لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

91/12/30
7:40 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

ضمن تبریک سال حماسه اقتصادی و حماسه سیاسی، امیدوارم سال جدید سالی توأم با پیروزی و سربلندی برای انقلاب و اسلام باشد. در اولین پست سال 92 متأسفانه نتوانستم از کنار آخرین پیام نوروزی آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور براحتی بگذرم، پس بخش هایی از این پیام را با یک تحلیل کوتاه تقدیم تان می کنم:

http://www.isfahaneast.com/images/newspost_images/ahmadinejad_eyd_91_1.jpg 

نظر آقای احمدی نژاد در مورد نقش ملت در پیشرفت کشور: 

ملت با پرکردن نقاط ضعف خود و با درایت و تلاش و همبستگی، قله های علمی، فنآوری و اقتصاد و فرهنگ و سیاست را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد.ملت بزرگ مسیر رو به کمال را در همه عرصه ها با شتاب بیشتر ادامه خواهد داد و رودخانه زلال ملت به اقیانوس نزدیک تر خواهد شد  . 

نظر رییس دولت در مورد نقش دولت در همین خصوص:

دولت نیز تا آخرین لحظه مسئولیت با همان تعهد و شتاب گذشته در جهت خدمت به مردم و به نتیجه رساندن طرحها و پروژه ها و رفع مشکلات تلاش خواهد کرد.

تحلیل کوتاه:

برفرضقبول این که مردم باید نقاط ضعف خود را با درایت و تلاش و همبستگی رفع کنند،آیا دولت نیز نباید نقاط ضعف خود را پر و به آنها اقرار کند؟! آیا این که دولت همان تعهد وشتاب گذشته را داشته باشد کافیست؟! آیا بهتر نیست که هرکسی نسبت به نقشخودش مسئولانه تر و نسبت به نقش دیگران بزرگوارانه تر و با اغماض برخورد نماید؟! بهخصوص وقتی که رهبر معظم انقلاب در کنار تحریم ها از عامل سوءتدبیرها نیز بهعنوان عوامل دخیل در مشکلات سال 91 یاد می کنند، به نظر می رسد که دولت در کنار ذکر موفقیت ها و پیروزی ها باید در خصوص مشکلات، با عذرخواهی از مردم و رهبری بابت سهم خود در ایجاد یا تشدید آن ها در تسکین آلام ملت بکوشد و البته مردم و رهبری سپاسگزار تلاش ها و زحمات شبانهروزی خدمتگزاران خود بوده و هستند، همانطوری که سوءمدیریت ها را درک میکنندو با صبر و حوصله مشکلات را تحمل می کنند. 

ایکاش دولت در سال 92 در بحث انتخابات بر وظیفه ی قانونی خود تأکید ورزد وطوری موضع نگیرد که گویا قصد دخالت در حریم سایر نهادهای قانونی دخیل درامر انتخابات را دارد و این که به جای استفاده از شعارهای کلیشه ای وانتخاباتی، از تمام پتانسیل نخبگان و بزرگان کشور در اداره ی کشور و حل مشکلات استفاده کند نه این کهخودش و با دست خودش به راحتی کارشناسان و مسئولان خود را قلع و قم کند ودلسوزان خود را نیز به همراه بدخواهان به یک چوب بنوازدو گمان داشته باشد که با بهترین شتاب ممکن در حال حرکت است.

برچسب مرتبط:دولت(54)    انتخابات آزاد    احمدی نژاد

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/30
1:2 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

چند روز پیش آقای احمدی نژاد از نگرانی جدید خود اینچنین گفتند:

  "نظام ولایت فقیه پشت آن به امام زمان(عج) محکم است و در واقع برای امام زمان و استقرار حکومت امام زمان(عج) است. ولایت فقیه این نیست که جبهه سیاسی برای یک عده‌ای خاص باشد که خود را پشت آن مخفی کنند و بازی‌های انتخاباتی خود را پیش ببرند، بحث از این موضوع بالاتر است. ما نباید این موضوع را بیاوریم در قالب بحث‌های کلیشه‌ای یا دم دستی."

نکته ی اول: احتمالاً یکی از نتایجی که می توان گرفت این است که اگر ولایت فقیه اعتبارش برای استقرار حکومت امام زمان (عج) باشد، پس کسانی که اعتبار خودشان را در خدمتگزاری به ولایت فقیه قرار داده اند یقیناً کمتر از کسانی است که مستقیماً در پی استقرار حکومت امام زمان (عج) و بهار انسانها هستند!!!!

نکته ی دوم: ولایت فقیه بالاتر از آن است که یک عده ی خاص خود را پشت آن مخفی کنند و بازی های انتخاباتی کنند، شاید بشود همین جمله را اینچنین نیز گفت که مقام انسان کامل و امام زمان (عج) نیز بالاتر از آن است که یک عده ی خاص خود را پشت آن مخفی کنند و بازی های انتخاباتی کنند. البته تفاوتش این است که اگر کسی الکی خودش را پشت مقاوم ولایت فقیه مخفی کند یقیناً با واکنش رهبری مواجه می شود و رهبری در بیان رسوایش می کند و اگر کسی خودش را پشت نام نامی امام زمان مخفی کند از غیبتِ کبرای ایشان سوءاستفاده می کند و امام زمان (عج) در عمل رسوایش می کند.

نکته ی سوم: امام زمان (عج) و نائب ایشان یعنی ولایت فقیه، افرادی نیستند که نیازی داشته باشند کسی پشت ایشان مخفی شود، بلکه مقام ولایت مداری در این است که انسان سپر بلای ولایت و عامل به دستورات ایشان باشد، نیت خوانی هم باشد برای خداوند منان که از نیات اطلاع دارد.

نکته ی چهارم: گویا برخی مقام ولایت معصوم و ولایت فقیه را از دوجنس می دانند! و حال این که به فرمایش امام خمینی قدس سره الشریف، ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است و گرنه چه معنی دارد که بخواهیم خدمت به ولایت فقیه را از خدمت به امام زمان (عج) جدا کنیم؟!

نکته ی پنجم: رطب خورده چگونه منع رطب می کند، آنگاه که برخی خودشان را پشت رییس جمهور مخفی کرده اند تا بازی های انتخاباتی خود را به پیش ببرند و از هر برنامه و بودجه و تریبونی در کنار رییس جمهور، ماهی انتخاباتی بگیرند؟!

نکته ی ششم: ای کاش ایشان می فرمودند که تعریفِ دقیقِ بحث های کلیشه ای یا دم دستی انتخاباتی در باب ولایت فقیه و ولایت مداری چیست؟ مثلاً استفاده ی چند ده باره از برخی کلمات در هر سخنرانی توسط خود رییس جمهور و انتساب دادن این کلمه به برخی خیلی نزدیکان مثل بهار و بهاری و انسان کامل و .... آیا جزء مباحث کلیشه ای و دم دستی برای سوءاستفاده به شمار نمی رود؟!

نکته ی هفتم: سوال جدی این که این نگاه که، ظهور و استقرار حکومت امام زمان (عج) بالاتری هدف روی زمین است و هر چیز دیگر باید به پای آن فدا شود، به خصوص آن گاه که این تفکر با منابع غیر اصیل و انحرافی آمیخته شده باشد، آیا یک نوع نگاه حجتیه ای جدید را ایجاد نخواهد کرد؟! یا بهتر بگویم ننموده است؟!

نکته ی هشتم: آیا اولین شرط رهروی در راه امام زمان (عج) این نیست که زیر پرچم نائبش گرد آییم؟! آیا می توان از مدعیان محبت حضرت مهدی علیه السلام جز این توقع داشت که تمرین ولایت مداری را زیر علم ولایت فقیه تمرین کنند؟! آیا کسی که زیر علمِ ولایت تاب نیاورد به راستی می تواند تحمل عدالت مهدی فاطمه سلام الله علیهما را بیاورد؟!

نکته ی نهم: به گمان می رسد همه ی آن کسانی که تا مدت ها اعتبار خود را در ایستادن یا تعلل در برابر ولایت فقیه جستجو می کردند، خیلی زود متوجه می شوند که اعتبار زیر پرچم ولایت وجود دارد نه در موازات وی و به همین دلیل همه ی این افراد پس از این که سرشان به سنگ می خورد ولایت مداران را دروغین و نافرمانی های خود را از ولایت دوستی و دلسوزی و حتی کمال دین داری و اعتقاد به مهدویت معرفی می کنند.

نکته ی دهم: همانطوری که رییس جمهور می گویند، در جمع کسانی که خودشان را مطیع ولایت می دانند و در هر جمع خوب دیگر، همواره کسانی نیز از ریا و نفاق حاضرند، اما نگرانی رییس جمهور خیلی جایگاهی ندارد، چرا که اگر چه نفاق همیشه خطرناک بوده و هست ولی باید توجه داشت که مردم ثبات در ولایت مداری را در اعمال مدعیان جستجو می کنند نه در دست بوسی و شانه بوسی.

برچسب های مرتبط: احمدی نژاد(76)      ولایت مداری(20)      بصیرت(21)

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/27
11:9 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

ابتدا پاسخ آقای مهدی جاهد به پست قبلی وبلاگ تقدیم می گردد:

  • سلام علیکم ورحمه الله و برکاته
با این حساب فکر می کنم بحث اصلی سر این موضوع در مقاله شاه کلیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور باشد

با نزدیک شدن سودبانکی به نرخ تورم عملاً‌ نقدینگی به سمت بانکها می رود و از بازار جمع می شود و این یعنی کاهش نرخ تورم و دوباره می توان نرخ سود بانکی را متناسب با نرخ تورم کاهش داد و همین چرخه را در زمانهای مشخصی مانند ماهانه و یا سه ماهه ادامه داد

من کاملا قبول دارم که این روش باعث از بین رفتن رانت می شود. به قول اقتصاد دادن ها پول قیمتی دارد (نرخ بهره) که اگر قیمت آن را دستوری کاهش دهی تقاضا بر عرضه پیشی می گیرد و رانت به وجود می آید. مکانیسم تنظیم تنظیم تقاضا از دید ایشان تنظیم قیمت است به صورتی که عرضه با تقاضا برابر شود. من به این مساله کاری ندارم که این استدلال، بر پایه استدلال انما البیع مثل الربا است و در آن پول مانند کالا قیمت گذاری شده است.
اما بحث اصلی این جاست، این استدلال که افزایش سود بانکی باعث می شود که نقدینگی از بازار جمع شود و به سمت بانک ها رود چه مبنایی دارد؟ بانک می خواهد با نقدینگی چه کند؟ بانک در حالتی که دستش باز باشد نرخ سود تسهیلات را به صورتی تعیین می کند که هیچ چیز از پولی که شما فرمودید مردم در بانک ها سپرده گذاری می کنند، در دستشان باقی نماند و تمام آن را تسهیلات بدهند. چون سود آن ها از تسهیلات است و سعی می کنند پولی در بانک باقی نماند. با این وضع این پول دوباره به بازار بر می گردد و شروع به خرید می کند تا چند روز،‌ چند ساعت یا چند لحظه دیگر با روالی که در مقاله توضیح داده شد به بانک بر گردد. برداشت من این است که شما با دقت به مفهوم و عملکرد نقدینگی توجه نمی کنید. شاید اگر یک بار مقاله بنده را با دقت مطالعه کنید همفکری بیشتری در این مورد حاصل شود. یا برداشت شما اصلاح شود و یا شما برداشت من را اصلاح کنید. به نظر بنده این برداشت که بانک نقدینگی را از جامعه جمع می کند و این باعث کاهش تورم می شود ناشی از برداشت غلط شما است. اگر نرخ سود بانکی را هم با تورم هماهنگ کنیم، باز پولی از بازار کم نمی شود که تورم کاهش یابد. چون بانک محل پمپاژ پول به بازار است و پولی را نزد خود نگاه نمی دارد.
مکانیسم کاهش نقدینگی در اقتصاد امروز در مقاله بنده کاملا توضیح داده شده است. بانک مرکزی باید بانک ها را مجبور کند که هر بار سپرده ای به بانک می آید درصدی از آن را نزد بانک مرکزی بگذارد و بقیه را وام دهد. این اهرم یعنی ذخیره قانونی همانطور که در نمودار آمده باعث میزان کنترل نقدینگی ایجاد شده توسط سیستم بانکی می شود. این اهرم هیچ ربطی به سود بانکی ندارد و در همه کشورها به صورت قانونی جزیی از سیستم بانکداری است.
بنده قبول دارم اگر سود بانکی بالاتر رود مردم دیگر اقدام به خرید سکه، دلار، زمین، ماشین و ... برای افزایش قیمت نمی کنند و پول خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و این مساله می تواند باعث افزایش سکه،‌ دلار،‌ زمین و ماشین شود و در نتیجه تورم را کاهش دهد، اما ما باید از خود بپرسیم که خوب حال کسانی که از بانک ها وام می گیرند پول را صرف چه کاری می کنند؟ اگر درآمد دلالی در اقتصاد بیشتر از تولید باشد، باز کسانی که از بانک ها وام می گیرند و عرضه با تقاضای آن ها برابر شده است، کسانی خواهند بود که به کار دلالی وارد می شوند. و این یعنی شما نقدینگی را از دست دلالان خرد به دست دلالان کلان رسانده اید.
با این حساب می توان نتیجه گرفت که
  • افزایش سود بانکی باعث از بین رفتن رانت می شود
  • افزایش سود بانکی نمی تواند باعث کاهش نقدینگی بازار شود
  • افزایش سود بانکی باعث افزایش سرمایه گذاری مردم در بانک ها می شود، اما بانک از نظر کارکردی یک واسطه است و نمی تواند خودش پول را افزایش دهد. بالاخره پول یا باید با احتکار یا همان دلالی و یا با تولید افزایش یابد که افزایش سود فی ذاته و از نظر مکانیسم عملکردی نمی تواند باعث تغییر جهت سرمایه گذاری ها از دلالی به سمت تولید شود
  • با احتساب دو مورد قبل افزایش سود بانکی نمی تواند باعث کاهش تورم شود
اگر با نتایج حاصل شده موافق باشید می توان سر این موضوع که چگونه باید سرمایه گذاری ها را از سمت دلالی به سمت تولید هدایت کرد بحث کنیم.
اگر همان قسمتی را فرمودید حذف کنید بنده مشکلی با انتشار بقیه مطالب ندارم.

با تشکر

و در ادامه پاسخ من به این نظر ایشان تقدیم می گردد:


سلام مجدد.

از مصاحبت با شما استفاده می کنم آقای جاهدِ‌عزیز.

در مطلب قبلی شما هم این موضوع را قبول داشتید که مثلاً‌در بیع فروش اقساطی میزان افزایش قیمت یا به قول متداول سود بانکی مهم نیست بلکه شرایط بیع باید درست انجام شده باشد و به همین دلیل نظرم این است که پیشنهاد من لزوماً‌ به ربا نمی رسد و اما راستش یکی از دلایلی که من می گویم سود و تورم با هم مساوی باشند این است که عملاً‌دلالی با پول بانکی نصرفد و مردم پولشان را به بانک بدهند پس وقتی دلالی نمی صرفد چه معنی می دهد که دوباره بروند از بانک تسهیلات بگیرند تا دلالی کنند. خب سوالی که الان پیش می آید این است که پس بانک این پولهای جمع آوری شده را چه کند. خب جواب این است که همین الان افراد زیادی در صف تسهیلات بانکی هستند که قصد دلالی هم ندارند، افرادی که وام ازدواج می خواهند یا وام خرید خودرو یا کالا یا مسکن و یا سرمایه درگردش یا توسعه ی کارگاه که همه ی اینها به دلیل نبود اعتبار عملاً‌انجام نمی شود و با کاهش تقاضا در بخش دلالی،‌عملاً‌تسهیلات به قسمتهایی که بحث دلالی نبوده و فقط بحث تأمین نیازهای فرد و خانواده و تولید است پیش می رود و این هم اگر چه نقدینگی کمی اضافه می کند ولی در مقایسه با نقدینگی که در بازار سیاه وارد نمی شود،‌ عملاً‌به نفع جامعه،‌ خانواده و تولید است.
باید توجه داشت که در پیشنهاد حقیر قرار نیست به صورت طولانی مدت سود بانکی بالا بماند بلکه هدف اصلی این است که عملاً‌ در دوره ای مثلاً‌یکساله نرخ تورم پایین می آید و از آن موقع است که تسهیلات برای تولید مناسب می باشد و در حال حاضر هم عملاً‌تسهیلاتی به تولید نمی رسد، اگر دولت هم اصرار به دادن تسهیلات تولیدی داشته باشد نیز می تواند با یارانه ی به تولید، به صورت کوتاه مدت تا پایین آمدن تورم، بخشی از سود تسهیلات را متقبل شود.
خیلی مخلصیم

آقای جاهد بزرگوار، منتظر نظر بعدی شما هستم.

مطالب مرتبط این وبلاگ:
پاسخ حقیر به آقای جاهد بزرگوار نگارنده مقاله فارس

یادداشت آقای مهدی جاهد در پاسخ به نقد من به مقاله ایشان در فارس

در نقد مقاله فارس در مورد عامل اصلی تورم

شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور

برچسب های مرتبط:  اقتصاد      بانک     تورم

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/27
11:1 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

در پست قبلی وبلاگ، پاسخ آقای مهدی جاهد نگارنده ی مقاله هدفمندی عامل تورم نیست/سیستم بانکی چگونه تورم می‌آفریند؟  که در خبرگزاری فارس منتشر شد،‌ را به نقدی که در همین وبلاگ در مورد مقاله ایشان نوشته بودم منتشر کردم که مجدداً پاسخ من به ایشان (که قبلاً‌به ایشان ایمیل شده است) منشر می شود، و دو پاسخ ردو بدل شده پس از این یادداشت که کوتاهند در پست بعدی منتشر خواهد شد.

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

آقا جاهد بزرگوار، از ادب و تواضعتان در بحث بسیار مسرور شدم، خیلی وقت بود با کسی مثل شما وارد هیچ بحثی نشده بودم، ابتداءا اقرار می کنم که به لحاظ اقتصادی چندان مطالعات اکادمیک و یا فقهی ندارم و اگر چیزی عرضه می کنم جسته و گریخته از منابع مختلف مثل رسانه ها و اساتیدی مثل شما کسب کرده ام.

و اما در مورد مشکلاتی که در این سیستم هست هم نظرحقیر این است که قبل از اینکه به صورت کلی بانکها و تسهیلات و سپرده ها را محکوم به ربوی بودن بکنیم به مردم بیاموزانیم که در همین سیستم چگونه می توان به صورت غیر ربوی تسهیلات دریافت کرد. بحث حرام بودن جریمه یا اینکه بسیاری از تسهیلات به دلیل رعایت نکردن عقد معامله ربوی هستند را اطلاع دارم، که مربوط به این است که ساختار بانک برایش فرق نمی کند تسهیلات را بابت چه چیز و چه شرایطی می دهد و فقط سودش را می ستاند و متأسفانه تنها مردمند که در این سیستم باید حواسشان باشد که اگر تسهیلات خاصی می گیرند رعایت کرده و در همان مصرف متعارف، صرف بنمایند و مشمول تأخیر نشود. بحث من این است که تا زمانی که سیستم بانکی مناسب ارائه و اجرا نشده باشد نباید این سیستم را به صورت کلی ربوی معرفی نمود چرا که به این شکل مردم را به نزول خوردن و نزول دادن علنی  در بازار هل می دهیم، بلکه باید نحوه ی استفاده ی حلال را یاد داد.

در مورد نکته ی اولم گویی برداشتتان این است که حقیر با ساختار ربوی موافقم و حتماً چنین نیست بلکه بسیاری از حرامهایی که در بحث صرف نشدن تسهیلات در محل مشخص رخ می دهد ناشی از همین علمی نبودن اداره ی بانکهاست. بحث این است که باید هم شرعی و هم علمی عمل کرد و به یک معنی تفقه در دین همین است که هم ارزش پول مردم حفظ شود و هم به ربا نیفتند و هم بتوانند در مواقع لزوم تسهیلات دریافت کنند و هم بانک نیز بتواند به حیات خود ادامه دهد و همه ی اینها، به شرعی و علمی اداره شدن بانکها محتاج است.

در مورد این که با افزایش سود بانکی در سال 91 چرا تورم همچنان افزایش یافت دلیل مشخص است، اولاً که افزایش سود بانکی به رقمی کمتر از نرخ تورم نمی تواند موجب کاهش تورم گردد بلکه تنها باعث شد که میزان نقدینگی بازار کمی به بانکها بازگردد و فوراً قیمت ارز و سکه حدود 20 درصد افت کرد و دیگر این که نرخ تورم ما به دلیل مدیریت اشتباه بازار ارز از سوی دولت و کاهش درآمد ارزی و کاهش ارزش پول ملی رخ داد نه به دلیل افزایش سود بانکی. ضمناً اگر چه هیچ ضمانتی وجود ندارد که سیستم بانکی یا سرمایه های آن مستقیماً وارد بازارهای موازی نشود اما می توان دلیل ورود بانکها را به سفته بازی و دلالی دریافت، بانکها وقتی که باید تسهیلاتشان با سود 15 درصد پرداخت شود و به سپرده ها تا 20 درصد سود پرداخت کنند و تورم هم مثلاً 30 درصد باشد، پس عاقلانه ترین کار این است که پولهای جمع آوری شده را در محلی خرج کنند که لااقل 20 درصد سود سپرده ها را تأمین کند و این با تسهیلات 7 تا 15 درصد سودی، محقق نمی شود پس بانک نیز مثل مردم عادی برای حفظ ارزش سرمایه اش به بازارهای پرسودتر رو می آورد و اینها نتیجه ی علمی نبودن میزان سود نسبت به تورم است و مجموعه ی همین عوامل است که موجب مواردی شده است که شما در پاسختان اینگونه آنها را شمرده اید:

  • "رسیدن نسبت تسهیلات به سپرده های سیستم بانکی کشور به منفی 17 درصد 
  • ورود غیرقانونی تقریبا تمام بانک ها به سفته بازی بازار ارز و فروش ارز در بازار آزاد 
  • ورود غیرقانونی برخی بانک ها در سفته بازی بازار سکه 
  • خرید غیر قانونی اوراق قرضه راه آهن آمریکا توسط یکی از موسسات اعتباری 
  • رشد قارچ گونه شرکت ها، لیزینگ ها و بیمه ها با مالکیت بانک ها" 

افزایش میزان مطالبات معوق و مشکوک الوصول نیز یکی از نتایج همین سود کم بانکی است، وقتی فردی تسهیلاتی گرفته است که میزان جمع سود و جریمه اش کمتر از نرخ تورم است، پس به لحاظ اقتصادی برایش می صرفد تا آنجا که می تواند بدهی اش را پرداخت نکند و تا آنجا که می توان تسهیلات دریافت کند یعنی 2 مشکل اصلی و بزرگ الان بانکها در کشور ما، یکی مطالبات غیر قابل وصول و دیگری فساد 3000 میلیاردی و موارد مشابه احتمالی و ولع افراد با رابطه و متمول به دریافت تسهیلات بانکی رانتی.

در مورد این که فرمودید اگر سودبانکی را با تورم نقطه به نقطه مساوی هم و 40 درصد در نظر بگیریم عملاً تولید قادر به استفاده از این تسهیلات و بازپرداخت  آنها نیست که من هم فرمایش شما را قبول دارم اما تنها راه برای کاهش نرخ تورم همین است. یعنی مطابق پیشنهادی که در انتهای مقاله ام در وبلاگم لینکش را داده بودم و احتمالاً شما وقت نکردید بخوانید باید نرخ سودبانکی و نرخ تورم را در مقاطع کوتاه مثلاً 2 ماهه برابر نمود. یعنی الان شما سودبانکی را مساوی تورم در نظر میگیرد تا 2 ماه و در پایان 2 ماه مطمئناً بانکها مبلغ بسیار خوبی از نقدینگی را جمع آوری می کنند و یقیناً نرخ تورم  در همین 2 ماه به صورت قابل ملاحظه ای پایین می آید چرا که بورس بازی ها و دلالی ها و بازارهای سیاه بی رونق می شوند و شما در پایان 2 ماه می بینید که نرخ تورم مثلاً شده است 35 درصد و نرخ سود را نیز به 35 میرسانید و به همین شکل همین کار را ادامه می دهید، تا نرخ سود بانکی و تورم باهم به اندازه ای پایین می آیند که هم برای تولید کننده به صرفه است و هم برای سپرده گذار ارزش پول وی را با توجه به کاهش تورم، حفظ می نماید.

در مورد این که چرا فاصله ی زیاد بین نرخ تورم و سود سپرده های بانکی عامل اصلی تورم است دلیلم این است که این فاصله موجب می شود اولاً پولی در بانکها سرمایه گذاری نشود، ثانیاً موجب می شود بانک پولی برای بخشهای مختلف من جمله تولیدی برای سرمایه در گردش شان نداشته باشد، ثالثاً پول ها به بازار سرازیر و صرف دلالی سکه و ارز و خانه و خودروو پسته و کالاهای دیگر شوند و تمام اینها در نهایت منجر می شود به اینکه تولید کاهش و نقدینگی افزایش و تورم و سرعت گردش پول به شدت بالا برود و جمع اینها می شود تورم شدید. حقیر به واسطه ی شغلی که دارم دائماً در صنایع مختلف حضور دارم و دلیل اصلی مشکلات تولید را نداشتن همین سرمایه در گردش به دلیل نبود پول در بانک و به صرفه نبودنِ دادن تسهیلات با سود کمتر از تورم می دانم، در حال حاضر آن کارگاه هایی که توانستند سرمایه در گردش خود را جذب کنند، در شرایط گرانی ارز و تحریم اتفاقاً سودآورتر در حال فعالیتند و صنایعی که به لحاظ تکنولوژی نیز حتی قوی بودند با نداشتن سرمایه در گردش و نخریدن مواد اولیه و ندادن حقوق کارگران با بحران مواجهند.

در مورد این که رفتن پول به بانکها چگونه نقدینگی را کم و چگونه تورم را کاهش می دهد، اولاً منظورم از نقدینگی مازاد آن نقدینگی است که افراد با رد شدن از مرز آن، مشتاق به سرمایه گذاری می شوند یعنی از حد تأمین نیازهای اولیه و ثانویه شان که بیشتر باشد می تواند به عنوان نقدینگی مازاد در مصارف غیر ضرور و دلالی های خرد و کلان صرف شود و دلیلم این است که شأن حضور بانک همین است که نقدینگی مازاد مردم را جمع آوری کند و به دست تولید کنندگان کالا و خدمت عرضه دارد، اما وقتی سودکمتر از تورم است عملاً پولی به بانک نمی آید و بانک هم یا پولی ندارد و یا اگر هم داشته باشد به عنوان تسهیلات نمی دهد مگر با رشوه و پارتی بازی. وقتی نرخ بهره به تورم نزدیک باشد اولاً که خودبخود نقدینگی و تورم را پایین می آورد و ثانیاً این که پس از کاهش نرخ تورم، عملاً دلالی ها نیز نمی صرفند و تنها ارزش افزوده ای که با تولید کالا و خدمت رخ می دهد است که صرفه ی اقتصادی دارد. در واقع نظرم این است که اگر با بازی کردن با سود بانکی، تورم را مستمراً پایین بیاوریم، می توانیم هم پول را از جامعه جمع اوری کنیم و هم پس از مدتی پول را با سود کم و آسان به تولید کننده یا هرکسی که محتاج پول است برسانیم. قابل توجه این که وقتی نرخ سود پایین تر از تورم است بسیاری از وامهای دریافتی که به قصد استفاده از تورم و دلالی اخذ می شوند، متقاضی پیدا نمی کند و عملاً با تقاض ولی در غیر اینصورت تسهیلات تنها از سوی کسانی دریافت می شود که بتوانند ارزش افزوده ایجاد کنند.

دلیل این که میزان درآمد نسبت به میزان هزینه خیلی کمتر است مشخص است.  قبلاً دولت فقط یارانه ی انرژی می داد و الان هم بیش از قبل یارانه انرژی می دهد و هم یارانه نقدی، آیا شما فکر می کنید با این شرایط دولت در بحث هدفمندی دچار انتفاع گردیده است؟ شاید شما بگویید که در این نوع محاسبه شما نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی را دخیل کرده اید و من پاسخم این است که بالاخره وقتی می گویی درآمد کمتر از هزینه بوده است همان عوامل هم دخیل می شوند و نمی توان از آنها پرهیز نمود.

با توجه به مطالعه ی نتیجه گیری شما می توانم بگوییم که ما چند فصل مشترک بزرگ و یک اختلاف بزرگ داریم، من هم مثل شما عقیده دارم عامل اصلی تورم تحریم ها نیست، عقیده دارم عامل اصلی تورم هدفمندی نیز نیست، و من هم عقیده دارم که عامل اصلی تورم نقص سیستم بانکی است اما اختلاف بزرگ ما در این است که حقیر می گویم نرخ سود بانکی و نرخ تورم باید آنقدر نزدیک به هم باشند که بانک مثل یک امانت دار ارزش پول افراد و در نتیجه ارزش پول ملی را حفظ نماید و این کار تنها وقتی تحقق می یابد که ماهم مثل تمام دنیا نرخ سودبانکی را به صورت علمی تعیین کنیم. یکی از مسائل شرعی و فقهی که مطالبه ی رهبری بود نیز همین تفقهی بود که موجب شود ضمن حفظ ارزش پول و سرمایه مردم از معاملات ربوی جلوگیری شود و این یعنی این که به دنبال راهکار حلال برای حفظ ارزش پول مردم باشیم نه این که از مردم بخواهیم سرمایه شان را در بانک بگذارند و روز به روز فقیرتر شوند و از بانک نیز توقع داشته باشیم سرمایه خود را با سود کمتر از سپرده به مردم بدهد و روز به روز فقیر و فقیرتر بشود و از دادن تسهیلات جز با مفاسد پرهیز نماید.

مطالب مرتبط این وبلاگ:

یادداشت آقای مهدی جاهد در پاسخ به نقد من به مقاله ایشان در فارس
در نقد مقاله فارس در مورد عامل اصلی تورم

شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور

برچسب های مرتبط:  اقتصاد      بانک     تورم

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/27
10:44 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg
نگارنده ی محترم مقاله هدفمندی عامل تورم نیست/سیستم بانکی چگونه تورم می‌آفریند؟ که در خبرگزاری فارس منتشر شد و بازتاب گسترده ای نیز داشت،‌ در پاسخ به نقدی که به نوشته ی ایشان در همین وبلاگ داشتم مطلبی را برایم ایمیل کردند که خدمت تان تقدیم می شود،‌ در پست بعدی وبلاگ،‌ پاسخ حقیر به بزرگوار داده می شود، ابتداءاً از سعه صدر تواضع ایشان در مباحثه با حقیر مراتب سپاسگزاری خود را اعلام می کنم:
بنده مهدی مجاهد نویسنده مقاله ای هستم که نقد آن را روی وبلاگتون منتشر کردید.خبرگزاری فارس: هدفمندی عامل تورم نیست/سیستم بانکی چگونه تورم می‌آفریند؟
خیلی خوشحال شدم که وقت گذاشتید و ایرادات را مطرح کردید.
چند تا نکته به نظرم رسید که فکر کردم بتونه نظر من و شما در مورد موضوع را به هم نزدیک تر کنه:
  • در مورد نکته اول و نظر علما درباره نظام بانکی، باید عرض کنم، تا جایی که بنده اطلاع دارم به عنوان مثال پرداخت وام در ازای سپرده گذاری که در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری به صورت معمول اجرا می شود و همچنین دریافت جریمه دیرکرد پرداخت وام ها بنا به نظر صریح بسیاری از مراجع از جمله مقام معظم رهبری حرام و مصداق ربا است. در مورد بقیه موارد عقود نیز همه می دانیم که نظام جمهوری اسلامی به اضطرار سعی کرده است با تعریف عقودی که نه در عمل و نه در نیت هیچ گاه اجرایی نمی شوند، اکل میته نظام بانکی را تسهیل کند. بد نیست در این مورد نگاهی به نظر آیت الله جوادی آملی در مورد نظام بانکی که چند هفته پیش مطرح نمودند در اینجا  بفرمایید.
  • در مورد نکته اول و بدون تورم بودن جامعه های دیگر با نظام ربوی، همانطور که در مقاله تبیین شده بود، این سیستم ربوی یا همان بانک در کشورهای دیگر با روش های علمی کنترل می شود. اما متاسفانه به هر دلیل این کنترل چند سالی است که در اقتصاد ما هر ساله کم رنگ تر می شود. بنده با شما کاملا موافقم می توان ربا را پذیرفت و تورم را کنترل میزان ایجاد نقدینگی بانک ها کنترل کرد. البته باید دقت کرد که داستان ساختار اقتصادی و بسیاری دیگر از ساختارهای دیگر موجود در کشور، داستان همان کلاغی است که می خواست راه رفتن کبک را بیاموزد و راه رفتن خود را هم فراموش کرد. ما از طرفی با ربا مشکل عقیدتی داریم و از طرفی سعی می کنیم با تعریف یک سری عقود صورت مساله را حذف کنیم. ما یا باید کل نظامی که من با کلمه مدرنیته از آن تعبیر می کنم را بپذیریم و به نظم برسیم یا باید حداکثر تلاشمان در ساخت نظام تمدن اسلامی بر اساس الگوهای اسلامی را برای رسیدن به یک نظم الهی صرف کنیم.
  • در مورد نکته دوم
    • اولا تغییرات سریع قیمتی تابع جو روانی بازار است و این جو روانی هم به جز تغییر سود بانکی منشاء های دیگری مانند اطمینان دهی خبری بانک مرکزی به تامین ارز در بازار داشت و همانطور که می دانیم از زمستان گذشته تا کنون با وجود افزایش سود بانکی تورم 10 درصد افزایش نشان می دهد. همانطور که در مقاله توضیح داده شد، عامل اصلی تورم افزایش نقدینگی است و یکی از علت های اصلی افزایش نقدینگی بد کار کردن نظام بانکی کشور است.
    • ثانیا در مورد توجیه پذیری سرمایه گذاری، همانطور که در مقاله تبیین شد، نظام بانکی کشور ما نقدینگی را افزایش می دهد و تورم ایجاد می کند، سپس می گوید بیایید سود بانکی را افزایش دهید تا مردم پول هایشان را به بانک بیاورند. اگر ما جلوی ایجاد نقدینگی بی حساب و کتاب توسط نظام بانکی را بگیریم، تورم ما هم به سادگی یک رقمی می شود و دیگر نیازی نیست سود بانکی را برای عدم هجوم به بازارهای خودرو، زمین، مسکن، سکه و ارز بالا ببریم. عامل اصلی تورم افزایش نقدینگی است و نمی توان با افزایش سود بانکی میزان نقدینگی را کاهش داد. افزایش سود بانکی باعث افزایش میزان سپرده گذاری مردم در بانک ها به جای هجوم به بازارهای موازی می شود، اما هیچ ضمانتی وجود ندارد سیستم بانکی کشوری مثل ما همانطور که در سال 91 اثبات کرد در شرایط افزایش نقدینگی خود مستقیما وارد بازارهای موازی نشود، یا پول های مردم را به جایی که به سمت تولید هدایت کند، به خاطر سود آورتر بودن بازارهای سفته بازی به کسانی که با رانت به وام های بانکی دست پیدا کرده و پول را وارد بازارهای سفته بازی می کنند وام ندهد. نگاهی به عملکرد سیستم بانکی در سال 91 در موارد زیر نشان می دهد که مشکل نظام بانکی کشور به هیچ وجه با افزایش سود بانکی حل نخواهد شد.
      • رسیدن نسبت تسهیلات به سپرده های سیستم بانکی کشور به منفی 17 درصدi
      • ورود غیرقانونی تقریبا تمام بانک ها به سفته بازی بازار ارز و فروش ارز در بازار آزادii
      • ورود غیرقانونی برخی بانک ها در سفته بازی بازار سکهiii
      • خرید غیر قانونی اوراق قرضه راه آهن آمریکا توسط یکی از موسسات اعتباریiv
      • رشد قارچ گونه شرکت ها، لیزینگ ها و بیمه ها با مالکیت بانک هاv
    • قطعا همان طور که اشاره فرمودید گردش پولی صحیح و قابل کنترل از ضرورت های اقتصاد کشور است، اما تنها نگاهی به میزان مطالبات معوق و مشکوک الوصول سیستم بانکی کشور نشان می دهد که سیستم بانکی ما یک سیستم کاملا مبتنی بر رانت است که به جای تزریق نقدینگی به تولید، نقدینگی را به بازارهای موازی تزریق می کند و حتی خود در بازارهای مختلف سفته بازی در ابعاد کلان راه انداخته است.
  • در مورد نکته سوم،
    • اولا بنده حرص و ولع نظام بانکی در کسب سود را مورد اشاره قرار داده بودم نه حرص و ولع در دریافت تسهیلات از سیستم بانکی. همانطور که اشاره کردم مشکل اصلی نقدینگی است. اگر شما اجازه بدهید نقدینگی و در پی آن تورم افزایش یابد، هر چند سود تسهیلات را بالا ببرید، نمی توانید نقدینگی را به صورت صحیح به گردش در آورید. به عنوان مثال هم اکنون که تورم نقطه ای نزدیک به 40 درصد است، اگر شما نرخ تسهیلات را به 40 درصد برسانید، فکر می کنید هیچ تولید کننده ای سراغ گرفتن تسهیلات می آید. تنها کسی که در چنین شرایطی سراغ تسهیلات می آید همان سفته باز است که می تواند سالانه با پول 100 درصد سود کند و 40 درصد سود به بانک بدهد. به نظر بنده در شرایط فعلی اگر سود تسهیلات بانکی به اندازه تورم نقطه ای باشد، بر عکس گفته شما باید از خود بپرسیم استفاده از تسهیلات بانکی برای تولید چه نفعی دارد؟ چه تولید کننده ای می تواند 40 درصد سود به تسهیلات پرداخت کند. اما سفته باز در هر شرایطی می تواند سود را پرداخت کند. همانطور که سفته بازان کلان توانستند در کمتر از 2 سال نرخ ارز  و طلا را نزدیک به 4 برابر کنند.
    • ثانیا با بنده شما کاملا موافقم که رانت در تسهیلات بانکی پایه بروز بسیاری از مشکلات است، اما تنها راه حل این موضوع و از بین بردن رانت افزایش سود نیست. راه حل های دیگری نیز وجود دارد که می توان در صورتی که علاقه مند باشید در مورد آن ها بیشتر بحث کنیم.
    • ثالثا بنده با شما کاملا موافقم که در بحث ربا کم و زیاد مهم نیست، اما به نظر بنده در یک سیستم پولی اسلامی به جای این که ساختارهایی مانند بانک بخواهند سود کم یا زیاد پرداخت کنند و ما سعی کنیم با هر وصله و پینه سودهای قطعی غیر شرعی را در قالب عقود اسلامی توجیه کنیم، بهتر است تا حد امکان بانک ها جای خود را به ساختارهایی شبیه بورس بدهند که سرمایه گذار در سود و زیان شریک گردد و تامین مالی از طریق چنین ساختارهایی انجام شود.
  • در مورد نکته چهارم بنده اصلا متوجه نمی شوم این فاصله چگونه عامل اصلی تورم در کشور ماست. استدلال بنده در مقصر دانستن نظام بانکی به عنوان عامل اصلی تورم، ناظر به عملکرد این نظام در کشور ما در افزایش نقدینگی کشور و اتفاق نظر اقتصاد دادن ها بر معرفی افزایش نقدینگی به عنوان عامل اصلی تورم در بلند مدت بود. بنده متوجه نمی شوم استدلال شما چه مبنایی دارد؟
  • در مورد نکته پنجم همانطور که در مقاله توضیح داده شد نقدینگی به مجموع اسکناس و مسکوک به علاوه سپرده های بانکی اطلاق می شود. بنده متوجه نمی شوم که اصطلاح نقدینگی مازاد یا جمع آوری نقدینگی به چه معناست؟ بنده ادعا کردم که افزایش سود بانکی و بازگشت پول مردم به بانک ها بنا به تعریف نقدینگی اگر باعث افزایش نقدینگی نشود، باعث کاهش آن نخواهد شد. اگر شما خلاف این ادعا را دارید، خوشحال می شوم که دلایل شما در نحوه کاهش نقدینگی در صورت سپرده گذاری مردم در بانک ها را بشنوم.
  • در مورد نکته ششم نمی دانم منبع شما در مورد این که پرداختی به مردم به مراتب بیشتر از درآمدهای حاصل از هدفمندی بوده چیست؟ بنا به ادعای دولت تراز صندوق هدفمندی صفر است و هیچ پرداختی بیش از درآمدها انجام نشده است. حتی اگر ادعای منتقدان این طرح مبنی بر افزایش پایه پولی کشور در نتیجه عدم تسویه تنخواه 5 هزار میلیارد تومانی دریافتی دولت برای اجرای این طرح را بپذیریم، واضح است که این رقم در برابر رقم بیش از 41 هزار میلیارد تومان استقراض سیستم بانکی کشور از بانک مرکزی تا پایان سال 90 بسیار ناچیز است. در واقع سهم هدفمندی در این صورت در افزایش پایه پولی و به تبع آن نقدینگی کمتر از یک هشتم سهم عملکرد نظام بانکی است.
  • در مورد نکته های بعد بنده راه کارهایی در این زمینه با توجه به تجربیات نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با سیستم ربوی و آسیب شناسی مشکلات پیش آمده در اثر آن دارم که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد. اما چیزی که واضح است و سعی کردم در این نوشتار به آن بپردازم آن است که متاسفانه افکار عمومی جامعه و حتی مسئولین ما به گونه ای شکل گرفته است که تورم موجود در نتیجه هدفمندی و تحریم هاست، در صورتی که اگر افزایش نقدینگی را به عنوان عامل اصلی تورم بپذیریم واضح است که مشکل اصلی در افزایش نقدینگی بد عمل کردن سیستم بانکی کشور است که بسیار راحت تر از موضوع یارانه ها قابل اصلاح است. البته قطعا راه کارهای بنده ایرادات فراوانی دارند، اما اگر این موضوع به صورت یک دغدغه برای جامعه ما در آید با هم فکری و توافق تمامی پتانسیل های فکری جامعه، قطعا خواهیم توانست با کمترین هزینه و کسب بیشترین دست آوردها گام اصلاح نظام بانکی را نیز مانند هدفمندی یارانه ها برداریم.

    ivhttp://www.aftabir.com/news/view/2013/mar/02/c2_1362210975.php/%D8%B5%D8%AF-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D9%87%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7
    vhttp://farsnews.com/newstext.php?nn=13911216000116

پاسخ مطلب فوق را در این پست بخوانید: پاسخ حقیر به آقای جاهد بزرگوار نگارنده مقاله فارس

مطالب مرتبط این وبلاگ:

در نقد مقاله فارس در مورد عامل اصلی تورم
شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور


برچسب های مرتبط:  اقتصاد      بانک     تورم

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/25
10:46 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

مطلبی علمی در خبرگزاری فارس منتشر گردیده است که سهم میزان تسهیلات پرداختی بانکها و ضریب تکرار آنها را براساس آمار و اطلاعات رسمی و جدولهای تنظیمی مورد بررسی قرار داده است و در پایان اینچنین نتیجه می گیرد:

خبرگزاری فارس: هدفمندی عامل تورم نیست/سیستم بانکی چگونه تورم می‌آفریند؟"در نهایت می توان نتیجه گرفت که علت اصلی تورم موجود در کشور نه پیگیری اهداف عدالت طلبانه ای مانند هدفمندی یارانه ها است، و نه فشارهای ناشی از درگیری سیاسی با نظام های ظالمانه بین المللی و تحریم های بانکی و نفتی کشور. علت اصلی فشارهای تورمی ساختار ربوی حاکم بر مدیریت پولی کشور است. ربا اعلام جنگ با خداست و هم اکنون مردم در بسیاری از کشورها علت اصلی بسیاری از مشکلات نظام های اقتصادی خود را عملکرد سیستم بانکی می دانند.

دولت نهم در ابتدای عملکرد خود سعی کرد از طریق کاهش دستوری سود تسهیلات، ولع این نظام در کسب سود بیشتر را کنترل کند. اما سیستم بانکی با قدرت بی پایان خود در مدیریت سیاست های پولی کشور، چنان بهم ریختگی و تورمی در پایان سال 90 در اقتصاد کشور به وجود آورد که در نهایت دولت مجبور شد با افزایش نرخ سود بانکی موافقت نماید.

جالب است که استدلال مدیران سیستم بانکی برای افزایش نرخ بهره بانکی این بود که کاهش نرخ بهره تسهیلات سبب افزایش نقدینگی جامعه و در نتیجه تورم شده است و اگر نرخ سود بانکی را افزایش دهیم، نقدینگی از دست مردم به بانک برگشته و تورم کاهش می یابد! واضح است که چنین تفسیری از علت افزایش نقدینگی و مطرح شدن گسترده آن در رسانه ها، یا ناشی از ضعف بسیار شدید علمی کسانی است که آن را مطرح کرده اند و یا حساب باز کردن روی ضعف بسیار شدید علمی جامعه مخاطب!

کاهش نرخ تسهیلات چه ربطی به افزایش نقدینگی دارد و جمع آوری نقدینگی از دست مردم و پرداخت آن به بانک برای تسهیلات دهی بیشتر و کسب سود از آن چه دخلی به کاهش نقدینگی!؟ واقعیت آن است که هنگامی که سال هاست مردم ما با سپرده گذاری در سیستم بانکی در شرایطی که سود پرداختی آن به مراتب پایین تر از نرخ تورم و در واقع منفی است، پایه ای ترین قاعده علمی بانکداری مبنی بر لزوم پرداخت سود به منظور جذب سپرده را زیر سوال برده اند، نظام جمهوری اسلامی بهترین موقعیت برای پشت سر گذاشتن نظام ربوی بانکی بین المللی و ایجاد نظام پولی اسلامی را دارا می باشد.

واضح است که مهمترین شاخصه های این نظام پولی صفر کردن نرخ تورم، صفر کردن سود سپرده گذاری، صفر کردن سود تسهیلات و تقسیم عادلانه قدرت خرید اعتباری یا همان امکان استفاده از تسهیلات بین آحاد افراد جامعه خواهد بود. به نظر می رسد با تکیه بر پتانسیل علمی و معنوی موجود در جامعه اسلامی ایران برای ارائه تمدنی اسلامی به جامعه جهانی، و افول روزافزون نظام سرمایه داری حاکم، تعریف ابعاد نظام پولی اسلامی، آزاد کردن جامعه اسلامی از دشمنی با خدا به وسیله ربا و گسترش عدالت از طریق جایگزین کردن ساختارهای سرمایه داری با ساختارهای اسلامی، هر چند دشوار اما با توکل به خدا و اعانت از معصومین دور از دسترس نخواهد بود."

این نتیجه گیری چندین ایراد اساسی و چند غفلت دارد:

1- ساختار ربوی حاکم بر مدیریت پولی کشور از زبان کارشناس اقتصادی به عنوان دلیل نهایی تورم چند ایراد دارد اولاً این که ساختار بانکداری ما براساس تجویز علما و فقها پیچیده شده است و قرار نیست که کارشناس اقتصادی در بحث تعیین ربوی بودن یا نبودن آن وارد شود. ثانیاً ساختارهای دقیقاً ربوی بانکی در بسیاری از کشورهای دنیا هم اکنون وجود دارد ولی تورمشان در حد نزدیک به صفر است، پس نمی توان حتی با فرض قبول کردن این که ساختار بانکداری ما ربوی است، آن را عامل اصلی تورم دانست.

2- نگارنده، قدرت بی پایان بانکی را بر کاهش دستوری سود تسهیلات در سال 90 غالب دانست، اما هرگز نگفت که همان میزان کمی که بر سود تسهیلات افزوده شد، چطور فوراً نرخ ارز و سکه را حدود 20 درصد کاهش داد و آیا کاهش نرخ ارز به معنی افزایش ارزش پول ملی و کاهش تورم نیست؟! اتفاقاً به نظر حقیر مشکل از همین سیاست های دستوری در مدیریت اقتصادکشور است که بالاخره موجب می شود دولت در برابر قواعد و قوانین اقتصادی تسلیم گردد. اگر دولت ها پایه گذاری درستی در اقتصاد ایجاد می کردند و با افزایش تولید و کنترل نقدینگی تورم را کاهش می دادند می توانستند نرخ سود بانکی را نیز کاهش دهند، اما وقتی دولت عملاً سود سپرده های بانکی را طوری تعیین می کند که فاقد توجیه برای سرمایه گذاری باشد، معلوم است که پول به جای اینکه به بانک برسد مستقیماً به بازار سرازیر می شود و از دست این فروشنده به دست آن فروشنده می چرخد و حال این که اگر بانک در این وسط وجود داشت، عملاً گردش پولی نیز کندتر و کنترل شده تر و به سمت های مشخص صورت می گرفت، پس عملاً بانک مزاحم اقتصاد نیست بلکه برای گردش پولی صحیح و قابل کنترل از ضرورتهای اقتصادی هر کشور است.

3- نگارنده علی رغم این که میزان و تکرار تسهیلات بانکی را در افزایش نقدینگی و تورم موثر می داند، اما ریشه ی این حرص و ولع در دریافت تسهیلات را مورد واکاوی قرار نمی دهد. وقتی که سود بانکی به مراتب از نرخ تورم کمتر در نظر گرفته شده است، معلوم است که حرص و ولع برای دریافت تسهیلات و سرمایه گذاری در هرچیزی از ارز و سکه و خودرو و خانه و ... افزایش می یابد و حال این که اگر سود بانکی و نرخ تورم نزدیک هم می بود، دیگر استفاده از تسهیلات بانکی برای دلالی عملاً چه نفعی داشت؟ و دیگر چه کسی برای خرید هرچیز غیرضروری به دریافت تسهیلات بانکی رو می آورد؟! پس علت اصلی افزایش حرص و ولع در دریافت تسهیلات و بروز تخلفات بزرگ اقتصادی مانند 3000 میلیاردی در همین رانت تسهیلات بانکی است که در صورت رعایت مبنای علمی تعیین نرخ سودبانکی با استفاده از نرخ تورم، عملاً نه مه آفرید و نه هیچ کس دیگری برای گرفتن تسهیلات بانکی اینقدر حرص نمی زدند و رشوه نمی دادند و کسی هم برای چنین تسهیلاتی نمی توانست طلب رشوه نماید، در واقع ما با این گمان باطل که سود کم ربا نیست و سود زیاد رباست اقتصاد کشور و بانکها را دچار فساد کردیم، در حالی که معیار میزان سود رعایت اصول فقهی در معاملات شرعی است نه میزان سود.

4- نگارنده احساس می کند چون سالهاست که مردم ما به سودهای سپرده های بانکی کمتر از نرخ تورم عادت کرده اند پس ما پتانسیل خوبی برای اصلاح اقتصاد داریم اما ایشان اصلاً توجه نمی کند که همین فاصله بین نرخ سود و نرخ تورم عامل اصلی تورم بالا در کشور ماست و هرگاه دولت ها اصرار داشته اند که به صورت دستوری با کاهش نرخ سود بانکی نرخ تورم را کاهش دهند عملاً به بن بست رسیده اند و دوباره ناچار به افزایش سودبانکی شده اند، همانی که نگارنده در مورد سال 90 به قدرت بی پایان سیستم بانکی تعبیر کرده اند.

5- این که نگارنده تمام کسانی را که عامل نقدینگی را به کم بودن سود سپرده های بانکی متوجه می دانند یقیناً بی سواد و یا سوءاستفاده گر می داند جای بحث کارشناسی ندارد ولی یقیناً ایراد دارد. بالاخره نقدینگی های مازاد در هر اقتصادی باید با ابزارهای اقتصادی مانند سهام و اوراق مشارکت و سپرده گذاری بانکی جمع آوری گردد و اگر این ابزارها فاقد توجیه و سودآوری و حتی با زیان همراه باشند چگونه می توان کارکرد متعارفشان را متوقع بود؟ چرا باید از مردم توقع داشت در حالی که ارزش پولشان در حال کاهش است پولشان را در بانکی بگذارند که ارزش پولشان را بیشتر کاهش دهد.

6- نگارنده طرح هدفمندی یارانه ها را در میزان نقدینگی و تورم بی تأثیر می داند در حالی که مشخص است که این طرح خوب به گونه ای اجرا شد که میزان هزینه کرد و پرداختی های دولت در هدفمندی به مراتب بیش از درآمدِ‌ پیش بینی شده بود و این نشان دهنده ی افزایش نقدینگی در جامعه و به معنی تأثیر قطعی در افزایش تورم است.

7- نگارنده در انتها صفر کردن سود بانکی و نرخ تورم و سود تسهیلات را موجب نجات کشور می داند و استفاده از پتانسیل علمی و معنوی موجود را برای این کار کافی می داند ولی به این قسمت که اصلی ترین بخش بحث است و تاکنون مورد ادعای خیلی از افراد هم بوده که می رسد، بحث را جمع کرده و به پتانسیل علمی و معنوی و توکل بر خداوند اکتفا می کند، گویا ما و کارشناسان ما همگی استاد انتقادند و به پیشنهاد که می رسند آن را به سایرین می سپارند.

8- بحث دیگر شبهه ای است که در مورد ربوی بودن وام ها لازم به توضیح می دانم این است که اگر تسهیلات طبق دستورات مصوب و مورد تایید علما و شورای فقهی بانک مرکزی پرداخت و بازپس گرفته شود، عملاً ربایی اتفاق نمی افتد که این مهم مستلزم رعایت تسهیلات گیرندگان و نظارت بانک است. تسهیلاتی که عنوانش فروش اقساطی است و در محل معین و برای خرید کالای مشخص صرف شود و بانک به عنوان مالک آن را به صورت اقساطی و گرانتر از قیمت نقد بخرد و به تسهیلات گیرنده بفروشد مشمول معامله ی فروش اقساطی که از عقود اسلامی است می شود نه از معاملات ربوی! و همین طور است سایر معاملات شرعی مانند جعاله و مضاربه و ....

9- ادعای ربوی بودن تسهیلات بانکی به جای دعوت به رعایت اصول و شئون آن چه فایده ای دارد!؟ جز این که موجب می شود ربای واقعی در بازار رواج یابد، آیا ما مجازیم که به بهانه ی مقابله با بد، بدتر را ترویج کنیم؟! آیا این توجیه را در بین نزول خوران کم دیده اید که به استناد همین جملات امثال نگارنده استناد می کنند و نزول و ربا خوری خود را مشروع و قانونی می دانند؟! آیا نباید نحوه ی درست و صحیح و شرعی استفاده از تسهیلات بانکی را با آموزش مردم و نظارت بر بانکها دنبال کنیم؟! آیا اینچنین بی محابا و مطلق در مورد ربوی بودن تسهیلات بانکی صحبت کردن دخالت در شئون حکومتی ولایت فقیه و فلج کردن سیستم بانکی به عنوان قلب خون رسان اقتصاد کشور نیست؟! و حتی با فرض قبول سخن نگارنده، اگر سیستم بانکی ما دچار رباست و پتانسیل علمی و معنوی دوستان هم بالاست لطف کنند به جای انتقاداتِ صرف، پیشنهاد ارائه نمایند، وگرنه یقیناً می توان همین سیستم را به نحو بهتر و پاکتری اداره نمود.

در پایان نظر شما را به مقاله ای که چندی پیش با عنوان "شاه کلید حل مشکلات اقتصادی کشور" نگاشته بودم تقدیم می کنم، ضمن قبول این که یقیناً اشتباهات زیادی در مسائل اقتصادی بر من وارد است ولی بالاخره دوستانی که فقط انتقاد می کنند باید جسارت و شاید هم به زعم خودشان حماقت امثال مرا در دادن پیشنهاد بپذیرند و خودشان نیز در این عرصه با قدرت و شجاعت وارد شوند.

برچسب های مرتبط:  اقتصاد      بانک     تورم

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/25
10:41 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

با توجه به این که در چند پست، به مبانی فکری و اعتقادی جریان انحرافی پرداختم و با توجه به مسائلی مانند ادعای دیدن هاله ی نور، کشف مدیریت مستقیم امام زمان در بحث هدفمندی، اظهار نظر قطعی در معرفی یاران امام زمان، ادعای شدید ولایت مداری در عین تبعیت نکردن از ولایت فقیه و برخی علائم دیگر، بالاخره یکی از طرفداران جناب مشایی که در این وبلاگ بارها به دفاع از مشایی پرداخته بودند، گفتند که مشکل از شماست که این مسائل را باور نمی کنید وگرنه این مسائل و ارتباطات غیبی وجود دارد و با ظهور امام شرمندگی برای منکران این مسائل می ماند.

فارغ از این که نظر این دوست، چقدر بر مطالبم در باب انحرافات جریان انحرافی صحه می گذارد، لازم دیدم از نگاه دینی و البته تا حدی که به مسئله اشراف دارم به رد این گونه ارتباطات و استفاده از  آنها بپردازم:

در تمام داستان هایی که از قرآن مجید به خاطر داردم، غیر از داستان حضرت خضر علیه السلام که نشان می دهد برخی از اولیای الهی از اطلاعات غیبی خود مجاز به استفاده بودند، سایر انبیای الهی جز در مواردی که وحی (در بیداری یا خواب) به ایشان می شده است مجاز به چنین کاری نبودند و حتی چنین علمی نداشتند. به عنوان مثال حضرت ابراهیم با دیدن خوابی که در مورد قربانی کردن حضرت اسماعیل دیدند به نوعی مورد وحی و دستور الهی قرار گرفتند، اما اینگونه به خاطر ندارم که پیامبری و یا امامی معصوم از غیب دانی خود در مدیریت و رفتار خود استفاده کرده باشد.http://www.ammariyon.ir/files/fa/news/1390/3/23/7148_758.jpg

حضرت پیامبر اعظم صلوات الله علیه، بهترین بنده ی خدا و برترین اسوه ی مومنین، بین استفاده از غیب و مشورت، مشورت را انتخاب می کردند، حضرت علی علیه السلام اگر چه می دانستند ابن ملجم در کدام شب و در کدام مسجد چه خیالی در سر دارد ولی براساس غیب دانی تسلیم نشد، حضرت امام حسین علیه السلام اگر چه داستان کربلا و عاقبت اجابتِ دعوت کوفیان را می دانستند اما به جای رفتار براساس دانش غیبی خود، از تکلیف خود تبعیت نمود. در داستان شهادت بسیاری از ائمه صلوات الله علیهم اجمعین می دانیم که امامان ما از شهادت شان در همان شب یا روز مطلع بوده اند، اما هیچ پرهیزی براساس آن اطلاعات غیبی انجام نداده و طبق روال عادی و تکلیف خود عمل می نمودند.

بحث دیگر این که منابع غیبی همیشه از سوی خداوند نیستند، و اگر چه وحی و الهام از سوی خدا تنها برای خالصان است که صورت می گیرد ولی هستند افرار و اشراری که به واسطه ی ریاضت یا برخی اعمال خاص، از منابع شیطانی برایشان الهام می شود، پس اگر حقیری مانند من خبری از غیب آورد و محقق شد، نباید فوراً فرقه ای برای تبعیت از او تشکیل داد، چه بسا این اخبار از طریق حدس و یا راههای حرام مثل رابطه با اجنه و شیاطین حاصل شده باشد، منابع غیبی که در قرآن کریم نیز به وجود چنین ارتباطاتی صحه گذاشته شده و البته این اعمال از گناهان بزرگ و حرام قطعی می باشند و اگر کسی از راه حلال و براساس خواست خداوند به چنین قدرتهایی رسید یقین بدانید که این فرد از آنهاست که حتماً ظرفیتش را داشته است که به او داده اند چرا که:

هرکه را اسرار حق آموختند، مهرکردند و دهانش دوختند

این چنین افر ادی می شوند مثل آیت الله بهجت، نه مثل برخی دیگر که اسرار (موهوم) عیان گویند و بعد ادعای حلاج شدن داشته باشند.

حال با مثالهای فوق که یقیناً می توان خیلی بیش از آنها یافت و  در اینجا قلت شان به دلیل قلت دانش من در تاریخ اسلام است، چگونه می توان نتیجه گرفت که کسی در حد و اندازه ی آقای مشایی و یا دوستان شان، بافرض (محال) براساس دانش غیبی خود از تکلیفِ شرعی و عقلی خود شانه خالی کند؟ بر چه اساسی می توان گفت که چون فرضاً چیزی از غیب به ایشان رسیده است پس می توانند رأساً به آن عمل کنند حتی اگر برخلاف شرع و عقل باشد؟ مگر این که فرض کنیم ایشان مقامی مافوق حضرت موسی و در حد حضرت خضر علیهما السلام داشته باشند؛ البته یکی از دوستان و اساتید آقای مشایی (آقای یعقوبی) ادعاهای اینطوری به صورت علنی در مورد نصیحت به حضرت موسی دارد که این گزینه را نیز می توان رد نشده روی میز نگاه داشت.

در روایات مسلم و قطعی داریم که کسی که ادعای اطلاع از برخی اخبار غیبی خاص مانند تعیین روز قیامت و یا موعد ظهور و یا ارتباط با امام زمان دارد دروغگوست، حتی علما و بزرگانی که با امام زمان ارتباط داشتند بعد از فوت شان و از سوی نزدیکان و خواص شان چنین مسائلی کشف گردید، نه این که خودشان بیایند و دوربزنند که مستقیم رابطه داریم و هاله ی نور دورمان هست و دیگر دوران تحسس (حس کردن امام زمان عج) است و می توان امام زمان (عج) را حس کرد و با او رابطه داشت.http://www.up3.98ia.com/images/jriiibup2yge3dh3vo.jpg

حتی می گویند برای عرفای بزرگ که حالت های معنوی غیبی و شهودی حاصل می شود نیز آن حالت، تنها برای خود آن عارف معنی دارد و مستند است و اینگونه نیست که برای سایرین حجت و قابل اتباع باشد. در هر صورت کشف این انحرافات و تجویز دارو برای آنها کار اساتید اخلاق و علمای دین است و اگر کسی از ایشان فاصله گرفت، این بیماری انحرافی تمام شئون او را در بر می گیرد، دیگر اگر قرار شد قیمت سود بانکی را نیز تعیین کند وابسته به این حالات می شود، اگر قرار باشد کسی را عزل و یا نصب کند هم نمی تواند از این قوای توهمی استفاده نکند، بسیاری از اعمال رییس جمهور که حتی برای اطرافیان ایشان هم قابل فهم نیست احتمال قریب به یقین از همین منابع موهوم نشأت می گیرد، یعنی وزیری که نمره اش بیست است یا آن یکی که هلو بود را نیز بر اساس همان دلایل عوض می کند یا دیگری را در مأموریت عزل می کند، اگر قرار بود انقلابی را اسلامی یا انسانی بداند آن را هم به همان منابعش رجوع می دهد، اگر قرار شد فتوا دهد با مردم اسرائیل دوستیم یا نه، آن را هم به همان منابع رجوع می دهد، اگر قرار باشد بفهمد کسی یار امام زمان است یانه می تواند با استفاده از همان منابع موهوم به صورت قطعی بفهمد که چه کسی یار هست و چه کسی یار نیست.

 در هر صورت تکلیف مسلمین در زمان غیبتِ معصوم، مشخصاً انجام تکالیف شرعی شان و تبعیت از علما و فقهاست و در عصر حاضر بر عصاره ی جمع علما یعنی مقام معظم ولایت فقیه است، همان مقام که به زعم امام خمینی ولایت رسول را دارد، نه این که براساس اطلاعات موهوم، غیرمستند و شهود ادعایی از عرفای جعلی و مدعیان دروغین ارتباط با امام معصوم گام بردارند و به جایی برسند که به جای امام زمان، مشایی بشود رهبرشان و شمشیر در برابر نائب برحق امام زمان بکشند. دوستان توجه داشته باشند که در ابتدا زاویه پیدا کردن، اگر چه چندان به چشم نمی آید ولی با طی مسیر، ناگاه فرسنگ ها از سبیل هدایت فاصله ایجاد می شد و همین خارج شدن از جاده ی ولایت است که می شود در هروادی سرگشتگی و حیرانی و گمراهی.

این مطلب در عصرهامون منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: انحراف     مشایی        هاله نور     احمدی نژاد      ولایت فقیه

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/24
11:14 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره شریف) و رهبر عظیم الشأن ایران اسلامی، حضرت امام خامنه­ای (حفظه الله)، همواره بر لزوم وحدت بین مسئولان تأکید کرده­اند و تحقق این مسئله­ی حیاتی را در رفتار مسئولان طلب می­نمودند؛ این بزرگواران در کنار تأکیداتی که به حفظ وحدت داشتند، در مواقع حساس نیز نسبت به هرگونه وحدت شکنی و تفرقه افکنی هشدارهای جدی می­دادند که چند نمونه از این تأکیدات را در خصوص اهمیت حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه را به تفکیک تقدیم می دارم:

وحدت در کلام امام  خمینی:

·         از امور مهمه ای که بر همه ما واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهوری اسلامی است، و آن بستگی دارد به وحدت.

·        باید ما همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است ، و این رمز پیروزی را از دست ندهیم.

·        ما در سایه آرامش و وحدت می توانیم این کشور را به مقاصد عالیه اسلامی برسانیم.

·        از امور مهمه ای که بر همه ما واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهوری اسلامی است، و آن بستگی دارد به وحدت.http://goftomanedini.com/attachment.php?attachmentid=97034&stc=1&d=1359635757

·        هی نگویید وحدت و دنبالش نباشید، عملاً با هم وحدت داشته باشید.شما برادرهای هم هستید.

·        تأکید می کنم که اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمی بیند؛ و اگر صدمه ای این کشور ببیند از اختلاف سران است.

·        همیشه سفارش کردیم به اینکه باید وحدت کلمه داشته باشید تا بتوانید یک کاری انجام بدهید.اگر هر کدام یک جناح خاصی باشد، یک طرف خاصی بکشد، و او طرف دیگری بکشد، این ، اولین استفاده اش مال اجانب است.

·        با هم باید متحد بشویم، و اگر با هم متحد بشویم آسیب پذیر نیستیم.

وحدت در کلام امام خامنه ای:

·        همه ملت رشید ایران، مخصوصا آنان که سخن و عملشان در معرض قضاوت و توجه دیگران است، باید صفوف خود را متحد و مرصوص ساخته، با وحدت و همکاری و با گام های استوار، به سوی اهداف عالیه اسلام قدرتمندانه حرکت کنند و دشمنان کمین گرفته را که مترصد فرصت اند مأیوس سازند».

·        وحدت مسئولان یک فریضه مهم است و تعمد در بر هم زدن آن، خلاف شرع به شمار می رود.

·        مسئولان کشور در مقابل قطعنامه تحریم و تحریمهای یک جانبه امریکا و اروپا، تصمیمات بسیار درستی گرفته اند و انشاءالله با این تدابیر و در سایه وحدت و همدلی، تحریم به یک فرصت تبدیل خواهد شد.

·        اختلاف نظر دولت و مجلس در مسائل مختلف فاجعه نیست بلکه تبدیل این اختلاف سلایق به شکافهای غیرقابل اصلاح و زخمهای غیرقابل علاج، خطایی بزرگ است.

·        دشمن درصدد بی اعتماد کردن مردم به مسئولان است و هیچکس نباید به گونه ای سخن بگوید که مردم به دولت، مجلس و قوه قضایی بدبین شوند.

اهمیت حفظ وحدت در برهه ­ی حاضر

رهبر معظم انقلاب، شرایط حاضر کشور را به یک پیچ تاریخی تشبیه نموده­اند، چرا که عبور از این شرایط، به منزله­ی گذار از نقطه­ی عطف در تاریخ انقلاب و ورود به یک پرده­ی جدید از پیشرفت، ثبات و امنیت تلقی می­شود. دشمنان انقلاب اسلامی ایران، هرآنچه تیر از فشار، تحریم، تهدید، جنگ سخت، جنگ نرم، ترور، تهاجم فرهنگی، فتنه، تفرقه افکنی و ... در چله داشتند را رها کرده اند، ولی تاکنون نتوانسته­اند انقلاب را به زانو درآورد، و هر بار با همتی مضاعف مواجه شده و موجب به هم تنیده­تر شدن ریشه­های این انقلاب تنومند درقلب و جان مردم گردیده است.

http://www.siasatrooz.ir/images/docs/000077/n00077997-b.jpg

آنچه که اکنون موجب تاریخی شدن شرایط کشور است، تحریم­های سخت اقتصادیست که چه به لحاظ کسب درآمد برای اداره­ی امور کشور و چه به لحاظ خرید مایحتاج از غذا تا دارو، مردم را در تنگنا قرار داده­است، این بار دشمن به خسته کردن مردم طمع کرده است، طمعی که، در چاه افتاده، به هر ریشه­ی سستی کند.

هم اکنون که مردم کمر همت به تحمل شرایط سخت اقتصادی بسته اند و قربتاً الی الله، مشکلات را صبورانه تحمل می کنند، وظیفه­ی مسئولان حل و کاهش مشکلات مردم است، مسئولان باید هرآنچه که در توان دارند را در طبق اخلاص گذاشته و دست در دست هم، به حل مشکلات مردم بپردازند.

وحدت و همدلی مسئولان در خدمت به مردم و انقلاب، موجب می شود، مردم نیز احساس آرامش کنند و قدرت تحمل شان افزون شود، مسئولان آن هنگام که دست در دست هم می­نهند، توانی مضاعف در حل مشکلات پیدا می کنند، توانی که بسان خورشید تابان، دل و خانه ی مردم را نیز گرم می­کند.

وحدت و همدلی مسئولان، دل سیاه دشمنان را چون گور تاریک می­کند و امیدشان را از فشارها زودتر به ناامیدی نائل می سازد؛ وحدت، سفره­ی تنگ تحریم­ها را زودتر بر می­چیند و خوان عزت و برکتِ استقلال و مقاومت را می­گستراند.

وقتی که وحدت مسئولان این همه برکت برای کشور، مردم و انقلاب و این همه ضربت برای دشمنان به همراه دارد، چگونه می توان از مردم دم زد، ولی به تفرقه دامن زد؟! چگونه می­توان برای دشمن کری خواند و در امر به وحدت، خود را به کری زد؟!! آن­گاه که مردم این کشور، از هر مذهب و قومیتی دست در دست هم دارند، چگونه می توان دم از همه­ی مردم زد، ولی خواست همه­ی مردم را نخواست؟! مردم در 22 بهمن مرگ را برای دشمنان خواستند و وحدت و بصیرت را برای مسئولان، مردم با راهپیمایی­شان چه صریح، وحدت شکنی را برای مسئولان­شان تقبیح کردند و چه جمیل نظر مسئولان را به جمال جانان رهبرشان جلب کردند. مردم حول محور ولایت، می چرخند و از مسئولان نیز می خواهند که ولایت مداری را مدار حرکت قراردهند، چرا که وحدت در خدمت به ملت، حول محور ولایت، به لحاظ عقلی، شرعی، اخلاقی و قانونی، واجب است و لازم، چگونه می­توان حفظ نظام را اوجب واجبات دانست ولی حفظ وحدت که ستون حفظ نظام است، را اوجب واجبات ندانست؟!

هر آنچه که انسان را از ولایت الله باز می دارد، ولایت شیطان است، تبعیت از نفس، تبعیت از شریک، اطاعت از مراد، همه و همه، آن گاه که انسان را از ولایت الله و رسول و اولیائش بازمی دارند، ولایت شیطانند، ولایت­مدارانِ شیطان، می توانند در جبهه­های مختلف باهم دشمنی یا به قول خودشان رقابت کنند، اما تبعیت کنندگان از ولایتِ الله، همه متحدند و منسجم و این همان جمعیت است که دست خدا را به همراه دارد.

منابع سخنان امام خمینی و امام خامنه ای:

www.imam-khomeini-isf.com

http://www.hawzah.net

http://farsi.khamenei.ir/

برچسب های مرتبط: ولایت مداری   سران قوا    وحدت

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

91/12/24
9:25 ع

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

در کنار انتقاداتی که از عملکرد قوا و یا مسئولان انجام می دهیم، انصاف حکم می کند که از موفقیت های شان نیز بگوییم. اخیراً وزیر محترم راه و مسکن فرموده اند که مسکن مهر یک انقلاب بود و اینجانب نیز به عنوان کسی که از نزدیک با این طرح عظیم سروکار داشته ام و یکی از متقاضیان این طرح نیز هستم حرف ایشان را تأیید می کنم.

در کشوری که پروژه های عمرانی بزرگ به صورت متوسط حدود 10 ساله انجام می شدند، طرح عظیمی مانند مسکن مهر آن هم با وارد کردن مردم در قالب تعاونی های مسکن مهر با زمانی به مراتب کمتر از طرح های عمرانی دیگر واقعاً ستودنی است. این که در تمام شهرستان ها و شهرهای کشور دولت رأساً زمینش را مجاناً تهیه کند و تسهیلات نیز در نظر بگیرد و مردم را در جهت تشکیل تعاونی هدایت کند و بر عملکرد تعاونی ها نیز نظارت کند جای تقدیر دارد و این که چنین طرح عظیمی با بهترین نظارت و کمترین دزدی در دست اتمام باشد جای تحسین هم داردhttp://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1391/12/1/837949_966.jpg.

بعضاً در کشور ما ساخت یک ورزشگاه متوسط با بیش از این زمان و با کلی ریخت و پاش و کیفیتی پایین تر انجام می شد، اما در مسکن مهر، یک ایده ی عالی و شجاعانه و اجرای خوب، موجب اجرای یکی از ماندگار ترین و باشکوه ترین طرح های ملی در کشور گردید. حتی آن دسته از افرادی که تمام شئون دولت را زیر سؤال می برند، به مسکن مهر که می رسند جز با سکوت و جملات مبهم و غیر منصفانه نمی توانند از کنار این مسئله بگذرند، ملاکی که میزان انصاف منتقدان دولت را با آن می توان سنجید.

یکی از مزایای طرح مسکن مهر این بود که توانست قیمت خانه را که به صورت غیر منطقی افزایش یافته بود را کاهش دهد و تا چند سال جلوی افزایش قیمت و بورس بازی را در بحث خانه بگیرد که البته با تأخیری که بعداً به وجود آمد، قیمت خانه دوباره شروع به افزایش کرد که اگر دولت با نظارت و سختگیری موثر بر کار پیمانکاران، تحویل خانه ها را سرعت بخشد، این قابلیت را دارد که مجدداً آرامش را به بازار مسکن بازگرداند.

البته در کنار تمام مزایایی که این طرح داشت، چند نکته موجب شد تا این طرح عظیم در تمام مناطق به بهترین نحو ممکن اجرایی نشود. انتخاب برخی پیمانکاران در برخی شهرها با ترک تشریفات و نگرفتن ضمانت های لازم جهت انجام به موقع و مناسب ساختمان ها، تأخیرهای طولانی به دلیل ضعف پیمانکاران و سوء مدیریت مدیران و ناظران دولتی در برخی استانها و شهرها (مانند رشت)، مجوز افزایش قیمت به پیمانکارانی که تعهدات خود را با تعلل و تأخیر مواجه کرده اند (به جای جریمه کردن ایشان)  و مجموعه ای از عوامل دیگر موجب شد که متقاضیان مسکن مهر بیش از زمان مقرر منتظر بمانند و بیشتر از قیمت های اولیه پول پرداخت کنند.

طرح مشکل اصلی و ارائه پیشنهاد: اکنون نیز متقاضیان مسکن مهر (حتی آنهایی که چند سال پیش و در همان مرحله ی اول به این طرح ورود کردند) با افزایش چشمگیر مبالغ آورده ها و بعضاً تا دوبرابر شدن مبلغ آورده (به غیر از افزایش تسهیلات) در تأمین مبالغ دچار زحمت گردیده اند. برخی از متقاضیان مسکن مهر براساس قراردادهایشان باید یک سال پیش در خانه هایشان مستقر می شدند، اما اکنون بعد از یکسال، مبلغ آورده شان افزایش یافته و پیمانکاران بر اساس مجوز دولت طلب پول بیشتری کرده اند و از سویی نیز کلی هم بابت افزایش اجاره و رهن خانه های استیجاری خود، دچار مشکل گردیده اند. پس پیشنهاد می دهم اولاً ضمانت های مناسب با تعیین زمان و کیفیت دقیق تحویل خانه ها و ثانیاً افزایش تسهیلات در جهت کاهش آورده های مردم و ثالثاً برخورد قاطعانه با پیمانکاران خاطی در دستور کار دولت قرار گیرد.

مطالب مرتبط:
افزایش قیمت مسکن مهر، چرا؟!

وضعیت طرح مسکن مهر در گیلان

نامه به استاندار گیلان در خصوص مسکن مهر رشت

متولیان مسکن مهر رشت ناهماهنگند

مسئولان مسکن مهر گیلان کجایند؟!

مسکن مهر
رشت، نمونه کامل سوءمدیریت در گیلان‏

اصلاح قیمتی در مسکن مهر رشت یا ظلم به متقاضیان
....

برچسب مرتبط: مسکن مهر

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

91/12/24
9:7 ص

http://www.quranct.com/gallery/images/3/1_besmellahe_rahmane_rahim_20091228_1217065557.jpg

چندروز پیش رهبر انقلاب اسلامی، در دیدار با اعضای محترم مجلس خبرگان رهبری، عصبانیت بیش از همیشه ی استکبار را نشانه و ناشی از پیشرفتهای چشم گیر انقلاب دانستند و  به موضوع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نیز اشاره کردند و گفتند: برخی از این مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها است و برخی هم مربوط به مدیریت ها و سیاست های اقتصادی است اما نکته مهم این است که این مشکلات قابل حل هستند.حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: من به مسئولان برای حل موضوع گرانی توصیه مؤکد کرده ام و اکنون آنها باید گزارش دهند که چه کرده اند؟ایشان تأکید کردند: مسئولان باید برای حل این مشکلات، برنامه ریزی و تلاش کنند زیرا این مشکلات قطعاً قابل حل هستند.

با توجه به گرانی هایی که در بازار وجود دارد و با توجه به بیانات رهبری معظم مشخص است که مشکل گرانی همچنان به درستی حل نشده است و این که مقام معظم رهبری نیز منتظر گزارش از دولت هستند تا بگویند که چه کرده اند؟ همانطوری که در بیانات رهبری مشخص است مشکلات قطعاً قابل حل هستند و رهبری و مردم یقیناً منتظر نیستند که محتوای گزارش مسئولان این باشد که بهتر از این نمی شود.

و دیروز هم دکتر احمدی نژاد در جلسه هیات دولت با تقدیر از زحمات و تلاش های هیات وزیران و تیم اقتصادی دولت گفت: همه اعضای دولت با وجود تحریم و حجم بالا و فشرده برنامه های خود در مسیر خدمت رسانی به مردم، اقدامات گسترده و خوبی را به اجرا گذاشته ا ند و بدون تردید ، حجم و سطح این تلاش ها و خدمات در روزها و هفته های آینده هر چه بیشتر افزایش خواهد یافت. رییس جمهور اعضای هیات دولت را به تلاش شبانه روزی برای تنظیم و نظارت بر بازار شب عید توصیه کرد و گفت: امیدوارم چند روز پایانی سال را هم ، تلاش مضاعفی برای تنظیم و کنترل بازار داشته باشید تا کام مردم شیرین شود. 

نمی خواهم بگویم که رییس جمهور حق ندارد از تیم اقتصادی دولت تشکر کند، بلکه شایسته است ابتدا طبق دستور رهبری گزارش دهند تا مردم از تلاشهایی که دولت انجام داده است و میزان موفقیت برنامه هایش، مطلع شوند و ایشان نمره بدهند وگرنه به قول قدیمی ها:

"مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید"

البته این شعر تنها در تیم اقتصادی دولت نیست که معنی می شود، بلکه مدتی است که اعضای دولت همه به همدیگر نان قرض می دهند و مدال نصب می کنند، مسئله ای که با شعارهای 7 سال پیش رییس جمهور به شدت در تضاد است، همین رییس جمهور بود که اینگونه تقدیرها را به شدت مورد انتقاد قرار می داد و امروز با تشدید مشکلات اقتصادی و عدم توان دولت در تنظیم نرخ ارز و کنترل گرانی و تورم به نظر می رسد که اگر گروهی در دولت شایسته ی نهیب یا عزل باشند تیم اقتصادی دولتند والبته بحث دیگر هم این است که به این تقدیرهای رییس جمهور نباید دل خوش کرد، چرا که همین چندی پیش یک وزیر آقای احمدی نژاد که به زعم ایشان نمره اش 20 بود عزل شد.

بحث دیگر این که حل مشکلات اقتصادی کشور فقط با نظارت بر تنظیم بازار در شب عید حادث نمی شود، بلکه آرامش و ثبات اقتصادی تنها زمانی حاصل می شود که دولت، مدیریت علمی و هدفمند خود را در خصوص ثبات قیمت ارز، حمایت مناسب از تولید، پایبندی به اصول اقتصاد مقاومتی، حمایت واقعی (ونه شعاری) از مصرف کننده و ایجاد راهکارهای علمی برای جمع آوری نقدینگی مازاد ارتقا دهد و تنها در این صورت است که نظارت بر بازار می تواند به عنوان مکمل موجب حل مشکلات اقتصادی گردد، پس ما نیز منتظریم تا هر چه زودتر دولت، مسئولانه گزارش واقع بینانه و دقیق خود را به محضر رهبری و مردم ارائه نماید.

این مطلب در سایت 8دی و عمارنامه منتشر شد.

برچسب های مرتبط: اقتصاد مقاومتی     ولایت مداری       اقتصاد     نظارت      بازار

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه