89/2/16
8:24 ص
ای کسی که مثلا انقلابی هستی ولی معتمدت، مشوقت و مؤیدت استکبار جهانی و طاغوت، استقامت را در ایستادگی برابر جمهوری اسلامی جز به فتنه نمی توان تعبیر نمود. استقامت این است که نه در برابر کف زدن و سوت کشیدن و نه در برابر ترک سالن و هو کردن به چیز چیز نیافتی، استقامت این است که طنین فریاد مظلومان عالم باشی نه لکنت زبان ظالمان. استقامت این نیست که برای اینکه چهارتا طرفدار دور خود جمع کنی در هر فرعی از فروع دین و احکام آیین (تولی و تبری و حجاب و صداقت و دوری از خیانت و ...) و در هر اصلی از اصول انقلاب (استقلال، جمهوریت، اسلامیت، ولایت، قانون و ...) چون بیدی به هر نسیم بلرزی.ادامه مطلب...
89/2/11
7:58 ص
اینکه دولت در صدد کاهش جمعیت پایتخت است، بسیار خوب و مثبت است اما اینکه به چه قیمتی این مسئله اتفاق افتد قابل بحث است، به منظور رسیدن به اصل موضوع، در ابتدا دلایل رسیدن به شرایط بحرانی امروز را ذکر می نمایم:
1- علت اصلی مهاجرت یکسویه به تهران طی چندین ساله اخیر این است که نحوه تقسیم امکانات در تهران در مقایسه با سایر شهرهای کشور ناعادلانه بوده که همین دلیلی بود تا یکی از شعارهای انتخاباتی آقای احمدی نژاد، تمرکز زدایی نام گیرد، البته اینکه آقای احمدی نژاد در خصوص توزیع عادلانه تر ثروت در تمام کشور چقدر موفق بوده است را از میزان فراوانی آرای ایشان می توان تشخیص داد، که از آن سو نیز این همت منتج به کاهش آرای مردم تهران شد که تاحدی نیز قابل درک است. علی رغم تلاش قابل تقدیر دولت در توزیع عادلانه ثروت، همچنان نا عدالتی در شهرستانها نسبت به تهران کاملا آشکار است چرا که با وجود مشوقهای زیادی که دولت برای مهاجرت از تهران تعریف نموده است، همچنان تعداد کمی راغب به مهاجرت هستند. تفاوت در میزان پرداخت حقوق و مزایای تهرانی ها و شهرستانی ها آن قدر بالاست که هر جایزه و تشویقی واقعا به مثابه سرکه ی نسیه ای، این حلوای نقد را از چشم تهرانی ها نخواهد انداخت.ادامه مطلب...
89/2/8
8:44 ص
مگر می شود، سال سال همت و کار مضاعف باشد و هفته هفته کارگر، و انسان به یاد کارفرمای ازلی خود نیافتد. از نگاه جزئی نگرانه، کارگر فردی است که در قبال دریافت حق السعی برای کارفرما کار می کند ولی از نگاه وسیع تر، هر کسی که کاری می کند، در قبال آن به دنبال مزد و هدفیست که خواه معنوی باشد و یا مادی، می توان او را کارگر تلقی نمود، در این وسعت از نگرش به کارگر، هر کسی که به دنبال اجر و ثواب از فرمان الهی اطاعت می کند نیز کارگر خداست. در گامی فراتر از این، در نگاه گسترده حضرت امام خمینی (ره)، خالق منان نیز کارگر است ولی بهترین کارگر، چرا که منشأ تمام کارهای خوب است و هیچ کار بدی از او سر نزده است.
حال که همه ما کارگریم با طرح چند سؤال و یافتن پاسخ آنها در درون خودمان به یک خودآگاهی از نحوه کار کردمان در عرصه کارگاه جهان و در پیشگاه کارفرمای ازلی خواهیم رسید.ادامه مطلب...
89/1/28
8:2 ص
آیا منظور آقای رییس جمهور از مخالفت با تعریف سقف2 فرزند برای هر خانواده، همان موافقت با سیاستهای آقای هاشمی است که منجر به جهش جمعیتی در کشور و مشکلات عدیده اشتغال و مسکن شد؟!
یادم هست که در آن موقع هیچ مرزی برای تعداد فرزند تعریف نمی شد، ولی آیا منظور آقای احمدی نژاد نیز همین است؟ یک نگاه به تعداد فرزندان آقای احمدی نژاد این تئوری را در همان مرحله اول رد می نماید، اما جمع بندی حقیر از چند باری که آقای احمدی نژاد به این مقوله پرداختند، این است که ایشان با انتخاب راهکاری که به سیاست گذاری هایی افراطی یا تفریطی منجر شود، مخالف است، مثل برخی از کشورهایی که (مانند چین) برای کسانی که بیشتر از یک فرزند داشته باشند، جریمه های سنگین تعریف نموده اند و مانند برخی از کشورهای اروپایی که برای فرزند دار شدن تشویق های بزرگ منظور کرده اند.ادامه مطلب...
89/1/24
1:31 ع
بر اساس تحقیقات بعمل آمده، با استناد به تفاهم نامه ای که بین سازمانهای تامین اجتماعی و نظام پزشکی برقرار گردیده است، حق بیمه منشی ها، پرستاران و کارکنان مطبها و کلنیک های پزشکی که ساعت کارشان 44 ساعت در هفته و حتی بیشتر از آن است، بصورت نصفه و نیمه پرداخت شده و بر اساس مجوز صادره و راهنمایی های ظالمانه، قراردادهای کاری برای حدود 20-22 ساعت کار در هفته تنظیم شده و این مسئله منجر به تضییع حقوق گسترده کارگران این بخشها در محاسبه سنوات خدمت و حقوق و مزایای پرداختی گردیده است و بر اساس همین تفاهم غیر قانونی، قوانین کار و تامین اجتماعی به راحتی نا دیده انگاشته می شوند.ادامه مطلب...
89/1/19
12:46 ع
نمی دانم چرا برخی اینقدر به نحوه حرف زدن عامیانه رییس جمهور ما خورده می گیرند، مگر حتما باید قلمبه سلمبه حرف زد تا معنی کلام رسانده شود؟ و یا نه! با ساده حرف زدن، جملات رساترند؟ مثلا آیا آن آقایی که مدام از گفتمان، جامعه مدنی، لیبرالیزم، مردم سالاری دینی و گفتگوی تمدن ها حرف می زد، توانست حقی از حقوق کشور را استیفا کند که همه باید همانگونه صحبت کنند!؟ادامه مطلب...
89/1/13
12:46 ص
سلام استاد، این نامه از جوانیست که نامش را در سال 1356 از اسم هنری شما برایش برگزیده اند. آری! من با نام شدا و طنین صدای شما بزرگ شدم، نوای مرکب خوانی، آوای دستان، طنین آستان جانان و تمام کاست های شما را در کنار پدرم بارها و بارها گوش کرده و لذتها برده ام، معجون اشعار حافظ و سعدی و صدای استاد و نوای مشکاتیان را چگونه می توان از خاطر برد در حالی که جزئی از کودکی انسان شده باشند.
نمی دانم چه شد که تصویر استادی که روی کمد دانشجویی و قاب قلبم منزل کرده بود، کم کم مکدر شد. آنقدر به شما تعصب داشتم و برایم عزیز بودید که حتی نسبت به قهر و آشتی های شخصی و مسائل خانوادگی تان نیز حساس بودم (،بماند که هنوز هم در ذهنم نسبت به برخی از آنها سؤال دارم). ادامه مطلب...
89/1/10
8:48 ص
چه شد که همت مضاعف و کار مضاعف شد نام امسالمان؟ مگر ما خوب کار نمی کنیم و یا همت مان کم بلند است؟ و یا نه اضافه بر چیزی که انجام می دهیم مورد نیازمان است؟ نگاهی به وضعیت شاخصهای بهره وری نیروی کار کشورمان در مقایسه با سایر کشورها نشان می دهد که بهره وری نیروی کار در کشور ما پایین است.
سوالی که مطرح می شود، این که آیا خود افراد بخوبی کارشان را انجام نمی دهند؟ و یا نه، سیستم های مدیریتی توان بهره گیری از نیروی کار را ندارند؟ به نظر می رسد که متاسفانه هر دو نقص در کشور ما به اندازه کافی وجود دارد و به همین دلیل ضمن اینکه خود و همه دوستان را به کار بیشتر و بهتر فرا می خوانم، نکات بسیار مهمی را در خصوص مورد دوم که ممکن است به دلیل اهمیت مورد اول مورد غفلت بماند، بعرض می رسانم تا بر اهمیت سیستم ها در ارتقای شاخصهای کار تأکید کرده باشم:ادامه مطلب...