لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/9/15
10:49 ع

 

AMANOعراقچی در تماس تلفنی با اخبار ساعت 21 مورخ 94/9/11 شبکه 1:

«گزارش آمانو همانطوری که گفته بود نه سفید است و نه سیاه، ولی بخش سفیدش بیشتر است و آمانو در این گزارش وجود هیچگونه انحراف عملیاتی در فعالیت های هسته ای ایران را تأیید نکرده است و تنها بخش هایی از مطالعات گذشته را تأیید نکرده است، با این گزارش دست شورای حکام برای بستن پرونده PMD باز است.»

واژه PMD مخفف عبارت Possible Military Dimensions و ترجمه واژه به واژه آن ابعاد احتمالی نظامی است و چون ادعای ابعاد احتمالی نظامی بربستر یک سری مطالعات ادعایی بنا شده بود، در ایران آن را با نام مطالعات ادعایی با ابعاد نظامی می شناسیم که با گزارش آمانو به شورای حکام ، عملاً این اتهام را همچنان تکرار کرده و حتی مورد تأیید قرار داده اند و این خوش خیالی است که این گزارش را یک گزارش مثبت و مبتنی بر حسن نیت بدانیم. هرچند آقای عراقچی و دوستان شان پیش بینی می کنند که شورای حکام به استناد همین گزارش، پرونده PMD را ببندد ولی عملاً باتکرار اتهام مطالعات ادعایی، احتمال این که پرونده به صورت موقت و بازگشت پذیر تنها کنار گذاشته شود بیشتر گردیده است و در صورتی که این مسئله محقق شود و پرونده PMD به صورت کامل و دائم بسته نشود، عملاً هم متن برجام و هم منشور رهبری نقض خواهد شد.


nazokbin

94/9/12
7:36 ع

207868_334شبهه: «پاسخ یک جوان از انگلستان به نامه اخیر رهبر ایران»

پس از نامه دوم رهبری به جوانان اروپا که پس از عملیات تروریستی داعش در اروپا منتشر شد و حاوی اظهار همدردی و دعوت به مداقه در عوامل تشکیل داعش بود، بازخوردهای مختلفی از سوی شخصیتهای معروف و غیرمعروف مشاهده گردید که یکی از این موارد با عنوان “پاسخ یک جوان از انگلستان به نامه اخیر رهبر ایران” می باشد، آغاز این نامه که ظاهراً به زبان مایکل نگاشته شده، به صورت طنز است و میگوید این نامه بی اهمیت بوده و در اثر یک شوخی از طریق یک پستچی به دست وی رسیده است و سپس در نامه به برخی موارد نامه رهبری اشاره شده است تا آنها را زیرسؤال ببرد، به عنوان مثال برای تطهیر اسرائیل از اتهام تیراندازی به زن جوانی که در نامه رهبری آمده بود، با طرح قتل ندا آقا سلطان کوشید تا حکومت ایران را متهم به ترورکند و بازهم برای تطهیر اسراییل، عدم پذیرش بهاییت به عنوان یکی از اقلیتهای رسمی در ایران را بدتر از شهرک سازی ها و خراب کردن خانه های فلسطینی ها دانسته است. در بخش دیگری از آن، بحث انحطاط اخلاقی در غرب را مطلقاً تکذیب کرده است و آن را به عنوان روابط آزاد ، امری شخصی و قابل دفاع دانسته است و درخصوص عدم آزادی ضدخدایان در ایران نیز سوال کرده است؛ در جای دیگری نیز در پاسخ به نامه رهبری که محیط غرب را خشن و باعث جذب نیروهای جوان غربی به داعش دانسته بودند، ادعا کرده است که چون خود جنایت در جغرافیای کشورهای اسلامی رخ داده پس این اسلام است که دین خشونت است و درنهایت هم نامه را با زبان طنز به پایان برده است که باتردید کامل درخصوص این که نویسنده نامه واقعاً اروپایی بوده باشد، مختصراً پاسخ نامه تقدیم میگردد:

پاسخ به شبهه:
در قتل ندا آقاسلطان ، اولین کسی که بالای سرش حاضر شد و به اقدامات عجیب درمانی پرداخت، آرش حجازی مترجم آثارعرفان انحرافی بود که چندروز قبل از واقعه به ایران آمد و فوراً‌ هم بازگشت و این مسئله و فاصله شلیک و فیلمهایی که از صحنه حادثه منتشر شد، این احتمال را تشدید کرد که حادثه یک ترور کور نبوده است بلکه برای تأمین نیاز فتنه به خون ایجاد شده و با این وجود تا وقتی که به صورت قطعی همه چیز مشخص نشده باشد نمی توان فرد یاجریان خاصی راقاتل دانست، لیکن مسئولیت افرادی که از دوطرف ماجرا و در چند ماه اغتشاش با حمایتهای رسانه ای، حقوقی و مالی غربی ها و سعودی ها کشته شدند، متوجه بازندگانی است که با دروغ تقلب و دعوت به شورش، کشور را دچار ناامنی کردند، ضمناً بسیاری از کارشناسان امنیتی در جهان اذعان دارند که ایران به عنوان یک الگو توانست با صبر و روشنگری و با کمترین هزینه و تلفات در طرفین، کودتای مخملی را مهار کند. جالب این که شبهه کننده گویا منکر تعداد کشتگانی است که هر روز در آمریکا و غرب توسط پلیس به بهانه های واهی و نژادپرستانه کشته می شوند یا منکر هزاران زندانیست که بدون رأی دادگاه در زندانهای غیرقانونی مثل گوانتانامو و ابوغریب در کشورهای مختلف دنیا زندانی هستند و رسماً شکنجه می شوند. در مورد وضعیت بهاییان در ایران هم باید گفت بهاییت و وهابیت دو مکتب انحرافیند که 200 سال قبل توسط انگلیس برای انحراف اسلام ساخته شدند که با مبانی اهل تشیع و تسنن هم سازگار نیستند و این توقع که ایشان هم مانند ادیان الهی دیگر در مجلس نماینده و مرکز عبادت مستقل داشته باشند منطقی به نظر نمی رسد، لیکن با این وجود در ایران مانند مردم دیگر از امکانات، یارانه های مختلف و حق رأی و حقوق شهروندی برخوردارند  و این در حالیست که غرب با مسلمین توهین آمیز برخورد می کند و ایشان را تحت شدیدترین محدودیتها قرار میدهد و حتی از مسئله ای مانند حجاب محدود میکند، جالب این که بحث بهاییان را تنها برای تطهیر تجاوزات اسراییلی ها به خاک و مال و خانه های فلسطینی ها مطرح کرده است در صورتی که تلاش برای تطهیر رژیم کودک کش و متجاز صهیونستی، تنها آبروی تطهیرکنندگان را برده و ماهیتشان را آشکار کرده است. در مورد آزادی روابط در غرب هم بایدگفت که این آزادی کار رابه همجنسبازی ، ازبین رفتن بنیان خانواده و برقراری روابط جنسی باحیوانات به عنوان یک امر قانونی کشانده است که گویا اینها را انحطاط اخلاقی نمیشناسند و اما در مورد این که اسلام را بابت موقعیت جغرافیایی بروز داعش ،  دین خشونت می دانند باید گفت که داعش هم مانند طالبان از دل وهابیت و آن هم از دامان انگلیس به وجود آمده و با حمایت های گسترده آمریکا، غرب، عربستان، اسراییل و ترکیه با حمایتهای مالی، تسلیحاتی، رسانه ای، درمانی، اطلاعاتی، ماهواره ای، خریدنفت، تأمین نیروی انسانی و… پدیدآمده است.


nazokbin

94/9/12
9:1 ص

همزمان با تقارن شهادت میرزاکوچک جنگلی با اربعین حسینی:
MIRZA-KOOCHAKخواستم بگویم که میرزا قلبم را خانه ی خود کرده است ولی دیدم که میرزا کی به دنبال خانه بوده است که این دومین بارش باشد؟! میرزا زندگی اش را کف دستش گذاشت و خانه اش نبود جز جنگل های نمور گیلان. میرزا تا وقتی که این کشور خانه ی روس  و انگلیس بود در جنگل زیست. میرزا در آن وانفسایی که کشور جز دولت های خودفروخته نداشت، در جنگل دولت مستقل اسلامی تشکیل داد. میرزا یک مسلمان واقعی بود که سیاستش از غیرت دینی اش بود. میرزاکوچک جنگلی یک عالم عامل بود. میرزا سیاست و دیانتش همانی بود که امام بعدها گفت که عین هم است. میرزا منتظر نبود تا کسی به او دستور بدهد و یا کسی به دستوراتش عمل بکند، میرزا هم خودش اراده کرد و هم خودش اجرا نمود. میرزا آن قدر استوار بود که کفار از دستش به تنگ آمدند و برای سرش جایزه گذاشتند. عشق میرزا در قالب این نوشته ها نمی گنجد، میرزا بزرگیش به کوچکیش بود، میرزا کوچک خدا بود و بزرگ ماست، نه این که چون گیلانی بود و من هم یک گیلانیم! نه! میرزا جزء بزرگترین انسان هایی است که می شناسم، میرزا امام خمینی زمانش بود، میرزا را دوست می دارم و با یادش پرشور می شوم، میرزا برای من نشانه ایست از این که حسینیان همیشه هستند.
میرزا برای من الگوییست تا بدانم برای تغییر دادن نباید منتظر کسی ماند و برای ادای تکلیف نباید اول منتظر ادای تکلیف بقیه بود. میرزا یکه تاز بود و خودساخته، میرزا به سان مولایش اسدالله شیر روز و عابد شب بود، میرزا چون سید و سالارش ثارالله جهاد با دشمنان دین را با یاران کمش بر ذلت برگزید. محشور شدن با این روحانی عزیز و عالم بزرگ، برایم آرزوییست که در دنیا با یادش و در آخرت با روحش ان شاءالله محقق خواهد بود.
این نوشته نه به مناسبت  سالگرد شهادت میرزا کوچک جنگلی است، بلکه قطره ای از شعله ی عشق میرزاست که قلب مرا روشن نموده است. مطمئنم که این میرزا اگر در روز عاشورا در کربلا بود، لحظه ای از شهادت در خدمت سالار شهیدان مردد نمی شد! چرا که او حسین را ندیده در راهش شتافت و این یعنی که او راه بهشتی حسین را ندیده خرید و نه این که دیده خریده باشد. سر میرزا جدا شد از بدنش همانطور که سر اصحاب حسین (ع) از بدن جداشد. تلاقی جداشدن سرمیرزا از بدنش با اربعین امسال تصادف نیست بلکه همیشه تلاقی داشته است چرا که واقعا کل ارض کربلاست و کل یوم عاشورا.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

94/9/12
8:57 ص

همزمان با تقارن شهادت میرزاکوچک جنگلی با اربعین حسینی:
MIRZA-KOOCHAKخواستم بگویم که میرزا قلبم را خانه ی خود کرده است ولی دیدم که میرزا کی به دنبال خانه بوده است که این دومین بارش باشد؟! میرزا زندگی اش را کف دستش گذاشت و خانه اش نبود جز جنگل های نمور گیلان. میرزا تا وقتی که این کشور خانه ی روس  و انگلیس بود در جنگل زیست. میرزا در آن وانفسایی که کشور جز دولت های خودفروخته نداشت، در جنگل دولت مستقل اسلامی تشکیل داد. میرزا یک مسلمان واقعی بود که سیاستش از غیرت دینی اش بود. میرزاکوچک جنگلی یک عالم عامل بود. میرزا سیاست و دیانتش همانی بود که امام بعدها گفت که عین هم است. میرزا منتظر نبود تا کسی به او دستور بدهد و یا کسی به دستوراتش عمل بکند، میرزا هم خودش اراده کرد و هم خودش اجرا نمود. میرزا آن قدر استوار بود که کفار از دستش به تنگ آمدند و برای سرش جایزه گذاشتند. عشق میرزا در قالب این نوشته ها نمی گنجد، میرزا بزرگیش به کوچکیش بود، میرزا کوچک خدا بود و بزرگ ماست، نه این که چون گیلانی بود و من هم یک گیلانیم! نه! میرزا جزء بزرگترین انسان هایی است که می شناسم، میرزا امام خمینی زمانش بود، میرزا را دوست می دارم و با یادش پرشور می شوم، میرزا برای من نشانه ایست از این که حسینیان همیشه هستند.
میرزا برای من الگوییست تا بدانم برای تغییر دادن نباید منتظر کسی ماند و برای ادای تکلیف نباید اول منتظر ادای تکلیف بقیه بود. میرزا یکه تاز بود و خودساخته، میرزا به سان مولایش اسدالله شیر روز و عابد شب بود، میرزا چون سید و سالارش ثارالله جهاد با دشمنان دین را با یاران کمش بر ذلت برگزید. محشور شدن با این روحانی عزیز و عالم بزرگ، برایم آرزوییست که در دنیا با یادش و در آخرت با روحش ان شاءالله محقق خواهد بود.
این نوشته نه به مناسبت  سالگرد شهادت میرزا کوچک جنگلی است، بلکه قطره ای از شعله ی عشق میرزاست که قلب مرا روشن نموده است. مطمئنم که این میرزا اگر در روز عاشورا در کربلا بود، لحظه ای از شهادت در خدمت سالار شهیدان مردد نمی شد! چرا که او حسین را ندیده در راهش شتافت و این یعنی که او راه بهشتی حسین را ندیده خرید و نه این که دیده خریده باشد. سر میرزا جدا شد از بدنش همانطور که سر اصحاب حسین (ع) از بدن جداشد. تلاقی جداشدن سرمیرزا از بدنش با اربعین امسال تصادف نیست بلکه همیشه تلاقی داشته است چرا که واقعا کل ارض کربلاست و کل یوم عاشورا.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

94/9/12
8:53 ص

shobhehشبهه:
نقدی بر فتوای عجیب رهبر ایران مبنی بر حرمت انتقاد علنی از عملکرد مسئولین نظام !!
متن فتاوای ایشان به ترتیب زیر است :
‏« گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب میگردد، ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است .‏» ‏( اجوبة المسائل، تجسّس و خبرچینى و افشاء اسرار، شماره 1391‏) همچنین ایشان در استفتائی دیگر میگوید : واضح است هر عملى که موجب بدنامشدن چهره جمهورى اسلامى که در برابر کفر و استکبار جهانى ایستاده است، شود به نفع اسلام و مسلمین نیست . بنابراین، اگر این سخنان موجب تضعیف نظام جمهورى اسلامى باشد جایز نیست .‏» ‏( اجوبة المسائل، تجسّس و خبرچینى و افشاء اسرار، شماره 1397) ، صدور چنین فتاوایی از سوی رهبر ایران حقیقتاً بسیار سؤال برانگیز، عجیب و غیر قابل درک است؛ چراکه از یکسو نه با مبانی عقیدتی، ایدئولوژیک و بنیادین اسلامی و نه با سیره عملی اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد و از سوی دیگر در دنیای امروز صدور چنین احکام و فتواهایی از سوی حاکمان کشورها به چیزی جز استبداد و خودکامگی آن ها تعبیر نمی شود …

پاسخ به شبهه:
باتوجه به این که در متن شبهه خود سوالات بیان نشده است، دو سوالِ استفتاء در ادامه می آید:
“آیا بیان ظلم یاخیانت بعضی از مسئولین ادارات در برابر مردم جایز است؟”
“عدّه‏ای در برابر دیگران مبادرت به طرح کمبودها و ضعف هایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد، می ‏کنند، گوش‌دادن به این سخنان و حکایت ها چه حکمی دارد؟”
و در ادامه به اشکال وارد شده در خصوص این دو فتوا مختصراً پاسخ داده می شود:

1- همانطور ی که در متن استفتاء آمده است، مقام معظم رهبری به صورت کلی نقد علنی به مسئولین را حرام و غیر مجاز اعلام نکرده اند، بلکه به صورت مشروط حرام اعلام کردند که “…بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است .‏” و مسلماً این موجب فتنه، فساد و تضعیف دولت اسلامی شدن بابت هر انتقادی صادق نیست.

2- حرمت فتنه و فساد در نظام اسلامی اینقدر بالاهست که در این فتوا لحاظ شده است و امام خمینی (ره) و بسیاری از مراجع معاصر دیگر مثل آیات عظام وحید خراسانی و مکارم شیرازی و نوری همدانی هم حفظ نظام را از اوجب واجبات دانسته اند. و حتی خود حضرت امیرالمؤمنین (ع) هم در جایی که دیدند حکومت اسلامی و جامعه مسلمین دچار لطمه می شود استخوان در گلو و خار در چشم، در برابر بزرگترین ظلم عالم سکوت کردند.

53efbd18355fb311a58faa61ca3733b212d67fb5

3- مقام معظم رهبری از طلایه داران عدالت خواهی و مطالبه گری نسبت به مسؤولان هستند و خودشان بارها در هم ین خصوص با دستورات و بعضاً نهیب هایی که به عنوان مثال در آخرین پیامشان برای همایش مبارزه با مفاسد اداری بیان کردند، از سران قوا و سایر مسؤولان انتقادکردند و اگر رهبری هرگونه نقدی را حرام می دانستند خودشان مرتباً مرتکب آن نمی شدند.

4- توصیه های مقام معظم رهبری به دولت ها و مسؤولان بابت پذیرش انتقادات منصفانه و توصیه های شان به نقد منصفانه، خود نشان از اعتقاد راسخ ایشان به فرهنگ نقد منصفانه و مطالبه گری عالمانه دارد.

5- بسیاری از نقدهای معمولی و طبیعی خودشان موجب اصلاح نقاط ضعف و جلوگیری از تضعیف نظام می گردند، لیکن اگر کسی بداند که برآیندِ بیان یک شیوهی خاص اعتراض، در نهایت به جای این که موجب اصلاح گردد موجب فتنه و فساد و تضعیف حکومت اسلامی می گردد، مسلماً مسئله متفاوت است.

6- مقام معظم رهبری تشخیص مسئله را به مقلد واگذار کرده است تا اگر عملی را موجب بدنامی ، تضعیف یا بروز فتنه یا فساد ببیند، طرح علنی اش را حرام بداند ولی تشخیص آن، بدون ایجاد منع قانونی به مقلد واگذار شده است؛ و هم اکنون رسانه ها و اشخاص به راحتی و بدون هرگونه عواقب قانونی به انتقاد علنی از مسئولان و حتی قوا و نهادهای قانونی و حتی نظرات رهبری اقدام می کنند (البته باید بین نقد و اقدام عملی خودسرانه تفاوت قائل بود) و عملاً رهبری تلاش دارند بین عدالت جویی، نقدمنصفانه و تضعیف نشدن حکومت اسلامی یک رابطه فراهم آورند.

7- همانطوری که آبروی مؤمن محترم و طرح اتهام علیه افراد بدون ارائه اسناد و آرای مجاری قانونی، یک جرم و گناه تلقی می شود، همین مسئله درخصوص مسئولین هم صادق است، نمی توان بدون اطلاع داشتن از قوانین و محدودیت های مسئولین و اطلاع از روند دقیق فرایندهای اداری و ابعاد مختلف مسائل، مرتکب تهمت و هتک حرمت گردید، لیکن متأسفانه این نقیصه هم اکنون در کشور رایج است و اشخاص به راحتی اقدام به تخریب شخصیت های مسئولان حاضر یا گذشته می نمایند که این شیوه نه به لحاظ هتک حرمت به آبروی مسئولان قابل پذیرش است و نه بابت هتک حرمت به شخصیت و جایگاه نظام اسلامی.


nazokbin

94/9/10
1:27 ع

zibakalam-naghdiاخیراً آقای صادق زیباکلام برای سردار نقدی نامه ای نوشتند و ضمن زیر سؤال بردن اتهام نفوذ و جاسوسی به متهمانی که در این سالها با این اتهام دستگیر شده اند، صراحتاً این اتهامات را نه به خاطر جاسوسی بلکه بابت انتقادکردن دانسته اند و حال اینکه برخی از این شخصیت ها مانند جیسون رضاییان و یا نزار زاکا اساساً به عنوان منتقد مطرح نبوده اند و سوابق امنیتی و اطلاعاتی در کشورهای معاند و تجارب و مأموریتهای مشخصی در کشورهای دیگر داشته اند و اما به قول خود صادق زیباکلام دلیل اصلی نامه اش بحث نفوذ نبوده است، بلکه انتقاد به سردار نقدی بوده که چرا ایشان اسم متهمان را بدون مخفف کردن آورده است در حالی که اسم بابک زنجانی را حتی باید به صورت “ب ز” بکار برد و این که مگر ایشان از اتهامات خبر دارد که در رسانه آنها را مطرح می کند که این استدلال از چند جهت غلط است، اولاً که به قول سخنگوی قوه قضایی در مصاحبه تاریخ 17 آبان 94، انتشار اسم و اتهام متهمانی مثل بابک زنجانی براساس قانون جدید، در صورت ضرورت و پس از تشخیص دادستان و موافقت ریاست قوه قضاییه، ایراد ندارد، پس بر این اساس لزوماً هرگونه اسم بردن از یک متهم و اتهام وی نقض قانون نیست، چرا که ایشان باید احتمال صدورمجوز در آن خصوص را می دادند، ثانیاً شخص زیباکلام طوری صحبت کرده اند که گویی نام بردن از یک متهم و اتهامش قبلاً توسط هرکسی صورت گرفته باشد عواقب سنگینی بر او مترتب شده است!!! و ثالثاً این که خود زیباکلام در مطلبش که در مورخ 21 خرداد در روزنامه آرمان منتشر شد، صرفاً به خاطر دستگیری حمید بقایی ، هم از ایشان اسم برد و هم با گمانه زنی انواع اتهامات را در خصوص ایشان مطرح نمود و هم بابت آن بازداشت و صرفاً بازداشت، سند مجرم بودن شخص احمدی نژاد را هم امضا نمود و هم از سعید مرتضوی نام برد که در ادامه بخشی از این مقاله ایشان را بازخوانی می کنیم:
«چند روزاست که آقای حمید بقایی یکی از معاونین آقای احمدی‌نژاد بازداشت شده است. اینکه به چه دلایلی ایشان بازداشت شده‌اند اعلام‌نشده است. آیا این بازداشت به علت اقدامات شخصی آقای حمید بقایی بوده یا اینکه به پرونده‌هایی که در مورد دولت قبل مطرح است، مربوط می‌شود؟ هنوز سرنوشت پرونده‌هایی مانند دانشگاه ایرانیان و سعید مرتضوی یا تخلفات دیگر مشخص نشده است. درعین‌حال این احتمال هم وجود دارد که بازداشت آقای بقایی به مسائل مالی مربوط نباشد زیرا اگر درخاطرداشته باشیم حدود یک سال پیش یکی از دوستان و همکاران آقای احمدی نژاد برای مدتی بازداشت شد. علت بازداشت او مربوط به مسائلی خاص بود اما این احتمال برای آقای بقایی بعید است. زیرا آقای بقایی فعال مطبوعاتی نبود و می‌توان گمانه‌های دیگر برای بازداشت او مطرح کرد … احمدی‌نژاد بقایی را شخصا وارد عرصه‌ مدیریتی کشور کرده است و به هیچ شکل نمی‌تواند انتصاب وی را به خود تکذیب کند. علی‌الظاهر حمید بقایی یعنی احمدی نژاد و احمدی‌نژاد با بقایی است.»


nazokbin

94/9/10
1:25 ع


osoolgarayan

این بار هم در مقطع حساس انتخابات و موعد تعیین رویکرد اصولگرایان، بحث وحدت اصولگرایان اهمیت خودش را نشان می دهد و همچنان مشکلات و موانعی در این راه نمایان می گردد که آنها را به دودسته تقسیم می کنیم:

1- در نهایت تعجب، اشخاصی در جریان اصولگرایی حضور دارند که کمک به جریان رقیب و ضربه به جریان خودی را دنبال کنند، ایشان در سابق هم برابر فتنه های ضدانقلاب، بعضاً تا مدتها یا سکوت کرده اند و یا مواضع غیرانقلابی از خود نشان داده اند، و اکنون نیز دارای مشخصه هایی هستند که بعضاً با مصادیق انقلابی گری در تعارض است ولی خودشان را در زمان انتخابات در جریان اصولگرایی جا می دهند و تلاش می کنند مانع رسیدن به وحدت جریان اصولگرایی و یا به بیراهه بردن آن بشوند. یکبار مثل ولایتی یک ائتلاف صوری تشکیل می دهند و بار دیگر هم شبیه آنچه که هم اکنون در حال وقوع است رسماً در مسیر وحدت اصولگرایان سنگ اندازی می کنند. علی لاریجانی از یک سو از ساکتین فتنه شناخته می شود و از سوی دیگر با جانبداری هایی که بعضاً موجب خروج وی از وظایف قانونی اش به عنوان رئیس مجلس می شود و با سفر به نیویورک برای حمایت از برجام و با تصویب 15 دقیقه ای برجام در مجلس، اصلاح طلبان و اعتدالیون را طوری راضی کرده است که او را از خود می شناسند؛ به نظر می رسد تا زمانی که امثال ولایتی، ناطق و لاریجانی، خیلی صریح تکلیفشان را با مبانی ناب انقلابی گری روشن نکنند، تلاش برای حفظ ایشان به عنوان محورهای وحدت امری اشتباه است که اشتباه بودنش بارها ثابت شده است و هرچند هنوز برخی از اصولگرایان می پندارند این افراد قابل احیا در جریان اصولگرایی هستند ولی بارها دیده شده است که این این عناصر، بیش از این که رفیق اصولگرایان باشند، در مواقع حساس، شریک یاران هاشمی و اصلاح طلبان بوده اند.
2- در به وحدت نرسیدن جریان اصولگرایی یک عامل دیگر هم نقش دارد که نه به عنوان مانع وحدت، بلکه به عنوان مانع التقاط عمل می کند، این جریان وقتی می بیند همان عناصر مذبذب به عنوان محور وحدت خود را به جریان اصولگرایی غالب کرده اند، ائتلاف با ایشان را با هدف برد انتخاباتی، یک اقدام غیرمجاز تلقی می کنند که در رأس این جریان شخص علامه مصباح قرار دارد که وحدت را فی ذاته مقدس نمی شناسد، بلکه جنس محور وحدت را عامل مشروعیت آن تلقی می کند و اگر چه بخشی از اصولگرایان ایشان را مقصر عدم وحدت این جریان در سال 92 معرفی کردند، اما بعدها ثابت شد که ائتلافی که حول محور ولایتی تشکیل شده بود یک ائتلاف صوری و هدایت شده از سوی ناطق و هاشمی بود (رجوع شود به اظهاراتعسگری و باهنر در خصوص این ائتلاف) تا در نهایت ابزاری برای تفرقه بیشتر در اصولگرایان و سوءاستفاده ائتلاف هاشمی و اصلاحات قرارگیرد و اگر چه ائتلاف سه جانبه اصولگرایان در همان روزهای اول به عنوان یک ائتلاف شکست خورده از سوی استاد مصباح معرفی شد، ولی اکثر اصولگرایان خیلی دیر متوجه این مسئله شدند و حتی زمانی که ولایتی در گرماگرم مناظره تلویزیونی بی رحمانه با اظهارات کذبش تیشه به ریشه گفتمان اصولگرایی می زد نیز بیدار نشدند.
در کنار دو عامل فوق، جریان دلسوزی نیز وجود دارد که تمام تلاششان را می کنند تا به هر قیمتی که شده، شخصیت هایی را که لقب اصولگرایی به دوش می کشند را تحت عنوان یک ائتلاف و اتحاد گردآورند تا مانع به قدرت رسیدن جریان رقیب گردند و بعضاً برای رسیدن به چنین ائتلافی حتی حاضر می شوند همان موانع ائتلاف و وحدت را محور وحدت قرار دهند، غافل از این که اولاً وحدت و ائتلاف به هر قیمتی، منافی منافع ملی و انقلاب است و ثانیاً از چنین ائتلافی به جای وحدت، زقومی جز تفرقه و شکاف بار نمی آید و ثالثاً حتی در صورتی که چنین ائتلافی برنده شود نیز نهایتاً معیارها و مشخصه های انقلابی گری تبلور نخواهد یافت بلکه تمام اشتباهات تنها به نام جریان انقلابی گری تمام خواهد شد و در نهایت نیز همان بزرگانی که برای چنین ائتلاف هایی مخلصانه تلاش کرده بودند از دیدن بدعهدی ها و تفرقه افکنی هایی از قبیل آنچه که علی اکبر ولایتی ایجاد کرد، مانند آیت الله مهدوی کنی مغموم و پریشان می گردند.
پیشنهاد : به نظر می رسد اگر بزرگان اصولگرایی گفتمان انقلابی گری را با تمام ابعاد آن محور وحدت قرار دهند هم وحدت میسر خواهد شد و هم افرادی که ساکت فتنه بودند و یا با مؤلفه های اصولگرایی مانند استکبارستیزی و به خصوص آمریکاستیزی ، پاکدستی ، عدالت طلبی ، دین محوری و ولایت مداری فاصله دارند، محور وحدت اصولگرایان قرار نمی گیرند در این صورت دست عناصر نفوذی و مذبذب نیز از خرابکاری و ضربه زدن به جریان انقلابی گری کوتاه خواهد شد.


nazokbin

94/9/8
8:5 ص

 

sabetghadam-hasaniدیروز در حاشیه همایشی در انزلی، فرصتی شد تا خودم را به آقای دکتر ثابت قدم ، شهردار محترم رشت برسانم تا بتوانم گلایه هایم در خصوص طرح جدید پیاده راه سازی شهر رشت را به گوش وی برسانم. بعد از عرض سلام از او پرسیدم چرا مردم را در جریان طرح خود نمی گذارید تا مردم بدانند شما چه برنامه ای را در شهر شروع کرده اید و در نهایت به چه اهدافی قرار است برسید؟! پاسخ ایشان در نوع خود آن هم از سوی مسئول یک نهاد عمومی برایم خیلی عجیب بود، ایشان به راحتی گفتند که ما در عدم اطلاع رسانی در خصوص این طرح تعمد داریم، مجدداً سوال کردم که آیا شما حق نمی دهید مردم در جریان این طرح که هم هزینه بسیار سنگینی دارد و هم در زندگی شان می تواند اختلال ایجاد کند قرار گیرند تا اگر نقد و یا نظری داشتند به شما منتقل کنند؟ و ایشان دوباره پاسخ دادند که مردم می توانند نظراتشان را از طریق مراجعه به دفتر به ایشان منتقل کنند و بازهم پرسیدم که وقتی مردم در جریان کارشما قرار ندارند و برایشان حق دانستن هم قائل نیستید، چگونه و با چه توجیه و امیدی وقت بگذارند و تا شاید نظرشان را به شما منتقل کنند؟! که فکر کنم یا بابت عجله و یا بابت سؤالاتم صلاح ندیدند دیگر پاسخگو باشند و به همین دلیل آقای علیرضا حسنی، رئیس دفتر و سخنگوی شهرداری رشت را به من معرفی کردند تا وقتی برایم تعیین کند و خودشان رفتند.

rasht این بار آقای حسنی برای این که بخواهد وقتی برایم تعیین کند، مجددا پرسید در چه خصوصی می خواهم صحبت کنم و مجبور شدم مکالمه ام با شهردار را به ایشان هم منتقل کنم ولی از آنجا که با توجه به درکی که طی همین مدت از روحیه شهردار پیدا کردم بعید دانستم که وقتی برایم اختصاص داده شود، فرصت را مغتنم شمردم و به ایشان گفتم به نظر می رسد با این نگرشی که در شهردار رشت دیده ام، ایشان یا اساساً برای مردم و منتقدان هیچ حقی و احترامی قائل نیستند و یا اساساً خود و طرح شان را بی نقص و غیرقابل انتقاد می دانند که آقای حسنی رئیس دفتر شهردار رشت گفت ما نمی گوییم طرح مان بی نقص است اما بالاخره باید کاری می کردیدم و این طرح، طرح این شهردار نبوده بلکه در مراحل قبل تصویب شده بود و کسی جرأت اجرایش را نداشته که ما جرأت کردیم و در حال اجرایش هستیم و من دوباره سوال کردم که چرا طرح های مصوب دیگری مانند کمبرندی دوم و یا طرح متروی شهری را که زیرساختی تر بودند را آغاز نکردند و به طرحی که فقط و فقط به ظاهر شهر آن هم به بهای قفل شدن مرکز شهر و قطع خیابانهای مواصلاتی منتهی به میدان اصلی شهر (شهدای ذهاب یا همان شهرداری) دست یازیده اند و گفتم که ابتدا باید برای مردم راه های جایگزین تعبیه می کردید و سپس به این طرح نزدیک می شدید، ولی ایشان اصرار داشتند که ما باید بالاخره کاری می کردیم و هیچ پاسخ دیگری در این خصوص نداشتند و نهایتاً ایشان هم به خاطر عجله ای که داشتند به گرفتن شماره همراه و اسمم بسنده نمودند و رفتند.


nazokbin

94/9/8
7:57 ص


tim-hasteheeبا توجه به اظهارات صریح آمانو مبنی بر فیصله ندادن پرونده PMD (مطالعات ادعایی با ابعاد نظامی) لازم بود تا نگاهی کوتاه به چگونگی ورود این بحث در برجام بنماییم، به خصوص که باید بدانیم که بخش اصلی بازرسی ها و مصاحبه با دانشمندان هسته ای ما به بهانه فیصله دادن همین پرونده در سند برجام ثبت گردیده است. حمید بعیدی نژاد (رئیس تیم کارشناسی مذاکره کننده ایران) در مورخ 11/3/94 در صفحه اینستاگرامش مواردی را در توضیح چگونگی گنجاندن بحث PMD در بیانیه لوزان نوشت که مطالعه این موارد در این مقطع زمانی، بسیار روشنگر است که 4 بند بسیار مهم آن را تقدیم میکنم:
1- مهمترین خلط مبحثی که در بحث بازرسی‌ها از تاسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای صورت میگیرد، خلط بحث PMD با محتوای مذاکرات هسته‌ای است. آقای دکتر ظریف در همان ابتدای طرح موضوع بازرسی‌ها و مصاحبه ها، در یکی از صحبت‌های مطبوعاتی خود به جدایی این مباحث از محتوای مذاکرات هسته‌ای اشاره فرمودند? اما متاسفانه چندان توجهی به آن نشد. آقای دکتر عراقچی نیز در ذیل توضیحات مبسوطی که در چند نوبت پیرامون موضوع ارائه نمودند به این خلط مبحث اشاره نمودند. ولی ادامه نوع طرح موضوع در مقالات و سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌ها نشان می‌دهند که هنوز این خلط مبحث وجود دارد.
2- یکی از مهمترین آثار این خلط مبحث ارتباط دادن مستقیم بحث پروتکل الحاقی به موضوع بازرسی‌ها و مصاحبه‌ها و شمولیت این پروتکل نسبت به امکان بازرسی از تاسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان است. در حالیکه بحث بازرسی از تاسیسات نظامی و انجام مصاحبه ها در چارچوب یک ابتکار عمل ویژه برای حل موضوع PMD مطرح شد، نه بعنوان یک چارچوب ثابت و پایدار در قالب محتوای تفاهم هسته‌ای که بعد بخواهد در قالب پروتکل الحاقی تعریف شود.
3- در دور ماقبل صدور بیانیه مطبوعاتی در لوزان، کشورهای 1+5 طرحی را به ایران ارائه نمودند که شامل بازرسی از چند نقطه محدود از جمله دو تاسیسات نظامی و انجام مصاحبه با تعدادی از مقامهای نظامی و متخصصان هسته ای بود که اسامی آنها به انواع مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم در گزارش آژانس مطرح شده بود. آنها مطرح نمودند که در صورت اعطای دسترسی به این محل‌ها و امکان فراهم نمودن مصاحبه آژانس با این افراد از نظر آنها پیگیری بحث اتهام‌های گذشته علیه ایران پایان می‌یابد. به محض طرح این پیشنهاد، ایران با شدیدترین وجه ممکن این پیشنهاد را توهین‌آمیز دانسته و آن را را رد نمود و اعلام کرد که حتی حاضر به دریافت رسمی آن نیز نیست. در عین حال کشورهای 1+5 از نمایندگان ایران درخواست کردند که علی رغم مخالفت صریح خود نظر 1+5 را به مقام‌های ایران ارائه نمایند.
4- عکس‌العمل شدید مقام معظم رهبری در رد درخواست این کشورها برای بازرسی از تاسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان ایرانی واکنشی کاملا صحیح و دقیق بود. تیم مذاکره کننده هسته‌ای افتخار می‌کند که با درک کامل موضع نظام و رهبری همین موضع را حدود سه ماه پیش به محض دریافت پیشنهاد به طرف مقابل اعلام کرده بود.این یکی دیگر از برگه‌های افتخار آمیز تلاش تیم مذاکره کننده هسته‌ای است که طرف مقابل مذاکرات ما نیز برای چندمین بار برایش ثابت شده باشد که موضعی که اعضای تیم مذاکراتی به آنها اعلام می‌نمایند، برگرفته از برداشت‌های شخصی آنها نیست? بلکه منبعث از درک عمیق آنان نسبت به مواضع اصولی نظام و رهبری معظم آن است.
نتیجه گیری: بانگاهی به صحبتهای بعیدی نژاد (رئیس تیم کارشناسی مذاکره کنندگان هسته ای) متوجه می شویم که علی رغم پذیرفتن هزینه های گزاف در بازرسی ها و مصاحبه با دانشمندان برای فیصله یافتن PMD ، نهایتاً هم بازرسی از پارچین و هم مصاحبه های فنی و تخصصی (به جای بازجویی از دانشمندان) ، در تعهدات ایران گنجانده شد که با فرستادن هیأتی از سوی آژانس بین المللی هسته ای انجام شد که قرار است گزارش آن به زودی منتشر گردد و با رسیدن به موعد تعیین تکلیف PMD ، عملاً هم فیصله یافتن آن بعید به نظر می رسد و هم تحقق یکی از مهمترین شروط منشور مقام معظم رهبری در اجرای برجام ؛ البته اگر مسئولان و مذاکره کنندگان دوباره دست به توجیهات جدید نزنند.


nazokbin

94/9/8
7:54 ص

 

mohammad-ali-ahangaranاخیراً محمدعلی آهنگران  (که درموارد متعدد از فتنه گران حمایت کرده است) با تشبیه دیدار اردغان و خانواده اش در سال 91 با مقام معظم رهبری تلاش کرده است به حضور بدون تشریفات اخیر پوتین در محضر رهبر معظم انقلاب تلاش کرده است تا بگوید حضور پوتین و حتی هدیه ای که به مقام معظم رهبری داده است تنها یک اقدام در جهت منافع ملی روسیه بوده است و با یادآوری عدم حمایت پوتین در هنگام صدور قطعنامه های شورای امنیت علی ایران و یا در خصوص بدعهدی در موضعاتی مانند S300  و یا تکمیل نیروگاه بوشهر این حضور و دیدار مسئله ای بوده که بدون دلیل باعث ذوق زدگی به قول او دلواپسان ولادیمیر شده است که در پاسخ به او این مطلب تقدیم می گردد:
پاسخ:
1- آیا صرف این که بخشی از دو واقعه شبیه هم هستند به این معنی است که آن دو واقعه کاملا شبیه هم هستند؟! مسلما پاسخ منفی است و البته انسان همیشه باید هوشیار باشد ولی انطباق دو واقعه به صرف شباهت برخی ازظواهر آن غلط است.
2- آیا وقتی اردوغان به ایران آمد از قبل همکاری یا مساعدت یا اتحاد خاصی با ایران برقرار کرده بود و یا صرفاً به یک دیدار احساسی شروع و ختم شد؟! پس شباهت ظاهری را بدون شباهت های محتوایی نباید مقایسه نمود.
3- پوتین در سال 86 هم به ایران آمد و از آن تاریخ تاکنون نزدیکی ایران و روسیه در برخی مسائل منطقه ای مانند مبارزه با داعش، حفظ محور مقاومت و تلاش برای خنثی کردن تحریمها پله پله بیشتر شده است ولی ضمن این که ما بدعهدی در برخی موارد مانند قرارداد s300 یا تکمیل نیروگاه بوشهر را محکوم میکنیم، ولی از رصد روند تغییرات و تلاش برای استفاده از فرصتهای جدید هم غافل نیستیم.
4- مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با پوتین از برخی اقدامات روسیه مانند تلاش برای پرونده هسته ای و فعالیت در منطقه به خصوص در یکسال و نیم گذشته تقدیر کرد و آنها را مبتکرانه و خوب توصیف کرد و خواستار افزایش همکاری ها به خصوص در مورد مسائل اقتصادی شد که این رویکرد برای کسانی که رهبری را به شجاعت و دقت رهبری اعتقاد دارند به سادگی قابل گذشت نیست.
5- یادمان باشد که ایران از طریق سردار سلیمانی به پوتین پیشنهاد مبارزه نظامی با داعش داد و او موافقت کرد نه این که او از ما چیزی خواسته باشد و ما تبعیت کرده باشیم و در خصوص حکومت سوریه هم حواسمان باشد که ایران و روسیه، تا اینجا متفقاً پافشاری کرده اند که هیچ شرط و شروطی برای مردم در خصوص انتخاب رئیس جمهور یا نوع حکومت گذاشته نشود که دقیقاً برخلاف سیاست آمریکا، سیاستی آزادمنشانه و شرافتمندانه است.
6- با فرض این که روسیه هم مانند هر کشوری به دنبال منافع ملی است، آیا در شرایطی که هر دو کشور منافع مشترکی در مسائل منطقه، تحریم دوکشور و داشتن دشمن مشترک دارند، نباید از این فرصت استفاده نمایند؟! چگونه است که جناب آهنگران برای دوستانشان که عاشق رابطه برقرار کردن با آمریکایی هستند تا آخرین لحظه هم از تحریم مواد غذایی و دارویی و حمایت از تروریستها و داعشی ها دست برنداشته است، دلواپس نمی شود ولی برای روابط منطبق با منافع ملی با روسیه  اینچنین دلواپس شده است ؟! به راستی این سیاست دوگانه در بزک کردن چهره دشمن رسمی و نگرانی از یک اتحاد سالم منطقه ای قابل توجیه است؟!
7- قضیه چیست که تا هر شخصیت داخلی یا خارجی از هنرمند تا سیاستمدار و دانشمند، به مقام معظم رهبری عرض ارادت میکند شما اینطور سراسیمه به او می تازید؟!
8- چگونه است که دوستانتان دست دادن ظریف با اوبامایی که همینک در چند جبهه به قول خودشان در جنگ نیابتی با ما میجنگند را مایه جشن گرفتن می دانند ولی همکاری پوتین در جنگ با داعش برایشان آزار دهنده است؟! چرا دوستانتان همراه آمریکا و ترکیه و ناتو از حضور پوتین در ایران اینچنین آشفته اند؟! البته یکی این ناراحتی را با زدن سوخو نشان می دهد و یکی هم با زدن کاریکاتور یا مطلب اهانت آمیز.
9- این که آقای محمدعلی آهنگران می تواند بدعهدی های روسیه در خصوص S300 و تکمیل نیروگاه بوشهر یا عدم حمایت های او را در خصوص تصویب قطعنامه شورای امنیت را ببیند کار خوبی است که همه باید مد نظر قرار دهیم، ولی این که ایشان و جریان مورد علاقه ایشان، این هم خیانت و خباثت و کودتای از نوع سخت و نظامی و مخملی در قبل و بعد از انقلاب و زدن هواپیما و دادن مدال افتخار به باعث آن کار و این همه حمایت از تروریست ها و داعش و تحریمها و توهین ها و تهدیدهای مختلف  را نادیده می انگارند و برایشان قلم فرسایی نمی کنند جای گلایه دارد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا کانون فرهنگی شهدا من وآینده من در سایه سار ولایت سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه