لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/3/21
8:26 ص

جناب آقای روحانی! سلام؛

سالگرد انتخاب روحانیدر آستانه دومین سالروز انتخاب شما به عنوان رئیس جمهور ایران اسلامی هستیم و به رسم ادب، این ایام را به شما تبریک می گویم؛ انتخابات با همه شور و غوغایش انگار همین دیروز بود و هنوز بیشترین تصویر ذهنیم از شما آن تصویری است که شما کلید بزرگی را بالای سرخود گرفته بودید و مطرح ترین شعاری که از شما به ذهن دارم دفاع قاطع شما از امکان حذف توآمان تحریم ها و حفظ حقوق هسته ای است و این که می فرمودید برای کشور برنامه های 100 روزه و 6 ماهه و یکساله دارید.

امروز بعد از گذشت 2 سال از انتخاب حضرتعالی به مسیری که برای رفع تحریم ها تاکنون طی شده است و به متون چارچوب های توافق از ژنو تا لوزان که نگاه می کنیم، می بینیم که تنها بخش کوچکی از تحریم های فرعی و آن هم به صورت مشروط و موقت متوقف خواهند شد و با این وجود شما همچنان حل تمام مشکلات کشور را در گروی مذاکره و رفع تحریم می دانید. اکنون برای ما به صورت جدی جای سوال است که این شعارها و برنامه ها و عملکردها و برنامه های 6 ماهه و یکساله و … در چه زمانی محقق خواهند شد؟

سخنان امروز شما برای ما جای سوال دارد که چگونه این رفع موقت و مشروط بخش کوچکی از تحریم ها قراراست گره از مشکلات آب و هوا و محیط زیست و تولید و اقتصاد و عدالت و … کشور بازکند؟ آیا این حواله دادن همه مشکلات به تحریم به معنی نادیده گرفتن منابع عظیم طبیعی و انسانی و توان مدیریتی دولت و استیصال شما نیست؟

این که شما قصد ادامه مذاکرات و رفع تحریم ها را دارید قابل احترام، ولی این که مدام بر نشدن و نتوانستن و خالی بودن خزانه و این که همه چیز در گروی مذاکره و تحریم است و این که اگر تحریم ها رفع نشود ما در تأمین آب و هو و محیط زیست و نان و غذای کشور خواهیم ماند، چه قدرتی برای چانه زنی برای مذاکره کنندگان و چه امیدی برای مردمی که به شما رأی داده اند و چه نمادی از تدبیر برای دولت شما باقی گذاشته است؟

تکیه شما به آرای 50?7 درصدی مبنی بر این که شعارهایتان را محقق کنید صحیح و مورد احترام ماست، ولی آیا به نظرتان تحریف در شعارهایتان غش در معامله با مردم و رهبری نیست؟! ما کجا قرار بود هم تحریم هایمان بماند و هم هسته ای مان در کوچکترین حد منجمد شود و هم کشور دچار مسائل امنیتی گردد؟! آیا شما با مردم چنین قراری داشتید؟! آیا شما قرار نبود که هم هسته ای را تأمین و هم تحریم را حذف کنید؟! آیا قرار بود مردم با رفراندوم، تنها یکی از این دو را انتخاب کنند؟! آیا این رفتارها درراستای شعارهای تان قابل تعبیر است؟!

جناب رئیس جمهور یادم هست که در شعارهای تان بر ادامه دادن هدفمندی یارانه ها تأکید داشتید و حتی دقیقاً یادم هست که می گفتید الان ارزش یارانه نقدی 45 هزارتومانی کاهش یافته و دیگر پاسخگوی هزینه های خانوار نیست و باید تقویت شود، ولی به راستی آیا شما به شعارهای یارانه ای خود پایبند بودید؟! آیا در ازای آزادسازی یارانه ها (اعم از یارانه های بنزین و برق و گاز و نان و …)‌، چیزی بر یارانه نقدی یا غیرنقدی مردم افزودید؟! آیا شما در حال ادامه طرح هدفمندی یارانه ها هستید و یا راه حذف یارانه ها را کلید زده اید؟! آیا قراربود به مردم کمکی برسانید و یا این که دست تان را در جیب مردم بنمایید؟!

جناب رئیس جمهور یادم هست که شما با شعار تشکیل دولت راستگویان مدام مردم را به صداقت خود و دولت تان امید می دادید ولی آیا به راستی دولت شما مثلاً در بحث تهیه یا انتشار و یا عدم انتشار فکت شیت و یا در برخی ادعاهای تان در خصوص توافق ژنو یا لوزان مبنی بر به زانو درآوردن دشمن و الزام آور نبودن بیانیه لوزان و یا در افزایش شبانه قیمت ها و حذف یارانه های نقدی برخی اقشار علی رغم اعلام رسمی مبنی بر عدم افزایش هرگونه قیمت یا حذف یارانه ها در سال 94، مکرراً مرتکب کذب و یا فریبکاری نشده است؟

جناب رئیس جمهور! آیا یادتان هست که از خدا یاری خواستید تا دهان منتقدان را خرد نکنید؟! ولی به راستی غیر از دعا، چه اقدامی در برآورده کردن این خواسته کردید؟! البته باید صادق بود و گفت که شما واقعاً دهان منتقدان را خرد نکردید، لیکن به کرات، با تهمت و توهین تلاش کردید که شخصیت منتقدان خود را خرد کنید، عباراتی مانند بی سواد، ترسو، بزدل، به جهنم، رانتخوار، نانخور تحریم، تازه به دوران رسیده، تعامل هراس، افراطی، بی شناسنامه، متوهم، عصرحجری، خشونت طلب، مزدور، تغذیه شوندگان از جای خاص، مزدور و… یادآور نوع مواجهه شما با دهان منتقدان داخلی است و در این میان دریغ از یک کلام درشت نسبت به دشمنان خارجی که تازه ایشان را مودب و باهوش خطاب کردید.

جناب روحانی! فکر نمی کنم هیچ رئیس جمهوری با شعار بی احترام به مردم توانسته باشد رأی بیاورد و البته شما هم مدعی اخلاق و احترام به مردم بودید، ولی به راستی آیا توانستید کرامت مردم را حفظ کنید؟! کاری به صف های سبد کالا و یا پمپ بنزین (که در همین ماه اخیر رخ داد ندارم) ولی این که شما بارها و بارها کسانی را که به شما رأی ندادند را حامی خشونت، بی منطقی و افراطی گری معرفی کردید را در راستای احترام به مردم ندیدم و این که متأسفانه نگاه شما به مردم را نوع ابزاری یافتیم، هرجا که خواستید مردم را بی سواد، بی تخصص و نامحرم از محتوای مذاکرات معرفی کردید و هرجا که کم آوردید و خواستید نظام را تحت فشار قرار دهید، حرف از رفراندوم زدید در حالی که مردم را درآن امور ناآگاه نگاه داشتید. جناب روحانی چگونه باور کنیم شما که برای مردم حق دانستن قائل نیستید، حق انتخاب قائل باشید؟!

جناب روحانی شما در شعارهای انتخاباتی و در هنگام گرفتن رأی اعتماد برای کابینه، خودتان و کابینه را حامی و تابع رهبری و مخالف فتنه گران خواندید، ولی اکنون چگونه است که در برابر نظرات رهبری مدام نظرات مخالف و متضاد بیان می کنید؟! چه شده است که به چارچوبهای رهبری در خصوص مدیریت اقتصادی کشور، نرمش قهرمانانه و مذاکرات هسته ای پایبند نیستید و علناً به زشتی با آنها مخالفت می کنید؟! چه شده است که نرمش قهرمانانه را به توافق به هرقیمتی تحریف کرده اید؟! چه شده است که به جای تبعیت از منویات رهبری در خصوص مدیریت مبتنی بر توان داخلی، همه چیز را به توافق خارجی گره زده اید؟! چه شده است که علی رغم مخالفت رهبری با مذاکره زیر سایه شبح تهدید و مخالفت با هرگونه بازرسی از مراکز نظامی همچنان زیر سایه شبح تهدید و زیاده خواهی و دبه کردن های طرف مقابل، حاضر به ترک میز مذاکره که نه، حتی حاضر به تهدید به ترک میز مذاکره هم نیستید؟! آیا گمان نمی کنید که سیاه نمایی هایی که از وضعیت کشور کردید و تحمل جسارت ها و دبه هایی که از دشمن انجام دادید، موجب زیاده خواهی های بی حدوحصر دشمن گردیده است؟! جناب روحانی، جملات و عبارات و طعنه های شما به چارچوب های رهبری و در عوض دم برنیاوردن در برابر تهدیدهای خارجی، کام ما و مردم عزیز ایران را تلخ کرده است و اگر چه دور نیست که این تلخی به دست روزگار، به کام خودتان سرازیر شود، ولی ای کاش خودتان این فرصت دوساله باقیمنانده را مغتنم می شمردید و آن طوری که با مردم و رهبری قرار داشتید در پی تأمین منافع ملی و عزت ملی براساس اعتماد به توان و تحمل مردم می بودید.

هرآنچه که در این نامه گفته شد، منافی زحمات شما و دولت شما نیست، لیکن مقایسه ای بود از آنچه که شعار دادید و توقع داشتیم با آنچه که عمل کردید و شاهد بودیم.


nazokbin

94/3/16
12:7 ع

 

روحانی تنها نیستبه نظر می رسد کمپین روحانی تنها نیست در مقابله با پویش #برنمی_تابیم یا جنبش #اجازه_نمی_دهیم راه اندازی شده است و به این لحاظ جای بسی گلایه دارد چرا که نباید رییس جمهور را در برابر رهبری قرار می دادید و این که کمپین های طرف مقابل هم تماماً در برابر زیاده خواهی های دشمنان و در حمایت از مذاکره کنندگان انجام شد، کمپین هایی که بعد از اشاره مذاکره کنندگان هسته ای مبنی بر دبه کردن و زیاده خواهی های طرف مقابل شروع شدند و اما مواردی چند که گفتنشان قابل توجه است:

1- ماهم حامی رئیس جمهور قانونی مان هستیم و همین عدم اعتراضات به آزادشدن قیمت بنزین و یا حذف برخی از یارانه ها نمایشی از همین حمایت هاست. از نمودهای حمایتی ما این است که به اذعان معاون وزیر کشور هیچ تجمع غیرقانونی انجام نشده است و یا تجمعات با مجوز وزارت کشور انجام شده اند و یا در مکانهای کوچکی که به مجوز دولت نیاز نداشتند برگزار شدند.

2- ماهم دوست داریم این دولت بتواند شعارهای انتخاباتی اش را در خصوص حذف توأمان تحریم و حفظ حقوق هسته ای عملی کند و رهبری نیز به همین دلیل نرمش قهرمانانه را کلید زدند و در برابر برخی تندی های منتقدان نیز از ایشان حمایت کردند و منتقدان نیز در اکثریت قاطع موارد با در نظر گرفتن رعایت انصاف و ادب موارد خود را مطرح کردند و صداوسیما هم یا تریبون را مستقیماً به مسئولان داد و یا دعوت به مناظره طرفین انجام داد و هرگز فرصتی برای تخریب یک سویه مذاکرات فراهم نکرد.

3- ما می گوییم طرف مقابل دولت یعنی آمریکاو سایر مستکبران سابقه بدی در عهدشکنی و خیانت دارند و نهادهای بین المللی مانند آژانس و سازمان بین الملل و شورای امنیت نیز همگی در خدمت ایشان قرار داند و توجه به این بدعهدی ها و خیانت ها را از دولت خواستاریم تا با خوشبینی با ایشان مواجه نشود.

4- طرف مقابل در همین پرونده هسته ای نیز به کرات با عهد شکنی و اصطلاحاً دبه درآوردن حقوق ما را زیرپاگذاشته است و این مسئله هم از سوی جناب عراقچی و هم جناب صالحی و هم جناب ظریف به صورت شفاف بارها بیان شده است.

5- در حالی که تمام نهادهای داخلی و خارجی وابسته به دولت آمریکا اعم از سنا، کنگره و بوقهای رسانه ای و آژانس و شورای امنیت هرکدام به خوبی نقش شان را بازی می کنند، احساس می کنیم نهادهای داخلی مانند مجلس، مردم و رسانه ها نیز باید از دولت خویش حمایت کنند و نگذارند دولت در برابر زیاده خواهی های دشمنان تنها بماند و این چیزی است که مردم در تجمعات مردمی هسته ای خود فریاد زدند و این همان تجلی شعار نمی گذاریم دولت تنها بماند بود که گویا درست درک نشده است

6- ما نیز به مانند رهبری عزیز، در عین حال که تمایل به حفظ حقوق هسته ای و حذف تحریم داریم لیکن دوست نداریم هم حقوق هسته ای مان از بین برود و هم اکثریت تحریم ها بماند و هم مسائل امنیتی گریبانگیر کشور گردد، ما نمی خواهیم تحریم هایی که تاکنون غیرقانونی اعمال می شد از این پس شکل قانونی بگیرد و تمایل نداریم به خاطر کسب رضایت آژانس که داور و ناظر فنی توافقات است از ترس گزارش های منفی آژانس به انواع بازرسی های غیرمعمول تن دهیم.
7- یادمان باشد که هم مردم و هم رهبری به خاطر رأی و مجوز نرمش قهرمانانه تمایل دارند این سیاست موفقیت آمیز باشد، اما در صورتی که احساس کنند این نرمش قهرمانانه به توقعات روزافزون و عقب نشینی های ذلیلانه تبدیل می شود مطمئناً هیچ ایرانی غیرتمندی حاضر به پذیرش این ذلت ها نخواهد بود.

8- ما مذاکرات را تنها در کنار تقویت اقتصاد داخلی مفید می دانیم و اگر طرف مقابل احساس کند ما در برابر تحریم ها دست و پابسته ایم و با هر بدعهدی و فشاری میز مذاکره را ترک نمی کنیم، در نهایت ما را به یک توافق عزتمندانه و حافظ منافع ملی نمی رساند.

9- مواردی که رهبری به عنوان خطوط قرمز مذاکرات هسته ای بیان می کنند همگی حافظ منافع و امنیت کشور هستند، اگر روی یک مرحله ای بودن توافق تأکید داشتند همین دبه کردن ها را پیش بینی می کردند، اگر روی عدم بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای تأکید دارند برای حفظ امنیت و سرمایه های ملی است، اگر روی حفظ حقوق هسته ای تأکید دارند برای تأمین انرژی آینده کشور است و به همین شکل تمامی خطوط قرمز رهبری در راستای حفظ حداقل های امنیت ملی و منافع ملی است، پس نباید طوری وانمود شود که این ها برای سنگ اندازی است بلکه رهبری بارها از مذاکره کنندگان با الفاظی مانند فرزندان انقلاب و قابل اعتماد و … حمایت کردند و اکنون نیز تعیین این خطوط قرمز در همان راستاست.

10- این که بگویند هرکسی منتقد است پس لزوماً از رانت های تحریم برخوردار است یا بی سواد و بزدل و بدخواه و خائن و فاسد و دشمن دولت و مردم…. است ادبیات اشتباهی است که نباید مردم نسبت به همدیگر بکار برند، بلکه نقطه اشتراک و وحدت مردم اهتمام به منافع و امنیت ملی است.


nazokbin

94/3/16
12:3 ع

 

تحریف شخصیت امام خمینیمقام معظم رهبری در سالروز وفات حضرت امام خمینی قدس سره الشریف، بر موارد زیادی تأکید کردند که مطمئناً بیشترشان بر یک نقطه تمرکز داشتند و آن تبیین شخصیت حضرت امام و دور کردن خدشه های انحرافی به شخصیت ایشان بود. البته این فقط امام خمینی نیست که مورد هدف تحریف قرار گرفته است، بلکه اکثر مبانی انقلاب و انقلابی گری مورد هجمه است و اگر هم تحریف شخصیت امام خمینی را انجام می دهند، آن هم در جهت و باهدف تحریف انقلاب است.

برخی برای این که استکبارستیزی را بزنند به تحریف تاریخ اسلام، به تحریف تاریخ انقلاب و به تحریف شخصیت معمار انقلاب اقدام می کنند.

برخی برای این که عدالت خواهی، ساده زیستی، مردم داری، دین محوری، کمک به ملت های مستضعف و … را به فراموشی بسپارند از هر حربه ای استفاده می کنند،‌ با توجیه، با تحریف تاریخ، با تفسیر به رأی، با خاطره سازی، با تحریف شخصیت امام و بزرگان اسلام و انقلاب و با توهین و تهمت به کسانی که هنوز مقید به رفتارهای انقلابی هستند، تلاش می کنند چهره انقلاب را در ذهن مردم تحریف و شخصیت های انقلابی را در اذهان مردم تخریب کنند.

در این میان، شخصیت امام خمینی به عنوان یک خط کش مهم انقلاب و انقلابی گری عمل می کند و رفتارها و گفتارهایش به مثابه سدی در برابرتحریفات انقلاب عمل می کند و در چنین شرایطی یکی از ناجوانمردانه ترین روش ها برای تحریف انقلاب تحریف شخصیت امام، تأویل به رأی خصوصیات بارز ایشان در استکبارستیزی، ساده زیستی، عدالت خواهی، دین محوری و … جریان خاطره سازی است. وقتی امام خمینی در سخنرانی ها و دست نوشته های و رفتارشان مکرراً بر دشمنی با استکبار و کنار نیامدن با ایشان تأکید کرده اند، تلاش می شود تا با ساختن خاطره، تمام آن گفتارها، نوشتارها و رفتارها را مخدوش نمایند، البته شاید ساختن یک خاطره که در مسیر شخصیت واقعی کسی باشد چندان قابل تشخیص نباشد، اما وقتی تناقضات آشکار رخ می دهد، ساختگی بودن خاطرات به خوبی نمایان می گردد.

البته همانطوری که بیان شد، از این قبیل تحریف ها فقط در خصوص شخصیت امام مشاهده نمی شود، بلکه از قیام عاشورا تا صلح امام حسن و صلح حدیبیه و مفهوم امامت و فتنه جمل … را نیز در برمی گیرد؛ متأسفانه برخی افراد و شخصیت ها به جای این که خودشان را با سیره و گفتار پیامبر، اهل بیت و امام خمینی منطبق کنند، شخصیت ایشان را تحریف می کنند و به سمتی که دل خواهشان است تأویل می نمایند مثلاً در جایی که سالار شهیدان در برابر فسق و ظلم یزیدیان مصالحه نکرد و تن به زندگی با ذلت نداد و جانش را فدای اصلاح امور جدش و امر به معروف و نهی از منکر قرار داد، نمی توان این مفهوم را منطبق با سازش و مذاکره با استکبار قرین دانست و اینجاست که مبارزه با تحریفات و شبهات بسیار اهمیت پیدا می کند.

اصلاً فرض کنیم که اظهاراتی که برخی حامیان مذاکره در خصوص شرایط فعلی با برخی شرایط صدراسلام که منجر به مذاکره و صلح شد صحیح باشد که نیست، ولی نمی توان خروش پیامبر و امام را در برابر بدعهدی دشمنان بعد از صلح حدیبیه، یا صلح امام حسن علیه السلام، یا پس از بدعهدی بنی قریضه، با تحمل و گذشت از تمام بدعهدی های آمریکا و غرب مشابه دانست، حقیقتا نمی توان صلح هایی را که در نهایت با بدعهدی طرف مقابل، همه چیز را به نفع مسلمانان تمام می کرد را با صلحی مقایسه کرد که دست طرف مقابل در بدعهدی همیشه باز و دست ما در مقابله به مثل بسته باشد، یادمان نمی رود که ما پس از بدعهدی های هسته ای طرف مقابل در اواخر دولت اصلاحات، ناچار به ترک تعلیق داوطلبانه شدیم، چقدر ما را متحمل فشارهای بین المللی کردند و این مسئله ای است که به نظر می رسد با توافقات فعلی به مراتب بدترش حادث شود.

متأسفانه برخی برای تحریف مفهوم آسمانی ولایت تلاش می کنند حتی امامت را نیز به یک مفهوم زمینی و مترادف با دموکراسی تحریف کنند و برای ای منظور از بیان دروغ نسبت به ولایت حضرت امیر علیه السلام نیز ابایی ندارند، مثلاً می گویند پیامبر به حضرت علی علیه السلام در مورد رأی مردم وصیت کرده است به نحوی که بدون رأی مردم حتی امامت شان هم زیر سوال باشد و حال این که این ها به عنوان دروغ بستن به معصوم و تحریفات جدی در تاریخ اسلام و از گناهان بزرگ کبیره به شمار می رود.

یکی از شیوه های معمول برای زدن آرمانهای انقلاب، استفاده از الفاظ توهین آمیز و تحقیر کننده در قبال کسانی است که انقلابی حرف می زنند و انقلابی می زیند، به عنوان مثال، توجه به دین داری و هدایت مردم توسط حکومت را به خشونت و بی منطقی تأویل می کنند، ساده زیستی و مردم داری را به پوپولیستی بودن تعبیر می کنند، استکبارستیزی را به شعارزدگی تفسیر می کنند، دینداری را به ریاکاری تشبیه می کنند و در نهایت تمام تلاش شان را می کنند تا مردم نسبت به مفاهیم اصیل انقلابی بدگمان شوند.

نگاهی به روش های غیر اخلاقی در تخریب وجهه انقلابی گری نشان می دهد که سکوت و بی تفاوتی در این عرصه حقیقتاً مجاز نیست، این که پاسخگویی به تحریف های انقلاب و اسلام را نیز به رهبری موکول کنیم، این که ایستادگی در برابر فشارها و جام زهرهای ظل این تحریفات را نیز به رهبری متوجه کنیم، این ها خواسته تحریف کنندگان است و حال این که صاحبان این انقلاب خود مردم هستند و مردم و به خصوص خواص و نخبگان جامعه باید نسبت به این تحریفات کاملاً هوشیار باشند و بهترین روش برای خنثی کردن این تحریفات در کنار روشنگری، این است که خودمان به این مبانی پایبند باشیم، هر کدام از ما باید نمونه تبلور یافته از تفکر و مشی انقلابی باشیم، در این صورت، برچسب ها دیگر در ذهن نوجوانان و جوانان و عوام کارگر نخواهد بود، یک انقلابی خوش اخلاق، مردم دار، دین دار، ظلم ستیز، ساده زیست و بی تکلف، بزرگترین شاخص برای برطرف کردن این شبهات و تهمت هاست، شیوه ای که در کلام و رفتار مقام معظم رهبری به برجستگی مشخص است.


nazokbin

94/3/15
9:49 ص

مذاکرات هسته ایباطولانی شدن مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم و افزایش زیاده خواهی های آمریکا و غرب و گذاشتن شرط و شروط اهانت آمیز و ذلت بار، روز به روز مردم به اشتباه بودن این شرایط بیشتر ازعان می کنند و بر منتقدان این روند مذاکره افزوده می گردد. نظرسنجی هایی که طی این هفته از سوی دو سایت حامی دولت (خبرآنلاین و نواندیش) و برنامه پایش (صداوسیما) انجام شد همگی حاکی از این است که تعداد منتقدان به این روند حدوداً 70 درصد و تعداد موافقان این روند حدوداً 30 درصد است و این نزدیکی در سه نظرسنجی که توسط رسانه های مختلف و با جهت گیری های مختلف انجام شده است، حقیقتاً قابل تأمل است. آنچه که هم اکنون سوال جدی اذهان عمومی است این است که آیا با بهم زدن این روند مذاکره می توان مشکلات کشور را حل کرد که پاسخ به این مسئله را در چهار بند ارائه می کنم:

  • اولین سوال جدی این است که آیا راه مذاکره در نهایت می تواند به توافقی ختم شود که تحریم ها را حذف کند و حقوق هسته ای را حفظ نماید؟! آیا تحقق شعار انتخاباتی جناب روحانی اساساً با این روند میسر است؟! آیا طی دو سال گذشته و با توجه به به روند موجود ما به نقطه ای نزدیک می شویم که تحریم ها لغو و حقوق هسته ای حفظ شود و یا این که به سمتی می رویم که تنها بخش کوچکی از تحریم ها آن هم به صورت موقت و مشروط تعلیق گردد و در ازای این مسئله به سمتی می رویم که حتی قادر به تأمین نیازهای نیروگاه بوشهر نیز نباشیم و در کنار این دو معضل، با بازرسی های سخت از تمام مراکز غیرهسته ای، نظامی و امنیتی و بازجویی از مقامات هسته ای و امنیتی دچار معضلات شدید امنیتی می گردیم. همانطوری که مشاهده می کنید عملاً در این که روند فعلی مذاکره بتواند به تنهایی طرف مقابل را مجبور به احترام به حقوق مان نماید نه تنها میسر نیست بلکه در نهایت موجب قانونی شدن و تشدید فشارها علیه ایران و بروز مسائل امنیتی و شروع موج جدید ترورها در کشور و آسیب پذیری در برابر حملات و یا تهدیدات نظامی می گردد.
  • اقتصاد مقاومتیعلی رغم این که شرایط فعلی ما در مذاکره نشان می دهد که زیاده خواهی های غرب عملاً در برخی موارد به نتیجه رسیده است اما برخی می گویند که با توجه به تعهداتی که در ژنو و لوزان داده ایم عملاً بلند شدن از میز مذاکره موجب تبعات حقوقی برای ما می گردد، که این مسئله از دو جهت قابل بررسی است، اول این که تبعات امنیتی که در نتیجه ادامه این شرایط برای ما ایجاد می شود به مراتب سنگین تر از تبعات حقوقی آن است و دوم این که در حالی که طرف مقابل به اذعان مذاکره کنندگان ما به توافقات قبلی پایبندی نشان نداده است و مدام توقعات فراتر و ناقض توافقات قبلی مطرح می کند، عملاً تبعات بهم خوردن مذاکرات را می توان متوجه او نمود و از تبعات حقوقی این توافقات هم متضرر نشد.
  • آیا حل مشکلات اقتصاد کشور به لحاظ مدیریتی اساساً ممکن است؟ پاسخ این سوال را بدون در نظر گرفتن توان داخلی کشور نمی تواند داد. کشوری که به لحاظ منابع طبیعی، نفت، معادن مختلف، آب و هوای چهارفصل، اراضی مناسب برای کشت و به لحاظ منابع جوان و تحصیلکرده انسانی دارای ویژگی های بارز است چرا نباید بتواند مایحتاج ضروریش را تولید کند؟! به راستی چه چیزی جز سوءمدیریت و ناسپاسی نسبت به منابع و استعدادهای کشور عامل این نیازمندی هاست؟! چگونه است که کشورهایی که از این همه منابع برخوردار نیستند می توانند بدون نفت کشورشان را مدیریت کنند ولی در کشور ما تمام اقتصادمان با تغییر قیمت نفت دچار تنش می گردد؟! چرا در کشور ما باید باشگاه های دولتی فوتبال حقوق های کلان به بازیکنان شان بدهند و مالیاتی به مراتب کمتر از مالیات واقعی از ایشان دریافت گردد، ولی در کشورهای اروپایی تا 50 درصد از درآمد واقعی یک فوتبالیست را مالیات بگیرند؟! چرا باید در کشور ما رئیس جمهورمان از شفافیت اقتصادی باید به سرک کشیدن در زندگی مردم تعبیر کند؟! چرا کارمندان و کارگران باید مالیات شان را جیرینگی بدهند و دلالان و واسطه گرها از چنگال مالیات فرار کنند؟! چرا در این کشور باید اتلاف آب، برق، سوخت، زمان و منابع انسانی بیش از کشورهای برخوردار باشد؟! چرا باید ارزهای زیادی از کشور برای خرید اقلام تجملاتی و میلیاردی از کشور خارج شود؟! چرا باید ساخت پالایشگاه های بنزین تعطیل شود و به جای آن به واردات بنزین های آلوده افتخار کنیم؟ چرا باید میزان اتلاف گندم هنگام برداشت، نگهداری، حمل و نقل و پخت و مصرف نان حدود 50 درصد باشد؟! به چه دلیل باید نرخ بهره وری نیروی کار در کشور ما اینقدر پایین باشد؟! آیا نمی توان به لحاظ ساختاری، مدیریتی و سیاستگذاری کاری کرد که شاخص بهره وری در تمام زمینه ها بالا برود؟! پاسخ همه این سوالات مشخص است اما آنچیزی که باعث حل اینها می شود احساس نیاز و اراده برای حل آنهاست، به نظر می رسد هیچ دولتی حاضر به چشم پوشی از درآمد راحت نفتی نیست و به نظر می رسد هیچ دولتی تمایل به افزایش شفافیت و سلامت اقتصادی ندارد! و گرنه به یقین می توان با شبکه سازی اطلاعات اموال منقول و غیر منقول و ارز و حساب های بانکی را کسب و موجبات مدیریت هوشمندانه، مدبرانه، بهره ور و بی تنش را در زمین های مالیات، یارانه، مبارزه با مفاسد و کنترل تنش های اقتصادی رقم زد؛ اعتقاد جدی ما این است که می توان کشور را به مراتب بیش از شرایط فعلی در برابر تنش های بیرونی اقتصادی و تحریم ها مقاوم نمود و این نسخه همانی است که از آن به اقتصاد مقاومتی تعبیر می کنیم، اقتصادی که به جای این که مبنای اصلی آن سودآوری باشد مبنای اصلیش افزایش مقاومت داخلی باشد.
  • آیا باید اساساً مذاکرات را دنبال نکرد؟! مسلماً جواب منفی است، بلکه بهترین روش تلفیق مذاکره عزتمندانه با تقویت اقتصاد داخلی کشور به لحاظ افزایش میزان مقاومت در برابر تنش های خارجی و داخلی است. در شرایطی که اقتصاد کشور به لحاظ مقاومت در برابر تحریم ها به نقطه قابل تحمل رسیده باشد، دیگر اهرم تحریم کارآیی خود را از دست می دهد و هزینه اش بیش از منافعش می گردد و دراین صورت است که طرف مقابل دست از تحریم اقلام و بخش های تقویت شده ما برمی دارد. تنها عاملی که باعث شد بنزین در فهرست کالاهای تحریمی قرار نگیرد همین تقویت داخلی در تولید بنزین و سهمیه بندی آن بود، تنها عاملی که باعث شد لاستیک خودرو تحریم نشود و موتورش تحریم شود این بود که ما در تولید لاستیک توانایی داشتیم ولی هنوز در تولید موتور نداریم، نگاهی به اقلام تحریمی نشان می دهد که در همه آنها دچار ضعف هایی هستیم که اگر آنها را حتی به صورت نسبی مرتفع سازیم عملاً تحریم آن بخش را از موضوع و دستور کار خارج می کنیم. پس بهترین روش، اجرای اقتصاد مقاومتی با ارتقا و اهتمام تولید ملی، اصلاح الگوی مصرف، شفایت اقتصادی، سلامت اقتصادی، مدیریت صحیح و اصولی، اصلاح فرهنگ کار و بهره وری، پیشرفت های علمی و ... است و این عامل باعث تقویت پشتوانه مذاکرات در جهت ایستادگی در برابر باج خواهی ها می گردد و گرنه با روحیه ما نمی توایم هیچ چاره ای جز تسلیم و سازش وجود نخواهد داشت.

 


nazokbin

94/3/11
7:12 ع


تجمع اجازه نمی دهیم رشتبعد از تکرار زیاده خواهی های علنی آمریکا در مذاکرات هسته ای که از ژنو تا لوزان و از لوزان تا کنون ادامه یافته است، لغت عامیانه دبه کردن رسماً در فرهنگ واژگانی مسئولان مذاکره کننده هسته ای وارد شد و آقایان عراقچی و ظریف و سایر مطلعان هسته ای رسماً به زیاده خواهی های آمریکا و عدول از توافقات قبلی اذعان کردند، توافقاتی که بعضاً همان ها هم با فشار و تحمیل تنظیم شده بودند.
زیاده خواهی های آمریکا فقط به مواضع دولت آمریکا معطوف نمی شود بلکه کنگره، سنا، آژانس هسته ای، دول اروپایی و رسانه های استکباری نیز برای تحمیل این زیاده خواهی ها در حال چانه زنی و ایفای نقش و بعضاً تقسیم مسئولیت هستند و در چنین شرایطی چگونه می توان از استفاده از توان داخلی، مجلس، شخصیت ها و مهمتر از همه مردمی که صاحب اصلی این انقلاب هستند در افزایش قدرت چانه زنی و ایستادگی مذاکره کنندگان استفاده نکرد؟! تجمعات مردمی اجازه نمی دهیم یکی از بهترین و موثرترین پاسخ ها به این تقسیم مسئولیت در جبهه مقابل است و عدم استفاده از این ظرفیت، یک ناشیگری، ناشکری و خسران به منافع ملی، عزت ملی و امینت ملی تلقی می شود.

یکی از انگیزه های ما در حضور در تجمعات مردمی اجازه نمی دهیم ، تبعیت از خط رهبری است، مگر می شود رهبر بگوید من نمی گذارم ولی ملت نگوید ما هم نمی گذاریم؟! مگر می شود رهبر بفرمایند من مذاکره زیر سایه شبح تهدید را نمی پذیرم و ملت نگوید ماهم برنمی تابیم؟! این چه رسم کوفی گریست که برخی می گویند بگذارید رهبری تنها بماند و دخالت نکنید، آن هم وقتی که رهبری می فرمایند این سریال بعد از بحث هسته ای در موارد دیگری به بهانه های حقوق بشری نیز ادامه خواهد یافت؟! به راستی آنها که در برابر زیاده خواهی ها سکوت کرده اند بیشتر حمایت می کنند یا آنها که زیاده خواهی ها را برنمی تابند؟!

تجمعات اجازه نمی دهیماگر چه ما هم به برگزاری حداکثری این تجمعات در حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای بیشتر رضایت داریم، اما به دلیل معذوریتی که وزارت کشور در صدور مجوز به این اجتماعات اعلام کرده است، فعلاً به برگزاری مراسم در مکان های محدودتری که نیاز به مجوز فرمانداری ندارند اقدام می کنیم و در همین خصوص نیز اگر نیازی به مجوز دانشگاه، حوزه یا اوقاف باشد اخذ می نماییم، ولی این که اینگونه مورد اتهام به قانون شکنی و یا اقدام علیه مصالح ملی قرار گیریم را یک اتهام می دانیم.

آرزو می کردیم که وزارت کشور نیز طبق اصول مسلم قانون اساسی به تجمعات مردمی اجازه نمی دهیم که هیچگونه پیام تفرقه انگیز، ضد امنیت و یا تحمیل گرانه ای به دولت یا نظام ندارد، مجوز می داد تا مراسم را در مکان های عمومی تر، بزرگتر و با شورآفرینی بیشتری انجام دهیم و از پتانسیل این تجمعات در ارتقای توان مذاکره کنندگان به خوبی استفاده بهتری می شد. همچنان اعتقاد داریم که هوشمندانه است که دولت این فضای همدلی و وحدت آفرین را تأیید، هدایت و تکمیل نماید نه این که طوری جلوه دهد که انگار این تجمعات در مخالفت با دولت و مذاکره کنندگان و غیرقانونی است! متأسفانه دولت از یک طرف با برخی اظهارات و برخوردهای امنیتی یا تهدیدآمیز تلاش به کاهش جمعیت تجمعات می کند و از سوی دیگر می کوشد تا به استناد کوچک و محدود بودن این تجمعات، ایشان را در اقلیت جلوه دهد و این در حالی است که چند نظرسنجی رسمی در سایتهای حامی مذاکره کنندگان و یا صداوسیما حرف های دیگری می زند.
از موارد حیاتی که در حاشیه مذاکرات به صورت مستمر مطرح می شود، تعیین مقصر برای شکست احتمالی مذاکرات است و در چنین شرایطی دولت می تواند از محتوای تجمعات مردمی اجازه نمی دهیم که بیشترین اعتراضشان به دبه کردن و زیاده خواهی های طرف مقابل است به بهترین نحو ممکن استفاده کند و همدل و همزبان با مردم، زیاده خواهی دشمن را عامل هرگونه ضعف یا اطاله یا شکست مذاکرات معرفی کند تا در صورتی که مذاکرات به دلیل زیاده خواهی های ایشان منتج به توافق نهایی نشود، دشمن نتواند با مقصر جلوه دادن ایران، فشار تحریم ها را بر این کشور ادامه دهد، بلکه با ما بتوانیم با اثبات مقصر بودن آنها هرچه بیشتر در صف تحریم کنندگان شکاف ایجاد نماییم.


nazokbin

94/3/11
6:50 ع

پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ایدر حالی که مقام معظم رهبری خطوط قرمز هسته ای را به خوبی بر اساس حفظ توأمان منافع، عزت و امنیت ملی تبیین می کنند، لیکن به نظر می رسد دولت و مذاکره کنندگان هسته ای در برابر زیاده خواهی های طرف مقابل تحت فشار قرار گرفته اند و بعضاً در خصوص برخی موارد دچار عقب نشینی هایی گردید اند که مابه ازای مناسب و معادلی نداشته اند؛ در چنین شرایطی طرف مقابل تمام تلاشش را می کند تا با بکارگیری توان کنگره، سنا، شورای امنیت، آژانس هسته ای و رسانه های شان، موارد مورد نظرش مانند بازدید از مراکز نظامی یا بازجویی از دانشمندان هسته ای و یا عدم رفع همزمان تحریم ها را به کشور تحمیل نماید که در این شرایط حمایت رهبری، مجلس و مردم می تواند پشت دولت را گرم نماید و تحمیلگری ها و فشارهای طرف مقابل را خنثی نماید؛ در همین راستا مقام معظم رهبری مواردی را به عنوان خط قرمز اعلام کرده و مدام بر همان ها پافشاری می نمایند و می گویند که نمی گذارند از این خطوط عدول شود و در ادامه همین حمایت ها نیز می فرمایند مردم نیز مذاکراتی را که منافع و عزتشان را حفظ نکند را برنمی تابند که این حرکت باعث یک جنبش خودجوش مردمی در تمام استان ها و شهرهای کشور گردیده است.
پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای در حفظ خطوط قرمز و منافع ملی کشور اینقدر موثر بود که در همان یکی دو روز اول جناب عراقچی اعلام کرد که بحث پذیرش بازدید از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای منتفی شده است و جناب ظریف هم رسماً از طرف مقابل خواست نسبت به توافق لوزان دبه نکند. سوالی که ایجاد می شود این که وقتی تجمعات حمایتی از مذاکره کنندگان هسته ای اینقدر می تواند در امتیاز گیری ایشان مفید باشد و در حالی که طرف مقابل هم از هیچ دستاویز حقوقی، روانی یا رسانه ای برای حمایت از مذاکره کنندگانش دریغ نمی ورزد، چرا دولت باید نسبت به صدور مجوز برای این تجمعات، اینچنین سختگیرانه عمل کند؟ به حدی که در تجمعات انجام شده همیشه صدور مجوز با تلاش زیاد و در لحظات آخر محقق شده است و نهایتاً امروز نیز وزیر کشور صدور مجوز برای تجمعات هسته ای را منتفی اعلام کرد.

در خلال بحث تجمعات هسته ای، برخی از موافقان توافق به هر قیمتی، با مقایسه تجمعات حمایت از هسته ای و اردوکشی های خیابانی در فتنه 88، تلاش می کنند تا این تجمعات را مانند آن تجمعات تعبیر نمایند و این در حالی است که اساساً بین این تجمعات تفاوت های اساسی وجود دارد که برخی از آنها را بیان می کنم:

پویش مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای

1- در تجمعات حمایت از فتنه اصل تجمع و اعتراض مبتنی بر یک دروغ بنا نهاده شده بود و حال این که تجمعات هسته ای مبتنی بر مستندات هسته ای ژنو و لوزان و اظهارات مذاکره کنندگان ما مبنی بر دبه درآورن طرف مقابل انجام می شود.

2- از دیگر تفاوت های تجمع های هسته ای و فتنه بحث درخواست غیر منطقی و غیرقانونی حامیان فتنه و درخواست قانونی و منطقی تجمع کنندگان هسته ای است، چرا که در تجمعات حمایت از فتنه درخواست تجمع کنندگان این بود که بدون هرگونه پیش شرطی انتخابات باطل شود و انتخابات دیگری با نظارتِ ناظران خارجی برگزار گردد در حالی که در تجمع های هسته ای یک بحثِ حزبی یا مبتنی بر یک نامزد شکست خورده دنبال نمی شود، بلکه بحث منافع و عزت ملی و رعایت خطوط کلی ترسیم شده از سوی رهبری دنبال می شود که همگی قانونی و حتی لازم به نظر می رسند.

3- از دیگر تفاوت های تجمعات هسته ای و تجمع های در حمایت از فتنه، شکل این تجعات است به نحوی که تجمعات حمایت از فتنه با انبوهی از اقدامات خلاف امنیت ملی اعم از آتش زدن اموال دولتی یا شعارهای ساختارشکن و یا اقدامات خلاف شرع همراه بود.

4- تفاوت دیگر در این تجمعات ناشی از تفاوت در نتیجه این دو نوع تجمع است، یکی از تجمعات موجب خرد شدن عزت، منافع و امنیت ملی می گردید و دیگری درحمایت از منافع، عزت و امنیت ملی انجام می شود، یکی باعث تشدید پیش روی طرف مقابل گردید و دیگری باعث عقب نشینی آنها گردیده و می گردد.

5- یک تفاوت آشکار دیگر در این تجمعات ناشی از چگونگی شکل گیری آنهاست، تجمعات فتنه 88 با دعوت رسمی فتنه گران به خیابان بر مبنای دروغ تقلب صورت گرفت و این در حالی است که تجمعات هسته ای کاملاً خودجوش و بدون دعوت هیچ مقام یا تشکلی در حال انجام و شکل گیری است.

6- تجمعاتی که تا کنون برگزار شده است با مجوزهای قانونی از مراکز متولی انجام شده است،‌ یعنی بسته به محل تجمع اگر نیاز بوده از فرمانداری یا اوقاف یا دانشگاه مجوز گرفته شده اند و این تلقین که این تجمعات بدون مجوزند در جهت کاهش استقبال و یا متخلف معرفی کردن تجمع کنندگان است.

نتیجه: با توجه به مواردی که بیان شد به دولت توصیه می شود تا به جای مقاومت و ناسپاسی در برابر حمایت های مقام معظم رهبری، مردم و مجلس، قدر این حمایت ها را بداند و به جای این که دنبال مقصر داخلی برای شکست احتمالی مذاکرات بگردد، تلاش کند تا با برجسته کردن زیاده خواهی های طرف مقابل و حق دادن به مردم، طرف مقابل را مجبور کند تا به منظور مقصر نشدن در مذاکرات هسته ای دست از زیاده خواهی بردارد و به منافع و عزت ملی این مردم احترام بگذارد.


nazokbin

94/3/10
12:26 ع

توجه  توجه

در حمایت از مذاکره کننداگان هسته ای برگزار می گردد:

پویش ما اجازه نمی دهیم مردم رشت

در امتداد پویش ملی و مردمی حمایت از مذاکره کنندگان هسته ای در برابر زیاده خواهی های آمریکا، ما مردم رشت ، حمایت جانانه خود را از مذاکره کنندگان هسته ای در شب میلاد حضرت ولی عصر (عج) نشان خواهیم داد؛ امیدواریم این حمایت ها موجب دلگرمی مذاکره کنندگان در حفظ منافع و سرمایه های ملی و جلوگیری از تحمیل زیاده خواهی های دشمنان در عبور از خطوط قرمز نظام گردد.

 قرار خروش دشمن شکن مان:

ساعت 18 سه شنبه مورخ 94/3/12
حرم مطهر حضرت فاطمه اخری (خواهر امام)


اگر چه پوسترها و نمادهایی به صورت مردمی در حال آماده شدن است، لیکن توصیه می شود در صورت مقدوریت با داشتن نوشته های خود و یا با همراه داشتن نمادهایی که نمایشگر زیاده خواهی ها و به اصطلاح دبه درآوردن دشمنان است، حمایت خودجوش مردم را به رخ دشمنان این انقلاب بکشیم.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

94/3/9
3:34 ع

 

مذاکرات هسته ایهرچه روند مذاکرات به پیش می رود، شاهدیم که میزان توقعات و زیاده خواهی های طرف مقابل افزایش می یابد که این زیاده خواهی ها بعضاً‌ منجر به عقب نشینی هایی از سوی تیم مذاکره کننده ما گردیده است، عقب نشینی هایی که بعضاً بدون مابه ازای مناسب رخ داده اند و تنها بهایی بوده اند برای عدم ترک میز مذاکره توسط رقیب و یا برای تمدید مذاکرات.

یادم هست چند ساعت قبل از تصویب توافق ژنو، رسانه های طرف مقابل گفتند که همان روز پایان فرصت ایران برای رسیدن به توافق موقت است و اگر به توافقی دست پیدا نکنند، فرصت ایران تمام خواهد شد که در کمتر از چند ساعت شاهد عقد توافق ژنو شدیم و هرچه زمان گذشت، مشخص شد که این توافق به لحاظ حقوقی و حفظ منافع ملی ایرادات اساسی دارد، بزرگترین ایراد توافق ژنو این بود که مهمترین دغدغه طرف مقابل که همان خط تولید سوخت 20 درصد و ذخیره آن بود را به صورت نقد رفع می کرد ولی دغدغه های اصلی ما را در خصوص تحریم های اصلی بانکی و نفتی مرتفع نمی نمود، این اولین گام برای رشد نامتوازن توافقات بین بود که در نهایت باعث شد با از دست دادن راحتِ چیزهایی که در ابتدا چندان برای ما مهم نبودند (و البته برای طرف مقابل مهم بودند)، دست برتر در مذاکرات را از دست بدهیم، به نحوی که برای توافقات نهایی ناچار به معامله سرچیزهایی شویم که حقیقتاً برای مان مهم بودند.

در بیانیه لوزان هم همین مسئله تکرار شد، در روزی که فرصت مذاکرات لوزان تمام شده بود و قرار بود تیم مذاکره کننده بدون بیانیه و با دست خالی به کشور بازگردد، ناگهان ورق برگشت و طرفین به صدور یک بیانیه مشترک دست زدند، بیانیه ای که با توجه به دستور رهبری مبنی بر جلوگیری از توافق دو یا چند مرحله ای، به دروغ به عنوان یک بیانیه ساده وغیرالزام آور معرفی گردید، لیکن بعدها از سوی آقایان صالحی، عراقچی و امروز از سوی دکتر ظریف اذعان شد که طرف مقابل نسبت به توافق لوزان، به اصطلاح دبه یا زیاده خواهی کرده است و این نشان می دهد که عملاً‌ دولت در لوزان نیز شتابزده تن به یک بیانیه و توافق الزام آور و غیر دقیق داده است؛ متأسفانه در حالی که این مسئله جزء خطوط قرمز نظام بود، مذاکره کنندگان ما به لحاظ فشاری که در آن قرار داشتند و شاید نفعی که به لحاظ سیاسی از توافق لوزان می بردند، به آن دست یازدیند.

و امروز نیز که طرف مقابل با زیاده خواهی های جدیدش نسبت به بیانیه لوزان، موجب مانع تراشی در مسیرمذاکرات، پیچیده شدن و نیاز به وقت بیش از اندازه پیش بینی شده برای رسیدن به توافق شده است و در حالی که جناب عراقچی از احتمال تمدید مذاکرات سخن به میان آورد، فوراً‌ طرف آمریکایی بیان کرد که به تمدید مذاکرات نمی اندیشد و این مسئله با توجه به سوابق گذشته، همچنان خطر یک توافق شتابزده و اشتباه را ایجاد می کند.

متأسفانه سابقه مذاکره کنندگان ما نشان داده است که با توجه به علائمی مانند تشکیل “کمیپین نه به عدم توافق هسته ای” یا مصاحبه تلویزیونی دکتر ظریف با شبکه های خارجی مبنی بر “اعلام خطر باخت انتخاباتی و بازگشت غرب ستیزان در اثر نرسیدن به توافق” و عدم واکنش مناسب در برابر “نقض توافق ژنو به لحاظ وضع تحریم های جدید و عدم رفع واقعی تحریم های مندرج در توافق”، اینقدر به رسیدن به توافق اصرار دارد که می توان با تهدید به ترک میز مذاکره یا عدم تمدید مذاکرات، امتیازات بیشتری گرفت و امروز تمایل مذاکره کنندگان ایرانی به تمدید مذاکرات و بی علاقگی ظاهری آمریکایی ها به آن ، زنگ هشدار خطر یک توافق ناموزون و غیرقابل قبول و یا دادن امنیازات دیگر را در اذهان به صدا درمی آورد.

نتیجه: در حالی که طرف مقابل احساس می کند دولت ما به خاطر نیازی که به توافق از خود نشان داده، حاضر است به هر ذلتی برای تمدید مذاکرات تن دهد، مطمئناً رسیدن به یک روند صحیح از مذاکره و یا نائل شدن به یک توافق منطقی و نهایی دور از دسترس خواهد بود، مگر این که طرف مقابل که اتفاقاً بیش از ما به توافق نیاز دارد متوجه شود مذاکراه کنندگان ایرانی حاضر به عقد توافق به هر قیمتی نیستند و این مهم به دست نمی آید مگر وقتی که پشت مذاکره کننگان به حمایت مردم و تلاش بدنه اقتصادی دولت به اجرای اقتصاد مقاومتی گرم باشد و اینک در حالی که مردم همچنان در حمایت از دولت و نظام به دلیل درک شرایط اقتصادی نسبت به حذف یارانه های نقدی یا بنزینی خود، بی تابی نکرده اند، این تکلیف دولت است که با بکارگیری اقتصاد مقاومتی، شفافیت اقتصادی، ارتقای سلامت اقتصادی، دور شدن از اقتصاد نفتی، اخذ مالیات واقعی از متمولین و اهتمام خاص به تولید، حربه دشمن در استفاده ابزاری از تحریم ها را خنثی نماید. در شرایط موجود مذاکره کنندگان ما باید با برجسته کردن زیاده خواهی های طرف مقابل تلاش کنند او را به واقع مقصر شکست احتمالی در مذاکرات نشان دهند و این شاید تنها روش مجازی باشد که بتوان با توسل به آن طرف مقابل را پای میز مذاکره نگه داشت و گرنه استفاده از روش های غیر عزتمندانه، نه مورد رضایت مردم است و نه منجر به منافع ملی و نه موجب عقد توافق برد برد.


nazokbin

94/3/7
11:56 ص

 

عراقچی در گزارش خبری شبکه 2اگر چه سایت ها و رسانه های مختلف به نکات کلیدی اظهارات مذاکره کنندگان هسته ای و تناقضات این اظهارات و آسیب های تعهدات فعلی در قالب مقاله یا مناظره ها سخن گفته اند، اما برخی از موارد که طی روزهای اخیر بیان شده و کمتر به آنها پرداخته شده است را واکاوی می کنیم:

  • تکرار یک ادعای کذب: جناب عراقچی در خلال مصاحبه در برنامه گزارش خبری شبکه 2 و در پاسخ به سوال در خصوص بحث 190000 سو که توسط رهبری به عنوان خط قرمز بیان شد، گفتند که این مسئله نشان می دهد رهبری از جزئیات مذاکرات مطلع است و این در حالی است که خود رهبری بارها این ادعا را تکذیب کرده اند، جناب عراقچی توجه نکردند که بیان رهبری در خصوص نیاز نیروگاه بوشهر ربطی به جزییات مذاکرات ندارد و اتفاقاً یکی از خطوط قرمزی که رهبری توقع دارند در مذاکرات رعایت شود، همین نیاز بدوی است.
  • عبارت سمعاً و طاعتاً: این که جناب عراقچی گفتند اگر رهبری با دسترسی های مدیریت شده مخالف هستند و جزء خطوط قرمزشان است شخصاً بیان کنند و ما هم می گوییم سمعاً و طاعتاً و این در حالی است که رهبری بارها فرمودند که در حد قوانین معمول برای سایر کشورها تعهدات پذیرفته شود و بازهم رهبری صراحتاً گفتند هر گونه بازرسی از مراکز نظامی را نمی پذیرند. واقعیت این است که رهبری خطوط قرمز را قبلاً تبیین کرده اند و مذاکره کنندگان ما باید در همان چارچوب حرکت کنند نه این که رهبری را در برابر عمل انجام شده قرار دهند و بعد هزینه های مجدد را به رهبری متوجه کنند. متأسفانه این خط در اظهارات دکتر ظریف هم در مجلس مشاهده شد و ایشان در مباحثه ای که با دکتر کوچک زاده داشتند صراحتاً گفتند “او بگوید نرو من نمی روم” و این یعنی بازهم اصرار به این که رهبری را به عنوان مقصر شکست مذاکرات جلوه دهند و این در حالی است که رهبری بارها و حتی همین اواخر صراحتاً گفتند که با مذاکره زیر شبح تهدید مخالفند و به نظر می رسد اگر در خانه کس است، همین جمله صریح که بارها نیز در بیاناتشان به صور مختلفی تکرار شده کافیست.
  • تلاش برای تراشیدن مقصر داخلی: در حالی که طرف مقابل از ابتدای مذاکرات تخلف های مختلفی در خصوص ژنو داشت و به تعهداتش در زمینه برداشتن تحریم های مورد توافق در ژنو و عدم تحریم های جدید پایبند نبود و در خصوص لوزان نیز در خصوص همان توافقات و چارچوب های ژنو زیاده خواهی کرد و دوباره با زیاده خواهی و سهم خواهی موارد دیگری را در لوزان مطالبه و اصطلاحاً به اذعان افراد مختلف اعم از دکتر صالحی و بیانات تلویحی جناب عراقچی دبه کرده است و در حالی که همه این ها در کنار تهدیدهای نظامی و فشارهای سیاسی و منطقه ای و راه انداختن جنگ های به اصطلاح خودشان نیابتی و کاهش قیمت نفت برای فشار بیشتر بر ایران همراه بوده است، برای مقصر معرفی کردن طرف مقابل در خصوص شکست مذاکرات نیستند؟!! با این شرایط اصرار دولتمردان برای این که مقصر شکست مذاکرات را در داخل و از میان رهبری، نمایندگان مجلس یا دیگر منتقدان پیدا کنند، حقیقتاً جای تأمل و گلایه دارد.
  • برخی خط و نشان کشیدن ها: بعد از بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر عدم اجازه در خصوص بازرسی از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان هسته ای، عبارت موهنی مدام از سوی هاشمی و روحانی و رسانه های منتسب به جریان شان در حال تکرار است مبنی بر این که کسانی که شعار می دهند نمی گذارند مذاکرات به نتیجه برسد و می گویند آنها که شعار می دهند از جیب مردم هزینه می کنند و اینها نشان از تناقض رفتاری ایشان دارد، از یک سو می گویند نمی گذارند ما به توافق برسیم و از سوی دیگر می گویند اگر نمی خواهند ادامه دهیم بگویند و ما سمعاً و طاعتاً تبعیت می کنیم.
  • دولت خودش را در مظان اتهام قرار داد: در کنار اظهارات و علایم واضح از نزدیک شدن به یک توافق بسیار بد هسته ای، اقتصادی و امنیتی، برخی تحرکات در افزایش فشار اقتصادی بر مردم و ایجاد صف و ایجاد نگرانی را می توان نگران کننده تلقی نمود. اصرار بر فشار بر مردم در خصوص آزادسازی نرخ بنزین و شیوه تحریک آمیز و اجرای آن یا آغاز حذف یارانه های نقدی به نحویست که این فکر به اذهان متبادر می شود که شاید قرار است تا منتقدان هسته ای را در برابر معترضان به گرانی ها قرار دهند و این در حالی است که به اذعان دولتمردان در بسیاری از بخش ها در سال 94 قرار نبود افزایش قیمت و یا حذف یارانه نقدی داشته باشیم. حتی این تعیین فرصت 2-3 روزه برای حذف سهمیه برخی خودروها که در پمپ بنزین ها ایجاد صف های طولانی و ناراحت کننده کرد، ما را به یاد صف های موهن توزیع سبد کالا انداخت، با این وجود امیدواریم دولت با اصلاح رفتار خودش هم کمتر موجب ناراضایتی مردم گردد و هم کمتر خودش را در مضان اتهام ایجاد تفرقه قرار دهد.
  • پافشاری محترمانه بر اصول نظام:‌ مواضع چند روز پیش رهبری در خصوص این که مردم هم مذاکرات زیر سایه شبح تهدید را برنمی تابند و سخنان امروز رهبری در جمع نمایندگان مجلس و اصرار بر حفظ همان خطوط قرمز و مطالبه از مجلس برای رعایت احترام و ادب و البته مطالبه گری نسبت به وزرا و دولت نشان می دهد که در عین پافشاری بر حقوق هسته ای و به خصوص حفظ منافع ملی و امنیت ملی، باید از ایجاد دودستگی، ناامیدی و بدبینی جلوگیری نمود و در عین حال از دولت نیز خواسته شد تا در برابر انتقادات با حفظ حرمت و بدون نگاه از بالا پاسخگو باشد. مواضع رهبری نشان می دهد که ایشان خواستار همدلی و هم زبانی مردم، مجلس، دولت و همه مسئولان در جهت مبارزه با زیاده خواهی های طرف مقابل است و این دو برداشت که رهبری موافق این روند منتهی به زیاده خواهی در مذاکرات است و یا این که تلقی که رهبری موافق برخوردهای تنش زا و تفرقه افکنانه است، هر دو اشتباه و غیرقابل قبولند.

nazokbin

94/3/5
12:42 ع

 

دکتر نهاوندیان در همایش بهره وریدیروز آقای دکتر نهاوندیان ، رئیس دفتر رئیس جمهور در اختتامیه همایش بهره وری ، سخنانی بیان کردند که در تناقض با بهره وری و سیاست های کلی نظام به نظر می رسد که قبل از تشریح آنها، نظر شما را به جمله کلیدی ایشان به نقل از سایت ایرنا جلب می کنم:

هرچند توجه به تکنولوژی از اهمیت زیادی برخوردار است اما باید در مباحث اقتصادی به بهره وری واشتغال نیز توجه کنیم زیرا اگر مشکل اشتغال و نیروی کار وجود داشته باشد، هیچ بنگاهی نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد.

اگر چه اهتمام به امر اشتغال قابل دفاع است، اما این که به خاطر مسئله اشتغال، از تکنولوژی های پیشرفته استفاده نکنیم امر اشتباهی است که سالهاست به مانعی برای رشد بهره وری و  پیشرفت اقتصادی و به خصوص تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور مبدل گردیده است.

در مقاطعی که از استفاده از برخی تکنولوژی های پیشرفته به دلیل تحریم و یا عدم توان ساخت آنها محروم هستیم چاره ای جز به کارگیری همان تکنولوژی های قدیمی نداریم، ولی این که علی رغم وجود امکان بکارگیری تکنولوژی پیشرفته، تنها به منظور افزایش اشتغال، از تکنولوژی های قدیمی و مبتنی بر نیروی انسانی زیاد استفاده کنیم، موضوعی مردود است که به برخی از دلایلش اشاره می گردد:

  • تناقض با مواضع مقام معظم رهبری: تأکید مقام معظم رهبری بر اهمیت تولید به عنوان عاملی برای حمایت از نیروی کار و سرمایه ایرانی نشان می دهد که تولید بر اشتغال و کارآفرینی اولویت دارد. مقام معظم رهبری می فرماید:
    “اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله ‏ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‏ ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ‏ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ‏ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.”
  • تضاد با بهره وری: این که در همایش بهره وری حرفهایی زده شود که اساساً با بهره وری در تضاد است، آن هم در حالی که کشور باید سالانه 2/5 درصد به لحاظ ارتقای بهره وری رشد داشته باشد جدا جای انتقاد دارد. بهره وری یعنی صرف هزینه کمتر برای کار بیشتر و بهتر که استفاده از تکنولوژی برتر می تواند در این خصوص نقش منحصر به فردی ایفا نماید. تکنولوژی های پیشرفته با کاهش هزینه های تأمین انرژی و نیروی کار و ارتقای کیفیت و کمیت محصول، عملاً‌ گامی بسیار بلند در ارتقای بهره وری به شمار می روند.
  • اشتغال ناپایدار: اگر چه در ظاهر در تکنولوژی های پیشرفته تعداد نیروی انسانی مورد نیاز کاهش می یابد اما باید توجه کرد که:
    اولاً‌ تکنولوژی های قدیمی به دلیل عدم رقابت پذیری، خیلی سریع به مرز زیان دهی و ورشکستگی می رسند و به همین دلیل در ازای تعداد بیشتری شغل، عملاً تعداد بیشتری بیکار و بیمه بیکاری بگیر تحویل جامعه می دهد و این یعنی نه تنها اشتغالی صورت نمی گیرد بلکه موجب افزایش هزینه به کشور و تضییع سرمایه های ملی می گردد.
    ثانیاً تکنولوژی های نوین در ازای تعداد کمتری اشتغال مستقیم، عملاً تعداد بیشتری اشتغال غیر مستقیم ایجاد می کنند، چرا که عملاً‌ میزان فروش و حمل و نقل و خدمات آنها به واسطه افزایش کمیت محصول، مستلزم جذب و بکارگیری نیروی انسانی است.
    ثالثاً تکنولوژی های نوین با سود و درآمد بیشتری که ایجاد می کنند هم توان و هم انگیزه توسعه را در صنعت گران افزایش می دهد و این توسعه نیز مترادف با افزایش اشتغال های پایدار بیشتر است.
  • تعارض با خوکفایی و اقتصاد مقاومتی:‌ در شرایطی که کشور به خودکفایی در تأمین مایحتاج ضروری و استراتژیک کشور نیاز دارد اهتمام به مسئله تولید و کمیت آن ضروریست که این مسئله با تکنولوژی های پیشرفته تر و جدیدتر به مراتب سریعتر صورت می گیرد. افزایش تیراژ تولیدات داخلی اگر با کاهش واردات همراه شود موجب کاهش خروج ارز از کشور و کاهش نیاز به بیگانگان و کاهش آسیب پذیری در برابر تحریم ها می شود و اگر تولید داخلی با رسیدن به مرحله صادرات توأم شود نیز جایگزین بهتری برای فروش نفت و اقتصاد تک محصولی به شمار می رود. اینها نشان می دهد که اهتمام به بحث تکنولوژی جدید و نتیجتاً ارتقای تولید، در دور شدن کشور از اقتصاد نفتی و حرکت به سوی اقتصادی مقاوم و مستحکم می تواند موثر باشد.
  • افزایش هزینه های حوادث و بیماری های ناشی ازکار:‌ تکنولوژی های نوین به دلیل کاهش میزان دخالت نیروی انسانی در پروسه های خطرناک تولید موجب کاهش حوادث و بیماری های ناشی از کار می گردد که همین دوقلم در سال 93 حدود 45 هزار میلیارد تومان (معادل بیش از یک سال یارانه نقدی مردم ایران)، به کشور خسارت وارد نموده است. کاهش حوادث و بیماری های ناشی از کار از عوامل مهم در صیانت از نیروی کار به شمار می رود که ضمن حفظ ایمنی افراد و امنیت خانواده و جامعه، به دلیل کاهش هزینه های حوادث و بیماری های ناشی از کار، دست دولت و صندوقهای بیمه ای را در ارتقای کیفیت خدمات اجتماعی یاری می بخشد.
  • تشدید بدهی های بانکی: یکی از دلایل بدهکاری های بانکی همین صنایع فرسوده و ورشکسته هستند که به دلیل استفاده از تکنولوژی های ضعیف در نهایت پایانی جز ورشکستگی و یا زیاندهی و بدهکاری های زیاد بانکی ایجاد ننموده است و بانک ها در قبال این صنایع ناچار به استمهال بدهی های گذشته و پرداخت تسهیلات جدید به عنوان سرمایه در گردش هستند و همین مسئله به عنوان مانعی برای سرمایه گذاری های جدیدتر و به تبع آن ایجاد اشتغال های جدید می گردد.
  • تناقض با گسترش احترام به تولید ملی: یکی از موانع استفاده از تولید ملی، فرهنگ استفاده از این تولیدات است. اگر جنس ایرانی بی کیفیت تولید شود چندان نمی توان مردم را به استفاده از این اجناس تشویق نمود ولی وقتی که به یمن ارتقای تکنولوژی، کیفیت محصولات بالا برود عملاً استفاده از تولید ملی که مترادف با کاهش تورم، توسعه صنایع، حفظ سرمایه ملی و ارتقای اشتغال است را می توان به یک نهضت و جریان تبدیل نمود. فرهنگ استفاده از تولیدات ملی در کاهش واردات و افزایش رشد اقتصادی سهم بالایی ایفا خواهد کرد.
  • تخریب محیط زیست و افزایش هزینه های آن: تکنولوژی های جدید به لحاظ کاهش مصرف میزان انرژی و نتیجتاً میزان آلایندگی کمتر، مصرف میزان آب و کاهش نیاز به بهره برداری بیش از حد از منابع آبی و تصفیه و بازیافت میزان بیشتری از آلایندگی های شان می تواند باعث خدمت به حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های جبران انها گردد.

نتیجه: آنچه که باعث تحریر این مطلب بود، صرفاً نقد اظهارات یک مقام مسئول نبود، بلکه این بود که همین اظهارات و تفکرات، مبنای عملکرد دولت ها تاکنون قرار گرفته است و احتمالاً بازهم قرار خواهد گرفت، وقتی مبنای یک دولت برای توسعه افزایش اشتغال باشد، تسهیلات را به ازای تعداد ایجاد شغل تخصیص می دهند و چنین تسهیلاتی موجب راه اندازی صنایع فرسوده، قدیمی و دستی می شود، صنایعی که در نهایت نه شغل پایدار ایجاد می کنند، نه سرمایه و منابع کشور را حفظ می کنند، نه موجب خودکفایی و تولید محصولات رقابتی می شوند، نه باعث عزت ایران و ایرانی می شود، نه باعث جلوگیری از حوادث و بیماری های ناشی از کار و آلودگی های محیط زیست می شود و نه مجالی برای رشد بهره وری می دهند؛ این رویکرد در نهایت باعث می شود بودجه های حمایت از صنایع به جای توزیع توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت، در اختیار وزارت تعاون، کار و رفاه قرار گیرد تا به تناسب میزان ایجاد شغل مستقیم، مبلغی به صنایع تخصیص گردد، اشتباهی که سابقا نشان داده در طرح های ضربتی اشتغال یا کارگاه های زودبازده در نهایت نه تنها اشتغال پایدار چندانی ایجاد نخواهد کرد، بلکه با افزایش فوری نقدینگی، موجب تورم و بایک فاصله زمانی موجب ورشکستگی صنایع و رکود خواهد شد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه