لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

93/11/26
8:35 ص

شبهات نامه به مقام معظم رهبری

اخیراً نامه ای با “عنوان نامه ی یک جوان شیعه به آیت الله خامنه ای” در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر گردیده است که لازم دیدم آن را بررسی نمایم، به همین منظور در خلال بیان نامه، توضیحات و پاسخ ها عرضه می شوند:

بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام و خسته نباشید
خدمت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب

شاید در قدم اول بسیار گستاخانه باشد که یک جوان شیعه به نقد و بیان اشکالات یک عالم شیعه بپردازد. اما ما پیرو مکتبی هستیم که رئیسش چنین فرمود ” محبوب‌ترین برادرانم نزد من کسی است که عیب‌های مرا به من اهدا کند ”  پس من هم به فرمایش امام صادق (علیه السلام) عمل می‌کنم و سعی می‌کنم در کمال ادب و احترام تمام سؤالات و اشکالاتی که از محضر شما دارم را بیان کنم ولی آنقدر سوال ها زیاد است که نمیدانم از کجا شروع کنم!! و از جهتی هم میترسم سوال کنم.چون به چشم خود دیده ام و همه میدانند که با منتقدین خود و نظام خود چه کرده اید….
ولی برای واضح شدن مطلب و حقانیت تشیع و برای مقدمه ی سوال ها ده سوال میپرسم.!

پاسخ: این که فردی ادعا می کند با چشم خودش دیده که رهبری با منتقدانش چه می کند!! ممکن است برخی سادگان را در همان گام اول تحت تأثیر قرار دهد که لابد، نگارنده چیزهایی دیده است!! ولی عبارت بلافصل آن که می گوید “همه می دانند!!” که رهبری با منتقدان خود و نظام چه کرده است!! ظن انسان را به موارد آشکاری مانند نحوه برخورد با فتنه گران متمایل می سازد که این مسئله اولاً نشان می دهد که نگارنده حرکت گسترده و برنامه ریزی شده علیه رأی مردم و قانون اساسی کشور را تنها به یک انتقاد تشبیه کرده است و فارغ از توجه به خسارات عظیمی که به منافع ملی، نیروهای بسیج، بیت المال و معیشت مردم وارد شد، توقع دارند برای فتنه گران، ایادی شان هیچ هزینه ای اعم از حبس و حصر مترتب نگردد! و ثانیاً نشان می دهد که در پس این سوالات و شبهات به ظاهر دینی و فقهی، مسائل سیاسی با جهت گیری حمایت از فتنه و ضدیت با رهبری در حال پیگیری است و ثالثاً ادعای اثبات “حقانیت شیعه” در نامه به مقام معظم رهبری ، خاستگاه نامه را نشان می دهد که مشخصاً از سمت طیف صادق شیرازی ها و افراطیون شیعه منتشر گردیده است. ضمناً با توجه به پراکنده بودن سوالات، تعداد سوالات علی رغم ادعای خود نامه، 13 عدد بود که شماره گذاری می گردد:

1- شما بر چه اساس و روایت و آیه ای بیان کردید:
مرد میتواند به حد علی بن ابیطالب علیه السلام برسد و زن میتواند به حد فاطمه ی زهرا علیها السلام برسد؟؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7284

پاسخ : جمله ی اولی که از رهبری در بند 1 تقطیع شده را با یک جمله قبلش تقدیم می کنم:
مرد میتواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوی برسد؛ زن هم میتواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوی برسد. مرد میتواند به حدّ علی بن ‌ابی طالب علیه‌السّلام برسد و زن میتواند به حدّ فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها برسد.
این جمله از لحاظ معنوی حد کمال را بیان می کند، یعنی مردان می توانند به حد کمال حضرت امیر و زنان هم به حد کمال حضرت زهرا برسند. اساساً مقامات معنوی حضرت امیر و حضرت زهرا و هر اولیای دیگری از جناب خود ایشان و البته تحت هدایت باری تعالی محقق گردیده است. یعنی این اولیا و ائمه و انبیا به لحاظ مقامات معنوی به مقام عصمت از گناه می رسند و آنگاه که به حد خاصی از معنویت رسیدند در صورتی که خداوند مقرر فرماید می تواند مقامات خاصی مانند پیامبری یا امامت را هم به ایشان بدهد. مقام معنی را انسان باید بدست آورد ولی مقامات الهی مانند نبوت و امامت انتصابی است. این دو را نباید با هم قاطی کرد.

2-شما بر چه اساس و مبنایی بیان کردید:
ما نخواستیم فقط پرچم شیعه را بلند کنیم -میتوانستیم اما نخواستیم !؟
((میتوانستید و نخواستید اگر اینکار را میکردید چه میشد؟؟؟))

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: در خصوص بند دوم، بازهم یک جمله و آن جمله هم به صورت ناقص تقطیع شده است که اصل پاراگراف را می آورم:
از همان ابتدای انقلاب، ما نخواستیم فقط پرچمِ شیعه را بلند کنیم، ما پرچم اسلام را بلند کردیم تا همه دورِ هم جمع شوند. امروز کتاب‌های ضدِ شیعه، تحریفِ تاریخِ شیعه، زیاد چاپ می‌شود، نه مثلِ قدیم‌ها و آن چاپ‌های بدِ پاکستانی. در شکل‌های نو و جذاب. ما هم می‌توانیم جواب‌شان را بدهیم. توانش را هم داریم. اما این کار را صلاح نمی‌ دانیم، این کار را نمی‌کنیم. در جوانی که در مسجد بینِ مغرب و عشا منبر می‌رفتم، کارم این بود که معارفِ عمیقِ اسلامی را منتقل کنم. از همان زمان تأکید داشتم بر وحدت. البته خیلی‌ها مرا متهم می‌کردند به سنی‌گری، اما من می‌گفتم که فرصتِ جواب دادن به این‌ها را ندارم. 

مشخص است که بحث وحدت بین شیعه و سنی است نه این طور که وانمود شده است یعنی انقلاب حتی نتوانسته شیعه را درست کند حالا مدعی سنی است. بحث این است که انقلاب دنبال بهم زدن دعوای شیعه و سنی به نفع اسلام بود.

3 -بنا به چه روایتی اظهار داشتید:
من با برهنه شدن عزادران برای سینه زنی به هیچ وجه موافق نیستم ، نه تنها قلبا بلکه زبانا هم گفتم که اینکار درست نیست!!!
آیا مراجع ما اشتباه میکردند؟؟

http://dornews.com/NewsDetails.aspx?News=2095656

پاسخ : اختلاف فقهی بین فقها نه تنها در سینه زنی که در بسیاری از مسائل دیگر فقهی وجود دارد البته مسائلی که آیات و روایات مسلم در خصوص آنها وجود دارد هیچ محل اختلاف نیست ولی در خصوص مواردی که پای عقل هم به وسط می آید اختلاف فتوا ایجاد می شود اما این مسئله به معنی این نیست که یک فتوا، موجب ضایع دانستن علم سایر فقها گردد.

4-این نظر را بر چه مبنایی دادید؟؟که
دسته‌ها? عزادار? با?د مخصوص عاشورا بماند !! و? ادامه داد:
پ?امک‌ها? خ?‌ف? را از قول بنده م?‌زنند که فاطم?ه با?د عاشورا?? برگزار شود ،
در حال? که بنده چن?ن چیزی نگفته ام . من با برگزار? دسته‌ها? عزادار? مخالفم !!طرح روضه‌ها? حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خ?ابان شا?د به مصلحت نباشد !!
http://www.farsnews.com/newstext php?nn=13930213000595
پاسخ: در خصوص بند 4 این که اولاً مطلبی که بیان شده تحریف و تقطیع شده است و ثانیاً لینکی که داده شده خراب است که من در جای دیگری این مطلب را پیدا کردم که عینا تقدی می کینم توضیح این که این مطلب خودش نقل قول از طرف آقای علی‌اکبر مداحی رئیس سازمان بسیج مداحان است:

“پیامک‌های خلافی را از قول مقام معظم رهبری می‌زنند که فاطمیه باید عاشورایی برگزار شود، در حالی که ایشان چنین فرمایشی ندارند و اخیراً از ایشان در این باره سؤال شد که فرمودند: هر چند با تجمع‌ها در روز شهادت حضرت زهرا(س) مخالف نیستم، اما با برگزاری دسته‌های عزاداری مخالفم.
مدیر ستاد مرکزی هیأت رزمندگان تصریح کرد: طرح روضه‌های حضرت زهرا(س) در خیابان شاید به مصلحت نباشد و گاهی به اختلافات مذهبی هم دامن بزند، اما متأسفانه در این موضوع سلیقه‌ای عمل می شود و برخی جلسات فرعی جای برخی جلسات اصلی را می‌گیرد.”

همانطوری که مشخص است هدف از مخالفت مقام معظم رهبری در خصوص عزاداری هایی که به بهانه ی حضرت زهرا علیها السلام روی می هد جلوگیری از ایجاد خط تفرقه و اختلاف بین سنی و شیعه است چرا که متأسفانه کسانی که این حرکت ها را انجام می دهند در همان خیابان به افرادی که برای اهل تسنن محترم هستند توهین می کنند.
————–—
5-آیا برای شما و امام خمینی گریه کردن و سینه زدن اجر و ثواب دارد؟؟که شما گفته اید:
در ایام شهادت حضرت زهرا سینه زنی و نوحه خوانی مناسبتی ندارد !
باز هم دشمنی باشعائر .چرا؟؟تا چه حد؟؟ برای این دولت چه ضرری دارد؟؟که میگویید:
در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود!!!

http://www.chafyeh110.ir/post-314.aspx

پاسخ : کل متن مورد اشاره را تقدیم می کنم، قضاوت با شما:
مسأله‏‌ى دیگر، مسأله‏‌ى روضه‏‌هاست. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى باید باشد؛ اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن – آن سنت سنیه – مربوط به همه‏‌ى ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه‏‌اى مى‏‌خواند، عده‏‌اى دلشان نرم مى‏‌شود و گریه مى‏‌کنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن یک حرف دیگر است. روضه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست‏ و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه‏ السّلام) – با این‏که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‏ خوانى است – من لزومى نمى‌‏بینم که سینه‏ زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏‌اللَّه‌‏علی‌ها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏‌خوانى و سینه‏‌زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏‌آور است.

6-آیا دست به سوی شما دراز کردن و یا شما دست به سوی مردم دراز میکنید بدعت است؟؟که گفته اید:
ما در هیچ کجا نه در منابع شیعه و نه در منابع سنی نداریم که در هنگام بردن نامی غیر از خدا دستان خود را بالا ببرید. از این به بعد این کار را نکنید!!

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/297535
پاسخ: بند 6 دو مسئله ی غیر مرتبط را باهم خلط کرده است. سوال در مورد دست بیعت دادن است و پاسخ در مورد چیز دیگر، این را خودم دقیقاً یادم هست و بدون جستجو عرض می کنم که در حین ادعیه و زیارات وقتی که نام امام حسین یا امام زمان علیهما السلام برده می شد برخی از مستمعین دستان شان را بالا می بردند و مثل حالتی که دعا می کنند بالا نگاه می داشتند که رهبری این را رد کردند و گفتند این حالت فقط باید برای خداوند باشد.
7-خودتان گفته اید:
«از دوران جوانی به داشتن عقاید جماعت عمریه متهم بوده ام»
چرا ؟!
شیعه وظیفه دارد خودش را در معرض تهمت قرار ندهد.آیا شما جوابی برای حضرت زهرا دارید که فردای قیامت بگویید ؟؟؟

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=22076

پاسخ: بند هفتم اشاره به این دارد که چرا مقام معظم رهبری در هنگام جوانی مثلاً به عمر و ابوبکر فحش نمی داده و این را موضع تهمت قرار گرفتن تعبیر کرده است اما این مسئله مسلماً اشتباه است، اولاً که انسان باید حرف حق را بزند نه این که بترسد در موضع تهمت قرار گیرد و اساساً مجموعه ای از احادث در خصوص دوری از تهمت بیان می کنم تا خط این احادیث روشن شود:
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که خود را در معرض تهمت قرار دهد نباید کسی را که به او بد گمان می‌شود ملامت و نکوهش کند. همچنین امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند. و نیز امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ در وصیت به فرزندش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ فرمود: از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده می‌شود. و به همین جهت است که در اخبار و روایات تأکید شده که مؤمنان باید از دوستی و هم نشینی با فساق و گناهکاران بپرهیزند زیرا رابطه داشتن با آنان موجب می‌شود که مردم نسبت به مؤمنان بدبین و در نتیجه به آن‌ها تهمت بزنند.  و نیز پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: از مواضع تهمت بپرهیزید و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو می‌کرد یکی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوء ظن محتمل از طرف انصاری بود.
8- فتوا داده اید که :
بد معاویه را نگویید.
(آیا زیارت عاشورا خوانده اید؟؟آیا اهلسنت زیارت عاشورا را نشنیده اند؟؟نخوانده اند؟؟)
(وحدت و همگرایی از منظر رهبر معظم انقلاب، علیرضا برازش،نشر امیر کبیر، ص64)

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2603

پاسخ : در مورد بند 8 متأسفانه به شدت تقطیع شده است، این دیگه واقعاً با سوء نیت است این از مقام معظم رهبری است:
نیست من خاطره‌یی را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفته‌ام. امام یک وقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعن‌آمیزی اسم می‌آورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آن‌جا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند. به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال‌المؤمنین میدانند – البته بحق یا بناحق آن، مربوط به جلسه‌ی بحث است – یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم! من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جمله‌ی طعن‌آمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیرالمؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخ‌گویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست‌وسه‌ساله‌ی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیرالمؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا به‌هیچ‌وجه نباید باشد.
9- واقعا جای تعجب است نسبت به این سخنرانیتان که گفتید:
اینکه اصرار میکنن بلند گریه کنید هیچ لزومی نداره…آرام گریه کنید.
وقتی میخواهند سینه بزنن یا وقتی صلوات میفرستن میگویند این صدای این جمعیت نیست…
((سخنرانی مشهوری که آیت الله العظمی وحید بسیار جواب تندی به ایشان دادند.))

پاسخ: در مورد بند 7 عین کلام رهبری را می آورم قضاوت با خودتان:
اینی که آقایون مداحان اصرار میکنند که بلند گریه کنید.لزومی نداره ،میخواهند آرام گریه کنند.وقتی میخواهند سینه بزنند اصرار بر این که این صدای شما صدای این جمعیت نیست.صلوات میفرستند،این صلوات این جمعیت نیست.
شما بخواهید صلوات بفرستند ولو تو دلشون ،گرم شدن مجلس به این شیوه ها،اصل نیست ,کاری کنید که دل های مستمع را در اختیار بگیرید.دل مستمع وقتی در اختیار شما آمد مقصود حاصل است.اگر آهسته هم گریه کند باز مقصود حاصل است.اگر توجه کرد به شما مقصود حاصل است.
10-در صورتی که علامه امینی فرمودند کسی که بگوید مثنوی اصول دین است گناهش از صدسال شراب خوری بیشتر است و تمامی مراجع و علما فرموده اند خواندن مثنوی اشکال دارد و او راهش از راه اهلبیت جداست و کفریاتش زیاد است .چرا گفتید:
مثنوی اصول اصول اصول دین است
(بیانات دردیدار شاعران رمضان 25 /6 / 1387)
پاسخ: در مورد بند 8 دوم نیز اولاً اصل جمله ی علامه امینی را می آورم که البته ایشان آثار شعرا و نویسندگان را در برابر قرآن مجید و فرمایش های معصوم بی ارزش می داند که بلا شک این مقایسه از نظر هر علمی قابل پذیرش نخواهد بود:
حرفها(سخنان معصومین)را اگر گوش دادید کیف می کنید، علم او را گر یاد دارید کیف می کنید، ولایت را اگر داشته باشید کیف می کنید، برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیربروببین امیرالمومنین چه حرفها می زند با خدا چه جور حرف زده عشق بازی چه جوره محبت بازی چه جوره حقّه بازی نکن با حافظ کار درست نمی شه با مثنوی کاردرست نمی شه ،حافظ چیه!؟ مثنوی چیه!؟ بذارزیر پات، یک عالم پیدا کن برو دعای حضرت سجاد را بده به دست عالم اون بخواند به تو بفهمی عشق بازی چی است بگو محبت بعد بفهم محبت چی است.
و اما اصل جمله ی رهبری:
یک بخش مهمى از شعر آئینى ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانى و معنوى بشود. و این هم یک دریاى عظیمى است .شعر مولوى را شما ببینید. اگر فرض کنید کسى به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسى نداشته باشد که خیلى از ماها دسترسى نداریم و اگر آن را کسى یک قدرى دوردست بداند؛ مثنوى؛ مثنوى؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتى مرحوم آقاى مطهرى از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوى چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوى همین است که خودش گفته: و هو اصول… . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده ‏ام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
11-باتوجه به روایت امام صادق علیه السلام مبنی بر اینکه نگاه به شطرنج حرام است و اگر دیدید یزید را لعنت کنید.و روایت دیگری که گناه نگاه کردن به شطرنج همانند نگاه کردن به فرج (عورت) مادرت است.بر چه مبنایی فتوا دادید:
اگر شطرنج در حال حاضر از آلات قمار نباشد اشکالی ندارد (استفتاءات)
پاسخ: در خصوص بند 11 اولاً که قبل از مقام معظم رهبری، حضرت امام خمینی بودند که شطرنج را مباح دانستند البته اگر برای قمار نباشد و عرفاً نیز از آلات قمار محسوب نشود پس این نظر فقهی فقط به رهبری منوط نمی شود و برخی دیگر از فقها هم چنین نظری دارند. ضمناً فقها در بیان فتوای خود ضمن توجه به قرآن و احادیث، روی صحت حدیث و شرایط و ابعاد آن فکر می کنند و بعد فتوا می دهند.

12-با توجه به قرآن کریم که میفرماید:

ولا تسبوالذین یدعون من دون الله

چرا به آمریکا و انگلیس و نمادهای آنها توهین میکنید.وجان شیعیان را در خطر می اندازید؟؟
چنانچه الان با این تحریم کمر مردم شکسته شد
پاسخ: بند 12 اشاره به آیه ممنوعیت سب کردن به غیر خدا دارد تا برخی دیگر نیز سب به خدا نکنند اما ما به آمریکا و دشمنان خدا سب نمی کنیم بلکه لعن می کنیم، خود قرآن در آیات مختلف لعن دارد، لعن به کفار به مشرکین به مسرفین به …. اساساً این اشکال معنی سب و لعن را با هم خلط کرده است.
—————
13- با توجه به اینکه اقرار کردید به یکی از صدها اشتباهاتتان.
ما چه طور به شما اطمینان کنیم که مابقی سخنان و فتاوا و حکمتان اشتباه نیست؟؟آیا کسی که علنا اشتباه کند میتوان پشت سر او نماز خواند؟؟
جولوگیری از کثرت جمعیت شیعیان مساوی است با کشتن هزاران بچه شیعه و…
بیانات رهبری:
من همین جا در داخل پرانتز عرض کنم.یکی از خطاهایی که خود ما کردیم -بنده خودم هم در این خطا سهیمم-این مسئله ی تحدید نسل از اواسط دهه ی 70 به این طرف باید متوقف میشد (شعار: زندگی بهتر=فرزند کمتر)

البته اولی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد،خوب بود،لازم بود،لیکن از اواسط دهه ی هفتاد باید متوقف میشد.این را متوقف نکردیم.این اشتباه بود.عرض کردم!مسءولین کشور در این اشتباه سهیمند ،بنده ی حقیر هم در این اشتباه سهیمم.این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد،نسل جوان را باید حفظ کرد.
بیانات رهبر انقلاب در دراجتماع بزرگ مردم بجنورد 19 /7/ 91
آقای خمینی :
اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند از ولایت ساقط میشود (صحیفه نور ج11ص37)ص40)
پاسخ : اولاً که نه رهبری و نه حضرت امام و نه هیچ فقیه دیگری معصوم از اشتباه نیست که اگر بود دیگر نیازی به انتظار امام معصوم نبود. ثانیاً در خصوص شرط امام جماعت که با فقهات خلط شده هم اشتباه بیان می شود، شرط عدالت عصمت از اشتباه نیست بلکه ترک کبیره و عدم اصرار بر گناه صغیره است، گناهان کبیره مشخص و گناهان صغیره هم مشخصند که نباید بر آنها اصرار داشته باشد هرگز در شرط امام جماعت معصومیت از اشتباه ذکر نشده است. ضمناً در خصوص کنترل جمعیت هم رهبری بیان داشتند که تا 70 درست بود و از 70 باید این سیاست متوقف می شد، رهبری نظرشان در خصوص جمعیت این نبوده و همچنان نیست که کلا با تمام سرعت افزایش جمعیت رخ دهد.


nazokbin

93/11/12
11:10 ع

محکومیت رحیمیدر هفته ای که گذشت، نتیجه ی پرونده ی فساد مالی یکی دولتمردان سابق، یعنی آقای محمد رضای رحیمی (معاون اول دولت قبل) ابلاغ شد که این مسئله بازتاب های مختلفی بین جریان ها، رسانه ها و شخصیت های سیاسی کشور به خصوص جناب احمدی نژاد خود آقای رحیمی پیدا کرد که تبعات آن احتمالاً همچنان ادامه دار خواهد بود، لیکن بر اساس آنچه که تاکنون رخ داده است، 10 مورد در خصوص محکومیت رحیمی و حواشی آن قابل بیان به نظر می رسد:

  • اصولگرایان، اولین مخالفان رحیمی: اعتراضات به معرفی جناب رحیمی به عنوان معاون اول رئیس جمهور از سوی نمایندگانی مانند نادران، توکلی، زاکانی و … که همگی از طیف اصولگرای مجلس هستند از همان بدو این مسئله و در طول اشتغال ایشان در این سمت، مدام ادامه داشت و مطمئناً هیچ گروه و طیفی بیش از خود اصولگرایان محاکمه ی جناب رحیمی را پیگیری نکردند.
  • چرایی اطاله ی رسیدگی: یکی از دلایل طولانی شدن محاکمه ی جناب رحیمی، خط قرمزی بود که جناب احمدی نژاد برای برخی دولتمردان سابق خود تعریف کرده بود، بحث تنشی که جناب احمدی نژاد برای بازدید از اوین به خاطر بازداشت جوانفکر انجام شد، هرگز از خاطره ها پاک نمی شود، مواردی که منجر به چند مکاتبه ی سرگشاده و حتی تشر مقام معظم رهبری گردید.
  • نقش اصولگرایان در جرم رحیمی: صدور حکم رحیمی با 5 سال حبس و پرداخت حدود 5 میلیارد پول و جریمه منجر به حملات شدیدی به جبهه اصولگرایی و حتی دولت احمدی نژاد گردید در صورتی که حمله کنندگان به سه نکته توجه ندارند:

الف- اولین منتقدان و مطالبه کنندگان محاکمه ی رحیمی از بدنه ی فعال اصولگرایی بودند.

ب- جرم مورد ادعا در دولت احمدی نژاد به وقوع نپیوسته بود و قبل از بکارگیری ایشان در این دولت رخ داده است.

ج- بحث پول هایی که به نامزدهای انتخاباتی جهت تبلیغات ایشان پرداخت می شده است، اگر چه در موارد زیادی به لحاظ انگیزه ای جای اشکال دارد، اما همواره و در تمام گروه های سیاسی وجود داشته است و در این فقره نیز خود توزیع پول به عنوان جرم تلقی نشده است، بلکه محل تأمین این پول مورد اشکال بوده است، مسئله ای که در پرونده جزایری نیز موجب پرداخت مبالغ کلانی به بسیاری از شخصیت های سیاسی طیف اصلاح طلبان گردید.

  • خط قرمزی که حق نبود: نامه ی احمدی نژاد در برائت از تخلفات رحیمی هرگز نمی تواند توجیه کننده ی خط قرمزی باشد که جناب احمدی نژاد برای رحیمی و افرادی مانند مرتضوی تعریف کرده بود. اگر جناب احمدی نژاد در بدو بکارگیری ایشان و یا پس از آن به توصیه هایی که در خصوص مجرم بودن ایشان بیان می شد توجه می کردند، مطمئناً تبعات بسیار کمتری متوجه شخصیت احمدی نژاد و دولت وی می گردید و حال این که جناب احمدی نژاد نه تنها نسبت به توصیه های اصولگرایان، بلکه حتی نسبت به توصیه های مقام معظم رهبری در خصوص مشایی و یا مصلحی با شیوه ی غیر منطقی و غیر قابل دفاعی برخورد می کرد.
  • کلید واژه ای به نام “سروش آسمانی کذایی”: برائت احمدی نژاد از رحیمی منجر به انتشار نامه ای سرگشاده از سوی محمد رضا رحیمی به جناب احمدی نژاد گردید که موارد موجود در این نامه بسیار مهم بود به خصوص که معادل همین موارد، قبلاً از سوی برخی دیگر از نزدیکان سابق دولت و یا در اظهارات و بیانات و رفتارهای شخص احمدی نژاد قابل مشاهده بود، کلیدواژگانی که رحیمی در این نامه به کار برد، چند مسئله را به صراحت تأیید کرد، ایشان تغییرات احمدی نژاد را به نحوی که به تدریج تنها و تنها به اظهارات “سروش آسمانی کذایی” (شما بخوانید مشایی) التفات می نمود، مورد انتقاد قرار داد، یکی دیگر از کلیدواژگان نامه رحیمی این بود که ایشان در خصوص معرفی مشایی به عنوان نامزد ریاست جمهوری حاضر به شنیدن هیچ حرفی نبود و طوری رفتار می کرد که گویا به او الهام شده است که این عبارت “الهام” نیز از همان واژگانی بود که در بسیار از رفتارهای غیرقابل توجیه احمدی نژاد مانند عزل خانم دستجردی، تغییر متکی در حین مأموریت، تغییر چند تن از وزرای انقلابی و ولایی مانند فتاح و لنکرانی، بیان خاطره ی هاله ی نور توسط احمدی نژاد، مدیریت هدفمندی یارانه ها توسط امام زمان (عج) و به نقل قول از یکی از حضار (احتمالاً جناب مشایی) و … را توجیه می نمود.

سروش آسمانی کذایی

  • عواقب احتمالی برای احمدی نژاد: نامه ی محمد رضای رحیمی و نامه ی برائت احمدی نژاد از وی، بیانگر موارد اختلافی و حساسی بود که مطمئناً می تواند آخرین آنها نیز نباشد و در صورتی که احمدی نژاد بخواهد همچنان موجب تحریک او گردد، یقیناً شخصیتی به جایگاه رحیمی، قادر به بیان مطالب بسیار بیشتر و قابل تأمل تری نیز خواهد بود که این مسئله یقیناً برای وضعیت فعلی و متزلزل سیاسی احمدی نژاد، نگرانی های بیشتری ایجاد خواهد کرد، نباید فراموش کرد که رحیمی دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و هرگونه دلخوری وی می تواند موجب بروز حملات غیر قابل جبران به وی گردد.
  • تسلیم و تبعیت اصولگرایان از رأی دادگاه: نحوه ی مواجهه اصولگرایان با حکم محمد رضا رحیمی نیز فاقد حمایت و تعصب بود و به راحتی مورد پذیرش قرار گرفت و این در حالی بود که جریان اصلاح طلب به بهانه ی این جرم، تمام اصولگرایان را زیر سوال می برند، رفتار منطقی اصولگرایان در پیگیری چندساله محاکمه ی محمد رضا رحیمی، همچنین پذیرش رأی او، نه تنها قابل انتقاد نبود، بلکه یک شاخص از عدالت خواهی این جریان به شمار می رود.
  • سوءاستفاده اصلاح طلبان: حملات و هجمه های جریان اصلاح طلب به واسطه ی محکومیت رحیمی، از این جهت که فعالان این جریان نیز پرونده های سنگین فساد دارند، جای تأمل دارد به خصوص که این جریان در بسیاری موارد با بروز سیاست دوگانه نشان داده اند که تنها وقتی آرا و نظرات نهادها و قوای دیگر را می پذیرند که به نفعشان باشد و اگر هر پرونده قضایی یا انتخاباتی، با حکم، رأی و یا نتیجه ای خلاف منفعتشان مواجه شدند، نه تنها زیر بار پذیرش آنها نمی روند بلکه به نهادها ومراجع قانونی نیز انواع توهین و تهمت را نثار می کنند.
  • نقش قوه قضاییه در برخورد با مفسدان و متخلفان: عتاب اخیر مقام معظم رهبری با لزوم برخورد با متخلفان در هر جایگاه، با صدرو حکم فردی مانند معاون اول رئیس جمهور سابق و پذیرش ان از سوی دولتمردان سابق و جریان اصولگرایی این فضا را برای قوه قضاییه آماده می کند تا نسبت به صدور پرونده های حیاتی دیگر مفاسد کلان اقتصادی کشور که بعضاً به جرایم امنیتی سنگین نیز عجین هستند اقدام جدی نماید.
  • عواقب بعدی این پرونده برای جریان های سیاسی: یکی دیگر از مواردی که پس از محکومیت رحیمی و حملات اصلاحاتی ها به اصولگرایان مطرح می شود تأثیر این فقره بر آینده ی سیاسی اصولگرایان و اصلاح طلبان است که در دو بند مجزا بررسی می کنم:

الف- همانطوری که اصلاح طلبان رأی محکومیت رحیمی را به راحتی پذیرفتند، توقع می رود همین رفتار را در خصوص پرونده های دوستانشان داشته باشند که باتوجه به خطی که قوه قضاییه در خصوص برخورد با مفسدان دیگر اقتصادی در پیش گرفته است، پیش بینی می شود که محکومیت های آینده و عدم تمکین های اصلاح طلبان، موجب کاهش محبوبیت سیاسی و جایگاه اجتماعی ایشان گردد.

ب- یکی از نقاط آسیب پذیر اصولگرایان که اصلاح طلبان نیز مدام بر آن مانور می کنند، بحث احمدی نژاد است، هرچند بسیاری از اقشار انقلابی جامعه با مشاهده ی رفتارهای آخر جناب احمدی نژاد به تدریج از ایشان فاصله گرفتند، اما همچنان نمی توان حامیان احمدی نژاد فعلی را فراموش کرد و از ظرفیت ایشان چشم پوشی کرد، محکومیت جناب رحیمی از سویی موجب زیرسوال رفتن خط قرمزهای احمدی نژاد شد و از سویی تصدیقی بود بر وجود یک نهاد تصمیم گیری غیرمتعارف و موثر در لجبازی های او به نام “سروش آسمانی کذایی” و یا برخی “الهامات” که این دو عامل یقیناً می تواند با کاهش تعصب های حامیان احمدی نژاد، موجب کاهش شکاف و افزایش وحدت گفتمانی در انتخابات های بعدی در جبهه انقلاب گردد.


nazokbin

93/10/28
6:31 ع

علی مطهریعلی مطهری از بدو بروز فتنه 88 و قبل از آن با دمیدن در تنور فتنه و حمایت از طرح تقلب و مدعیان آن و پس از انتخابات با کوچک شمردن گناه فتنه، همواره مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی و به خصوص معاندان قرار گرفته است و به این لحاظ طی این مدت همواره پاسخ گویی به اتهامات و شبهات وی در دستور کار حامیان انقلاب و رهبری قرار گرفته است.
یکی از نکات بارز نگرش علی مطهری به بحث فتنه در این است که ایشان همواره احمدی نژاد را نیز مانند سران فتنه و حتی بیش از آنها در بروز فتنه مقصر دانسته است به یک مورد از این صحبت ها توجه فرمایید:
علی مطهری در جمع هزار نفری دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان:

بهترین راه حل این است که طرفین از خطاهای یکدیگر بگذرند، هرچند خطاهای موسوی و کروبی عکس‌العمل کارهایی بود که دولت احمدی‌نژاد انجام می‌داد، اما به هرحال مرتکب خطاهایی شده‌اند که باید دو طرف یکدیگر را ببخشند.

به نظر می رسد تکرار و ترویج این نگرش در مجلس و سخنرانی های متعدد و نامه نگاری های علی مطهری با دو هدف عمده دنبال می شود:
اولاً با این ادعا منکر برنامه ریزی شده بودن طرح تهمت تقلب از ماهها قبل از انتخابات می گردد.
ثانیاً جرم سران فتنه را در حد یک دعوای شخصی و جناحی تقلیل می دهد.

و اما یکی از پر سروصدا ترین اظهارات علی مطهری که با توهین به یوم الله نهم دی همراه شد، در تاریخ 21 دی ماه 93 و در نطق شان در صحن علنی مجلس بیان شد، ایشان در این نطق شان قبل از ورود به بحث حصر سران فتنه و یوم الله 9 دی، ابتدا مطالب متعددی در خصوص نهادهای فرهنگی و سیاسی مطرح کرد تا نشان دهد فردی بی طرف و با دغدغه های انقلابی و دینی است، ولی این مقدمه زمانی رنگ باخت که بحث فتنه را همچنان گذشته مطرح کرد و حصر و مصوبه شورای امنیت ملی و حتی تأیید رهبری را غیرقانونی دانست و روز 9 دی را به دلیل عدم وحدت با حامیان فتنه، یوم الشیطان نامید که این اظهارات موجب تحریک سایر نمایندگان مجلس و هجمه ایشان به سمت تریبون و محل سخنرانی جناب علی مطهری گردید که در همین بین و در اثنای تلاش برخی نمایندگان برای جلوگیری از ادامه ی نطق جناب مطهری، برخی نمایندگان دست وی را گرفتند و شاید هم کشیدند و ایشان نیز در پاسخ آنها را و حتی بعضاً سایر کسانی که دستش را نکشیده بودند را نیز به سمت پایین هل دادند که بروز این شرایط باعث شد تا این نطق با ورود نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی، جناب حجه الاسلام والمسمین ابوترابی قطع گردد.

نطق جناب مطهری و حواشی آن از سوی حامیان داخلی و خارجی فتنه و سران فتنه و مخالفان رفع حصر به شدت مورد پردازش قرار گرفت و به مانند خود جناب علی مطهری، این حواشی را بدعتی خطرناک معرفی کردند که البته ضمن این که حقیر نیز این شرایط را صحیح نمی دانم، اما دو نکته ی بسیار مهم و مغفول را در این خصوص یادآور می شوم:

1- دوباره به طرز نگرش جناب علی مطهری که در بالا با ذکر منبع بیان شد بازمی گردیم:
هرچند خطاهای موسوی و کروبی عکس‌العمل کارهایی بود که دولت احمدی‌نژاد انجام می‌داد
با این منطق بیش از این که معترضان به آقای علی مطهری مقصر باشند، جناب علی مطهری مقصر است که مدام ایشان را تحریک می کند، وقتی جناب مطهری می داند که بیشتر نمایندگان مجلس روی فتنه و فتنه گران و 9 دی نظرات خاصی دارند و ایشان مدام این نظرات را با لحن توهین آمیز رد می کند و تمام نهادهای قانونی اعم از مقام معظم رهبری و شورای امنیت ملی و قوه قضاییه را به راحتی به زیرسوال می برد، باید بپذیرد که طبق منطقی که در خصوص مقصر دانستن احمدی نژاد در فتنه، آن هم بیش از سران فتنه بیان می کند خودش در خصوص وقایع یکشنبه گذشته مقصر و حتی مقصر تر از هجمه کنندگان است، چرا که به استناد منطق ایشان، رفتار نمایندگان معترض فقط عکس العمل اظهارات مکرر علی مطهری و تحریکات بی پرده وی بوده است.
2- بحث دیگری که در منطق جناب مطهری و حامیان ایشان و در محکومیت هجمه گران به نطقش بیان می کنند ترس از بدعت گذاری است، این که جلوی نطق یک نماینده مجلس گرفته شود از ظن جناب مطهری و یارانش بدعت بسیار بزرگ و خطرناکی است، به عنوان مثال این بخشی از سخنان علی مطهری است که در سایتش نیز قابل مشاهده است:
"حق من و موکلانم محفوظ است که این دو دقیقه در فرصت های آتی یا در نطق 5 دقیقه‌ای یا 7 دقیقه ای منظور شود یا در اولین فرصت نطق میان دستور منظور شود تا دیگر این روش تکرار نشود."
یا این نیز بخشی از سخنان آقای غرویان، یکی از نگرانان بدعت مزبور است که در سایت علی مطهری قابل مشاهده است:
"ترس ما از این است که برهم زدن سخنان، یک رویه در مجلس شود"
ولی آیا با این منطق، می توان از بدعت بزرگ و پر هزینه سران فتنه در خصوص انتخابات 88 گذشت؟ آیا درخواست ابطال انتخابات بدون استفاده از چارچوب های قانونی و بدون داشتن و ارائه هرگونه سند به این نهادها و یا سایر مسئولان و یا حتی رسانه های داخلی و حتی خارجی حقیقی و مجازی یک بدعت خیلی خطرناک نبود؟ آیا بدعت به هم زدن نطق علی مطهری خطرناک تر است یا کودتای غیرقانونی و بدون سند علیه رأی مردم و تمام نهادهای قانونی؟ آیا احتمال بهم زدن دوباره صحنه انتخابات کشور و به چالش کشیدن منافع ملی و اعتبار بین المللی ایران نباید مسدود گردد؟ آیا طبق بیانات جناب مطهری، باید فتنه را با آشتی دوطرف یک انتخابات، تمام شده اعلام دانست؟ جرم بدعت گذاری چه می شود و جلوگیری از تکرار آن چه می شود؟ آیا بدون توبه و جبران فتنه از سوی سران فتنه، چه تضمینی وجود دارد که دوباره همین بدعت عظیم تکرار نگردد؟

البته آنچه که بیان شد فقط دو تناقض آشکار در منطق علی مطهری در بحث بهم خوردن نطق وی و بحث فتنه است، دلایل شرعی و قانونی اشکالات ایشان به بحث فتنه و رفع حصر اینقدر پاسخ داده شده است که اگر گوش شنوایی برایش وجودداشت تاکنون شنیده می شد که یکی از این موارد که مربوط به پاسخ دکتر دوانی است را می توانید در اینجا مطالعه فرمایید.


nazokbin

93/10/22
8:17 ص

غیرت مسئولان اجازه نمی دهدگفتمان انقلاب اسلامی از همان بدو شکل گیری، توأمان با مفاهیم بلندی مانند استکبارستیزی بود و این گفتمان در رفتار بنیانگذارانقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری همواره به عنوان یکی از ارکان مشخصه های انقلابی گری و برخاسته از قرآن و اهل بیت علیهم السلام ترویج شده است، در طول سی و شش سالی که از انقلاب می گذرد نیز همواره وجهه استکبارستیزی درتمام شئون انقلاب رایج بوده است و به عنوان یکی از آرمان های انقلاب اسلامی ایران همواره مطرح بوده است و برای این آرمان، مبانی عقلی و انقلابی نیز به خوبی تبیین گردیده است.

مستکبران عالم هرگز ظهور و بروز یک قدرت و حکومت الهی را برنتابیدند و از راه اقدام برای کودتا، تحریم، ترور، جنگ، تهدید، فضای مجازی، تأسیس شبکه های ماهواره ای و … سعی کردند این انقلاب را به شکست و انحراف بکشانند و شناخت عمق خصومت های این دشمنان به لحاظ عقلی به ما اثبات می کند که نباید به او اعتماد کرد و از او توقع دوستی داشت. رویکرد مقام معظم رهبری در مواجهه با امریکا و سایرمستکبران عالم همواره اشاره به دشمن شناسی، بینش و بصیرت در شناخت شیوه های دشمنی و دفع تهدیدهای او بوده است.

یکی دیگر از مسائلی که امام و رهبری همواره در خصوص نحوه ی تعامل با مستکبران عالم تجویز نمودند حفظ عزت کشور اسلامی و مسلمانان بوده است، این مسئله موجب گردیده است تا یکی از کلیدواژگان مقام معظم رهبری در توصیه های ایشان به مسئولان دولت و به خصوص سیاست خارجی، لزوم حفظ عزت و اعتبار ایران اسلامی می باشد. توصیه به عزت یک دلیل دیگر نیز دارد و آن عزم دشمن برای زیرسوال بردن عزت و اعتبار این ملت است، ملتی که عزت داشته باشد در برابر هیچ قدرت زورگویی سرخم نخواهد کرد و وای به حال ملتی که عزت نفسش را از کف داده باشد.

کلیدواژه ی غیرت در این عبارت که ” غیرت هیچ مسئولی اجازه نمی دهد ” همین چندروز پیش در سخنرانی مقام معظم رهبری که در قم به مناسبت ایام الله های 9 و 19 دی ایراد شد چند بار تکرار شد، بیان این عبارت به این دلیل نیست که عقل و عزت از موضوعیت افتاده باشد، نه! چرا که هم دشمنی دشمن همچنان به اعتبارش باقیست و هم عزت ایران عزیز اولین هدف دشمن است، بلکه وقتی میزان تمامیت خواهی دشمنان از ما بسیار گسترده شده است، متأسفانه میزان گشاده رویی دوستان ما در تعامل به دشمن اینقدر خارج از حد بوده است که دشمنان متوقع شده اند تا استقلال و حتی اقتدار نظامی و حتی آرامش سیاسی ما چنگ اندازی کنند؛ به این بهانه که سانتریفیوژ آرمان نیست، نیاز و استقلال نسل آینده ی این کشور به انرژی به فراموشی سپرده شود؛ به این بهانه که موشک آرمان نیست، قدرت و توان دفاعی و بازدارندگی ما در برابر تهدیدات زیر سوال برود و به این بهانه که رفراندوم حق انتخاب است، کشور را دچار تفرقه در امور بدیهی نمایند


nazokbin

93/10/16
8:29 ع

رفراندوم هسته ای

دیروز جناب رئیس جمهور طی سخنرانی که داشتند به دوچیز در کنارهم اشاره کردند، ایشان از یک سو گفتند سانتریفیوژ آرمان نیست و از سوی دیگر از اجرای یک رفراندوم سخن به میان راندند که تجمیع این دو عبارت، یک نتیجه ی واحد را در اذهان مستمعین خارجی و داخلی ایجاد کرد و آن هم رفراندوم هسته ای بود. ای مسئله به لحاظ حقوقی بحث خودش را دارد که افراد و رسانه های دیگر به تفصیل به آن پرداخته اند و مختصرش این که اساساً چنین رفراندومی در صلاحیت دولت نیست و اما بحث اصلیم از دیدگاه غیرحقوقی و سیاسی است که تقدیم می گردد:

تناقض بزرگ: پیشنهاد رفراندوم هسته ای اینقدر با مواضع قبلی دولت در تضاد است که به عنوان اولین مسئله به آن می پردازم. کسانی که یکسال و اندی مردم و نماینده هایشان را از مذاکرات هسته ای بی خبر گذاشتند و ایشان را از لبو فروش تا راننده تاکسی و استاد دانشگاه مورد هتک حرمت قرار دادند، امروز همان مردم را برای حضور در رفراندم هسته ای که همه ی اخبارش را سانسور و منتقدانش را مزدور معرفی نموده اند فرا می خوانند!

چرایی سانسور مذاکرات هسته ای: یکی از سیاستهای این دولت سوءاستفاده از مردم به بهانه ی دموکراسی است، ایشان برای این که رأی و نظرم مردم را آنچنان که می خواهند جهت دهی کنند ایشان را از مسائل مهم کشور ناآگاه نگاه می دارند تا در گاه نیاز، با استفاده از احساسات پاکشان، ایشان را به پشتوانگی طرح هایشان بکشانند که البته مردم هرگز اینقدر ساده نبوده و نیستند.

تحریف شعار تدبیر:‌ شعار اساسی قبل از انتخابات و بعد ازانتخابات جناب روحانی این بوده است که این دولت بدون این که چرخیدن سانتریفیوژها را متوقف کند، تحریم های ناعادلانه را پایان خواهد داد ولی اینک که از تحقق شعارشان ناامید شده اند، تدبیرشان به متوقف کردن سانتریفیوژها محدود شده است، گویا کفگیر تدبیرشان به ته دیگ شان خورده باشد.

حق انتخاب یا ظلم بزرگ: وقتی دولت بحث از رفراندوم هسته ای می کند یعنی مردم بین دوچیز باید یک انتخاب مهم کنند، شاید در ظاهر این مسئله یک حق انتخاب و امتیاز باشد ولی وقتی یک طرف چرخیدن سانتریفیوژ باشد و طرف دیگر تعطیلی تحریم باشد عملاً جناب روحانی مردم را بین دو حق اساسی شان مخیر کرده که تنها یکی را انتخاب کنند، لذا این رفراندوم اساساً در جهت حق انتخاب تلقی نمی شود.

مقصر رفع نشدن تحریم دولت نیست:‌ یکی از اهداف رفراندوم انداختن توپ در زمین مردم است، دولت وقتی نمی تواند هم تحریم را رفع کند و هم هسته ای را حفظ کند ترجیح می دهد توپ را در زمین مردم بیندازد تا فردا از خودش دفاع کند که اگر مردم و یا نظام می گذاشتند هسته ای متوقف شود ما هم تحریم ها را رفع می کردیم ولی حالا که مردم یا نظام چنین مجوزی برای تعطیلی سانتریفیوژ صادر نکرده اند پس خودشان مقصر مشکلات کشور تلقی خواهند شد و حق اعتراض هم نخواهند داشت.

سناریوی حذف حق هسته ای:‌ در حالی که آقایان زیباکلام و شیرزاد چندی پیش اساس نیاز کشور به انرژی هسته ای را به چالش کشیدند، همه منتظر بودند تا دولت با توجه به تعهداتش به مردم بیاید و این ادعاها را رفع کند اما طرح بحث رفراندوم هسته ای عملاً نشان داد که دولت چندان هم با آقایان زیباکلام و شیرزاد ناهماهنگ نبوده است به خصوص که در همین مدت نیز توان موشکی را زیر سوال بردند و عملاً این مسائل همگی در یک سناریوی هدفمند به نظر می رسند و حتی می توان تمدید 7 ماهه مذاکرات هسته ای را در راستای بسترسازی برای تحقق شروط آمریکا برآرود نمود، به نظر می رسد عزم دولت به این مسئله بیش از جدیت شان در مذاکرات هسته ای متمرکز شده است.

تحریف شعار، به بهانه مردم، فشار به نظام: جناب روحانی رأی مردم را بهانه ای برای تحمیل نظراتشان به نظام می دانند و حال این که رأی مردم به ایشان دقیقاً در همان راستای ادعاهایشان در مناظرات انتخاباتی است، ایشان بارها و بارها به مردم قول دادند که هم حق غنی سازی و هم حذف تحریم ها را به عنوان یک حقوق دان کارکشته و دیپلمات به ثمر خواهند رساند، جناب روحانی باید توجه کنند که اینک بابت شعار و قولی که به مردم دادند باید به مردم و نظام پاسخگو باشند، نه این که قولشان را تحریف کنند و نظام را به این تحریف ملزم بدانند و مردم را هم به آلت دست خود تبدیل کنند.


nazokbin

93/10/14
1:21 ع

 

سید حسن آقا میری

برداشت های اشتباه و سلیقه ای از دین، فقط محدود به انسان های عادی نیست بلکه متأسفانه برخی طلاب و روحانیون که دروس دینی را خوانده اند نیز از گزند این انحرافات مصئون نیستند و انحرافات و اشتباهات این روحانیون وقتی ترویج هم می شود به تبع آن میزان خسارت های وارده به دین و جامعه به مراتب بیش از وقتی است که یک فرد معمولی دچار این انحرافات می گردد.

متأسفانه برداشت های اشتباه روحانیون و ترویج این برداشت ها، تاکنون تأثیرات بسیار سوئی در عرصه ی فرهنگ، اجتماع و سیاست به کشور گذاشته است و باعث بروز بدعت های در دین و تشدید اختلافات جهان اسلام گردیده است که یک نمونه از این برداشت ها اخیراً توسط یکی از روحانیون جوان به نام سید حسن آقا میری در حال ترویج است. ایشان صراحتاً مسائلی را که درخصوص ترس از خدا و جهنم توسط سایر مبلغین بیان شده را زیر سؤال می برد و به شدت ایشان را تخطئه و هرچه در ذهن مردم رفته است را به شدت محکوم می کند، غالب سخنرانی های ایشان با هجمه ی شدید به سایر روحانیون و علما و منبری ها همراه است و از این لحاظ که فردی که این همه مروج محبت الهی است اینچنین با بی مهری، سایر روحانیون و مروجین دین را منحرف معرفی می کند جای تأمل دارد.

علی رغم این که اسلام و پیشرفت دینی افراد همواره مبتنی بر دو بال خوف و رجاء باید باشد اما ایشان با ارائه ی اسلام مبتنی بر رجاء و با حذف تمام مقولاتی که خوف در خود دارند عملاً یک مفهوم ناقص و تحریف شده از اسلام ارائه می کنند، ایشان عملاً کسانی که مردم را از خدا می ترسانند را محکوم می کنند و حتی خدایی را که باید از او ترسید را غیرقابل قبول می دانند و مروجان چنین خدایی را تا مرز تکفیر و خدا نشناسی معرفی می کنند.

متأسفانه ایشان صرف محبت و مهربانی خدا را برای هدایت افراد کافی می دانند و خدایی را که نتوان به او اعتراض کرد و یا صدا را بر او بلند کرد را خدا نمی داند! ایشان اساساً اعتقادی به مجازات شدن افرادی که گناهان کبیره مرتکب شده و بر آن اصرار می ورزند ندارد و اسلامی را که توأمان با خوف و رجاء ارائه می شود را به شدت محکوم می کند، متأسفانه ایشان صفات جلالیت الهی را به صورت کلی در برابر صفات جمالیت و محبت الهی فراموش کرده اند و از هر دعا و سوره ای تنها بخش هایی را که به محبت الهی مربوط است را مورد استناد قرار می دهند و این در حالی است که ائمه ی هدی، همانطوری که از آیات امید و رجاء استفاده می کردند، در حین خواندن آیات عذاب و نهیب نیز از خوف خدا اشک می ریختند.

بحث در خصوص لزوم داشتن توأمان خوف و رجا در سلوک الی الله اینقدر بدیهی و آشکار است که صرفاً به دو آیه ی شریفه استناد می کنم و مطمئنم همه ی مخاطبان این مطلب، آیات و روایات و ادعیه ی متعددی را سراغ دارند که هم به امید الهی و هم به خوف از خدا توصیه می کنند:

سوره یوسف، آیه 87?

«وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ

(از رحمت خداوند ناامید مشوید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا مأیوس نمی‌گردد)

سوره نازعات، آیه 40

«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّه هِی الْمَأْوی

(و اما هر کس از مقام پروردگارش بترسد و نفس خود را از هوی باز دارد، بهشت جایگاه اوست)

ایشان در خصوص عذاب های الهی که در برخی از آیات به وضوح بیان شده و بحث خالد بودن برخی در جهنم نیز با تردید و حتی با انکار صحبت می کنند و این در صورتی است که خداوند درهمین دنیا نیز بر اقوام گناهکار بلا نازل کرده است، مجموعه ی برداشت های سلیقه ای ایشان از آیات و روایات و ادعیه آنگاه که با هجمه به سایر علما و اساتید راستین اخلاق همراه می شود، ممکن است برای برخی از افراد که عاشق حرف های نو، بدیع و بعضاً بدعتناک هستند جذاب باشد و به همین دلیل وظیفه ی علما و فرهیختگان در خصوص خنثی سازی این شبهات سنگین تر است.

 از سوی دیگر ترویج این تفکر که تنها به رجا و امید می اندیشند، در عرفان های نوظهور نیز بسیار دیده می شود که در نهایت نیز به جسارت در گناه و تکرار عامدانه آن و پرهیز از توبه منجر خواهد شد، باید توجه داشت که انسانی که از خدا حساب نبرد و فقط به او امیدوار باشد، اراده ی چندانی برای ترک معصیت نخواهد داشت، همانطوری که اگر کسی بدون امید به خدا، فقط خوف از خدا داشته باشد نیز به توبه و بازگشت از معصیت امیدی نخواهد داشت.

جناب سید حسن آقا میری نه تنها در برداشت هایشان در خصوص دین دچار مشکل و کج فهمی هستند، درک سیاسی و اجتماعی ایشان نیز دچار مشکل است، به عنوان مثال در حالی که هنوز اسیدپاش ها دستگیر نشده اند و در حالی که نیت ایشان هنوز مکتوم است ایشان به راحتی تمام، طوری صحبت می کنند که گویا اسیدپاشی ها جرمی است که ناهیان منکر انجام داده اند و بعد هم به استناد همین تهمت کلی درفشانی می کنند.


nazokbin

93/10/12
2:52 ع

 

گردهمایی خودجوش جوانان انقلابی گیلاناین که یک نشست خودمانی و خودجوش بدون بنر و اعلامیه و تبلیغات میدانی و تنها مبتنی بر شبکه های مجازی بین فعالان جوان انقلابی و حزب اللهی یک استان صورت گیرد فی ذاته اقدامی کم نظیر و با ارزش است، همین جوانان انقلابی در زمان فتنه 88 با استفاده از همین فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بسیاری از شبهات و تهمت ها را پاسخ گفتند و توطئه های سنگین دشمن را در کشته سازی و اتهامات گسترده به مقامات و نهادهای نظام، افشای نقشه های دشمنان، هم آهنگی و هماهنگی رسانه های بیگانه و سیاستمداران متخاصم خارجی با مسیر فتنه گران، ابعاد خسارت های فتنه و …. خنثی کردند و اگر تلاش های جوانان انقلابی نبود مطمئناً فتنه در 9 دی 88 جمع نمی شد.
از سوی دیگر این سوال مطرح می شود که وقتی که همین شبکه ها در خدمت سایر گروه های قرار می گیرد و مثلاً برای تجمعات گسترده برای تدفین یک هنرمند به کارگیری می شود، چرا جوانان انقلابی نباید از ظرفیت شبکه های اجتماعی در راه اعتلای آرمان های خود و شبکه سازی استفاده نکنند؟ به چه دلیل در حالی که خواه یا ناخواه شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، تأثیرات خود را در اجتماع می گذارند، نباید در جهت ارتقا و پیشرفت انقلاب اسلامی ایران و حرکت در مسیر ولایت استفاده شوند؟
نشست دوستانه جوانان انقلابی در 9 دی 93، به مانند فعالیت ایشان برای تحقق حماسه 9 دی 88، خودجوش و بدون درخواست بزرگتران انقلابی انجام شد، چرا که فتنه ی 88 به جوانان اثبات کرد که سالک خط ولایت نباید منتظر هیچ چیز حتی بزرگترها بماند، بلکه باید در وقت نیاز، سراسیمه به وسط میدان بدود، حتی اگر بصیرت بزرگان ایشان را در شناخت تکلیف یاری نکرده باشد و یا درگیر سبک سنگین کردن های منافع سیاسی و مصالح موقعیتی خود مانده باشند.
نشست خودمانی 9 دی 93 جوانان انقلابی گیلان، اصلاً برای بی احترامی به بزرگترهای انقلاب نبود، بلکه یک مانور بدون تکلف و تکلیف مدارانه در صحنه ی انقلاب بود، از همان حضورها که جوانان انقلابی قدیم، در پیروزی انقلاب و دفاع حق علیه باطل رخ می داد و تنها در جهت تبعیت از مسیر انگشت اشاره ی معمار کبیر بود و در این حضور هرگز منتظر امر و اجازه ی حتی پدر و مادر هم نمی ماندند و پدر و مادران نیز به همین فرزندان شان که بعضاً با پیکر خونین به دیدار حق شتافتند، افتخار می کنند و امروز هم جریان جوان انقلابی چنین توقعی از بزرگوان صحنه ی انقلاب دارند، توقع تحمل، هدایت و حمایت لطفی است که بزرگان انقلاب به برادران کوچک خود می کنند تا پشتوانه ی انقلاب با حضور مؤثرتر جوانان انقلاب غنا یابد.
مطمئناً دورهم نشینی جوانان انقلابی هرگز در جهت دوری گزینی ایشان از بزرگان و باسابقه های انقلابی نیست که اگر چنین بود سخنران اصلی خود را از میان باسابقه های انقلابی استان انتخاب نمی کردند و چه بسا یکی از ثمرات این دورهم نشینی ها استفاده ی بیشتر و متشکل تر از بزرگان اصولگرایی باشد و تقویت شبکه سازی نسل جدید انقلاب و اتصال ایشان با نسل قدیم انقلاب باشد و امیدواریم که در همه ی نشست های جوانان انقلابی از توصیه ها و نصایح بزرگان و باسابقه های انقلابی استانی و کشور نهایت تلمذ را داشته باشیم.


nazokbin

93/10/9
8:39 ص

 

سخنان روحانی در مورد توان موشکیدیروز رئیس محترم جمهور در بین سخنرانی که  در مراسم تجلیل از کشاورزان نمونه داشتند، موردی در خصوص توان موشکی ایران بیان نمودند:

رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برخی فکر می کنند برد موشک ها بیشتر شود، اقتدار ملی ما است البته درست است که نیروی های مسلح، ارتش، سپاه، بسیج ونیروهای امنیتی اقتدار ما هستند اما کشاورزی، خدمات و صنعت به ویژه کشاورزی و امنیت غذایی، قدرت و اقتدار ملی است چرا که اگر در کشور ما انواع سلاح و امکانات نظامی داشته باشیم اما برای گندم، جو، گوشت، روغن و سایر مواد غذایی نیازمند به دیگران بودیم، آیا می توان اقتدار داشت؟ اقتدار زمانی است که حداقل در بسیاری از محصولات نمی گویم خودکفایی بلکه تا مرز خودکفایی پیش رویم.

بیان این سخنان در این مقطع از چند جهت جای اشکال دارد:

  • تقارن این سخنان با برگزاری رزمایش محمد رسول الله (صلوات الله علیه و آله اجمعین) یقیناً نمی تواند در راستای اهداف رزمایش تلقی گردد و این گمان را به ذهن منتقل می کند که گویا جناب رئیس جمهور از این رزمایش چندان دل خوشی ندارند.
  • درست در زمانی که آمریکا و غرب در پی اطمینان خاطر اسرائیل مسائل موشکی ایران را روی میز مذاکره قرار می دهند و مقام معظم رهبری نیز توان دفاعی و اقتدار نظامی ایران را جزء خطوط قرمز غیر قابل مذاکره بیان می کنند، این سخنان جناب روحانی این ظن را در ذهن دشمن تداعی می کند که آقای روحانی چندان هم بحث موشکی ایران را به عنوان خط قرمز تلقی نمی کنند که در همین اثنا و اینچنین از آن سخن می گویند.
  • اقتدار نظامی و اقتصاد مقاومتی دو بال مهم اقتدار انقلاب هستند و هرگز نمی توان یکی را به بهانه ی دیگری تحقیر کرد، اگر کشوری به لحاظ اقتصادی قوی باشد ولی توان دفاعیش بازدارنده نباشد چگونه می تواند به صرف توان اقتصادی در برابر تهدیدهای نظامی ایستادگی کند، وقتی اسرائیل و آمریکا در هر فرصتی گزینه نظامی را مطرح می کنند چرا ایران نباید برد موشکهایش را تا قلب دشمنان خود ارتقا نبخشد؟
  • یکی دیگر از مسائلی که با سخنان جناب روحانی در ذهن افراد تداعی می شود این است که نکند جناب روحانی بودجه های نظامی را اینقدر زیاد می دانند که پولی برای رسیدن به مرزهای خودکفایی باقی نمی گذارد؟ و این در حالی است که بودجه نظامی ایران اسلامی نسبت به دشمنان این ملت و حتی نسبت به اکثر کشورهای منطقه سهم بسیار ناچیزی دارد و حال این که میزان تهدیدهای نظامی علیه ایران به مراتب بیش از سایر کشورهاست.
  • یکی دیگر از مواردی که در سخنان جناب روحانی محل اشکال است این که ایشان به جای این که از توان نظامی ایران که مبتنی بر اصول خودکفایی و توان فنی داخلی و کاهش روزافزون نیازهای نظامی به بیگانگان بنا نهاده شده است، برای مدیریت اقتصادی دولت الگوسازی کند، افزایش توان دفاعی را زیر سؤال می برد! متأسفانه جناب روحانی به جای این که بابت نقطه ضعف دولت در اجرای اقتصاد مقاومتی و وابستگی روزافزون به نفت، بدهکار این مردم و کشور باشد، به نقطه قوت نیروهای نظامی ما که بر اصول خودکفایی بنا شده است انتقاد می کنند و حال این که ایشان باید مسئولانه توان نظامی را الگوی مدیریتی دولت در زمینه ی اقتصاد معرفی می کردند.

nazokbin

93/10/6
4:3 ع

نظرشما را به مصاحبه ای که سایت رسمی جبهه انقلاب فرهنگی استان گیلان در خصوص حماسه 9 دی با حقیر انجام داده است، جلب می نمایم:

سراج: به نظر شما دلیل وقوع فتنه 88 چه بود؟

مصاحبه در مورد 9 دیآقاجانی: وقتی می گوییم دلیل فتنه مسلماً باید به دنبال فتنه گری و دلیل فتنه گری بگردیم، در کشوری که تمام شئون آن از طریق مردم انتخاب می شوند، بالاترین دلیلی که فتنه گران به فتنه گری روی می آورند این است که برای کسب منافع و مقاصد خود از کسب نظر و حمایت مردم در کوتاه مدت یا حتی میان مدت ناامید شده باشند. در چنین شرایطی، افرادی که برای رسیدن به مقاصد خود حاضر باشند به چارچوب های قانونی و نظرات مردم پشت کنند، از هر فرصتی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده می کنند و به خصوص که اگر راهکارهای امتحان شده و کلاسیک و حامیان مشخصی نیز برای چنین مسئله ای وجود داشته باشد. نگاهی تطبیقی به عواملی مانند اولاً تقویت روز به روز بنیه داخلی و خارجی انقلاب اسلامی و به خصوص جایگاه ولایت فقیه و ثانیاً به خطر افتادن منافع پایگاه های قدرت و ثروت و ثالثاً دشمنی های کینه توزانه ی استکبار جهانی نسبت به انقلاب و نهایتاً روشی مانند اتهام تقلب انتخاباتی، در قالب برنامه های کلاسیک امتحان باعث شد تا تمام اضلاع هرم فتنه در کنار هم قرار بگیرند و فتنه با تمام ابعاد خود شکل بگیرد.

سراج: مهمترین پیام 9 دی چیست؟

آقاجانی: وقتی به عامل بروز حادثه ی تاریخی 9 دی نگاه می کنیم می بینیم که آنچه در نهایت باعث بهم خوردن بساط فتنه شد در 3 عامل ریشه داشت، اول این که فتنه گران نتوانستند هیچ دلیل قانع کننده ای برای کسانی که تهمت تقلب را باور کرده بودند ارائه کند، دومین دلیل این بود که نظام نهایت فرصت را برای بازگشت ایشان و حامیان شان به قانون قائل شد و سومین و مهترین دلیل نیز در غیرت دینی مردم متبلور گردید. وقتی 2 عامل اول باعث ریزش چشمگیر مردمی شد که اتهام تقلب را باور کرده بودند، عملاً یک جمعیت قلیل و هتاک در کنار فتنه گران باقی ماندند که عملاً به ارزش های اسلامی و انقلابی و ملی همین مردم توهین می کردند و این توهین ها برای مردم غیور ایران اسلامی آنچنان سخت بود که در اقدامی خودجوش، تتمه ی بساط فتنه را بر هم چیدند.

سراج: مردم گیلان یک روز جلوتر از همه کشور  و در 8دی 88 به میدان آمدند. تحلیل شما از این پیشگامی مردم گیلان چیست؟

آقاجانی: نسل میرزا کوچک خان، همواره در مقاطع مختلف تاریخی و حتی نحوه ی اسلام آوردنشان، نشان داده اند که به لحاظ غیرت و بصیرت دینی در مراتب بالایی قرار دارند و اگر چه شاید فاصله ی 8 دی تا 9 دی تنها یک روز باشد اما باید توجه داشت که همواره شروع کنندگان یک جریان نقش بیشتری نسبت به ادامه دهندگان آن دارا هستند و در حوادث بزرگ تاریخی چه بسا حتی یک روز نیز نقش به سزایی در تغییر مسیر تاریخ ایفا کند و به همین لحاظ همین یک روز را که توسط انقلابیون و حزب اللهی های گیلان رقم خورد نیز باید مغتنم و بزرگ داشت.

سراج:  فتنه گران با شیوه های مختلف به دنبال کم جلوه دادن حماسه 9 دی هستند؟ وظیفه فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در این زمینه چیست؟

آقاجانی: مطمئناً کسانی که مستقیم یا غیرمستقیم در فتنه نقش داشتند و یا به فتنه گران چشم امید دوخته بودند نمی توانند از روز 9 دی که مصداق بصیرت و غیرت دینی مردم ایران بود دل خوشی داشته باشند و به همین لحاظ مطمئناً در جهت 2 عمل  بر خواهند امد، اول این که سعی خواهند کرد تا از اهمیت این روز ملی، انقلابی و اسلامی بکاهند و دوم این که اهداف عالیه ی آن را با تحریفش به شکل دیگری جلوه دهند که فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز برخود فرض می دانند ضمن خنثی کردن این دو نقشه ی شوم، این روز را با تمام ابعاد مهم و حیاتیش زنده نگاه دارند.

سراج: مهم ترین وظیفه نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برای جلوگیری از وقوع رخدادی شبیه فتنه 88 چیست؟

آقاجانی: مهمترین عوامل برای جلوگیری از وقوع فتنه های مشابه و حتی سخت تر از فتنه 88 را می توان به این شکل برشمرد:

  • حضور در صحنه و رصد جریان های سیاسی داخلی و خارجی و افشای فعالیت ها و نقشه های آنها قبل از این که اقدامات خود را به عینیت برسانند که یقیناً این اقدام باید به صورت کاملاً حساب شده و بدور از امکان مظلوم نمایی برای بدخواهان و منطبق با خط مشی رهبری صورت گیرد.
  • بصیرت افزایی در جهت ارتقای بینش سیاسی و اجتماعی همه ی اقشار جامعه به نحوی که جریان های فتنه گر نتوانند از سادگی و زودباوری مردم و حتی خواص سوءاستفاده بنمایند و بر موج تنش های اجتماعی سوار شوند.
  • افشاسازی ماهیت رسانه های معاند ماهواره ای و اینترنتی در جهت خنثی سازی نقش آنها در خبرسازی هایی که معمولاً برای بروز فتن و تشدید آنها بر عهده می گیرند.
  • ایجاد اعتماد بیشتر در قبال شخصیت ها، تریبون ها و نهادهای انقلابی که این عمل هم مستلزم اصلاح فرایندها و رفتارهای ایشان و نقد منصفانه است و هم مستلزم پاسخگویی سریع و صریح به شبهاتی که علیه ایشان مطرح می شود، در بسیاری از موارد برای این که فتنه ای شکل بگیرد حامیان حقیقی و حقوقی انقلاب را مورد انواع اتهامات قرار می دهند که در آن موقع دفاع بسیار سخت خواهد بود ولی تا قبل از بروز فتنه باید ضمن پاسخگویی به شبهات، دلسوزانه و منصفانه نقد کرد تا جلوی سوءاستفاده های احتمالی آتی گرفته شود.

لینک مصاحبه: فتنه گران یک جمعیت قلیل و هتاک بودنند


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

93/10/3
8:51 ص

افزایش قیمت نانهنوز 20 روز از افزایش 30 درصدی قیمت نان و ادعای ملایم بودن شیب افزایش قیمت نان توسط دکتر نوبخت سخنگوی دولت، نگذشته است که قیمت نان، 100 درصد علاوه بر آن 30 درصد 20 روز پیش رشد پیدا کرد، نان بربری بسیاری از نانوایی های رشت از 400 تومانِ 20 روز پیش، الان به 1000 تومان رسیده و به عبارت دیگر دو و نیم برابر شده است، اگر چه شخصاً برای افزایش 30 درصدی قیمت نان منتقدان را به انصاف دعوت کردم، ولی متأسفانه اقدام شتابزده ی دولت در افزایش بی سابقه ی قیمت نان، بسیار عجیب، مشکوک و غیر قابل دفاع به نظر می رسد.

نان، قوت غالب مردم و به خصوص طبقات مستضعف جامعه است و افزایش 150 درصدی قیمت نان و 2/5 برابر شدن آن چیزی نیست که قابل اغماض باشد، به راستی دولت چه هدفی از این اقدام دارد؟! آیا افزایش 150 درصدی را می توان شیب ملایم نام نهاد؟! آیا یکباره و بدون دلیل تصمیم دولت عوض شد و افزایش 30 درصدی را تبدیل به افزایش 150 درصدی نمود؟! آیا اگر قرار بود دولت چیزی را گران کند نان نباید آخرین قلم می بود؟! آیا قرار است این افزایش قیمت نان نشانه ای باشد برای بسترسازی های بیشتر برای توافق هسته ای به هر قیمتی؟! آیا دولت می خواهد با شیب تندِ افزایش قیمت نان ، این پیام را به مردم بدهد که آماده ی افزایش های بیشتر باشند؟! آیا دولت جایگاهش را اینقدر متزلزل دیده است که به ریسکی با این خطر دست بزند که به قیمت نارضایتی قشر بزرگ جامعه حاضر بشود توافقی به هر قیمتی را منعقد کند تا شاید بختی برای انتخابات های بعدی داشته باشد؟! دولتی که نه تنها سبد کالا را توزیع نکرد، نه تنها افزایش قیمت بنزین را بدون افزایش یارانه انجام داد، دولتی که متقدان را با انواع توهین ها منکوب می کند، آیا این دولت قادر خواهد بود از این مشی خود طرفی بربندد؟!

متأسفانه علی رغم قولی که جناب نوبخت داده بود و ادعا کرده بود قرار نیست که از یارانه نان کاسته شود، طی این 20 روز، هم قیمت آرد را افزایش دادند و هم سهمیه ی یارانه ای برخی از نانوایی ها را قطع کردند تا به اصطلاح آزادپز بشوند و این یعنی دولت از دو جهت موجب گرانی نان شده است، هم به لحاظ افزایش قیمت آرد یارانه ای و هم به لحاظ قطع آرد یارانه ای برخی از نانوایی ها.

ممکن است دولتمردان مدعی شوند که فقط نان نانوایی های آزادپز را افزایش داده اند اما باید توجه داشت که این اقدام موجب خواهد شد اولاً صف نانوایی های یارانه ای دوبرابر شود، ثانیاً میزان فروش غیرقانونی آردهای یارانه ای افزایش یابد، ثالثاً تعداد نان های یارانه ای که بین مردم توزیع می شود کاهش محسوسی خواهد داشت و رابعاً کیفیت و اندازه ی نان های یارانه ای کاهش یابد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه