90/3/12
11:19 ع
وقتی کسی وارد بازی های سیاسی و به طور کلی سیاست می شود, باید بداند که در این عرصه قدرتهای مختلفی وجود داشته و به یکدیگر نیرو وارد می کنند. هر کدام از این قدرت ها ابزاری در دست دارند و هر یک دارای نقاط ضعفی هستند. اگر برخی از این قدرت ها با هر نیتی وارد زورآزمایی با برخی دیگر شوند, باید قبلاً از ابزارها و ضعفهای هم دیگر اطلاع کسب کرده باشند. شاید در همه ی موارد ابزار قدرت ها و حد و مرزها به خوبی قابل پیش بینی نباشد, اما در مواردی این ابزارها به خوبی توسط قانون مشخص و تبیین شده اند.
به عنوان مثال, دولت ابزارهایی در دست دارد تا با آنها بتواند اقتصاد کشور و به تبع آن صاحبان قدرت و ثروت را مدیریت نماید, دولت با استفاده از این ابزارها می تواند امتیازهایی را بدهد و یا امتیازهایی را بگیرد؛ همچنین مجلس ابزارهایی در دست دارد تا با استفاده از آنها دولت و یا سایر نهادها را تحت فشار قرار دهد, مثلاً سوال, استیضاح یا تصویب قوانین سختگیرانه برای دولت یا تشدید نظارتهای دست و پاگیر؛ به همین صورت مجمع تشخیص مصلحت نیز ابزارهایی دارد تا در برخی موارد, قوانین مورد اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان را به نفع دولت یا مجلس یا قوه ی قضاییه تصویب نماید و به همین شکل قوه ی قضاییه نیز می تواند مسئولان و وابستگان آنها را به راحتی و به بهانه های کوچک یا بزرگ خفت کند و از این طریق اعمال قدرت نماید.
وقتی کسی وارد عرصه ی سیاست می شود باید بداند که این عرصه قواعد خود را دارد و اولین قاعده داشتن ظرفیت است. این که مثلاً کسی در انتخاباتی نامزد شود و رأی هم نیاورد و بدون دلیل و مدرک مدعی تقلب باشد و شورای نگهبان و وزارت کشور نیز انتخابات را تأیید کنند, و آن نامزد نتیجه انتخابات را نپذیرد, نشان دهنده ی بی ظرفیتی سیاسی آن فرد و طرفداران وی است.
وقتی کسی قرار است مجری قانون بشود, باید در برابر قوانین مصوب تسلیم باشد حتی اگر به ضرر مجری تمام شود؛ اگر چه مجری نیز می تواند بعداً نمایندگان مجلس را در حوزه های انتخابی شان همراهی و حمایت نکند و این ها بدون تردید جزئی از روابط همیشگی دولت و مجلس بوده است.
مثال دیگر این که وقتی در مجمع تشخیص آقایانی باشند که آقازاده های با امتیازات ویژه ای داشته اند که این امتیازها به همت دولت از بین رفته است, هم مجمع و اعضایش باید ظرفیت این مسئله را داشته باشند و برنامه ای برای کودتای مخملی نچینند, و هم دولت بداند و ظرفیتش را داشته باشد که در وقتش مجمع در حین تصویب قوانین مهم, حال دولت را خواهد گرفت.
یا وقتی مجلس می خواهد وزیری را استیضاح کند, دولت حق دفاع دارد و اگر دولت حق خودش و یا حق مجلس را به رسمت نشناسد, در واقع از خودش بی ظرفیتی نشان داده است.
همه ی این ها و مثالهای زیادی که در این زمینه در ذهن همه ی ما وجود دارد نشانه ای بر بی ظرفیتی سیاسیون کشور است که متاسفانه موجب اذیت و ناراحتی مردم و رهبری شده است.