88/11/5
11:7 ع
9 دی 88 بهار رویش بود، اصلا انقلاب همواره در حال رویاندن است، چرا که در نسیمش، بذر ایمان همواره در حال انتشار است، و فقط به ضمایری پاک نیاز دارد که این بذر را در خود بپروراند که البته شکر خدا در جوانان ما فراگیر است.
از سویی، بهار انقلاب، پاییز کسانی است که خود، ریشه درخت تنومند ایمانشان را خشکانده اند و از درختشان، جز چوب خشکی بر جای نمانده است، اینان شاید نفعی برای جامعه نداشته باشند، اما آیینه عبرتند برای هر آنکه درخت وجودش را به بصیرت و تقوی آبیاری نمی کند و البته همچنان سایه این خشکیده ها، بر نهال های نورسته انقلاب سنگینی کرده و رشدشان را مختل نموده است.
آیا این این درختان خشکیده را نباید قطع کرد، آیا از زمان صحیح قطع این درختان خیلی تخطی نشده است. در هر صورت البته اگر هم این خلاصی صورت نگیرد، طبیعت کار خود را کرده و کم کم درخت خشکیده را تجزیه و سایه سنگینش را مرتفع خواهند نمود. طبیعت همان ملتند که هر چه را پوسیده باشد، در درون خود متلاشی خواهد نمود، هر چند اگر باغبانان مشغله داشته باشند. آری همان کاری را که مردم در بیش از ده سال انتظارش را کشیدند تا قوه قضاییه انجام دهد، خود با چند دوره انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، انجام دادند، تو گویی دیگر مردم از این قوه که مفاسد کوچک را سالها مشمول مرور و اطاله می کند، دیگر توقعی برای رسیدگی به مفاسد بزرگ ندارند. خدا می داند که این گلایه ها را برای این بیان می کنم که شاید تلنگری و یا تکانی و یا شیپوری باشد برای کسانی که در طول سالها خواب، تغافل یا گذشت، اجازه دادند تا کسانی آنقدر مار بخورند تا افعی شوند.
نمی دانم آن موقعی که مردم زیرک ما جولان آقازاده ها در تاراج منابع تحت الارضی و سطح الارضی را فریاد می کردند، چه کارهای مهمتری در مجلسی های رفیق باز، دولت های رانت ده و مسئولان قضایی پر مشغله آن موقع انجام می شد. شاید اگر نگاهی بادقت به آن لیست آقای شهرام جزایری می کردیم، کنون بوی نانهای قرض داده شده را بهتر می فهمیدیم و می فهمیدیم که چرا بعضی اینقدر پر سروصدا، کلام وحدت و حکمیت حنجره دیگران را مدام در دهان خود قرقره می کنند.
اگر نام این انقلاب را که در برابر کودتای مخملی به تهیه کنندگی آقایان و به کارگردانی آقازاده ها شکل گرفت، انقلاب براندازی آقایان و آقازادگی و آقازاده ها بنامیم، باید منتظر پیوستن مسئولان به انقلابیون بمانیم، این دعوتی است که مردم در 9 دیماه با حرکت بهاری خویش کردند، تا شاید یخ زمستانی قوه قضاییه که حتی از پخش علنی اقرارها هم امتناع کرد، آب شود.
زمانی سر هر مشکل اقتصادی کشور را که می کشیدی، یک جایی یک آقا یا آقازاده ای را می دیدی که فریاد می کشید و تا انتقام نمی گرفت، آرام نمی شد. اینان هر بار کشور را به نوعی دچار بحران می کردند، یکبار با سوءاستفاده از رانتهای واردات و صادرات و باردیگر با اسکله های غیر رسمی و یکبار با احتکار و بار دیگر با سرازیر کردن پول به یک بخش، و همه اینها نیز با پول ملت بود که از بانکها و بدون هیچ پاسخگویی اخذ می شد.
یادمان باشد که اگر آن نسیم سرد پاییزی که شکوفه های اقتصادی و فرهنگ ما را می ریخت تا مردم را فدای چند غیر مردم کند، نوزد، به فضل خدا، چشیدن طعم خوش تابستانی پر از ثمرات انقلاب، به همت و تلاش مردم و مسئولان نظام نزدیک خواهد بود.