لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2 3 >

89/5/25
1:29 ص


فارغ از اینکه اصل بحث صحیح است  و یا غلط و اینکه مطرح کننده­ی آن بر اساس چه خاستگاه و چه مبنای تفکری آن را طرح نموده، به آثار آن می پردازم:

1-  مکان و زمان طرح این ایده در همایش ایرانیان خارج از کشور بوده است و احتمالاً هدف طراح آن بدست آوردن دل میهمانان همایش بوده است، که با توجه به تشویق حضار، احتمالاً تا حدی این هدف طراح برآورده شده است.

2-  طرح مکتب ایرانی با این ایده که اسلام تنها در ایران وجود دارد و معرفی ایران، معرفی اسلام خواهد بود، این مضمون را به ذهن غیر ایرانیان تداعی نمود که ایرانیان، اسلام را مبنی نمی دانند بلکه، مبنای تفکریشان به نوعی حس ناسیونالیستی بر می گردد و بر همین اساس، ایده­­ی کشوری که سعی در معرفی اسلام داشته است، به همان مرزهای جغرافیایی خود محدود می­گردد، چرا که همانطوری که طراح ایرانی این ایده به کشورش عشق می ورزد، هیچ غیر ایرانی حاضر به ارجحیت ملیت یک ایرانی بر ملیت خود نخواهد شد.

3-  صرف نام یک کشور که در آن مذاهب مختلفی از اسلام و دینهای دیگر الهی و حتی غیر الهی وجود دارد، نمی تواند تداعی کننده­ی یک مکتب خالص باشد و اصرار بر استفاده از آن به نوعی ملغمه­ی دینی منجر خواهد شد.

4-  یادمان باشد همان نگارنده­ی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، حس ناسیونالیستی و یا وطن پرستی را نوعی حس خودپرستی جمعی معرفی می کند و البته در روایاتی، دوست داشتن وطن  از نشانه های ایمان معرفی شده است که با تجمیع این تعاریف، می توان برای حسن وطن دوستی جایگاهی مجاز و محدود تعریف نمود و از آن در جهت آبادانی و خدمت استفاده نمود. بالاخره همه­ی کسانی که وطنی دارند دوست خواهند داشت کشورشان در رأس همه­ی کشورها باشد پس احتمالاً منجر خواهد شد تا هر کشوری برای خودش مکتبی تعریف نماید و این یعنی تولد مکاتب جغرافیایی مانند مکتب ایران.

5-  اسلام برای هدایت جهانیان آمده است و ایده اش جهان شمول است. هدف از ظهور حضرت حجت نیز نجات جهان است، چرا که انقلاب حضرت مهدی (عج) جهانی است. معمار انقلاب نیز همواره روی صدور انقلاب به جهان تأکید داشت و حتی رییس جمهور ایران نیز همواره بر اینکه ایران قصد اصلاح جهان را دارد و یا برای جهان برنامه دارد، تأکید داشته است، پس هر گونه محدودیت عمدی-عامدانه و یا سهوی – جاهلانه نه تنها به این ایده خدمت نخواهد کرد که در جهت عکس ایده­ی اسلام و انقلاب بحساب می­آید.

6-  تعریف یک مکتب بدون مرشد و رهبر و کتاب آسمانی و اتصال به وحی، در مقابل مکتبی به عظمت شیعه با پشتوانه­ی 124000 پیغمبر و 12 امام معصوم و کتاب آسمانی قرآن و علمای بزرگ، نه تنها یک جعل بحساب می آید که منجر به توهین به مکتب عظیم شیعه می گردد و اگر طراح این ایده، مکتب مجعول خود را به همان مکتب شیعه حواله دهد نیز، یعنی یک مکتب جهان شمول عظیم شیعه را به یک مکتب جغرافیایی تحقیر نموده است.

7-  ارج ایرانیان در پذیرفتن اسلام و امانت داری در حفظ آن، آنقدر عظیم است که پیامبر بزرگ اسلام دست بر دوش سلمان فارسی نهاد و از مردم فارس به عنوان یاری کنندگان به اسلام نام برد، اما آیا این یاری رساندن به دین، اگر بجای اصالت دادن به آن، منجر به اصالت دادن به ایران شود، نام یاری کننده را در ذهن تداعی خواهد نمود یا دشمن؟!

8-  انقلاب اسلامی ایران به عنوان معرفی کننده­ی مکتب راستین تشیع و اسلام ناب محمدی، همواره دشمنان زیادی داشته و دارد و طرح این مکتب موجب سوء استفاده­ی آنها برای خدشه وارد کردن به آرمان خدمت به اسلام راستین در ایران گردید و طرح چنین مکتبی را ابزاری برای تحریف آرمان اسلامی به یک ایده­­ی جهان گشایی و یا ناسیونالیست حکومتی دانستند.

9-  طراح این طرح با توجه به سوابقی که در طرح نظرات غیر علمی و فتنه انگیز دارد همواره مورد حساسیت دوستان و دشمنان دولت واقع شده و موجب دلسردی دوستان و خوشحالی و سوءاستفاده­ی دشمنان گردیده است و این یعنی هدر رفتن کلان انرژی دولت، فعالان سیاسی و کشور در جهت مقابله با اشتباه و خنثی نمودن آثارسوء احتمالی، شکاف های حاصله و ضربات وارده.

10- ایجاد فضایی برای طرح غیر علمی نظرات در حوزه­ی دین و به نوعی بازگشت به پلورالیزم دینی با اینکه همین ایده موجب وارد آمدن لطمات بسیاری به انقلاب در دوره­ی اصلاحات گردید که از آن جمله دریدن حیای اجتماعی و تبلیغ حکومتی بی حجابی و توهین به ائمه و مراجع دانست که متأسفانه طراحان این ایده، خواسته یا ناخواسته به همان اهداف خدمت می کنند.

11- تبلیغ چاپلوسی حکومتی تا آنجا که برای خوش آمد مردم اسراییل!!! و یا هنرمندان خاص!!! ویا ایرانیان با شناخت دینی ناچیز!!! و ... سخنرانی های چاپلوسانه و غیر مسئولانه مجاز شمرده شود بی آنکه رضایت مراجع دینی، اساتید حوزه، نمایندگان مشخص و بارز رهبر معظم انقلاب، جایگاهی داشته باشد و حتی موجب ناخشنودی و عصبانیت آنها گردد!

12-کاهش محبوبیت رییس محترم جمهور به دلیل اهمال در کنترل و یا برکناری فردی که با این همه انتقاد از دلسوزان و سوءاستفاده از سوی بدخواهان، همچنان مورد اعتماد و حمایت همه جانبه واقع می شود. این مسئله موجب گردیده است تا حس مقاومت زیبای رییس جمهور در برابر بدخواهان انقلاب نیز تحت الشعاع قرار بگیرد و تجمیع این مقاومت مقدس با مقاومت غیر منطقی در برابر تذکرات دلسوزان انقلاب و دولت به نوعی لجاجت تعبیر گردد.

رأی کوبنده ملت ایران به آقای احمدی نژاد با پشتوانه های بزرگ انقلاب نباید منجر به سنگر گرفتن افرادی که مورد پسند ملت و بزرگان انقلاب و حامیان دولت نیستند، در پشت رییس جمهور گردد و بدتر اینکه خود را وارث رأی مردم به رییس جمهور مردم دانسته و موجب کدورت بین ارکان نظام، مردم و دولت گردند. 


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/5/16
1:15 ع


کلام اول اینکه لطفاً تا تمام نوشته را نخواندید، قضاوت نکنید:

احتمالا آقای احمدی نژاد از آقای مشایی در اجرای مأموریت محوله رضایت کامل دارند، چرا که ایشان تمام وقت جناحهای سیاسی دوست و دشمن را به خود اختصاص داده است و دیگر کسی وقتی برای نقد و بررسی امور مهم و اصلی روز نمی گذارد. به هر حال سیاست فعال خارجی دولت به نحوی در سیاست داخلی تبلور یافته و همه را به انفعال انداخته است. به قول بعضی دوستان و شاید هم دشمنان! هر زمان که نیاز به یک نکته­ی انحرافی خارج از موضوع است، آقا اسفندیار به راحتی با بیان چند جمله­ی مبهم، مبتکرانه و شجاعانه سروته قضیه را بهم می آورد و تمام نگاهها را به خود معطوف می کند و بماند که احتمالا به غیر از صفات فداکاری، پرکاری و ساده زیستی، عشق و علاقه­ی زیادی به سخن گفتن دارد، آنهم از هر دری و در هر معبری!

نمی گویم اکثر سخنانشان غلط است که دقیقاً برعکس، به نظرم اکثر افاضاتشان صحیح است، اما مبهم، نابجا و قابل سوءاستفاده! باید توجه داشت که یک سپر خوب تمام ضربات را به سمت خود فرا می خواند و با ضخامت و استحکام آنها را دفع می نماید اما باید مواظب بود که یک سپر خیلی سنگین بیش از دفاع، انسان را خسته می نماید، دیگر اینکه اگر سپرت عضوی از تنت بود (مثل رییس دفترت)، با هر زخمش، خودتی که زخمی شده­ای و این همان نقطه ضعفی است که لب دوستان را به نصیحت و دهان دشمنان را به طعنه و عداوت بازنموده است.

مطمئنا آقای احمدی نژاد بهتر از هر کسی می داند که تبلیغ زودهنگام نه تنها مفید نخواهد بود که مضر است پس احتمال قریب به یقین، گزینه مدودفی ایشان نه تنها مشایی پرحاشیه نیست، که از کم حاشیه های کم مخالف خواهد بود، پس به دوستان عرض می کنم که از این نظر نگران نباشند و دیگر اینکه حال که در دایره قسمت حکم ما را با مشایی زده اند، در برابر مواضع صحیح و غلطش به یک شکل جبهه نگیرند، مثلا همین سخن اخیر ایشان که در باب خدمت ایران به اسلام بوده است، چیز غریب از ذهنی نیست، چرا که اولا استاد مطهری در باب خدمات متقابل ایران و اسلام کتاب بزرگی نوشته اند و ثانیاً حضرت پیغمبر در تفهیم آن آیه که اعراب را به یاری دین خدا توجه می دهد و اینکه در غیر این صورت قوم دیگری این کار را خواهند نمود، به سلمان فارسی اشاره می کنند. پس لازم نیست ما هم هم کلام با دشمنان دولت، چشم و گوش بسته به دولت و رییس جمهور حمله کنیم، بلکه باید هشیار باشیم و تحلیل گر، نکند ما هم در حملات غیر منصفانه به دولت به بهانه­ی مشایی شریک شویم.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/5/6
7:56 ص



آن قدر غرق خود خواهی شده اند که می خواهند موفقیتهای جنگ به نام­شان باشد و شکستهایش به نام دیگران، حتما این وسط سایر فرماندهان بزرگ و شهدای بخون خفته هم هیچ کاره بوده اند. آری رسم دنیا همین است که دنیا­دوستان! آری با کمال تأسف باید بگویم دنیادوستان! بر سر کسب دنیا رقیبند و در مبارزه باعدالت­جویان رفیق. همین ها که تا کنون موفقیت های زمان جنگ را به نام خود می نگاشتند، مشکلات را به یکدیگر حواله می دهند، همین ها که در جریان فتنه باهم ادعای تقلب کردند، باهم نامه های سرگشاده نوشتند، با هم شورای نگهبان را شایسته بررسی اعتراضات نداستند، با هم ابطال انتخابات را خواستند بی آنکه منطقی ارائه کنند، اکنون می خواهند فتنه گریشان را با آب جنگ شستشو دهند. بماند که این اختلافات با ریشه های دنیوی همیشه بوده و هست، همانطور  که موسوی و خاتمی بر سر داشتن رهبری جریان فتنه با هم رقابت دارند و کروبی و خاتمی بر سر محکوم کردن طرف مقابل و ...، آری همانها که بر سر حذف احمدی نژاد رفیق شدند، اکنون برای اثبات خود، رقیب شده اند.

وای به حال ما که نه سابقه ای در خط امام داریم و نه سرباز پر ادعای امام بوده ایم، حال آنکه دنیا آنقدر دلفریب است که برخی بر سر کسب یک رأی یا یک صندلی یا یک جایگاه دنیوی، که تا زانو در خون شهدا راه رفته اند بی آنکه بدانند چقدر در این عملیاتها که بسیار شجاعانه طراحی می شدند، عزیزانی را به عنوان خنثی کننده گوشتی به میدان مین فرستاده­اند، باهم به جدل بپردازند. آری آنچه که ما را و امام مان را از بازگو کردن و تحلیل جام زهر برحذر داشته است، این نیست که در اداره جنگ بی کفایتی ای وجود نداشته است، بلکه این است که از جایگاه متعالی شهدایمان مطمئنیم. ای کاش این متولیان دوستی با امام و شهدا نیز کمی خود را نه در باطن که لااقل برای حفظ ظاهر مقصر می دانستند، شاید برای آن عملیاتهایی که پشته هایی از کشته ها بر جای می ماند و لشکری می رفت و هنگی برمی گشت.

این مدعیان فرماندهی که بعضا بیست سال هم نداشتند، اکنون از تجربه­ی جنگ و مدیریت منابع انسانی در میدان مین، هر یک به پستی و مقامی دست یافته اند و فکر می کنند که در این جامعه مانند زمان جنگ می توان با حرف­های تفرقه­انگیز، غیرمسئولانه و فتنه­آفرین ملت را به میدان مین تحریم و ناامنی بفرستند.

آری خوب است سرداران انقلابی جنگ مانند سردار قاسمی که همیشه در خط ولایت بوده اند، کمی از ناگفته های جنگ را فاش نمایند تا برخی دیگر جنگ را با تمام شهدایش نردبامی برای دنیای خود نپندارند و پز ناگفته های جنگ را به ما جنگ ندیده ها ندهند.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/31
12:11 ع


علی رغم اینکه اظهارات آقای رحیم مشایی بارها جامعه سیاسی و دینی را دچار تنش کرده است، ولی با توجه به اینکه کمتر به اصل و کل سخنان ایشان پرداخته شده است، ترجیح دادم نشانی مطلبی را که تقریبا به صورت کامل و مستند از اظهارات ایشان در سایت مشرق یافته ام درج نمایم:
مشروح سخنان مشایی درجمع گروهی از طلاب و روحانیون
http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=831
در نقد همین مطلب، نوشته ای از آقای محمد تورنگ نیز در همان سایت با این نشانی درج گردیده است:
جناب آقای مشایی سلام علیکم!
http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=978
مطالعه ی هر دو مطلب کمک شایانی به شناخت بهتر آقای رحیم مشایی بخصوص به دوستان و دشمنان افراطی ایشان می نماید. پس از مطالعه دو مطلب هر گونه تحلیل و قضاوتی را به دوستان واگذار می نمایم.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/22
12:53 ع

پس از مقاله لزوم ایجاد تشکل برای وبلاگ نویسان ارزشی، دیدم که ظاهرا این مقوله به صورت جسته و گریخته از سوی تشکلهای مردم نهاد و دولتی دنبال می شود و گرچه فاصله زیادی بین مباحث موجود در این نهادها، نقطه­ی اجرا و نقطه­ی هدف وجود دارد، ولی همت موجود قابل تقدیر است.

در ادامه مباحث قبلی به نظر می رسد که با توجه به تعریف آرمان جهانی برای انقلاب اسلامی ایران در بدو شکل گیری توسط امام خمینی و اینکه انقلاب حضرت ولی عصر (عج) یک آرمان جهان شمول است، همچنین عرصه پهناور موجود برای نقش آفرینی فعال در فضای سایبری جهانی، هدف گذاری ها باید از خاکریز موجود به سوی خاکریزهای جهانی تغییر یابد. هر چند تحقق این مقوله در ابتدا قریب به ذهن نیست، اما گریزی از آن نبوده و پس از مرحله تشکل در عرصه فعالان جنگ نرم، برنامه ریزی برای فعالیت جهانی باید طرح ریزی و اجرا گردد.

در تکمیل مقاله قبلی محورهای جدید در عرصه جنگ نرم، به نظر می رسد که پیشروی خاکریز جنگ نرم، مستلزم پرداختن به مقولات زیر توسط متخصصان، مسئولان و فعالان این عرصه می باشد:

- شناسایی محدودیت های موجود در کشور به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری و برنامه ریزی مشخص برای تامین حداقل نیازها و تغییر سیاست انفعالی به فعال در زمینه گسترش امکانات به جای محدودیت های غیر ضروری موجود.

- شناسایی گفتمان های حاضر و غالب در عرصه جنگ نرم و نقاط قوت و ضعف فرهنگ های فعال در این عرصه

- تربیت و جهت دهی به فعالان جنگ نرم برای ورود به عرصه های بین المللی با تقویت بنیه های علمی، سخت افزاری، نرم افزاری و تسلط به زبانهای خارجی رایح مختلف

لزوم ایجاد تشکل برای وبلاگ نویسان ارزشی
http://salmaneali.parsiblog.com/1508329.htm


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/14
1:19 ص

یکی از مشکلات بر حقی که منتقدان غیر منصف دولت به آن اشاره دارند، مقصر دانستن دولت در وجود تنگناهای اقتصادی حاصل از تحریم­ها و فشارهای اقتصادی است، که مشاهده می شود با وجود تمام این فشارها که برای تولید­کنندگان و مصرف­کنندگان محسوس است، دولت منکر وجود و یا اهمیت آنهاست.

اما آیا اولا این منتقدان فراموش کرده­اند که قبل از انتخابات افتخار آفرین و فتنه انگیز افکن، بحث تحریم ها بالکل از دستورکار جمع شده و گروه 1-7 (5+1) آمادگی خود را برای مذاکره بدون پیش شرط اعلام کرده بود؟

آیا این آقایان یادشان رفته که با بروز اولین علائم فتنه که از معرفی ستاد صیانت از آرا و شروع دامن زدن به بحث تقلب در انتخابات (همان جزء لاینفک انقلاب های مخملی) آغاز شد، ادامه مذاکره از سوی گروه مذاکره کننده به بعد از انتخابات موکول شد؟

آیا این مستحقان بصیرت فراموش کرده اند که با شروع جریان فتنه، کور سویی برای شکستن مقاومت مقدس ملی در دیدگان دشمنان پدید آمد و برق فتنه در چشم هیزشان دوباره درخشید؟

آیا این آقایان فراموش کرده اند هنگامی را که می رفت تا میوه­ی شیرین 4 سال مبارزه دولت و استقامت ملت در برابر انواع تحریم ها و تهدیدها به ثمر نشیند و آنگاه را که رسیدن این میوه، با خودخواهی و خودکامگی فتنه گران به رکود گرفتار شد و نه تنها هزینه های دنیوی و اخروی فتنه گران را غیر قابل چشم پوش کرد، ملت و دولت ایران را برای یک دوره­ی دیگر به زحمت انداخت؟

آیا این آقایان فراموش کرده اند که دولتهای اصلاحات نیز علی رغم تمام کوتاه آمدن­ها و ندانم کاری­های سیاسی در پای میز مذاکرات، مشمول تحریم و تهدید بودند و فقط با فروش عزت و استقلال یک قدم یک قدم از آن فرار می کردند؟

و حالا آیا این سبزهای رنگ و رو رفته نمی دانند که هر راهی جز مقاومت منجر به از دست دادن تمام سنگرهای فتح شده و زایل کردن زحمات جهادگونه مردم و دولت خواهد شد؟

آیا این دوستان نمی دانند که مدام دم از تنگناها زدن، به هیچ هدفی جز جری­تر شدن دشمن و تشدید و تمدید فشارها منجر نخواهد شد؟

آیا این دوستان نمی دانند که هر گونه ارسال علامت وادادگی موجب تمدید سیاست تحریم، تهدید و فشار خواهد شد که مدام پالسهای ترس و تسلیم می فرستند؟

آیا این دوستان نمی دانند که ملت و دولت با تحمل جهادگونه در حال خنثی کردن خرابکاری فتنه گران و خصومت مستکبران هستند؟

آیا این دوستان که به اصالت منافع ملی معتقدند و نه غزه، نه لبنان و نه فلسطین را لایق حتی حمایت لسانی نمی دانند، نمی دانند که 8 سال وادادگی دولت اصلاحات که بعدها به فتنه تعبیر شد، در برابر سیاست چماقِ بدون هویج، منجر به تحمل فشارهای 4 ساله چماق و هویج دولت احمدی نژاد شد و اینکه خودِ سناریوی فتنه و پذیرش هر گونه حمایت از غرب، احتمالا بین 1 تا 2 سال دیگر نیز به منافع ملی زیان خواهد زد.

آیا این دوستان متوجه نشده اند آنان که امسال را سال صبر و استقامت نامیده بودند، مرادشان از استقامت لگد کوفتن بر منافع ملی است؟

نکند اینان از آنهایی هستید که منافع ملی را در شکست انقلاب و تسلیم به ضد انقلاب خلاصه می کنند؟

نکند در باطن به این عقیده پایبند هستند که شکست انقلاب بر منافع ملی ترجیح دارد در حالی که ظاهرا منافع ملی را بر همه چیز مقدم می داشتند؟

و یا اصلا نکند واقعا منافع ملی را در تسلیم شدن، بله قربان گو و چشم به دست دشمنان بودن ترجمه می کنند؟

دلسوزانه به این منتقدان که کسی فراموش نمی کند شعارهایشان را بجای فارسی به انگلیسی می نوشتند، توصیه می شود تا راهشان را با آن وطن فروشانی که در آن سوی بومِ یلانِ ایران، دشمن را به تحریم و تهدید و حمله ترغیب می کنند، جدا کنند و بدانند که ملت ایران، بین ارسال کنندگان پیامهای خائنانه ترس به دشمنان و مشوقان تحریم و تهدید و حمله و خودِ دشمنان تفاوتی قائل نیستند.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/12
8:50 ص

در جواب پاسخ به مقاله ی "کاهش خرید قدرت خرید کارمندان بر اساس سیاستهای برنامه ریزی شده دولت است" که در سایت نقدنیوز به نشانی http://naghdnews.ir/news-analytics/news-analytics/2829-news.html  آمده است، موارد ذیل، بند به بند پاسخ مزبور تشریح می شود.

در پاسخ به بند1- وزارت نفت و با فاصله زیادی وزارت نیرو و چند وزارت خانه دیگر جزء وزارتخانه های متول بوده و از ناحیه درآمد مکتسبه و پرداختی های به کارمندان با سایر ادارات که در اکثریتند، تفاوتهای زیادی دارند .

در پاسخ به بند 2- متاسفانه مواردی مانند شایستگی متاسفانه در بوروکراتیک اداری ما مفقود بوده و آیتمی نیز به نام شایستگی در حقوق خود نداریم. احتمالا شما به اشتباه فکر کرده اید که نگارنده از کارمندان وزارت نفت بوده و یا از آیتمهایی مانند شایستگی برخوردار است، در صورتیکه آیتمی با نام شایستگی در پرداختی های اکثریت قریب به اتفاق کارمندان وجود ندارد و اینکه متاسفانه همانطوری که نوشتم این افزایش پایه حقوق در کل حقوق تاثیری کمتر از درصد تعریف شده می گذارد نه بیشتر.

در پاسخ به بند 3- ای کاش اولا دوست ما بین هوادار بودن و منتقد نبودن تفاوت قائل گردد و ثاینا اینکه بدانند این مقاله به این پرداخته که بر اساس محاسبات ثابت کند قدرت خرید کارمندان کاهش یافته است و بحثی بر سر زیاده خواهی و چشم داشت به بیت المال نبوده است. حتی در آن مقاله اشاره ای به نوع زندگی طبقه کارمند که براساس وام و قسط برنامه ریزی شده است، نگردیده و صرفا مقایسه وضعیت کارمندان طی چند سال اخیر بوده است.

در پاسخ به بند4 – ای کاش دوست ما مقاله را لااقل یکبار می خواندند تا متوجه بشوند که حقیر کارمندان دولتی را با کارمندان بخش خصوصی مقایسه ننموده ام. همانطوری که عرض شد صرفا وضعیت 4 ساله اخیر کارمندان به لحاظ افزایش حقوق و تورم بررسی گردیده است. ثاینا تمام کارمندان به آن بدی که شما فکر می کنید نیستند و نحوه و شرایط کار معمولا در اثر نحوه مدیریت به افراد اعمال می گردد و گرنه چه کسی بدش می آید که بهتر کار کند و بهتر حقوق بگیرد.

در پاسخ به بند 5- حقیر در مقاله ام سعی کردم انصاف را رعایت کنم و به افزایش و ارتقای شغلی هم اشاره کردم واینکه تا کنون از تسهیلات بانکی خرید مسکن و یا خانه سازمانی و یا اتومبیل و یا رهن مسکن استفاده ننموده ام، که همانطور که گفتم احتمالا فرض بر این بوده که نگارنده یک کارمند بهره مند از تمام آنچه که گفتید بوده و مدام هم خودش را با بخش خصوصی مقایسه می کند که متاسفانه همگی ساخته تخیلات پاسخ دهنده است.

در پاسخ به بند 6- حقیر نیز به عدم رسیدگی به شایستگی در پرداختها گلایه دارم و اگر به این مسئله پرداخت می شد احتمالا وضعیت حقیر بدتر از وضعیت موجود نمی شد که نگران باشم و اتفاقا هم به لحاظ شخصی و هم به لحاظ اجتماعی از وقوع چنین اتفاقی در ادارات بسیار خوشحال می شوم؟!

در پاسخ به بند7- در خصوص مالیات باید بدانید که دوست عزیز! مالیات کارمند بخش خصوصی و یا دولتی از یک فرمول و یک پایه معافیت برخوردار است و بیشتر از آن پایه به یک نسبت در هر دو بخش مشمول مالیات می گردد.

در پاسخ به بند 8 – افزایش راندمان کاری منافاتی با افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم ندارد و مطمئنا بحث زیاده خواهی نبوده و مقایسه ای بین وضعیت چند سال پیش کارمندان بوده است و حقیر نیز نگفته ام که شغل کارمندی از جلوه افتاده است بلکه گفتم قصد دولت چینی اقدامی است و نه تنها روزهای برگزاری آزمون استخدامی شلوغ می شود، استخدام کارخانجات نیز به همین شکل است و این از وضعیت بغرنج بیکاری در جامعه است.

کلامی دوستانه با برادران نقد نیوز: در صورتیکه پاسخی به مقالات مندرج را منتشر می نمایید، خوب است که از ارتباط پاسخ با اصل مقاله مطمئن باشید و اینکه لااقل پاسخ دهنده یکبار مقاله را مطالعه کرده و مفهوم آن را متوجه شده باشد.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/10
11:24 ص


سیستم افزایش حقوق کارمندان طی چند سال اخیر که همواره حقوق درصد بالایی از کارمندان کمتر از نرخ تورم افزایش یافته و سیاست کاهش هزینه های دولتی و صرفه جویی که عمدتا از محل پرداختی های به کارمندان انجام شده است، فشار مضاعفی را به جهت کاهش قدرت خرید و اختلال در زندگی کارمندی به وجود آورده است.

نرخ تورم سال 85 حدودا 14 درصد، نرخ تورم سال 86 حدودا 18 درصد، نرخ تورم سال 87 حدودا 25 درصد و نرخ تورم سال 88 نیز حدودا 11 درصد بوده است در صورتی که در تمام این سالها با توجه به اینکه پایه افزایش حقوق ثابت برای کارمندان حدودا بین 5 تا 6 درصد بوده است، رقم افزایش حتی از 6 درصد نیز کمتر گردیده است (البته برای کارمندانی که مشمول دریافت پلکانی می گردیدند افزایشات بیش از 6 درصد اعمال گردید).  حال با توجه به اختلاف بین این 6 درصدها نرخ تورم سالانه مشاهده می شود که مجموع نرخ تورم این 4 سال حدودا 57 درصد و مجموع نرخ افزایش حقوق ها حدودا 24 درصد بوده است که در صورتیکه بخواهیم صحیح محاسبه کنیم باید اعداد 14/1 و 18/1 و 25/1 و 11/1 را در هم ضرب نماییم که به عدد 87/1 می رسیم و این یعنی تورم طی این 4 سال بر مبنای محاسبات بانک مرکزی جمعا 87 درصد بوده است و در صورتیکه افزایش حقوق ها را یعنی 06/1 را چهار بار در خودش (به ازای 4 سال) ضرب نماییم به عدد 26/1 می رسیم یعنی طی این چهار سال 26درصد افزایش حقوق (ثابت برای همه کارمندان) داشته ایم. حال با محاسبه اختلاف بین 87% تورم 4 ساله و 26% افزایش حقوق ثابت 4 ساله کارمندان می­توان به عدد 61% درصد رسید و این یعنی کاهش طاقت فرسای قدرت خرید کارمندان. البته مطمئنا این محاسبات برای همه کارمندان صادق نیست، چرا که کارمندانی که درآمد پایین داشته­اند، به میزان فقر درآمدی، مبلغی را به صورت پلکانی و اضافه بر آن 5-6 درصد دریافت نمودند که با توجه به میزان کمی درآمدشان، افزایش سالانه درآمد آنها تا حدود 20 درصد نیز رسیده است.

با توجه به اینکه همیشه حقوق کارمندان یک سال از نرخ تورم عقب تر است و افزایش تورم یک سال بعد در حقوق کارمندان تاثیر می گذارد و اینکه طی این چند سال بعضی پرداختی­های عرف از قبیل امور رفاهی (مسکن)، اضافه کاری، فوق العاده های شغلی و پاداش پایان سال دچار کاهش و یا حذف گردیدند و اجرای ناقص و غیر محسوس خدمات کشوری نیز هیچ کمکی به جبران آن ننموده­است (و بعضا موجب کاهش محل های ترمیم حقوق نیز گردید)، در صورت محاسبه اختلاف واقعی بین نرخ افزایشات حقوق کارمندان و تورم طی این 4 سال به رقمی بیشتر از 61% نیز خواهیم رسید.

در کنار تمام این کاستی ها، یک اقدام ارزشمند دولت در اجرای نسبتا مطلوب ارتقای شغلی­ها برای کارشناسان به کارشناسی ارشد و خبره ستودنی است، که البته با توجه به عدم فراگیر بودن و مقطعی بودن آن، نقش جبران کننده برای کاهش قدرت خرید کارمندان را ایفا نمی کند. تمام این موارد قادر به بیان عمق مشکل کارمندان نیست که دلایل آن عبارتند از:

1- عدم محاسبه نرخ تورم دقیق مثلا به دلیل محاسبه نکردن سهمیه بندی بنزین و حتی کاهش میزان سهمیه که تدریجا به کمتر از نصف سهمیه اولیه رسید که همین یک مورد به تنهایی معادل حدودا 40 هزارتومان به هزینه خانوارها افزوده است بی آنکه در محاسبه نرخ تورم تاثیر لازم را داشته باشد.

2عدم محاسبه نرخ دقیق افزایش حقوق که با توجه به کاهش و حذف مزایای ترمیم حقوق، شاید کارمندان افزایش حقوق داشته­اند ولی در کل با کاهش حقوق و مزایای دریافتی مواجه بوده اند.

3عدم افزایش حقوق به نسبت واقعی همان 6% که مشاهدات نگارنده، بیانگر افزایشی معادل حتی 3% از احکام حقوقی برخی کارمندان بوده است.

4اجرای ناقص خدمات کشوری، موجب حذف آیتم هایی از حقوق کارمندان و عدم افزایش آیتم های جدید به احکام گردیده است. و هنوز برخی محاسبات مانند فوق العاده ماموریت نیز بر اساس این نظام پرداخت حقوق (که بیشتر از فوق العاده ماموریت متعارف در نظام قبلی است)، پرداخت نمی­گردد.
با توجه به مسائل مشروحه و دلسوزی و عطوفت ریاست محترم جمهور که غیر قابل انکار است، به نظر می­رسد که این فشار مضاعف به کارمندان، عامدا و به دلایل مهمی صورت می گیرد که احتمالا عبارتند از:

1-     کاهش نقدینگی و جلوگیری از افزایش تورم

2-     از جلوه افتادن شغل کارمندی و تشویق به ورود بیکاران و فارغ التحصیلان به کارهای آزاد و یا تولیدی3

3کم کردن فاصله کارمندان با حقوق و مزایای پایین با کارمندان متوسط و متوسط به بالا که البته قریب به اتفاق همه­ی این کارمندان نیز زیر خط فقر قرار دارند.

4صرفه جویی در هزینه های دولت در جهت جبران کوچک نشدن دولت با توجه به افزایش تعداد استانها و ...

5-     کاهش سطح توقع کارمندان به منظور ایجاد فشارهای بعد در آیندهتمام این موارد در کنار تحلیل میزان آرای آقای احمدی نژاد در قشر کارمندان، نشانگر نارضایتی کارمندان به خصوص کارمندان قشر متوسط به بالا از وضعیت موجود بوده که به نظر حقیر به جا و قابل رسیدگی از سوی دولت محترم است.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

89/4/3
8:57 ص

با توجه به آغاز طرح راستی آزمایی اطلاعات خانوارها به نظر می رسد دولت در خصوص دهک بندی و عمل به آن در طرح هدفمند کردن یارانه ها مصر است که به همین منظور مقاله ای را که در آذر 87 تهیه و به نهادهای  مسئول تحویل داده شده بود، تقدیم می گردد:
بررسی روش پرداخت نقدی یارانه، براساس دهک بندی و پیشنهاد پرداخت آن به نسبت مساوی 
مقدمه:
با توجه به سهم بزرگ یارانه در بودجه سالانه کشور و هزینه کرد آن در بخش های مختلف اجتماعی، فرهنگی، تولیدی و اینکه اصولا هدف از پرداخت یارانه کمک به بخشهای ضعیف و یا مهم است، هدفمند نمودن آن مقبول همه متفکران اقتصادیست، ولی از آنجا که در نحوه اجرای آن تئوری های مختلفی وجود دارد، بررسی و انتخاب روش مناسب مشکل و مسؤلیت زاست، این مسأله در کنار عدم شجاعت کافی دولتمردان گذشته، با عزم راسخ همراه نشده، لیکن به یمن شجاعت این دولت، اجرای آن به دغدغه های اصلی بدل شده و به سرعت مراحل طرح ریزی و اچرایی آن رو به پایان است.
در وضع کنونی، یارانه ها در کالا و خدمات مستتر شده و از آن طریق به مصرف کننده می رسند، به راحتی مشخص می شود که مصرف کننده های عمده، بهرمندترین از یارانه ها هستند و میزان این بهرمندی مستقیما به میزان مصرف کننده بودن بستگی دارد. یارانه ها عموما ایجاد صف، کاهش کیفیت محصول و نارضایتی عمومی نموده و عموما کنترل آنها در رسیدن به هدف غیر ممکن ویا بسیار مشکل است که همه اینها در کنار هم لزوم اجرای اصلاحات اساسی را در زمینه یارانه ها آشکار می نماید.
آنچه هم اکنون باعث دلگرمی است پیگیری دولت در راستای هدفمند کردن یارانه ها و آنچه که مایه نگرانی است سرعت کار و ترس از ناموفق بودن آن و مسکوت شدن برای همیشه و ایجاد ضررهای جبران ناپذیر و غیر قابل برگشت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می باشد.
لزوم تعیین نیاز و یا عدم نیاز بخشهای مختلف به حمایت از طریق یارانه و نحوه پرداخت آن
در راستای هدفمند کردن یارانه ها به علت تکثر محلهای تعریف شده در صنعت، کشاورزی، خدمات، فرهنگ‌ ( که همگی جزء دسته تولید بوده ) و خانواده ‌(مصرف کننده)، ابتدا باید تاثیرهای احتمالی تغییر در ارائه یارانه به هر بخش بررسی شود.
 لزوم پرداخت یارانه به برخی بخشهای تولیدی مثل کشاورزی حتی در پیشرفته ترین کشورها اجرا می شود و به یک اصل اقتصادی بخصوص در مورد محصولات استراتژیک، اشتغالزا و ضعیف به لحاظ رقابتی بودن تبدیل شده که علت آن نیز سودآوری پایین برخی از بخشهای مهم مثل کشاورزی است که با استفاده از یارانه کمی سود آوری آنها جبران شده، تا نیازهای مهم و استراتژیک جامعه اعم از محصولات مادی و معنوی (فرهنگی و اشتغالزایی و ...) به صورت مطمئن تولید شوند.
 پیش بینی می شود در صورتی که یارانه ها به صورت مستقیم در بخشهای تولیدی (کشاورزی، صنعت، خدمات، فرهنگ) پرداخت شود، در همان محل هزینه نگردد و صرفا تولید کننده را به دو دسته : ورشکسته و یا رانت خوار و واسطه بدل نماید، و با توجه به اینکه هدف اصلی یارانه های این بخشها، کمک به حیات بخشهای حساس است، فعلا برای این بخشها پرداخت مستقیم یارانه ها  توصیه نمی شود.
ولی پرداخت یارانه مستقیم به مصرف کننده در کنار پرداخت یارانه به برخی بخشهای تولیدی منجر به ایجاد توان و انگیزه رقابت در تولید کننده و ارتقای سطح کیفی محصولات، نزدیکی به عدالت و مدیریت در مصرف می شود.
 تشریح  وضعیت موجود و دو شیوه پرداخت نقدی یارانه:
همانگونه که در مقدمه بحث به آن پرداختیم هم اکنون بخش بیشتر یارانه ها به مصرف کننده های عمده یعنی دهک های بالای جامعه پرداخت می شود یعنی هر فردی که از منابع مادی و انرژی (بنزین، گاز، برق، آب، ...) بیشتری استفاده می کند یارانه بیشتری را به خود اختصاص می دهد و این با تعریف یارانه که کمک به اقشار ضعیف تر جامعه است همخوانی نداشته و حتی در مسیر عکس آن گام بر میدارد. لذا تغییر این وضعیت به حالتی که با تعریف یارانه بیشتر همخوانی داشته باشد ضروری بنظر میرسد.
آنچه که در پرداخت مستقیم یارانه ها به راحتی قابل محاسبه است مبلغ مجموع یارانه های پرداختی و بصورت متوسط به هر نفر برای هر بخش است، مجموع تمام این یارانه ها آنچه را که باید بین عموم تقسیم شود، مشخص می نماید ولی آنچه ما به آن خواهیم پرداخت سهم هر فرد از این مجموع یارانه پرداختی است.
از آنجا که هدف یارانه تقویت سطوح و بخشهای ضعیفتر جامعه است، می توان توقع داشت که یارانه ها به آن سطوح بیشتر اختصاص یافته و به سطوح غنی جامعه پرداخت نشود. میزان یارانه بر اساس این تعریف باید با طبقه اجتماعی نسبت عکس داشته باشد. مبنای اختصاص یارانه ها براساس طبقات اجتماعی، دهک بندی بوده و میزان دقت و سرعت در دهک بندی و به روز آوری (پایش) آن میزان موفقیت این شیوه پرداخت را تعیین می نماید.
در پرداخت به شیوه مساوی یارانه ها کل یارانه های پرداختی به تعداد متقاضیان یارانه تقسیم میگردد، اجرای این شیوه به یک بانک اطلاعات قوی نیاز نداشته و براحتی قابل اجراست، هرچند که این روش پرداخت یارانه با تعریف پیشرفته آن سازگاری ندارد ولی سابقه بیشتری دارد و در زمان حکومت حضرت علی (ع) اجرا می شده و مسلما این امر عادلانه بودن آن را تایید می نماید.
پرداخت مستقیم یارانه بر اساس طبقات اقتصادی و دهک بندی جامعه:
در این نوع پرداخت اولین چیزی که ضروری بنظر میرسد داشتن یک بانک اطلاعاتی دقیق، به روز، مستند و دارای مقبولیت عمومی است که به جرات تمام بانک های اطلاعاتی که در این کشور وجود دارند، فاقد همه این ویژگی ها هستند، سند آن نیز متناقض بودن آمارهای اعلامی و بعضا وجود اختلافات فاحش در آنهاست.
ایجاد یک بانک جامع با صرف هزینه زیاد و در زمان طولانی، با الگو گیری از کشورهای موفق مشکل، ولی به شرط تامین زیرساختها قابل اجراست، طراحی سیستمی برای به روز نمودن آنها نیز به اندازه جمع آوری اولیه آن ضروری و مهم است، چرا که یک تاجر موفق با یک اتفاق ممکن است به یک ورشکسته بدل شود و یا بالعکس، حال تصور کنید یک سیستم که تعریف کننده دهک اجتماعی یک خانواده است چقدر می تواند این وقایع را سریع رصد و مقدمات پرداخت مستقیم یارانه را بر اساس دهک بندی های اقتصادی به روز شده فراهم آورد.
در صورتی که این سیستم اجرا شود چه تضمینی برای جلوگیری از ایجاد راههای فرار همچنین مهار آنها در اسرع وقت وجود دارد، آیا این طرح به یک عامل کندکننده شفافیت اقتصادی تبدیل نمی شود و آیا امکان وجود خطا در دهک بندی و به روز آوری، موجب افزایش نارضایتی عمومی نخواهد شد و آیا این مساله منجر به افزایش فعالیتهای زیرزمینی همچنین کاهش درآمد مالیاتی دولت نخواهد شد.
در این طرح با توجه به وقوف همگان به ضعف در بانکهای اطلاعاتی، دولت ناچار به رعایت احتیاط و نتیجتا کم نمودن فاصله مبلغ پرداختی بین دهک ها بمنظور کم نمودن تاثیر سوء این ضعف و نتیجتا کم اثر شدن دهک بندی ها وزیر سوال رفتن طرح دهک بندی خواهد شد.

این شیوه منجر به کم شدن انگیزه تکاپوی اقتصادی در جامعه شده و حتی  در صورت وچود امکان انجام یک فعالیت اقتصادی، ترس از دست دادن یارانه ویا جبران نشدن مبلغ حذف شده با سود حاصله از فعالیت اقتصادی، آن را فاقد جذابیت می نماید.
مبنای تعریف فقیر و غنی براساس فاکتورهایی مثل -تعداد، محل و وسعت منزل و املاک -تعداد، نوع و مدل خودرو -درآمد افراد و چند شغله بودن -میزان بدهی های بانکی و غیر بانکی، میزان وامهای دریافتی، تعداد و سن و هزینه های تحصیلی فرزندان و... هزاران ترکیب را ایجاد خواهد نمود که تعیین دهک ها را پیچیده ، غیر علمی، سلیقه ای و غیر عادلانه مینماید. 
 
 پرداخت مساوی یارانه  بین عموم افراد جامعه:
این شیوه در عین سادگی در سیستمهایی که بانک اطلاعاتی دقیقی برای همه افراد جامعه وجود ندارد قابل پذیرش بوده و طبق شیوه حکومت امیرالمومنین به عدالت نزدیکتر است.
 این شیوه نارضایتی اچتماعی بدنبال نداشته  و نیاز به رسیدگی به اعتراضات و پاسخگویی به ابهامات دارد.
این شیوه مستلزم صرف هزینه های کلان برای کسب و به روزآوری اطلاعات و کشف واقعیت های مستتر شده نیست و با کمترین هزینه قابل اجراست.
این شیوه بر عکس شیوه قبل، انگیزه کار و فعالیت را به دلیل احتمال کاهش ویا حذف یارانه مستقیم کم نخواهد کرد.
در این شیوه مردم به مخفی کردن فعالیتهای اقتصادی و اموال نشده و به فرار از  شفافیت اقتصادی و به تبع آن فرار از مالیات ترغیب نمی شوند.
پیشنهاد:
براساس مشروحه فوق پیشنهاد می گردد: حداقل تا زمان تامین پیش نیاز پرداخت یارانه مستقیم بر اساس دهک بندی، یعنی تشکل یافتن یک بانک اطلاعاتی به روز و منسجم با تمام بانکهای اطلاعاتی بخشهای مختلف و ثبت تمام اموال، املاک، داراییها، مشاغل و .... همچنین به روز و شبکه بودن تمام بانکهای اطلاعتی همچنین تعیین مجرای رسیدگی به شکایات و اعتراضات در خصوص نتایج دهک بندی و درخواستهای واصله در خصوص افرادی که شرایط اقتصادی آنان تغییر کرده است، همچنین مرجع به روز آوری خودکار آن، از شیوه دوم، یعنی پرداخت مساوی یارانه ها بین متقاضیان دریافت آن استفاده گردد.
 مطمئنا استفاده از شیوه پرداخت مساوی یارانه ها، با توجه به سادگی آن، با سرعت و هزینه کمتری قابل اجرا بوده و در صورتی که دولت منتظر نهایی شدن شیوه دوم و مراحل اداری تصویب مراجع و تهیه زیر ساختها بماند، زمان زیادی را از دست خواهد داد و در صورتی که همان شیوه پرداخت بر اساس دهک بندی با شتاب اجرا شود، عواقب جبران ناپذیری را بلحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای طرح میتوان پیش بینی نمود. 

nazokbin

89/4/3
1:1 ص

آخرین شاخص رهبر برای سیاسیون سرگردان این است: "وحدت با محوریت عدالت و انصاف و مشخص کردن مرزبندی با کفار و منافقین در عرصه­ی داخلی و جهانی". بدون اغراق کلمه به کلمه این شاخص حرف دارد و البته آن قدر صریح است که چیزی در پرده ابهام ندارد مگر برای کسانی که خودشان مبهم باشند.

وحدت می تواند حول محورهای مختلفی باشد، اما وحدت مد نظر رهبر معظم انقلاب، در نتیجه عدالت و انصاف پدید خواهد آمد. پس هر کسی که دنبال اطاعت واقعی از رهبر معظم انقلاب است، عدالت و انصاف را چراغ راه خود کند و در مسیر وحدت حرکت نماید؛ مطمئنا وحدتی خوب است که حول صفات پسندیده باشد، حول عدالت، انصاف، قانون، اسلام و در یک کلام ولایت که همه را در خود دارد و گرنه حول دنیا و منافع شخصی و حزبی و قومی هم می توان وحدت داشت.

اینجا حرف از طرح وحدت ملی بعضی ها نیست، چرا که ضد همه­ی آنچه که برشمردم است، بحث وحدت حول صفات رذیله نیست، بحث وحدت حول اخلاق است. اگر اخلاق سیاسیون حسنه باشد، اگر دائما اذهان به یاد و دهان­ها به ذکر خدا مشغول باشد، دیگر به دروغ و تهمت و فتنه نخواهند پرداخت، و این، یعنی طهارت نفس، اولین قدم برای اصلاح امور و وحدت است.

در قدم بعد بهتر است سیاسیونی که خود را ولایت مدار و وحدت دوست نامیده­اند، سایت­ها و روزنامه هایشان را طاهر کنند. ژورنالیست­هایی که فقط به فکر خوش رقصی برای اربابان خویشند، هرگز از هیچ فریب و نیرنگی برای بهره­برداری سیاسی دریغ نخواهند کرد، نمی توان از نقش منفی و اختلاف انگیز این رسانه ها گذشت در حالی که مدام به فکر تهیج جامعه با انتخاب تیتر های غیر منصفانه و محرکند.

در قدم بعد سخن گویان، مسئولان روابط عمومی و دوستان را باید توجیه و یا محدود کرد تا کلام خود را بجوند تا وحدت و آرامش کشور جویده نشود. نقش برخی نزدیکان، معاونان و مشاوران که مدام و بی وقفه در حال صحبت های نسنجیده و یا فتنه جویانه اند، به اندازه کافی برای هم آشکار شده است؛ آری وقتی رهبر معظم، وحدت را در دستور کار قرار می دهد، حرکت در جهت خلاف آن فتنه نام خواهد داشت.

وحدت آن نیست که سیاسیون ما با میلیونها نفر در تظاهرات روز قدس و روز 22 بهمن و هر یوم اللهی هم دل و هم قدم نباشند، وحدت آن نیست که برخی سیاسیون راه خود را از مردم جدا کنند. بلکه وحدت این است که مرز بندی ها با کفار و منافقین داخلی و خارجی مشخص باشد. یعنی به فرموده آقا، شرط وحدت، مرزبندی است، مرزبندی با منافقین داخلی که فعلا از منافق بودن درآمده اند و فتنه گریشان عیان شده است و مرز بندی دیگر با کفار، نه اینکه مثل برخی، از مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا دچار افسردگی می شوند و حتی بعضا رگ گردنشان هم بالا می آید.

پس برای اینکه دوباره کسانی که محل و محور وحدت را درک نکرده اند، در ریل قرار بگیرند، لازم است که دوباره مثل قدیم مردم وارد عمل شوند و شخصا هشدار دهند، تا خواص ناخالص از عوام عاقل یاد بگیرند اصول و شاخصهای انقلاب را فدای منافع سیاسی و دنیوی نکنند.

به همین منظور پیشنهاد می گردد تا دلسوزان نظام و منادیان واقعی وحدت، با برگزاری یک راهپیمایی گسترده، چراغ ولایت در دست، قدم در راه خدمت گذراند و کینه ها و دوستی هایی را که سد این هدف مقدسند، درهم کوبند. نباید روسای قوای مقننه، مجریه و قضاییه، هر یک دیگری را مقصر بشناسند، به قاطعیت عرض می کنم که طی این 1-2 ساله قوای سه گانه ما کم و بیش لغزشهایی از فرمان ولایت و مسیر خدمت داشته اند که همگی با بزرگ واری رهبر و مردم، تا کنون مورد چشم پوشی واقع شده اند، ولی این لغزشها بعضا موجب ضربه های جبران ناپذیر می گردد که عامل اصلی پیروزی سه ساله انقلاب را که همان وحدت است مختل می نماید، پس ضمن لبیک به کلام رهبر در جهت حفظ وحدت بر اساس شاخصهای معظم له، پیشنهاد می شود از شعارهای حامل این شاخصها استفاده شود که البته برخی از این شعارها در تاریخ انقلاب جاودانه شده و خود شاخصهای مهمی تلقی می شوند، پس همه با هم در اولین حضور انقلابی خود رسا، سرخواهیم داد: نه شرغی نه غربی جمهوری اسلامی، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر فتنه­گر، مگر بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا، خامنه­ای خمینی دیگر است - ولایتش ولایت حیدر است، الله اکبر - خامنه­ای رهبر، استقلال آزادی - جمهوری اسلامی، اهالی سیاست - دیانت دیانت و ... ، باشد و شاید که اول روسای قوای سه گانه کشور و بعد تمام معاونان و مشاوران و دوستان و رسانه هایشان، حقیقتا به دنبال وحدت باشند و این پیام رهبر را به مثابه دعوت مجدد و آمادگی برای گذشت از اشتباهات اخیرشان تلقی کنند، شاید که بعد فرصتی برای جبران نباشد، که ناگاه چه زود دیر می­شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی یا صاحب الزمان (عج) من وآینده من بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه