پيام

سياوش آقاجاني
92/4/13

براساس قانون اساسي، سياستهاي کلي نظام توسط رهبري ترسيم مي شود که بر اساس آگاهي و تسلط بر مسائل روز کشور و جهان و از مجراي دين مبين اسلام ارائه مي گردد و اينجاست که نگاه ديني و فقهي ولي فقيه در حکومت تزريق مي شود و اين اصول و سياستهاي کلي به قوانين و مقررات و دستورالعمل هاي قوا، وزارتخانه ها و نهادهاي مختلف .......

آفرين بر شما. نوشته ي بسيار بجايي بود.

ممنون از آ سيد مدير بزرگوار

سلام. از اونجايي که طول نوشته ام طولاني بود نظرم در وبلاگتون ثبت نشد! :) بنابراين همينجا عرض مي کنم:

مطلبي که در ارتباط با نقش ولايت فقيه و لزوم تبعيت تمام اقشار از اين مقام عظما فرموديد عالي بود ( با اينکه اصلا در مقام اظهار نظر در اين زمينه نيستم). اما در ارتباط با سريالي که اشاره کرديد و تاکيدتان بر اين جمله "يقيناً اين کار را با مجوز شرعي از رهبري انجام داده است" ، بنده درست متوجه نشدم که بر چه اساسي تا اين حد اطمينان داريد؟ فکر مي کنم کنترل فيلم ها و سريال ها و ارائه مجوز پخش براي آنها

بر عهده وزارت ارشاد باشد و رهبري معظم مستقيما نقشي در اين زمينه نداشته باشند و به نظر حقير نمي رسد که رهبري معظم مجوز شرعي براي پخش آن صحنه داده باشند و اطمينان ندارم که موافقتي داشته باشند چرا که اصولا شرع ما با چهره پردازي براي معصومين عليهم السلام (آن طور که از نظر فقها به دست مي آيد) موافق نيست و بزرگاني مانند حضرت زينب سلام الله عليها و حضرت ابوالفضل عليه السلام ، با اينکه معصوم نيستند اما به

همان اندازه ي معصومين براي ما احترام و عزت دارند و از اين جهت چهره پردازي براي اين بزرگواران از نظر بنده به نوعي بي حرمتي و جسارت محسوب مي شود.با توجه به اين مطلب که براي به تصوير کشيدن گوشه اي از شخصيت والاي بزرگان دينمان، ضرورتي جهت ترسيم چهره اين بزرگواران وجود ندارد، لزومي نداشت اين کارگردان محترم اصراري براي ترسيم چهره حضرت ابوالفضل عليه السلام داشته باشند و علاوه بر آن روايات مختلفي از

وقايع عاشورا به دست ما رسيده که معمولا به مشهور آن استناد مي شود و روايات معتبرتر مورد استفاده مداحان، نويسندگان، شاعران و ديگر تصويرسازان اين عرصه قرار مي گيرد، اما در بخش هايي از اين سکانس (که با اينکه ظاهرا به نمايش گذاشته نشد اما باطنا در اينترنت منتشر شد)، شاهد تصاوير تازه اي بوديم که نقش جديدي در نگاه و ذهنمان مي نشاند و اين در حالي است که کار سيما، عميق ترين تاثير را روي مخاطب خواهد داشت

(نسبت به نظم، نثر و .. ) و از اين رو خصوصا در ارائه مطالب مربوط به مذهبمان، بايد وسواس خاصي خرج کرد و نهايت احتياط را مبذول داشت. در هر صورت عرضم اين است که اولا نمي توان به قطع و يقين در مورد نظر مقام معظم رهبري اظهار نظر کرد به صرف اينکه اين سريال مجوز ساخت و پخش داشته، همانطور که شاهد خوش رقصي ابتذال در سينماهايمان هستيم که بنده و شما شکي نداريم که مقام معظم رهبري با اين وضعيت

موافق نيستند. ثانيا بنده شخصا با اين نوع تصوير سازي از شخصيت والاي حضرت ابوالفضل عليه السلام موافق نيستم و معتقدم (صرف نظر از چهره پردازي) مقام والاي ايشان و آنهمه رشادت و ايثار و جانفشاني ايشان در روز عاشورا، در قالب اينگونه تصاوير نمي گنجد. مثل اينکه کارگرداني تصميم بگيرد از جزئيات شهادت امام حسين عليه السلام فيلم بسازد! بايد توجه داشت که هر مطلبي قابليت به تصوير کشيده شدن را ندارد. بايد

به مقام ها و منزلت ها توجه داشت. شايد اين سکانس يکي از زيباترين سکانس هاي مختارنامه مي شد (به زعم کارگردان محترم) اما بي شک آن عظمتي که از مقام والاي حضرت ابوالفضل عليه السلام در ذهن و دل ما نقش بسته است شکسته مي شد. (نمي دانم جنابعالي اين سکانس را مشاهده کرده ايد يا خير) موفق باشيد

اين بود نظر من!! :) B-) @};-

سلام .دغدغه اقاي اقاجاني برا حفظ حقوق نظرات اجتماعي رهبري ارزشمنده..اما واقعا محدوده اين مساله خودش نياز به صد جلسه بحث تخصصي داره..در واقعه مزبور هم شيوه بيان نظرات برخي اقايون واقعا مناسب نبود امااصل دخالت شان بجا بود @};- وهمونطور که خانم حکاکان هم مطالب مهم وخوبي رو فرمودن نظر رهبري هم در بعضي مسائل واقعا قابل احراز نيست ومصلحت هم در برخي موارد همينه @};- فيلم هم درين قسمت واقعا ضعيف بود@};-

سلام بر خانم حکاکان بزرگورا و استاد عزيز يا سيدالکريم، چند دليل براي مجوز داشتن از رهبري بيان مي کنم، يکي اين که همانطور که شما بزرگواران به همين راحتي و مطمئن بيان مي کنيد که نمايش سيماي حضرت عباس ايراد داشته است، اين مسئله به ظن امثال آقاي ضرغامي و ميرباقري نيز رسيده است تا بروند مجوز بگيرند بحث ديگر اين که همانطوري که وقتي فردي مثل آقاي ميرباقري سفارشي را براي تلويزيون انجام مي دهد عقل حکم .

مي کند از سفارش دهنده که صداوسيما باشد مجوز لازم را در اين خصوص بگيرد و اين مواردي نيست که ضرغامي به لحاظ فقهي رأساً در اين خصوص تصميم گيرنده باشد، دليل ديگر سکوت مقام معظم رهبريست که با توجه به اطلاع از مسئله و رسانه اي شدن آن با سکوتي که در خصوص زيرمجموعه ي خود يعني صداوسيما بخرج دادند درواقع رضايت خويش را از قضيه اعلام کرده اند، بالاخره يکي از منابع استخراج احکام همين اقرار و سکوت ولي است که

در خصوص مسئله ي به اين مهمي، سکوت مقام معظم رهبري که با علم او از مسئله همراه است به ظن من تأييد و اجازه تلقي مي شود. بحث ديگر اين است که مگر شما مي توانيد فرض کنيد ضرغامي براي نمايش حضرت يوسف و يا حضرت عيسي بدون مجوز شرعي عمل کرده باشد؟!!! عين همين مسئله براي نمايش حضرت عباس نيز وجود دارد.

بحث ديگر اين که حقير فقط به اين مورد اشاره نکرده ام بلکه دو مثال از واقعيات موجود را بيان کردم، مثال ديگر بحث رايتل بود و مثالهاي ديگري نيز وجود دارد که بعنوان مثال رهبر معظم انقلاب رعايت حدود و قوانين و دريافت تسهيلات بانکي را در صورتي که در همان محل صرف شود را مجاز و مشروع مي دانند اما برخي مقلدان و مقيدان طوري برخورد مي کنند که کلاً تمام تسهيلات و خدمات بانکي ربوي تلقي شود.

سلام اخوي عزيز .. همونطور که عرض شد چنين مسائلي به اين سادگي نيست و حقيقتا بدون اغراق نياز به صد جلسه بحث علمي معتبر دارد از جمله خود بحث تقرير خيلي قوي نيست چه برسد به انتساب ان به تقرير فقيه @};- و بحث تقرير در موضوعات(علاوه بر احکام) هم بحث مفصل ديگري ست بهر وصف هميشه موفق باشين @};-

در مورد اين که فيلم ضعيف بود يا قوي، من بحثي ندارم بحث ريشه ي فقهي مسئله است. بحث اين است که چقدر راحت ما خودمان را از ابزار هنر در ترويج دين و ارزشها محروم مي کنيم آنهم وقتي که ولي فقيه در اين خصوص توصيه و تأکيد دارند. همين امروز يکي از روحانيون مطرح حوزه در تلويزيون مي گفت که هنوز موثر ترين روش تبليغ همان منبر است ولي به نظر من اين مسئله کاملاً اشتباه است، چه بسا يک فيلم مناسب در خصوص خمس يا

قصاص يا نماز يا .... بسيار موثرتر و ماناتر از منابر مختلف باشد چرا که هنر در هر خانه و شهرو کشوري راه دارد ولي منبر فقط براي مومناني است که به مسجد مي روند.

مرحبا بناصرنا {{من بحثي ندارم بحث ريشه ي فقهي مسئله است}} دغدغه تون رو درک وتشکر ميکنم اما خودتون حاق مطلب رو فرمودين @};- موثرترين هم نه اشتباه نيست :) اتفاقا همون يک حرف شون بسيار اصيل و مفيد بود @};-

متوجه فرمايشات شما هستم و دغدغه شما رو درک مي کنم با اين مطلب که بايد از اين ظرفيت ها استفاده کرد و بهشون بها داد موافقم و تابعيت از ولايت فقيه هم شکي در آن نيست اما دلايلي که فرموديد بنده رو قانع نمي کنه نه که بخوام روي عرايضم پافشاري کنم تا عرضم که در حد يک نظر شخصي از يک فرد کاملا عامي است به کرسي بنشينه از اين لحاظ که با قطعيت نمي شه چنين رايي صادر کرد که حتما آقاي ضرغامي و آقاي ميرباقري

از مقام معظم رهبري استفتاء کرده اند و قطعا ايشون موافقت کرده اند. حتي در مورد ديگر سريال ها که اشاره فرموديد. علاوه بر اون قطعا توليد يک سريال بايد با مجوز سيما باشه که هزينه هاش تامين بشه و ضمانت پخش داشته باشه اما اين دليل نمي شه که جناب ميرباقري تمام جزئيات اين سريالو با سيما چک کرده باشن. بالاخره يک سريالي يک فيلمي ساخته مي شه مجوز ابتدايي مي گيره بعضي صحنه هاش حذف مي شه بعضي تغيير مي کنه

تا به مرحله پخش برسه و تاييد نهايي رو بگيره. البته شايد بنده اشتباه مي کنم. و در مورد سکوت مقام معظم رهبري از نظر حقير حضرت آقا هميشه در همه جا نمي تونن مستقيما وارد بشن تا بشه از سکوتشون برداشت رضايت خاطرشونو کرد. خيلي وقت ها سکوت ايشون از ناچاريه. خيلي جاها مصلحت نيست وارد شن. تو هر جزئياتي نبايد انتظار داشت ايشون مستقيما دخالت کنن تا اگر سکوت کردن برداشت کنيم که قطعا رضايت داشتن. البته عرض کردم

اينکه در بسياري از مواقع حق ايشون ناديده گرفته مي شه و از بزرگ منشي و اخلاق اسلاميشون سوءاستفاده مي شه و خلاصه خواسته و نخواسته، دوست و دشمن خون به دلشون مي کنن درسته و عرايض بنده فقط در ارتباط با اين سريال خاصه که فرموديد. در هر صورت همانطور که پيشتر هم گفتم صرفا به عنوان يک مخاطب خيلي عام، چيزي که به نظرم مي رسيد عرض کردم.

ممنون از خانم حکاکان بزرگوار و استاد جان ياسيدالکريم :) از حضور آگاهانه و دلسوزانه تان هم ممنون

خواستم بگم موافق نظرات آقاي آقاجاني هستم که بحمدالله توافق نسبي حاصل شد :)

البته خانم حکاکان مث هميشه يه کوچولو بيشتر جواب دادن..ازيشون تشکر ويجه کنين :)

راستي اين از بحث قبلي در مورد موسيقيه: *رساله اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبري: پاسخ سوال 1145: بکارگيري آلات موسيقي براي نواختن موسيقي غير لهوي، اگر براي اجراي سرودهاي انقلابي يا ديني و يا براي اجراي برنامه هاي فرهنگي مفيد و برنامه هاي ديگر با غرض عقلايي مباح باشد، اشکال ندارد به شرط اينکه مستلزم مفاسد ديگري نباشد و همچنين آموختن و ياددادن نوازندگي براي امر فوق في نفسه اشکال ندارد.*

@};-

بازهم از آسيدمدير ممنون @};-

چقد نظرات خلاصه شد :)

استادجان، خلاصه شد، تمام شد، همه خوابيدند شما هنوز منتظري، ادامه پيدا کنه :)

باور کنين من منتظري نيستم :)

اين که مي گن ضمير مرجع خودشو پيدا مي کنه پس در مورد غير ضميرهم صادقه :)

پاک گير دادين به مراجع ها :) اخوي يه جاهاعي هس از داخل خود حوزه بايس علما وعملا براش قدم برداشته شه ما وجوونها بخواهيم براش قدم برداريم اسيب زاست @};- مثلا در بحث خمس خيلي از اقايون حتي تصريح دارن بايد به حاکم تحويل داده شه اما با وجود تصريح در رساله ها ؛ عملي ميشه؟؟اگه قدمي برا اجراش بره کسي؛ کان لم يغن بالامس نميشه؟؟ :) حرف زياده درين ابواب .. سر خم مي سلامت @};-

کان لم يغن رو خوب تشريف آورديد @};-