• وبلاگ : سلمان علي عليه السلام
  • يادداشت : کاهش يا افزايش جمعيت؟!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + من 
    زمان هاشمي که تازه سياست کنترل جمعيت اجرا شد. پس چرا ميگيد: " سياستهاي آقاي هاشمي است که منجر به جهش جمعيتي در کشور و مشکلات عديده اشتغال و مسکن شد؟!"
    اگه از هاشمي خوشتون نمياد چرا دروغ سر هم مي بافيد؟
    پاسخ

    سلام لطف کنيد مطلبم را بخوانيد، حرف من افزايش باري به هرجهت جمعيت نبوده بلکه در خصوص سياستگذاري علمي جمعيتي نوشته ام.
    + سيامک 
    در مورد بيداري اسلامي،خدا کند که اين بيداري به نتيجه برسد،و حتما و شکي در آن نيست که ملتهاي مسلمان کشورهاي اسلامي قيام کرده به دنبال اسلام هستند همچنانکه مردم ديگر اديان و مذاهب هم در کنار مسلمانان به دنبال هويت انساني خود ميگردند،ولي بخواهيم يا نخواهيم دولتها و حکومتها برآيند ملتشان هستند،آمريکا براي 20 سال بعد کوچکترين جزيره در فلان اقيانوس هم برنامه دارد چه برسد به خاورميانه،آمريکا دانست که ديگر حکومتهاي ديکتاتوري جواب نميدهد پس روي آورد مثل سابق به ايجاد حکومتهاي تحت فرمانش ولي اينبار از نوع دموکراتيک،البته حرکت مردم که به دنبال اسلام و کرامت و هويت انساني و تحت تأثير انقلاب اسلامي ايران بودند از دستش خارج شد،و ايران هم تأثير خود بر اين انقلابها را با نام بيداري اسلامي و انساني گذاشت،ولي آيا آمريکا بيکار نشست،با روي کار آمدن دولتهاي به ظاهر اسلامي در اين کشورها ورق برگشت،خدا کند مردم اين کشورها در انقلابشان ثابت قدم باشند وگرنه اينبار نتيجه بدتر ميشود زيرا اينها ديگر ديکتاتور نيستند بلکه با پنبه سر ميبرند،گذرگاه رفح باز ميشود تا حساسيت ها کم شود از آنطرف اکثر وزراء دولت مبارک در دولت جديد بکار گمارده ميشوند،وضع تونس و ليبي هم بهتر نيست،ليبي که چندپاره شده و بين ناتو مثل گوشت قرباني تکه تکه،واقعا اين تحليل زيبايي در هفته نامه 9 دي بود که مواظب باشيم مرسي،اردوغان نشود،حجم ديدارهايش با سران آمريکا که بسيار است،اردوغان هم با ترک جلسه با شيمون پرز در کنفرانس خبري همه را به خود سرگرم کرد،اولا که اخوان المسلمين نسبت به شيعيان اصلا موضع دوستانه اي ندارند،دوما مرسي هنوز نيامده دم درآورده،گفته به دليل حمايت ايران از حکومت ديکتاتوري سوريه،هنوز فکر نکرده ام که براي اجلاس عدم تعهد به ايران ميروم يا نه،انگار ما معطل آمديم اوئيم-از همه اين کشورها مهمتر سوريه است که خط مقدم جنگ با اسرائيل است،و به دليل اين انقلابها حدود يک سالي است که اسرائيل در حاشيه قرار گرفته و به ندرت خبري در اخبار هم ميشنويم،و در آخر اينکه حقانيت مردم و دولتهاي اين کشورهايي که در آن بيداري اتفاق افتاده به دوري و ميزان دشمني آنها با آمريکا و اسرائيل و غرب است،يک وعده گاه آن روز قدس است بايد از همه پور شورتر برگزار کنند
    در مورد اقتصاد مقاومتي،اگر از کارشکنيهاي گروه هاي اقتصادي و سياسي داخلي در کار دولت بگذريم،مگر من گفتم که ضعف مديريت اقتصادي نداريم،همچنانکه دولت و رئيس جمهور هم به آن اشاره کرده اند،و مگر گفتم که رهبري در بحث اقتصادي تمام و کمال از دولت حمايت کرده اند(چنانچه حمايت و رضايت ايشان بر نارضايتي شان ميچربد) و مگر وضع اقتصاديمان قبل از اين 2 دولت گل و بلبل بود و به به و چه چه که يادمان برود(که اگر بهتر نشده باشد بدتر نشده) بنده آن نظر مدعيان اصولگرايي که تحريم را بدون اثر و دولت را تکميل کننده پازل دشمن در بوجود آوردن گراني و نارضايتي مردم و جدايي از نظام ميداند را نفي کردم و گفتم رهبري در ديدار با کارگزاران از واقعيت ها که يکي از آنها تحريم است سخن گفتند و از اقتصاد مقاومتي(اصولا کلمه مقاومت و دفاع جز در مقابل هجوم و حمله به کار ميرود؟)خوبه همه به اين اذعان دارند که اين دولت در زمينه اقتصادي طرحهايي و پروژه هايي را با موفقيت اجرا کرده که قبليها از ترس از چند کيلومتري ان رد نميشدند،بله کساني ايراد ميگيرند که خود هيچ کار مثبتي انجام نداده بودند و البته ديکته نانوشته غلط ندارد،اين گرانيهاي اخير هم که مرغ سرآمد آن است،التهاب گذرايي بيش نيست
    يادش به خير امام در جواب تحريمها ميگفت:اگر ما را تحريم کنيد به مردم ميگويم روزه بگيرند(نقل به مضمون) يا در جايي ديگر ميفرمود:مسئولان بايد به فکر معيشت مردم باشند ولي اين نبايد آنان را از وظيفه اصلي ما که صدور انقلاب و برافراشتن پرچم اسلام ناب محمدي در جهان است بازدارد(نقل به مضمون)
    آنوقت الآن چند ساعت به خاطر مرغ در صف واميستيم و به خاطر گران شدن اين چيز و آن چيز صدر تا ذيل نظام رو به فحش ميکشيم،واقعا آن شور انقلابي کجاست؟
    پاسخ

    سلام چيزهايي که را توضيح مي دهيد قبلاً در پاسخشان مطلب نوشته ام فقط اين که اقتصاد مقاومتي نسخه اي است که در شرح وظايف مسئولان اجرايي براي مديريت بهينه پيچيده شده است، اين که دولت خود را در جايگاه تحريم و فشار بداند و برايش برنامه داشته باشد نه اين تحريم را بهانه اي براي بي برنامگي قرار دهد. من تمام مشکلات اقتصادي کشور را متوجه تحريم نمي دانم اگر چه تحريم هميشه جايگاه خود را داشته و دارد به عنوان مثال بحث ارز و بحث قيمت مرغ تقصير دولت را نمي توان ناديده انگاشت که مشروحا قبلاً در همين وبلاگ به آن پرداخته ام. دوست من در شرايط مسابقه با يک تيم قوي آنچه که از همه تلخ تر است گل به خودي است. شما ناراحتي ما را نه از درد شکم بلکه از اين بدان که چرا بايد در اين تنگناها دولت از ابزارهاي خود استفاده نکند. چرا بايد ارز به جايي برسد که تمام قيمتها 50 درصد رشد پيدا کنند؟
    + سيامک 
    اگر منصف بوديم که عالي بود،در مورد سخنان غيرضرور و حساسيت زا،الآن نزديک يک سال و خورده اي است که مشايي نه تنها سکوت کرده و به آنها که ميگفتند خفه شو و حاشيه نساز لبيک گفته بلکه حضور فيزيکي در مقابل دوربين ها هم ندارد،عجيب است که طي اين يکسال و خورده اي حجم تخريب ها و تهمت ها و اخبار و شايعات و مسموعات! پيرامون جريان موهوم انحرافي و مشايي نه تنها کمتر نشده شدت گرفته،البته قبلا هم سخنان مشايي حاشيه ساز نبود،بلکه جرح و تعديل و حاشيه سازي رسانه هاي اصولگرانما و ولايتمدارنما حول و حوش سخنان وي حاشيه ساز بود،با سکوت ايشان معلوم شد که کرم از خود درخته-در مورد زير سئوال بردن ساير قوا،چه کساني بحث بين قوا را آغاز کردند،اختيارات دولت و رئيس جمهور از جمله عزل و نصبها را چه کساني شروع کردند،از مجلس هفتم دخالتها شروع شد،آيا آن موقع اثري از اين جريان موهوم انحرافي يا مشايي بود؟اختيارات ساده دولت از قبيل ساعت کار آغاز به کار بانکها،عقب و جلو کشيدن ساعت،ادغام شوراهاي عالي،ايجاد 2 معاونت به جاي سازمان برنامه و بودجه،دخالت در عزل و نصب وزرا و معاونين و مشاورين و فرماندار و استاندار و رئس فدارسيون و ... جالبه که همه هم تقصير جريان انحرافي است،آيا اين همه دخالت در کار دولت در ادوار دولتها سابقه داشته؟آيا اينهمه استيضاح و سئوال از وزرا و رئيس جمهور و عدم رأي اعتماد به وزرا در تاريخ مجالس سابقه داشته؟آيا اينهمه دخالت رئيس مجلس در دولت و قوه اي در قوه ديگر که آخرين آن خلاف قانون دانستن ساماندهي نيروهاي شرکتي و خلاف قانون دانستن بودجه طرح هاي مهرماندگار است سابقه داشته؟آيا فشل و تبديل لايحه بودجه کل کشور به طرح در طي اين سالها که بارها مورد اعتراض رهبري هم قرار گرفته سابقه داشته؟آيا برنامه ريزي براي درآوردن اجراي انتخاب از دست دولت به عنوان مجري آن سابقه داشته؟آيا تفسير جديد شوراي نگهبان در مورد مسئوليت رئيس جمهور در اجرا و نظارت بر قانون اساسي که متضاد و متناقض با تفاسير ساليان بعداز انقلاب است سابقه داشته؟آيا طرحي قبلا بوده که شوراي نگهبان خلاف شرع و قانون اساسي دانسته باشد و اذعان کرده باشد که قابليت طرح در مجلس شوراي اسلامي را ندارد ولي آن را مجلس به مجمع تشخيص بفرستد و در آنجا تصويب شود و همين قانون را بکنند چماق بر سر دولت که قانون شکني کردي(البته که نقد بر دولت هم وجود دارد ولي آنقدر که به وفور يافت ميشود ديگر نيازي نيست ما هم بگوئيم)
    پاسخ

    سلام آنچه که در مورد شروع دعوا نوشته ايد مورد تاييد من است و قبلاً از مواضع دولت دفاع جانانه و متعدد کرده ام اما بحث من اين است که آنچه که مرا مدافع سرسخت دولت مي نمود اين بود که به قانون به سادگي گردن مي نهاد حتي اگر مي ديد بهانه ي لجبازي مجلس يا تشخيص مصلحت است ولي اين تغيير رويه دولت که در تعامل با ساير قوا اگر ضربتي مي خورد ضربتي مي زد و کم کم وارد حاشيه ها شد و حتي خودش هم چند حاشيه با چند جلمه ي غير ضروري ايجاد کرد مورد تاييد نبود. دوست من اين شما مي دانيد که ما به احمدي نژاد 2 دو دور رأي داديم و هرگز کسي مثل من به علي لاريجاني و يا حتي هاشمي نداده ام. توقعم نيز اين نيست که آقاي احمدي نژاد مثل ايشان بشود و کسي که همواره از حاشيه سازي فراري بود خودش هم در اين بحثها يک پاي ثابت ميدان باشد. اين رأي بالاي احمدي نژاد ثبات در مسيرش را طلب مي کرد و اکنون که تغيير رويه را نمي توانيم منکر شويم (به قول شما به اين بهانه که اول کساني ديگر شروع کننده بودند) خودش دليلي براي مواضع ماست. دوست من کسي به احمدي نژاد نگفته بود که دست رهبر راببوسد اما آن احمدي نژادي که شروع کرد اينچنين بود و ما هم شيفته اش اما آيا اکنون احمدي نژاد همان است که شما تغيير موضع ما را غير منطقي بداني؟! دوست من شما در حال خواندن نظرات کسي هستي که هنوز در اقدامات صحيح دولت حامي است و البته در موارد اشتباه منتقد، حساب ما را با منتقدان اوليه ي احمدي نژاد يکي ندانيد و با پيش فرض نسبت به ما قضاوت نکنيد. ما دلمان بيش از شما گرفته است از اين که احمدي نژادمان ولايت مداري اش اين شده که مشايي در تمام تصميم گيري هاي مهم و غير مهم باشد ولي در جلوي دوربين نباشد و حتي اين که خود احمدي نژاد حرفهاي آقاي مشايي رابزند ولي خود مشايي نزند.
    + سيامک 
    سلام و خسته نباشيد
    متأسفانه اينطور بوده که دکتر هر چيزي گفته يا در قبال آن سکوت کرده اند يا آن را مسخره کرده اند و يا با جو سنگين از طرف اصلاح طلبان و بيشتر اصولگرايان مواجه شده،ولي خوشبختانه بعد از اينکه همان حرف را رهبري فرموده اند به حقانيت سخنان دکتر پي برده شده،منتهي مشکلي که وجود دارد،اين است که گروه هاي سياسي و سايت ها و روزنامه ها وجود اين را ندارند که از گذشته خود عذرخواهي کنند،الآن هم اگر اين تحليل هايي که در روزنامه و سايت هاي عموما اصولگرا در مورد بحث افزايش جمعيت منتشر شده ديده باشيد،همه شده تعريف و تمجيد از موضع رهبري،ولي هيچ اشاره اي به اينکه رئيس جمهور چند سال است در اين زمينه سخن گفته است ديده نميشود،جاي شکرش باقيست که رهبري هستند تا يک سخن درست را بگويند تا مدعيان نسبت به آن سخن موضعگيري خوب داشته باشند،دم شما هم گرم که در ابتداي نوشته تان به اين موضع اشاره کرده ايد-همچنين،تقريبا 1 يا 2 سال پيش بود که دکتر از قرار داشتن در پيچ تاريخي گفت،آن موقع از کنارش رد شدند تا اينکه رهبري اخيرا فرمودند ما در پيچ تاريخي قرار داريم که بر سر زبان ها افتاد-همچنين کيهان و بقيه،دولت را بر دست داشتن در گراني ها و تورم و بزرگنمايي تحريمها و فلج شدن نظام و گفتگو با آمريکا متهم کردند،حال آنکه رهبري در ديدار با کارگزاران نظام از واقعيت ها و تحريم و اقتصاد مقاومتي فرمودند(واقعا مقاومت در برابر چيزي غير از حمله است؟)،همانهايي که اين تهمتها را به دولت زدند حالا سکوت اختيار کردند(فارغ از بي تدبيري ها در مسئولان اجرايي و کارشکني هاي داخلي عليه دولت،که خود رئيس جمهور هم قبول دارد)-انقلابهاي منطقه و و و هم تا چندي ديگر مشخص ميشود که ديدگاه رئيس جمهور درست بوده يا نه،دکتر گفت بايد به اين انقلابها از ديد آغاز و مديريت و اينکه همه اين کارها براي نجات رژيم صهيونيستي است ظنين بود شروع کردند که احمدي نژاد نظرات جريان انحرافي را ميگويد که انقلابها کار آمريکا است و بيداري انساني به جاي اسلامي،در حالي که همه ميدانند که اسلام براي غير از کمال انسان نازل نشده و اينکه همه مردمي که در کشورهاي مختلف انقلاب کرده اند مسلمان نيستند و دين ديگري برگزيده اند و همه چه مسلمان و چه مسيحي و ... اول انسانند بعد مسلمان و مسيحي و در انسانيت مشترکند،الآن چه شد واقعا همه انقلابها به آنچه ما منتظرش بوديم رسيدند و اسلامي شدند،همه کشورهاي انقلاب شده برگشته اند به همان نقطه اول،مصر که سرآمد همه آنها بود با انتخاب يک مسلمان به رياست جمهوري اکثر وزيران دولت مبارک را به خود ميبيند،حال و روز کشورهاي ديگر هم چندان تعريفي نداره،تازه نگران سوريه هم بايد باشيم که با از دست رفتن آن خط مقدم اسرائيل به لب مرز با ايران ميرسد،تو اين چند وقت که همه سرگرم اين انقلابها شده اند ديگر خبري از رژيم صهيونيستي حتي در اخبار هست؟به فراموشي سپرده شده و در پشت صحنه در تدارک عِده و عُده است -منظور من اين نيست که رئيس جمهور نظراتش از رهبري بهتر است،منظور من اين است که سخن خوب را بايد به دور از حب و بغض هاي سياسي شنيد و تحليل کرد،وگرنه همه ميدانند که ما مو ميبينيم و رهبري پيچش مو
    پاسخ

    سلام و ممنون از نظر بلندتون. ولي به برخي نظرات شما انتقاد هم دارم. اين که هنوز انقلاب مصر ادامه دارد برعکس نشان از اسلامي بودن آن دارد چرا که اگر چنين نبود تاکنون تمام شده بود ولي مردم منتظرند و در حال تلاش تا اسلامي بودن انقلابشان را همچنان کامل کنند و کوتاه نيامدن مردم از وضع موجود نشان از اسلامي بودن هدف انقلاب دارد. بحث ديگر وضع مديريت کشور، تعويضهاي مکرر وزرا آن هم در جهت عدم تقويت کابينه، حاشيه سازي و دامن زدن به حواشي با بيان سخنان غير ضروري و حساسيت زا به خصوص در مورد زير سوال بردن ساير قوا و اصرار بر اهميت يک قوه نسبت به ساير قوا. و اما بحث اقتصاد مقاومتي و اصرار مکرر رهبري نشان از عدم موفقيت دولت به خصوص طي اين يکسال اخير و در مورد ارز و تورم دارد نه تاييد دولت. خداوند ما را منصف بدارد و البته عامل به وظيفه که اطاعت از ولي فقه و خادم خالصانه و بدور از تعصب بر افراد ماندن است بدارد.
    وبتان عاليست،احسنت
    اگر ميخواهيد بدانيد سهم شما در کشتار کودکان فلسطين چقدر است
    به وبم سري بزنيد