرای برنامه اقدام نداشته، اقدامات تقابلی کارگروه اقدام مالی بار دیگر اعمال خواهند شد. اگر ایران در این دوره به تعهدات خود ذیل برنامه اقدام عمل کرده باشد، کارگروه اقدام مالی گام‌های بعدی در این ارتباط را بررسی خواهد کرد.»

همانطوری که می بینید، اجرای این تعهدات هم مسئله را فیصله نمی دهد و تازه پس از این تعهدات، کارگروه اقدام مالی گام های بعدی را بررسی خواهد کرد! گویا دولت پذیرفته که کشور را به نحوی زیر ذره بین این کارگروه قرار دهد که نگرانی های اصلی ایشان که همانا کمک به محور مقاومت، مبارزه با جریان های تکفیری و حمایت از فلسطین و سایر ملت های مظلوم منطقه است را مرتفع سازد! که اگر حل پرونده هسته ای از سوی آژانس را برجام هسته ای نامیدند، رقصیدن به ساز کارگروه اقدام مالی را می توانیم برجام منطقه ای بخوانیم. البته ظاهراً هدف اصلی دولت در برجام منطقه ای ، امکان استفاده از مزایای برجام هسته ای است که با کارشکنی و گروکشی آمریکا به بن بست انجامیده که این خود دلیل معتبری است برای عدم اطمینان به مسیری که آمریکا،‌ ایران را به آن میکشاند، دلیلی که حتی برای آنها که به آرمان های انقلاب اعتقاد ندارند هم می تواند قانع کننده باشد.

البته هیچ ایرانی از شفافیت و سلامت اقتصادی بدش نمی آید و اتفاقا به دولت انتقاد داشتیم که چرا شفافیت اقتصادی را به سرک کشیدن در زندگی مردم توصیف کرده است، اما اگر قرار باشد این شفافیت، در قالب امتیاز دهی به آمریکا و تحت نظارت کسانی باشد که به دنبال قطع کردن دستهای قدرتمند و یاری رسان ایران در منطقه هستند، مسلماً اگر نگوییم خیانت صورت گرفته، مسلماً اقدامی بسیار غلط و نابجا انجام شده و مصداق عینی نقض مواد متعدد از قانون اساسی چه در خصوص سیاست خارجی، چه قاعده نفی سبیل و چه استقلال کشور رخ داده است و این همه عقب نشینی، تازه در شرایطی است که کارگروه اقدام مشترک در نهایت گزارش خود به همه کشورهای دنیا و مؤسسات مالی هشدا می دهد:

«ایران تا زمان تکمیل کامل برنامه اقدام، همچنان در بیانیه عمومی کارگروه اقدام مالی باقی خواهد ماند. تا زمانی که ایران اقدامات لازم برای رفع کمبود‌های شناسایی شده در برنامه اقدام را انجام نداده، کارگروه اقدام مالی نسبت به ریسک ناشی از حمایت مالی از تروریسم از داخل ایران و تهدیدی که برای سیستم مالی بین‌المللی ایجاد می‌کند، نگران خواهد بود. به همین جهت، کارگروه اقدام مالی، از اعضای خود می‌خواهد و به تمام دیگر کشورها توصیه می‌کند که همچنان به موسسات مالی خود پیشنهاد کنند که در رابطه و مبادله با افراد حقیقی و حقوقی در ایران، بر اساس توصیه شماره 19 کارگروه اقدام مالی، هوشیاری لازم را به خرج دهند. کارگروه اقدام مالی به ایران توصیف می‌کند که به طور کامل نواقص مربوط به مبارزه با پولشویی و مقابله با حمایت از تروریسم را برطرف کند، به خصوص موارد مربوط به حمایت مالی از تروریسم را.»

و این یعنی اگر تاکنون عائدی ایران از برجام هسته ای «تقریباً هیچ» بود، تا مدت نامعلوم این «تقریباً هیچ» تمدید و در ظرف برجام منطقه ای هم ادامه خواهد یافت و حال سؤال جدی این است که آیا دولت در قبالِ دادن این تعهد خطرناک خارجی، مراحل قانونی آن اعم از اخذ مجوز مجلس شورای اسلامی، مصوبه شورای امنیت ملی و اخذ امضای رهبری را طی کرده است؟! که با توجه به مخالفت صریح رهبری در خصوص برجام های 2 و 3، این امر کاملا بعید به نظر می رسد و شاید لازم باشد این بار رفتارهای دولت از دریچه ای غیر از ندانم کاری، سهل اندیشی و خوش خیالی مورد بررسی قرار گیرد!


nazokbin

95/4/5
7:5 ع

19sarbazدر ابتدا درگذشت تلخ 19 سرباز وطن در اثر سانحه سقوط اتوبوس به دره را به خانواده و دوستان شان و همه مخاطبان بزرگوار تسلیت می گویم.

واما به غیر از ابعاد انسانی و احساسی این ماجرای تلخ، ابعاد دیگری نیز وجود دارد که باعث گردیده تا این خبر به سرعت در شبکه های اجتماعی و رسانه های کشور با حواشی زیادی اعم از تشکیل کمپین های مختلفِ بازخواست، انتقاد و تسلیت منعکس گردد که در خصوص همه این موارد چند نکته را تقدیم می نمایم:

  • برخی از انتقادات به نحویست که این سانحه را ناشی از سوء مدیریت و یا حتی غرض ورزی اعلام کردند که لازم است مثل تمام حوادث و سوانح مشابه و حتی به صورت جدی تر، این سانحه و دلایل و ریشه هایش بررسی و با عوامل خاطی برخورد و تدابیری اندیشیده شود که جلوی حوادث مشابه تا حد امکان گرفته شود. لذا اگر در این خصوص مطالبه گری بدون قضاوت عجولانه و تنها با مطالبه گری و با ادبیات منطقی و منصفانه انجام گیرد مانعی ندارد.
  • در حالی که هنوز ریشه های این حادثه واقعا مشخص نشده اند، مقصر تراشی از فرمانده های ارشد نظامی که در این یکی دو روزه مشاهده می شود فاقد وجاهت منطقی و کارشناسی است و گویا بیشتر ناشی از حب و بغض های قدیمی است که مسلما باعث میشود این سانحه دردناک هم مورد سوءاستفاده های سیاسی و مظلومیت بیشتر این سربازان عزیز قرار گیرد.
  • با توجه به ماهیت دوران خدمت نظام وظیفه، مسلماً برخی از سختی ها و سخت گیری ها در این دوران بخشی لاینفک دوره های آموزش دفاعی است و باعث شکل گیری شخصیت نیروهای تحت آموزش می گردد تا حدی که این دوره را از قدیم مایه ساخته شدن شخصیت جوانان و مرد شدنشان میدانستند؛ اگر چه نمیخواهم این مفهوم را به طور کامل تایید کنم ولی بالاخره این مهم است که ماهیت سختی، سختگیری و انضباط دوره نظام وظیفه را به خشونت و مردم آزاری تعبیر نکنیم و البته این ها مانع نمی شود که در خصوص استاندارد سازی این دوره ها، اقدام لازم صورت نگیرد.
  • این که برخی از افراد و کمپین ها، به خاطر برخی مخالفت های علما و مراجع در زمان رضاخان با خدمت نظام وظیفه، آن را نامشروع تلقی میکنند مسلماً غلط است، چرا که مقایسه خدمت به نظام طاغوت و استبدادی که تحت سلطه بیگانه قرار دارد با خدمت به نظام اسلامی که به دنبال کسب آمادگی در برابر سلطه بیگان است بسیار متفاوت است و اگر این آمادگی به حضور جوانان که هیچ، به حضور سالخوردگان هم نیازمند شود میتواند به یک واجب تبدیل گردد.
  • باوجود دلایل منطقی و شرعی برای پذیرش خدمت نظام وظیفه، اما این که بیندیشیم این امر در همه شرایط و با تمام ابعاد باید بدون تغییر بماند هم صحیح نمی تواند باشد. هم اکنون برخی از کارشناسان اجتماعی، باوجود مساعدت هایی که درباره خدمت نظام وظیفه متأهلین وجود دارد، آن را از موانع ازدواج در سن مناسب و فرزندآوری قلمداد میکنند که صحیح هم هست، چرا که حتی اگر یک دانشجو بتواند در زمان دانشجویی ازدواج کند، به دلیل سختی های دوران خدمت نظام وظیفه، به اندازه مجموع طول مدت تحصیل و طول مدت خدمت سربازی، از ازدواج دور می شود و بالا رفتن سن ازدواج و عوارض اجتماعی آن و کاهش فرزندآوری معضلاتی نیستند که قابل چشم پوشی باشند.
  • هم اکنون بسیاری از کشورهای دنیا از خدمت سربازی اجباری به سمت تشکل نیروهای نظامی متخصص حرکت کرده اند، یعنی به جای این که به کمیت بالای سرباز و استفاده سیاه لشگری از ایشان در بخشهای مختلف نظامی و حتی اداری بیندیشند، نیروهای نظامی متخصص و کیفی تر را که داوطلبانه و از روی میل و اراده به نیروهای نظامی وارد میشوند را به کارگیری میکنند که مسلماً می توان تا حدودی از تجارب این کشورها استفاده کرد اما باید تفاوت های ملی و منطقه ای خودمان را نیز لحاظ نمود تا به یک مدل بومی مناسب دست یابیم که هم ابتدائیات آموزش نظامی در یک مدت کوتاه مثلا 3 ماهه یا در خلال دوران تحصیل به همه جوانان کشور ارائه گردد و هم پس از آن، فرصت جذب داوطلبانه نیروها مهیا گردد.

nazokbin

95/4/5
7:2 ع

shobhehآقای مهدوی فر که چندبار خطاب به رهبری نامه های جسورانه نوشته اند، این بار علیه سردار سلیمانی دست به قلم شده است و به بهانه هشدار این سردار رشید اسلام به رژیم آل خلیفه، اتهامات متعددی را بیان داشته است که در ادامه پاسخ نامه مهدوی فر به سردار سلیمانی ارائه می گردد:

1- ایشان در اعتراض خود به سردار سلیمانی گفته است که مگر کشور رهبر و رئیس جمهور و… ندارد که سردار دخالت کرده است و حال این که اگر این منطق صحیح باشد باید به خود مهدوی فر گفت: مگر کشور مسئول ندارد که شما به سخنان سردار اعتراض میکنید؟! اگر لازم بدانند خودشان معترض خواهند شد! و مگر قرار است چون کشور مسئول دارد هیچ کسی درباره هیچ چیزی موضع نگیرد؟!

2- مهدوی فر میگوید مگر بحرینی ها از حصر سران فتنه اعلام انزجار کردند که سردار سلیمانی در خصوص شیخ عیسی قاسم موضع گرفته است!؟ و حال این که گویا مهدوی فر اینقدر غرق حمایت از فتنه بود که فراموش کرده است بارها سعودی ها و نوچه هایشان درکنار آمریکا و انگلیس از فتنه و فتنه گران حمایت های مختلف کردند! کاش مهدوی فر اینقدر که برای آل خلیفه غیرت دارد برای ایران هم غیرت داشت.

3- مهدوی فر، سردار را بازخواست میکند که چرا قرار است برود با جنگ و خونریزی کشوری را اسقاط کند! و حال این که حاج قاسم اصلا چنین چیزی نگفته است بلکه به این رژیم بابت مقاومت درونی مردم بحرین هشدار داده است، جالب است که او با این فرض دروغ، کلی هم مرثیه سرایی میکند و رسما در چند بند او را به جنگ طلبی متهم میکند!

4- ایشان میگوید تجربه اعدام شیخ نمر ثابت کرد که دخالت افراطیون (حمله به سفارت عربستان9 به ضرر مظلومان است و حال این که این حمله پس از اعدام بود و تا قبل از اعدام نیز خود دولت و شخص هاشمی تلاش کردند با مذاکره و خواهش عربستان را راضی کنند از اعدام وی چشم بپوشد و این نشان میدهد که تزلزل و تذبذب نه تنها فایده ندارد بلکه موجب ناامیدی ملتهای مظلوم است.

5- مهدوی فر نه تنها برای رژیم بحرین بلکه برای رژیم سعودی هم مظلوم نمایی میکند و حمله به سفارت عربستان را که از سوی مسئولان نظام و شخص رهبری محکوم شد را عامل تعطیلی حج قلمداد میکند و حال این که اساسا دولت از همان موقع که قضیه سهل انگاری رژیم سعودی درخصوص محاکمه و مجازات عاملان تجاوز به دو نوجوان ایرانی مشاهده شد باید حج و رابطه با عربستان را محدود میکرد نه این که منتظر فاجعه منا، عدم صدور روادید برای ظریف، کاهش خصمانه قیمت نفت، حمایت از داعش و ناامن کردن منطقه هم بماند و با تذبذبشان موجب هیجانی شدن فضا و هجمه به سفارت عربستان شود.

6- نامه مهدوی فر به سردار سلیمانی در ادامه می کوشد جنگ تحمیلی را مثال بزند تا اثبات کند جنگ طلبی کار خوبی نیست، جالب این که او خود را رزمنده و جانباز هم معرفی میکند و با این وجود واقعیت جنگ تحمیلی را به نوعی تحریف میکند که انگار نه انگار ایران مدافع و مظلوم در برابر بسیاری از کشورهای متخاصم بود!

7- مهدوی فر در ادامه بیش از پیش کینه اش نسبت به انقلاب را نشان میدهد و رژیم مستبد و منحوس بحرین را با انقلاب اسلامی ایران که برخاسته از رأی مردم و باقی بر اعتماد ایشان است مقایسه میکند و برای این امر، برخورد رژیم مستبد آل خلیفه با مردمش را که هیچ احترامی برای آرایشان قائل نیست را با ایستادگی نظام به پای آرای مردم در برابر بازندگان بی ظرفیت انتخاباتی مقایسه میکند!

8- مهدوی فر در ادامه سوال می کند «شما در کشور سوریه از حرم دفاع می‌کنید یا از حکومت بشار اسد؟» گویا او نمی فهمد که در صورت تسلط داعش بر سوریه و عراق، هجمه به حرمهای مطهر معصومین در اولویت ایشان خواهد بود! و نمی فهمد که دفاع از محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، مقابله با غاصبان اولین حرم امن الهی و قبله مسلمین نیز هست و بازهم نمی فهمد که داعش اگر بر منطقه مسلط شود، نه تنها حرم ائمه، بلکه حرم خانه مهدوی فرها هم در معرض تعدی قرار خواهد گرفت.

9- مهدوی فر برای تخریب وجهه سپاه از حقوق سردار سلیمانی می پرسد! او میکوشد رشادت های سردار سلیمانی و امثال او را به مسائل مالی پیوند بزند که البته اینقدر این اتهام رذیلانه است که بعید میدانم هیچ ایرانی غیوری برای رد آن نیاز به توضیح داشته باشد.


nazokbin

95/4/3
9:56 ص

نرخ سود بانکیدیروز دولت اعلام کرد که نرخ تورم تک رقمی شده است که این مطلب با دو واکنش عمده مواجه شد، تعداد زیادی از روزنامه های حامی دولت ادعا کردند که بعد از 25 و حتی 26 سال تورم تک رقمی شده است که در پاسخ به این ادعا و برخی از واکنش های منتقدان دولت، چند مورد تقدیم میگردد:

1- تورم در مقطعی از سال 88 نیز تک رقمی شده بود که در نهایت تورم سالانه (ابتدا تا انتهای سال) 88 حدود 11 درصد تمام شد و از این لحاظ، ادعای این روزنامه ها مبنی بر این که نرخ تورم میانگین بعد از 25 یا 26 سال تک رقمی شده، اشتباه است، البته اگر تورم سالانه ابتدا تا انتهای سال 95 در نهایت تک رقمی بماند، این امر نسبت به تورم سالانه 88 که در نهایت دو رقمی ماند، ویژه خواهد بود.

2- سیر نزولی تورم با توجه به رکودی که 4 وزیر آن را نزدیک به بحران نامیدند و صادق زیباکلام آن را وحشتناک و بی سابق خواند، نشان از استمرار رکود و تشدید آن دارد و از این لحاظ روند فعلی کاهش تورم واقعا یک مزیت نیست به خصوص که اگر در مقام قیاس بخواهیم درآییم، تک رقمی شدن تورم در مقطعی از سال 88 همراه با تحمیل رکود بر اقتصاد کشور نبود.

3- ایجاد رکود شدید در کنار تورم پایین همان قدر برای اقتصاد کشور مضر است که تورم بالای بدون رکود زیان بار است لذا دولت و حامیانش بهتر است که با پوشاندن روی شاخص رکود، صرفا شاخص تورم را به مردم نشان ندهند که این امر مسلما با آنچه که مردم از وضعیت اقتصاد کشور درک میکنند منافات دارد.

4- این که معدودی از منتقدان دولت، تک نرخی شدن تورم را زیر سوال بردند هم صحیح نبود و قبلا هم رهبری فرموده بودند که نباید آمارهای رسمی کشور را زیر سوال برد، البته این که اعلام برخی از شاخصهای اقتصادی کشور مثل شاخص رشد اقتصادی، بعضا با تأخیر یا تعلل یا عدم شفافیت همراه می شود واقعا قابل انتقاد است.


nazokbin

95/4/3
9:54 ص

نقدی به کاهش 2 درصدی نرخ سود بانکییکی از عوامل بسیار موثر در تورم و رکود کشور، نرخ سودهای سپرده و تسهیلات بانکی است، این نرخ ها به لحاظ علمی باید با یک تفاوت اندک (تحت عنوان کارمزد) و متناسب با نرخ تورم تعیین شوند تا ضمن این که حق العمل بانکها از محل جمع آوری نقدینگی و بازتوزیع آنها بین بخشهای متقاضی تأمین شود، گردش سرمایه و نقدینگی نیز به صورت مفید و مناسب در کشور صورت گیرد. نرخ سود سپرده و تسهیلات باید به نحوی تعیین گردد که هم نقدینگی مازاد را جمع آوری کند و هم مانع ورود نقدینگی به بخشهای مولد مانند تولید و مسکن و بورس و… نشوند.

اگر نرخ سود بانکی خیلی کمتر از نرخ تورم تعیین گردد عملاً نقدینگی به بازار و بخشهای غیر مولد و حتی مخرب سرازیر شده و موجب جهش تورمی می شود، همانطوری که در دولت دهم شاهد آن بودیم و اگر نرخ سود بانکی بالاتر از نرخ تورم تعیین گردد، همانطوری که در دو سال اخیر نظاره گر آنیم، عملا نقدینگی به سمت بانکها هجوم می برد و بخش های تولید، بورس، بازار، مسکن و… از نقدینگی بی نصیب مانده و دچار خسران و رکود میشوند.

دولت دهم کشور را با تورم 41% نقطه به نقطه و 36% سالانه به دولت یازدهم تحویل داد و دولت جدید فوراً نرخ سود بانکی را به نرخ تورم نزدیک کرد تا ظرف یک سال، نرخ تورم از نرخ سود بانکی کمتر شود ولی عملاً اقدامی برای کاهش متناسب نرخ سود بانکی در این 2 ساله انجام نشد که در آخرین گام هم بانکها توافق کردند تا 3 درصد نرخ سود سپرده را بکاهند بدون این که نرخ سود وام را تغییر دهند تا این که آقای سیف، رئیس کل بانک مرکزی امروز گفت:

«همانطوری که بانک‌ها برای کاهش نرخ سود سپرده اقدام کردند، اگر به موقع برای کاهش سود تسهیلات هم عکس‌العمل نشان دهند، بانک مرکزی دیگر ورود نخواهد کرد و در غیر اینصورت، بانک مرکزی متناسب با کاهش سود سپرده، نرخ سود تسهیلات را هم کاهش می‌دهد.»

اظهارات فوق نشان می دهد که دولت به بانکها اختیارات ویژه ای برای کاهش و یا افزایش سود بانکی داده است تا حدی که صرفا بر تناسب نرخ سود سپرده و سود تسهیلات تکیه دارد که این اختیارات ویژه به مسئولان بانکها (که اکثراً با لابی مراکز قدرت تعیین می شوند و قدرت زیادی دارند) باعث شده است تا بانکها بجای این که در خدمت صنعت، مسکن، بازار و… باشند، به رقیبی سرسخت برای آنها تبدیل شوند، چرا که هیچ کدام از این بخش ها نمی توانند به اندازه بانکها سودآور باشند و از سوی دیگر، دریافت تسهیلات گران قیمت بانکی نیز برای این بخشها صرفه اقتصادی ندارد و حاصل جمع اینها می شود همین رکود مطلق که در تولید، مسکن، صنعت، بورس و بازار شاهدیم.

حمایت دولت از یکه تازی بانکها اینقدر ایشان را جسور کرده که در اقدامی بی سابقه، سود سپرده را کاهش دادند بی آن که به نرخ سود تسهیلات دست بزنند و این یعنی نرخ کارمزد خود را حدودا دو برابر کردند؛ از سوی دیگر همین نرخ سود سپرده جدید هم هنوز 5 درصد از نرخ تورم بالاتر است و این یعنی کاهش نرخ سود سپرده موجب حرکت نقدینگی به سمت صنعت، تولید و بازار نمیتواند باشد و متأسفانه رئیس کل بانک مرکزی همچنان منتظر است تا شاید خودشان دلشان به رحم آید و نرخ سود تسهیلات را کاهش دهند!

پیشنهاد میشود دولت برای خروج از رکود فعلی به رونق اقتصادی 4 مسئله را رعایت کند:

1- نرخ سود سپرده را به تورم نزدیکتر کند تا تنها نقدینگی مازاد به بانکها جذب شود نه نقدینگی فعالان اقتصادی که باید در تولید، مسکن، بورس و… سرمایه گذاری شود.

2- نرخ سود تسهیلات را به شکلی تعیین کند که دریافت و بازپرداخت آن برای بخشهای تولید و خدمات و بازار مفید و به صرفه باشد تا بخشهایی که هم اکنون به لحاظ نداشتن نقدینگی در تنگنا قرار دارند از این تسهیلات استفاده کنند.

3- دولت باید به منظور جلوگیری از بروز جهش تورمی، هرچه سریعتر فکری به حال این شتاب افزایش نقدینگی و عبور آن از مرز هزار هزار میلیارد تومانی نماید.

4- کاهش واردات، مبارزه با قاچاق، حمایت بیشتر از تولید ملی و در یک کلام اقتصاد مقاومتی می تواند نقش بسیار موثری در برون رفت از وضعیت فعلی رکود ایفا کند و این مهم با وجود مجریان و مشاورانی که اساسا اعتقادی به اقتصاد مقاومتی و استقلال ندارند قابل تحقق نیست.


nazokbin

95/4/2
2:22 ع

13398434_152892751789048_1913600828_nباتوجه به هشدار بی سابقه ای که سردار قاسم سلیمانی به حاکمان مستبد بحرین در خصوص شیخ عیسی قاسم بحرینی دادند، به نظر میرسد بعد از عزل دیپلمات انقلابی امیر عبداللهیان و افزایش تعلل های دستگاه دیپلماسی درخصوص مسائل منطقه که نمونه اش را در اعدام مجاهد انقلابی شهید شیخ نمر توسط رژیم آل سعود شاهد بودیم، از این پس بخشی از بار دیپلماسی انقلابی منطقه ای را هم در تکمیل مأموریت منطقه ای خود، شخصاً برعهده گرفته است.

دیروز روزنامه حامی دولت آرمان، عزل ناگهانی امیر عبداللهیان را رکب ظریف معرفی کرده بودند که این مسئله با توجه به اظهارات برخی عناصر اعتدالی، در جهت تحقق برجام2 یا همان برجام منطقه ای تلقی می گردد که البته این برجامها نیز مانند مذاکره با آمریکا، جز درخصوص مسئله هسته ای، از سوی مقام معظم رهبری به دلیل ضررها و کارشکنی های طرف مقابل (که نمونه اش را در برجام هسته ای شاهدیم)، ممنوع اعلام گردید و دولت قانوناً و شرعاً حق ورود به این صحنه را ندارد چرا که دولت تنها مکلف است در راستای سیاستهای کلی نظام به خصوص در حوزه سیاست خارجی و به ویژه مسائلی که به جنگ، صلح و امنیت کشور مربوط باشد، حرکت نماید.


nazokbin

95/4/2
2:18 ع

jahangiri

آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور امروز گفته اند که:

«منابع مالی کشور برای طرح های ملی و بزرگ کافی نیست، کارشناسان طرح و نظر بدهند.»

اگر چه آقای جهانگیری از مشکلات دولت در تأمین منابع مالی کشور سخن میگویند، ولی به نظر ما ایشان در حال شکسته نفسی هستند چرا که مانند آفتاب تابان روشن است که طبق نظر خود دولتمردان، این همه رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور، نخست وزیر و وزیر خارجی که پس از برجام به کشور آمدند، میلیاردها دلار در کشور سرمایه گذاری کرده اند و تازه این به غیر از آن میلیاردها دلار پول های آزاده شده کشور است که قبل از اجرای برجام بلوکه بودند و به قول آقای عراقچی بعد از برجام آزاد شده اند و باز هم این به غیر از مساعدت های بانک های خارجی در پسا برجام است که دولت می تواند از طریق آنها مبالغ زیادی تسهیلات بانکی برای طرح های خود تأمین نماید و بازهم این ها به غیر از آن هزارتا هزارتا ال سی است که از سوی بانک های خارجی به صورت روزانه برای کشور گشوده می شود و باز هم این ها به غیر از چند برابر شدن فروش نفت و درآمد نفتی است که به یمن برکت حضور ژنرال زنگنه عائد کشور شده است و باز هم این ها به غیر از بهره وری ناشی از حسن مدیریت این دولت است که هزینه های سوءمدیریت را نسبت به دولت قبل صفر کرده است و این ها نیز غیر از هزینه های کمتر دولت برای تأمین نیازهای کشور به لحاظ کاهش هزینه های کشتیرانی و حمل و نقل و بیمه و دور زدن تحریم ها است و بازهم اینها به غیر از چند مرحله یارانه آزاد شده است که هیچ مبلغی تحت عنوان یارانه نقدی به ازای آنها از جیب دولت به حساب مردم واریز نشده است و بازهم اینها به غیر از آن نقدینگی هزار هزار میلیاردی است که دولت به کشور تزریق کرده است، لذا بعید میدانیم که دولت واقعا برای تأمین منابع مالی طرح های خود دچار مشکلی باشد و احتمالا تنها از روی تواضع و فروتنی در حال شکسته نفسی هستند!! مگر می شود بعد از برجامی که خدا آورد و کلیدی که روحانی در هوا چرخاند و ژنرال هایی که در کشور مسئولیت یافتند، دولت هنوز معطل تأمین منابع مالی طرح های خود باشد؟! هیهات اگر بتوانیم این ها را باور کنیم!!


nazokbin

95/4/2
2:16 ع

275327_152

شبهه:
چگونه است که با این همه نمازخوان و حاجی و اهل مسجد و روحانی و… هنوز 313 یار امام زمان(عج) فراهم نشده است تا ظهور کند؟!

پاسخ شبهه:
تجربه تنها ماندن پیامبران و ائمه هدی که موجب ناکامی شان در تحقق مدینه فاضله و نهایتاً شهادت بسیاری از ایشان شد، یک پاسخ مناسب است برای کسانی که متوجه لزوم حضور یاران وفادار و صدیق برای حضرت بقیه الله(عج) نیستند، و البته مراد از 313 یار امام زمان(عج) تنها 313 نمازخوان، مسجدی، حاجی، کربلایی و روحانی نیست که اگر بود، در عصر همه ائمه هدی این تعداد و خیلی بیشتر از این تعداد یار وجود داشت، بلکه مراد 313 یار مانند مالک و سلمان و ابوذر است، مراد 313 یار مثل یاران صدیق امام حسین (عج) است، به منظور درک بهتر این مسئله، از شما دعوت میکنم به روایت زیر توجه فرمایید:

مأمون رقّی نقل می‌‌کند: خدمت امام صادق(ع) بودم که سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام کرد و نشست. سپس گفت ای فرزند رسول خدا! چقدر شما رئوف و مهربان هستید. شما امام هستید، چرا دفاع از حق خود نمى‌‌کنید با این‌‌که بیش از صد هزار شیعه آماده نبرد دارید.
امام(ع) فرمود: «خراسانى بنشین، خوش آمدی». سپس به خدمت‌کار فرمود: «تنور را روشن کن!».
خدمت‌کار امام(ع) تنور را روشن کرد. و امام(ع) رو به مرد خراسانى نموده، فرمود: «داخل تنور شو!».
خراسانى با التماس گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا با آتش مسوزان. از جرم من در گذر، خدا از تو بگذرد.
امام(ع) فرمود: «تو را بخشیدم».
در این هنگام هارون مکى وارد شد در حالی‌که کفش خود را با دست گرفته بود، گفت: «السلام علیک یا ابن رسول اللَّه».
امام(ع) فرمود: «کفش­هایت را بیانداز، برو داخل تنور بنشین!».
هارون مکی، کفش­هایش را انداخت و در داخل تنور نشست.
در این هنگام امام(ع) با مرد خراسانی به سخن­گفتن پرداخت و مانند کسی که در خراسان بوده از جریان‌هاى آن منطقه خبر داد. سپس فرمود: «خراسانى برو ببین در تنور چه خبر است».
خراسانی می‌گوید: به جانب تنور رفتم، دیدم هارون مکی چهار زانو در تنور نشسته است. بعد از تنور خارج شد، و به ما سلام کرد.
امام(ع) فرمود: «از اینها در خراسان چند نفر پیدا مى‏شود؟!»
خراسانی گفت: به خدا قسم! یک نفر هم نیست.
امام(ع) فرمود: «به خدا یک نفر هم پیدا نمى‏شود، ما زمانى که پنج نفر یاور مانند این (هارون مکی) نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد، ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر می‌دانیم».

و بحث دیگر این که اگر چه حضور 313 یار امام زمان (عج) که بعضا با رجعت باز میگردند، لیکن تکمیل این 313 نفر شرط کافی نیست بلکه شرط لازم است و البته شرایط دیگری هم وجود دارد که آنها نیز باید محقق شود که از جمله آنها وجود مطالبه عمومی و عدالت خواهی است، لذا به صرف این که چون ظهور رخ نداده، نمیتوان گفت که آن 313 نفر پیدا نشده اند بلکه ممکن است این شرط محقق شده باشد ولی سایر شرایط هنوز عملی نشده باشد و اتفاقا وقتی که نگاهی به علمای راستین و برخی از شهدای گرانقدر و مخلص انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می کنیم، می بینیم که این افراد بعضا بدون این که امام زمان(عج) را دیده باشند چگونه در مسیر امام زمان(عج) گام برداشته اند و یا از نائبش تبعیت محض کرده اند و به این لحاظ واقعاً این تصور که این 313 نفر و بیش از آن تا کنون موجودیت یافته باشند، اصلا دور از ذهن نیست و این امر اهمیت شرایط دیگر ظهور را در حال حاضر به خوبی اثبات می کند.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا یا صاحب الزمان (عج) کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه